نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 علوم سیاسی، حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران ، ایران
2 علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
3 دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. ایران
4 علوم سیاسی، حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب،تهران، ایران
چکیده
تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارویژههای اساسی جامعهشناسی انتخابات است که پژوهشگر میتواند با مطالعه انتخاباتهای مختلف، الگوهای متعددی در رفتار انتخاباتی ارائه دهد. در پژوهش حاضر هدف شناسایی و تعیین مولفه های تاثیر گذار بر جذب جوانان به کارزارهای انتخاباتی کاندیدای پیروز ، انتخابات ریاست جمهوری دوره 11 و 12 می باشد. بر همین اساس این تحقیق بر اساس نتیجه و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و نیز از نظر روش، جزو تحقیقات توصیفی و از حیث گردآوری داده ها از شاخه پیمایشی است. با توجه به حجم نمونه، 384 عدد پرسشنامه تهیه و جهت جمعآوری اطلاعات در اختیار افرادی که به حسن روحانی رای داده بودند قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل های انجام شده بر اساس داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک های آماری به این نتیجه رسیدیم که برنامه های ویژه انتخابات در مشارکت جوانان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نقش زیادی داشته است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Youth and Election Campaigns in Iran: A Case Study of the Eleventh and Twelfth Presidential Elections
نویسندگان [English]
- Mohsen amiri 1
- simin Hajipour Satduie 2
- mojtaba maghsoodi 3
- reza kaviani 4
1 Political Science, Law and Political Science, Islamic Azad University, South Tehran Branch, Tehran, Iran
2 Department of Political Science and International Relations, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 Associate Professor, Department of Political Science, Islamic Azad University. Central Tehran Branch. iran
4 Political Science, Law and Political Science, Islamic Azad University, South Tehran Branch, Tehran, Iran
چکیده [English]
Analysis of electoral behavior is one of the basic features of electoral sociology that the researcher can provide various models in electoral behavior by studying different elections. In the present study, the aim is to identify and determine the factors affecting the recruitment of young people to the election campaigns of the winning candidate, the presidential elections of the 11th and 12th terms. Accordingly, this research is a descriptive research based on the result and purpose of applied research and also in terms of method, and in terms of data collection from the survey branch. According to the sample size, 384 questionnaires were prepared and given to people who voted for Hassan Rouhani to collect information. Based on the analysis of the data collected using the results of statistical techniques, we concluded that special election programs have played a significant role in youth participation in the eleventh and twelfth presidential elections. ...
کلیدواژهها [English]
- political society
- presidential elections
- election campaigns
- youth participation
جوانان و کارزارهای انتخاباتی در ایران( مطالعه موردی: انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری)
محسن امیری[1]
سیمین حاجیپور ساردویی[2]
مجتبی مقصودی [3]
رضا کاویانی[4]
تاریخ دریافت مقاله: 11/2/1400
تاریخ پذیرش مقاله:4/3/1400
مقدمه
مشارکت انتخاباتی به عنوان یکی از گونههای مهم مشارکت سیاسی، جایگاه ویژهای در مباحث جامعهشناسی سیاسی به طور عام و جامعهشناسی انتخابات به طور خاص دارد. تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارویژههای اساسی جامعهشناسی انتخابات است که پژوهشگر میتواند با مطالعه انتخاباتهای مختلف، الگوهای متعددی در رفتار انتخاباتی ارائه دهد. مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفههای اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب میشود. این سؤال که علل و انگیزههای شهروندان برای مشارکت در انتخابات چیست، از مهمترین موضوعات مورد مطالعه در جامعهشناسی سیاسی است. از جمله دلایل مطالعه مشارکت انتخاباتی، بررسی علل و عوامل تأثیرگذار بر انتخاب کاندیدای مورد نظر است. میزان مشارکت شهروندان در انتخابات، یکی از شاخصهای میزان مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی در کشورهاست و حکومتها بر حضور حداکثری مردم در انتخابات تأکید میکنند. در واقع، حکومتی که بتواند بیشترین مشارکت در انتخابات را جلب کند، نه تنها در عرصه داخلی بلکه در عرصه بینالمللی نیز میتواند از مواضع مقتدرانه ای برخوردار باشد. مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بستری برای اعتماد به نفس مسئولان سیاسی و منتخبان مردم فراهم میکند که بتوانند در اداره امور کشور رأی مردم را پشتیبان تصمیمهای خود بدانند. به همین دلیل، کاهش مشارکت مردم در انتخابات یکی از مسائل اساسی دولتها به شمار میآید. در دهههای اخیر، روند کاهش مشارکت انتخاباتی به خصوص در میان جوانان در بسیاری از کشورها حتی در میان کشورهای پیشرفته صنعتی به یک مشکل جدی تبدیل شده است. لذا میتوان با مطالعه عوامل تأثیرگذار بر جذب جوانان به کمپینهای انتخاباتی یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری، رفتار رأیدهی و به تبع آن مشارکت سیاسی جوانان را مورد بررسی قرار داد.
موضوع محوری این مقاله، کارزارهای انتخاباتی سیاسی[5] است. کارزارهای انتخاباتی یک سازمان سیاسی است که امروزه به عنوان مؤثرترین و کاربردیترین شیوههای رقابت انتخاباتی در جهان شناخته میشود و نقشی اساسی در پیروزی یک نامزد انتخاباتی دارند. یک کارزار انتخاباتی با برنامهریزی هدفمند و بسیج امکانات، امکان پیروزی در یک رقابت انتخاباتی را فراهم میکند. یکی از عناصر اصلی کارزار انتخاباتی، نیروی انسانی است و جوانان به دلیل ویژگیهای خاص سن جوانی، از سویی نیروی پیشرو در کارزارهای انتخاباتی و از سوی دیگر، یکی از مخاطبان اصلی کارزارهای انتخاباتی به شمار می آیند. بر اساس سرشماری سال 1395، 32 درصد از جمعیت کشور معادل 25 میلیون نفر در این بازه سنی قرار دارند. بنابراین، اهمیت میزان تأثیرگذاری جوانان بر سرنوشت انتخاباتها، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری زمانی مشخص میشود که درصد آماری جوانان را به نسبت جمعیتی که از حق رأی دادن برخوردار است، مشخص کنیم. بر اساس آمار اعلامی وزارت کشور در سال ،1396 افرادی که واجد شرایط رأی دادن بودند، 55 میلیون نفر بودند که با توجه به میزان جمعیت جوان، سهم جوانان در جمعیت واجد شرایط رأیدهی 45 درصد بود؛ میزانی که در پیروزی هر کاندیدایی که بتواند رأی جوانان را به خود جلب کند نقش تأثیرگذاری ایفا میکند. به واقع، رأی جوانان در پیروزی نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری بسیار تأثیرگذار است. با توجه به اهمیت میزان مشارکت شهروندان در مقبولیت و مشروعیت یک نظام سیاسی، حکومتها همواره بر شرکت شهروندان در انتخابات تأکید میکنند تا بتوانند بیشترین میزان مشارکت را در انتخاباتهای مختلف جلب کنند، زیرا مشارکت حداکثری بر مشروعیت داخلی و بینالمللی حکومتها میافزاید. این در حالی است که پژوهشهای صورت گرفته در مورد مشارکت انتخاباتی محدود و در حوزه جوانان بسیار اندک است و انجام این پژوهش میتواند به غنای ادبیات موضوع با توجه به قلت مطالعات در حوزه بررسی رفتار انتخاباتی کمک کند.
از این رو، در این پژوهش برآنیم تا با مطالعه مشارکت سیاسی جوانان و علل جذب آنان به کاندیدای پیروز انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری به بررسی عوامل تأثیرگذار بر تصمیمگیری جوانان در انتخاب، حمایت و مشارکت در کمپین نامزد انتخابات ریاست جمهوری بپردازیم. همچنین رفتار رأیدهی جوانان را مورد مطالعه قرار دهیم و با استفاده از نتایج حاصل، مدلی از رفتار رأیدهی آنان ارائه نماییم. بی تردید، رأیدهی و مشارکت در کمپینهای انتخاباتی آشکارترین نوع مشارکت سیاسی برای اغلب شهروندان در جوامع مردمسالار است تا به این تصمیم برسند که از چه کسی حمایت کنند، به چه کسی رأی دهند و نظر خود را در اداره امور عمومی و اجتماعی اعمال کنند. این پژوهش درصدد است تا به پرسش زیر پاسخ دهد:
جذب جوانان به کارزارهای انتخاباتی کاندیدای پیروز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم متأثر از چه ویژگیها، مختصات و دلایلی بود؟
مبانی نظری پژوهش
مشارکت سیاسی
مساعی پژوهشگران حوزه های مختلف از نیمه دوم قرن بیستم بر این امر بوده که علل بیرونی و محرکات مشارکت سیاسی به ویژه مشارکت انتخاباتی را مورد مطالعه قرار دهند. در این باب نظریه های مختلفی بیان شده که بیشتر از جوامع غربی ریشه می گیرند.
نظریههای مشارکت سیاسی
معنای مشارکت و وجه دیگر آن، عدم مشارکت، نقطه اتصال ساحت های اجتماعی – اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... است. نظریه پردازان عرصه سیاسی، روانشناسی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر حوزه ها با هدف تفسیر مشارکت و عدم مشارکت نظریه های متفاوتی را ارائه نمودهاند.
- ماکس وبر
وبر سه نوع جامعه را نام می برد:
نظام سنتی: در این نوع نظام، مشروعیت از اعتقاد به آیین های کهن تأمین می شود که نهادی پایدار دارد.
نظام کاریزماتیک: این نظام وضعیتی قهرمانانه و قداست گونه دارد و تعامل میان رهبر و تابع، وضعیتی را پدید میآورد که بر طبق آن توسعه نهادهای سیاسی، اداری، اجتماعی و اقتصادی به حداقل می رسد.
نظام بوروکراتیک: در این سیستم فرد در درون سازمان اداری، اعتقاد راسخ به قانونی بودن قوانین موجود دارد و در جامعه میتواند به ایفای نقش خود بپردازد.
- رابرت دال
بر اساس نظریه دال، «انسان هرچند حیوانی است اجتماعی، اما به صورت غریزی و اکتسابی، سیاسی نیست و یا حداقل کاملا نمی توان او را سیاسی خواند. با این حال که زیستگاهش اجتماع است، اما ضرورتی برای مطابق سازی او با جامعه و سیاست های آن وجود ندارد.
شکل 1: الگوی رابرت دال
- آلموند و همکاران
در نوشتار فرهنگی مدنی، آلموند و وربا در گونه شناسی فرهنگ سیاسی، سه گونه از فرهنگ سیاسی را از یکدیگر تفکیک می نمایند:
فرهنگ سیاسی محدود[6]: این فرهنگ در ساختار بدون دولت تکوین می یابد. شخص نه به صورت مستقیم از فرایند و سبک و سیاق «نظام سیاسی ملی» آگاه است و نه خویش را به عنوان یکی از اعضای ملت می شناسد. در این گونه فرهنگ سیاسی، شخص قدرت قیاس میان دگرگونی هایی را که دستگاه سیاسی آغاز کرده است، ندارد و از نظام سیاسی چشم داشت و توقعی ندارد.
فرهنگ سیاسی تبعی[7]: در این گونه فرهنگ، شهروندان از نقش های مختلف حکومتی آگاهی دارند، اما برای خود سهمی در شراکت و فعالیت در دستگاه سیاسی قائل نیستند. این امر از آنجا سرچشمه می گیرد که از دستگاه ورودی نظام، صورتی روشن در ذهن ندارند و خود را در اثرگذاری بر روی این نظام ناتوان می بینند. در این فرهنگ، اشخاص رویکردی منفعلانه دارند.
فرهنگ سیاسی مشارکتی[8]: آن دسته از افراد که از بافتار و فرایند نیازهای نظام سیاسی آگاه اند، مشارکت کنندگان سیاسی هستند[9] که درتصمیم گیری های دولت مداخله می کنند. این گروه، از رفتار و کنش های خاص و ویژهای در مقابل ساختارهای سیاسی همچون احزاب و گروه های صاحب منصب و نقش های آنها در این بافتارها برخوردارند.
انواع یاد شده به شکل خالص در هیچ فرهنگی وجود ندارد و اصولا تمامی فرهنگ های سیاسی، آمیزه ای از این سه گونه را در خود گنجانیده اند. از این آمیزه، سه گونه فرهنگ سیاسی ترکیبی شکل می گیرد: فرهنگ سیاسی محدود- تبعی، تبعی – مشارکتی و مشارکتی – محدود. (آلموند، وربا، 1963: 11)
- هانتینگتون و نلسون
نلسون و هانتینگتون، مشارکت سیاسی را امری عینی و منفک از رویکردهای ذهنی اشخاص مورد بررسی قرار داده اند. در بررسی آنها مشارکت سیاسی تابعی از دامنه کنش های دولتی در جامعه می باشد. در این رویکرد در کشورهای در حال توسعه، مشارکت اجتماعی به شکل اعم و مشارکت سیاسی به شکل اخص در ذات خود، هدف محسوب نمی شود و آن را باید تابعی از مقاصد نخبگان حاکم بر جامعه و خط مشی آنها و یا برآیند فرعی توسعه به طور کلی به حساب آورد. به بیان دیگر، در این جوامع نهادهای مسئول و دولت حاکمه برای استحکام و ثبات قدرت خویش، ثبات استقلال ملی و یا اصلاحات اجتماعی و به حداقل رسانیدن نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، مشارکت قسمت هایی از جامعه را در سیاست تسهیل می سازد. در دیدگاه ایشان، از میان متغیرهای مربوط با منزلت اجتماعی، نرخ سواد مؤثرترین متغیر در مشارکت سیاسی است(هانتینگتون، نلسون، 1976: 81). گذرگاه ثانوی، مجاری سازمانی به مفهوم میزان مشارکت و فعالیت در گروهها و نهادهای اجتماعی همچون: اتحادیه های صنفی، انجمن های اجتماعی حامی گروه های خاص و ...است که در میزان مشارکت اجتماعی و سیاسی کم اثر نیستند. این عامل در جوامعی که مجال تحرک فردی در آن با موانعی رو به روست، حائز اهمیت است، چرا که در این رویکرد افراد برای وصول به موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر، فعالیت در سازمان های اجتماعی، انجمن ها و احزاب را به عنوان آخرین راهکار در نظر می گیرند.
شکل 2: الگوی عام بررسی های هانتینگتون و نلسون
- ساموئل هانتینگتون
هانتینگتون در تلاش است تا اصول توسعه و نوسازی را بر اساس عواملی همچون: اقتدار خردمندان، تفکیک پذیری ساختها، توسعه مشارکت سیاسی و گسترش مشارکت سیاسی تعیین کند. وی مشارکت را از دو منظر تفسیر می کند: اول گسترش قدرت در نهاد یک نظام سیاسی به معنای کسب توانایی در مسیر سیاست نوینی برای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی به واسطه کنش های دولت؛ دوم، هماهنگ سازی درست نیروهای اجتماعی تولیدکننده و مصرف کننده در یک نظام.
هانتینگتون در کتاب «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» با مطرح نمودن نظریه نوسازی و نهادمندی، نهادمندی را محور و متغیر اصلی بررسی های مرتبط با تغییرات اجتماعی بنا می گذارد و آن را سنجه منحصر به فرد مشارکت سیاسی و توسعه سیاسی بیان می کند. وی خاطر نشان میسازد که دستگاه سیاسی کارآمد نظامی است که از بالاترین میزان نهادمندی برخوردار باشد(بدیع، 1376: 82).
|
نمودار 1: مدل هانتینگتون
- میلبراث و گوئل
یکی از مسائلی که در حوزه علوم اجتماعی مطرح می شود این است که از چه طریق و چگونه مهارت ها و توانایی های شخصیتی افراد آنها را به اعتقادات و کنش هایی در عرصه سیاست می کشاند. عامل اساسی که در مطالعات روانشناختی مورد نظر است، ویژگیهای شخصیتی افراد می باشد. این مسئله که این خصوصیات فردی ریشه در شخصیت و ذات فرد دارد، نظریه پردازان را در حوزه علوم اجتماعی بر آن داشت که این مسئله را در چارچوب میان رشته ای[10] یعنی روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار دهند. تأثیر گذاری، اطمینان، عدم قدرت و .. از این گونه عوامل در تبیین مشارکت سیاسی هستند.
شکل 3: عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی میلبراث، گوئل
- دانیل لرنر[11]
لرنر دو گونه جامعه را که در اساس با یکدیگر متفاوت اند ترسیم می کند: جامعه سنتی و جامعه نوین.
جامعه سنتی، جامعه ای است که در آن به علت نرخ پایین سوادآموزی، شهرنشینی، میزان دسترسی به وسایل ارتباطات جمعی و در نهایت ضعف تعامل اجتماعی، مشارکت سیاسی و اجتماعی وجود ندارد یا در پایین ترین سطح خود واقع است. وی با آشکارسازی این متغیرها در جوامع مدرن، از این جوامع به عنوان «جوامع مشارکتی» یاد می کند. در نتیجه وجه ممیزه میان دو نوع جامعه سنتی و مدرن این متغیرهای مشارکتی است: «شیوه مشارکتی در جوامع مدرن در قیاس با جوامع سنتی، به کثرت مشارکت شهروندان بستگی دارد». لرنر در بررسی شش کشور خاورمیانه (مصر، لبنان، سوریه، اردن، ترکیه و ایران) متغیرهایی همچون: محل سکونت، نرخ سواد، پایگاه اجتماعی، اقتصادی، سن، مذهب را با میزان کاربرد رسانههای جمعی و گروه بندی سیاسی مورد سنجش قرار داده است. لرنر با به کارگیری نتایج حاصله، نظریه خود را بر اساس مراحل مدرنیزاسیون و توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مطرح نموده است. وی بررسی هایی نیز پیرامون 73 کشور به انجام رسانید و دریافت که چهار مرحله رشد ارتباطی تا تبدیل یک جامعه به جامعه مشارکتی به ترتیب زیر وجود دارد:
شهرنشینی: میزان شهرنشینی؛
سواد: میزان توانایی خواندن و نوشتن به یک زبان؛
مشارکت رسانه ای: میزان خرید روزنامه، مجله، حضور در سینماها، میزان مالکیت تلوزیون و رادیو توسط شهروندان؛
مشارکت انتخاباتی: میزان مشارکت در انتخابات محلی یا ملی.
گفتنی است که این چهار مرحله با یکدیگر در تعامل متقابل قرار دارند و مشارکت در هر یک به مفهوم مشارکت در دستگاه سیاسی جامعه است.
- ریموند فرست
وی از جمله نظریه پردازان آمریکایی تبار است که آغاز توسعه سیاسی را مرهون یک گونه نوآوری معیشت میداند. کشورهای عقب مانده در نگاه او از یک نوع رضایت بر ثبات و هراسان از تغییر برخوردارند. حتی در صورتی که این تغییر بازتاب اجتماعی و اقتصادی مثبت داشته باشد، بازهم در مقابل آن مقاومت می کنند. دلیل این کنش سیاسی را می توان در تمایل نخبگان سیاسی در حفظ میراث کهن دانست.
سرمایه اجتماعی
در طی سالیان اخیر، مفهوم سرمایه اجتماعی به خصوص در آمریکا و بریتانیا، به یکی از مهمترین مفاهیم در علوم اجتماعی بدل شده و دلیل آن به این قضیه بازمی گردد که جوهر روابط اجتماعی در این جوامع فردگراست. در گرایشات مختلف تعاریف متفاوتی از سرمایه اجتماعی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
جیمز کلمن: در رویکرد کلمن، سرمایه اجتماعی روندی اجتماعی است که با هموار نمودن مسیر برای کنشگران خود، به توسعه منافعشان می پردازد(اونق، 1384: 24).
پیر بوردیو: در نگاه بوردیو، سرمایه اجتماعی موقعیتها و تعاملاتی را در برمیگیرد که در گروهها و شبکههای اجتماعی برای افراد امکان دسترسی به فرصت ها، داده ها، منابع مادی و منزلت اجتماعی را افزایش می دهد(علوی، 1380: 21).
رابرت پاتنام: سرمایه اجتماعی به مجموعهای از تعاملات افقی میان افراد و ابعاد مختلف نهادهای اجتماعی همچون اعتماد، هنجارها و شبکه ها گفته می شود که با صورتبندی و هموار نمودن شرایط، بهره وری متقابل و اثر بخشی در جامعه را تقویت می کند(مبارکی، 1383: 20)
فوکویاما: به مجموعه ای از هنجارها و ارزش های نامتعارف که اعضای یک گروه که مشارکت میان آنها متداول است، در آن سهیم اند(فوکویاما، 1994: 10)
گلن لوری: لوری، سرمایه اجتماعی را منابعی می خواند که در جوهر تعاملات خانوادگی و در نهاد اجتماع وجود دارد و برای توسعه شناختی و یا اجتماعی اعضای یک جامعه سودبخش است. این منابع که مزیتی در جهت رشد سرمایه انسانی محسوب می شوند، برای افراد مختلف شکل های متفاوتی دارند(اختر محققی، 1385: 95)
نارایان: سرمایه اجتماعی در نظرگاه نارایان، بستری گسترده و مقبول است که به منزله یک دورنمای بارور نظری است که در درک و فهم هنجارها و تعاملات اجتماعی در نهادهای اجتماعی جوامع کاربرد دارد(اختر محققی، 1385: 97).
استفن باس: باس بر این اعتقاد است که سرمایه اجتماعی نظر به توسعه احکام در مورد شرایطی دارد که بر اساس آن حکومت ها و اجتماعات محلی بتوانند برای وصول به غایات یکسان و مشترک، مشارکت داشته باشند(ازکیا، غفاری، 1384: 1).
با توجه به این رویکردها و جمع بندی آنها می توان سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از شبکه ها، هنجارها، ارزش ها و فهمی دانست که مشارکت درون گروهی و میان گروهی را در راه به دست آوردن منافع متقابل تسهیل می نماید و این شکل از سرمایه را عموماً با میزان تعاون افراد در زندگی اجتماعی و اعتماد دوسویه میان آنها توصیف می کنند.
اهمیت رسانه در جلب مشارکت سیاسی
ابزار ارتباطات جمعی به عنوان یکی از سیستمهای فرعی در جامعه، تحت تأثیر سیستم های اجتماعی است و میزان کارایی شان در توسعه مشارکت مردمی در چهارچوب سیستم حاکم بر این ابزار قابل سنجش است. کارآمدی رسانه ها منوط به وجودیک سیستم مردمی و ثبات آن شرط ضروری در شکلگیری انسجام و عنصرجریان بخشی مشارکتهای اجتماعی است. در صورتی که بستر مشارکت مهیا نباشد، امید به اثربخشی پیام رسانههای جمعی در مشارکت مردم در همراهی با برنامههای توسعه ملی تعلیق به محال است. درحالی که رسانهها می توانند در فضایی مردمی هماهنگ با شرایط در مشروعیت بخشی به سیستم وشکلدهی به اعتقادات تودهها و حاکمیت و در نهایت تحریک مردم به مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار باشند. در صورت عدم توجه به این حقیقت، رسانههای جمعی به یک فناوری ارتباطی بدون کارایی در یک جامعه رو به توسعه تبدیل خواهند شد. قرار گرفتن ابزار ارتباط جمعی به منزله رکن چهارم حکومت دموکراسی در میان دیگر ارکان سه گانه مقننه، قضاییه و مجریه، بهترین نشانه ارتباط مردمی و نظام حکومتی است که با در نظر گرفتن آن- در صورتی که مشارکت با معنای تشریح شده را مقدمه توسعه ملی و از پیامدهای نظام مردمی و ثبات نظام مردمی را برگرفته از مشروعیت واثرگذار بر آن بدانیم- دور جالبی از این مفاهیم به دست می آید که موفقیت رسانههای گروهی در گرو آن و بر آن اثرگذار خواهد بود. در نتیجه می توان موفقیت رسانههای جمعی در مشارکت مردم را همتراز موفقیت آنها به عنوان یکی از پایه های نظام در حفظ دموکراسی و تداوم آن دانست. به همین دلیل، امروزه جامعهشناسان آن را وجه ممیزه میان نظام های مردمی و نظام های خودکامه می دانند.
با توجه به مطالب گفته شده می توان دریافت نقش رسانه ها در سیستم های مردمی و جلب مشارکت آنان حائز اهمیت است. باید این نکته را در نظر داشت که هرچند شرایط با وجود یک سیستم حکومتی دموکراتیک برای فعالیت رسانه های جمعی مهیا و بستر توسعه فراهم است، اما تا میزان زیادی موفقیت رسانه ها منوط به شیوه کارکرد رسانه ها و هماهنگی شان با سیستم اجتماعی می باشد. در نتیجه می توان گفت مقدمه موفقیت رسانه ها در یک جامعه، اجرایی شدن یک سیستم حکومتی مردمی است که زمینه را برای مشارکت مردمی فراهم می سازد. البته این موفقیت در مراحل بعدی با عناصری چون مدیریت، تخصص عاملان رسانه ای و دانش مربوط به رسانه است.
- رسانه و انتخابات
برگزارکنندگان انتخابات سیاسی و همچنین رسانهها پیش از ورود به عرصه منازعه، تصمیم خود را درباره راهبردهای رسانهای انتخابات برمیگزینند. راهبرد رسانه ای را می توان مدلی نامید که هدف ها، خطمشی ها و فریندهای عملیاتی نهاد رسانهای را در چارچوب یک مجموعه به هم پیوسته درهم میآمیزد و در این فرایند افق های بلندمدت اطلاع رسانی را هدف قرار داده است. در این باب راهکارهای رسانه ای را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
راهبرد انفعالی: در این راهبرد، اولویت رسانه ها پوشش حداقلی اخبار در شرایط پیش از انتخابات است و واکنش آن طرد یا بی توجهی است. رسانه در اعمال این راهبرد بر آن است تا با کم توجهی به مسائل مرتبط با انتخابات، آن را بی اهمیت تر از آنچه در واقع در جریان است، نشان دهند؛ چرا که حامیان این راهبرد بر این باورند که رسانه با نمایش دادن جدال میان گروه های انتخاباتی در حقیقت به آنها اعتبار اجتماعی و منزلت می بخشد.
راهبرد واکنشی: این راهبرد با تمرکز بر الزام واکنش به فشارهای محیط، نهاد رسانه را به واکنش برای صیانت از اقتدار خود فرا می خواند. نهادهایی که این راهبرد را به کار می گیرند، یک پروسه بلند مدت را در مدنظر ندارند. از آنجا که رویکرد رسانه نسبت به مبارزات انتخاباتی گاهی محافظه کارانه است، از این نهاد توقع می رود که گونهای از هماهنگی با این رقابت ها داشته باشد. این نهادها با شروع فشار از سوی افکار عمومی اقدام میکنند.
راهبرد فعال: در این راهبرد، رسانه ها همزمان با شروع رقابت های انتخاباتی، فعالیت خود را شروع می کنند و در تلاش اند تا بر روی افکار عمومی تأثیر بگذارند. در این راهبرد رسانه ها فعالانه به تحلیل شرایط می پردازند و اخبار را پوشش می دهند، اما در این فعالیت گزینشی عمل نمی کنند. رسانه ها همچنین در راهبرد فعال، کنترل اوضاع را به دست می گیرند تا در آن شرایط در میان طرفداران انتخاباتی درگیری صورت نگیرد و اوضاع از دست آنها خارج نشود.
راهبرد فوق فعال: رویکرد این راهبرد، یافتن افقهای نو برای توسعه و تکامل است. رسانه ها در این فرایند اختلافات و درگیری های میان احزاب را به جان میخرند و در رویارویی با آنها به شکلی فعال وارد عمل میشوند. این راهبرد با هدف تأثیرگذاری بر اذهان عمومی و تقویت نظام سیاسی در رویارویی در این رقابت ها، به پیشبینی نیز میپردازد و نظریات و رویکردهای خویش را بیان میکند (نعمتی انارکی، ترابی، 1391: 4).
پیشینه پژوهش
پژوهشهای داخلی
دارابی(1388) در پژوهشی با عنوان «رفتار انتخاباتی در ایران: الگوها و نظریهها» به بررسی نظریه رفتار رأیدهی ایرانیان پرداخته است. وی در این تحقیق مبانی فقهی مشارکت سیاسی در اسلام، جغرافیای انتخابات، انتخابات ریاست جمهوری در ایران از نگاه آمار، نگرشی تاریخی بر انتخابات ریاست جمهوری، جامعهشناسی انتخابات و رفتار انتخاباتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را بررسی کرده است. نویسنده در این کتاب به رفتار رأیدهی جوانان نمیپردازد و به طور کلی به عوامل تأثیرگذار بر رفتار رأیدهی ایرانیان میپردازد.
حاجیپور ساردویی (1396) در پژوهشی با عنوان «بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی (مطالعه موردی: شورای شهر تهران)» رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی را در انتخاباتهای شورای شهر تهران کانون مطالعه خود قرارداده است. نویسنده با توجه به تغییر رفتار انتخاباتی مردم تهران در این انتخابات، این پرسش را دستمایه مقاله خود قرار داده است: آیا این چرخش در رفتار و نگرش محصول تغییر تدریجی و آگاهانه فرهنگ سیاسی شهروندان تهرانی در طول زمان است یا برآیندی از یک حرکت جمعی، دفعی، کوتاه مدت و ناخودآگاه این تغییر را شکل داده است؟
عبدالله (1391) در تحقیقی به تحلیل رفتار رأیدهی در ایران (مطالعه موردی: شهروندان تهرانی در انتخابات سال 1387- 1388) پرداخته است. هدف مؤلف، بررسی و تحلیل منابع اجتماعی و عوامل انگیزشی مشارکت رأیدهندگان در شهر تهران و یافتن یک الگوی بومی در مشارکت رأیدهی افراد در جامعه است. نویسنده در این پژوهش به حوزه جوانان نپرداخته است.
پیشگاهیفرد، امیری و انصاریزاده (1391) در تحقیقی با عنوان «تحلیل مشارکت انتخاباتی مردم استان لرستان در انتخابات ریاست جمهوری» به رفتار رأیدهی مردم لرستان در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است. نویسندگان در این تحقیق با تأکید بر تحلیل جغرافیایی در نبود حضور پررنگ احزاب سیاسی، به تحلیل مشارکت مردم استان لرستان در انتخابات اول تا نهم ریاست جمهوری پرداختهاند.
مجدیزاده (1396) در تحقیقی با عنوان «بررسی میزان استفاده از رسانه های مختلف و ارتباط آن با ملاکهای رأیدهی در میان شرکتکنندگان انتخابات ریاست جمهوری سال 1396» به مقایسه نقش رسانههای مختلف تلویزیون، روزنامه و شبکههای اجتماعی بر رفتار رأیدهی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 پرداخته است.
صفوی، کریمی پاشاکی و خلخالی (1394) در تحقیقی با عنوان «تأثیر شبکههای اجتماعی بر سازماندهی فضای سیاسی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری»، نقش شبکههای اجتماعی را در انتخابات مورد مطالعه قرار دادهاند. محققان این شبکهها را به عنوان محلی برای تضارب آرا و نظرات سیاسی و اجتماعی میدانند. به همین دلیل تأثیر این شبکهها بر جریانات سیاسی حاکم بر اجتماع و روند تأثیرگذاری بر این جریانات به خصوص در انتخابات قابل توجه است.
صالحی نجفآبادی (1394) در پژوهشی با عنوان «تجزیه و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری در ایران»، به علل ناکارآمدی روشهای اثباتگرایانه در توجیه رفتار انتخاباتی مردم در انتخاباتهای ریاست جمهوری سالهای 1376، 1384، 9213 میپردازد و بیان میکند که نخبگان در هر سه انتخابات مذکور غافلگیر شدهاند و این امر مؤید ناکارآمد بودن ابزارهای تجزیه و تحلیل انتخابات در ایران است.
بیگدلی (1392) در تحقیقی با عنوان «تحلیل جامعهشناختی ـ اجتماعی پیامهای تبلیغاتی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری ایران با توجه به مدل حکمرانی خوب»، به تحلیل شناختی ـ اجتماعی پیامهای تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری ایران و بررسی میزان تطابق آنها با مدل حکمرانی خوب و همچنین میزان همخوانی بین مهمترین اولویتهای کاری رئیس جمهور منتخب با اولویتهای مردم میپردازد.
قاسمی سیانی(1395) در پژوهشی با عنوان «واکاوی و تحلیل جامعهشناختی انتخابات ریاست جمهوری در ایران (مطالعه موردی: انتخابات سال 1384)»، به تحلیل انتخابات سال 1384 و عوامل تأثیرگذار بر انتخاب مردم پرداخته است، اما نقش خاصی برای جوانان قائل نشده است.
سیدامامی(1394) در تحقیقی با عنوان «دلایل مشارکت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری (مطالعه موردی: رأیدهندگان شهر خوی)» به علل مشارکت رأیدهی ایرانیان، چگونگی و چرایی تغییرات در میزان رأیدهی و نیز تأثیر متغیرهای فردی و اجتماعی بر رفتار رأیدهی آنان پرداخته است. در این پژوهش نیز توجه خاصی به رفتار رأیدهی و انتخاباتی جوانان نشده است.
پژوهشهای خارجی
کنت کاتزمن[12](2017) در مقاله «انتخابات ریاست جمهوری ایران» به بررسی عوامل تأثیرگذار بر پیروزی روحانی میپردازد و حمایت جوانان را در کنار عواملی چون: حمایت روشنفکران، شهرنشینان، کاهش تحریمها و کاهش انزوای بینالمللی ایران از عوامل تأثیرگذار بر پیروزی روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران میداند.
رامین جهانبگلو(2011) در کتاب «جامعه مدنی و دموکراسی در ایران» به بیان ضرورت و اهمیت مشارکت سیاسی جوانان میپردازد و انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 ایران و نقش جوانان به عنوان یکی از نیروهای تأثیرگذار در جنبش سبز رابررسی می کند. نویسنده به علل جذب جوانان به یک کمپین انتخاباتی نمیپردازد، بلکه بر حوادث پس از انتخابات متمرکز شده است.
راب سالکوویتز[13](2010) در کتاب «ظهور جهان جوان» به بررسی تحولات جوانان و شبکههای اجتماعی در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 می پردازد و جوانان و شبکههای اجتماعی مجازی را دو نیروی تأثیرگذار بر فضای سیاسی ایران میداند. نویسنده از عوامل تأثیرگذار بر جذب جوانان به یک کاندیدای ریاست جمهوری و کمپین انتخاباتی او سخنی به میان نمی آورد.
ست بلومنتال(2015) در کتاب «بچههای اقلیت خاموش: رای دهندگان جوان ریچارد نیکسون درسال 1972» به بررسی چگونگی ساماندهی جوانان و افزایش آرای رأیدهندگان جوان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توسط ریچارد نیکسون میپردازد و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که جمهوری خواهان چگونه توانستند با جذب جوانان به اکثریت آرا در انتخابات دست پیدا کنند.
گزارشی با عنوان «رأیگیری جوانان» که توسط «مرکز اطلاعات و تحقیقات آموزش و مشارکت مدنی»(CIRCLE) [14] - که در زمینه تحقیقات مربوط به تعامل مدنی و سیاسی جوانان آمریکایی فعالیت دارد- در سال 2018 تدوین گردیده است، به عوامل تأثیرگذار بر رأیدهی جوانان ایالات متحده میپردازد.
در مقاله ای با عنوان «رأی دادن با کیف پول های خود: پتانسیل تا حد زیادی استفاده نشده جوانان به عنوان اهدا کنندگان سیاسی» نوشته جاناتان تیش[15] (2019) به بررسی پتانسیل بیحد و حصر جوانان برای جمعآوری کمکهای مالی خرد برای کمپینهای انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده میپردازد و این شیوه را موفقیتآمیز ارزیابی میکند. این شیوه بیشتر توسط دموکراتها به کار میرود.
پژوهش دیگری از «مرکز اطلاعات و تحقیقات آموزش و مشارکت مدنی»(CIRCLE) با عنوان «تقویت مشارکت جوانان در انتخابات 2018 با جنبش پیشگیری از خشونت اسلحه» به بررسی تأثیر کمپین پسا پارکلند- که پس از تیراندازی غمبار در دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا تشکیل شد- بر افزایش مشارکت جوانان در انتخابات میان دورهای 2018 میپردازد.
روش شناسی پژوهش
این تحقیق بر اساس نتیجه یا هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، جزو تحقیقات توصیفی و از حیث گردآوری داده ها از شاخه پیمایشی است. در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات مربوط به توصیف موضوع و پیشینه پژوهش، از روش کتابخانه ای استفاده شده و با توجه به محیط واقعی تحقیق، در زمره مطالعات میدانی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شهروندان شهر تهران تشکیل می داد. جامعه آماری پژوهش شامل افردای بود که در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم در بازه سنی 18 تا 35 سال قرار داشتند و به حسن روحانی رای داده بودند- افرادی که اکنون در بازه سنی 21 تا 42 سال قرار دارند. تعداد کل آنها بالغ بر 29678665 نفر می باشد. جهت تعیین حداقل حجم نمونه لازم، از فرمول کوکران برای جامعه محدود استفاده گردید. از بین متغیرهای تحقیق، متغیر ویژگی های فردی و سوابق مدیریتی (53/3) دارای بیشترین میانگین و سرمایه اجتماعی (32/3) دارای کمترین میانگین بودند. همچنین از بین متغیرها، سرمایه اجتماعی (82/0) دارای بیشترین انحراف معیار و متغیر سیاست های اجتماعی (71/0) دارای کمترین انحراف معیار می باشد.
با توجه به حجم نمونه، 384 عدد پرسشنامه تهیه و جهت جمعآوری اطلاعات در اختیار افرادی که به حسن روحانی رای داده بودند، قرار گرفت .
در نمونه انتخابی این تحقیق 54 درصد مرد و 46 درصد زن حضور داشتند. 46 درصد از پاسخگویان در سنین 25 تا 21 سال و 11 درصد در سنین 36 تا 41 سال بوده اند. میزان تحصیلات 52 درصد از پاسخ گویان لیسانس و 5 درصد فوق لیسانس و بالاتر است. پرسشنامه این پژوهش بر اساس مطالعات نظری و پیشین و نیز هدف تحقیق در سه بخش طراحی شده است»
بخش اول شامل مشخصات فردی پاسخ دهنده از جمله: سن، جنسیت، میزان تحصیلات و شغل است.
در بخش دوم از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از مبانی نظری تحقیق با سؤالات بسته برای جمع آوری دیدگاههای جوانان جهت جذب به کارزارهای انتخاباتی کاندیدای پیروز استفاده گردید. پرسشنامه های این پژوهش شامل 2 بخش عمده نامه همراه و سوالات پرسشنامه میباشد. سوالات از دو یخش تشکیل شدهاند: الف) متغیرهای دموگرافی(جمعیت شناختی): در این قسمت سعی شده است که اطلاعات کلی و جمعیت شناختی در مورد پاسخ دهندگان جمعآوری گردد. این بخش از پرسشنامه شامل سه سؤال میباشد. ب) سؤالات تخصصی: سؤالات اختصاصی شامل سؤالات مربوط به سنجش متغیرهای تحقیق میباشد که از پاسخ دهندگان درخواست شد تا نظر خود را در پاسخنامهای که در طیف پنج گزینهای لیکرت[16] تنظیم گردیده، بیان کنند. روایی پرسشنامه یاد شده با استفاده از نظرات متخصصان و اساتید دانشگاه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان 86/0 نشان دهنده اعتبار خوب پرسشنامه مورد استفاده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شده است. پس از جمع آوری داده ها، ویژگی های جمعیت شناختی از طریق آمار توصیفی و سؤالات (فرضیه ها) از طریق آمار استنباطی با استفاده از آزمون های فرض آماری مورد تحلیل قرار گرفته اند. در این پژوهش برای توصیف نمونه از میانگین استفاده شده و در بخش تحلیلی، با توجه به سؤالات پژوهش که به صورت رابطهای است، از ضریب همبستگی و مدل رگرسیون بهره گیری شد.
یافتههای پژوهش
- فرضیه 1: شبکه های اجتماعی مجازی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 1: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه اول
|
جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز |
شبکه های اجتماعی مجازی |
شبکه های اجتماعی مجازی ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
944/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 2: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای شبکه های اجتماعی مجازی و جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز
- فرضیه 2: بسیج سلبریتی ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 2: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 2
|
بسیج سلبریتی ها |
جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز |
بسیج سلبریتی ها ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
777/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 3: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای بسیج سلبریتی ها و جذب جوانان
- فرضیه 3: مناظرات تلویزیونی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 3: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 3
|
جذب جوانان |
مناظرات تلویزیونی |
مناظرات تلویزیونی ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
894/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 4: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای مناظرات تلویزیونی و جذب جوانان
- فرضیه 4: تابوشکنی در مورد مذاکره با آمریکا بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 4: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 4
|
جذب جوانان |
تابوشکنی در مورد مذاکره با آمریکا |
تابوشکنی در مورد مذاکره با آمریکا ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
777/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 5: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای تابوشکنی در خصوص مذاکره با آمریکا و جذب جوانان
- فرضیه 5: وعده های انتخاباتی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 5: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 5
|
جذب جوانان |
وعده های انتخاباتی |
وعده های انتخاباتی ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
794/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 6: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای وعده های انتخاباتی و جذب جوانان
- فرضیه 6: توجه به قومیت ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 6: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 6
|
جذب جوانان |
توجه به قومیت ها |
توجه به قومیت ها ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
818/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 7: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای توجه به قومیت ها و جذب جوانان
- فرضیه 7: نمادسازی و انتخاب رنگ بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 7: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 7
|
جذب جوانان |
نمادسازی و انتخاب رنگ |
نرخ سود بانکی ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
756/0 000/0 138 |
1
138 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 8: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نرخ سود بانکی
- فرضیه 8: سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات در جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 8: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 8
|
جذب جوانان |
سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات |
سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
768/0 000/0 384 |
1
384 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 9: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات و جذب جوانان
- فرضیه 9: گفتمان اعتدال بر جذب جوانان در کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
جدول 9: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه 9
|
جذب جوانان |
گفتمان اعتدال |
گفتمان اعتدال ضریب همبستگی سطح معناداری تعداد |
645/0 000/0 142 |
1
142 |
همبستگی در سطح 01/0 معنادار است. |
نمودار 10: وضعیت پراکنش مربوط به ارتباط متغیرهای گفتمان اعتدال و جذب جوانان
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین مولفه های تاثیر گذار بر جذب جوانان به کارزارهای انتخاباتی کاندیدای پیروز دوره های یازدهم و دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری انجام شد. بررسی فرضیه های تحقیق به قرار زیر است:
فرضیه 1 : «شبکه های اجتماعی مجازی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عددی سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و شبکه های اجتماعی مجازی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارند.
فرضیه 2: «بسیج سلبریتی ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و بسیج سلبریتی ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 3: «مناظرات تلویزیونی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و مناظرات تلویزیونی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 4: «تابوشکنی در مورد مذاکره با آمریکا بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و تابوشکنی در مورد مذاکره با آمریکا بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 5: «وعده های انتخاباتی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و وعده های انتخاباتی بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 6: «توجه به قومیت ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و توجه به قومیت ها بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 7: «نمادسازی و انتخاب رنگ بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و نمادسازی و انتخاب رنگ بر جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 8: «سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات در جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات در جذب جوانان به کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
فرضیه 9: «گفتمان اعتدال بر جذب جوانان در کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.»
مقدار عدد سطح معناداری مشاهده شده، کوچکتر از 01/0 و در واقع 000/0 است که از سطح معناداری استاندارد 05/0 کمتر است. لذا میان این دو متغیر در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. پس فرض پژوهش تأیید می گردد و گفتمان اعتدال بر جذب جوانان در کمپین انتخاباتی کاندیدای پیروز تاثیر دارد.
با تجزیه و تحلیل های انجام شده بر اساس داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک های آماری می توان گفت که برنامه های ویژه انتخابات در مشارکت جوانان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نقش زیادی داشته است.
منابع
- ازغندی، علیرضا. (۱۳۹۳). تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران. جلد دوم، تهران: سمت.
- امینی، علیاکبر و خسروی، محمدعلی. (۱۳۸۹). «تأثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان». فصلنامه مطالعات سیاسی. سال دوم، شماره ۷.
- امینی، علیاکبر. (۱۳۹۰). «اثر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان». فصلنامه مطالعات سیاسی. شماره ۲۸۲.
- ایوبی، حجتالله. (۱۳۷۷). مشارکت سیاسی(مجموعه مقالات). تهران: سفیر
- ایوبی، حجتالله. (۱۳۹۱). پیدایی و پویایی احزاب سیاسی در غرب. تهران: انتشارات سروش
- آبراهامیان، یرواند. (۱۳۹۷). ایران بین دو انقلاب. احمد گلمحمدی و محمد ابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی
- آزاد ارمکی، تقی. (۱۳۷۵). «میزان اثرگذاری تبلیغات سیاسی بر رفتار انتخاباتی شهروندان تهران در انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی». نامه علوم اجتماعی. شماره ۸..
- آشوری، داریوش. (۱۳۹۷). دانشنامه سیاسی. تهران: مروارید
- بابی لاشکی، مریم و پیشگاهیفرد، زهرا. (۱۳۸۸). «تحلیل رفتار انتخاباتی ایرانیان (مورد مطالعه حوزه انتخابیه نوشهر و چالوس در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی)». فصلنامه پژوهشی جغرافیای انسانی. سال ۱، شماره ۳.
- باستانی، ربابه. (1384). سوم تیر؛ واکنشها به نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری. تهران: اساتید قلم تهران
- بختیارنژاد، پروین. (۱۳۸۶). «ملتی با رفتارهای پیچیده». نشریه اعتماد.
- بشیریه، حسین. (۱۳۸۷). آموزش دانش سیاسی. تهران: مؤسسه نگاه معاصر
- بصیری، محمدعلی و شادیوند، داریوش. (۱۳۸۰). «رفتار انتخاباتی در مناطق عشیرهای». فصلنامه راهبرد. شماره ۲۰.
- بیرو، آلن. (۱۳۷۰). فرهنگ علوم اجتماعی. باقر ساروخانی. تهران: انتشارات کیهان
- پیشگاهیفرد، زهرا. (۱۳۸۰). «سیمای جغرافیایی انتخابات پارلمانی استان همدان». مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. شماره ۱۵۸ و ۱۵۹.
- پیشگاهیفرد، زهرا. (۱۳۸۲). «مشارکت احزاب در توسعه سیاسی و رفتار انتخاباتی در شهرستان اصفهان». پژوهشهای جغرافیایی. شماره 44.
- جرج، ریترز. (۱۳۹۴). نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر. محسن ثلاثی. چاپ اول، تهران: انتشارات علمی
- حاجیپور ساردویی، سیمین. (1396). «بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی؛ مطالعه موردی شورای شهر تهران». پژوهشنامه علوم سیاسی. سال 12، شماره 3.
- حقیقی، محمدصادق. (۱۳۷۰). انتخابات؛ تعاریف و اصطلاحات. تهران: وزارت کشور
- خواجهسروی، غلامرضا. (1382). رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- دارابی، علی. (۱۳۹۶). رفتار انتخاباتی در ایران. تهران: نشر سروش
- درزی، علی. (۱۳۸۲). «جامعهشناسی انتخابات (تحلیل الگوی رفتار انتخاباتی مردم استان مرکزی در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری)». رساله کارشناسی ارشد، تهران.
- رامشک، عطاالله. (۱۳۸۲). «بررسی جامعهشناختی رفتار انتخاباتی در کهکیلویه و بویراحمد». فصلنامه مطالعات ملی. سال 4، شماره ۱.
- رحمانی، تقی. (۱۳۸۵). «چرا غافلگیر میشویم (کاوشی در رفتارهای انتخاباتی جامعه)». نشریه شرق.
- رحمانی، تقی. (۱۳۸۵). «رفتار انتخاباتی و نتایج راهبردی». نشریه شرق.
- رحیمی، مصطفی. (۱۳۸۹). قانون اساسی و اصول دموکراسی. تهران: نشر نیلوفر
- رضوانی، محسن. (۱۳۸۶). «تحلیل رفتار انتخاباتی، موردشناسی انتخابات ریاست جمهوری». فصلنامه معرفت، سال ۱۶، شماره ۱۲۳.
- رهنورد، فرالله و مهدویراد، نعمتالله. (۱۳۸۹). مدیریت انتخابات. تهران: انتشار اطلاعات
- سریعالقلم، محمود. (۱۳۹۷). فرهنگ سیاسی ایران. تهران: فروزان روز
- عالم، عبدالرحمن. (۱۳۸۶). بنیادهای علم سیاست. تهران: نشر نی
- عباسیان، علیاکبر. (۱۳۸۷). فرهنگ سیاسی در آیینه امثال و حکم فارسی. تهران: نشر اختران
- عبدالله، عبدالمطلب. (۱۳۸۸). «سیری در نظریههای رفتار رأیدهی». فصلنامه خط اول. سال 3، شماره ۸.
- عطارزاده، مجتبی و توسلی، حسین. (۱۳۸۹). «تحلیل رفتار انتخاباتی شهروندان شهر اصفهان پیش از نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی)». فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهررضا، شماره 5.
- علیخانی، علیاکبر. (۱۳۷۷). مشارکت سیاسی (مجموعه مقالات وزارت کشور). تهران: نشر سفیر
- عیوضی، محمد رحیم. (۱۳۸۲). «انتخاب هفتم، تحلیلی بر انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی». ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر. سال 3، شماره ۲۰.
- غفوری، علیاکبر. (۱۳۸۹). حقوق جمهوری اسلامی ایران. یزد: انتشارات
- فریدونی، فرحناز. (۱۳۸۴). «انتخابات و مشارکت سیاسی افراد». مجله روابط عمومی. شماره ۳۶.
- قشمی، عباس. (۱۳۹۱). «خویشاوندگرایی، شبکههای قومی و رفتار انتخاباتی». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
- قوام، عبدالعلی. (۱۳۸۷). سیاستهای مقایسهای. چاپ نهم، تهران: سمت
- کریمی، غلامرضا. (۱۳۸۲). «جامعهشناسی رفتار سیاسی». ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر. سال دوم، شماره ۱۳
- کلانتری، صمد. (۱۳۸۰). «انتخابات شگفتانگیز و گیجکننده». فصلنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی. شماره ۲۱۴-۲۱۲.
- کلانتری، صمد. (۱۳۸۰). «تحلیل رفتار انتخاباتی مردم ایران در هفتمین و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری». فصلنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی. شماره ۱۶۷ – ۱۶8.
- کمالی، اکبر. (۱۳۸۲). «بررسی علل نوسانات میزان مشارکت سیاسی مردم اصفهان در دورههای ششم، هفتم و هشتم انتخابات ریاست جمهوری». پایاننامه، دانشگاه تهران، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی.
- گلابچی، محمد. (۱۳۷۵). «تحلیل جامعهشناختی از رفتار انتخاباتی کاندیدای دوره چهارم مجلس شورای اسلامی در شهر تهران». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی.
- گولد، جولیوس و کولب، ویلیام. (۱۳۹۲). فرهنگ علوم اجتماعی.: باقر پرهام. تهران: انتشارات
- مازیار لعلی، مسعود. (۱۳۷۸). خاتمی از چه میگوید؟ نشر اخلاص.
- مجیدی قهرودی، نسیم. (۱۳۸۰). «بررسی نقش مطبوعات در شکلگیری افکار عمومی و ارائه الگویی مناسب با توجه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶». رساله دکتری، رشته علوم ارتباطات، دانشگاه آزاداسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
- محمود و همکاران. (۱۳۸۰). «گونهشناسی فرهنگ سیاسی دانشجویان شاغل به تحصیل در ایران». مجله علمی ـ پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان. دوره 2، شماره ۲۷-۲۶.
- محمودی، عبدالحسین. (1388). موج بیداری بازخوانی گفتمان انقلاب و دولتها پس از انقلاب اسلامی ایران. تهران: موج اندیشه
- مدنی، سیدجلالالدین. (۱۳۹۳). کلیات حقوق اساسی. تهران: انتشارات پایدار
- معمار، رحمتالله. (1391). جامعهشناسی مشارکت سیاسی. تهران: امیرکبیر
- مقصودی، مجتبی. (۱۳۸۵). «مشارکت انتخاباتی اقوام در ایران، بررسی موردی: انتخابات ریاست جمهوری». فصلنامه مطالعات ملی. دوره ۷، شماره ۴.
- منصور، جهانگیر. (1377). قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1358 به انضمام اصلاحات و تغییرات مصوب 1368. تهران: دوران
- مهرگان، نادر و عزتی، مرتضی. (۱۳۸۵). «تأثیر متغیرهای اقتصادی بر مشارکت مردم در انتخابات ایران». فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ، سال 6، شماره 1.
- میلبرث، الستر. (۱۳۸۶). مشارکت سیاسی. سید رحیم ابوالحسنی. تهران: نشر میزان
- ناظری، مهرداد. (۱۳۸۴). «رفتار انتخاباتی و گردش نخبگان». نشریه ایران.
- نقیب زاده، احمد. (۱۳۹۶). درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی. تهران: سمت
- Bayat, Asef. (2010). “Life as politics: How ordinary people change the Middle East”. Stanford studies in Middle East.
- Brooks, jean. (2007). “The Great Exaggeration: why priment, TV is Alive and well”. Politically Speaking, Campaigns and Elections, 28 (8).
- (2018). What Affects Youth Voting. CIRCLE (The Center for Information and Research on Civic Learning and Engagemen).
- (2019). The Gun Violence Prevention Movement Fueled Youth Engagement in the 2018 Election. CIRCLE (The Center for Information and Research on Civic Learning and Engagement).
- Jonathan M., Tisch. (2019). Voting with their Wallets: The Largely Untapped Potential of Youth as Political Donors.
- Mahdavi, Mojtaba. (2006). “Rethinking, Agency and structure in the study of Democratic Transition: Iranian Lessons”. University of Western.
- Seth E. Blumenthal. (2015). Children of the “Silent Majority”: Richard Nixon’s Young Voters for the President.
- Yukl, G. (2000). “Influence tactics and leader effectiveness”. Greenwich: Information Age.