نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان(*نویسنده مسئول)، دکتری جامعه‌شناسی

2 مدرس دانشگاه

چکیده

شیوع بیماری کووید-19 در سراسر جهان، تغییرات عمده‌ای در زندگی روزمره‌ی تمامی افرد دنیا به وجود آورده است. لذا پژوهش حاضر تلاش می کند تا عواطف جوانان را در برهه اول وقوع پاندمی کرونا مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش مطابق با روش پدیدارشناسی و زمینه تحقیق از مصاحبه عمیق استفاده گردید. بدین ترتیب از بین جوانان سیستان و بلوچستان با روش نمونه‌گیری هدفمند 41 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است؛ و یافته‌ها در دو مضمون اصلی، 9 مضمون فرعی و 64 مضمون اولیه طبقه‌بندی شدند. مضمون اصلی سرایت عاطفی در جوانان نشان می‌دهد سرایت سریع این بیماری و پیامدهای تلخ آن، باعث پیوستگی احساسی در بین گروه‌های مختلف اجتماعی، فراگیری زیست غم‌انگیز در جامعه و حتی بروز عاطفه جهانی شده است. مضمون اصلی دیگر عدم امنیت احساسی در جوانان از مضامین فرعی، ترس و اضطراب از سرایت و عدم درمان بیماری در جامعه ریسک پذیر، ناامیدی فزاینده، احساس بلاتکلیفی و خستگی عاطفی ناشی از قرنطینه و پیشروی کرونا تشکیل شده است. براساس نتایج پژوهش، جوانان این استان همراه با مشکلات ناشی از اپیدمی کرونا عواطف منفی متفاوت و متداومی نظیر غم، ترس، ناامیدی، بلاتکلیفی و خشم را تجربه نمودند که برای آنها زیست جهان عاطفی ایستا و سختی را فراهم ساخته است. از طرفی دیگر احساسات همدردانه و سرایت عاطفی منفی نیز موجب رکود و تخریب احساسی بیشتر جوانان شده است که توجه به نیازهای جوانان و انتقال هنجارهای عاطفی مثبت برای بهبود احساسی آنها مفید به نظر می‌رسد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Lived Emotions of Youth in the Covid-19 Pandemic: A Phenomenological Study in Sistan and Baluchestan

نویسندگان [English]

  • Elham Shirdel 1
  • Maryam Mohammadi 2
  • Fateme Hami Kargar 2

1 Assistant Professor, Department of Social Science, Faculty of literature and Humanities, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan

2 Teacher of university

چکیده [English]

The worldwide outbreak of Covid-19 creates significant changes in people's daily lives all over the world. Therefore, the present study can examine the feelings of young people at this point in history (Covid-19). This study used in-depth and semi-standard interviews according to the phenomenological method and context of research. Thus, among the youth of Sistan and Baluchestan, 41 people have been selected and studied by purposive sampling method; Findings were categorized into two main themes, nine sub-themes, and 64 Primary themes. The central theme of emotional transmission in young people shows that the Rapid spread of the disease and its bitter consequences have caused emotional continuity between different social groups, The epidemic of sad life in society, and even global emotion. Another central theme of emotional insecurity in young people consists of the sub-themes, fear, anxiety about the spread and lack of treatment of the disease in the high-risk society, growing frustration, uncertainty, and emotional fatigue resulting from lockdown and corona progression. According to the research results, the youth of this province, along with the problems caused by the Corona epidemic, experienced different and continuous negative emotions such as sadness, fear, despair, indecision, and anger, which provided them with a static and complex emotional life-world. On the other hand, sympathetic feelings and emotional contagion have caused more emotional stagnation and destruction of young people, which seems helpful to pay attention to the needs of young people and the transfer of positive emotional norms to improve their emotions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Covid -19
  • Emotions
  • Youth
  • phenomenology

عواطف زیسته جوانان در پاندمی کووید- 19: یک مطالعه پدیدارشناختی در سیستان و بلوچستان

الهام شیردل[1]

 مریم محمدی[2]

 فاطمه حامی کارگر[3]

10.22034/SSYS.2022.1978.2403

تاریخ دریافت مقاله: 31/5/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:17/7/1400

 

مقدمه

جوانی، یکی از مهم­ترین مراحل زندگی فرد در طول حیاتش می­باشد؛ چنان که عواطف، تجربیات ذهنی و باورها، همچنین کنش و واکنش­های احساسی یک جوان می تواند سرنوشت و مسیر زندگی او را تغییر و یا تحت تأثیر قرار دهد. عواطف اجتماعی، یک سازه اجتماعی است که طیف وسیعی از احساسات اجتماعی مثبت و منفی نظیر شادی و غم، غرور و شرم و تنفر و عشق را در برمی­گیرد. عاطفه اجتماعی، فرایندی است که در آن کنشگران یا بازیگران،‌ موقعیت­های واقعی یا تخیلی جامعه را ارزیابی می نمایند و به آنها واکنش نشان می­دهند(تام[4]،2006: 16). در حقیقت، دنیای تجربی از طریق آگاهی(شعور و ذهن) واقعیت می­یابد(ایمان، 1388: 153). درک احساساتی منفی مثل ناراحتی، غم و استرس در جوانان منجر به بروز مشکلاتی مانند افسردگی، درگیری اقتصادی، عدم تمایل به ادامه­ تحصیل، انحرافات اجتماعی، ناامیدی و عدم تمایل به تشکیل زندگی مشترک و در سطح کلان منجر به فرار مغزها، شورش و انقلاب در یک جامعه می­شود و به همین نحو، احساس ترس اجتماعی منجر به بروز مشکلاتی نظیر عدم احساس امنیت روانی و اجتماعی، نارضایتی شغلی و کاهش سطح کیفیت زندگی  می­گردد(گایررو[5]، 2006). با توجه به نقش مهمی که عواطف اجتماعی بر سطوح خرد و کلان دارد، می توان احتمال داد که مسائل اجتماعی مانند خشونت، درگیری، اعتیاد و خودکشی در بین جوانان ناشی از تجربه زیسته عواطف اجتماعی منفی است(تاگنی[6]، 2002) که در پیشرفت و یا عقب ماندگی یک جامعه می تواند نقش مهمی داشته باشد.

تجربه زیسته جوانان باید به گونه­ای باشد که شور و نشاط جوانی در رفتارشان پدیدار شود، چراکه زندگی اجتماعی سرشار از احساسات می­باشد و احساسات به شکل دادن همبستگی اجتماعی کمک می­کند(توماس[7]،2009: 310). پاندمی کرونا، بافت احساسی و عاطفی متفاوتی برای جوانان استان سیستان و بلوچستان ناشی از قرنطینه، طولانی­شدن قرنطینه­ها، ممنوعیت­های رفت و آمدی و افزایش بیماری و مرگ و میر پدید آورده است. استان سیستان و بلوچستان جمعیت وسیعی از جوانان را در بر دارد که این گروه با مشکلات بسیاری نظیر بیکاری، فقر، فشار اجتماعی، فقدان امکانات آموزشی، رفاهی و ارتباطی و ... در منطقه محروم دسته و پنجه نرم می­کنند. قرنطینه­خانگی برای بسیاری از مردم به ویژه جوانان  خسته­کننده و رخوت­بار بود و ماندن در خانه و کاهش تعاملات اجتماعی، به جوانان فشار روانی و عاطفی زیادی وارد ساخته است. مطالعه احساسات، به درک و فهم جوانان از زندگی اجتماعی و برداشت ذهنی آن­ها از موقعیت­ها و کنش­های آنها کمک قابل توجهی می­کند.

بر این اساس، مطالعه تجربه زیسته عاطفه اجتماعی و کنش­های احساسی جوانان در دوره­ حاضر که تمامی دنیا با ویروسی به نام کووید 19 در حال جنگ است و در مدتی کمتر از دو ماه گسترش پیدا کرده و موجب خسارات جانی و مالی شده است، بسیار مهم می­باشد. این ویروس جان هزاران نفر را در سراسر دنیا گرفته و باعث بروز احساسات و کنش­های منفی مثل استرس و اضطراب و ترس در بین آحاد مردم به خصوص جوانان شده است.

سیاست­هایی چون قرنطینه مراکز شهری و فاصله­گذاری اجتماعی و یا توصیه­هایی چون «در خانه ماندن» سبب شده تا چرخه­ زندگی روزمره­ افراد تغییر کند و تجربه زیسته متفاوتی درک شود. به موازات این دگرگونی، باورها، ذهنیات، احساسات و عواطف افراد به وبژه جوانان نیز دچار تغییرات عمده­ای شده است. ممنوع شدن اجتماعات عمومی(باشگاه،کافی شاپ و بازار و ...)، تعطیلی مدارس و ادارات، منع رفتن به سفر و گردش­های محلی، پارک، پرهیز از حمل و نقل عمومی، همه­ این موارد به تنهایی و یا در کنار هم پیامدهای اجتماعی و احساسی قابل توجهی به دنبال داشته  و همچنان خواهد داشت و سبب می شود تا افسردگی، اضطراب و خودانزوایی در بین جوانان و دیگر افراد زیاد شود؛ چراکه افراد در زندگی اجتماعی از طریق مجموعه­ای از ساختارهای برگرفته از دانش عامه به طراحی و تدوین زندگی روزمره می­پردازند(ایمان، 1388: 153).

بررسی نتایج تحقیقات متعدد بر روی بیماران مبتلا به کووید- 19 در کشور چین طی دوره انتشار بیماری، برخی از این اختلالات روانشناختی از جمله: اضطراب، ترس، افسردگی، تغییرات هیجانی، بی­خوابی و اختلال استرس پس از سانحه با درصد شیوع بالا را نشان داده است. اختلال استرس بعد از سانحه، یک مشکل روانشناختی مرتبط با استرس است و در افرادی که وضعیت تهدیدکننده زندگی را تجربه می­کنند پدیدار می­شود. بر اساس بررسی­های انجام شده، بیماران کووید -19 دارای ظرفیت تحمل روانشناختی پایینی هستند و با توجه به وضعیت فعلی بیماری در جهان، این افراد به شدت در معرض بروز اختلالات روانشناختی مانند اضطراب، ترس، افسردگی و همچنین افکار منفی قرار دارند(شهیاد و محمدی، 1399: 186).

همچنین بیماری همه­گیر کووید- 19 منجر شد تا افراد به مدت طولانی در معرض استرس قرار گیرند. بر همین اساس محققان در جهت حمایت روانشناختی از جمعیت جهانی می­کوشند تا ناراحتی اجتماعی افراد را بسنجند. از طرف دیگر، اقدامات امنیتی که به دلیل مدیریت همه­گیری این بیماری اتخاذ شد، عواقب مختلفی برای افراد داشت؛ به طوری که افرادی که ذهنیت و تجربیات منفی نسبت به این بیماری دارند بیشتر از سایرین در معرض خطر اضطراب، افسردگی و استرس پس از سانحه می­باشند، چراکه مردم خالقان فعال دنیای خود هستند و آگاهانه در دانش و تجربیات روزانه با آن ارتباط دارند(ایمان، 1388: 153). بر اساس ارزیابی­های روانشناختی توسط محققان، پیامدهای اجتماعی این همه­گیری بیشتر بر روی جمعیت کودکان و جوانان(دانشجویان) می­باشد. بعضی از عوامل مربوط به بیماری کووید-19 که بیشترین تأثیر را روی جمعیت مردم گذاشته، عبارت اند از: جدایی از عزیزان، از دست دادن آزادی، عدم اطمینان نسبت به پیشرفت بیماری و احساس درماندگی (سالادینو[8] و همکاران، 2020: 1 ).

باید توجه داشت که هر گونه مشکل در روحیات و احساسات افراد یک جامعه سبب اختلال در کارکردهای آن جامعه می­شود؛ زیرا طبق نظر هوسرل، دنیا یک سیستم نظام یافته در سطح بالا تلقی می­شود که مخلوق مردمی است که به صورت فعال در تولید و نگهداری نظم مشارکت می­کنند(ایمان، 1388: 154)- به خصوص بافت جمعیت جوان که بیشترین احساس مسئولیت و تعهد اجتماعی در قبال جامعه بر عهده دارند و نیروی فعال جامعه محسوب می شوند. در نتیجه احساسات، ذهنیات، باورها و کنش­های جوانان نه تنها در سطح کلان و در برابر جامعه، بلکه در سطح میانه و خرد و در مقابل گروه­ها و سازمان­ها و همچنین اعضای خانواده و دیگر افراد قابل اهمیت است. لذا ناامیدی، ترس، اضطراب، احساس ناکامی و استیصال و همه­ این موارد به انضمام موارد بی شمار دیگر می تواند بر زندگی و کنش و واکنش­های جوانان در جامعه تأثیری غیر قابل جبران بگذارد. همچنین تلفات جانی کوید-19 باعث شده است تا بسیاری از خانواده­ها عزیزانشان را از دست بدهند و در کنار آن، پیگیری خبرهای مرتبط با این بیماری(گسترش شیوع، مبتلایان و فوت شده­های ناشی از آن) و دیگر موارد از این قبیل، تجربه زیسته­ همراه با غم و ناراحتی برای جوانان پدید آورد. اختلالات روحی و روانی و احساس ناامنی، یکی از مشکلات اساسی و البته رایج در این دوره از زمان می­باشد که در صورت بی­توجهی و اغماض می تواند در دوره­ پسا کووید- 19 نیز ادامه داشته باشد.

با بررسی پژوهش­های انجام شده(لیانگ[9] و همکاران، 2020؛ پاور[10] و هیوز[11]، 2020 و سالادینو[12] و همکاران، 2020) که باروش­های گوناگون به تحلیل شرایط پیش­روی جوامع در پاندمی کرونا پرداخته­اند می توان دریافت که پژوهش­ها بیشتر بر جنبه­های روانی تاکید داشته و کمتر وارد حیطه احساسات و تحلیل جامعه شناختی آن شده­اند. علاوه بر این، پژوهش­ها به خصوص مطالعات داخلی(حیدری، 1399؛ شهیاد و محمدی، 1399 و ایمانی جاجرمی، 1399) به­صورت عمیق به تجربه زیسته جوانان نپرداخته­اند- درصورتی که جوانان به عنوان یکی از گروه­های فعال اجتماعی در جوامع با الزام به قرنطینه، تعطیلی مراکز آموزشی و حتی برخی مشاغل دچار بحران­های زیادی به خصوص در بعد احساسات شدند.

بر این اساس، پژوهش حاضر که در آغاز شیوع بیماری کووید- 19 و قرنطینه اولیه انجام گرفته بر آن است که نگاهی عمیق و دقیق بر فراسوی لایه­های ساخته شده از سوی کنشگران در جهان واقعی داشته باشد تا بتوان خصیصه­های عاطفی این موقعیت را شفاف­سازی کند.

چارچوب نظری پژوهش

یکی از دغدغه­های بشر از دیرباز، شناخت احساسات و همچنین یکی از راه­های رسیدن به تمدن، توجه به احساسات می­باشد، چرا که عواطف و احساسات یک رکن مهم و جدا نشدنی از انسان است. بنابراین احساسات یکی از ویژگی­های منحصر به فرد انسان هاست که برای ایجاد، نظارت و حفظ پیوندهای اجتماعی مورد استفاده قرار می­گیرد و عنصری مهم در تضادها، جنبش­های اجتماعی و تغییرات اجتماعی است(هاکشیلد[13]، 1979: 551). در جامعه­شناسی تعاریف متعددی برای احساسات در نظر گرفته شده است. لاولر وتای[14] احساسات را این گونه معرفی می­کنند:

 1- ارزیابی­ و شناخت یک وضعیت منفی یا مثبت که نسبتاً کم عمر است؛   2- عناصری شناختی و عصب شناختی در خود دارد؛ ­ 3- تحت کنترل کامل انسان قرار نمی­گیرد (لاولر و تای، 1999: 218). یک تعریف دیگری از احساسات وجود دارد که تقریباً در حال توسعه است و ویژگی­های متعددی را در بر می­گیرد: ارزیابی و شناخت یک موقعیت؛ 2) برانگیختگی پاسخ­های فیزیولوژیکی؛ 3) برچسب زدنِ واکنش­هایی که از مفاهیم فرهنگی استفاده می­کنند؛ ­4)­بیان­ احساساتی که توسط فرهنگ تجویز شده­اند(وایزکاپ[15] و همکاران، 2006: 108).

از سوی دیگر، دیدگاه ساختمندی اجتماعی معتقد است که انسان ها می­توانند احساسات خود را مدیریت کنند و تحت کنترل خود در­آورند. در این دیدگاه، احساسات، تولیداتی فرهنگی- اجتماعی هستند که در جوامع مختلف شکل­های متفاوتی به خود می­گیرند. طبق این دیدگاه، افراد و جوانان در شرایط بروز همه­گیری کووید-19، بر اساس فرهنگ و اجتماعی که در آن قرار دارند، احساسات و عواطف متفاوتی درک و تجربه می­کنند(کمپر، 1981). بنابراین بستر اجتماعی بر کنش، واکنش و دیدگاه­های افراد جامعه تاثیر بسزایی می­گذارد. در نظریه­ کنش متقابل نمادین، احساسات به عنوان اشیای اجتماعی که افراد و گروه­ها نسبت به آنها دست به کنش می­زنند، مطرح می­شوند. این نظریه روی ظرفیت منحصر به فرد انسان برخلق، دستکاری و تعدیل نمادها در هدایت رفتار خود و دیگران تاکید می­کند. بنابراین، عشق، نفرت، خشم و غصه کنش­هایی هستند که هنگام تعریف و تفسیر موقعیت از جانب کنشگران شکل می­گیرند. تأکید نظریه کنش متقابل نمادین برفعال بودن انسان در تولید احساساتش است که از این لحاظ در برابر رهیافت­هایی قرار می­گیرد که انسان را در تجربه احساسات منفعل می­دانند. همچنین در این نظریه ادعا می­شود که انسان ها با توجه به تعریفی که از موقعیت دارند، احساسات خود را کنترل و بروز می­دهند(ربانی و کیانپور، 1386: 45). لذا عواطف جوانان براساس تفسیر آنها از موقعیت و زیست جهان همه­گیری کووید-19 که در آن قرار گرفته­اند، شکل می­گیرد.

احساسات نقش­پذیری- مثل شرم، همدلی، همدردی و دستپاچگی- نمی­توانند بدون قرار گرفتن فرد در موقعیت اجتماعی و اخذ رویکرد خاص در مقابل دیگری تجربه شوند. احساسات نقش­پذیری بر اساس طبقه­بندی «شات»[16] به دو گروه اصلی تقسیم می­شود: 1-احساسات نقش­پذیری بازاندیشانه که به بازاندیشی خود فرد باز می­گردند و عبارت اند از: احساس گناه، شرم، دستپاچگی، غرور و تکبر. به عنوان مثال، جوانان با بازاندیشی خود در شرایط بیماری کووید-19 دچار احساسات منفی نظیر ترس، غم، تنهایی، خشم و ناامیدی می شوند؛ 2-احساسات نقش­پذیری همدلانه که با قرار گرفتن ذهنی فرد در موقعیت دیگری و احساس­کردن چیزی که دیگری احساس می­کند به وجود می­آیند. شنیدن اخبار ناراحت کننده، اطلاع از فوت اقوام و آشنایان به دلیل بیماری کووید-19 و مواردی از این قبیل سبب می­شود تا فرد ضمن همدردی با دیگران، خود نیز با احساسات منفی دسته پنجه نرم کنند(شات، 1979). به اعتقاد شات، هر دو گروه احساسات نقش­پذیری- اعم از بازاندیشانه یا همدلانه- نقش مهمی در سوق دادن کنشگران به سوی رفتارهای اخلاقی و هنجارمند دارند و از این رو عناصر مهمی در تسهیل کنترل اجتماعی قلمداد می­شوند(ربانی و­کیانپور، 1388: 46).

براساس نظریه هاکشیلد، قواعد احساسی که هنجارهای اجتماعی هستند به ما می­گویند که چه احساسی را  چه وقت، کجا، تا چه مدت و تا چه حد(میزان) باید داشته باشیم(هاکشیلد، 1979: 551). بنابراین زمانی که احساسات ما با انتظارات فرهنگی مطابقت نداشته باشد، تلاش می­کنیم احساساتمان را به طور مناسب مدیریت کنیم تا بتوانیم با رفتارمان پاسخ های مناسب بدهیم(هاکشیلد، 1983).

تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ناشی از همه گیری کووید-19 زیست جهان جدیدی برای افراد به ویژه جوانان با دغدغه ها و تجربیاتی متفاوت به وجود آورده است که عواطف یکی از ابعاد مهم آن می­باشد. پژوهش حاضر با سنخ شناسی و فهم تجربه زیسته عواطف جوانان به روشن سازی بیشتر این پدیده در دوران همه­گیری بیماری کرونا به ویژه در قرنطینه اولیه کمک می­کند و از این طریق می توان به مقایسه تجربه زیسته عاطفی جوانان در مقاطع مختلف زمانی اپیدمی­ها پرداخت.

روش شناسی پژوهش

با توجه اینکه هدف پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته عواطف جوانان سیستان و بلوچستان و ابعاد و معانی پیوسته به آن در دوران کرونا می باشد، از روش­شناسی پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. از بین جوانان سیستان و بلوچستان با روش نمونه­گیری هدفمند، 41 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هدف از انتخاب مشارکت­کنندگان در این تحقیق پدیدارشناسی توصیفی، استفاده از تجربیات افرادی است که در زمینه­ فوق تجربه زیسته­ای دارند. این مشارکت کنندگان مایل بودند تا درباره تجربه خود صحبت کنند و تا جای ممکن به لحاظ جنسیت، قومیت، مذهب و محل سکونت شهر و روستا با یکدیگر متفاوت بودند تا امکان دستیابی به روایت­های غنی و منحصر به فرد درباره یک تجربه خاص فراهم آید(ساندلوفسکی،1986).

تعداد مشارکت­کنندگان بر اساس ماهیت مطالعه و کیفیت اطلاعات جمع­آوری شده تا زمان دستیابی به اشباع نظری- تا زمانی­که محقق فهم روشن­تری از تجربه در صحبت‌های بعدی با مشارکت­کنندگان به دست نمی­آورد- تعیین گردید (هولووی،2002). در این پژوهش مطابق با روش پدیدارشناسی و زمینه تحقیق، از مصاحبه عمیق و غیراستاندارد استفاده شد. مصاحبه­ها در ابتدای موج اول همه­گیری کرونا در فروردین ماه 1399 صورت پذیرفت. به علت محدودیت­های رفت و آمدی، مصاحبه­ها به صورت تلفنی انجام شد و بعد برای انجام تحلیل­ها، یادداشت برداری صورت گرفت. مدت زمان انجام مصاحبه­ها حدود یک ساعت بود. با توجه به گستردگی استان سیستان و بلوچستان، جوانان مایل به انجام مصاحبه توسط آشنایان محلی در هر منطقه شناسایی شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. محورهای اصلی مصاحبه­ها پیرامون مسائل مربوط به عواطف جوانان در رویایی با پاندمی کرونا بود  و از شرکت­کنندگان در مصاحبه خواسته شد احساسات خود را توصیف نمایند و از دغدغه­ها و مشکلاتی که در این مدت از نظر احساسی و عاطفی با آن مواجه شدند، صحبت کنند.

اطلاعات حاصل از مصاحبه­ها با استفاده از روش هفت مرحله­ای کلایزی[17] به شیوه دستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله­ اول، مصاحبه­ها به صورت کامل و دقیق نوشته شد و برای درک کلی از تجربه زیسته مشارکت­کنندگان مورد بازخوانی مجدد قرار گرفت. در مرحله­ بعدی، متن نوشته شده­ مصاحبه­ها به واحدهای معنی­دار تقسیم شد. پس از تفکیک واحدهای معنی­دار، واحدهای مرتبط با موضوع انتخاب گردید. سپس معنای هریک از عبارت های مهم توضیح داده شد. در این مرحله سعی شد تا توصیف داده شده به این واحدهای معنایی، برگرفته از خود متن باشد. پس از اتمام کدگذاری کامل متن، کدهای تکراری حذف و با تشکیل دسته­بندی جدید، معانی مشترک از واحدهای معنایی استخراج شد و 64 مضامین اولیه شکل گرفت. بعد از آن دسته­بندی معانی فرمول بندی شده انجام گردید و معانی و مضامین مشترک در دسته­بندی­های متفاوت قرار گرفتند. سپس به هر طبقه یک عنوان خاص داده شد که به اصطلاح «مضمون های فرعی» نامیده می شوند. مضمون های فرعی در حقیقت معنایی است که محقق به کدهای توصیفی می دهد. بر همین اساس 9 مضمون فرعی به دست آمد. در مرحله بعدی، مضمون های فرعی مورد جمع بندی قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مضمون های فرعی در ارتباط با هم و کنار هم قرار داده شدند. پس از جمع بندی مضمون های فرعی، مضمون های اصلی به دست آمد و مورد تحلیل قرار گرفت. بدین ترتیب 2 مضمون اصلی و نهایی به دست آمد.

در آخرین مرحله جهت اعتباریابی یافته­های استخراج  شده، از روش اعتبار پاسخگو و مثلث بندی استفاده شد و کدگذاری به دست آمده همراه با نقل­قول مشارکت­کنندگان جهت تأیید و اطمینان در اختیار تعدادی از مشارکت­کنندگان و صاحبنظران قرار گرفت. پیش از انجام مطالعه، ابتدا تجربیات، باورها و پیش فرض­های فردی محققان،بازنویسی شد تا ضمن آگاهی از آن­ها، از تأثیرشان در تفسیر جلوگیری شود. برای بالا بردن صحت و اعتبار مطالعه، از روش­هایی نظیر کنار گذاشتن دانش قبلی محقق، استفاده از نظرات محققان مختلف در جهت تحلیل درست و بی­طرفانه، اعتبار پاسخگو و برگشت به شرکت­کنندگان و سؤال از آن­ها هنگام تجزیه و تحلیل داده­ها استفاده گردید(لینکولن و کوبا،1985). همچنین برای رعایت اخلاق پژوهش به شرکت­کنندگان این اطمینان داده شد که مصاحبه­ها به صورت محرمانه بوده و برای حفظ حریم شخصی افراد به هرکدام از شرکت­کنندگان یک کد جهت گزارش اظهارات تعلق گرفت.

یافته­های پژوهش

مشارکت کنندگان این تحقیق را جوانان گروه سنی 18 تا 27 سال از نقاط مختلف استان سیستان و بلوچستان تشکیل می دادند و جنسیت مشارکت کنندگان شامل 28 زن و 13 مرد بود. مشارکت کنندگان از بین قومیت و مذهب مختلف  17 نفر اهل تسنن و از قومیت بلوچ و 24 نفر شیعه و فارس انتخاب شدند.

جدول1: ویژگی های مشارکت کنندگان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ردیف

جنسیت

مذهب

قومیت

وضعیت تأهل

محل سکونت

1

مرد

تسنن

بلوچ

مجرد

ایرانشهر

2

مرد

شیعه

فارس

مجرد

نصرت آباد

3

زن

شیعه

فارس

متأهل

زابل

4

مرد

شیعه

فارس

مجرد

زابل

5

زن

سنی

بلوچ

مجرد

زابل

6

زن

تسنن

بلوچ

متأهل

خاش

7

زن

سنی

بلوچ

مجرد

زاهدان

8

زن

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

9

مرد

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

10

مرد

تسنن

بلوچ

مجرد

نصرت آباد

11

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

12

مرد

تسنن

بلوچ

مجرد

نیک شهر

13

زن

تسنن

بلوچ

متأهل

سراوان

14

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

15

زن

شیعه

فارس

مجرد

سرباز

16

زن

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

17

مرد

شیعه

فارس

متاهل

زاهدان

18

زن

شیعه

فارس

مجرد

نصرت آباد

19

زن

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

20

زن

سنی

بلوچ

مجرد

زاهدان

21

زن

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

22

زن

تسنن

بلوچ

مجرد

ایرانشهر

23

زن

شیعه

فارس

مجرد

ایرانشهر

24

زن

شیعه

فارس

مجرد

زاهدان

25

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

26

زن

تسنن

بلوچ

مجرد

زاهدان

27

زن

تسنن

بلوچ

متأهل

سرباز

28

زن

شیعه

فارس

مجرد

نیک شهر

29

زن

شیعه

فارس

متأهل

نیک شهر

30

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

31

مرد

تسنن

بلوچ

متأهل

زرآباد

32

مرد

تسنن

بلوچ

مجرد

زاهدان

33

زن

شیعه

فارس

متأهل

زابل

34

مرد

تسنن

بلوچ

متأهل

سرباز

35

زن

تسنن

بلوچ

مجرد

زاهدان

36

زن

شیعه

فارس

مجرد

زابل

37

مرد

تسنن

بلوچ

متأهل

چابهار

38

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

39

مرد

شیعه

فارس

متأهل

زابل

40

مرد

تسنن

بلوچ

مجرد

زرآباد

41

زن

شیعه

فارس

متأهل

زاهدان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 2: تحلیل یافته­های پژوهش

 

 

مضامین اولیه

مضمون فرعی

مضمون اصلی

 

ناخوشایندی از مرگ و میر/ ایجاد احساسات منفی با آمار مرگ و میر/ غم مرگ هموطنان/ فیلم های غم انگیز مرگ آمیز کرونا/ ناراحتی از مرگ هموطنان/ اخبار ناراحت کننده پیامدهای کرونا

تلفات جانی کرونا و فراگیری زیست غم انگیز در جامعه

سرایت عاطفی در بحران کووید-19

 

غمخواری نسبت به وضعیت پرستاران/ غم مشکلات کادر درمانی/غرور از فداکاری کادر درمان/ غرور از همت کادر درمانی/  سرایت ترس در فضای مجازی از صحبت های درمانگران/ رعایت پروتکل­ها به دلیل هشدار کادر درمان

پیوند احساسی جوانان با جامعه پزشکی در کرونا

 

تاسف از سوءمدیریت مسئولان/ نارضایتی از کمبود امکانات و نبود رسیدگی در برخی مناطق/ خشم از بی­توجهی مردم به نکات بهداشتی/ ابراز ناراحتی از عدم توجه مردم به محدودیتهای رفت و آمدی/ تحسین اقدامات پیشگیرانه مردمی

حساسیت و اظهار عاطفی جوانان نسبت به عملکردها در حوزه سلامت جامعه

 

محبت جهان/  نگرانی از سرنوشت غم انگیز دنیا/ نگرانی از رکود اقتصادی کشورها/ درگیری جهان با ویروس کشنده/درگیری و نگرانی جهانی/ سکوت اخبار جنگ در خاورمیانه/ تأسف از اخبار تلفات جهانی/ غول ترسناک وناامید کننده جهانی/ حس انفعال و ترس از وقایع تلخ کرونا در دنیا/وابستگی و مسئولیت پذیری جهانی/ کرونا تهدید جهانی

تشدید عاطفه جهانی با وقوع کرونا

 

غم و ترس از ابتلای عزیزان/ احساس ترس و خطر/ ترس از انتقال بیماری به نزدیکان/هولناکی و خطرناکی کرونا / ترس از مبتلا شدن/ ترس از مبتلا شدن نزدیکان/ ترس ازدست دادن عزیزان و تنها شدن/ کرونا هیولای مرگ/ خودقرنطینگی به دلیل ترس از ابتلای عزیزان/ ترس از سرفه و عطسه در جمع/ احساس ترس و آشفتگی روحی ناشی از قرنطینگی/ احساس ناامنی درونی از مرگ جمعی/ نگرانی از ابتلای اقوام دور

رسوخ ترس از سرایت بیماری در جامعه ریسک پذیر کرونایی

عدم امنیت احساسی جوانان در زیست کرونایی

 

ترس و ناامیدی از افزایش همه گیری هموطنان/ حس ابهام از آینده/ ناامیدبودن نسبت به آینده/ احساس نزدیکی به مرگ/رواج ناامیدی در مردم/ناامیدی ناشی از تداوم کرونا

کرونای پیش رونده و ناامیدی فزاینده جوانان

 

 

 

 افزایش آسیب روحی و اضطراب/ فقدان آرامش از آغوش نگرفتن عزیزان/اضطراب ابتلا به کرونا/ انتظار همراه با نگرانی برای درمان کرونا / فقدان دارو و واکسن برای جلوگیری و درمان

اضطراب ناشی از تأخیر در درمان کوید-19)

 

دغدغه عقب افتادن تحصیل/نگرانی از تعطیلی  دانشگاه/آرزوی بازگشت به روال عادی زندگی گذشته/سختی بلاتکلیفی/بلاتکلیفی در مورد زمان پایان بیماری/ افت انرژی احساسی از ناتوانی تحصیلی در خانه شلوغ/بلاتکلیفی تحصیلی در دانشگاه/احساس سردرگمی برای ادامه ترم تحصیلی/بلاتکلیفی و نا امیدی در ابتدای کرونا و عادی شدن به مرور زمان/احساس بلاتکلیفی درمورد زمان حضور مجدد در دانشگاه

تجربه احساس بلانکلیفی

 

خسته شدن از خانه نشینی/ خشم از روزمرگی/ احساسات منفی ناشی از قرنطینه خانگی/احساس غم ناشی از روزمرگی/ احساسات منفی ناشی از قرنطینه خانگی/  فشار روانی ناشی از قرنطینه و کاهش تعاملات اجتماعی/ احساس افسردگی از ماندن در خانه

خستگی عاطفی احساسی ناشی از قرنطینه خانگی

 


سرایت عاطفی در بحران کرونا

با وقوع بحران کرونا که برخلاف بسیاری از بحران­های اخیر در جهان جنبه فراگیری جهانی مشخصه اصلی آن است، ما شاهد تنیدگی احساسی و عاطفی در بین گروه­های مختلف اجتماعی و حتی تنیدگی احساسی و بروز عاطفه جهانی بودیم. مضمون اصلی در هم تنیدگی و پیوستگی احساسی به عنوان یکی از مضامین اصلی استخراج شده از این پژوهش دارای چهار مضمون فرعی، تلفات جانی و فراگیری زیست غم­انگیز در جامعه، پیوند احساسی با جامعه پزشکی در کرونا، حساسیت و اظهار عاطفی جامعه نسبت به عملکردها در حوزه سلامت و تشدید عاطفه جهانی با وقوع کروناست-  هر یک از این مضامین جنبه­های مختلف مضمون در هم تنیدگی احساسی و عاطفی را بازنمایی می­کند.

تلفات جانی و فراگیری زیست غم­انگیز در جامعه

 این  مضمون فرعی اشاره به  بروز احساسات غم انگیزی دارد که در جامعه به دلیل فوت (از دست دادن هم وطنان) فراگیر شده است. این احساسات منفی با افزایش آمار مرگ و میر در جامعه در حال گسترش است؛ مصاحبه­شوندگان با ابراز ناراحتی از مرگ هم­وطنان خود­، احساسات منفی و ناخوشایندی را تجربه می­کنند که می تواند بازتابی غم­انگیز و تأثرآور در اجتماع و محیط زندگی داشته باشد.

انتشار اخبار ناراحت­کننده مربوط به ویروس کووید- 19 و پیامدهای ناشی از این بیماری موجب رشد نگرانی و غم در جامعه شده  و زمینه را برای زیست غم­انگیز در جامعه فراهم کرده است. یکی از شرکت­کنندگان در مصاحبه با اشاره به افزایش غم و اندوه در جامعه می­گوید:

جوان شماره 21: «شنیدن آمار افراد فوتی در جامعه و همچنین پیامدهای ناشی از کرونا برای مردم بسیار ناگوار است».

پیوند احساسی با جامعه پزشکی

با توجه به اهمیت جنبه درمان و نیز پیشگیری ز همان ابتدای گسترش بیماری در سرتاسر دنیا، جامعه پزشکی و نیز کادر درمان بیشترین نقش را در عبور از این بحران داشتند و به نوعی در خط مقدم مقابله با این بیماری بودند.

مردم با مشاهده رشادت­ها و نیز فداکاری­های کادر درمان در مراقبت و بهبود بیماران کووید-19، ضمن احساس غرور از همت و تلاش آنان، نسبت به وضعیت کادر درمان و فشار کاری مضاعف به آنان ابراز نگرانی داشتند و در مصاحبه­ها نیز ، احساس همدردی و نیز غمخواری خود را نسبت به وضعیت پرستاران و درمانگران در بخش­های درمانی ابراز می­داشتند. جوان شماره 16 در این زمینه چنین گفته­است:

 «شرایط پرستاران زحمت­کش که از خانه و خانواده­شان زده اند و به مداوای مردم می­پردازند، واقعا سخت و غم­انگیز  است- بعضی­ها حتی سال تحویل هم در کنار خانواده­هایشان نبودند».

 همچنین جامعه بشدت تحت تاثیر صحبت­های منتشر شده از کادر درمان درزمینه وخامت اوضاع بود و مردم ضمن احساس همدردی با کادر پزشکی، نسبت به اقدامات کادر درمان ابراز قدرانی و نسبت به مشکلات جامعه پزشکی، ابراز ناراحتی می­کرد. پس نوعی پیوند احساسی و عاطفی با بروز بحران کرونا با جامعه پزشکی ایجاد شد. علاوه بر این، یکی دیگر از ابعاد این پیوند عاطفی با جامعه پزشکی، تاثیرپذیری بیشتر جامعه از پزشکان و رعایت پروتکل­هاست. جوان شماره 2 در زمان مصاحبه چنین بیان داشت:

«وقتی از تلویزیون تصاویر پزشکان و پرستاران را می­بینم، بسیار ناراحت می­شوم، زیرا آن­ها به­خاطر نجات بیماران خود را در معرض بیماری قرار می­دهند و باید به آنان رسیدگی شود و مردم نیز باید به توصیه­های پزشکی کادر درمان گوش دهند».

حساسیت و اظهار عاطفی جوانان نسبت به عملکرد­ها در حوزه سلامت جامعه

جوانان با بروز بحران کووید- 19 بیش از بیش نسبت به رفتارها و عملکردهای مربوط به سلامت جامعه­، حساس شدند. این حساسیت هم به صورت خشم و ناراحتی نسبت به بی­توجهی برخی از مردم و عدم رعایت پروتکل های بهداشتی و هم تحسین نسبت به اقدامات خودجوش و مردمی در توزیع اقلام بهداشتی برای نیازمندان و رعایت اصول بهداشتی بود. در این پژوهش مشارکت­کنندگان نیز حساسیت­های خود را نسبت به عملکردهای منفی و مثبت در حوزه سلامت، در مصاحبه­ها بیان کردند. جوان شماره 30 چنین می­گوید:

«به  دلیل بی­توجهی برخی از هم­وطنانی که به سفر رفته بودند و یا در سطح شهرها بدون توجه به نکات بهداشتی رفت و آمد می­کنند، من احساس خشم و ناراحتی می­کردم».

علاوه بر این مردم نسبت به عملکرد مسئولان در حوزه سلامت نیز حساسیت بیشتری را نشان می­دادند. مصاحبه­شوندگان از سوء مدیریت برخی مسئولان در حوزه بهداشت و سلامت ابراز تاسف و نگرانی داشتند و اقدامات صورت گرفته در زمینه کنترل و مهار بیماری و نیز ارائه خدمات بهداشتی را ناکافی می­دانستند و نسبت به اقدامات در حوزه سلامت به دلیل اهمیت آن در بحران کرونا حساسیت بیشتری داشتند­، هرچند اقدامات برخی نهادهای دولتی در زمینه ارائه خدمات بهداشتی و نیز ضدعفونی معابر و خیابان­ها نیز موجب ایجاد احساس رضایت در برخی مصاحبه شوندگان شده بود. جوان شماره 4 با اشاره به اهمیت اقدامات و حمایت­های دولتی به خصوص در مناطق کمتر برخوردار استان و تاثیر احساسی آن چنین می­گوید:

«مسئولان باید رسیدگی بیشتری به استان­های محروم داشته باشند. نبود امکانات بهداشتی باعث خشم و نارضایتی من می­شد و کمبود ماسک و مواد ضدعفونی کننده در منطقه ما بسیار احساس می­شد و احساسات منفی را در من ایجاد می­کرد».

تشدید عاطفه جهانی با وقوع کرونا

 همه­گیری جهانی کرونا  موجب بروز احساسات مشترک جهانی نیز شد. بحرانی که به یکباره همه مردم جهان را درگیر خود کرد و توانست احساس همدردی مشترکی را در بین مردم سرتاسر دنیا به وجود آورد. انتشار اخبار تلفات بیماری کرونا در کشورهای مختلف از طریق رسانه­ها، افزایش تلفات در برخی از کشورها و وخامت رو به گسترش کرونا در بخش­هایی از دنیا توانست نوعی احساس نگرانی و ترس را در بین مردم دنیا ایجاد کند. برخی مصاحبه­شوندگان از کرونا به عنوان «غولی جهانی» نام می­بردند و اغلب آن را بحرانی فراگیر می­دانستند و نسبت به مردم دنیا ابراز همدردی داشتند.  به علت ماهیت زیستی ویروس کرونا و انتشار سریع آن­، رهایی از ویروس را منوط به نابودی بیماری و قطع زنجیره انسانی آن در سراسر جهان می­دانستند. همچنین این ویروس توانست در بیشتر کشورهای دنیا آسیب­های زیادی را به خصوص در زمینه اقتصادی وارد آورد و مردم را نسبت به اوضاع دنیا و تاثیرپذیری بین­المللی کشورها از هم،‍ دچار نگرانی و ترس نماید. پس می توان شاهد بروز نوعی عاطفه بود و بروز این بحران توانست پیوستگی جهانی احساسی و عاطفی انسان ها در سراسر دنیا را تقویت و تشدید نماید. جوان شماره 10می­گوید:

«کرونا یک غول جهانی است و من نگران همه مردم دنیا هستم و از خدا می­خوام همه دنیا زودتر از شر این ویروس خلاص شوند».

در مصاحبه دیگری نیز جوان شماره 19 چنین می­گوید:

 «کرونا باعث شد که بفهمیم همه انسان ها در همه دنیا به هم وابسته اند و ما نسبت به هم مسئول هستیم و اگر کسی بیماری داشت ما نباید بگوییم به من چه. این بیماری باعث شد ما بیشتر به فکر همدیگر باشیم، چون اگر یکی بیمار شد به ما هم سرایت می کند. پس باید به فکر سلامتی همه مردم باشیم تا در امان باشیم. بنابراین کرونا مشکل همه مردم جهان است، نه یک نفر.

عدم امنیت احساسی جوانان در برهه شیوع ویروس کووید-19

 یکی دیگر از مضامین اصلی استخراج شده از مصاحبه­ها، عدم امنیت احساسی در جوانان با بروز بیماری کرونا است. این همه­گیری توانست آسیب­هایی در حوزه احساسات به جوانان وارد آورد و نا امنی احساسی یکی از این موارد است. این ناامنی احساسی با طیفی از احساسات منفی از ترس و ناامیدی تا اضطراب تداوم بیماری و تجربه احساساس بلاتکلیفی و همچنین خستگی عاطفی بروز می­کند.

رسوخ ترس از سرایت بیماری در جامعه ریسک­پذیر کرونایی

 یکی از موضوعات مورد اشاره در مصاحبه­ها، مبحث احساس ترس ناشی از احتمال ابتلای خود و عزیزان است. جوانان با اشاره به این موضوع حتی از احتمال مرگ عزیزان و اطرافیان نیز ابراز خطر و ترس می کردند.  جوان شماره 15 در مصاحبه­ها نیز ضمن ابراز این ترس می­گوید:

«من خیلی از ابتلای عزیزانم و خودم به بیماری، احساس ترس داشتم و وقتی از بیرون می­آمدم، نگران بودم که ناقل نباشم و اطرافیانم را بیمار نکنم».

به علت سرایت سریع بیماری در جامعه، جوانان هم از ابتلای خود و عزیزانشان می­ترسند و هم اینکه از احتمال ناقل بودن خود و سرایت آن به عزیزانشان ابراز ترس و نگرانی دارند. حتی قرنطینه­­ خانگی و طولانی شدن زمان آن نیز برای بسیاری از جوانان موجب ایجاد احساس  ترس شده است. جوان شماره 26 در مصاحبه چنین می­گوید:

«واقعا از طولانی شدن قرنطینه می­ترسم».

 پس می توان گفت که مضمون فرعی رسوخ ترس بیانگر تجربه ترس در جوانان در ابعاد مختلفی چون احتمال بیماری، انتقال بیماری و حتی ترس و آشفتگی ناشی از قرنطینه­ها را شامل می­شود که برای جوانان بار عاطفی و احساسی منفی داشته ­است.

کرونای پیش­رونده و نا امیدی فزاینده

 مصاحبه­شوندگان نوعی ترس و احساس ناامیدی نسبت به آینده ابراز نمودند و با توجه به اینکه در زمان انجام مصاحبه­ها در موج اول کرونا، آمار کرونا بشدت افزایش یافته و هنوز درمان و حتی واکسن این بیماری در جهان تایید و توزیع نشده، مصاحبه­شوندگان نوعی احساس ابهام نسبت به آینده را تجربه می­کردند که تداوم این بیماری و افزایش آمار ابتلای جامعه موجب القای احساس ناامیدی در جوانان می­شود. برخی از جوانان با اشاره به پیامدهای روانی ناشی از گسترش بیماری در جامعه و نبود راه­حل قطعی برای درمان و پیشگیری آن، گ در بین صحبت­های خود ابراز نزدیکی با مرگ را بیان می­داشتند و با افزایش آمار مرگ و میر، احساس ناامیدی نسبت به زندگی را در اوج جوانی احساس می­کردند. جوان شماره 32  چنین بیان می­دارد:

«هر روز به آمار کشته­ها اضافه می­شود و هنوز هم واکسنی نیست و معلوم نیست فردا خود من و خانواده­ام مبتلا بشویم یا نشویم و چه اتفاقی برایمان بیفتد».

علاوه بر این، احساس ابهام­آمیزی نسبت به آینده در بین جوانان وجود داشت که به تشدید احساس ناامیدی در آنان دامن می زد. جوان شماره 28 در مصاحبه خود چنین می­گوید:

«احساس خوبی ندارم. به نظرم آینده مبهم به نظر می رسه. با این مشکلات پیش آمده اصلا نمی توانم امیدی به آینده داشته باشم».

اضطراب از تداوم بیماری کرونا و بحران روانی

 یکی از ابعاد عدم امنیت روانی در جوانان، اضطراب ناشی از تداوم بیماری و بحران­های روانی متعاقب آن بود. مصاحبه­شوندگان با طولانی­شدن زمان بیماری و عدم زمان مشخص برای پایان این بحران، نه­تنها نسبت به بیمار شدن خود بلکه نسبت به ابتلای عزیزان خود نیز دچار نگرانی و اضطراب بودند به خصوص عزیزان و اقوامی که در مناطق پر خطر کرونایی  زندگی می­کردند. جوان شماره 1 چنین می­گوید:

«دوری از اقوام و حضور برخی از آنها در شهرهایی که بیشتر دچار این بیماری اند، برایمان خیلی سخت و نگران کننده است».

 البته جوانان نه تنها در خود احساس نگرانی و اضطراب داشتند، بلکه این اضطراب و حتی بحران­های روانی را در بین اطرافیان خود نیز مشاهده می­کردند و آن را نه فقط ناشی از قرنطینه خانگی، بلکه ناشی از سایر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کرونا می­دانستند. جوان شماره 38 چنین اشاره می­کند:

« آسیب های روحی اطرافیان زیاد شده. به عنوان مثال، بر طبق گفته یکی از دوستان خانوادگی ما، پس از مراجعه به پزشک، به ایشان گفته شده بود که به دلیل تنهایی طولانی مدت در منزل به افسردگی شدید مبتلا شده اند یا دوستانم ، در حین گفت و گو با آنها متوجه نگرانی و اضطراب و ناراحتی روحی شدید در آنها می شوم».

تجربه احساس بلاتکلیفی

یکی دیگر از مضامین فرعی استخراج شده از مصاحبه­ها، اشاره به ایجاد احساس بلاتکلیفی در جوانان داشت. با توجه به اینکه جوانان شرکت­کننده در مصاحبه­ها جوانان دانشجو بودند و مصاحبه نیز در ماه­های نخستین گسترش این بیماری انجام شد و جوانان دانشجو به یکباره با تعطیلات کلاس­های درس و دانشگاه­ها مواجه شدند و حضور مجدد دانشجویان در هاله­ای از ابهام قرار داشت، بسیاری از جوانان در کنار سایر مسائل و مشکلات ناشی از همه­گیری کرونا در جامعه، درباره ادامه تحصیل و فرآیند آموزش در دانشگاه­ها احساس سردرگمی داشتند و در مورد حضور مجدد در دانشگاه­ها ابرازبلاتکلیفی می­کردند. در واقع، با توجه به اینکه هنوز آموزش مجازی برای دانشجویان با مشکلاتی همراه بود و بسیاری از آنان نسبت به موفقیت آموزش مجازی تردید داشتند، درباره آینده تحصیلی خود نیز با احساس بلاتکلیفی مواجه بودند. جوان شماره21 در مصاحبه می­گوید:

«خیلی بلاتکلیفم که دانشگاه چی می شه ودرسارو چطور باید بخونم وکی باید بریم دانشگاه. خیلی احساس بی تکلیفیه».

علاوه بر این، جوانان با آرزوی بازگشت شرایط به قبل، آن را تنها راه رهایی از بلاتکلیفی خود می­دانستند.

خستگی عاطفی- احساسی ناشی از قرنطینه خانگی

 یکی از مهمترین مسائلی که در دوران همه­گیری کرونا برای جامعه به خصوص قشر جوان دانشجو- با توجه به داشتن پویایی و تحرک اجتماعی- بشدت مسئله آفرین بود، قرنطینه­های خانگی بود.  از همان ابتدای این بحران، رعایت پروتکل­های بهداشتی و عدم حضور در تجمعات و الزام به ماندن در خانه به عنوان تنها راه مقابله با گسترش بیماری در همه کشورها مورد توجه و تاکید قرار گرفت. با تعطیلی دانشگاه­ها، دانشجویان مجبور به ماندن در خانه و پیگیری مجازی درس­ها شدند و قرنطینه­خانگی برای بسیاری از جوانان بسیار خسته­کننده و رخوت­بار بود. ماندن در خانه و کاهش تعاملات اجتماعی، برای جوانان فشار روانی زیادی را در خانه به همراه داشت و حتی برخی در خود احساس افسردگی می­کردند. جوان شماره 2 می گوید:

برای من قرنطینه چیزی جز افسردگی نداشت. دیگه خسته­کننده شده».

 این موج فراگیر از احساسات منفی ناشی از قرنطینه برای جوانان مورد مصاحبه موجب بروز خستگی عاطفی-احساسی شده بود و با طولانی­شدن قرنطینه­ها و ممنوعیت­های رفت و آمدی، این خستگی عاطفی و احساسی رو به گسترش خواهد بود. جوان شماره 16 چنین بیان می­دارد:

«ماندن در خانه و نداشتن تعامل اجتماعی، روحیه من را خراب کرده است. دوست دارم زودتر قرنطینه ها و تعطیلی دانشگاه­ها تمام شود و بتوانم دوستانم را ببینم».

 

 

بحث و نتیجه گیری

شیوع ویروس کووید-19 تأثیراتی عمیق و گسترده در تمامی جنبه­های زندگی بشر داشته است؛ چنان که می توان ادعا کرد که سلامت جسمی و روانی افراد تا حد زیادی تحت فشار کووید-19 به خطر افتاده است. در نتیجه تغییرات عمده­ای در زندگی تمامی افراد جهان رخ داده و باعث شده است تا احساسات و عواطف افراد نیز دستخوش تغییر گردد.

طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، در آغاز شیوع بیماری کرونا و قرنطینه اولیه، سرایت سریع این بیماری باعث شده که ما شاهد تنیدگی احساسی و عاطفی در بین گروه­های مختلف اجتماعی و حتی تنیدگی احساسی و بروز عاطفه جهانی باشیم. مضمون اصلی در هم تنیدگی و پیوستگی احساسی به عنوان یکی از مضامین اصلی استخراج شده از این پژوهش دارای چهار مضمون فرعی- تلفات جانی و فراگیری زیست غم­انگیز در جامعه، پیوند احساسی با جامعه پزشکی در کرونا، حساسیت و اظهار عاطفی جامعه نسبت به عملکردها در حوزه سلامت، تشدید عاطفه جهانی با وقوع کرونا- است که هر کدام از این مضامین جنبه­های مختلف مضمون در هم تنیدگی احساسی و عاطفی را بازنمایی می­کند.

انتشار اخبار ناراحت­کننده مربوط به ویروس کووید- 19 و پیامدهای ناشی از این بیماری موجب رشد نگرانی و غم در جامعه شده است. تمامی موارد یاد شده به اضافه­ سایر مسائل مربوط به کووید- 19، زمینه را برای زیست غم­انگیز در جامعه ایجاد کرده است.

یکی دیگر از مضامین اصلی استخراج شده از مصاحبه­ها، عدم امنیت احساسی در جوانان با بروز بیماری کووید-19 است. این همه­گیری توانست آسیب­هایی در حوزه احساسات به جوانان وارد آورد که نا­امنی احساسی یکی از این موارد است. مصاحبه­شوندگان احساس ترس و ناامیدی نسبت به آینده را ابراز نمودند و به نوعی احساس ابهام نسبت به آینده را تجربه می­کنند. اضطراب ناشی از تداوم بیماری و بحران­های روانی ناشی از آن در بین مصاحبه­شوندگان به وفور قابل درک بود. از سوی دیگر، تجربه احساس بلاتکلیفی از دیگر نگرانی­ها و معضلات جوانان در این شرایط می­باشد، چراکه جوانان دانشجو به یکباره با تعطیلات کلاس­های درس و دانشگاه­ها مواجه شدند و حضور مجدد دانشجویان در هاله­ای از ابهام قرار داشت. بسیاری از جوانان در کنار سایر مسائل و مشکلات ناشی از همه­گیری کرونا در جامعه، درباره ادامه تحصیل و فرآیند آموزش در دانشگاه­ها احساس سردرگمی داشتند و در مورد حضور مجدد در دانشگاه­ها ابرازبلاتکلیفی می­کردند. با توجه به اینکه هنوز آموزش مجازی برای دانشجویان با مشکلاتی همراه بود و بسیاری از آنان نسبت به موفقیت آموزش مجازی تردید داشتند، درباره آینده تحصیلی خود با بلاتکلیفی مواجه بودند.

 مورد دیگری که برای جوانان مسئله­ای سخت شده است، خستگی عاطفی- احساسی ناشی از قرنطینه خانگی می باشد. از همان ابتدای این بحران، رعایت پروتکل­های بهداشتی و عدم حضور در تجمعات و الزام به ماندن در خانه به عنوان تنها راه مقابله با گسترش بیماری در همه کشورها مورد توجه و تاکید قرار گرفت. با تعطیلی دانشگاه­ها، دانشجویان مجبور به ماندن در خانه و پیگیری مجازی درس­ها شدند و قرنطینه­خانگی برای بسیاری از جوانان خسته­کننده و رخوت­بار بود. همچنین با ماندن در خانه و کاهش تعاملات اجتماعی، جوانان فشار روانی زیادی را در خانه احساس می کنند.

 تمامی موارد یاد شده، بروز احساساتی منفی مثل ترس، اضطراب، افسردگی، ناامیدی و... در بین افراد به خصوص جوانان را به حداکثر رسانده است. از طرف دیگر، گزارش روزانه آمار مرگ ومیر ناشی از این بیماری، زندگی جوانان را با غم و ناراحتی همراه کرده است. همچنین جوانان به دلیل مسری بودن بیماری کووید-19، انتظار دارند که تمامی شهروندان و مسئولان جامعه دقت و توجهی بیشتری نسبت به رعایت پروتکل­های بهداشتی داشته باشند و عدم رعایت این پروتکل­ها مثل رفتن به سفر و یا استفاده نکردن از ماسک و ... باعث عصبانیت و خشم آن­ها می­شود، چرا که طبق گزارشات سازمان بهداشت، یکی از مهمترین و مؤثرترین راه­ها برای مقابله با این ویروس، رعایت پروتکل­های بهداشتی است و برای رسیدن به این هدف، تمامی شهروندان و مسئولان باید همکاری و مشارکت کنند. در صورت عدم همکاری و عدم رعایت پروتکل­های بهداشتی از طرف افراد جامعه و بی­تعهدی مسئولان، این امکان وجود دارد که بعضی از جوانان دچار وسواس فکری و روانی شوند و با احساساتی منفی مثل ترس به دلیل مسری بودن بیماری، ناامیدی به دلیل جهش­ها و عدم توانایی در کنترل بیماری، اضطراب به دلیل تداوم بیماری، احساس عدم امنیت، بلاتکلیفی به دلیل قرنطینه و آموزش غیر حضوری دانشگاه و نامشخص بودن آینده مواجه می شوند. در کنار تمامی احساسات منفی که جوانان درگیرش شده اند، پیدایش برخی احساسات نوع دوستانه نسبت به کادر درمان بر حس قدردانی و سپاس جوانان نسبت به آنان افزوده است.

در واقع می توان چنین نتیجه گرفت که جوانان انتظار دارند تمامی شهروندان در کنار تعهد اخلاقی و پیگیری­های مسئولان پروتکل­های بهداشتی را رعایت کنند و در جهت تقویت سلامت خود و خانواده تلاش نمایند تا بتوان پیامدهای جسمی، روانی و احساسی کووید-19 را تا حد امکان به حداقل رساند. همچنین بنابر نظریه کنش متقابل نمادین می توان گفت که شرایط ناشی از کرونا، احساسات و کنش­های جوانان را بسیار تحت تأثیر قرار داده است. رعایت فاصله­ اجتماعی، قرنطینه­ خانگی، پیگیری اخبار مبتلایان و فوت شدگان و دیگر موارد سبب شده تا جوانان و دیگر افراد، تفسیری منفی از شرایط و موقعیت داشته باشند که این خود بروز احساساتی منفی مثل استرس، اضطراب، ترس، نگرانی و ... را در پی دارد. همان طور که گفته شد تفاسیر افراد از موقعیت بسیار حائز اهمیت می­باشد. تلفات جانی ناشی از بیماری کووید-19 و زندگی همراه با ترس از مبتلا شدن به این بیماری، ناامیدی از کنترل بیماری و اضطراب و نگرانی از تداوم بیماری و شیوع گسترده­ آن و جهش­های این ویروس کشنده سبب شده است تا بسیاری از افراد به خصوص جوانان، موقعیت و شرایط اجتماعی را بسیار بد و غم انگیز تفسیر کنند و حس استیصال و ناکامی را تجربه کنند.

در این دوره از تاریخ، بیماری همه­گیر کووید-19 سبب شده تا احساسات موقتی جوانان با تغییر و تحول عمده­ای مواجه شود. شایعات و اخبار ضد و نقیض از این بیماری، واکسن کووید-19 و سختگیری­های اجتماعی نهادهای نظارتی برای رعایت دستورهای بهداشتی گاهی سبب تهییج و رکود احساسات جوانان شده است. تفسیر شرایط کرونا و چگونگی برخورد با این موقعیت، بستگی به شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و شخصیتی جوانان دارد که به احساساتشان شکل و معنا می­دهد مانند نگرانی، استرس، وسواس­های رفتاری  و ... .  لذا بعضی جوانان می­کوشند تا با هنجارهای مربوط به این بیماری هماهنگ شوند و نحوه­ زندگیشان را هم­جهت در راستای خواسته های جامعه، فرهنگ و ... تغییر دهند. اما بعضی از جوانان نه تنها با هنجارها و بایدها و نبایدهای این دوره کنار نیامده­اند، بلکه در تضاد با قوانین مربوط به بیماری کووید-19(تردد در اماکن عمومی مثل کافی­شاپ­ها، رفتن به مسافرت و گردش­های محلی، برگزاری مهمانی و ...) رفتار می­کنند. تضاد رفتاری این جوانان سبب بروز واکنش­های منفی از جانب نهادها و سازمان­ها (جریمه توسط پلیس راهنمایی رانندگی و ...) گروه­ها، اجتماع و سایر افراد می­شود که این واکنش­های منفی می تواند منشأ شکل­گیری احساسات منفی و مخرب در جامعه شود. بنابراین، عاطفه و احساسات­ اجتماعی،‌ حالاتی است که در جریان روابط اجتماعی و با توجه به شرایط اجتماعی در افراد بروز و نمایش داده می­شود و در صورت ناهماهنگی با شرایط اجتماعی، احساسات و عواطف فرد خدشه­دار می گردد و علاوه بر آن از جانب گروه­ها، نهادها، احزاب و دیگر افراد تحت فشار قرار می­گیرد.

لذا همنوایی و همکاری جوانان در این دوره­ همه­گیری ویروس کووید-19- می تواند تا حدی از بروز احساسات منفی جلوگیری کند. هنگامی که جوانان به این باور برسند که تمام دنیا درگیر این بیماری هستند، نوعی احساس پیوند و همبستگی با جامعه و دیگران  در آنها شکل می گیرد که این حس می تواند در کنترل احساسات منفی- احساس استیصال و ناکامی، استرس و اضطراب-  کمک شایانی نماید. از طرف دیگر، در این عصر به دلیل بیماری کووید-19 ، ماهیت کنش متقابل بین افراد تغییر کرده است و به دلیل فناوری پیشرفته، نحوه­ کنش افراد با یکدیگر نیز متفاوت شده که این موضوع می تواند بر احساسات و عواطف افراد نیز تأثیرگذار باشد(کمتر احساس تنهایی، انزوا، ترس و ناامیدی کنند) چرا که ارتباطات سریع و راحت شده است و فرد می تواند در منزل با تمام دنیا در ارتباط باشد. در نتیجه، تعبیر و تفسیر موقعیت­ها نیز به تبع آن تفاوت پیدا می­کند. در عین حال عکس قضیه نیز صادق است؛ به طوری که سهولت در برقراری ارتباطات و کنش متقابل افراد از طریق فضای مجازی و در دسترس بودن حجم زیادی از اطلاعات و اخبار مربوط به این ویروس سبب شده تا جوانان احساس کنند قادر به کنترل این بیماری نیستند. بنابراین احساس عدم قدرت در روبارویی با این ویروس باعث افزایش احساسات منفی می­شود.

 

  • منابع

    • ایمانی جاجرمی، حسین. (1399). «پیامدهای اجتماعی شیوع ویروس کرونا در جامعه ایران». فصلنامه علمی- تخصصی ارزیابی تأثیرات اجتماعی. (2).
    • حیدری، مرتضی. (1399). «ضرورت مدیریت دانش در بحران کرونا ویروس جدید(کووید - 19)». تصویر سلامت. 11(2)، صص 94-97.
    • ربانی خوراسگانی، علی و کیانپور، مسعود. (1388). «جامعه شناسی احساسات». جامعه شناسی کاربردی. (2)، صص 35- 46.
    • شهیاد، شیما و محمدی، محمد تقی. (1399). «آثار روان شناختی گسترش بیماری کووید 19 بر وضعیت سلامت روان افراد جامعه: مطالعه موردی». مجله طب نظامی. 22(2)، صص 184-192.
    • Courtney, Darren; Watson, Priya;  Battaglia, Marco; Mulsant, Benoit H. and Peter Szatmari. (2020). “COVID-19 Impacts on Child and Youth Anxiety and Depression: Challenges and Opportunities”. The Canadian Journal of Psychiatry/La Revue Canadienne de Psychiatrie, 65(10): 688-691.              
    • Gennaro, Francesco Di; Pizzol, Damiano; Marotta, Claudia; Antunes, Mario; Racalbuto, Vincenzo; Veronese, Nicola & Lee Smith. (2020). “Coronavirus Diseases(COVID-19) Current Status and Future Perspectives: A Narrative Review”. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17, 2690, doi: 10.3390/ ijerph17082690.
    • Guerrero, Laura & Angela La Valley. (2006). “Conflict, emotion, and communication”. The sage handbook of conflict communication, Sage Publications.
    • Hochschild, Arlie R. (1983). The Managed Heart: Commercialization of Human Feeling. Berkeley: University of California Press.
    • Hochschild, Arlie Russell. (1979). “Emotion work, Feeling Rules, and Social Structure”. American Journal of Sociology, 85(3): 551-75.

    http://www.sage-ereference.com/crimepunishment/Article_n388.html.

    • Kemper, Theodore. (1981). “Social constructionist & positivist approaches to the sociology of emotions”. American Journal of Sociology, vol.87, no.2,pp336-62.
    • Lawler, Edward. J and Thye, Shane. R. (1999). Bringing Emotions into Sociology. 25: 217-244.
    • Liang, Leilei­; Ren, Hui; Cao, Ruilin; Hu, Yueyang & Zeying Qin & Chuanen Li; Songli Mei. (2020). “The Effect of COVID-19 on Youth Mental Health”. Psychiatric Quarterly, 91:841–852.
    • Power, E.; Hughes, S.;  Cotter,    & M. Cannon. (2020). “Youth mental health in the time of COVID-19”. Irish  Journal of  Psychological  Medicine, Irish Journal of Psychological Medicine, 37(4): 1-15.
    • Saladino, Valeria ; Algeri, Davide and Vincenzo Auriemma. (2020). “The Psychological  & Social Impact of Covid-19: New Perspectives of Well-Being”. Frontiers in Psychology, 11(577684): 1-6.
    • Shott, (1979)."Emotion and Social Life: A symbolic  Interactionist  Analysis." American Journal of Sociology, 84(6):34-1317.
    • Tangney, June Price. (2002). “Shame and guilt”. Encyclopedia of Crime and Punishment, Sage Publications.
    • Thamm, Robert A. (2006). “The classification of emotion”. In Handbook of the Sociology of Emotions. Edited by stets, Jane &Janathan H.Turner, NewYork, Springer Science + Business Media, LLC.
    • Thomas, Emma F., McGarty, Craig, Mavor, Kenneth I. (2009). “Aligning identities, emotions, and beliefs to create a commitment to sustainable social and political”. Pers Soc Psychol Rev, 13: 194-211.