نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی ورزش، گروه جامعه شناسی ورزش، دانشکده اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 دانشیار گروه جامعه شناسیورزش، دانشکده اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایران
3 دانشیار، گروه مدیریت بازرگانی،دانشکده مدیریت، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران
4 استادیار، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
5 دانشیار، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، داشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده
مطالعه حاضر با هدف شناسایی و فهم پدیده داغ ننگ در جامعه ورزش معلولین با رویکرد کیفی و مبتنی بر روش نظریه مبنایی انجام شده و می کوشد یک مدل پارادایمی از مفهوم داغ را بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر کنشگران از این مفهوم را در جامعه ورزشکاران معلول ایرانی ارائه دهد.مشارکت کنندگان در این تحقیق 65 ورزشکار معلول از تیم های پارالمپیک می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری و قضاوتی به صورت حضوری و داوطلبانه انتخاب شده اند . با استعانت از مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته داده های تحقیق بر اساس محورهای سه گانه پرسش ( چیست و چرا و چگونه ) گردآوری گردیده است . مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز ،گردآوری و از بطن آنها مقوله هایی استخراج گردید. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان مقوله ها ذیل عناوین شرایط علی، پدیده محوری، مقوله راهبردی، شرایط زمینه ای، مقوله میانجی و مقوله پیامدی در قالب مدل پارادایمی کوربین اشتراس تنظیم شد. نتایج پژوهش به 6 مقوله اصلی و 39 زیر مقوله و در مرحله ّکدگذاری گزینشی، اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، و نظریه خلق شد. یافته ها نشان داد که داغ ننگ بعنوان یک برساخته اجتماعی چگونه بر هنجارهای جامعه ورزشی و طرد اجتماعی در این افراد و جلوگیری از شرکت فعالانه آنها در عرصه های اجتماعی -ورزشی نقش ایفا می کند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Understanding the Sociological stigma in Disabled Sports in Tehran
نویسندگان [English]
- aboolfazl Tajarrod 1
- bahram ghadimi 2
- zahra alipoor darvishi 3
- shahla hojat 4
- masomeh shojaei 5
1 Department of sociology sport science and Research Branch ,Islamic Azad University,tehran,iran
2 department of sociology, social and human sciences faculty, Islamic Azad University, sciences &research branchT Tehran, Iran
چکیده [English]
The aim of this study was to identify and understand the stigma phenomenon of disgrace in the sports community for the disabled with a qualitative approach based on the method of basic theory and tries to provide a paradigmatic model of the hot concept based on mental perceptions and interpretations of this concept in the athlete community Provide Iranian disability .
Participants in this study are 65 disabled athletes from Paralympic teams who have been selected in person and voluntarily using theoretical and judgmental sampling methods. Using open and semi-structured interviews, the research data were collected based on the three axes of the question (what and why and how). A set of initial themes was retrieved during the coding process and categories were extracted from them. Then, in the central coding stage, the link between the categories under the headings of causal conditions, pivotal phenomenon, strategic category, contextual conditions, intermediate category and consequential category was adjusted in the form of Corbyn Stern's paradigm model. The results of the study were 6 main categories and 39 sub-categories and in the selection coding stage, the components of the coding coding paradigm were described, and the theory was created . Findings show how stigma as a social construct plays a role in the norms of the sports community and social exclusion in these people and preventing their active participation in social-sports arenas.
کلیدواژهها [English]
- stigma
- Sociological Understanding
- Exercise
- Athletic Disability
فهم جامعه شناختی داغ ننگ در ورزش معلولان شهر تهران
ابوالفضل تجرد[1]
بهرام قدیمی[2]
زهرا علی پور درویشی[3]
شهلا حجت[4]
معصومه شجاعی[5]
10.22034/SSYS.2022.1067.1729
تاریخ دریافت مقاله: 9/9/1398
تاریخ پذیرش مقاله:22/6/1399
مقدمه
. مروری بر تاریخچه معلولیت نشان می دهد که در هر دوره ای از تاریخ، در هر فرهنگ و تمدنی و در همه طبقات اجتماعی افرادی وجود داشته اند که از نظر فعالیت های اجتماعی و جسمانی کنش های ذهنی پایین تر از حد طبیعی عمل نموده و گرچه نیازمند توجهات ویژه ای بوده اند(اسد، 1384: 2) طبق آماری که اخیرا از طرف سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل متحد منتشر شده است، ده درصد از مردم جهان به نوعی معلول اند. امروزه سعی می شود هرچه بیشتر به این افراد کمک شود تا بتوانند به طور مستقل و بدون کمک دیگران، بدون آنکه خود را سربار جامعه احساس کنند و یا منزوی باشند، به زندگی عادی خود بپردازند. معلولان به دلیل محدودیت هایی که دارند (با توجه به نوع معلولیت) حتما باید با ورزش کردن با هدف نیازهای حرکتی خود را برطرف کنند. هدف از ورزش تنها اهداف فیزیولوژیکی نیست، بلکه ورزش یکی از بهترین و مهم ترین امکانات برای جلوگیری از منزوی شدن معلولان جامعه است (جلالی فراهانی، 1388: 12). نیاز به ورزش و تأثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود. بی تردید ورزش، عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می کشاند و آنان را در انجام فعالیت ها مستقل می سازد. امروزه افراد معلول در سطح وسیعی در فعالیت های اجتماعی و مسابقات شرکت دارند و هویت خود را به جامعه شناسانده اند. هم اکنون ۱۰۰ سال از ابداع ورزش های معلولان می گذرد. در تحقیقاتی که برای سلامتی این افراد انجام شد، مشخص گردید که ورزش یکی از بهترین درمان های معلولیت است. ورزش درمانی قدم اول برای ابداع ورزش های معلولان بود که سپس به مسابقات و رقابت های ورزشی ختم شد (اسد، 1384: 204). اصطلاح معلولیت در ورزش ، به این منظور به کار گرفته شده تا بر مسایل مربوط به برچسب زدن، داغ ننگ، هویت و سیستم های طبقه بندی چه با هدف مشارکت و چه عدم مشارکت تاکید شود. معلولیت ، پارادایمی است که ساختاری اجتماعی دارد و توسط نظام های طبقه بندی ورزشی و فرهنگی که خود می توانند نهادینه شوند و عمومیت یابند ، توزیع می شوند (شینک، 1966: 160). روند تکامل ورزش معلولان با بهره گیری از چنین نگرشی، پویایی را به عنوان یک انگیزه قوی در فعالیت های ورزشی به کار گرفت. رقابت در ورزش های معلولان بر مبنای دو اصل اساسی انجام می پذیرد: 1ـ میزان توانمندی هر فرد از ورزشکاران حاضر در مسابقات 2 ـ رقابت عادلانه بر مبنای برابر بودن فرصت ها برای ورزشکاران (اسد، 1384: 176). در این نگرش داغ ننگ یک نیروی اجتماعی موذی است که هم در ورزش معلولان و معلولان ورزشکار وجود دارد ولی این وجود عینی تری در ورزش معلولان به خود می گیرد و برای احیاء و توسعه ورزش معلولان، پدیده داغ ننگ یک آسیب و مانع بزرگی است و نمی گذارد پیشرفت اتفاق افتد و برابر سازی فرصت ها برای همه ورزشکاران در مسابقات ورزشی فراهم آورد . فرد معلول که با معلولیت شان دست و پنجه نرم می کنند، نه تنها باید تاوان محدودیت جسمانی شان را بدهند (مثل کوری، کری، فلج دو پا)، بلکه باید بر موانع اجتماعی ویژه نیز چیره شوند و یکی از این موانع احساس داغ ننگ است که تنها می تواند در درون ساختار اجتماعی وجود داشته باشد و یک برساخته ای اجتماعی –فرهنگی سیال و زنده است (عباداللهی و همکاران، 1390: 198). براساس تعریف گافمن، داغ ننگ ویژگی یا صفتی است به شدت بدنام کننده یا ننگ آور که قدرتش نه در ذات خویش بلکه در بطن روابط اجتماعی نهفته است، صفتی که می تواند فرد حامل آن را از شخص کامل و معمولی به شخص لکه دار شده و بی ارزش تبدیل کند. (لوئیس و مکاران، 2011: 1351). داغ ننگ یک برچسب اجتماعی است که راه نگریستن فرد به خود را تغییر می دهد و وی را از پذیرش اجتماعی کامل توسط دیگران سلب صلاحیت می کند. (رایت و همکاران، 2007: 93). این شرایط گاه چنان بر فرد چیره می شود که حتی خود فرد نیز بر خود انگ داغ خوردگی می زند. از ویژگی های داغ ننگ، نسبی بودن آن است، یعنی صفتی که داغ ننگ بر پیشانی فردی می زند بسته به بستری است که فرد در آن زیست می کند و از جامعه ای به جامعۀ دیگر و از زمانی به زمانی دیگر بر مبنای هنجارها و انتظارات حاکم که از کانالهای گوناگونی بر فرد اعمال می شوند متفاوت است (قانع عزآبادی، 1393: 306). در واقع داغ ننگ یک فرایند بی اعتبارکننده است که پنج مؤلفۀ اصلی را در برمی گیرد: برچسب زدن، کلیشه شدن(رفتارها ی قالبی)، جدایی (تفکیک، انفصال)، تنزل پایگاه و تبعیض است که می تواند زمینه های اجتماعی گسترده تری را در وقوع این فرایند در نظر گرفت( وانگ و همکاران، 2010: 85 ).
اینک به برخی پژوهش ها در این زمینه اشاره می گردد.
در تحقیقی که ﺟﺎﻧﺴﻮن و ﻫﻤﮑﺎران( 2007) انجام داده اند، صرفا به مشارکت ورزشی فرد معلول ﺑﺎ دﯾﮕﺮان پرداخته است و ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘه است ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ درﻫﺮ ﻧﻮع ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ورزﺷﯽ ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮاد ﻣﻌﻠﻮل، ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ دوﺳﺘﯽ ﻫﺎ و رواﺑﻂ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان دارد. ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻗﻮی دوﺳﺘﺎن و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﺒﺐ ﻣﺸﺎرﮐﺖ آﻧﺎن در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ورزﺷﯽ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻨﻈﻢ ﺷﻮد و این مطالعه نشان داده است که عواملی مانند تحصیلات، مذهب، جنسیت، زندگی در شهر یا روستا و سطح پیشرفت و توسعه کشور بر داغ ننگ مشارکت ورزشی فرد معلول تأثیر دارد.
در تحقیق ترجا و ﻫﻤﮑﺎران(2007) به جنسیت و نقش آن در ورزش معلولان پرداخته شده است. آنها دریافتند ﮐﻪ زنان دارای معلولیت بیش از مردان دارای معلولیت ، نادیده گرفته می شوند و پیامدهای داغ ننگ از جمله :عصبانیت، سرخوردگی و خجالت در آنها بیشتر است.
در تحقیق سبحانی و همکاران(1393) تنها به عوامل موثر و موانع مشارکت ورزشی معلولین شهر اهواز می پردازد که در بین موانع مشارکت ورزشی معلولین عوامل اقتصادی، محیطی (حمل و نقل)، امکانات و تجهیزات را مهمترین موانع می داند. تحقیقی که ﯾﺎﻣﻮﺳﯽ و ﻫﻤﮑﺎران(1390) انجام داده اند، ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮاﻧﻊ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ورزﺷﯽ ﻣﻌﻠﻮﻟﯿﻦ را ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻣﮑﺎﻧﺎت و ﺗﺠﻬﯿﺰات ،عوامل ﺳﯿﺎﺳﯽ و ... داﻧﺴﺘﻨﺪ. تحقیقی که نوش آبادی و ﻫﻤﮑﺎران(1394) انجام داده است تنها به بررسی ارتباط بین اضطراب صفتی رقابتی با عملکرد ورزشکاران زن معلول در ورزش های انفرادی شهر تهران می پردازد که از جنبه های روانشناسی داغ ننگ در ورزش معلولان پرداخته است . تحقیقی که نادری و ﻫﻤﮑﺎران(1395) انجام داده است تنها به بررسی مقایسه کیفیت و رضایت از زندگی، عزت نفس و رشد اجتماعی معلولان ورزشکار و غیر ورزشکار می پردازد که از جنبه های روانشناسی داغ ننگ در ورزش معلولان اشاره کرده است که ورزش و فعالیت های بدنی می تواند موجب افزایش عزت نفس، رشد اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی در معلولان ورزشکار شود. تحقیقی که زرندی و ﻫﻤﮑﺎران(1396) انجام داده است به شناسایی موانع مشارکت جانبازان و معلولان استان البرز در ورزش می پردازد که موانع شهری (حمل و نقل) مهمترین عامل بازدارنده مشارکت معلولان و جانبازان در ورزش می داند . پژوهش حاضر را شاید بتوان گفت که از زاویه ای نسبتا جدیدتر با رویکرد کیفی به مقوله تبیین جامعه شناختی داغ ننگ در ورزش معلولان که همزمان به انواع تبعات داغ ننگ علل ، بستر و شرایط دخیل و پیامدها و استراتژی ها و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش این داغ ننگ که منجر به توسعه و اعتلای ورزش معلولان می شود را بررسی کرده است این تحقیق که در نوع خود مطالعه جدید ی است که در تحقیقات پیشین فاقد بررسی این تنوع بعدها با هم بوده است و تنها از یک جنبه به تبعات قضیه مورد پژوهش مورد نظر ما پرداخته اند، نوآوری کار تحقیق در این می باشد که در شرایط ساختاری و اجتماعی ایران با یک دید چند بعدی به این مساله داغ ننگ و پیامدهای آن هم از نوع بهره کشی ابزاری که در جامعه ورزشی و تیم های ورزشی پارالمپیک اتفاق می افتد پرداخته شده است و شرایط کنش فرد ورزشکار معلول را پیچیده و بحرانی می کند و بی توجهی به این پدیده آسیب های فراوانی برای جامعه ورزش معلولان رقم می خورد و نتایج حاصل از آن در شکل تحدید و تضعیف توانایی ها و استقلال ورزشکار معلول ، و پیامد طرد اجتماعی و ازخودبیگانگی در ورزشکار معلول ، سلب فرصت کم جهت شکوفا شدن استعدادهای نهفته ورزشکار معلول می باشد.
پرسش اصلی پژوهش
مدل پارادایمی سیستماتیک جامعه شناختی داغ ننگ در ورزش معلولان چگونه می باشد براساس تفاسیر و برداشت های ذهنی کنشگران اجتماعی (سوژه ها) از واقعیت موضوعی (داغ ننگ) چیست؟ ( داغ ننگ براساس تعاریف، تفاسیر و درون فهمی سوژه های مورد مطالعه از مفهوم داغ ننگ به شیوه استفهامی چیست؟)
پرسش های فرعی پژوهش
- شرایط علی موثر بر داغ ننگ در ورزش معلولان از منظر کنشگران اجتماعی چگونه اند؟ (شرایط على داغ ننگ)
- پدیده محوری یا عوامل موثر بر داغ ننگ در ورزش معلولان و عاملان استمرار و تداوم آن از منظر کنشگران اجتماعی چیست؟( پدیده محوری)
- شرایط زمینه ای ایجاد عوامل موثر بر داغ ننگ در ورزش معلولان از منظر کنشگران کدام اند؟
- شرایط میانجی و مداخله گر مؤثر بر پدیده (داغ ننگ) و اتخاذ راهبردها (کنش و تعامل) از منظر کنشگران کدام اند؟
- کنش و کنش متقابل (جامعه، ورزشکاران معلول) در قبال پدیده ( داغ ننگ) از منظر کنشگران کدام اند؟
- پیامدهای حاصل از پدیده (داغ ننگ ) از منظر کنشگران چیست؟
در نگاه نظریه کلان مدل اجتماعی با نگاه واقع گرایانه و بر ساخت گرایانه ،معلولیت را در محیط اجتماعی خود فهم می کند. این مدل از دریچه فرهنگ و جامعه به مسئله معلولیت می نگردو هم علل معلولیت، هم فرایند تعریف معلولیت و هم نتایج و پیامدهای معلولیت را تحلیل می کند. موضع واقع گرایانه مدل اجتماعی معلولیت را انکار نمی کند و شرایط وجودی و هستی شناختی آن را می پذیرد اما معتقد است که فرایند تعریف معلولیت در تعاملات اجتماعی شکل می گیرد. در واقع این رویکرد نظام اجتماعی را در مقابل فرد معلول مسئول می داند (ایتزن و همکاران، ۲۰۱۲). بر این اساس داغ ننگ که درون روابط رو در رو اتفاق می افتد، در حوزه ورزشی با توجه به زمینه های اجتماعی وهنجارهای فرهنگی جامعه، مصادیق متفاوت را در بر می گیرد که می توان در سه سطح ساختاری، اجتماعی و درونی شده طبقه بندی کرد(لیوینگستون و بوید ، 2010 : 251) داغ ننگ ساختاری که داغ ننگ سازمانی نیز نامیده می شود در سطح کلان رخ می دهد و به قوانین، سیاست ها و رویه هایی اشاره دارد. داغ ننگ اجتماعی به منزلۀ یک داغ ننگ عمومی یا تصویب شده در سطح گروهی تعریف می شود. در این سطح (سطح میانی) ما شاهد باورها و عقاید کلیشه ای منفی و کنش هایی علیه گروه داغ خورده توسط گروه بزرگتر هستیم. داغ ننگ درونی شده نیز به دو نوع داغ ننگ معطوف به خود یا داغ ننگ ادراک شده اشاره دارد که در سطح فردی تعریف می شود. (همان :252)
در نگاه نظریه تعریف اجتماعی مدعی است برچسب زدن شخص معلول ورزشکار به تغییراتی در هویت خویشتن آنان منجر می شود و علاوه بر این مردم عادی جامعه با انگ زنی و سنخ بندی معلولان باعث می شوند که رنج معلولیت آنها چند برابر شود. یکی از تبعات داغ ننگ ، برچسب ها، متلک ها و مسخره کردن های ترحم (حرف ها و نگاههای ترحم آمیز)، زل زدنها، است ، نگرش انگ زنی ریشه در کنش متقابل نمادین دارد(محسنی تبریزی، 1396 :362) فرد ورزشکار معلول، کافی است که در فعالیت ورزشی خود بد بازی کند، فرایند داغ ننگ خوردن از طرف مربی و هم تیمی های ورزشی به طرفش سرازیر می شود .این داغ ننگ در فضا و میدان و جامعه ورزشی اتفاق می افتد. یکی از تبعات داغ ننگ ، تبعیض است، تبعیض از واژه لاتین discriminatio مشتق شده است که به معنای رفتار فردی که فرصتهای یک گروه خاص را محدود می کند. (پتیگرو و تایلر، 2000: 87)، تبعیض با تعصب (نگرش ها و برچسب ها)، رفتارها ی قالبی و داغ ننگ و ایدئولوژیهایی که ممکن است با زیانهایی علیه قربانیان همراه باشند، فرق دارد (پیجر و شفرد، ۲۰۰۸ :93). داغ ننگ را می توان تأکید بر پیوندهای ذهنی و عینی کنشگران اجتماعی دانست ولی تبعیض، تمرکز آن بر رفتار است ( لینک و فلان، 2006: 29). تبعیض را باید مادر ناتوانی معرفی کنیم ، باید به ماهیت این پدیده اجتماعی، توجهی جامعه شناختی داشته باشیم. (پتیگرو و تایلر ، ۲۰۰۰) اولین و مهم ترین پیامد تبعیض علیه معلولان ورزشی، ناتوان کردن یا به استضعاف کشیدن آنهاست.تحمیل برچسب ناتوانی به این افراد از سوی جامعه، صرف نظر از استثنائات، عاملیت ایشان را تحت الشعاع قرار می دهد و موجب پذیرش این برچسب از سوی ایشان می شود. بدین سان تبعیض، ناتوان تولید می کند (پیجر و شفرد، ۲۰۰۸ :133). اما نظریه انتقادی در سطح بالاتر و عمیق تر، این رویه را فرایند پروبلماتیک شدن معلولیت توسط گفتمان نظام سرمایه داری می داند. بسیاری از فراساختارگرایان و فوکو اندیشان معتقدند که معلولیت یک موضوع گفتمانی است که در دوران حاکمیت نظام سرمایه داری شکل گرفته است. آنها خطوط پیوند بین قدرت و دانش را در معلولیت ردیابی می کنند. مدل اجتماعی معلولیت زمانی اهمیت بیشتر پیدا می کند که نشان می دهد معلولیت چگونه می تواند به عنوان یک مسئله اجتماعی تلقی شود و پیامدهای خاصی برای فرد معلول ورزشکار، خانواده او و جامعه ورزشی داشته باشد(ترماین، 2005 :168).
روش شناسی پژوهش
ماهیت تفهمی داغ ننگ و نسبت محقق با وجوه ذهنی این واقعیت ایجاب کرده که از پارادایم برساخت گرایی تفسیری استفاده شود . تحقیق حاضر با رویکرد کیفی در مطالعه تعریف اجتماعی داغ ننگ در ورزش معلولان متضمن پیش فرض های خاص خود است . براساس دیدگاه برساخت گرایی تفسیری، از لحاظ هستی شناسی، داغ ننگ، یک پدیده که وابسته به تجربه انسان و تفسیر اوست و به طور اجتماعی ساخته می شود و می تواند معانی مختلفی داشته باشد .از لحاظ معرفت شناسی پژوهشگر از طریق تعامل با موضوع مورد پژوهش ، به شناخت آن نایل می شود و لذا از لحاظ روش شناسی دارای ابعاد و تفسیرهای گوناگون می باشد (بازرگان هرندی، 1389 :19). در این تحقیق از طریق نمونه گیری نظری و قضاوتی تعداد آنها تعیین گردیده است، تشکیل می دهند.شاخص انتخاب نمونه به این صورت بود 1ـ ورزشکار معلول از تیم های پارا المپیک که یک سال فعالیت ورزشی در تیم داشته و در مسابقات مقدماتی قهرمانی نیز شرکت کرده باشد . 2ـ ورزشکار معلول مورد نظر رضایت برای حضور در مصاحبه داشته باشد . اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 65 نفر بود. هنگامی که اشباع نظری رخ می دهد محقق نمی تواند اطلاعات بیشتری را به موارد قبلی اضافه کند و محقق شاهد الگوهای تکراری دادهها خواهد بود در این وضعیت نمونهگیری خاتمه مییابد چرا که نمونههای بیشتر به بسط تحقیق و تبیین بیشتر آن کمکی نمیکنند.در این روش محقق پس از استخراج 65 تا مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته و بدون ساختار از سوژه ها (جامعه مورد مطالعه) پرسش هایی در محورهای سه گانه «چیست»، «چرا» و «چگونه» با در نظر گرفتن الزامات مربوط به تنظیم مدل پارادایمی در باب پدیده مورد مطالعه (داغ ننگ) پرسیده شد. شرکت کنندگان در حدود20 تا ۴۵ ساله بودند و در باشگاه ورزشی شیرودی تهران در رشته های پارالمپیک ورزشی بازی می کردند(جدول 1). مدت مصاحبه با هر معلول ورزشکار 30 دقیقه بوده است در این تحقیق، اهداف پژوهشی به مشارکت کنندگان تبیین و به آنها در زمینه محرمانه بودن مصاحبه (ضبط صدای مصاحبه شوندگان) و حفظ رازداری، اطلاعات شخصی که هویت مصاحبه شوندگان را افشا نکند، اطمینان خاطر داده شد و به منظور ارتقای ضریب اطمینان حفظ اطلاعات شخصی افراد حتی محتوای مصاحبه ها توسط پژوهشگر تایپ و در فایل های مخصوص نگهداری شده است. پس از آن داده های گردآوری شده با توجه به شیوه کدگذاری که استراوس و کوربین توسعه داده اند (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی) کدگذاری گردیدند. طی این سه مرحله کدگذاری داده ها ( جدول 2، جدول 3 ، جدول 4)، به تدریج از دل کدها، مفاهیم، از دل مفاهیم، مقوله ها و از دل مقوله ها نظریه استخراج شد. این پاردایم در برگیرنده ابعادی چون: عوامل علی، پدیده، شرایط زمینه ای، شرایط میانجی، کنش یا راهبردهای کنش و پیامدهاست.
جدول 1: وضعیت مصاحبه شوندگان در رشته های پارالمپیک ورزشی
رشته های پارالمپیک ورزشی |
بسکتبال با ویلچر |
والیبال نشسته |
تنیس روی میز تنیس با ویلچر |
تیراندازی |
جودو |
تیروکمان |
دو و میدانی |
جمع کل |
مرد |
5 |
10 |
5 |
5 |
2 |
5 |
3 |
35 |
زن |
5 |
10 |
5 |
5 |
2 |
5 |
3 |
35 |
جدول 2:کد گذاری باز
ردیف |
گزاره |
کد |
مقوله ( مقوله سازی سطح اول ) |
1 |
گاهی وقتها احساس طرد شدن از تیم و تنهایی به من دست می دهد که هیچکس به من توجه نمی کند و به من اهمیت نمی دهند و باعث می شود که دیوار اعتماد فرو ریزد و حس بی اعتمادی به من دست می دهد . |
IN-EN-07-01 |
عدم اعتماد به نفس |
2 |
در محیط باشگاه معلولان ورزشی ام گاهی بین من و بچه ها اختلاف و کدورت پیش میا و یا درست بازی نکنیم و یا بازی را خراب بکنیم و بازنده شویم به همدیگر متلک می گویم و از کلمات ( کودن ، احمق ، بی عرضه ، عقب مانده ذهنی ، چلاق، دست و پاچلفتی، بیمار بدبخت ، احمق پیر ، ناقص العضو و ... ) استفاده می کنیم که خیلی ناراحت می شوم |
IN-EN-04-02 |
برچسب ، متلک ، مسخره |
3 |
گاهی وقتها مربی تبعیض قایل می شود بین من و بقیه بچه های ورزشکار و این حس بسیار بدی به من دست می دهد و فکر می کنم که مربی توانایی های مرا نادیده گرفته است . |
IN-EN-03-03 |
تبعیض مربی |
4 |
گاهی وقتها بچه های ورزشکارعلاوه بر متلک پرانی ها و فحش های که می دهیم ، از عمل تنبیهی استفاده می کنند و در بازی مرا کمتر مشارکت می دهند و یا به من پاس نمی دهند |
IN-EN-07-04 |
طرد شدن |
5 |
و گاهی وقتها احساس طرد شدن از تیم و تنهایی به من دست می دهد که هیچکس به من توجه نمی کند و به من اهمیت نمی دهند و باعث می شود که دیوار اعتماد فرو ریزد و حس بی اعتمادی به من دست می دهد .حذف شدن از فعالیت های دوستانه بدون اطلاع دادن به من خیلی سنگین است و آدم را می شکند ؛ بعضی وقت ها حس می کنم هر چه تلاش می کنم دیده نمی شوم |
IN-EN-09-05 |
عدم توجه و محبت کردن |
6 |
و گاهی وقتها در آن تایمی که مربی به من زمان بازی کمتری می دهد من سعی می کنم بهترین بازی را داشته باشم که مورد توجه همه قرار بگیرم و حس برتر بودن من در تیم ثابت شود و خودم را غالب بکنم بر مربی تا بیشتر به من توجه و اهمیت دهد . |
IN-EN-01-06 |
تخفیف داغ ننگ |
7 |
وقتی یک بازی را خراب می کردم و ضعیف بازی می کردم خیلی ناراحت می شدم و می رفتم به گوشه ای می نشستم و تو خودم می ریختم. |
IN-EN-06-07 |
خود خوری |
8 |
من برای پیشبرد رفتار و متمرکز کردن توجه ام به روی عناصر کلیدی اجرا ،عمل ، (تکنیک ، تکتیک ، احساسات وغیره ) با خودم صحبت می کنم . |
IN-EN-07-08 |
عملکرد ورزشی
|
9 |
............................................................................... |
........................... |
............................... |
جدول 3 : بسامد و تکرار مقولات
مقولات |
تکرار |
عدم اعتماد به نفس |
1و15و20و22و28و30و31و35 |
برچسب ، متلک ، مسخره |
2و9و10و11و12و27و33و39 |
تبعیض مربی |
3و6و13و16و21و24و25و34 |
طرد شدن |
4و7و14و17و23و32و36 |
عدم توجه و محبت کردن |
5و18و26و37 |
تخفیف داغ ننگ |
8و19و29و38و40و44 |
خود خوری |
41و42و63و64 |
عملکرد ورزشی |
43و45و47و48و49و50و55 |
................................ |
................................................... |
جدول 4: کدگذاری محوری
خوشه مقوله ای |
مقوله ی سطح یکم |
مضامین مشترک چندعبارت |
|
شرایط علی داغ ننگ
|
ترحم، زل زدنها، |
از حالت ترحم و زل زدن دیگران در خصوص قیافه و اندامم ناراحت می شوم. در تیم ورزشی ام اطرافیانم به من زل می زنند. اغلب افراد فقط به دلیل اینکه من معلولیت دارم با من همانند یک کودک رفتار ومراقبت می کنند. |
|
تصویر بدن |
انجام ورزش به من کمک می کند که ظاهر خوبی داشته باشم |
||
نگاه ابزاری به بدن
|
با انجام ورزش می توانم با خشونتی که از اطرافیان و جامعه نسبت به من اعمال می شود از خود دفاع کنم. موفقیت در این رشته ورزشی برای من درآمد ایجاد می کند. |
||
برچسب ها ، متلک ها و مسخره کردن ها
|
در تیم ورزشی ام اطرافیانم به من متلک می پرانند.در تیم ورزشی ام اطرافیانم من را مسخره می کنند.در تیم ورزشی ام اطرافیانم به من حالت ترحم دارند |
||
تنبیهات و مجازات |
در تیم ورزشی ام اطرافیانم به خاطر معلولیتم با حرف ها و رفتارشان مرا تنبیه و آزارده خاطر می کنند |
||
تقصیر والدین |
دیگران معلولیتم را نتیجه گناه والدینم می دانند |
||
احساس گناه |
معلولیتم را عذاب الهی و گناه نابخشودنی از طرف خداوند می دانم. من که دچار عارضه معلولیت شدم احساس گناه می کنم |
||
تقصیر والدین |
معلولیت من تقصیر والدینم است |
||
نگرش منفی خانواده نسبت به فرد معلول |
خانواده ام نسبت به من نگرش منفی دارد |
||
ناراضی بودن از بدن خود |
من از شکل(تیپ) بدنی خویش ناراضی هستم |
||
فرایند درمانی ناقص |
فرایند درمانی و توانبخشی و روانپزشکی معلولیت من ناقص اجرا شد |
||
تبعیض ساختاری |
مردم به دلیل اینکه من معلولیت دارم علیه من تبعیض قائل می شوند |
||
تنبیهات |
به دلیل اینکه من معلولیت دارم، افراد من را نادید می گیرند یا کمتر جدی می گیرند.به دلیل اینکه من معلولیت دارم، افراد علاقه به نزدیک شدن به من ندارند. |
||
نگرش منفی نسبت به فرد معلول |
به دلیل اینکه من معلولیت دارم، دیگران فکر می کنند که من نمی توانم در زندگی به جایی برسم. |
||
حسادت |
من بخاطر عارضه معلولیتم نسبت به افرادی که معلولیت ندارند حسادت می کنم |
||
نگاه ابزاری به بدن |
خانواده ام از معلولیتم برای جلب منافع قوانین حمایتی که شامل خانواده ما شود از من سوء استفاده می کنند |
||
شرایط زمینه ای داغ ننگ
|
نگرش منفی حاکم برجامعه نسبت به فرد معلول |
جامعه نسبت به فرد معلول نگرش منفی دارد |
|
اعتقادات و باورهای سنتی و مذهبی |
اعتقادات و باورهای منفی جامعه نسبت به فرد معلول آزاردهنده است |
||
عدم آگاهی اطرافیان |
اطرافیانم از مشکلات یک فرد معلول آگاهی ندارند |
||
عدم حمایت سازمان نهادی |
سازمان بهزیستی و فدراسیون ورزش معلولان از افراد معلول حمایت لازم را انجام نمی دهند |
||
عدم مناسب سازی فضای شهری |
فضای شهری برای معلولان امکانات لازم را فراهم نکرده است |
||
ضعف حمل و نقل |
امکانات حمل و نقل مناسبی برای معلولان وجود ندارد |
||
ضعف امنیت |
فضای جامعه برای فرد معلول نا امن است |
||
ضعف تجهیزات توانبخشی |
تجهیزات توانبخشی بهزیستی برای معلولان کافی نیست |
||
وسایل ارتباط اجتماعی |
وسایل ارتباط جمعی ویژه معلولان وجود ندارد |
||
وضعیت اقتصادی |
مشاغل مناسب برای معلولان فراهم نیست |
||
پدیده داغ ننگ
|
تبعیض مربی
|
مربی ام بر روی ضعف جسمانی معلولیتم را در هنگام تمرین و بازی به رخ می کشد.مربی ام درمقایسه با سایر ورزشکاران زمان لازم را به من برای انجام تمرین و بازی اختصاص نمی دهد .مربی ام در مقایسه با سایر ورزشکاران مرا تحقیر می کند .مربی ام نسبت به سایر ورزشکاران مرا کمتر تشویق می کند مربی ام مبلغ قراداد مالی و پاداش کمتری نسبت به سایر ورزشکاران به من می دهد .مربی ام نسبت به سایر ورزشکاران فعالیت های مرا کمتر رسانه ای می کند مربی ام مرا به اردوهای تیم ملی و سایر اردوهای مهم کمتر دعوت می کند مربی ام وظایف و نقش های کم اهمیتی را در تیم به من واگذار می کند |
|
شرایط مداخله گر داغ ننگ
|
حمایت خانواده |
خانواده ام پشتیبان من درانجام ورزش هستند. |
|
حمایت تامین مالی خانواده |
حمایت مالی خانواده در حسن انجام تمرینات ورزشی مهم است |
||
حمایت مربی |
مربی ام من را در انجام تمرینات ورزشی حمایت می کند |
||
حمایت دوستان |
دوستان و همکاران ام مرا در انجام تمرینات ورزشی حمایت می کنند |
||
نقش فدراسیون |
فدراسیون معلولان من را در انجام تمرینات بدنسازی حمایت می کند |
||
جو باشگاه ورزشی |
جو و محیط حاکم بر باشگاه ورزشی مشوق من در انجام تمرینات ورزش ام است |
||
نقش فناوری مدرن |
فناوری ارتباطی نوین در اجرای تمرینات ورزش من اهمیت دارد |
||
تسهیل گری فناوری مدرن |
فناوری ارتباطات و اطلاعات در دیدگاه جامعه نسبت به ورزش معلولان نقش مهمی دارد |
||
راهبردها داغ ننگ
|
نمایش مناسب ظاهری
|
جهت نمایش مناسب ظاهری ام : استفاده از تتو مهم است .استفاده از پیرسینگ مهم است . آرایش های جدید موی سر مهم است. انتخاب لباس مهم است |
|
نقش فضای مجازی |
برای من حضور فعال مانند اینستا در شبکه های اجتماعی مهم است |
||
توانایی خود را بالاکشیدن
|
ورزش نگرانی ناشی از ناتوانی و عدم کارایی را در من تسکین می دهد ورزش معلولان عکس العمل جامعه نسبت به آنها را اصلاح می کندبرایم اهمیت دارد.دوست دارم توانایی خود را بالا بکشم و خودم را بر دیگران اثبات کنم |
||
|
|||
نقش فضای مجازی |
استفاده از فناوری مدرن بر ای جبران ضعف های معلولان مناسب می باشد |
||
خود خوری |
اغلب اوقات من به خاطر معلولیتم خود خوری می کنم |
||
مشاجره دعوا |
اغلب اوقات در بین دوستان و وزشکاران معلولم ، در حین بازی ورزشی ، مشاجره و دعوا پیش می آید |
||
اختلاف و کدورت و قهر بین ورزشکاران معلول در بازی |
اغلب اوقات در بین دوستان و وزشکاران معلولم ، در حین بازی ورزشی ، اختلاف و کدورت و قهر پیش آمده است |
||
سرکوب کردن عقده درونی |
اغلب اوقات من به خاطر معلولیتم عقده های درونی ام را سرکوب می کنم |
||
معلولیت خود را پنهان کردن |
در فضای مجازی در معرفی خود دوست دارم معلولیت خود را پنهان کنم |
||
همذات پنداری با نقض عضو جسمی معلول |
اغلب اوقات من با معلولیتم و نقض عضو جسمی بدنم همذات پنداری می کنم |
||
پیامدها داغ ننگ
|
توانایی اثبات خود بر دیگران |
من توانایی بالائی در برقراری ارتباط مثبت با دیگران را دارم |
|
اعتماد به نفس ناشی از تصویر معلولیت
|
من انگیزه ای برای ادامه دادن زندگی ندارم .برای ادامه دادن تحصیل ندارم .من انگیزه ای برای ادامه دادن ورزش ندارم |
||
ناراضی بودن از بدن خود |
من هنوز نتوانستم با معلولیت خود کنار بیایم |
||
ترس از شکست عشقی |
من به خاطر معلولیتم می ترسم که دچار شکست عشقی شوم |
||
متنفربودن از خود |
من به خاطر معلولیتم از خودم متنفرم |
||
ترس از تنها بودن |
من همواره می ترسم که تنها بمانم |
||
احساس طرد شدن از تیم |
من همواره احساس طرد شدن از تیم را دارم |
||
هراس از حذف شدگی در رابطه دوستانه |
من همواره هراس از حذف شدگی از یک رابطه دوستانه را دارم |
||
محتاط تر عمل کردن |
من همواره در زندگی و کارهایم محتاط عمل می کنم |
||
منزوی و گوشه گیر بودن |
من همواره منزوی و گوشه گیر هستم |
||
ترس از شکست عشقی |
من از طریق ورزش توانسته ام شریک زندگی پیدا کنم |
قابلیت اعتماد
دستیابی به اعتماد (معادل اعتبار در تحقیقات کمی) در پژوهش حاضر به چند روش صورت گرفت:
ا- استفاده از تکنیک ممیزی: در این روش چند متخصص و صاحب نظر که درکار کیفی تجربه داشتند بر مراحل مختلف کدگذاری، مفهوم سازی، استخراج مقولات و برداشت های محقق نظارت کردند.
۲- زاویه بندی نظری: این شیوه توسط دنزین پیشنهاد شده است. در این شیوه از نظریات و رویکردهای نظری مرتبط با موضوع تحقیق در مرحله توسعه مفاهیم حساس و تنظیم نظام مقولات و نیز برای تحلیل و تفسیر نتایج استفاده می شود. (محمدپور، ۱۳۸۸: ۸۵)
۳- ضریب توافقی کاپا: این ضریب ثبات و همبستگی نمرات بین داوران یا ارزیابان مختلف یک موضوع را می سنجد و ضریب توافق نامیده می شود که با ضریب کاپا نشان داده می شود. نتیجه تحلیل نشان می دهد که 104 گویه مورد بررسی قرار گرفته است اندازه توافق ضریب کاپا 788/0 به دست آمده است. مقدار احتمال آزمون نیز به صورتvalue<0/001–P نشان داده میشود.بنابراین به دست می آوریم که داوران در تشخیص گویه ها توافق و همنظر بودن بالایی با همدیگر هستند. در سطح معنیداری 𝛼=0/05 فرض صفر رد میشود و فرض مقابل که همنظر بودن داوران می باشد، تایید می شود . آماره Standard Error Asymptotic خطای استاندارد همبسته و ApproximateT آماره T تقریبی است که در محاسبه ضریب کاپا به کار می رود . علاوه بر این، در پژوهش حاضر جهت سنجش روایی از معیارهای اسکینر، ادواردز و کوربت (2014) که در جدول 5 به آن اشاره شده است استفاده شد.
جدول 5: روشهای اطمینان از روایی
روشهای اطمینان از روایی |
نحوه اجرا در این پژوهش |
درگیری طولانی مدت |
افزایش حساسیت نظری، مشارکت عملی و ارتباط با مشارکتکنندگان برای ارزیابی برداشتهای محقق |
مشاهده پایدار |
مشارکت عملی محقق و حضور در محیط مشارکت و اکتشاف جزئیات تجارب مشارکت کنندگان |
بازرسی مجدد مسیرکسب اطلاعات |
انجام بازرسی ادواری اطلاعات و کدهای به دست آمده به جهت پیشگیری از سوگیری و اطمینان از صحت، توسط محقق و یک همکار (دانشجوی دکتری) آشنا به موضوع مورد پژوهش |
چک کردن با مشارکت کنندگان |
بررسی اطلاعات به دست آمده به کمک گروه تحقیق و نظرسنجی از مصاحبه شوندگان در خصوص نتایج |
مثلث سازی |
استفاده از منابع متعدد برای جمعآوری دادهها |
مقایسه مستمر |
مقایسه دادههای به دست آمده از منابع مورد بررسی با سایر منابع به صورت مستمر در تمام طول تحقیق |
جدول6: مدل پارادایمی داغ ننگ در ورزش معلولان
شرایط علی
برچسبها ، متلک ها و مسخره کردن ها، ترحم، زل زدنها، تنبیهات و مجازات ،احساس گناه و تقصیر والدین ، نگرش منفی خانواده نسبت به فرد معلول ، تصویر بدن : ناراضی بودن از بدن خود، مقایسه بدن خود با دیگران فقدان زیبایی جسمانی ، فرایند درمانی ناقص ، تبعیض ساختاری، حسادت ،نگاه ابزاری به بدن ( خانواده از بدن فرد معلول برای قانون حمایتی سواستفاده می کند ) |
شرایط زمینه ای شرایط میانجی و مداخله گر:
نگرش منفی حاکم برجامعه نسبت به فرد معلول ، اعتقادات و باورهای سنتی و مذهبی ، عدم آگاهی اطرافیان ،عدم حمایت سازمان نهادی ، عدم مناسب سازی فضای شهری ، ضعف حمل و نقل ، ضعف امنیت ، ضعف تجهیزات توانبخشی ، مذهب ، وسایل ارتباط اجتماعی ، پایگاه طبقات اجتماعی ، وضعیت اقتصادی ، وضعیت بیکاری |
ویژگی های دموگرافیک : سن ، مجرد و متاهل ، سابقه ورزشی ،مقطع تحصیلی ، عدم تامین مالی خانواده ، عدم حمایت خویشاوندان ، عدم حمایت دوستان ، برچسبها ، متلک ها و مسخره کردن ها ، مشاجره دعوا ، اختلاف و کدورت و قهر بین ورزشکاران معلول ، نقش فدراسیون ، تسهیل گری تکنولوژی مدرن . |
داغ ننگ ؛ تبعیض مربی : ( دست گذاشتن بر روی ضعف جسمانی ورزشکار معلول ، زمان کم دادن ، عدم اهمیت و تشویق کردن ، قراداد مالی و پاداش کم ، رسانه ای نکردن ،دعوت نکردن به اردو تیم ملی ، تبعیض استخدام ، رابطه غیر جنسی خواهرانه و برادرانه یا عدم رابطه دوست پسر و دوست دختر ، تجاوز و آزار جنسی ) |
: پدیده:
:
خود خوری ، مشاجره دعوا ، اختلاف و کدورت و قهر بین ورزشکاران معلول در بازی ، بازی باختن و خراب کردن بازی ، احساس عصبانی و ناراحتی ، سرکوب کردن عقده درونی ، معلولیت خود را پنهان کردن ، همجنسگرایی ، تاتو و پیرسینگ ، همذات پنداری با نقض عضو جسمی معلول ، استفاده از مواد نیروزا ، توانایی خود را بالاکشیدن ، توانایی اثبات خود بر دیگران ، معلولیت خود را پنهان کردن در فضای مجازی |
کنترل و تعامل (راهبردها):
روحیه منفی ، عدم اعتماد به نفس ناشی از تصویر معلولیت، ناراضی بودن از بدن خود ، دغدغه ذهنی ، نداشتن انگیزه ، ترک تحصیل ، ترس از مواجهه با معلولیت خود، ترس از شکست عشقی ، متنفربودن از خود ، ترس از تنها بودن، هراس از حذف شدگی در رابطه دوستانه ، روابط اجتماعی اندک ، محتاط تر عمل کردن ، منزوی و گوشه گیر بودن ، فعل نتوانستن ، احساس طرد شدن از تیم ، متشنج شدن فضای خانواده |
پیامدها:
یافته های پژوهش
شرایط على
شرایط على در نظریه مبنایی به چرایی و چگونگی واکنش سوژه ها به یک پدیده خاص اشاره دارد. از جمله این عواملی که سبب می شوند معلول ورزشکار احساس تبعیض (داغ ننگ)کند، برچسب ها، متلک ها و مسخره کردن ها، ترحم، زل زدن ها، تنبیهات و مجازات، احساس گناه و تقصیر والدین، نگرش منفی خانواده نسبت به فرد معلول، تصویر بدن: ناراضی بودن از بدن خود، مقایسه بدن خود با دیگران فقدان زیبایی جسمانی، فرایند درمانی ناقص، تبعیض ساختاری، حسادت، نگاه ابزاری به بدن (خانواده از بدن فرد معلول برای قانون حمایتی سواستفاده می کند) .در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «خانم ک.ل. می گوید: در محیط باشگاه معلولان ورزشی ام گاهی بین من و بچه ها اختلاف و کدورت پیش میا و یا درست بازی نکنیم و یا بازی را خراب بکنیم و بازنده شویم به همدیگر متلک می گویم و از کلمات (کودن، احمق، بی عرضه، عقب مانده ذهنی، چلاق، دست و پاچلفتی، بیمار بدبخت، احمق پیر، منگل، ناقص العضو و ...) استفاده می کنیم که خیلی ناراحت می شوم ».
این یافته ها با پارادایم تعریف اجتماعی و نتایج پژوهش های گافمن، بکر و لمرت و کینگ همسوست. بکر و لمرت مدعی است برچسب زدن اشخاص به عنوان دیوانه ، کودن و منگل و امثالهم به تغییراتی در هویت و خودپنداره آنان منجر می گردد. تاثیر برچسب به چگونگی تفسیر عمل توسط دیگران بستگی خواهد داشت. این امر بنوبه خود، به شخصی که مرتکب عمل می شود و به زمان و مکان ارتکاب عمل بستگی دارد (تامپسون به نقل از کینگ، ۲۰۰۴: ۸۸.)
پدیده محوری
پدیده طرح تئوری است که ممکن است نام طرح یا چارچوب طرح را در بر داشته باشد. مفهومی است که متغیرها را دو به دو در کنار هم قرار می دهد. شرایط علی داغ ننگ بر اساس اظهارات مصاحبه شونده ها به دو مقوله عمده منجر شده اند: داغ ننگ؛ تبعیض مربی: (دست گذاشتن بر روی ضعف جسمانی ورزشکار معلول، زمان کم دادن، عدم اهمیت و تشویق کردن، قراداد مالی و پاداش کم، رسانه ای نکردن، دعوت نکردن به اردو تیم ملی، تبعیض استخدام، رابطه غیر جنسی خواهرانه و برادرانه یا عدم رابطه دوست پسر و دوست دختر، تجاوز و آزار جنسی) در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «خانم خ.ض. می گوید: گاهی وقتها مربی تبعیض قائل می شود بین من و بقیه بچه های ورزشکار ، بنظرم مربی بخاطر نوع معلولیتم که می داند ضعف دارم کمتر مرا بازی می دهد و فکر می کنم که من عملکرد تیم را تضعیف می کنم. گاهی وقت ها مربی زمان بازی بیشتری را به دیگران می دهد و به من زمان بازی کمتری می دهد و این حس بسیار بدی به من دست می دهد و فکر می کنم که مربی توانایی های مرا نادیده گرفته است».
وقتی که ساختارها و نهادها و کنشگران ورزشی (از مربی گرفته تا هم تیمی های ورزشی معلول ورزشکار) نسبت به فرد معلول ورزشکار (بر حسب نقش و جایگاه ورزشی ورزشکار معلول ، نوع و شدت معلولیت، جنسیت، شخصیت فرد معلول ورزشکار و بازی خراب کردن ...) فرایند داغ ننگ{برچسب زدن، کلیشه شدن(رفتارها ی قالبی)، جدایی (تفکیک، انفصال)، تنزل پایگاه و تبعیض} می زنند در واقع فرد را تنبیه و محصور و تحقیر قرار می دهند و فرد معلول ورزشکار از فرصت ها بازداشته می شود و به نوعی از ورزشکار معلول بهره کشی ابزاری می کنند.
شرایط مداخله گر و میانجی
منظور از شرایط مداخله گر وضعیت هایی است که بر اتخاذ راهبردها و کنش و تعامل تأثیر گذار هستند. در این پژوهش شرایط مداخله گر نگرش منفی حاکم برجامعه نسبت به فرد معلول، اعتقادات و باورهای سنتی و مذهبی ، عدم آگاهی اطرافیان، عدم حمایت سازمان نهادی، عدم مناسب سازی فضای شهری، ضعف حمل و نقل، ضعف امنیت، ضعف تجهیزات توانبخشی، مذهب، وسایل ارتباط اجتماعی، پایگاه طبقات اجتماعی، وضعیت اقتصادی ، وضعیت بیکاری است. در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «خانم م.ت. می گوید: یکی از کارمندان باشگاه ورزشی گفت: فِی الْمَرَضِ یُصیبُ الصَبیَّ، کَفّارَه لِوالِدَیْهِ: مریضی کودک، کفّاره گناهان والدینش می باشد! این جمله تنها جمله ای بود که تو تمام زندگیم منو خیلی ناراحت کرد، خیلی عصبی شدم. هر وقت می بینمش هیچ وقت نزدیکش نمی شم. این به واقعیته یکی برگرده هی به آدم بگه تو کفاره گناه والدین هستی آدم از خودش هم زده می شه متنفر می شه، خودشو یه آدم بی ارزش میدونه» .
این یافته ها با پارادایم فردگرایانه سلامتی و بیماری، مدل اخلاقی و نتایج پژوهش های برایان ترنر همسوست. برایان ترنر (۲۰۰۰) پایه های نظری مدل اخلاقی را در باورهای جوامع سنتی پیش مدرن جستجو می کند. به زعم او اعتقادات دینی مربوط به خیر و شر ( Furtune/ Evil )، طهارت و ناپاکی ( purity / Impurity ) و مانند آن با سلامت و بیماری مرتبط اند. در این اجتماعات فردی که دچار بیماری یا اختلالی می شد فردی نبود که قواعد و اصول مربوط به بهداشت فردی و با جمعی را رعایت نکرده است، بلکه فردی به شمار می آید که قواعد اخلاقی جامعه را زیر پا گذاشته و از محرمات عدول کرده است.ترنر خاطر نشان می سازد تصورات حاکم بر پدیده بیماری و سلامتی بنا به پارادایم اخلاقی، ملهم از آن دسته تعالیم دینی است که در آن مشیت الهی، خواست خدایان، تقدیر و سرنوشت (فاتالیسم) است. بدین ترتیب مدل اخلاقی با اتخاذ رویکردی فردگرایانه ضمن تقلیل فرد معلول به تراژدی فردیت شخص، معلولیت را ناشی از یک معصیت و گناه می داند که برای آن مجازاتی از سوی عالم بالا و نیروهای فوق بشری در نظر گرفته شده است(زرین کفشیان، 1395 :17).
شرایط زمینه ای
شرایط زمینه ای مجموعه خاصی از شرایط اند که در یک زمان و مکان خاص پدید می آیند تا مجموعه اوضاع و احوال یا شرایطی را به وجود آورند که اشخاص یا افراد (گروه ها) با عمل و تعامل های خود به آنها پاسخ می دهند. از زمینه هایی که در آن راهبردهای مربوط به پدیده داغ ننگ در ورزش معلولان بسط یافته اند ، شامل ویژگی های دموگرافیک: سن، مجرد و متاهل، سابقه ورزشی، مقطع تحصیلی، عدم تامین مالی خانواده، عدم حمایت خویشاوندان، عدم حمایت دوستان، برچسب ها، متلک ها و مسخره کردن ها، مشاجره و دعوا، اختلاف و کدورت و قهر بین ورزشکاران معلول، نقش فدراسیون، تسهیل گری فناوری مدرن. در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «خانم ن.ت. می گوید: وقتی که با دوستان ورزشی ام بد جوری مشاجره و دعوا می کنم به من می گویند: تو الان روی دست خانواده ات تا آخر عمر مانده ای! به مامان جونت بگو که این دختر چلاقش را باید ترشیش بندازی! کی میا تو را بگیره، این جمله تنها جمله ای بود که تو تمام زندگیم منو خیلی ناراحت کرد، خیلی عصبی شدم. وقتی به خودمون می یان اعصابم داغون می شه. این یه واقعیته یکی برگرده هی به آدم بگه نمی تونی نمی تونی آدم از خودش هم زده می شه متنفر می شه، خودشو یه آدم بی ارزش می دونه».
این یافته ها با نتایج پژوهش های جسر و جسر همسو است.به زعم جسر و جسر رفتار به اهداف آموخته شده اجتماعی و کارکردها دلالت دارد و وقوع آن نتیجه منطقی تعامل شخصیت و تاثیرات محیط است. جسر و جسر معتقدند رفتار محصول سه نظام شخصیتی، نظام محیط احساس شده و نظام کنشی سازمان یافته است. این سه نظام در رابطه متقابل با یکدیگر قرار داشته و منجر به نوع آمادگی برای رفتار مسئله دار می گردند که نشان دهنده احتمال بیشتر یا کم تر و نیز نوع رفتار مذکور است (محسنی تبریزی 1383 : 31) .
کنش و تعامل (راهبردها)
مقصد، فعالیت های هدف گرا که کنشگر در پاسخ به پدیده و شرایط مداخله گر انجام می دهد . از جمله راهبردهای مورد نظر سوژه ها در تحقق پدیده داغ ننگ در ورزش معلولان اشاره شده است می توان به خود خوری، مشاجره و دعوا، اختلاف و کدورت و قهر بین ورزشکاران معلول در بازی، بازی باختن و خراب کردن بازی، احساس عصبانی و ناراحتی، سرکوب کردن عقده درونی، معلولیت خود را پنهان کردن، همجنسگرایی، تاتو و پیرسینگ، همذات پنداری با نقض عضو جسمی معلول، استفاده از مواد نیروزا، توانایی خود را بالاکشیدن، توانایی اثبات خود بر دیگران، معلولیت خود را پنهان کردن در فضای مجازی. در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «به عنوان مثال خانم ث.ع. می گوید: همچنین ترس از دست دادن دوستان هم تیمی ورزشی ام برای من غیر قابل تحمل است، ترس از دست دادن رو ما خیلی پررنگ درک کردیم. چون سلامتی مون رو از دست دادیم. اگه بخواد از دست دادن دیگه ایی هم در کار باشه - ناراحت کننده می شه و از درون قلبم می شکند و برای همین ترجیح می دیم که اصلا همچین اتفاقی نیفته و نظر بقیه دوستانم را به خودم جلب کنم که آنها نسبت به من نگرش مثبتی داشته باشند».
این یافته ها با پارادایم تعریف اجتماعی و نتایج پژوهش های هوارد کاپلان همسوست. خودپنداره یعنی تصور فرد از خود را محصول داوری ها و ارزیابی های دیگران مهم پیرامون و دیگران تعمیم یافته می داند. به نظر کاپلان خود محصول داوری ها و تعاریف دیگران است. از این رو، فرد در آینه جامعه خود را می بیند و ارزیابی می کند. ارزیابی مثبت سبب عزت نفس بالا و ارزیابی منفی موجب کاهش آن و خودخوارانگاری است (محسنی تبریزی 1383 : 53).
پیامدها
پیامدها بکارگیری راهبردها ست که ممکن است خواسته یا ناخواسته باشد. موضوع های مورد مطالعه به پیامدهایی در این زمینه اشاره کرده اند: روحیه منفی، عدم اعتماد به نفس ناشی از تصویر معلولیت، ناراضی بودن از بدن خود، دغدغه ذهنی، نداشتن انگیزه، ترک تحصیل، ترس از مواجهه با معلولیت خود، ترس از شکست عشقی، متنفربودن از خود، ترس از تنها بودن، هراس از حذف شدگی در رابطه دوستانه، روابط اجتماعی اندک، محتاط تر عمل کردن، منزوی و گوشه گیر بودن، فعل نتوانستن، احساس طرد شدن از تیم، متشنج شدن فضای خانواده. در ذیل یکی از روایت های موجود ذکر شده است: «خانم م.ر. می گوید: گاهی وقتها بچه های ورزشکارعلاوه بر متلک پرانی ها و فحش های که می دهیم ، از عمل تنبیهی استفاده می کنند و در بازی مرا کمتر مشارکت می دهند و یا به من پاس نمی دهند اینگونه رفتار ها را خیلی رفتار سنگینی است و گاهی وقتها احساس طرد شدن از تیم و تنهایی به من دست می دهد که هیچکس به من توجه نمی کند و به من اهمیت نمی دهند و باعث می شود که دیوار اعتماد فرو ریزد و حس بی اعتمادی به من دست می دهد».
این یافته ها با پارادایم مدل اجتماعی و نتایج پژوهش های آلبرشت همسوست. مدل اجتماعی معلولیت مدعی است که آنچه عده ای را ناتوان (Disable) می سازد از تفاوت های فیزیکی و بدنی و یا معلولیت و نقص عضو آنها ناشی نمی گردد، بلکه معلول و محصول تعریف و برساخت اجتماعی است. این برداشت از معلولیت در پارادایم اجتماعی، موضوع طرد (Exclusion) معلولان را مطرح می سازد که در آن معلولان، مطرودین و ناتوان شدگان اجتماعی به شمار می آیند و دو گروه متفاوت را در خود جای دادند : نخست، کسانی که طرد را برابر با فقدان ادغام در گروه های اجتماعی می دانند و بر کارکرد روابط و نهادهای اجتماعی در ادغام دوباره طرد شدگان تأکید می ورزند. دسته دوم، کسانی هستند که بالعکس طرد را ناشی از ادغام فرد یا گروه در جامعه میدانند و با نگرش انتقادی به فرهنگ و روابط اجتماعی می کوشند پرده از نقش ساختارها و روابط نابرابر قدرت در حاشیه رانی طرد شدگان بردارند.بدین ترتیب، همان طور که آلبرشت (۲۰۰۰) متذکر می گردد "ناتوانی در افراد مستقر نیست بلکه در تبعیض تحمیل شده توسط جامعه و در محیط اجتماعی و فیزیکی است که توانایی افراد را برای مستقل بودن محدود می کند" (زرین کفشیان ، 1395 :19).
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استعانت از روش نظریه مبنایی کوشید مدل پارادایمی از مفهوم داغ ننگ را بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر و تعاریف کنشگران از این مفهوم ارائه دهد . براساس یافته های پژوهش حاضر، رویکرد ورزشکار معلول نسبت به داغ ننگ در قالب تعامل شش مؤلفه اصلی مشخص شده است: . 1 ـ مقوله معنای داغ ننگ، دغدغه های ورزشکار معلول به چرایی و چگونگی فرایند داغ ننگ، ویژگی های شخصیتی مهم در برخورد با داغ ننگ از نگاه خود فرد و اطرافیان، علل و عوامل ایجابی و ایجادی پدیده داغ ننگ در ورزشکار معلول به عنوان شرایط علی. 2ـ رویکرد مؤثر به داغ ننگ به عنوان پدیده محوری 3ـ مقوله راهبردهای مقابله ای و مکانیزم و تدبیری که شخص ورزشکار معلول در مواجهه با فرایند داغ ننگ با توجه به شرایط اجتماعی و امکانات موجود راهبردی را اخذ می کنند به عنوان مقوله های راهبردی4ـ کسب آمادگی برای رویارویی با داغ ننگ که در یک زمان و مکان خاص پدید می آیند که ورزشکار معلول با عمل و تعامل های خود به آنها پاسخ می دهند به عنوان مقوله زمینه ای5 ـ مقوله های مقابله با فرایند داغ ننگ و استفاده از نقاط قوت و مقابله با نقاط ضعف ورزشکار معلول در مواجه با داغ ننگ که بستگی به شرایط عوامل و عناصری مناسب یا نامناسب به عنوان مقوله های میانجی و مداخله گر 6 ـ داغ ننگ ورزشکار معلول که به عنوان مقوله پیامدی به همراه دارد .
39 زیرمؤلفه براى داغ ننگ در ورزشکاران معلول استخراج و در قالب مدل نظری بر مبناى نظریه داده بنیاد ارائه شد. این مؤلفه ها به وسیله یک موضوع واحد با عنوان «رویکرد مؤثر به داغ ننگ در ورزشکار معلول» با یکدیگر ارتباط می یابند. می توان گفت که فرایند داغ ننگ در ورزش معلولان یک خصلت گفتمانی دارد . گفتمان محصول زبان است . اگر افکار زبان را فاسد می کند، زبان هم فکر را فاسد می کند. معلولیت بر اساس دیدگاه های جامعه شناختی در سطح اجتماع نگریسته می شود و آن چه به این واژه معنا می بخشد نوع نگاه و باوری است که افراد به فرد معلول خواهند داشت. به عبارتی دقیق تر، معلولیت نتیجه اجتماعی نقص یا ناتوانی در افراد است که در افراد، مستقر نیست، بلکه در تبعیض تحمیل شده به وسیله جامعه در محیط اجتماعی و فیزیکی که توانایی افراد را برای مستقل بودن محدود می کند و در کنش متقابل بین آسیب های فردی و پاسخ های خانواده و جامعه به آن ها که در تقلیل انتظارات نقشی، تعصبات، قوانین غیر دوستانه و سیاست های تبعیض آمیز و بهره کشی ابزاری از ورزشکار معلول تجلی می یابد قرار دارد(جبلی، ١٣٩١: ٢٤).
تحلیل یافته های این تحقیق با کارهای پیشین در بعد پارادایم تعریف اجتماعی همچون گافمن، بکر و لمرت، کینگ (از لحاظ برچسب زنی در ورزش معلولان) و هوارد کاپلان (از لحاظ خودپندار انگاری و عزت نفس در ورزش معلولان) و جسر و جسر (از لحاظ رفتار مسئله دار در ورزش معلولان) همسوست و در بعد پارادایم فردگرایانه سلامتی و بیماری، همچون برایان ترنر(از لحاظ مدل اخلاقی در ورزش معلولان) همخوانی دارد و در بعد پارادایم اجتماعی، همچون آلبرشت (از لحاظ طرد اجتماعی در ورزش معلولان) همسوست، ولی آن چیزی که در این تحقیق کار مرا با تحقیقات پیشین متمایز می کند و تحلیل جامعه شناختی داغ ننگ در ورزش معلولان در این تحقیق را برجسته می کند، پدیده بهره کشی ابزاری از فرد معلول ورزشکار است.
پدیده بهره کشی ابزاری از فرد معلول ورزشکار در این تحقیق را می توان به فرد، خانواده و اجتماع منتسب دانست. در وهله نخست مجموعه نگرش های بهره کشی اعضای خانواده (اعم از والدین، خواهر و برادر و دیگر اعضا) از نظر تعامل با فرد معلول ورزشکار گرفته تا سوء استفاده ابزاری از بدن معلول ورزشکار برای جلب خدمات خیریه و قانون حمایتی به نفع خود بهره برداری می کنند و در مرحله بعدی سایر نهادها و کنشگران ورزشی، نسبت به فرد معلول ورزشکار، نوع و تعامل های حال و آینده او با خود و محیط زندگی اش را تعیین می کند. دامنه تاثیر این بهره کشی شامل هر نوع رفتار فیزیکی یا غیرفیزیکی است که هدف آن کنترل کردن، ترساندن، تحقیر و تنبیه کردن و به انزوا کشاندن و انقیاد شخص معلول ورزشکار است. در اینجا با دیدگاه مختلف می توان این پدیده را تبیین و بررسی کرد. این پدیده بهره کشی از معلولان ورزشکار همزمان می تواند جزو شرایط علی، شرایط پدیده، شرایط کنش و تعامل ( راهبردها ) محسوب شود. از یک دیدگاه این پدیده بهره کشی جزو شرایط علی است که بهره کشی از بدن معلول ورزشکار و سوء استفاده ابزاری، فرد معلول ورزشکار را به سمت داغ ننگ می برد. از دیدگاه دیگر بهره کشی جزء شرایط پدیده است که نهادها و کنشگران ورزشی (از مربی گرفته تا هم تیمی های ورزشی معلول ورزشکار) نسبت به فرد معلول ورزشکار بر حسب نقش و جایگاه ورزشی ورزشکار معلول، نوع و شدت معلولیت، جنسیت، شخصیت فرد معلول ورزشکار و بازی خراب کردن ... فرایند داغ ننگ(بر چسب ، تبعیض و طرد) می زنند و از ورزشکار معلول بهره کشی ابزاری می کنند. از دیدگاه دیگر این پدیده جزء شرایط کنش و تعامل (راهبردها) محسوب می شود که فرد ورزشکار معلول، راهبردی پیش می گیرد که در برابر بهره کشی و داغ ننگ و برچسبی که می خورد، مقاومت کند با تمرینات ورزشی سخت و فشرده ای که انجام می دهد توانایی خود را بر دیگران از جمله هم تیمی ها و مربی و خانواده و دوستان نشان دهد و اعتبار هویتی داغ خورده خود را بازیابی و نشان دهد که فرد توانایی است. در کل یافته های ما نشان داد که داغ ننگ یک برساخته اجتماعی است و نتاج نیز این را تأیید کرد که تا چه اندازه نگرش ها و هنجارهای جامعه ورزشی در تعریف داغ ننگ معلولیت ورزشکار نقش داشته و بنابراین در طرد این افراد و جلوگیری از شرکت فعالانه آنها در عرصه های اجتماعی و ورزشی مؤثر واقع می شوند. فرایندهای داغ ننگ ظاهرا یک کارکرد اجتماعی عمومی دارند جلب حمایت جامعه برای آنهایی که توسط جامعه حمایت نمی شوند و تا زمانی که به کار کرد خود می پردازند ظاهرا در برابر تغییر مقاومت می کنند. (گافمن، ۱۳۸۶: ۲۳۱)
منابع
- ابراهیمی، بهروز. (1387). ورزش معلولان. کرمانشاه: انتشارات دانشگاه رازی
- اخلاصی، ابراهیم. (1397). درآمدی بر جامعه شناسی بدن. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- ازکیا، مصطفی. (1390). روش های کاربردی تحقیق. تهران: انتشارات کیهان
- ازکیا، مصطفی. (1395). روش های تحقیق کیفی از نظریه تا عمل. تهران: انتشارات کیهان
- استفانی جی ، هانراهان. (1387). روانشناسی ورزش معلولان. فتح لله مسیبی. تهران: انتشارات کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران
- اسد ، محمدرضا. (1384). تربیت بدنی و ورزش معلولان. تهران: دانشگاه پیام نور
- اسدی ، محمدرضا. (1395). توانبخشی مبتنی بر جامعه: اشتغال معلولان به شیوه استاد شاگردی. تهران: انتشارات رشد فرهنگ
- افتخار، پریسا. (1397). سیمای معلولیت در سینما. تهران: انتشارات سیمای شرق
- افتخار، پریسا. (1397). معلولیت، چالش ها و سیاست ها در ایران. تهران: نشرکتاب پارسه
- انگل ، بورلی. (1396). سوء استفاده عاطفی. هانیه شهرابی فراهانی و امین رفیعی پور. تهران: انتشارات آکادمیک
- بودریار ، ژان. (1389). جامعه مصرفی. پیروز ایزدی، تهران: نشر ثالث
- پور محمدی ، نعیمه. (1398). جهان معلول ساز: درباره اخلاق معلولیت. قم: انتشارات توانمندان
- ثمینی ، نغمه. (1398). جنگ ها و بدن ها نشانه تن در فرهنگ و سینمای پساجنگ ژاپن. تهران: نشر نی
- جبلی، خدیجه. (1391). جامعه شناسی معلولیت. تهران: نشر علمی
- جلالی فراهانی، مجید. (1388). اصول، مبانی و اهداف ورزش معلولان. تهران: شرکت تضامنی انتشاراتی حتمی و شرکا
- جیولیونوتی، ریچارد. (1391). نظریه های جامعه شناسی انتقادی در ورزش. افسانه توسلی. تهران: نشر علم
- حسینی ، نگین. (1393). درآمدی بر مطالعات معلولیت با رویکرد جامعه شناسی. تهران: انتشارات سیمای شرق
- حمیدیان، اکرم. (1396). نابرابری ، فقر، طرد اجتماعی. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- حیدری نیک، حسین. (1393). ورزش و معلولان. تهران: نشر ورزش
- خدابخشی کولایی، آناهیتا. (1389). کاربرد نظریه های مشاوره و روان درمانی در توانبخشی معلولان. تهران: انتشارات دانژه
- دقیقه رضایی، سعید. (1395). تربیت بدنی و ورزش معلولان. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد
- ذکایی، محمدسعید. ( ). درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران. تهران: انتشارات تیسا
- رهنما، فاطمه. (1397). طرد اجتماعی سالمندان. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- ریتزر، جورج. (1392). نظریه جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن. خلیل میرزایی. علی بقایی سرابی. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- زرین کفشیان، غلامرضا. (1395). ناتوان شدگان: رویکردی جامعه شناختی به طرد اجتماعی معلولان. قم: انتشارات سپهراندیشه
- زیبرا، مارتین. (1385). نظریه های جامعه شناسی طرد شدگان اجتماعی. سید حسن حسینی. تهران: انتشارات آن
- ساعی شتربانی، روح لله. (1396). حقوق اجتماعی معلولان. تهران: انتشارات دانژه
- ستوده، هدایت لله. (1383). آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات آوای نور
- سفیری، خدیجه. (1392). جامعه شناسی جنسیت. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- شینک، رابرت. (1393). ورزش برای توسعه، صلح و عدالت اجتماعی. سید مهدی آقاپور. تهران: نشر علمی
- عبادالهی، حمید. (1390). «داغ ننگ و هویت اجتماعی: بررسی موردی عوامل اجتماعی داغ ننگ زننده بر افراد دارای معلولیت جسمانی آشکار در شهر رشت». مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران. سال 2، شماره 5 و 6 .
- عبداللهی، رضا. (1397). درآمدی بر جامعه شناسی قشربندی معلولیت در ایران. تهران: انتشارات دنیای اقتصاد
- عبداللهی کیوانی، سیده زهرا. (1392). معلولیت و زندگی روزمره در شهر تهران. تهران: انتشارات تیسا
- فراستخواه، مقصود. (1395). روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی با تاکید بر نظریه برپایه. تهران: انتشارات آگاه
- فیروزآبادی، سید احمد. (1392). طرد اجتماعی: رویکردی جامعه شناختی به محرومیت. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- قانع عزآبادی، فرزانه. (1393). «تجارب زیسته دختران 30 سال به بالا در زمینه داغ ننگ ناشی از تجرد». مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران. شماره 2 .
- کرگان، کیت. (1394). جامعه شناسی بدن: نظریه های مدرن، پست مدرن و پساساختارگرایانه. محسن ناصری راد. تهران : انتشارات نقش و نگار
- کلدی، علیرضا. (1393). «بررسی نگرش مردم نسبت به معلولان». فصلنامه علوم اجتماعی. شماره 11 و 12.
- کولی، جی. (1393). ورزش در جامعه 1 و 2. بهرام قدیمی. تهران: انتشارات بامدادکتاب
- گافمن، اروینک. (1386). داغ ننگ: چاره اندیشی برای هویت ضایع شده. مسعود کیانپور. تهران: نشر مرکز
- محسنی تبریزی، علیرضا. (1396). جامعه شناسی بالینی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران
- محسنی تبریزی، علیرضا. (1395). روش تحقیق کیفی در مکاتب تفسیری. تهران: انتشارات اطلاعات
- محمد پور، احمد. (1390). روش تحقیق کیفی ضد روش. تهران: انتشارات جامعه شناسان
- محمد پور، احمد. (1397). روش در روش: درباره ساخت معرفت در علوم انسانی. قم: انتشارات لوگوس
- محمدی اصل، عباس. (1396). برساخت اجتماعی جنسیت. تهران: نشرگل آذین
- موسوی، منصوره. (1395). زنانگی و بدن( نگاهی جامعه شناسانه به بلوغ ). تهران: انتشارات فیروزه
- موسوی، منصوره. (1397). تابوی زنانگی. تهران: انتشارات فیروزه
- ویس، اتمار. (1389). مبانی جامعه شناسی ورزش. کرامت لله راسخ. تهران: نشر نی
- هولمز، مری. (1387). جنسیت و زندگی روزمره. محمد مهدی لبیبی. تهران: نشر افکار
- Ablon, Joan. (2002). “The nature of stigma and medical condition”. Epilepsy & Behavior, 3.S2-S9.
- Albrecht, G. L. and J.A. Levy. (1991). “Chronic Illness and Disability as life Course Events”. Advances in medical sociology, 2:3_13
- Bauman, J. F. (1995). “The truly segregated Exploring the urban underclass”. Journal of Urban History, 21(4), 536-548.
- Derrington, C., & Kendall, S. (2004). Gypsy traveler students in secondary school: culture, identity and achivement. Stoke on trent, UK:Trentham Books
- Donkor, S and Sandall, Jane. (2007). “The impact of perceived stigma and mediating social factors on infertility-related stress among women seeking infertility treatment in southern Ghana”. Journal of Social Science & Medicine,65:1694-1683
- Goodley, D. (2000). The Politics of Resilience: Self_advocacy in the lives of people with learning difficulties, for Disability, Hurnan Rights and Social Series. Buckingham, Open University press
- M., L.P. Fried, and Salive, M.E. (1996). “Disability as a Public Health Outcome in the Aging Population”. Annual Review of Public Health, 46.
- Hollo, Lenna. (2008). Discrimination and cnflict prevention. Produce by Folk Bernadotte Academy, Printed by Edited Stockholm.
- Kessler RC, Mickelson KD, Williams DR. (1990). “The prevalence, distribution, and mental health correlates of perceived discrimination in the United States”. Health Soc. Behav, 40(3):208-30
- Lewis, S. et al. (2011). “How do Obese Individuals Perceive and Respond to the Different Types of Obesity Stigma that They Encounter in Their Daily LivesAQualitative Study”. Journal of Social Science & Medicine, 73:1349-1356.
- Livingston, D. and Boyd, E. (2010) “Correlates and Consequences of Internalized Stigma for People Living with Mental Illness: A Systematic Review and Meta analysis”. Journal of Social Science & Medicine, 71:2150-216.
- Ogbu J. (1991). “Low school performance as an adaptation: the case of blacks in Stockton, California”. In Minority Status and Schooling, ed. MA Gibson, JU Ogbu, pp. 249–85. New York: Garland
- Osler, A., & Morrison, M. (2000). Inspecting schools for race equality: OFSTED's strengths and weaknesses: A report for the commision for Racial Equality. Stock on trent, UK: Trentham Books
- Quillian L. (2006). "New approaches to understanding racial prejudice and discrimination." Annu. Rev. Sociol. 32:299–328
- Steele, C. (1997). “A threat in the air: how stereotypes shape intellectual identity and performance”. Psychol, 52(6):613-29
- Taleporos, George. Mccabe, Martia P. (2002). “Body image and physical disability-personal perspectives”. Social Science & Medicine, 54, 971-980.
- Yang, Lawrence H., Kleinman, Arthur. & Linka, Bruce G. (2007). “Culture and stigma: Adding moral experience to stigma theory”. Social Science & Medicine, Volume 64, Issue 7, pages 1524-1535.