نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه مدیریت ورزش، واحد یاسوج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، یاسوج ، ایران
2 گروه مدیریت ورزش، واحد ارسنجان ، دانشگاه آزاد اسلامی ، ارسنجان ، ایران
3 دانشیار، گروه مدیریت ورزش، واحد یاسوج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، یاسوج ، ایران
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی مدل ارتقاء فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران با رویکرد ISM بود. پژوهش به روش آمیخته کمی و کیفی و در چارچوب تحقیقات توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه ورزشکاران و مربیان شاغل در لیگ های حرفه ای ایران بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 368 نفر انتخاب شدند و در بخش کیفی تعداد 12 نفر از خبرگان بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت طراحی مدل از روش ISM استفاده شد. نتایج مبین شناسایی 19 عامل مؤثر بر ارتقاء فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران بود و این عوامل در شش سطح قرار گرفتند. عوامل شفافیت در قوانین مالیاتی و انجام مکانیزه امور مالیاتی در سطح زیربنایی و عوامل تسلیم اظهارنامه مالیاتی و اعلام شروع فعالیت اقتصادی توسط مودیان در سطح اول مدل قرار گرفتند. می توان گفت که تمرکز بر شفاف سازی قوانین مالیاتی و مدرنیزه کردن سیستم اخذ مالیات، ضمن تأثیر بر ایجاد عوامل سطوح بالاتر مدل و مؤثر در اخذ مالیات، موجب توسعه فرهنگ مالیاتی و اعلام به موقع شروع فعالیت و تسلیم اظهار نامه مالیاتی خواهد شد و پنهان سازی و فرار مالیاتی را کاهش خواهد داد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Designing a model for promoting tax culture in Iranian athletes and professional coaches with an ISM approach
نویسندگان [English]
- Mohammad Homayounpour 1
- vali nowzari 2
- Sayed Ehsan Amir Hosseini 3
1 Department of Sport Management, Yasooj Branch, Islamic Azad University, Yasooj, Iran
2 Department of Sport Management, Arsenjan Branch, Islamic Azad University, Arsenjan, Iran
3 Assistant Professor, Group of Managment Sport, Yasouj University, Yasouj, Iran
چکیده [English]
The aim of this study was to design a model for promoting tax culture in Iranian athletes and professional coaches with an ISM approach. The research was performed by quantitative and qualitative mixed methods and in the framework of descriptive-survey research. The statistical population in the quantitative section was all athletes and coaches working in Iran's professional leagues, and 368 people were selected by stratified random sampling method based on Cochran's formula and 12 experts were in the qualitative section. The data collection tool was a researcher-made questionnaire that was validated by exploratory factor validation and validation of its validity and reliability. The ISM method was used to design the model. The results showed that 19 factors were effective in promoting the tax culture of Iranian coaches and professional athletes, and these factors were at six levels. The transparency factors in tax laws and the mechanized implementation of tax affairs at the infrastructural level and the factors for submitting tax returns and announcing the start of economic activity by taxpayers were at the first level of the model. It can be said that focusing on clarifying tax laws and modernizing the tax collection system, while influencing the creation of higher model and effective factors in tax collection, will lead to the development of tax culture and timely announcement of the start of activity and submission of tax returns and hidden It will reduce tax evasion.
کلیدواژهها [English]
- tax culture
- coaches
- professional athletes
تدوین مدل ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری
محمد همایون پور[1]
ولی نوذری[2]
سید احسان امیرحسینی[3]
10.22034/SSYS.2022.1387.1962
تاریخ دریافت مقاله: 17/3/1399
تاریخ پذیرش مقاله:24/6/1399
مقدمه
پرداخت مالیات[4] یکی از عوامل رشد و توسعه جامعه است و موجب رونق اقتصادی و ارتقای شاخص های آن، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش خدمات و عمران و آبادانی کشور می شود. با وصول مالیات عادلانه از مؤدیان، می توان بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور از جمله کسری بودجه سالانه، تورم و بیکاری را رفع و زمینه ایجاد عدالت اجتماعی از طریق توزیع دوباره درآمدها را فراهم کرد. مناسب ترین وسایل برای تأمین موفقیت سازمان مالیاتی کشورها، علاوه بر انسجام دستگاه مالیاتی به مفهوم اجرای درست قانون و ضوابط، افزایش انگیزه های درونی و جلب همکاری و هم فکری مؤدیان است (صامتی و همکاران، 1394 :262-231). برای مقابله با این مشکل، دولت با وضع قوانین، مالیات مستقیم و غیر مستقیم را برای بهبود درآمد عمومی به وجود آورد، هرچند شواهد آماری گذشته ثابت می کند که سهم مالیات بر درآمد، در کل درآمد دولت، کم است. ادبیات پژوهشی هم شواهدی را ارائه می دهد که مشخص می کند، تمکین و پرداخت مالیات متأثر از عوامل متعددی است، از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، فردی (هو، هو و یونگ[5]، 2013: 33-44، دامایانتی و همکاران[6] ، 2015: 180-188). در این میان می توان گفت که فرهنگ حاکم بر جامعه که متاثر از باورها و نگرش های مردم می باشد بر میزان تمکین مودیان مالیاتی اثر دارد.
به طوری که در عصر حاضر فرهنگ مالیاتی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی پدیده مالیات و مالیات ستانی در دنیای مدرن به شمار می آید. سیاست گذاران اقتصادی و سیستم مالیاتی را چاره ای جز مد نظر قرار دادن و توجه و تمرکز کردن بر ارتقای فرهنگ مالیاتی و تقویت آن در جهت کار آمدی مالیات نیست (حیدری و همکاران، 1396: 85-116). وجود یک فرهنگ مالیاتی پیشرو، کمک قابل توجهی بـه توسـعه اقتصـادی کشور می نماید و از سوی دیگر مدیران با آگاهی و مطالعة عوامل در برگیرنـده ارتقـای فرهنگ مالیاتی حاکم بر جامعه، بهتر می توانند فرهنـگ مالیـاتی را مـدیریت و توسـعه دهند. به گونه ای که بهبود فرهنگ مالیاتی می تواند تأثیر مهمـی در کـاهش هزینـه هـا، افزایش درآمدهای دولت، ایجاد کنترل های موثر داشته که نتیجـه آن افـزایش عـدالت اجتماعی، رفاه عمومی و تمکین مالیاتی است (صالحی و همکاران، 1393). فرهنگ هم چنین به عنوان یک عامل محرک محیطی محسوب می شود که می تواند فرار مالیات را کاهش دهد. ارزش های اخلاقی تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی ممکن است بر فرار مالیات تأثیر بگذارد. بدین ترتیب ثابت شده است که ارتقای سطح فرهنگ مالیاتی، نیازمند درک بهتر روابط متقابل این عوامل است. هر چند باید متذکر شد که یافته های متناقضی هم مشاهده شده است، که برای شناخت بهتر روابط این عوامل و ارائه مدل کلی از تأثیر این عوامل نیاز به شواهد جدید و قابل ملاحظه ای است (آگبی تانده، آدیدوکن و فادیپه[7] ، 2015: 9-16). فرهنگ مالیاتی هنگامی کارا است که افراد جامعه را به رعایت موارد ذیل ملزم کند: مالیات کل درآمد و دارایی مشمول مالیات را بپردازند، شروع فعالیت اقتصادی خود را به ادارة مالیات گزارش دهند، درآمد خود را کتمان نکنند، در موعد مقرر اظهارنامة مالیاتی خود را براساس درآمدها و هزینه های واقعی تنظیم کنند و به حوزة مالیاتی تحویل دهند، مالیات خود را در موعد مقرر قانونی بپردازند، با ادارات امور مالیاتی در تشخیص مالیات همکاری کنند، در مقابل دولت نیز باید به وظایف خود در قبال مؤدیان پایبند باشد (لشکری زاده و عزیزی، 1390: 82-92). یکی از منابع درآمد دولت ها، مالیات بر درآمد افراد است که این مهم در بین ورزشکاران و مربیان حرفه ای چالش هایی را بوجود آورده است (ویلیامسون[8]، 2017).
بدون شک امروزه، ورزش حرفه ای و صـنعت ورزش تجارت بســیار بزرگی را در برمی گیرد، ورزش حرفه ای شــامل همکاری حامیان مالی، رسانه ها، ورزشکاران و تماشاچیان است. هم چنین، بازار جهانی ورزش حرفه ای از این جهت که چندین مهارت و کسب و کار با هم ادغام شده و کسب و کارهای جدیدی را شکل داده اند، ســاختار متفاوتی دارد و همچنان این ســاختار، روز به روز در حال گسـترش اسـت. از آن جا که ورزشـکاران و مربیان حرفه ای یکی از عناصـر اصلی کسب و کارها در حوزه ورزش حرفه ای هستند، لذا، توجه به فرهنگ و توسعه فرهنگی در این بخش ضرورتی برای توسعه در هر یک از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی ورزشی محسوب می گردد (نقوی و همکاران، : 1396: 21-30). اما از نظر ساختاری تاکنون مطالعه ای همه جانبه برای رسیدن به یک رفتار مالیاتی ساختار یافته به خصوص در بین ورزشکاران و مربیان حرفه ای، انجام نشده است. این مهم زمانی نمایان تر است که مشاهده می شود شرایطی که ارتباط بین بازیکن و باشگاه را برقرار می کند، مد نظر قرار نمی گیرد. شفافیت در مالیات بر درآمد ورزشکاران تیمی هم مشکل دیگری است که هنوز به روشنی مشخص نگریده که مالیات بر درآمد ورزشکاران بخاطر عضویت در تیم است یا مالیات بخاطر خود اشتغالی بازیکنان است. زیرا دو نوع اساسی از درآمد به ذهن می آید، یکی درآمدی است که ورزشکاران و مربیان از باشگاه دریافت می کنند و دیگری درآمدی است که آنان از خود اشتغالی نظیر تبلیغات و شغل های جانبی بدست می آورند که مشخص نیست جزیی از درآمد باشگاه محسوب می گردد و یا محلی برای درآمد شخصی آنان است. این مهم از فعالیت ورزشکاران و مربیان به شفافیت و مقررات خاصی از قانون مالیات بر درآمد وابسته است ( رادوان و نک کر[9] ، 2016: 40-46). امروزه افزایش سطح فرهنگ مالیاتی، ایجاد فرهنگ خود اظهاری و بـه تبـع آن، افـزایش سطح تمکین مالیاتی به ویژه در قشر ورزشکاران که مشکلات مالیاتی عدیده ای دارند، از دغدغه های اصلی مدیران سازمان امور مالیاتی محسوب می شود. فرهنگ مالیاتی را می توان مجموعه ای از طرز تلقی، بینش و عکس العمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی دانست. این طرز تلقی به طور قطع با یک قانون مناسب و نیز عملکرد مأموران مالیاتی در به کارگیری قانون در مراجعه به مؤدیان، نقش اساسی دارد. مسلم است فرهنگ مالیاتی متأثر از فرهنگ عمومی جامعه و چگونگی روابط مردم یک جامعه متأثر از عوامل ایدئولوژیکی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه خواهد بود (عسکری و همکاران، 1390: 51-75). عوامل بی شماری بر ارتقای فرهنگ مالیاتی اثر گذار است، به طوری که می توان به عوامل دانش و آگاهی مالیاتی، هنجارهای شخصی و اجتماعی که مبتنی بر رویکرد خود دسته بندی، می باشد؛ انصاف و عدالت، شفافیت سازمانی که بر اساس رویکرد انصاف و رویکردهای مالی رفتاری قابل تبیین است. رویکرد مالی رفتاری توضیح می دهد که ادراک مالیات دهندگان از سیاست گذاران عامل مهمی در ارتقای فرهنگ مالیاتی است. این رویکرد تأکید بر از دست دادن انگیزه مالیات دهندگان برای پرداخت مالیات دارد، زیرا برای مالیات دهندگان هیچ مزیت واقعی از مزایای پرداخت مالیات، درک نمی شود. این رویکرد بر اهمیت سیاست های مثبت توسعه یافته توسط دولت (منابع تشویقی و انگیزشی) برای بهبود همکاری بین مالیات دهندگان و سیاست گذاران تأکید دارد (کوگلر و همکاران [10]، 2013: 169-180).
در این میان با توجه به عوامل متعدد در توسعه فرهنگ مالیاتی تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری سیستم های پیچیده سازمان و عوامل متعدد را به چند زیر سیستم تبدیل می کند و با تعیین میزان هدایت گری و هدایت پذیری هر یک از متغیرها، اولویت های اقدام را برای مسئولان مشخص می نماید، در همین رابطه آذری و تیزرو (1387) بیان کرده اند که الگوی ساختاری تفسیری، یک تکنیک مناسب برای تجزیه و تحلیل یک متغیر بر متغیرهای دیگر و اولویت بندی و تعیین سطح عناصر یک سیستم است. زیرا اولویت های اقدام را در تصمیم گیری ها مشخص می کند (آذر و همکاران، 1387). در واقع یکی از اصلی ترین منطق های مدل ساختاری تفسیری آن است که همواره عناصری که در یک سیستم اثرگذاری بیشتری بر سایر عناصر دارد از اهمیت بالاتری برخوردارند. مدلی که با استفاده از این متدولوژی به دست می آید ساختاری از یک مساله یا موضوع پیچیده یک سیستم یا حوزه مطالعاتی را نشان می دهد که الگویی به دقت طراحی شده باشد (فایسال و همکاران[11]،2006: 535-552). در این زمینه در ارتباط با ساختاردهی عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی تحقیقی صورت نگرفته است. اما پژوهش های اندکی در سازمان های ورزشی انجام شده است که می توان به پژوهش های گوهری و همکار ان (1399) در ساختاردهی استراتژی های فدراسیون فوتبال با تکنیک ISM، عمادی و همکاران (1398) در سطح بندی موانع پیاده سازی استراتژی های منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان با روش مدل سازی ساختاری تفسیری، سپهوند و همکاران (1397) در طراحی مدل مدیریت منابع انسانی در سازمان های ورزشی، انصاری و همکاران (1398) در سطح بندی عوامل ایجاد فساد مالی و اداری در ادارات کل ورزش و جوانان و حمیدی و همکاران (1395) در سطح بندی استراتژی های آکادمی ملی فوتبال ایران اشاره کرد.
در زمینه عوامل موثر بر پرداخت مالیات و همچنین فرهنگ مالیاتی مطالعات اندکی در داخل و خارج از کشور انجام شده است. مرور آن ها بیانگر این است که به نتایج مشابه دست یافته اند. در همین رابطه کولیش و همکاران [12](2013) در تحقیق خود دریافتند که متغیرهای کنترل نگرشی، هنجاری و ذهنی بر پیش بینی های مطلوب پرداخت کنندگان مالیات تأثیر دارد. بامی-آلدرد[13] و همکاران (2013) در مطالعه ای دریافتند که عوامل نهادی به همراه عوامل جمعیت شناختی، عوامل سازمانی و عوامل نگرشی، به عنوان یک زیر مجموعه ارزش های فرهنگی مؤثر بر فرار مالیاتی می باشند. احمد و همکاران (2014) نشان دادند که نرخ مالیات بالا و سیستم مالیاتی ناعادلانه، دو عامل بسیار مهم مرتبط با عدم رعایت پذیرش مالیات است. علاوه بر این حسابرسی ناکافی اثرات بازدارنده کمی دارد. عواملی مانند کافی نبودن تعداد کارکنان اداره مالیات، تغییرات مکرر قانون مالیات، رعایت پذیرش مالیاتی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می دهد. محسنی تبریزی و همکاران (1389) در تحقیقی مشخص نمودند که عوامل اجتماعی شدن همچون همکاران صنفی، التزام به دین، رسانه ها، وجود سنت مالیات دهی در خانواده، روحیه قانون گرایی در خانواده در افزایش فرهنگ مالیاتی تأثیر گذار می باشد. تأثیر عوامل برون سازمانی همچون اتحادیه های صنفی، داشتن وکیل حقوقی، تشویق و تقدیر از مؤدیان خوش حساب در افزایش فرهنگ مالیاتی نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین تأثیر عوامل برون سازمانی همچون انجام مکانیزه امور مالیاتی، وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی، اطلاع رسانی مالیاتی شفاف بودن قوانین مالیاتی در افزایش فرهنگ مالیاتی مورد تأیید قرار گرفت. عوامل درون سازمانی همچون سطح تحصیلات مؤدیان، داشتن انگیزه برای مشارکت اجتماعی، آشنائی مؤدیان با قوانین مالیاتی، نگرش مثبت مودیان نسبت به کارکرد مالیات اعتماد سیاسی نسبت به دولت، در افزایش فرهنگ مالیاتی مؤثر بوده است. حیدری و همکاران (1398) در پژوهشی دریافتند که در الگوی تجربی تحقیق متغیرهای نظاممندی مالیات، اعتماد متقابل کنشگران، عدالت مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیاتی بهطور مستقیم، متغیرهای شفاف بودن قوانین مالیاتی و اقتدارگرایی مالیاتی به طور غیر مستقیم و متغیرهای انصاف مالیاتی و سلامت اقتصادی مسئولان بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر فرهنگ مالیاتی مؤدیان اثر میگذارند. خداپرست و همکاران (1397) در بررسی فرار مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای با تاکید بر عوامل فرهنگی، فناوری، و دولتی و قانونی در عدم گسترش فرهنگ مالیاتی، در میان عوامل فرهنگی، ناتوانی تکنولوژیکی در شناسایی و ثبت صحیح مؤدیان مالیاتی، در میان عوامل فناوری و نرخ های بالای مالیاتی برای ورزشکاران و مربیان، در میان عوامل دولتی و قانونی مهم ترین عوامل از نظر پاسخ دهندگان بوده است. سلطان حسینی و همکاران (1394) در بررسی عوامل بروز پدیده فرار مالیاتی در بین ورزشکاران و مربیان حرفهای نشان دادند که در میان عوامل قانونی، شفاف نبودن اطلاعات مالی باشگاهها؛ در میان عوامل فرهنگی، طرز تلقی اشتباه ورزشکاران نسبت به پرداختهای مالیاتی؛ در میان عوامل حقوقی، عدم ضمانت اجرایی توسط نهادهای ذیربط بر باشگاهها؛ در میان عوامل مدیریتی، دولتی بودن بیشتر باشگاههای ورزشی فعال در کشور و در میان عوامل اقتصادی، عامل عدم پرداخت بهموقع مبلغ قرارداد ورزشکاران؛ در اولویت قرار گرفتند. اعتمادی (1392) در پژوهش خود نشان دادند که نبود برنامه های تبلیغی برای افزایش فرهنگ مالیاتی و همچنین پیچیدگی و غامض بودن قوانین و مقررات مالیاتی، و مکانیزه نبودن سیستم مالیاتی از عوامل مهم در فرار مالیاتی ورزشکاران حرفه ای بوده است. لشکری زاده و عزیزی (1390) در مطالعه ای با هدف شناسایی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی دریافتند که سطح فرهنگ مالیاتی در میان مردم پایین تر از حد متوسط است، بی اطلاعی مردم از اهمیت پرداخت مالیات یکی از عوامل بازدارنده فرهنگ مالیاتی است، ساده سازی متون قوانین مالیاتی و منطقی کردن مراحل اخذ مالیات در ارتقا فرهنگ مالیاتی تاثیر دارد، آموزش مردم با قوانین و مقررات مالیاتی، مشکلات مامور تشخیص را کم می کند و در ارتقای فرهنگ مالیاتی موثر است، افزایش عدالت و کارکرد سازمان مالیاتی در ارتقا فرهنگ مالیاتی تاثیر دارد و صداقت و احساس مسوولیت مودیان یکی از عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی بوده است.
اگر فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه نهادینه شود بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد، لذا ارتقای فرهنگ مالیاتی همواره مورد توجه دولت ها و مدیران اجرایی بوده است، در این میان یکی از منابع عمده درآمدی، مالیات بر درآمد ورزشکاران و مربیان حرفه ای است که چالش هایی را در دولت ها بوجود آورده است، این چالش ها بیشتر مبتنی بر فرهنگ مالیاتی در این گروه از افراد است. از طرفی مطالعات اندکی در رابطه با ارتقای فرهنگ مالیاتی صورت گرفته و در زمینه ارتقای فرهنگ مالیاتی قشر ورزشکار، پژوهشی انجام نشده است و در مطالعات کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی دارای اهمیت می باشد.لیکن تعیین عواملی که تأثیرگذار بر دیگر عوامل و ارتقای فرهنگ مالیاتی هستند، به مسئولین در اولویت های تصمیم و اقدام کمک خواهد کرد. از این رو تحقیق حاضر با توجه به رویکردهای موجود و پیشینه پژوهشی سعی در شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران و سپس سطح بندی عوامل با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی دارد تا مدیران را در زمینه ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور یاری داده و منجر به تمکین هرچه بیشتر مودیان این قشر از جامعه در پرداخت مالیات گردد.
روش شناسی پژوهش
روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی است که به شیوه آمیخته (کمی و کیفی) انجام شد. داده های تحقیق به صورت مطالعه اسنادی، اینترنتی، روش پرسش نامه و هم چنین مصاحبه نیمه ساختارمند کیفی از نمونه تحقیق تا حد اشباع نظری در مورد شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران انجام شد. در این پژوهش روش، تحقیق ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی می باشد که ابتدا روش کیفی و سپس روش کمّی به کار گرفته شد. جامعه آماری در بخش کمی کلیه ورزشکاران حرفه ای و مربیان شاغل در لیگ های حرفه ای ایران بود و افراد نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامعلوم از بین کلیه ورزشکاران و مربیان حرفه ای داخل کشور که در تیم ها و لیگ های حرفه ای مورد شناسایی قرار گرفتند و تعداد 45 مربی حرفه ای و 323 نفر، در مجموع برابر با 368 نفر از رشته های ورزشی فوتبال و فوتسال، والیبال، کشتی، ووشو، بسکتبال، هندبال و کاراته انتخاب شدند. در بخش کیفی تعداد 12 نفر از خبرگان بر اساس تخصص و تجربه، دسترسی و تمایل به همکاری به صورت هدفمند انتخاب گردید. (6 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی و 6 نفر از خبرگان رشته های ورزشی فوتبال، والیبال، هندبال و بسکتبال).
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس متون، مدل های فرهنگ مالیاتی، پیشینه پژوهش و نظرخبرگان باروش دلفی تدوین شد به این صورت که ابتدا موضوع پژوهش، با اعضای پنل دلفی (خبرگان) مطرح شد. سپس داده های حاصل از ادبیات پیشینه و تعداد دوازده مصاحبه با نمونه کیفی تحقیق در مورد شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران، پرسشنامه اولیه تهیه شد و در اختیار اعضای پنل دلفی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل و ارائه نظرات اصلاحی توسط اعضای خبرگان، پرسشنامه، بازنگری و پالاپش شد و به منظور اعلام نظر مجدد و تعیین میزان اهمیت هر کدام از گویه ها، مجددا برای خبرگان ارسال گردید. در پایان به منظور تجدید نظر در مورد عوامل و ترتیب اهمیت آنها، پرسشنامه برای خبرگان ارسال گردید و توافق کلی اعضا، حاصل گردید. سپس با استفاده از روش کمی بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss-19 انجام شد. برای توصیف متغیر های تحقیق مانند توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد از آمار توصیفی و از آمار استنباطی آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها، آزمون t تک متغیره برای بررسی مؤثر بودن عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی در بین ورزشکاران و مربیان حرفه ای و از تکنیک مدل سازی ساحتاری تفسیری برای ساختاردهی و سطح بندی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران استفاده شد. به منظور کاربرد روش مدل سازی ساختاری-تفسیری، عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی در جدول ماتریس خودتعاملی ساختاری درج گردید و به صورت پرسشنامه در اختیار نمونه کیفی پژوهش قرار گرفت و از آنان درخواست شد که عوامل را دو به دو به صورت زوجی مقایسه کنند به این صورت که چنانچه عامل i بر عامل j تاثیر می گذارد حرف V، در صورتی که عامل j بر هدف i تاثیر می گذارد حرف A ، اگر تاثیر دو طرفه هست حرف X و در صورتی که مقایسه ارتباط دو عامل، هیچکدام بر دیگری تاثیر نمی گذارد حرف O بنویسند. در ادامه برای تعیین روابط علی-معلولی عوامل، از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری استفاده شد. این روش دارای چهار گام به شرح زیر می باشد:
گام اول) ایجاد ماتریس خود تعاملی ساختاری
بر اساس نظر اکثریت نمونه کمی تحقیق، جمع بندی نتایج داده های پرسشنامه ماتریس خود تعاملی به عنوان نظر نهایی در جدول مربوطه درج گردید.
گام دوم) به دست آوردن ماتریس دست یابی
در این گام نمادهای تعاملی ساختاری به شرح زیر به صفر و یک تبدیل شدند. در ردیف های افقی و عمودی نماد حرف x به 1، حرف o به صفر، حرف v در، در ورودی j، i(ردیف افقی) در ماتریس دسترس پذیری به یک و در ورودی i،j (ردیف عمودی) به صفر و حرف A در ورودی i، j (ردیف افقی) به صفر و در ورودی j، i (ردیف عمودی) به 1 تبدیل شد.
گام سوم) تعیین سطح اهداف و ماتریس استاندارد
به منظور تعیین سطح هر یک از عوامل، برای هر یک از آن ها مجموعه خروجی (دسترسی)، ورودی (پیش نیاز) و اشتراک ها تعیین می شود. متغیری در سطح اول قرار می گیرد که مجموعه خروجی و عناصر مشترک آن کاملاً یکسان باشند. پس از تعیین متغیرهای سطح اول، به منظور تعیین سطح دوم، متغیرهای سطح اول را از جدول حذف کرده، سپس با بقیه متغیرها جدول بعدی را تشکیل می شود. در جدول دوم نیز همانند جدول اول متغیر سطح دوم را مشخص می شود و این کار تا تعیین سطح همه متغیرها ادامه می یابد. در نهایت ماتریس استاندارد را تشکیل می شود.
گام چهارم) تشکیل مدل ساختاری تفسیری استاندارد
در این گام با توجه به سطوح تعیین شده، الگوی ساختاری تفسیریری، ترسیم مدل انجام می گردد.
یافته های پژوهش
نمونه آماری تحقیق از رشته های ورزشی که مربیان و ورزشکاران سطح اول آن در لیگ های کشوری به صورت حرفه ای به فعالیت ورزشی مشغولند، انتخاب شده است. در بخش کی تحقیق، ورزشکاران و مربیان از رشته های ورزشی فوتبال و فوتسال، والیبال، کشتی، ووشو، بسکتبال، هندبال و کاراته بودند که 94/67درصد از نمونه آماری، مرد و 06/32 زن بودند.08/4 درصد نمونه، دارای مدرک دکترا و یا دانشجوی دکترا، 02/44 درصد، دارای مدرک فوق لیسانس و 9/51 درصد، دارای مدرک لیسانس بودند. 12/67 درصد از نمونه آماری تحقیق، دارای سابقه ورزش یا مربیگری بالاتر از ده سال و 88/32درصد، دارای سابقه کمتر از ده سال سابقه ورزش یا مربیگری بودند.
در بخش کیفی تحقیق تعداد 6 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی و 6 نفر از خبرگان رشته های ورزشی فوتبال، والیبال، هندبال و بسکتبال بودند که 88 درصد مرد و 12 درصد زن بودند. 44 درصد دارای مدرک دکترا، 42 دارای مدرک فوق لیسانس و 14 درصد دارای مدرک لیسانس بودند. 92 درصد دارای سابقه بیش از ده سال مدیریت در سازمان امور مالیاتی و 8 درصد از خبرگان، کمتر از ده سال، سابقه مدیریت در سازمان امور مالیاتی داشت.
با بهره گیری از روش دلفی و نظرات خبرگان تعداد 19 عامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران شناسایی گردید. عوامل در جدول خود تعاملی ساختاری درج گردید و به صورت پرسشنامه در اختیار نمونه کیفی تحقیق قرار گرفت. از اعضای نمونه تحقیق خواسته شد که عوامل را طبق قواعد یاد شده دو به دو به صورت زوجی مقایسه کنند و اثر گذاری و یا اثر پذیری هر عامل را نسبت به دیگر عوامل تعیین کنند. در نهایت میزان اثرگذاری یا اثر پذیری هر عامل با نظر اکثریت نمونه تعیین گردید. بررسی عوامل بر اساس قواعد مدل سازی ساختاری تفسیری طی چهار گام به شرح زیر انجام شد.
گام اول: ماتریس خود تعاملی
نتایج کلی اثرگذاری یا اثر پذیری عوامل در جدول خود تعاملی ساختاری آمده است:
جدول 1: ماتریس خود تعاملی ساختاری عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران
20 |
19 |
18 |
17 |
16 |
15 |
14 |
13 |
12 |
11 |
10 |
9 |
8 |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
ردیف |
I J |
A |
A |
A |
A |
A |
A |
X |
X |
A |
O |
X |
O |
O |
V |
V |
V |
V |
X |
X |
|
1 |
اعتقاد نسبت به کارکرد مالیات |
O |
O |
A |
A |
A |
A |
X |
X |
X |
X |
X |
O |
O |
V |
O |
V |
A |
A |
|
|
2 |
همکاران صنفی |
X |
A |
A |
A |
A |
A |
V |
X |
A |
X |
A |
V |
A |
V |
O |
O |
V |
|
|
|
3 |
رسانه های ملی و اجتماعی |
X |
A |
A |
X |
X |
X |
V |
A |
A |
A |
X |
V |
V |
V |
V |
V |
|
|
|
|
4 |
اعتماد به سیاست گذاری دولت |
A |
O |
A |
O |
O |
O |
O |
X |
A |
A |
A |
A |
A |
X |
X |
|
|
|
|
|
5 |
تسلیم اظهارنامه مالیاتی |
X |
X |
X |
X |
X |
X |
A |
X |
O |
O |
O |
O |
O |
X |
|
|
|
|
|
|
6 |
روحیه قانون گرایی در خانواده |
A |
A |
A |
A |
A |
A |
O |
V |
X |
X |
A |
A |
A |
|
|
|
|
|
|
|
7 |
اعلام شروع فعالیت اقتصادی |
A |
A |
A |
A |
A |
A |
O |
O |
V |
O |
X |
X |
|
|
|
|
|
|
|
|
8 |
ادراک عدالت مالیاتی |
O |
O |
O |
O |
O |
O |
O |
O |
A |
X |
X |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
9 |
داشتن وکیل حقوقی |
A |
A |
A |
X |
V |
A |
V |
V |
V |
X |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
10 |
اتحادیه صنفی |
A |
A |
A |
A |
A |
A |
V |
O |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
11 |
اطلاع رسانی مالیاتی |
O |
V |
O |
X |
X |
V |
V |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
12 |
سطح تحصیلات |
O |
V |
O |
V |
A |
O |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
13 |
التزام و پایبندی به دین |
O |
O |
O |
A |
A |
A |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
14 |
سنت مالیات دهی در خانواده |
A |
A |
A |
O |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
15 |
وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی |
X |
A |
A |
O |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
16 |
میزان باور مالیاتی در تسلیم اظهارنامه |
X |
X |
A |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
17 |
همکاری باشگاه با سازمان مالیاتی |
A |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
18 |
مدرنیزه شدن و انجام مکانیزه امور مالیاتی |
V |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
19 |
شفافیت در قوانین مالیاتی |
گام دوم: به دست آوردن ماتریس دستیابی
به منظور تفکیک نتایج به دست آمده از نظرات خبرگان تحقیق، قدرت نفوذ (امتیاز 1 به دست آمده از سطر) و میزان وابستگی (امتیاز 1 به دست آمده از ستون) مشخص گردید. نتایج در جدول 2 ماتریس دسترسی دسترسی نهایی نشان داده شده است:
جدول :2 ماتریس دسترسی نهایی عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران
قدرت نفوذ |
19 |
18 |
17 |
16 |
15 |
14 |
13 |
12 |
11 |
10 |
9 |
8 |
7 |
6 |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
ردیف |
10 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
10 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
2 |
9 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
3 |
12 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
4 |
4 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
5 |
9 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
6 |
5 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
7 |
6 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
8 |
6 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
9 |
14 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
10 |
10 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
11 |
14 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
12 |
9 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
13 |
6 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
14 |
11 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
15 |
13 |
0 |
0 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
16 |
13 |
1 |
0 |
1 |
0 |
0 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
17 |
15 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
18 |
12 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
0 |
1 |
19 |
|
6 |
2 |
7 |
7 |
7 |
11 |
10 |
8 |
11 |
11 |
7 |
11 |
18 |
13 |
13 |
12 |
11 |
13 |
12 |
وابستگی |
گام سوم) تعیین سطح و ماتریس استاندارد
برای تعیین سطح، با استفاده از ماتریس دستیابی مجموعه قابل دستیابی (خروجی) و مجموعه پیش نیاز (ورودی) و عناصر مشترک برای هر عامل تعیین میشود. نتایج خروجی، ورودی و اشتراک ها در جدول 3 آمده است:
جدول 3: خروجی، ورودی و اشتراک های عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران
اشتراک ها |
ورودی |
خروجی |
ردیف |
14،13،10،4،3،2،1 |
19،18،17،16،15،14،13،12،10،4،3،2،1 |
14،13،10،7،6،5،4،3،2،1 |
1 |
14،13،12،11،10،9،2،1 |
18،17،16،15،14،13،12،11،10،9،4،3،2،1 |
14،13،12،12،11،10،9،7،5،2،1 |
2 |
13،9،3،1 |
19،18،17،16،15،14،13،12،11،10،9،4،3،1 |
14،13،9،7،4،3،2،1 |
3 |
17،16،15،10،8،4 |
19،18،17،16،15،14،12،11،10،8،4،3،1 |
17،16،15،10،9،8،7،6،5،4،2 |
4 |
13،7،6،5 |
20،18،13،12،11،10،9،8،7،6،5،4،2،1 |
13،7،6،5 |
5 |
19،18،17،16،15،13،7،6،5 |
19،18،17،16،15،14،13،7،6،5،4،1 |
19،18،17،16،15،13،7،6،5 |
6 |
12،11،7،6،5 |
19،18،17،16،15،14،12،11،10،9،8،7،6،5،4،3،2،1 |
12،11،7،6،5 |
7 |
10،8 |
19،18،17،16،15،10،9،8،4،3 |
12،11،10،8،7،5 |
8 |
11،10،9،8 |
12،11،10،9،8،4،3،2 |
11،10،9،8،7 |
9 |
12،11،10،9،8،4،2،1 |
19،18،17،16،12،11،10،9،8،4،2،1 |
،12،11،10،9،8،7،5،4،2،1 |
10 |
11،10،9،7،5،2 |
19،18،17،16،15،11،10،9،8،7،2 |
14،12،11،10،9،7،5،4،3،2 |
11 |
19،17،16،12،7،2 |
19،17،16،12،11،10،8،7،2 |
19،17،16،15،14،13،12،9،7،5،4،3،2،1 |
12 |
13،6،5،3،2،1 |
16،13،12،10،6،5،4،3،2،1 |
19،17،14،13،6،5،3،2،1 |
13 |
14،4،2،1 |
17،16،15،14،13،12،11،10،4،3،2،1 |
14،7،6،4،2،1 |
14 |
16،15،6،4 |
19،18،16،15،12،10،6،4 |
16،15،14،11،8،7،6،4،3،2،1 |
15 |
16،12،6،4 |
19،18،17،16،15،12،6،4 |
16،14،13،12،11،10،8،7،6،4،3،2،1 |
16 |
19،17،12،6 |
19،18،17،13،12،6،4 |
19،17،14،12،11،10،8،7،6،4،3،2،1 |
17 |
19،18،6 |
19،18،6 |
19،18،17،16،15،11،10،8،7،6،5،4،3،2،1 |
18 |
19،17،6 |
19،18،17،13،12،6 |
19،17،16،15،11،10،8،7،6،4،3،1 |
19 |
برای تعیین سطح عوامل، در اولین جدول تکرار، آن متغیر درسطح اول قرار می گیرد که مجموعه خروجی و عناصر مشترک آن کاملاً یکسان باشند. پس از تعیین متغیر سطح اول، آن را از جدول حذف کرده، با بقیه متغیرها جدول بعدی را تشکیل میدهیم. در جدول دوم نیز همانند جدول اول متغیر سطح دوم را مشخص میکنیم و این کار را تا تعیین سطح همه متغیرها ادامه میدهیم. سپس ماتریس استاندارد را تشکیل میدهیم..
نتایج کلی سطح بندی عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران در جدول 4 آمده است:
جدول 4: نتایج سطح بندی عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران
سطح |
اشتراک ها |
ورودی |
خروجی |
ردیف |
تکرار |
اول |
13،7،6،5 |
18،13،12،11،10،9،8،7،6،5،4،2،1 |
13،7،6،5 |
5 |
1 |
اول |
12،11،7،6،5 |
19،18،17،16،15،14،12،11،10،9،7،6،5،4،3،2،1 |
12،11،7،6،5 |
7 |
1 |
دوم |
14،13،12،11،10،9،2،1 |
18،17،16،15،14،13،12،11،10،9،4،3،2،1 |
14،13،12،11،10،9،2،1 |
2 |
2 |
دوم |
19،18،17،16،15،13،6 |
19،18،17،16،15،14،13،6،4،1 |
19،18،17،16،15،13،6 |
6 |
2 |
دوم |
12،11،10،8 |
19،18،17،16،15،12،11،10،9،8،4،3 |
12،11،10،8 |
8 |
2 |
دوم |
11،10،9،8 |
12،11،10،9،8،4،3،2 |
11،10،9،8 |
9 |
2 |
سوم |
14،13،10،4،3،1 |
19،18،17،16،15،14،13،12،10،4،3،1 |
14،13،10،4،3،1 |
1 |
3 |
سوم |
17،16،15،10،4 |
19،18،17،16،15،14،12،11،10،4،3،1 |
17،16،15،10،4 |
4 |
3 |
سوم |
14،4،1 |
17،16،15،14،13،12،11،10،14،3،1 |
14،4،1 |
14 |
3 |
سوم |
12،11،10،4،1 |
19،18،17،16،12،11،10،4،1 |
12،11،10،4،1 |
10 |
3 |
چهارم |
13،9،3 |
19،18،17،16،15،13،12،11،9،3 |
13،9،3 |
3 |
4 |
چهارم |
12،11،3 |
19،18،17،16،15،12،11،3 |
12،11،3 |
11 |
4 |
چهارم |
19،17،16،13،12 |
19،17،16،12،13،11 |
19،17،16،13،120 |
12 |
4 |
چهارم |
19،17،13،3 |
19،17،16،13،12،3 |
19،17،13،3 |
13 |
5 |
پنجم |
16،15 |
19،18،16،15 |
16،15 |
15 |
5 |
پنجم |
19،16 |
19،18،17،16،15 |
19،16 |
16 |
5 |
پنجم |
19،17 |
19،18،17 |
19،17 |
17 |
5 |
ششم |
19،18 |
19،18 |
19،18 |
18 |
6 |
ششم |
19 |
19،18 |
19 |
19 |
6 |
پس از مشخص شدن سطوح عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران ، مدل ساختاری – تفسیری عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی ترسیم گردید که در شکل 1 نمایش داده شده است:
سطح اول |
سطح دوم |
سطح سوم |
سطح چهارم |
سطح پنجم |
سطح ششم |
شفافیت در قوانین مالیاتی |
التزام و پایبندی به دین |
وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی |
همکاری باشگاه با سازمان مالیاتی |
میزان باور مالیاتی در تسلیم اظهارنامه |
اعتقاد نسبت به کارکرد مالیات |
سطح تحصیلات |
اطلاع رسانی مالیاتی
|
اتحادیه صنفی |
ادراک عدالت مالیاتی |
روحیه قانون گرایی در خانواده ها |
اعتماد به سیاست گذاری دولت |
تسلیم اظهارنامه مالیاتی |
همکاران صنفی |
اعلام شروع فعالیت اقتصادی |
داشتن وکیل حقوقی |
سنت مالیات دهی در خانواده |
رسانه های ملی و اجتماعی |
مدرنیزه شدن و انجام مکانیزه امور مالیاتی |
شکل 1: مدل ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران با روش ISM
نتایج نشان داد که عوامل اثرگذار بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مربیان و ورزشکاران حرفه ای ایران در شش سطح قرار گرفته اند. عوامل شفافیت در قوانین مالیاتی و مدرنیزه شدن و انجام مکانیزه امور مالیاتیدر سطح ششم مدل به عنوان سطح زیربنایی قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان داد که تسلیم اظهارنامه مالیاتی و اعلام شروع فعالیت اقتصادی در سطح اول الگوی طراحی شده قرار گرفته اند.
بحث و نتیجه گیری
هدف از انجام این تحقیق، طراحی مدل ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایران با رویکرد ISM بود. ارتقای فرهنگ پرداخت واقعی مالیات در بین ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور به مسئولین سازمان امور مالیاتی و همچنین توسعه ورزش کمک فراوانی خواهد کرد. شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی، بسیار ضروری است. از طرفی طراحی مدل ساختاری تفسیری عوامل شناسایی شده، ینش جدیدی را به مدیران می دهد و اولویت های تصمیم و اقدام را مشخص می نماید. نتایج نشان داد که 19 عامل، بر ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور مؤثر می باشد. در صورتی که برنامه ریزی مناسب صورت گیرد و اولویت های تصمیمات و اقدامات لازم در راستای هدایت این عوامل اتخاذ شود، توسعه و ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان را به دنبال خواهد داشت. مشخص و آشکار نمودن عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای ضرورت دارد. اما نکته حائز اهمیت، تعیین اولویت اقدام و تصمیم است. زیرا اهمیت و تأثیر همه عوامل، یکسان نیست و همچنین تمرکز بر همه عوامل به صورت هم زمان به آسانی امکان پذیر نیست. سطح بندی عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، این امکان را به مدیران می دهد که در وهله اول، بر عواملی متمرکز شوند که هدایت گری و اثرگذاری بیشتری دارند و بر ایجاد دیگر عوامل توسعه فرهنگ مالیاتی اثرگذار هستند یا نقش تسهیل گری ایفا می کنند. بنابراین سطح بندی و تعیین اولویت در تصمیم گیری و اقدام باعث می شود که تلاش ها جهت ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور با سرعت بیشتری به نتیجه برسد.
بر اساس یافته های تحقیق، عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور در شش سطح قرار گرفتند. یافته ها مشخص نمود که عوامل تسلیم اظهارنامه مالیاتی و اعلام شروع فعالیت اقتصادی در رأس مدل ساختاری تفسیری قرار گرفته اند. عوامل سطح اول به عنوان هدف نهایی به حساب می آیند. در صورتی که عوامل سطوح پایین تر مدل ایجاد شود و از اثرگذاری و هدایت گری مطلوبی برخوردار باشند، دستیابی به عوامل بالای مدل، تسهیل خواهد شد. چنانچه مربیان و ورزشکاران حرفه ای کشور به موقع اظهارنامه مالیاتی خود را به طور واقعی ارائه نمایند و تاریخ واقعی شروع فعالیت اقتصادی خود را اعلام نمایند به معنی این است که به لحاظ فرهنگ مالیاتی ارتقای یافته اند و دغدغه مسئولین سازمان امور مالیاتی و دولت کاهش خواهد یافت. علاوه بر تأثیر دو عامل سطح ششم مدل بر ایجاد دو عامل اولین سطح، عوامل میانی که نیز ضمن تأثیر پذیری از یکدیگر بر ایجاد و یا تقویت عوامل رأس مدل و ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای کشور مؤثرند. در سطح دوم الگوی تحقیق، عوامل همکاران صنفی، روحیه قانون گرایی در خانواده، ادراک عدالت مالیاتی و داشتن وکیل حقوقی بر ارتقای فرهنگ مالیاتی مؤثر می باشند. محسنی تبریزی و همکاران (1389) عنوان کردند که تأثیر عوامل همچون اتحادیه های صنفی و داشتن وکیل حقوقی در افزایش فرهنگ مالیاتی نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین یافته ها نشان داد که عوامل اعتقاد نسبت به کارکرد مالیات، اتحادیه صنفی، اعتماد به سیاست گذاری دولت و سنت مالیات دهی در خانواده در سطح سوم، عوامل التزام و پایبندی به دین، اطلاع رسانی مالیاتی، سطح تحصیلات و رسانه های ملی و اجتماعی در سطح چهارم و عوامل وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی، همکاری باشگاه ها با سازمان امور مالیاتی و میزان باور مالیاتی در تسلیم اظهارنامه در سطح پنجم مدل قرار گرفتند. این عوامل با یکدیگر در کنش و واکنش هستند و تأثیرگذاری سطوح پایین تر، بیشتر از سطوح بالاتر می باشند. در پژوهش های محسنی تبریزی و همکاران (1389) به تاثیر نگرش مثبت مودیان نسبت به کارکرد مالیات اشاره کردند. کولیش و فرانیچ[14] (2013) دریافتند که متغیرهای کنترل نگرشی، هنجاری و ذهنی بر پیش بینی های مطلوب پرداخت کنندگان مالیات تأثیر دارد. بامی-آلدرد و همکاران (2013) دریافتند که عوامل نگرشی، به عنوان یک زیر مجموعه ارزش های فرهنگی مؤثر بر فرار مالیاتی می باشند. حیدری و همکاران (1398) که در الگوی تجربی تحقیق متغیرهای نظام مندی مالیات، اعتماد متقابل کنشگران، عدالت مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیاتی بهطور مستقیم، بر فرهنگ مالیاتی مؤدیان اثر میگذارند. سلطان حسینی و همکاران (1394) نشان دادند که شفاف نبودن اطلاعات مالی باشگاهها و عوامل مدیریتی، دولتی بودن بیشتر باشگاه های ورزشی فعال در کشور در عدم پرداخت به موقع مبلغ قرارداد ورزشکاران در اولویت قرار گرفتند. یافته های پژوهش های منتخب مرور شده با یافته های پژوهش حاضر همخوانی دارد. عوامل سطوح میانی از اثرگذاری و اثر پذیری بالایی برخوردارند. غفلت از این عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی را با چالش رو به رو خواهد کرد.
آخرین یافته های تحقیق مشخص نمود که عوامل شفافیت در قوانین مالیاتی و مدرنیزه شدن و انجام مکانیزه امور مالیاتی در سطح زیربنایی (پایین ترین سطح) قرار گرفته اند. این یافته با نتایج سایر مطالعات مورد بررسی همخوانی دارد. به عنوان مثال، حیدری و همکاران (1398) متغیرهای شفاف بودن قوانین مالیاتی بر فرهنگ مالیاتی اثر مستقیم دارد. خداپرست و همکاران (1397) به ناتوانی تکنولوژیکی در شناسایی و ثبت صحیح مؤدیان مالیاتی که بر فرار مالیاتی موثر بوده اند اشاره کردند. اعتمادی (1392) عنوان کرد که مکانیزه نبودن سیستم مالیاتی از عوامل مهم در فرار مالیاتی ورزشکاران حرفه ای بوده است. محسنی تبریزی و همکاران (1389) دریافتند که عامل آشنائی مؤدیان با قوانین مالیاتی در افزایش فرهنگ مالیاتی مؤثر بوده است که این یافته ها با نتایج پژوهش حاضر همخوانی دارد. این دو عامل بر تقویت یا ایجاد اغلب عوامل، نقش هدایت گری را ایفا می کند. ضمن این که کمترین میزان اثر پذیری و وابستگی را دارند. در واقع به وجود آمدن و تقویت دیگر عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی را تسهیل می کند. بنابراین باید مسئولین امور مالیاتی با تعامل با وزارت ورزش نسبت به احصاء راهکارهای شفافیت در قوانین به طوری که برای همه قابل درک باشد اقدام لازم را انجام داده و سپس نسبت به جمع آوری جامع اطلاعات مورد نیاز و مدرنیزه کردن سیستم اخذ مالیات، اقدامات لازم انجام دهد. بدیهی است شفافیت و قابل درک بودن قوانین مالیاتی و سیستمی بودن تعیین میزان مالیات، موجب بهبود نگرش و باور مودیان مالیاتی نسبت به پرداخت مالیات خواهد شد.
آشنا سازی جامعه با قوانین مالیات و کارکرد های مالیات از طریق رسانه های گروهی و آموزش های مجازی متعدد و هدفمند جهت صنوف مختلف از جمله مربیان و ورزشکاران حرفه ای می تواند سطح آگاهی مؤدیان را ارتقا داده و در نتیجه به ارتقای فرهنگ مالیاتی کمک نماید. در بین ورزشکاران نیز با همکاری وزارت ورزش و جوانان می تواند این مهم با سهولت بیشتری انجام شود. بدیهی است که افزایش سطح اطلاعات مربیان و ورزشکاران حرفه ای کشور، باعث افزایش اعتماد آن ها به دولت و سازمان امور مالیاتی، در نهایت منجر به تمکین آن ها در پرداخت مالیات خواهد شد.
فدراسیون های ورزشی با تدوین مقررات و اساسنامه هایی به منظور کنترل بیشتر و دقیق تر باشگاه ها در راستای کاهش یا جلوگیری از فرار مالیاتی می تواند نقش پررنگی بر رفتار مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای ایفا نماید. این مهم سبب می شود که ورزشکاران و مربیان حرفه ای علاوه بر قوانین و مقررات باشگاه ها که با آنان قرارداد امضاء می کنند و ملاک پرداخت مالیات در سازمان امور مالیاتی ایران محسوب می شود، نقش پر رنگ تری در گزارش ورزشکاران و مربیان حرفه ای از شروع فعالیت اقتصادی خود به اداره ی مالیات داشته باشند و وظایف خود را با توجه به رویکرد هنجارهای گروهی به نحو احسن انجام دهند و نتوانند درآمد خود را کتمان کنند. بنابراین توسعه تعاملات و مراودات با فدراسیون های ورزشی می تواند سازمان امور مالیاتی را در ارتقای فرهنگ مالیاتی کمک نماید.
ادراک عدالت مالیاتی از دیگر عواملی است که بر ارتقا فرهنگ مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای اثرگذار بوده است، به عبارت دیگر اینکه نظام مالیاتی تا چه حد در جهت وصول مالیات از فعالان اقتصادی عادلانه عمل میکند برای آنان مهم بوده است.
با توجه به پیشینه تحقیق و یافته ها، وجود نظام جامع اطلاعات مالیاتی که باستناد اسناد و مدارک موجود دارای سه هدف اصلی افزایش درآمدهای پایدار مالیاتی، کاهش هزینههای عملیاتی مالیات ستانی و افزایش رضایت صاحبان کسب و کار (مودیان مالیاتی) بوده است، هنـوز بـه طـور کامـل بـه مرحلـه اجـرا در نیامـده و بعضا با کاستی هایی روبرو است، لذا لازم است نسبت به عملیاتی کردن کامل آن و رفع کاستی ها اقدام گردد تا بتوان گامی مهـم در ارتقای فرهنـگ مالیاتی و ایجاد عدالت مالیاتی برداشت.
در پایان با توجه به یافته ها می توان گفت که یکی از معضلات قانون مالیات ها در ایران غیر شفاف بودن، ثقیل بودن و دیر هضم بودن قانون مالیاتی است، سبک نگارش قانون در ایران که زبان خاص خود و اصطلاحات حقوقی خاص خود را دارد باعث شده است که مؤدیان مالیاتی به راحتی متن قانون مالیات ها را متوجه نشوند و لذا شفاف سازی و ساده نویسی قانون مالیات ها، ارتقای فرهنگ مالیاتی را تسهیل خواهد کرد.
با توجه به این که در سازمان های ورزشی کشور از جمله در ورزشکاران و مربیان حرفه ای به ندرت پژوهشی در زمینه ارتقای فرهنگ مالیاتی صورت گرفته است و منابع اطلاعاتی در این زمینه محدود است، ممکن است برخی عوامل و شاخص ها مورد غفلت واقع شده باشد. از طرفی با مد نظر قرار دادن این محدودیت، پیشنهاد می شود تا در آینده، ضمن انجام تحقیقاتی در زمینه ارتقای فرهنگ مالیاتی ورزشگاران و مربیان حرفه ای به طور مجزا در رشته های ورزشی همچون فوتبال، والیبال، کشتی و غیره، پژوهش های در ارتباط با موانع ارتقای فرهنگ مالیاتی، توانمندسازی منابع انسانی سازمان امور مالیاتی در زمینه ارتقای فرهنگ مالیاتی در ورزشکاران و مربیان و طراحی الگوی مدیریت عملکرد سازمان های ورزشی در ارتباط با ارتقای فرهنگ مالیاتی صورت پذیرد.
منابع
- آذر، عادل؛ تیزرو، علی؛ مقبل با عرض، عباس و انواری رستمی، علی اصغر. (1387). «مدل چابکی زنجیره تامی با رویکرد مدل ساختاری تفسیری». پایگاه اطلاعات علمی.
- اعتمادی، مریم؛ سلطان حسینی، محمد و سلیمی، مهدی. (1392). «بررسی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی ورزشکاران حرفه ای لیگ برتر استان اصفهان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مبارکه.
- انصاری، علی نقی؛ امیر حسینی، سید احسان و حمیدی، مهرزاد. (1398). «طراحی الگوی عوامل موثر بر فساد اداری مالی در ادارات کل ورزش و جوانان». رساله دکتری مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یاسوج.
- حمیدی، محسن؛ حمیدی، مهرزاد و خبیری، محمد. (1395). "تدوین برنامه استراتژیک آکادمی ملی فوتبال ایران و طراحی نقشه استراتژیک آن با روش های BSC وISM"، پایان نامه دکتری مدیریت ورزشی، دانشگاه تهران.
- حیدری، محمد؛ قاسمی، وحید؛ رنانی، محسن و ایمان، محمد تقی. (1396). "مروری نظام مند بر مطالعات فرهنگی و عوامل مؤثر بر آن، جامعه شناسی اقتصادی و توسعه"، سال 6، شماره 2، 85-116.
- حیدری، محمد؛ قاسمی، وحید؛ رنانی، محسن و ایمان، محمد تقی. (1398). "تبیین جامعه شناختی فرهنگ مالیاتی بر مبنای واکاوی نظام معنایی مؤدیان مالیاتی در اصفهان: رویکردی ترکیبی"، جامعه شناسی کاربردی، دوره 30، شماره 2، 28-1.
- خداپرست، محبوبه؛ سلطان حسینی، محمد و سلیمی، مهدی. (1397). "بررسی فرار مالیاتی ورزشکاران و مربیان حرفه ای با تاکید بر عوامل فرهنگی، فناوری، و دولتی و قانونی"، فصلنامه مدیریت و توسعه ورزش، دوره 7، شماره 1، 14-1.
- سپهوند، رضا؛ ساعدی، عبدالله و مومنی فرد، معصومه. (1397). "طراحی مدل مدیریت منابع انسانی در سازمان های ورزشی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری"، مدیریت منابع انسانی در ورزش، سال پنجم، شماره4.
- سلطان حسینی، محمد؛ سلیمی، مهدی و اعتمادی، مریم. (1394). "بررسی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی در بین ورزشکاران و مربیان حرفهای"، فصلنامه مدیریت ورزشی، دوره 7، شماره 3، 456-437.
- صالحی، مهدی؛ پرویزی فرد، سعید و استوار، مستوره. (1393). "تأثیر عوامل فرهنگ مالیاتی بر تمکین مالیاتی در بین مودیان امور مالیاتی"، پژوهشنامه مالیات، شماره 23، پیاپی 71.
- صامتی، مجید؛ امیری، هادی و حیدری، زهرا. (1394). "تأثیر اخلاق مالیاتی بر تمکین مالیاتی، مطالعه موردی شهر اصفهان"، پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، شماره 75، 231-262.
- عسکری، علی؛ توتونچی، امین و مطلبی، داوود. (1390). "بررسی تأثیر عوامل فرهنگی بر اجرای کارآمد مالیات بر ارزش افزوده در اداره کل امور مالیاتی مؤدیان بزرگ"، پژوهشنامه مالیات، شماره 10، 75-51.
- عمادی، سمیه؛ امیر حسینی، سید احسان و حمیدی، مهرزاد. (1398). "طراحی و تدوین استراتژی مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان"، رساله دکتری مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامیف واحد یاسوج.
- گوهری، ظهراب؛ حمیدی، مهرزاد و امیر حسینی، سید احسان. (1399). "طراحی نقشه استراتژیک و جاری سازی سند راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری لسلامی ایران با رویکردهای BSC و "ISM، رساله دکتری مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یاسوج.
- لشکری زاده، مریم و عزیزی، سعید. (1390). «شناسایی برخی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ مالیاتی در ایران». فصلنامه مدیریت. سال 8، شماره 22، صص 92-82.
- محسنی تبریزی، علیرضا؛ کمیجانی، اکبر و عباس زاده، مرتضی. (1389). «بررسی عوامل مؤثر بر افزایش فرهنگ مالیاتی در میان مؤدیان بخش مشاغل (صنف لوازم التحریر) استان البرز». پژوهشنامه مالیات. دوره ۱۸، شماره 9، صص 228-199.
- نقوی، محبوبه؛ حسینی، سیدعماد؛ رمضانی نژاد، رحیم و کشگر، سارا. (1396). «شناسایی حوزه ها و عوامل موثر بر شکل دهی رفتارهای اجتماعی ورزشکاران حرفه ای ایران». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. دوره 4، شماره 16، صص 30-21.
- Ahmed, Y. and Helhel, Y. (2014). “Factors affecting tax attitudes and tax compliance: A survey study in yemen”. European Journal of Business and Management, ISSN 2222-2839 (Online), 6(22).
- Agebetunde, L. A., Adedokun, L. B., Fadipe, A.O. (2015). “A cross-cultural survey of ethical reasons for tax evasion among nigerian taxpayers”. Research Journal of Finance and Accounting, 6(23), 9-16.
- Bame-Aldred, Charles W. Cullenb, John B. Martinc, Kelly D. Parboteeah, K. Praveen. (2013). “National culture and firm-level tax evasion”. Journal of Business Research, 66(3), 390-396.
- Damayanti, TW., Sutrisno, , Subekti. I. & Baridwan, Z.(2015). “The role of taxpayer’s perception of the government and society to improve tax compliance”. Accounting and Finance Research, 4(1), 180-188.
- Ho, D., Ho, D. C., & Young, A. (2013). “A study of the impact of culture on tax compliance in China”. International Tax Journal, 33-44.
- Faisal, M., Banwet, D.K. and Shankar, R. (2006). “Supply chain risk mitigation: modelling the enablers”. Business Process Management, 12(4): 535-552
- Kulis, D., Franic, Josip A. (2013). “Financial and tax effects of professional athlete transfer”. Institute of Public Finance, 74, 1-10.
- Williamson, C. (2017). “Taxation of income on professional team athletes”. Senior Thesis, Liberty University.
- Radvan, M., Neckar, J. (2016). “Taxation of professional team sport athletes in the czech republic”. Public Governance, Administration and Finances Law Review, 1(1), 40-46.
- Kogler, C., Batrancea, L., Nichita, A., Pantya, J., Belianin, A., dan Kirchler, E. (2013). “Trust and power as determinants of tax compliance: Testing the assumptions of the slippery slope framework in austria, hungary, romania and Russia”. Journal of Economic Psychology, 34, 169-180.