نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 مدرس علمی و کاربردی دهلران
2 استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه کاشان
3 کارشناس ارزیابی مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پژشکی البرز
چکیده
گرایش به رفتارهای پرخطر از آسیب های اجتماعی فراگیر در بین جوانان است، که علاوه بر شرایط اجتماعی و محیطی، تمایلات افراد محرک اصلی در گرایش به این رفتارها محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش متغیرهای عاملیتی و فردگرایانه در گرایش به رفتارهای پرخطر در بین جوانان کاشانی انجام شده است. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر پیمایشی بوده و نمونه آماری پژوهش تعداد 552 نفر از جوانان شهر کاشان بوده که براساس فرمول کوکران، به روش نمونهگیری احتمالی متناسب با حجم به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص دانشگاهی صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی و سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از تحلیل عاملی، آزمون های آماری همبستگی پیرسون و آزمونهای T مقایسه زوجی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این بوده است که بر اساس جنسیت گرایش پسران بیشتر از دختران به رفتارهای پرخطر بوده است. همچنین نتایج آزمون فرضیات؛ احساس تنهایی، داغ شکست، احساس تنهایی ناشی از شکست و تمایلات لذتجویانه با بروز رفتارهای پرخطر معنی دار بوده است. در نتیجه با کاهش کارکرد و نقشآفرینی خانواده و سایر عاملان جامعهپذیری، جامعه شاهد گسترش رفتارهای پرخطر و بازتولید آن در نسلهای بعدی خواهد بود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Individualistic factors affecting the tendency to risky behaviors among the youth of Kashan
نویسندگان [English]
- mohamad solimannejad 1
- mohsen niazi 2
- tahereh solimannejad 3
1 Dehloran Scientific and Practical Secretary
2 Professor, Department of Social Sciences, Kashan University
3 Evaluation expert of research centers of Alborz University of Medical Sciences
چکیده [English]
The tendency to risky behaviors is one of the pervasive social harms among young people, which in addition to social and environmental conditions, the tendencies of individuals are the main motivators in the tendency to these behaviors. The aim of this study was to investigate the role of factor and individualistic variables in the tendency to risky behaviors among Kashani youth. The research method used in the present study was a survey and the statistical sample of the study was 552 young people in Kashan who were selected as the final sample based on Cochran's formula by probabilistic sampling method appropriate to the volume. The reliability of the questionnaire was based on Cronbach's alpha coefficient and its validity was based on the opinions of academic experts. Factor analysis, Pearson correlation test and paired t-test using SPSS 25 software were used for inferential analysis and to measure the relationship between independent and dependent variables. Findings of the study showed that based on gender, boys were more prone to high-risk behaviors than girls. Also hypothesis test results; Feelings of loneliness, hot failure, feelings of loneliness caused by failure, and hedonistic tendencies were significant with the occurrence of risky behaviors. As a result, by reducing the function and role-playing of the family and other factors of socialization, society will witness the spread of risky behaviors and its reproduction in future generations.
کلیدواژهها [English]
- Risky behaviors
- feelings of loneliness
- hot failure
- hedonistic tendencies
- youth
عوامل فردگرایانه موثر بر گرایش به رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر کاشان
محمد سلیمان نژاد[1]
محسن نیازی[2]
طاهره سلیمان نژاد[3]
10.22034/SSYS.2022.1945.2378
تاریخ دریافت مقاله: 1/5/1400
تاریخ پذیرش مقاله:3/7/1400
مقدمه
سبک زندگی جوانان امروزی به علت اثرپذیری از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آمیختگی هایی با آسیب های اجتماعی دارد. البته این آسیب ها خود نیز پیامدهای مختلفی در حوزه سلامت و بهداشت برای افراد، خانواده ها و جامعه به دنبال داشته و از سوی دیگر باعث نادیده گرفتن هنجارها و قواعد حاکم بر مناسبات رفتاری افراد در بستر مناسبات اجتماعی گردیده است. لذا از این گونه رفتارها با عنوان «رفتارهای پرخطر» یاد می شود. پیامدهای رفتارهای پرخطر متوجه دوره سنی خاصی نیست و همه گروههای سنی در معرض رفتارهای پرخطر هستند، اما آغاز گرایش به این رفتارها از دوره نوجوانی است (رنسبورگ و سوروجلال[4]، 2013: 1) که باعث نابودی و فروپاشی زندگی کنونی و روزمره افراد و حتی نابودی کیفیت زندگی آنها در دوره جوانی و مراحل بعدی زندگی می گردد (برین و همکاران[5]، 2011: 113).
رفتارهای پرخطر به عنوان کنشهایی با پیامدهای نامطلوب اجتماعی و آسیبها و پیامدهای ناگوار تعریف شده است (ریتچر[6]، 2010: 26). آثار رفتارهای پرخطر با کیفیتهای مختلف مشاهده میگردد؛ تعدادی از آنها، رفتارهایی هستند که آسیبشان فیزیکی است و نمودشان به سرعت هویدا میگردد (مانند خشونت) و تعدادی دیگر در بر دارنده رفتارهایی با تأثیرات منفی فرسایشی و رو به افزایش (مانند اعتیاد) هستند (گازمن و بوش، 2007). آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر، علاوه بر ایجاد نگرانی در حوزه سلامت و بهداشت عمومی، سطح رفاه افراد را به پایینترین حد تقلیل می دهند و مرگومیرها و بیماریهای فراوانی را رقم می زنند (تیو و همکاران[7]، 2012: 75). سوءمصرف مواد[8] عامل اصلی مرگومیر در افراد جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان است. بیشتر خودکشیهای جوانان به دلیل سوءمصرف مواد مخدر یا الکل تشخیص داده شدهاند. رژیم غذایی و اعتیاد به فضای مجازی در دوران بزرگسالی نیز تداوم مییابد (برازیل موری[9]، 2018: 2).
پیگیری فعالیتهای جدید و ابتکاری میتواند به چالشهایی منجر شود و در بعضی مواقع، حتی خطرات جدی نیز ایجاد نماید. رفتارهای پرخطر که در دوران نوجوانی بسیار رایج است، در بین دیگر نسلهای سنی نیز کم و بیش عمومیت دارد. به عنوانمثال، جوانان به دنبال ریسک در محیطهای مختلف مانند رانندگی، بازیها، بازار سهام، شرط بندی، قمار و موارد مشابه هستند. برای درک دلایل انجام رفتارهای پرخطر، لازم است به کارکردهای متفاوت گونههای مختلف رفتارهای پرخطر در افرادی که آنها را انجام میدهند مطالعه گردد. با مطالعه این کارکردها، میتوان بین معانی مختلفی که رفتارهای مشابه هنگام عمل توسط افراد انجام میشود، تمایز قائل شد و به درک بهتری از این تفاوتها دست یافت. در حالی که برخی از افراد بهطور عادی رفتارهای پرخطر و مشکلساز را انجام میدهند، برخی دیگر در همان مرحله پس از آزمایش و تجربه، ادامه آن را متوقف مینمایند. دلایل مربوط به تفاوت در میزان مشارکت در رفتارهای پرخطر به میزان تحکیم روابط با بزرگسالان، همسالان و بسترهای اجتماعی وسیعتر بستگی دارد (بونینو و همکاران، 2005: 100).
شیوع رفتارهای پرخطر علیرغم فعالیتهای پیشگیرانه، در سطح جهان سیر تصاعدی داشته است (موسوی و همکاران، 1387: 54). بر اساس پژوهشهای انجام شده، پیشبینی گردیده که تا سال 2030، فقط رقم عوارض ناشی از مصرف دخانیات که منجر به بیماری و مرگومیر می شود، 10 میلیون نفر برآورد می شود. اگر پیامدهای جسمی، روانی و اجتماعی سایر آسیبهای رفتاری را در نظر بگیریم، آسیبهای وارده چند برابر میشود (اسلوسکی[10]، 2004: 48). مشارکت در رفتارهای پرخطر و غیرقانونی مانند وندالیسم[11]، رابطه جنسی[12] قبل از ازدواج یا سرقت[13] در جامعه امریکا تا حدودی یکی از مراحل مهم رشد محسوب میشود که برای بسیاری از افراد نشانه گذار از جوانی به بزرگسالی است. البته پیامد این رفتارها، همراه با خطرات قابل توجهی از جمله بارداری، بیماری، زندان و از دست رفتن شهرت و آبروست (آدامزوک[14]، 2005: 9). دنیسون[15] (2016) با استفاده از یک مطالعه طولی ملی در مورد سلامت بزرگسالان، دریافت جوانانی که میزان استرس بالایی را تجربه کردهاند، اما خود را متعلق به یک پایگاه اقتصادی بالا میدانند، از مشارکت مجرمانه خودداری میکند و کسانی که استرس بالایی داشتند، اما خود را از پایگاه اقتصادی پایینتر تلقی میکردند، بیشتر در رفتار بزهکارانه مشارکت میکردند (آلسماری[16]، 2017: 31).
رفتارهای پرخطر بر مبنای پنج مقوله سطح فردی، خانوادگی، همسالان، مدرسه و جامعه دسته بندی شده است (ناگل[17]، 2019: 13). عوامل خطر در سطح فردی شامل ابعاد بیولوژیکی، ژنتیکی، فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری یک فرد است (باتیستا- فوگوت[18]، 2008). برخورد خشن، خلقوخوی منفی و ناتوانی در کنترل رفتار و احساسات که در زندگی روزمره نمودار میشوند، نشانههایی از رفتارهای ضداجتماعی[19] میباشد. همچنین، علائم خلقی و رفتاری برای آغاز رشد اختلالات رفتاری مختل کننده از اوایل زندگی فرد قابل تشخیص است (ناگل، 2019: 14).
شهر کاشان- دومین شهر استان اصفهان- از نظر جمعیت و دیگر شاخصههای مهم اقتصادی، اجتماعی و موقعیت ارتباطی است. کاشان، شهری سنتی و تاریخی است که طی سال های اخیر با تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی بیشتری مواجه شده است. در شرایط کنونی بررسی و تحلیل آسیبهای اجتماعی و پیامدهای ناشی از این مسائل اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا گسترش آسیبها و نابهنجاریها تهدیدی برای سلامت جامعه و نسلهای بعدی محسوب میشود. بنابراین، این پژوهش در صدد پاسخگویی به پرسش های زیر است:
میزان گرایش گرایش جوانان شهر کاشان به رفتارهای پرخطر در چه سطحی است؟
رابطه بین متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته گرایش به رفتارهای پرخطر چگونه است؟
در بررسی پژوهش های تجربی، بهرامی و همکاران (1399) در پژوهشی با عنوان «تدوین مدل علی رفتارهای پرخطر بر اساس سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری با نقش میانجی هویت اخلاقی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه» که به روش پیمایشی انجام دادند، دریافتند که هویت اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری بر رفتارهای پرخطر اثر معنیداری دارد. همچنین، هویت اخلاقی برای رابطه مسئولیت پذیری و رفتارهای پرخطر نقش میانجی داشته است.
علیزادگانی و همکاران (1398) پژوهشی با عنوان «شناسایی علل گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر و بررسی تفاوت های جنسیتی» به روش کیفی و مصاحبه نیمهساختار یافته انجام دادهاند. یافتهها در مقوله عوامل فردی شامل لذتجویی، کنجکاوی، کسب هویت، اعتماد به نفس کاذب و قهرمان نمایی و در عوامل وابسته مربوط به بافت و زمینه شامل ارتباط با همسالان، سرگرمی با موبایل، دسترسی آسان و ارزان به مواد، میهمانیهای مختلط، نبود مکان تفریحی و ورزشی، ناآگاهی والدین و محدودیت مالی بوده است.
اسدپور (1395) پژوهشی با عنوان «بررسی میزان شیوع و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز و عوامل مرتبط با آن» را با روش پیمایشی و با حجم نمونه 380 نفر و با ابزار پرسشنامه انجام داده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که گرایش به رفتارهای پرخطر (مصرف سیگار، مصرف فستفودها، مصرف الکل و مصرف داروهای مسکن) در میان دانشجویان در سطح متوسط و شیوع رفتارهای پرخطر در میان آنان در سطح متوسط به پایین میباشد. تفاوت میانگین رفتارهای پرخطر برحسب جنسیت، وضعیت تأهل و رشته تحصیلی معنادار بوده است. همچنین، نتایج نشان داد که همبستگی بین متغیرهای سن، پایبندی به آموزههای دینی، ضریب تحمل افراد، احساس محرومیت نسبی و سبکهای فرزندپروری (سهلگیر یا استبدادی)، با گرایش به رفتارهای پرخطر و شیوع آن، معنادار بوده است، ولی رابطه خطی بین متغیرهای طرد اجتماعی، سبک فرزندپروری منطقی و تصور از خود با گرایش و شیوع رفتارهای پرخطر معنادار نبوده است.
رشید (1394) پژوهشی را با موضوع «شیوع رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان نوجوان تهرانی» به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بین 1280 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران انجام داده است. بر اساس یافتههای این پژوهش به ترتیب رفتارهای پرخطر قلیان، سیگار، رابطه جنسی محافظت نشده، کتککاری در بیرون از منزل و مصرف مشروبات الکلی بیشترین شیوع در میان نوجوانان داشتهاند. همچنین میانگین رفتارهای پرخطر در بین پسران بیشتر از دختران بوده و بر اساس قومیت تفاوت معناداری میان میزان رفتارهای پرخطر دانشآموزان وجود نداشته است. بین عوامل اجتماعی و فردی شامل هیجانخواهی، افسردگی، اعتماد به نفس، اختلالات اضطرابی، روابط خانوادگی، حمایتهای اجتماعی، آگاهی اجتماعی، الگوهای اجتماعی نامناسب، کنترل خانواده، رسانههای جمعی و نظارت اجتماعی و شیوع رفتارهای پرخطر رابطه معنادار برقرار بوده است.
احمدیجم (1391) پژوهشی را با عنوان «پیشبینی رفتارهای پرخطر در زمینه مصرف مواد، رانندگی، خشونت فیزیکی و قانونشکنی، رفتار جنسی و تغذیه و تحرک بر اساس علائم اختلال شخصیت مرزی و سبکهای فرزندپروری در دانشجویان شیراز» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه در بین 460 نفر دانشجوی دختر و پسر به انجام رسانده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، متغیرهای سبکهای فرزندپروری (سهلانگارانه، منطقی و استبدادی) و علائم اختلال شخصیت مرزی (ناامیدی، تکانشگری و علامت تجزیهای/ پارانوئیدی وابسته به استرس) تأثیر معناداری بر همه مولفههای رفتارهای پرخطر غیر از رفتار جنسی پرخطر داشتهاند. در این پژوهش میانگین رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان بر اساس جنسیت از نظر آماری تفاوت معنیدار داشته است.
اسلامی و همکاران (1389) تحقیقی را با موضوع «یک الگوی نظری مبتنی بر نظریه رفتار مشکل برای تبیین رفتارهای پرخطر: تمرکز بر نقش میانجی عوامل روانی، اجتماعی» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه و با نمونه 505 نفر از دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی به انجام رسانده اند. بر اساس یافتههای این پژوهش، عوامل خطر در سطح فردی (افسردگی، عزتنفس ضعیف، شایستگی اجتماعی ضعیف، انتظارات ضعیف)، در سطح خانواده (نظارت ضعیف، حمایت ضعیف و تعارض در خانواده)، در سطح همسالان (حمایت ضعیف، الگوهای خطر، نظارت ضعیف) و در سطح مدرسه (حمایت ضعیف، الگوهای خطر، نظارت ضعیف)، تأثیر معنیداری بر شیوع رفتارهای پرخطر (مصرف قلیان، مشروبات الکلی، سیگار، حشیش و مشتقات تریاک، خشونت، تخریب و دزدی) داشته اند.
از میان پژوهش های خارجی، یافتههای پژوهش شرما[20] و همکاران (2019) با عنوان «تأثیر عوامل حفاظتی بر استرس زندگی و سلامت رفتاری در بین جوانان دارای رفتارهای پرخطر»، پتانسیل عوامل محافظتی را برای تأثیرات فراوان خطر تجمعی بر پیامدهای بهداشت رفتاری در بین جوانان ساکن محلههای پرخطر را برجسته میکند.
تام و همکاران[21] (2016) پژوهش دیگری را با عنوان «تأثیر بیگانگی بر سلامت نوجوانان پرتغالی» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه در بین نمونهای از 3494 نوجوان پرتغالی به انجام رساندهاند. نتایج این پژوهش نشان داد که نوجوانان با میزان بالایی از بیگانگی اجتماعی در معرض خطرات بهداشتی قرار دارند. ارتباط مثبت و معناداری بین ازخودبیگانگی اجتماعی (انزوای اجتماعی، بیمعنایی، بیقدرتی و بیهنجاری) با رفتارهای مخاطرهآمیز سلامتی در بین نوجوانان وجود داشت. بر اساس مدل رگرسیونی، متغیرهای مستقل توانستهاند 29 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند و در این میان، بیشترین تأثیر را متغیر بیهنجاری اجتماعی بر روی رفتارهای مخاطرهآمیز داشته است.
شوآرتز و همکاران[22] (2015) پژوهشی را با عنوان «بررسی هویت در نوجوانان: ارتباط هویت با سلامت روانی و رفتارهای پرخطر» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه به انجام رسانده اند. مطالعه آنان به منظور درک هویت نوجوانان و توسعه هویت آنها با ارائه نمایههای نهفته از وقایع درون فردی و بین فردی، ترکیب هویتی و سردرگمی هویتی صورت گرفته است. در مطالعه آنان نمونهای مشتمل بر 9737 دانشجوی جوان، پرسشنامه ای برای اندازههای هویت، سلامت روان و رفتارهای پرخطر برای سلامت را کامل کردند که چهار نمایه نهفته ظاهر شدند: ترکیبی (سردرگمی پایین، ترکیب بالا)، پراکنده (ترکیب متوسط، سردرگمی بالا)، عالی (ترکیب بالا و سردرگمی بالا) و متوسط (ترکیب متوسط و سردرگمی متوسط). نمایه ترکیبی با بیشترین سطح سلامت و پایینترین سطح نهادینهسازی، بیرونی سازی و ریسکهای سلامتی در رابطه بود. نمایههای عالی و پراکنده نیز با سلامت پایین و نهادینهسازی بالا، بیرونیسازی و رفتارهای پرخطر در رابطه بودند و همچنین نمایه عالی در تمامی پیامدهای منفی بیشترین سطح را به دنبال داشت. نمایه متوسط نیز به صورت متوسط سلامتی، نهادینهسازی، برونیسازی و ریسکهای سلامتی را نمرهگذاری کرده است. نتایج نیز برحسب نقش هویت با گذار موفق به نوجوانی مورد بحث قرار گرفتند.
هماما و رونن–شنهاو[23] (2013) پژوهشی با موضوع «نقش ویژگیهای رشدی، بحرانهای محیطی و منابع شخصی (خود-کنترلی و حمایت اجتماعی)» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه با هدف بررسی رفتارهای خشونتآمیز نوجوانان به انجام رسانده اند. رفتار خشونتآمیز ممکن است به عنوان پیامد رشد طبیعی، از یک سو و نتیجه وقوع بحرانها در زندگی، از سوی دیگر توصیف شود. یافتهها بیانگر آن است که در مورد ویژگیهای جمعیت شناختی مانند سن، میزان وقوع رفتارهای خشونتآمیز در بین نوجوانان به دلیل اعمال فشار از منابع مختلف بیشتر از سایر سنین است. در مورد جنسیت، پسران بیشتر از دختران درگیر رفتارهای خشونتآمیز میشوند. در زمینه عناصر محیطی و خانوادگی، میزان وقوع رفتارهای خشونتآمیز نوجوانان در زمان جنگ و در خانوادههای طلاق گرفته بیشتر است. طلاق، مشکلات اجتماعی و رفتاری متعددی مانند عملکرد تحصیلی ضعیف، سوءمصرف مواد و بزهکاری را موجب میشود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی به عنوان «منبع محیطی» و خود- کنترلی به عنوان «منبع شخصی» در کاهش میزان رفتارهای خشونتآمیز مؤثر است.
سیموئز و ماتوس[24] (2012) در پژوهشی با عنوان «رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای نیازهای خاص: آیا صلاحیتهای اجتماعی و عاطفی با اهمیتاند؟» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه در بین نمونهای با تعداد 494 نفر از نوجوانان پرتغالی بر آن بودند تا دریابند آیا حوادث زندگی و صلاحیتهای اجتماعی و عاطفی بر روی رفتارهای پرخطر تأثیر دارند. نتایج نشان داد که حوادث منفی زندگی (تجربه خشونت و درگیری در خانواده، وجود انحراف در خانواده و وجود همسالان کجرو) و صلاحیتهای اجتماعی و عاطفی (حمایت، اعتماد، همکاری و ارتباط، همدلی، خودآگاهی و خود-کارآمدی) رابطه معناداری با رفتارهای پرخطر داشته است. همچنین، بین حوادث منفی زندگی و رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و نوع رابطه صلاحیتهای اجتماعی و عاطفی منفی و معکوس برآورد شده است.
تحقیقی توسط هیلد[25] (2009) با عنوان «تأثیر انزوای اجتماعی و عاطفی بر بروز رفتارهای پرخطر در میان زنان تزریقی مصرفکننده مواد مخدر در پورتلند» با تکنیک پیمایش و به کارگیری پرسشنامه در بین نمونهای از 102 نفر از زنان بالای 18 سال به انجام رسیده است. نتایج نشان داد که میانگین انزوای اجتماعی و عاطفی و رفتارهای پرخطر بالاتر از حد متوسط برآورد شده است و بیش از نیمی از نمونه مورد مطالعه در برقراری رابطه جنسی از کاندوم استفاده نمیکردند. همچنین همبستگی معنادار و مثبتی بین انزوای اجتماعی و عاطفی و بروز رفتارهای پرخطر (مصرف مواد مخدر، الگوهای تزریق دارو، فعالیت جنسی، استفاده از کاندوم و رابطه جنسی به خاطر مواد مخدر، پول یا هر دو) در بین زنان وجود داشته است.
روانگ کانچاناستر و همکاران (2005) تحقیقی را با عنوان «پیمایش رفتارهای پرخطر جوانان: بانکوک؛ تایلند» با نمونه 2311 نفر از دانشآموزان و به شیوه پیمایش انجام دادهاند. نتایج حاکی از آن است که بین متغیرهای عزتنفس، عملکرد ضعیف، سن، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، اعتیاد والدین، تنش و تضاد خانوادگی و محیط اجتماعی با رفتارهای پرخطر (رانندگی خطرناک، خشونت، خودکشی، مصرف سیگار، مصرف الکل و مصرف مواد مخدر) رابطه معناداری وجود دارد.
در جمع بندی پیشینه های تجربی می توان دریافت که پژوهش های زیادی در زمینه رفتارهای پرخطر در بین گروه های مختلف و شهرهای ایران انجام شده است، اما تا کنون کمتر پژوهشی مربوط به شهر کاشان بوده است. در تحقیقات انجام شده، تمرکز بر تعدادی از رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد، مصرف قلیان، خودکشی، رانندگی خطرناک و غیره بوده، اما در این پژوهش به همه رفتارهای پرخطر پرداخته شده است. همچنین در پژوهشهای انجام شده، موضوع رفتارهای پرخطر بیشتر از جنبه پزشکی و روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته، اما در این پژوهش سعی شده است تا علاوه بر برآورد میزان گرایش به رفتارهای پرخطر، بیشتر نقش عوامل فردگرایانه در گرایش به رفتارهای پرخطر بررسی گردد.
برای تبیین چارچوب نظری پژوهش تمرکز بر «نظریه کنترل اجتماعی» بوده است. تبیین کنترل اجتماعی از بزهکاری، در «نظریه پیوند اجتماعی» تراویس هیرشی[26] در کتاب بسیار مهم «علل بزهکاری» در سال 1969 بیان شده است. وی تصور میکند که همه افراد نقض کننده بالقوه قانون هستند، اما وقتی تحت کنترل قرار میگیرند دچار ترس میشوند؛ زیرا متوجه میشوند که رفتار غیرقانونی به روابط آنها با دوستان، والدین، همسایگان، معلمان و کارفرمایان آسیب میرساند. نظریهپردازان کنترل اجتماعی معتقدند که افراد از هنجارها و قوانین پیروی میکنند، چون کنترلهای مربوط به اجتماع، مانع از ارتکاب جرائم میشوند (آلسماری، 2017: 32). هیرشی علل کجروی را مربوط به فقدان هرگونه کنترل اجتماعی در نظر گرفته و معتقد است افرادی که دارای انسجام و پیوند مستحکمی با جامعه هستند، از قواعد و معیارهای جامعه به بهترین شکل ممکن پیروی مینمایند و افرادی که با هنجارهای جامعه بیگانه هستند، بیشتر به سمت رفتارهای کجروانه گرایش دارند. از نظر هیرشی، افراد در کلیه عناصر جامعه و در نحوه پاسخگویی به قوانین و ارزشهای متعارف اجتماعی متفاوت میباشند. همچنین در بین همه گروههای قومی، مذهبی، نژادی و اجتماعی، افرادی که پیوندشان نسبت به جامعه ضعیفتر است، بیشتر به سمت الگوهای رفتاری پرخطر تمایل دارند. در این دیدگاه، علت اصلی کجرفتاری فقدان کنترل اجتماعی از طرف عاملان رسمی و غیررسمی جامعهپذیری است. فرض اصلی نظریه کنترل اجتماعی این است که افراد در هر موقعیتی خواهان کجرفتاری هستند و اگر نظارتی بر آنها انجام نشود، اقدام به کجرفتاری میکنند (کوزر، 1387: 191). بهطورکلی بر اساس نظریه کنترل اجتماعی، انسجام و پیوندهای ضعیف بین افراد و جامعه زمینه بزهکاری را فراهم میکند، در صورتی که پیوندهای قوی به عنوان موانع مستحکی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی عمل می نمایند (استارک[27]، 1395: 222).
در دیدگاه هیرشی بر مبنای پیوند اجتماعی با افراد منحرف، احتمال انجام و تداوم رفتارها در آینده نیز وجود دارد؛ مانند فرزندانی که نسبت به والدین و دوستان خود احساس صمیمیت بیشتری دارند، به اهداف قانونی و مشروع بیشتر پایبند میباشند. در مقابل، افردی که در مدار پیوندهای اجتماعی قرار نمیگیرند، بیشتر در فعالیتهای غیرقانونی و پرخطر مشارکت میکنند (سیگل، 2008: 229). همچنین افراد بزهکار احتمالا دارای بیشترین افت تحصیلی هستند، کمتر در فعالیتهای مدرسه مشارکت دارند و اغلب به دنبال فرار از مدرسه و ترک تحصیل هستند (ولد[28]، 2001: 28).
در دیدگاه نظریهپردازان کنترل اجتماعی، رفتارهایی مانند مصرف مواد مخدر و سرقت ماشین اغلب پاداش و لذت فوری را برای فرد فراهم میکنند. در نظریه کنترل اجتماعی، تمرکز اصلی بر متخلفان نبوده و اینکه چرا آنها رفتار بزهکارانه را انجام میدهند، مورد سوال قرار نمیگیرد. هیرشی به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا افراد بیشتر به دنبال همنوایی بوده و کمتر قوانین را نقض مینمایند؟ به عبارت دیگر، چرا مردم از قوانین جامعه پیروی میکنند؟
نظریهپردازان ساختارگرا میگویند که پیروی و همراهی با نهادها، دسترسی بیشتری نسبت به فرصتهای قانونی به دنبال دارد. نظریهپردازان انتخاب اجتماعی معتقدند که پیروی از مقررات به خاطر نگرانی از مجازات است. همچنین نظریهپردازان یادگیری توضیح میدهند که پیروی به شیوه پیوند و ارتباط با والدین و همسالان پیرویکننده از قانون حاصل میشود، اما نظریهپردازان کنترل اجتماعی اعتقاد دارند که افراد به دلیل درونی کردن هنجارها و قواعد مربوط به اطاعت از مقررات، از پیوندهای اجتماعی با افراد و دیگر نهادها برخوردار میشوند. از آنجا که آنها به درستی اجتماعی شدهاند، احساس اخلاقی محکمی در آنها ایجاد و باعث میشود که آنها از صدمه زدن به دیگران و نقض هنجارهای اجتماعی رویگردان شوند و این امر مستلزم پیروی از قوانین جامعه است. بنابراین کنش افراد از جمله مشارکت در رفتارهای پرخطر با وابستگی و تعهد آنها به مؤسسات، افراد و فرایندها کنترل میشود. از سوی دیگر، افرادی که به درستی اجتماعی نشدهاند و به دیگران و حتی خودشان قیدوبندی ندارند، در نقض قانون و ارتکاب رفتارهای انحرافی و پرخطر خود را دارای اختیار میدانند (سیگل، 2012: 245 و پارکر و موون، 2015: 76).
هیرشی بر اساس تبعیت از دورکیم، رفتار انحرافی را به خاطر فروپاشی انسجام و پیوند فرد با جامعه میداند (محسنی تبریزی، 1383: 89). بر اساس دیدگاه هیرشی، بین پیوند افراد بزهکار با جامعه، خویشاوندان، خانواده و تعهد و باور آنها به رعایت قوانین و مقررات جامعه از یک جهت و احتمال بزهکاری آنان از جهت دیگر رابطه معکوس وجود دارد. هیرشی عناصر اصلی که باعث پیوند فرد و جامعه میشوند را در این موارد میداند: 1-دلبستگی[29] 2- تعهد[30] 3 مشغولیت[31] 4- عقیده[32] (گیدنز،1392).
دلبستگی: بیانگر وابستگی فرد به اشخاصی است که در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی با آنها در تعامل میباشد. از دیدگاه هیرشی، داشتن علاقه به دیگران، زمینه ایجاد رفاه و احساس مسئولیت بیشتر را فراهم مینماید (سلیمی و داوری، 1387: 392). همچنین، عاملان جامعهپذیری رسمی و غیر رسمی مانند خانواده، گروه همسالان، دانشگاهها و مدارس، اصلیترین سازمانهایی هستند که فرد باید با آنها ارتباط تنگاتنگ برقرار نماید- مهمترین نهاد خانواده است.
تعهد: این مقوله تعهد فرد به همه موقعیتهای زندگی مانند فعالیت شغلی، امورات تحصیلی، اقتصادی و پسانداز ثروت برای آینده را شامل میشود. بنا بر دیدگاه هیرشی، چنانچه افراد به دنبال ارتقای هر یک از موارد یاد شده و مشابه باشند، کمتر به سمت رفتارهای پرخطر که باعث از دست دادن موقعیتهای مثبت آنها میشود، میروند؛ اما اگر پایبندی کمتری به هر یک از موقعیتهای زندگی داشته باشند، رفتارهای پرخطر را جایگزین فعالیتهای مثبت و سازنده خواهند نمود (سیگل و سنا، 1384: 278).
مشارکت: این مقوله مربوط به مشغولیت فرد در هر یک از جایگاههای اجتماعی میباشد؛ هر چه فرد در نقشهای اجتماعی مشارکت بیشتری داشته باشد، کمتر به سمت رفتارهای پرخطر خواهد رفت. در دیدگاه هیرشی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی زمینه ایجاد انواع شیوههای کنترل اجتماعی را فراهم می کند و افرادی که در میدان این ارتباط و مشارکت قرار دارند، نظارتهای پیشگیرانه بیشتری اعمال مینمایند (سلیمی و داوری، 1387: 392).
عقیده: بر مبنای این مقوله کسانی که در یک محیط کاری و زندگی مشابهای قرار دارند، در برخورد با پدیدهها از روشها و مرامهای یکسانی برخوردار میگردند و به همکاری با همنوعان، احترام به حقوق دیگران و پیروی از قانون پایبند میشوند، اما در صورتی که این اعتقادات کمرنگ باشد، احتمال مشارکت افراد در رفتارهای ضداجتماعی بیشتر میشود.
مدل نظری پژوهش
شکل 1: مدل نظری پژوهش
فرضیه های پژوهش
- بین جنسیت و گرایش به رفتارهای پرخطر تفاوت وجود دارد.
- بین تمایلات لذتجویانه و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد.
- بین احساس تنهایی و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد.
- بین داغ شکست و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد.
- بین احساس تنهایی ناشی از شکست و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد.
روش شناسی پژوهش
این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. پیمایش در نظر دواس، یک روش خاص تحلیل و جمعآوری اطلاعات است (دواس[33]، 1381: 13). اگر پیمایش بهدرستی انجام شود، دانش سودمندی در اختیار پژوهشگر میگذارد. اطلاعاتی که با پیمایش کسب میشود کمتر حاوی جزئیات است، اما میشود تقریباً مطمئن بود که با حوزه وسیعی تطبیق دارند. جامعه آماری پژوهش را جوانان شهر کاشان تشکیل می دادند که تعداد 552 نفر به روش نمونهگیری احتمالی متناسب با اندازه[34] (حجم) به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند. پرسشنامه مربوط به احساس تنهایی ناشی از شکست و تمایلات لذتجویانه بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته و رفتارهای پرخطر بر اساس مقیاس مطالعه ملی پیمایش رفتارهای پرخطر جوانان آمریکایی([35]YRBS) در سال 2019 بود که بر اساس فرهنگ و ساختار جامعه مورد مطالعه، تعدیل و بومیسازی آنها در 45 گویه (رفتار رانندگی پرخطر، رفتارهای ضداجتماعی، فضای مجازی، سلامت و تحرک، تغذیه، رابطه جنسی محافظت نشده، خودکشی و افکار خودکشی، سیگار و قلیان، مواد مخدر و مشروبات) انجام شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس دیدگاه افراد متخصص صورت گرفت و برای ارزیابی پایایی، از تکنیک آلفای کرونباخ[36] استفاده گردید که آلفای محاسبه شده، 775/0 و در حد مطلوب و مورد نظر می باشد. بعد از استخراج دادههای جمعآوریشده، نتایج بر اساس سطح سنجش و تحلیلهای مورد نیاز با کمک نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. در ادامه برای تحلیل استنباطی، سنجش و آزمون ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از روشهای آماری همبستگی پیرسون و آزمونهای T مقایسه زوجی استفاده گردید.
یافته های پژوهش
در این بخش یافتههای پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه میگردد.
الف: یافتههای توصیفی
ابتدا تحلیل توصیفی گرایش به رفتارهای پر خطر ارائه شده است. برای پی بردن به میزان گرایش به رفتارهای پرخطر شامل استفاده از سیگار، قلیان، مشروبات الکلی، مواد مخدر، خودکشی و افکار خودکشی، رفتار پرخطر جنسی، رانندگی پرخطر، رفتارهای ضداجتماعی (خشونت، سرقت و غیره)، عادات غذایی ناسالم و عدم تحرک بدنی، از طیف لیکرت در سه سطح بالا، متوسط و پایین استفاده شده است.
جدول 1: توصیف متغیر وابسته رفتارهای پرخطر
درصد |
فراوانی |
سطح |
متغیر |
7/29 |
164 |
پایین |
رفتارهای پرخطر |
4/52 |
289 |
متوسط |
|
9/17 |
99 |
بالا |
|
100 |
552 |
جمع |
نتایج جدول 1 نشان میدهد میزان ارتکاب رفتارهای پرخطر در میان 7/29 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، 4/52 درصد در حد متوسط و در بین 9/17 درصد در حد بالا بوده است؛ یعنی در بین 70 درصد از پاسخگویان مواردی از گرایش به هر یک از رفتارهای پرخطر وجود داشته است.
با توجه به گستردگی متغیر احساس تنهایی ناشی از شکست، سوالات مربوط به احساس تنهایی ناشی از شکست از طریق تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. در جدول زیر، مقدار 704/0KMO = و نیز مقدار آزمون کرویت بارتلت با سطح معنیداری 000/0 =Sig برای انجام تحلیل عاملی مطلوب است. بر اساس تحلیل عاملی انجام شده، این متغیر دارای دو بعد احساس تنهایی و داغ شکست است.
جدول 2: مقدار شاخص بسندگی نمونهگیری و آزمون بارتلت
اندازهگیری کفایت نمونه گیری کایسر-مایر-اولکین |
704/0 |
|
|
مقدار آزمون کرویت بارتلت |
508/1104 |
درجه آزادی |
15 |
|
سطح معنیداری
|
000/0 |
درجدول زیر عاملها و بارهای عاملی مرتبط با هریک از آنها آمده است:
جدول 3: تحلیل عاملی احساس تنهایی ناشی از شکست
عاملها |
سوالات |
|
داغ شکست |
احساس تنهایی |
|
043/0 |
911/0 |
به خاطر افسردگی گرایشم به مصرف مشروبات و مواد مخدر بیشتر شده است. |
110/0- |
815/0 |
بعد از رفتن و جدایی دوست (پسرم/دخترم) احساس تنهایی شدیدی میکنم. |
222/0 |
802/0 |
به خاطر احساس افسردگی گرایشم به مصرف سیگار و قلیان بیشتر شده است. |
798/0 |
062/0- |
تجربه حوادث تلخ در زندگی آزارم میدهد. |
797/0 |
219/0 |
احساس میکنم سطح اعتماد به نفسم پایین آمده است. |
794/0 |
243/0 |
موقعیتهایی پیش آمده که احساس تحقیرشدگی کردهام. |
جدول 4: توزیع پراکندگی متغیر احساس تنهایی ناشی از شکست
طبقات |
دامنه تغییرات |
ماکزیمم |
مینیمم |
انحراف معیار |
میانگین |
متغیر |
|||||
دسته بالا |
دسته متوسط |
دسته پایین |
|||||||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
||||||
7/16 |
92 |
4/40 |
223 |
9/42 |
237 |
15 |
18 |
3 |
93/3 |
59/9 |
داغ شکست |
2/4 |
23 |
12 |
66 |
9/83 |
463 |
15 |
18 |
3 |
59/3 |
07/5 |
احساس تنهایی |
12 |
66 |
8/20 |
115 |
2/67 |
371 |
30 |
36 |
6 |
09/6 |
67/14 |
احساس تنهایی ناشی از شکست |
نتایج جدول 4 نشان میدهد میانگین نمرات داغ شکست با انحراف معیار 93/3، برابر با 59/9 است، حد پایین نمرات 3، حد بالای آن 18 و دامنه تغییرات 15 میباشد. همچنین، میزان داغ شکست در میان 9/42 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، در بین 4/40 درصد در حد متوسط و در بین 7/16 درصد در حد بالا به دست آمده است.
همچنین، میانگین نمرات احساس تنهایی با انحراف معیار 59/3، برابر با 07/5 است، حد پایین نمرات 3، حد بالای آن 18 و دامنه تغییرات 15 میباشد. همچنین، میزان احساس تنهایی در میان 9/83 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، در بین 12 درصد در حد متوسط و در بین 2/4 درصد در حد بالا به دست آمده است.
همچنین نتایج جدول بالا نشان میدهد میانگین نمرات احساس تنهایی ناشی از شکست با انحراف معیار 09/6، برابر با 67/14 است، حد پایین نمرات 6، حد بالای آن 36 و دامنه تغییرات 30 میباشد. همچنین، میزان احساس تنهایی ناشی از شکست در میان 2/67 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، در بین 8/20 درصد در حد متوسط و در بین 12 درصد در حد بالا به دست آمده است.
تمایلات لذتجویانه: میل به لذت طلبی از امیال اساسی انسانهاست. در این پژوهش منظور از تمایلات لذتجویانه به احساسی مربوط میشود که پس از ارتکاب رفتارهای پرخطر به افراد منتقل میگردد.
جدول 5: توزیع پراکندگی متغیر تمایلات لذتجویانه
طبقات |
دامنه تغییرات |
ماکزیمم |
مینیمم |
انحراف معیار |
میانگین |
متغیر |
|||||
دسته بالا |
دسته متوسط |
دسته پایین |
|||||||||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
||||||
1/5 |
28 |
6/11 |
64 |
3/83 |
460 |
14 |
19 |
5 |
5/4 |
48/6 |
تمایلات لذتجویانه |
نتایج جدول 5 نشان میدهد میانگین نمرات تمایلات لذتجویانه با انحراف معیار 5/4 برابر با 48/6 است، حد پایین نمرات 5، حد بالای آن 19 و دامنه تغییرات 14 میباشد. همچنین، میزان تمایلات لذتجویانه در میان 3/83 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، در بین 6/11 درصد در حد متوسط و در بین 1/5 درصد در حد بالا به دست آمده است.
ب: یافتههای استنباطی
جدول 6: آزمون تفاوت میانگین شیوع رفتارهای پرخطر بر اساس جنسیت پاسخگویان
سطح معنیداری (Sig) |
درجه آزادی |
مقدار t |
اختلاف میانگین |
میانگین |
فراوانی |
جنسیت |
متغیر |
000/0 |
9908/496 |
271/5 |
83580/5 |
86/88 |
273 |
مرد |
رفتارهای پرخطر |
02/83 |
279 |
زن |
بر اساس نتایج جدول بالا، میانگین شیوع رفتارهای پرخطر در بین مردان (86/88) و بیشتر از میانگین شیوع این رفتارها در بین زنان با (02/83) است. همچنین تفاوت میانگین به دست آمده (84/5) برای دو گروه پاسخگویان مرد و زن بر مبنای مقدار معنیداری حاصل شده 000/0sig = ، از لحاظ آماری معنادار است.
برای سنجش همبستگی بین متغیرهای متغیرهای مستقل با بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
جدول 7: آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل و رفتارهای پرخطر
متغیر |
رفتار پرخطر |
احساس تنهایی |
558/0r = 000/0sig = 552N = |
داغ شکست |
129/0r = 000/0sig = 552N = |
احساس تنهایی ناشی از شکست |
413/0r = 000/0sig = 552N = |
تمایلات لذتجویانه |
483/0r = 000/0sig = 552N = |
با توجه به جدول بالا و مقدارr و همچنین سطح معنیداری آزمون که کمتر از 05/0 شده است، پس فرض ما () در سطح 95/0 اطمینان تایید میشود؛ یعنی بین احساس تنهایی با (000/0 =sig) و ( 558/0r = )، داغ شکست با (000/0 =sig) و (129/0 r =)، احساس تنهایی ناشی از شکست با (000/0 =sig) و (413/0 r =) و شیوع رفتارهای پرخطر رابطه وجود داشته است. نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم میباشد؛ بدین معنی که هرچه میزان احساس تنهایی ناشی از شکست و فروپاشی فردی در موقعیتهای مختلف زندگی افزایش یابد، میزان رفتارهای پرخطر نیز افزایش پیدا می کند. همچنین، بین تمایلات لذتجویانه با (000/0 =sig) و (483/0 r =) و شیوع رفتارهای پرخطر نیز رابطه مثبت و مستقیم وجود داشته است؛ بدین معنی که هرچه در جامعه مورد مطالعه، افراد به دنبال ارضای تمایلات لذتجویانه خود باشند، میزان گرایش آنها به رفتارهای پرخطر نیز افزایش مییابد.
بحث و نتیجه گیری
تمایل به رفتارهای پرخطر، یکی از آسیب های اجتماعی است. هر پدیده اجتماعی با آن که در بستر و مناسبات اجتماعی شکل میگیرد و برآیند شرایط اجتماعی و محیط پیرامونی خود می باشد، اما نقش آگاهی و کنش عاملان در این فراگرد اساسی است. مصرف سیگار، مشروبات الکلی، مصرف گل و مواد مخدر، رفتار جنسی محافظت نشده، مصرف قلیان، رانندگی پرخطر و رفتارهای ضداجتماعی (خشونت و درگیری، سرقت، خرید و فروش مواد و غیره) از جمله موارد رفتارهای پرخطر در نمونه مورد مطالعه بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، میزان ارتکاب کلی رفتارهای پرخطر در بین 30 درصد از نمونه مورد مطالعه در حد پایین، در بین 52 درصد در حد متوسط و در بین 18 درصد در حد بالا برآورد گردیده است. پس در حالت کلی گرایش به رفتارهای پرخطر در بین جوانان کاشانی در حد متوسط بوده است. در زمینه جنسیت و رفتارهای پرخطر نتایج حاصلشده بیانگر شیوع بیشتر رفتارهای پرخطر در بین مردان با میانگین (86/88) و بیشتر از میانگین شیوع این رفتارها در بین زنان با میانگین (02/83) میباشد.
همبستگی بین متغیر احساس تنهایی با مؤلفههای رفتارهای پرخطر در سطح اطمینان 99 درصد تایید گردیده و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم است؛ بدین معنی که هرچه احساس تنهایی در افراد افزایش یابد، زمینه گرایش به رفتارهای پرخطر نیز زیاد می شود. معمولاً در جامعهای که سازمانیافتگی آن در سطوح مختلف دچار فرسایش شده باشد، شکست افراد در حوزههای مختلف اقتصادی، تحصیلی، شغلی، زندگی و غیره امری رایج است. یکی از پیامدهای حتمی پس از شکست افراد در موقعیتهای مختلف، حس تنهایی و نگرانی و فروپاشی فرد میباشد و از آنجایی که چنین افرادی توان تصمیمگیری درست ندارند و از طرفی در یک محیط نابسامان شرایط انجام رفتارهای پرخطر فراهم است، بنابراین افراد- بر اساس باورهای نادرست- مکانیسمی را انتخاب میکنند که التیامبخش دردهای ناشی از داغ شکست شان باشد و عملاً وارد چرخهای میشوند که روز به روز بر میزان ارتکاب رفتارهای پرخطر آنها افزوده میشود. تایید این فرضیه با نتایج پژوهشهای خارجی شرما و همکاران (2019)، شوآرتز و همکاران (2015)، هماما و رونن – شنهاو (2013) و سیموئز و ماتوس (2012) و پژوهشهای داخلی بهرامی و همکاران (1399)، علیزادگانی و همکاران (1398)، رشید (1394) و اسلامی و همکاران (1389) که در بخش پیشینه تجربی به آنها اشاره گردید، همراستا و منطبق میباشد. بنابراین شکستهای پیدرپی زندگی و احساس تنهایی، زمینه فروپاشی فرد و گرایش به رفتارهای پرخطر را افزایش میدهد. همچنین همبستگی بین متغیر تمایلات لذتجویانه با مؤلفههای رفتارهای پرخطر در سطح اطمینان 99 درصد تاییدگردیده و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم است؛ بدین معنی که هرچه تمایلات لذتجویانه افزایش یابد، میزان گرایش به رفتارهای پرخطر نیز افزایش پیدا می کند. از آنجا که شروع انجام رفتارهای پرخطر در سنین نوجوانی است که در این سنین کنجکاوی، هیجانطلبی، ریسکپذیری و لذتجویی بر کنشهای منطقی و عقلانی غلبه دارد، بنابراین افراد در دام رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی گرفتار میشوند. تایید این فرضیه با نتایج پژوهشهای خارجی هماما و رونن – شنهاو (2013) و سیموئز و ماتوس (2012) و پژوهشهای داخلی بهرامی و همکاران (1399)، علیزادگانی و همکاران (1398) و رشید (1394) که در بخش پیشینه تجربی به آنها اشاره گردید، همراستا و منطبق میباشد. بنابراین زمانی که افراد از نظر شخصیتی دچار فروپاشی و غرق در تمایلات لذتجویانه شوند، به سمت رفتارهای پرخطر، جهت برآورده نمودن خواستههای خود متمایل میگردند.
می توان گفت که تغییرات ارزشی در رفتارها و هنجارهای افراد بهخصوص نوجوانان و جوانان صورت گرفته و این حرکت در مسیر مظاهر و ارزشهای مدرنیته باعث تغییر و جابجایی سبک زندگی سلامتمحور- که درگذشته حاکم بود- به سبک زندگی مبتنی بر لذت طلبی و خوشگذرانی آمیخته با رفتارهای پرخطر گشته است؛ بدین معنا، افراد زمانی به سمت رفتارهای پرخطر متمایل میشوند که جامعه از حالت تعادل خارج گشته و بهنوعی عدم تعادل در خرده نظامهای آن نمودار میگردد. درنتیجه، همزمان با کاهش کارکرد و نقشآفرینی خانواده و سایر عاملان اصلی جامعهپذیری، جامعه شاهد گسترش رفتارهای پرخطر و بازتولید آن در نسلهای بعدی خواهد بود؛ یعنی اگر روند تحولات اجتماعی به همین روش ادامه داشته باشد، قطعا علاوه بر مشاهده بیشتر رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان و جوانان، شاهد رفتارهای پرخطر نوظهور و جدیدتری در عرصه اجتماع در آینده خواهیم بود. از آنجا که در محیط مورد مطالعه، تنوع خرده فرهنگی وجود داشته و هر یک از آنها بدون پیوند با کلیت اجتماع رفتار می کنند، این شیوه رفتارها زمینه بینظمی را در بعد عینی (انجام رفتارهای پرخطر) و در بعد ذهنی (احساس ضعف کنترل اجتماعی) فراهم می نماید که برآیند این دو فرآیند القای یک جامعه رو به زوال و بیسازمان است.
با توجه به تایید فرضیه های پژوهش در زمینه احساس تنهایی ناشی از شکست و گرایش به رفتارهای پرخطر، پیشنهاد میگردد در صورت مواجهه جوانان با این پدیده، خانوادهها پشتوانه مستحکمی برای فرزندان خود باشند. بی تردید، در صورت حمایت اطرافیان، افراد شکست خورده در امورات مختلف زندگی میتوانند خود را بازیابی و آماده زندگی نمایند.
بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، ضرورت ایفای نقش آسیب شناس و مددکار اجتماعی در سطح خرد (فردی)، میانه (خانواده و نهادها) و کلان (تصمیم گیری و برنامه ریزی های کلان راهبردی) برجسته و بیبدیل می باشد.
منابع
- احمدی جم، لیلا. (1391). «پیشبینی رفتارهای پرخطر در زمینه رانندگی، خشونت فیزیکی و قانون شکنی، مصرف مواد، رفتار جنسی و تغذیه و تحرک بر اساس علائم اختلال شخصیت مرزی و شیوههای فرزندپروری در دانشجویان شهر شیراز». پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.
- استارک، رادنی. (1395). جامعهشناسی استارک. نسرین طباطبایی و محمد پورجعفری. تهران: نشر ثالث
- اسدپور، خدیجه. (1395). «بررسی میزان شیوع و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز و عوامل مرتبط با آن». پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه تبریز، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، گروه علوم اجتماعی.
- اسلامی، احمدعلی؛ غفرانیپور، فضلالله؛ غباری بناب، باقر؛ شجاعیزاده، داود؛ امین شکروی، فرخنده و قاضی طباطبایی، محمود. (1389). «یک الگوی نظری مبتنی بر نظریه رفتار مشکل برای تبیین رفتارهای مشکل: تمرکز بر نقش میانجی عوامل روانی، اجتماعی». فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی. دوره جدید، شماره 22، صص59-81.
- بهرامی و همکاران. (1399). «تدوین مدل علی رفتارهای پرخطر براساس سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری با نقش میانجی هویت اخلاقی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه)». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. شماره 49، صص 53-72.
- دواس، دی. ای. (1381). پیمایش در تحقیقات اجتماعی. هوشنگ نایبی. چاپ اول، تهران: نشر نی
- رشید، خسرو. (1394). «رفتارهای پرخطر در بین دانشآموزان نوجوان دختر و پسر شهر تهران». فصلنامه رفاه اجتماعی. سال 15، شماره 57، صص 31-56.
- سلیمی، علی و داوری، محمد. (1387). جامعهشناسی کجروی. تهران: انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
- سیگل، لاری و سنا، جوزف. (1384). بزهکاری نوجوانان. علیاکبر تاج مزینانی و فرامرز ککولی دزفولی. تهران: انتشارات سازمان ملی جوانان
- کوزر، لوئیس. (1387). زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناختی. محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی فرهنگی
- علیزادگانی، فاطمه؛ اخوان تفتی، مهناز و کدخدایی، محبوبه السادات. (1398). «شناسایی علل گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر و بررسی تفاوت های جنسیتی: یک مطالعه کیفی». تحقیقات کیفی در علوم سلامت. شماره 8، صص 86-97..
- محسنی تبریزی، علیرضا. (1383). وندالیسم. تهران: نشر آن
- موسوی، فریبا؛ سجادی، حمیرا؛ رفیعی، حسن و فیضی، آوات. (1387). «برخی عوامل خانوادگی مرتبط با اقدام به خودکشی». فصلنامه رفاه اجتماعی. سال 7، شماره 27، صص53-72.
- ولد، جرج؛ برنارد، توماس و اسنیپس، جفری. (1380). جرمشناسی نظری (گذر بر نظریههای جرمشناسی). علی شجاعی. تهران: نشر سمت
- Adamczyk, A. (2005). Religious Contexts and Adolescents' Risky Behaviors. The Pennsylvania State University.
- Alshammari A. A. (2017). The Role of Socioeconomic Status, Strain, Parental, and Peer Influence on Delinquency among African-American Youth: Howard University.
- Batista-Foguet, J. M. (2008). Juvenile delinquency: Analysis of risk and protective factors using quantitative and qualitative methods.
- Brazill-Murray, C. M. (2018). Adolescent perceptions of addiction: a mixed-methods exploration of Instagram hashtags and adolescent interviews.
- Beirne, P., J. W. Messerschmidt. (2011). Criminology: A Sociological Oxford: Oxford University Press.
- Bonino, S., Cattelino, E., Ciairano, S. (2005). Adolescents and Risk: Behavior, Functions and Protective Factors. New York: Springer Publications.
- Hilde, A. (2009), The impact of social and emotional isolation on risk behaviors among women injection drug users in Portland, Dissertation of Master of Public Health, Department of Public Health & Preventive Medicine and the Oregon Health & Science University, School of Medicine.
- Gusman, M., & Bosch, R. K. (2007). High Risk Behaviors among Youth. Neb Guide (Published by University of Nebraska-Lncoln Extension. Institute Agriculture & Natural Resources)
- Hamama, L., A. Ronen-Shenhav. (2013). “The Role of Developmental Features, Environmental Crises, and Personal Resources (Self-Control and Social Support) in Adolescents’ Aggressive Behavior.” Aggression and Violent Behavior, Vol. 18, pp. 26-31.
- Nagle, M. (2019). Examining Effects of Parental Sexual Abuse on Female Juvenile Delinquency Using a Social Developmental Perspective.
- Rensburg, C., & Surujlal, J. (2013). “Gender differences related to the health and lifestyle patterns of university students”. Health SA Gesondheid (Online), 18(1),1-8.
- Richter, M. (2010). Risk Behavior in Adolescence Patterns, Determinants and Consequences. Springer Science & Business Media.
- Ruangkanchanasetr, S., Plitponkarnpim, A., Hetrakul, P., & Kongsakon, R. (2005). “Youth risk behavior survey: Bangkok, Thailand”. Journal of Adolescent Health, 36(3), 227-235.
- Schroeder, R. (2015). “Social Bonding and Crime”. In K. M. Beaver, C. Barnes, and B. B. Boutwell (Eds.). The Nurture versus Biosocial Debate in Criminology: On the Origins of Criminal Behavior and Criminality (pp. 218-235). California: Sage Publications, Inc.
- Sharma, S., Mustanski, B., Dick, D., Bolland, J., & Kertes, D. A. (2019). “Protective Factors Buffer Life Stress and Behavioral Health Outcomes among High-Risk Youth”. Journal of abnormal child psychology, 1-13.
- Siegel, L. J. (2008). Criminology: Theories, Patterns and Typologies. Wadsworth Publishing
- Siegel, D. J. (2015). Brainstorm: The power and purpose of the teenage brain. New York, NY: Penguin Publishing Group.
- Simoes, C., Matos, M. (2012). “Risk Behaviors in Adolescents with Special Needs: Are Social and Emotional Competences Important?” Procedia- Social and Behavioral Sciences, 69, pp: 2219-2227.
- Slusky, R.I. (2004). “Pecreasing High- risk Behavior in Teens/A theatre program empowers student to reach out to their peers”. Journal of Addictive Behaviors, 19(1), 9-48.
- Tome, G., Matos, M, G, D., Camacho, I., Celeste Simoes, C., Gomes, P. (2016). “Impact of Alienation on Portuguese Adolescents’ Well-being”. Journal of Psychology & Psychotherapy, 6(5), pp: 1-9.
- Tu, X, C., Lou, E., Gao, N., Li, L., S. Zabin. (2012). “The Relationship between Sexual Behavior and Nonsexual Risk Behaviors among Unmarried Youth in Three Asian Cities”. Journal of Adolescent Health, 4(50), pp: 75-82.