نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد مدیریت ورزشی دانشگاه گیلان

2 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه گیلان

3 استادیار مدیریت ورزشی دانشگاه گیلان

4 استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز

چکیده

هدف از این پژوهش طراحی و آزمون مدل مفهومی برای تحلیل سیستم توسعه بسکتبال در ایران با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری بود. این تحقیق از نظر نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و مربیان آگاه به توسعه بسکتبال در کشور بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای مدلسازی در نرم افزار پی­ال­اس برآورد و با روش قضاوتی نمونه­گیری انتخاب شد (214 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی پژوهش (محقق­ساخته) با مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود (96 سوال). روایی ابزار پژوهش در سه بخش روایی محتوایی (11 نفر= نظر متخصصان)، پایایی (89/0=ضریب آلفای کرونباخ) و روایی سازه (برازش مطلوب مدلسازی) تایید گردید. نتایج نشان داد که مدل مفهومی پژوهش شامل سطح زمینه (تحولات و توسعه بین­المللی، ویژگی ها و قابلیت­ها، پیشینه و سابقه ملی، توسعه ملی ورزش)، قابلیت (مدیریت راهبردی و  اجرایی،  منابع فیزیکی و امکانات، مدیریت مالی و منابع اقتصادی، علمی و فناوری)، مشارکت (رویداد و مشارکت، مدیریت منابع انسانی متخصص، مدیریت استعداد و ورزشکاران، مدیریت ذینفعان بیرونی) و پیامد (توسعه پایدار بسکتبال) است. مدل مفهومی در نرم­افزار آزمون شد و نتایج آن در دو بخش الف) تحلیل عاملی متغیرهای اصلی با ابعاد و مولفه­های زیر مجموعه­ها آن و ب) تحلیل مسیر بین این متغیرهای اصلی گزارش شد. به جز سه رابطه استعدادیابی بر رویداد، زمینه محیطی بر مدیریت راهبردی و اثر منابع بر رویداد، سایر روابط مورد تایید قرار گرفت و معنی­دار بود. براساس مدل پیشنهادی می­توان گفت که توسعه بسکتبال یک فرایند راهبردی است که تحت تاثیر عوامل مذکور نهایتا از طریق مولفه­های مشارکتی صورت می­گیرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Designing a basketball development model in Iran

نویسندگان [English]

  • rahim ramzaninezhad 1
  • shahrokh bahmaei 2
  • HamidReza Goharrostami 3
  • Hossein Moltafet 4

1 Professor of Sport Management, Guilan University

2 PhD student in Sport Management, University of Guilan

3 Assistant Professor of Sport Management, University of Guilan

4 Assistant Professor of Social Sciences, Shahid Chamran university of Ahvaz.

چکیده [English]

The study is to design and test a conceptual model for analyzing basketball development system in Iran using structural equation approach. This is a descriptive correlational study. The population consisted of managers, experts and coaches aware of basketball development in the Iran. The statistical sample was estimated to be sufficient for modeling in PLS software and was selected by judgmental sampling (n=214).  The research instrument was a researcher-made questionnaire with a 5-point Likert scale (96 questions). The validity of the research instrument was confirmed in three parts: content validity (n=11 by experts), reliability (Cronbach's alpha coefficient=0/89) and construct validity (optimal fitting of modeling).
 The results showed that conceptual model of research includes the level of context (international developments and capabilities, national characteristics and background, national background, national sport development), capability (strategic and executive management, physical resources and facilities, financial and economic management, scientific and Technology), Partnerships (Event & Partnerships, Expert Human Resources Management, Talent & Athletes Management, External Stakeholders Management) and Outcome (Sustainable Basketball Development).
The conceptual model was analyzed in the software and its results were reported in two parts: a) Factor analysis of the main variables with its dimensions and subsets and b) Path analysis between these main variables. Except for the three relationships of event-based talent, environmental context on strategic management, and the effect of resources on the event, other relationships were confirmed and significant. Based on the conceptual model, it is a strategic process that is ultimately influenced by participatory components.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Development Model
  • Sport Development
  • Group Sports and Basketball

طراحی الگوی توسعه بسکتبال در ایران

رحیم رمضانی­نژاد[1]

شاهرخ بهمئی[2]

حمیدرضا گوهر رستمی[3]

حسین ملتفت[4]

10.22034/SSYS.2022.1100.1752

تاریخ دریافت مقاله: 25/9/1398

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:20/11/1398

 

مقدمه

یکی از پرطرفدارترین و جذابت­ترین رشته­های ورزشی بسکتبال است. بسکتبال ورزشی المپیکی می باشد که پنج مدال برای آن توزیع می­شود. مجموعه­ای از چنین قابلیت­هایی سبب پیشرفت این رشته­ و توجه به آن در اغلب کشورها به ویژه در منظرهایی مانند میزان مشارکت زنان و مردان، مشارکت همگانی، استعدادیابی و جو رقابتی، قابلیت­های تجاری و رسانه­ای شده است. فدراسیون جهانی بسکتبال (FIBA) از سال  2014تا 2019 اهداف بلند مدت و ارزش­های محوری را مدنظر قرار داده بود و از سال 2020 به بعد چشم اندازهای تبدیل بسکتبال به محبوب ترین انجمن ورزشی؛ ارتقا و توسعه بازی بسکتبال، گردهم آوردن مردم و اتحاد اجتماع،  افزایش تعداد افراد علاقه‌مند به بسکتبال، افزایش به کارگیری طرفداران، افزایش تعداد مجوزهای همکاری فیبا، تشویق افراد به مشارکت و توسعه و دست یابی به منابع مورد نیاز در همه سطوح مورد توجه قرار گرفت (زیو و همکاران[5]، 2015). برخی از محققان معتقدند توسعه ورزش­های پرظرفیت تأثیر مثبتی بر توسعه مولفه­های محیطی در منظرهای اقتصادی و اجتماعی ورزش دارد، اما برخی دیگر این رابطه را معکوس می­دانند و معتقدند توسعه اقتصادی- اجتماعی ورزش هر کشور، بر نتایج و عملکرد ورزش­های مختلف تأثیر می­گذارد (مورا[6]، 2010).

در ایران نیز بسکتبال ورزش محبوبی است و از ظرفیت­های بسیاری جهت توسعه برخوردار می باشد، اما همانند سایر رشته­های ورزشی با چالش­های فراوانی مانند مدیریت دولتی، محدودیت منابع، ضعف برنامه­ریزی، ضعف ارتباطات و مدیریت ناکارآمد مشارکت ذینفعان نیز مواجه است. از این رو، ضرورت دارد تا سیستم توسعه بسکتبال و عوامل تعیین کننده آن به صورت تخصصی مورد مطالعه قرار بگیرند. جمع­بندی شواهد علمی، رسانه­ای و مدیریتی در این زمینه بیانگر این است که بین شرایط و سازوکار توسعه انواع رشته­های ورزشی برحسب ماهیت، جمعیت سازمان یافته، گردش مالی و تجاری، جذب هواداران، رسانه­ها و اسپانسرها و جایگاه آن در نظام­های آموزشی تفاوت وجود دارد. از این رو هر رشته ورزشی نیازمند تعریف و پیاده­سازی یک سیستم تخصصی برای توسعه است.

در مورد بسکتبال در ایران می­توان به مرور شواهد تاریخی و سپس وضعیت کنونی آن پرداخت. فعالیت بسکتبال در ایران در سال های ۱۳۱۰ به بعد به طور غیررسمی در بعضی از مدارس دنبال شد تا اینکه بطور سریع در کلیه استان های کشور از طریق مدارس اشاعه پیدا کرد. در سال ۱۳۲۴ «فدراسیون بسکتبال ایران» تاسیس شد و در سال ۱۹۴۸ برای اولین بار تیم ملی ایران در المپیک لندن شرکت کرد.  تا به امروز بسکتبال در کشور پیشرفت­های فراوانی از لحاظ آموزش (مدارس، باشگاه­، دانشگاه، و ...)، مشارکت (ورزشکاران سازمان یافته، و ...)، موفقیت­ها (آسیایی، جهانی، و..)، تشکیلات (فدراسیون، هیئت­ها، باشگاه­ها، رسانه­ها، و ...)، امکانات (فضاها، تجهیزات، و ..) و سایر ابعاد داشته است (رضایی، 1397). بر طبق آخرین آمار ماخوذه از فدراسیون بسکتبال در کشور 90505 ورزشکار سازمان یافته، 31 هیئت ورزشی استانی،  216 هیئت ورزشی شهرستانی، 3345 مربی و  7420 داور (رده­های مختلف) در رشته بسکتبال مشغول به فعالیت هستند[7].

مسئله پژوهش در واقع این است که سیستم توسعه بسکتبال به عنوان یک ورزش پرظرفیت تحت تاثیر چه عواملی قرار دارد و برآیند اثرگذاری و اثرپذیری این عوامل چگونه است. جهت تبیین بهتر مسئله پژوهش ابتدا باید به مرور تحقیقات مرتبط به شناسایی خلاء­ها و چالش­های موجود در این زمینه پرداخته شود. برخی تحقیقات در حوزه مدیریت ذینفعان و بازاریابی در بسکتبال انجام شده است. شفیعی (1397) گزارش کرد که شاخص‌های فنی، مدیریتی، روانشناختی-رفتاری، شخصیتی و اجتماعی به ترتیب دارای اولویت جهت ارزیابی عملکرد مربیان بسکتبال بودند. رضایی (1397) دریافت که برندسازی لیگ برتر بسکتبال تحت تاثیر فلسفه و ماهیت ورزش بسکتبال، ماهیت ورزش، نیروهای خارجی، مشتریان برند، ارتباطات و بازاریابی قرار دارد. فاتحی و همکاران (1396) نشان دادند که عنصر ترویج بیشترین و عنصر قیمت کمترین اهمیت را در رتبه‌بندی تیم‌های لیگ برتر بسکتبال از لحاظ بازاریابی دارند. آقا سید عزیزاله (1397) در مطالعه ای گزارش کرد که مولفه­های رفتاری (انگیزه، پاداش، و ...) در تماشاگران زن لیگ بسکتبال ترکیه ای به طور معنی داری بالاتر از تماشاگران زن لیگ بسکتبال ایران بود. خسروی (1396) در بررسی فرآیندی رضایت شغلی ورزشکاران حرفه ای بسکتبال کشور دریافت که پیامدها و فرآیندهای تیمی و فردی، بیشترین اهمیت را در تأمین رضایت ورزشکاران دارند. دانش پور (1393) نشان داد که به طور کلی کیفیت نتیجه و فرایند بر روی رضایت و نیات رفتاری تماشاگران بسکتبال تأثیر مثبت و معناداری دارد. صفرزاده (1392) گزارش کرد که عامل نظم، امنیت و انضباط مهم‌ترین دلیل حضور تماشاگران در مسابقات لیگ برتر بسکتبال بود.

برخی تحقیقات به تحلیل راهبردی توسعه بسکتبال پرداخته­اند. سهیلی (1396) در تعیین موقعیت راهبردی هیئت بسکتبال استان خراسان رضوی نشان داد که موقعیت راهبردی هیئت بسکتبال در ناحیه WT قرار دارد. آریایی (1395) در تحلیل ورزش بسکتبال استان کرمانشاه گزارش کرد که موقعیت راهبردی بسکتبال استان در ناحیه ST (راهبرد رقابتی) قرار دارد. هادیان (1393) در تبیین راهبرد آکادمی‌های فدراسیون بسکتبال کشور گزارش کرد که 48 فرصت، 34 تهدید، 36 قوت و 49 ضعف با محورهای مدیریت و برنامه ریزی، آموزش، منابع انسانی، منابع مالی، استعداد یابی، علمی- پژوهشی و فن آوری اطلاعات، اماکن و زیر ساخت‌ها وجود دارد.

در خارج از کشور نیز مطالعات راهبردی مختلفی درباره بسکتبال صورت گرفته است. شومی[8] و همکاران (2018) گزارش کردند که دو مولفه سلامت برند و قدرت برند بیشترین نقش را در کیفیت برند باشگاه­های بسکتبال دارند. ویتاکر[9] (2017) دریافت که سواد حرکتی، اساس مدل توسعه بلندمدت بسکتبالیست­های کانادا در فرایند ورزشی است. مورنو[10] و همکاران (2016) نشان داد که کیفیت خدمات، ارزش درک شده و رضایت بر اهداف آتی از پیگیری هواداران بسکتبال نقش معنی­داری دارند. زیو و همکاران (2015) گزارش کردند که شاخص­های فنی از شاخص­های رهبردی وزن بیشتری در ارزیابی عملکرد مربیان بسکتبال دارند. ارکولیج و استرامبلیج[11] (2015) دریافتند که عوامل فنی و مسابقه­ای به میزان قابلی توجهی بر سطوح موفقیت مختلف بسکتبال رقابتی اثرگذار هستند. منگون و وینفری[12] (2012) گزارش کرد که بین تقاضاهای مخاطبان تلویزیونی و تماشاگران ورزشگاه در بسکتبال تفاوت معنی­داری وجود دارد. لیت و سامپایو[13] (2012) دریافتند که فرایند کشف تا تثبیت استعداد در بسکتبال برای بخش پسران و دختران دارای برخی تفاوت­های اساسی است. در تحلیل سوات بسکتبال شهر واگا واگا[14] استرالیا (2012) شور و اشتیاق خانواده­ها، کمبود نیروهای داوطلب، رشد سریع مشارکت به ویژه در زنان و جوانان و عدم توسعه مربیگری و کیفیت آن را به ترتیب به عنوان مهمترین نقطه قوت، ضعف، فرصت و تهدید بسکتبال این شهر مشخص شدند. هولیان[15] و همکاران (2010) انتقال سیاست و یادگیری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی را مهم­ترین اقدام توسعه بسکتبال نخبگان در چین توصیف کردند. میلینگان[16] (2010) گزارش کرد که ادغام سیاست­های ورزش، توسعه و سرمایه داری سه عاملی هستند که تعیین کننده وضعیت بسکتبال در سطح بین المللی خواهند بود. فدراسیون بسکتبال نیوزیلند (2006)، رنکینگ بین­المللی را به عنوان مهم­ترین نقاط قوت، ضعف در زمینه کنترل مسابقات و ارائه تسهیلات را به عنوان مهم­ترین نقاط ضعف، حضور در کنفدراسیون بسکتبال اقیانوسیه را به عنوان مهم­ترین فرصت­ها و ظرفیت آینده کنفدراسیون بسکتبال اقیانوسیه را به عنوان مهم­ترین تهدید برای بسکتبال این کشور شناسایی کرد.

برخی تحقیقات خارجی نیز کلیات توسعه ورزش رقابتی را بررسی کرده­اند که در توسعه بسکتبال می­توان از آن­ها بهره گرفت. دی بوسچر[17] و همکاران (2009) در ارزیابی موفقیت ورزشی 9 رکن اصلی را معرفی کرده است: سیستم مالی، استعدادیابی، مربیگری و سایر. فورد[18] و همکاران (2011) در تدوین مدل توسعه بلندمدت ورزشکاران 8 محور اصلی از شروع فعال تا فعالیت مادام العمر را گزارش کرده­اند.

امروزه توسعه رشته­های ورزشی نیازمند رویکرد نظام مند می­­باشد و تحقیقات پیشین تاکنون به بررسی جامع ابعاد سیستم توسعه بسکتبال نپرداخته­اند- هر چند مدل­هایی مانند رمضانی­نژاد و همکاران (1397) و مهرابی و همکاران (1397) برای سایر رشته­های ورزشی بکار رفته­اند. از این رو، هدف از این پژوهش طراحی و ارائه چارچوبی برای تحلیل سیستم توسعه بسکتبال در کشور بود. توسعه بسکتبال نیازمند یک سیستم مدیریت کارآمد است که مقدمه و پایه مدیریت نیز داشتن اطلاعات برخاسته از پایش زمینه­ای از طریق پژوهش­های تخصصی است. نظر به نیاز ارائه چارچوب علمی در زمینه مدیریت و توسعه بسکتبال در کشور، این پژوهش درصدد است تا به طراحی و تبیین الگوی توسعه بسکتبال در کشور بپردازد. مدل­های قبلی عمدتا بسکتبال را به عنوان مقوله جزئی از ورزش و ورزش رقابتی بررسی کرده­اند و یا به متغیرهای محدودی از کلیات سیستم بسکتبال اشاره کرده­اند. در تحقیقات  خارجی نیز مدل مدیریت استعداد در زمره مهم‌ترین مدل­های ارائه شده در این زمینه است. هر چند مدل­های ارائه شده در کشورهای مختلف می­تواند تجربیات مناسبی را در اختیار قرار دهند، اما در نهایت در هر سطح و گستره­ای نیاز به یک الگوی تخصصی و بومی وجود دارد. ورزش بسکتبال جزو مهم­ترین رشته­های ورزشی رقابتی است که تاکنون توسعه آن در کشور از منظر علمی و اجرایی چندان مورد توجه نبوده است. از این رو، در این پژوهش با رویکرد اکتشافی به شناسایی یک چارچوب تخصصی اقدام شد.

از طرفی دیگر، مبانی اصلی دانش در هر حوزه­ای بر پایه مدل­های شناسایی شده مناسب و نه یافته­های جزئی و پراکنده قرار دارد و داده­ها در قالب مدل می­توانند کشف، تبیین و تفسیر شوند. بنابراین مدل­سازی ابعاد سیستم توسعه بسکتبال نمی­تواند روابط بین این عوامل را به­طور کامل توضیح دهد، اما درک مکانیسم­های اساسی آن را آسان­تر می­کند. فقدان مدل­های قابل اتکا و دارای مصادق عینی در توسعه بسکتبال محقق را برآن داشت تا با اتکا بر نظرات کارشناسان مجرب، مدل ساختاری توسعه بسکتبال را ارائه بدهد. هدف این است که مدل ارائه شده بتواند به خوبی ظرفیت ابعاد مختلف اثرگذار بر توسعه ورزش پایدار بسکتبال را نشان دهد و در حد خود قادر به تبیین کارکرد ساخت­های اساسی آن باشد.

 

شکل 1. مدل مفهومی منظرها و سطوح توسعه بسکتبال

این مدل مفهومی برگرفته از بخش کیفی پژوهش و شامل ابعاد تحلیل در چهار سطح زمینه­ای، ساختار، مشارکت و توسعه (کدهای سطح پنج) است. سطح زمینه شامل دو منظر ظرفیت­ها (تحولات و توسعه بین­المللی، پیشینه و سابقه ملی و توسعه ملی ورزش) و قابلیت­ها (ویژگی ها و قابلیت­های علمی و فناوری) تعیین گردید. سطح ساختار شامل دو منظر مدیریت (مدیریت راهبردی و  اجرایی) و منابع (منابع فیزیکی و امکانات، مدیریت مالی و منابع اقتصادی) بود. سطح مشارکت شامل دو منظر ذینفعان (مدیریت منابع انسانی متخصص و مدیریت ذینفعان بیرونی) و فرایندها (رویداد و مشارکت، مدیریت استعداد و ورزشکاران،)  و سطح توسعه نیز شامل منظر پیامد (توسعه پایدار بسکتبال) در نظر گرفته شد.

روش­شناسی پژوهش

این تحقیق از نظر نوع توصیفی همبستگی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع‌آوری داده­ها، میدانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران، کارشناسان و مربیان آگاه به توسعه بسکتبال در کشور بود. برای تخمین نمونه، همه سیستم بسکتبال در کشور به مثابه یک نظام جامع توصیف شد و سپس نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی­ال­اس بر مبنای 10 تا 20 برابر سوالات مربوط به متغیر دارای بیشترین تعداد سوال (داوری و رضازاده، 1395) تعیین گردید. براین اساس، متغیر مدیریت راهبردی با 22 سوال دارای بیشترین تعداد بود که 10 برابر آن در نظر گرفته شد (22*10=220). جهت اطمینان از نمونه 220 نفری، پرسشنامه در بین 230 نفر توزیع گردید (بیشتر به صورت نسخه الکترونیک). نمونه­گیری با روش نظری (قضاوتی) انجام شد. در بین 219 پرسشنامه دریافتی، 214 مورد به صورت مناسب پاسخ داده شده بود. نمونه آماری شامل 53 زن و 161 مرد بود. وضعیت تحصیلات آن­ها به صورت 14 نفر فوق دیپلم، 76 نفر لیسانس، 89 نفر فوق لیسانس و 35 نفر دکتری بود. میانگین سنی نمونه 57/38 سال و میانگین سابقه شغلی آن­ها 23/15 سال بود.

ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی پژوهش (محقق­ساخته) با مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود. روایی ابزار پژوهش در سه بخش روایی محتوایی (10 نفر= نظر متخصصان)، پایایی (89/0=ضریب آلفای کرونباخ) و روایی سازه (برازش مطلوب مدلسازی) تایید گردید.

ابزار پژوهش پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی پژوهش (محقق­ساخته) با مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود (96 سوال). روایی محتوایی پرسشنامه­ها توسط 6 تن از اساتید مدیریت ورزشی و 5 تن از مدیران حوزه بسکتبال ارزیابی شد. سپس پایایی و روایی سازه به صورت مراحل گزارش شده در قسمت یافته­ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی­ال­اس[19] تایید گردید. جهت تحلیل یافته­ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری در دو بخش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم سازه متغیرها و تحلیل مسیر بین آن­ها استفاده شد. به جهت غیرطبیعی بودن توزیع اکثر متغیرهای پژوهش (نتایج آزمون کولموگروف – اسمیرنوف و آزمون چولگی) و نیاز به آزمون فرضیات میانجی، از نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

یافته پژوهش شامل تحلیل داده­ها در نرم افزار pls بود.

روایی مدل اندازه­گیری: جهت سنجش برازش مدل اندازه‌گیری، از پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده گردید. پایایی شاخص برای سنجش پایایی درونی، شامل سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی است. روایی همگرا میزان همبستگی یک سازه با شاخص‌های خود را نشان می دهد و روایی واگرا نیز میزان رابطه یک سازه با شاخص‌هایش در مقایسه با رابطه آن سازه با سایر سازه‌هاست. بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار همبستگی شاخص‌های یک سازه با آن سازه، محاسبه و مقدار مناسب آن برابر و یا بیشتر از 4/0 می‌باشد. بارهای عاملی همه سنجه‌ها در سازه مربوط به خود بالاتر از 4/0 بود. در ادامه، تجزیه و تحلیل پژوهش بر اساس سؤال‌های تایید شده صورت گرفت. روایی همگرا با استفاده از معیار متوسط واریانس استخراج‌شده (AVE) [20]ارزیابی می­شود که میزان مطلوب آن مساوی و بالاتر از 5/0 است. نتایج خروجی از مدل برای AVE، نمایانگر مناسب بودن معیار روایی همگرا (AVE) می‌باشد (داوری و رضازاده، 1395). جهت بررسی روایی واگرای مدل اندازه‌گیری، از دو ماتریس روایی همبستگی متغیر لاتنت[21] و معیار فرونل و لاکر[22] استفاده شد. بر اساس این معیار، روایی واگرای قابل‌قبول یک مدل حاکی از آن است که یک سازه در مدل، نسبت به سازه‌های دیگر تعامل بیشتری با شاخص‌هایش دارد؛ یعنی روایی واگرا وقتی در سطح قابل قبولی است که میزان AVE برای هر سازه بیشتر از واریانس اشتراکی بین آن سازه و سازه‌های دیگر در مدل باشد. در این پژوهش مشخص می‌شود که همبستگی هر سازه با خودش بیشتر از همبستگی آن سازه با سایر سازه‌هاست. در نتیجه روایی واگرای مدل، مورد تایید قرار می‌گیرد. پایایی ترکیبی(CR)  [23] برتری‌هایی نسبت به روش سنتی محاسبه آن به‌وسیله آلفای کرونباخ را به همراه دارد. پایایی سازه­ها نه به‌صورت مطلق، بلکه با توجه به همبستگی سازه‌هایشان با یکدیگر و بار عاملی محاسبه می‌گردد (داوری و رضازاده، 1395). تمامی متغیرها دارای مقدار آلفای کرونباخ بالای 70/0 و پایایی ترکیبی بالای 80/0 بودند که نشان‌دهنده این است که مدل دارای پایایی (چه از نظر آلفای کرونباخ و چه از لحاظ پایایی ترکیبی) مناسبی است.

برازش مدل ساختاری: با استفاده از معیارهای ضریب معنادار (T-values)، ضریب تعیین (R2) و ضریب قدرت پیش‌بینی (Q2)، برازش مدل ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا جهت بررسی رابطه‌ بین سازه‌ها در مدل از T-values استفاده شد- اگر مقدار آن از 96/1 بیشتر باشد، نشان از صحت رابطه‌ بین سازه‌ها و تایید فرضیه‌ها در سطح اطمینان 95% است. بیشتر مسیرهای روابط بین مؤلفه‌های پژوهش و همچنین گویه­ها با هریک از عامل‌های خود بزرگ‌تر از 96/1 و معنی‌دار بودند که حاکی از پیش‌بینی صحیح روابط مدل پژوهشی است. R2 معیاری است که برای متصل کردن بخش اندازه‌گیری و بخش ساختاری مدل‌سازی معادلات ساختاری به کار می‌رود و نشان از تأثیری دارد که یک متغیر برون‌زا بر یک متغیر درون‌زا می‌گذارد. مقدار R2 تنها برای سازه‌های درون‌زای (وابسته) مدل، محاسبه می‌گردد و در مورد سازه‌های برون‌زا، مقدار این معیار صفر است. میزان R2 از صفر تا یک متغیر است و نشان‌دهنده برازش مدل ساختاری در سه سطح ضعیف (19/0)، متوسط (33/0) و قوی (67/0) است. در این پژوهش میزان R2 تمامی متغیرهای پژوهش بسیار بالاتر از 33/0 و در محدوده 67/0 یا بزرگ‌تر از آن بود و این بدین معنی است که مدل ساختاری پژوهش دارای برازش قوی است. معیار Q2 قدرت پیش‌بینی مدل را مشخص می‌سازد. مدل‌هایی که دارای برازش بخش ساختاری قابل ‌قبول هستند، باید قابلیت پیش‌بینی شاخص‌های مربوط به سازه‌های درون‌زای مدل را داشته باشند  (داوری و رضازاده، 1395). در صورتی که مقدار در مورد یک سازه درون‌زا سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را کسب نماید، به ترتیب نشان از قدرت پیش‌بینی ضعیف، متوسط و قوی در قبال شاخص‌های آن سازه دارد. در صورتی که مقدار Q2 در مورد یک سازه درون‌زا، صفر یا کمتر از صفر باشد، نشان آن دارد که روابط بین سازه‌های دیگر مدل و آن سازه درون‌زا به خوبی تبیین نشده است. در نتیجه مدل نیاز به اصلاح دارد. در کل این معیار نشان‌دهنده قدرت پیش‌بینی مدل بر اساس سه شدت ضعیف، متوسط و قوی است. براساس خروجی نرم افزار در این پژوهش قدرت پیش‌بینی اکثر سازه‌ها به غیر از 8 مورد دارای شدت بزرگ‌تر از 35/0 است.

جدول 1.

ابعاد

AVE

آ کرونباخ ترکیبی

R Square

ابعاد

AVE

آ کرونباخ ترکیبی

R Square

استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران

585/0

846/0

773/0

279/0

رویداد و مشارکت در بسکتبال

592/0

875/0

555/0

188/0

افزایش ورزشکاران

577/0

844/0

675/0

353/0

زمینه ملی و بین‌المللی بسکتبال

606/0

885/0

برون­زا

برون­زا

امور اجرایی و نظارتی

540/0

851/0

831/0

384/0

زیرساخت و اماکن

687/0

939/0

835/0

330/0

بسکتبال آماتوری و همگانی

391/0

926/0

890/0

389/0

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی

539/0

776/0

766/0

356/0

بسکتبال آموزشی و تربیتی

668/0

889/0

721/0

321/0

فعالان بازار

673/0

860/0

509/0

208/0

بسکتبال حرفه‌ای و قهرمانی

553/0

788/0

756/0

317/0

فناوری در بسکتبال

589/0

950/0

849/0

494/0

بودجه و هزینه‌ها

705/0

877/0

794/0

367/0

مدیریت استعداد

580/0

847/0

914/0

378/0

تجهیزات و امکانات

722/0

836/0

382/0

118/0

مدیریت ذینفعان بیرونی

651/0

831/0

719/0

206/0

تحولات و توسعه بین‌المللی

554/0

831/0

648/0

290/0

مدیریت راهبردی و اجرایی

517/0

926/0

690/0

217/0

تخصص‌های مدیریتی و اجرایی

519/0

810/0

676/0

370/0

مدیریت مالی و منابع اقتصادی

702/0

868/0

224/0

089/0

تشکیلات و ساختار

621/0

891/0

433/0

200/0

مدیریت منابع انسانی متخصص

520/0

943/0

755/0

336/0

توسعه متوازن شاخص‌ها و بخش‌ها

539/0

823/0

835/0

444/0

مربیان و متخصصان فنی

631/0

891/0

892/0

432/0

توسعه ملی ورزش

559/0

789/0

834/0

392/0

مزایای مشارکت در بسکتبال

672/0

871/0

778/0

437/0

توسعه پایدار بسکتبال

629/0

836/0

287/0

097/0

مشارکت و رضایت ذینفعان

589/0

813/0

440/0

177/0

جاذبه‌های رقابتی بسکتبال

557/0

832/0

790/0

411/0

منابع فیزیکی و امکانات

573/0

859/0

628/0

136/0

حامیان

696/0

873/0

599/0

242/0

موفقیت بین‌المللی

560/0

904/0

762/0

520/0

دانش و علم بسکتبال

503/0

876/0

773/0

389/0

هواداران

624/0

855/0

752/0

416/0

دانش و فناوری بسکتبال

579/0

950/0

577/0

251/0

ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال

638/0

924/0

670/0

284/0

داوران

513/0

910/0

864/0

548/0

پیشینه و سابقه ملی بسکتبال

546/0

823/0

685/0

245/0

درآمد و حمایت‌ها

536/0

822/0

855/0

447/0

کارکردهای زیستی و فراغتی

573/0

895/0

795/0

444/0

محاسبه برازش کلی مدل:  GOF برازش کلی قوی

با توجه‌ به آن‌که معیار نامبرده برابر 704/0 (بالاتر از 36/0) می‌باشد، بنابراین برازش کلی مدل در حد «بسیار قوی» مورد تایید قرار می‌گیرد.

مدل پژوهش

 خروجی نرم افزار  برای آزمون مدل مفهومی در محیط اسمارت پی­ال­اس به صورت شکل 2 و جدول 2 می­باشد.

 

شکل 2. مدل آزمون شده در نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس

 

جدول 2. نتایج فرضیه اصلی آزمون مدل نهایی پژوهش

بخش تحلیل عاملی متغیرها به ابعاد و سوالات زیرمجموعه آن­ها در مدل

متغیر

 

ابعاد

ضریب مسیر

ضریب مسیر

سطح معنی‌داری

فرضیه

ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال

->

مزایای مشارکت در بسکتبال

882/0

340/54

001/0

تایید

->

جاذبه‌های رقابتی بسکتبال

889/0

830/66

001/0

تایید

->

کارکردهای زیستی و فراغتی بسکتبال

892/0

232/63

001/0

تایید

استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران

->

افزایش ورزشکاران

821/0

161/28

001/0

تایید

->

مدیریت استعداد

956/0

460/146

001/0

تایید

زمینه ملی و بین‌المللی بسکتبال

->

پیشینه و سابقه ملی بسکتبال

828/0

824/38

001/0

تایید

->

تحولات و توسعه بین‌المللی بسکتبال

805/0

725/37

001/0

تایید

->

توسعه ملی ورزش

913/0

617/100

001/0

تایید

دانش و فناوری بسکتبال

->

دانش و علم بسکتبال

879/0

199/60

001/0

تایید

->

فناوری در بسکتبال

921/0

559/95

001/0

تایید

رویداد و مشارکت در بسکتبال

->

بسکتبال آماتوری و همگانی

944/0

568/137

001/0

تایید

->

بسکتبال آموزشی و تربیتی

849/0

967/44

001/0

تایید

->

بسکتبال حرفه‌ای و قهرمانی

869/0

844/55

001/0

تایید

مدیریت ذینفعان بیرونی

->

حامیان

774/0

529/23

001/0

تایید

->

فعالان بازار

713/0

181/22

001/0

تایید

->

هواداران

867/0

943/43

001/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال

->

امور اجرایی و نظارتی

911/0

214/82

001/0

تایید

->

تشکیلات و ساختار

658/0

873/13

001/0

تایید

->

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی

875/0

604/53

001/0

تایید

مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال

->

بودجه و هزینه‌ها

891/0

518/65

001/0

تایید

->

درآمد و حمایت‌ها

925/0

651/121

001/0

تایید

مدیریت منابع انسانی متخصص بسکتبال

->

تخصص‌های مدیریتی و اجرایی

822/0

370/36

001/0

تایید

->

داوران

929/0

879/115

001/0

تایید

->

مربیان و متخصصان فنی

944/0

720/119

001/0

تایید

منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال

->

تجهیزات و امکانات

618/0

561/11

001/0

تایید

->

زیرساخت و اماکن

914/0

894/42

001/0

تایید

توسعه پایدار بسکتبال

->

توسعه متوازن شاخص‌ها و بخش‌ها

914/0

812/81

001/0

تایید

->

مشارکت و رضایت ذینفعان

663/0

673/16

001/0

تایید

->

موفقیت بین‌المللی

873/0

745/66

001/0

تایید

 

بخش تحلیل مسیر روابی متغیرهای اصلی در مدل

روابط هریک از عامل‌های اصلی با یکدیگر

ضریب مسیر

تی ولیو

معنی­داری

نتیجه

دانش و فناوری بسکتبال -> مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال

281/0

119/6

001/0

تایید

دانش و فناوری بسکتبال -> مدیریت منابع انسانی متخصص بسکتبال

523/0

015/12

001/0

تایید

رویداد و مشارکت در بسکتبال -> توسعه پایدار بسکتبال

536/0

726/10

001/0

تایید

زمینه ملی و بین‌المللی بسکتبال -> دانش و فناوری بسکتبال

385/0

826/5

001/0

تایید

زمینه ملی و بین‌المللی بسکتبال -> ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال

819/0

940/44

001/0

تایید

مدیریت ذینفعان بیرونی -> مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال

281/0

192/3

002/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال -> استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران

253/0

194/5

001/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال -> مدیریت ذینفعان بیرونی

743/0

783/13

001/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال -> مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال

585/0-

651/5

001/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال -> مدیریت منابع انسانی متخصص بسکتبال

411/0

177/9

001/0

تایید

مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال -> منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال

792/0

848/25

001/0

تایید

مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال -> رویداد و مشارکت در بسکتبال

698/0

318/18

001/0

تایید

مدیریت منابع انسانی متخصص بسکتبال -> استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران

582/0

803/11

001/0

تایید

منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال -> استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران

102/0

117/2

042/0

تایید

منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال -> مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال

665/0

029/8

001/0

تایید

ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال -> دانش و فناوری بسکتبال

411/0

419/6

001/0

تایید

ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال -> مدیریت ذینفعان بیرونی

126/0

171/2

001/0

تایید

ویژگی‌ها و قابلیت‌های بسکتبال -> مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال

526/0

226/9

026/0

تایید

استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران -> رویداد و مشارکت در بسکتبال

014/0-

250/0

810/0

رد

زمینه ملی و بین‌المللی بسکتبال -> مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال

089/0

576/1

107/0

رد

منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال -> رویداد و مشارکت در بسکتبال

113/0

772/1

070/0

رد

با توجه به نتایج جدول 2 و شکل 2 به جز سه اثر استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران بر رویداد و مشارکت در بسکتبال، زمینه ملی و بین­المللی بسکتبال بر مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال و اثر منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال بر رویداد و مشارکت در بسکتبال که مورد تایید قرار نگرفت (05/0P>) تمامی ضرایب معنی‌داری t از 96/1 بزرگ‌تر هستند که این امر معنی‌دار بودن تمامی سؤالات و روابط میان متغیرها را در سطح اطمینان 95 درصد تایید می‌سازد. بنابراین سایر فرضیات پژوهش مورد قبول واقع گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که ابعاد مدیریت استعداد (956/0) و افزایش ورزشکاران (821/0)، به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران بودند. همچنین توسعه متوازن شاخص­ها و بخش­ها (914/0)، موفقیت بین­المللی (873/0) و مشارکت و رضایت ذینفعان (663/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه توسعه پایدار بسکتبال بودند. فناوری در بسکتبال (921/0) و دانش و علم بسکتبال (879/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده  دانش و فناوری بسکتبال بودند. بسکتبال آماتوری و همگانی(944/0)، بسکتبال حرفه­ای و قهرمانی (869/0) و بسکتبال آموزشی و تربیتی (849/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه رویداد و مشارکت در بسکتبال بودند. توسعه ملی ورزش (913/0)، پیشینه و سابقه ملی بسکتبال (828/0) و تحولات و توسعه بین­المللی بسکتبال (805/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه زمینه ملی و بین­المللی بسکتبال بودند. هواداران (867/0)، حامیان (774/0) و فعالان بازار (713/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت زینفعان بیرونی بودند. امور اجرایی و نظارت (911/0)، سیاسی­گذاری و برنامه ریزی (875/0) و تشکیلات و ساختار (658/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال بودند. درآمد و حمایت­ها (925/0) و بودجه و هزینه­ها (891/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال بودند. مربیان و متخصصان فنی (944/0)، داوران (929/0) و تخصص­های مدیریتی و اجرایی (822/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت منابع انسانی و متخصص بسکتبال بودند. زیرساخت و اماکن (914/0)، و تجهیزات و امکانات (618/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال بودند. کارکردهای زیستی و فراغتی بسکتبال (892/0)، جاذبه­های رقابتی بسکتبال (889/0) و مزایای مشارکت در بسکتبال (882/0) به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه ویژگی­ها و قابلیت­های بسکتبال بودند.

بر اساس تحلیل مسیر مشخص شد که دانش و فناوری بسکتبال بر مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد (28/0). همچنین متغیر رویداد و مشارکت در بسکتبال بر توسعه پایدار بسکتبال به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد (53/0). متغیر زمینه ملی و بین­المللی بسکتبال بر توسعه ویژگی­ها و قابلیت­های بسکتبال (81/0)، دانش و فناوری بسکتبال (38/0) به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد. متغیر ذینفعان بیرونی بر مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد (28/0). متغیر مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال بر استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران (25/0)، منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال (79/0)، مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال (66/0) و مدیریت ذینفعان (74/0) به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد. متغیر مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال بر رویداد و مشارکت در بسکتبال به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد (69/0). متغیر مدیریت منابع انسانی متخصص بسکتبال بر استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد (58/0). متغیر ویژگی و قابلیت­های بسکتبال بر مدیریت ذینفعان (12/0) و مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال (52/0) به‌طور مستقیم اثر مثبت و معناداری دارد و تغییرات آن را تبیین می‌کند.

بحث و نتیجه گیری

نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سطح زمینه­ای به عنوان سطح اول از تعامل و برآیند دو منظر ظرفیت­های محیطی و قابلیت­های درونی بر سطوح دیگر اثر گذار خواهد بود. منظر ظرفیت­های محیطی شامل ابعاد تحولات و توسعه بین­المللی، پیشینه و سابقه ملی، توسعه ملی ورزش می­­باشد. منظر  قابلیت­ها نیز شامل ویژگی ها و قابلیت­ها و دانش و فناوری تعیین گردید. توسعه ملی ورزش، پیشینه و سابقه ملی بسکتبال  و تحولات و توسعه بین­المللی بسکتبال به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه زمینه ملی و بین­المللی بسکتبال بودند. فناوری در بسکتبال  و دانش و علم بسکتبال  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده  دانش و فناوری بسکتبال بودند. کارکردهای زیستی و فراغتی بسکتبال، جاذبه­های رقابتی بسکتبال  و مزایای مشارکت در بسکتبال  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه ویژگی­ها و قابلیت­های بسکتبال بودند. در تبیین این یافته­ها می­توان گفت که تعامل و همگرایی بین این دو منظر در توسعه بسکتبال بسیار تعیین کننده است. نکته کلیدی این بخش آن است که در تحقیقات قبلی توسعه رشته­های ورزشی ویژگی­های خود رشته کمتر مدنظر قرار نگرفته بود که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. ارکولیج و استرامبلیج (2015) در بررسی سطوح موفقیت مختلف بسکتبال رقابتی گزارش کرد که عوامل فنی و مسابقه­ای به میزان قابلی توجهی اثرگذار هستند و این بخشی از ماهیت بسکتبال است.  در تبیین بیشتر می­توان گفت که ادراک زمینه محیطی و مداخلات آن معمولاً در قالب فرایندهای پنهان انجام می­شوند و محیط، زمینه‌ساز سایر متغیرها محسوب می­شود و اثر قابل توجه­ای بر همه متغیرها دارد (صفری، 1390). به طور کلی، محیط و زمینه برای ورزش بسکتبال به مثابه بستری است که تمام فرایندهای توسعه در آن جریان می‌یابد (سهیلی، 1396). در واقع، مطابق نظریه­های نوین توسعه که به مقوله اکوسیستم توجه دارند، اکوسیستم بسکتبال که حاصل پیوند عناصر محیطی آن است زنجیره­ای از عوامل مختلف را شکل می­دهد که جریان کلی توسعه و دستاوردهای آن را تعیین می­کند. علاوه براین، یکی از بیشترین تغییرات در جهت­گیری­های سیستم ورزش بسکتبال می­تواند حاصل نحوه تعامل بسکتبال کشور با محیط بین المللی باشد. نکته مهم در بحث زمینه این است که بسیاری از عوامل محیطی خارج از کنترل مدیریت ورزش می­باشد. بنابراین مدیریت بسکتبال باید به مسیرهای تعامل با محیط خود توجه و برنامه­ریزی داشته باشد.

سطح ساختار نیز از تعامل و برآیند دو منظر مدیریت و منابع بر دو سطح مشارکت و توسعه اثر گذار خواهد بود. منظر مدیریت شامل مدیریت راهبردی و  اجرایی و منظر منابع شامل منابع فیزیکی و امکانات، مدیریت مالی و منابع اقتصادی  بود. امور اجرایی و نظارت، سیاست­گذاری و برنامه ریزی  و تشکیلات و ساختار  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال بودند. درآمد و حمایت­ها  و بودجه و هزینه­ها  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت مالی و منابع اقتصادی بسکتبال بودند. زیرساخت و اماکن و تجهیزات و امکانات  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال بودند. مدیریت و منابع دو عامل پیشبرنده توسعه محسوب ­شوند. در همین راستا منابع ابزار مدیریت برای فعالیت هستند و حتی برخی محققان توسعه منابع را به مثابه اصل توسعه­یافتگی تفسیر می­کنند (ملایی، 1393). به لحاظ اصول توسعه، مدیریت متغیر مداخله­گر اصلی نسبت به سایر عوامل محسوب می­شود. منابع در واقع ابزار دست مدیریت محسوب می­شوند. بنابراین اثر آن به طور مستقیم بر منابع و امکانات قابل اعمال است (منافی، 1394). در این زمینه دو رویکرد وجود دارد. برخی از محققان معتقدند توسعه مشارکت در ورزش اصولاً به وجود منابع وابسته مستقیمی نیست، بلکه تحت تأثیر عوامل دیگری هم قرار دارد. از طرف دیگر، اغلب محققان بر این عقیده هستند که توسعه مشارکت به وجود امکانات و اماکن لازم بستگی دارد و باید انواع مختلف امکانات ورزشی برای آن‌ها فراهم شود (رمضانی­نژاد و همکاران، 1395). سطح ساختار نقش محیط در توسعه دارد؛ به طوری که براساس سطح زمینه­ای سطح مشارکت را گسترش می­دهد تا مظاهر توسعه ارتقا یابند و به پایداری برسند. از این رو، سطح کارآمدسازی ساختار می‌تواند به جهش در توسعه بسکتبال کشور منجر شود.

سطح مشارکت نیز از تعامل و برآیند دو منظر ذینفعان و فرایندها بر سطح توسعه اثر گذار خواهد بود. منظر ذینفعان شامل دو بخش مدیریت منابع انسانی متخصص و مدیریت ذینفعان بیرونی تعیین گردید. منظر فرایندها نیز شامل رویداد و مشارکت و مدیریت استعداد و ورزشکاران است. رویداد و مشارکت شامل بسکتبال  آموزشی و تربیتی،  بسکتبال  آماتوری و همگانی و بسکتبال حرفه­ای و قهرمانی تعیین گردید. ابعاد؛ مدیریت استعداد و افزایش ورزشکاران، به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران بودند. بسکتبال آماتوری و همگانی، بسکتبال حرفه­ای و قهرمانی و بسکتبال آموزشی و تربیتی  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه رویداد و مشارکت در بسکتبال بودند. هواداران، حامیان و فعالان بازار به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت زینفعان بیرونی بودند. مربیان و متخصصان فنی، داوران  و تخصص­های مدیریتی و اجرایی  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه مدیریت منابع انسانی و متخصص بسکتبال بودند. این نتایج با برخی تحقیقات قبلی همسویی دارد. مظفری (1393) فرایند های ورزش قهرمانی را شامل مشابه با ابعاد شناسایی شده این بخش گزارش کرده است. فاتحی و همکاران (1396) در رتبه‌بندی تیم‌های لیگ برتر بسکتبال ایران به شاخص­های بخش قهرمانی و حرفه­ای تاکید کرده اند. .هدف اصلی ورزش در سطح مشارکت تحقق می­یابد. مشارکت نیز توسط نقش­های دیگر و ذینفع در چارچوب فعالیت­ها و فرایندهای ورزشی موجود شکل می­گیرد. هر چند در گذشته عمدتا ورزشکاران، مربیان و هواداران بازیگران اصلی ورزش رقابتی محسوب می­شدند. اما اکنون با رشد علمی، رسانه­ای و تجاری ورزش اثرگذاری متخصصان، فعالان رسانه و حامیان مالی و کسب و کارها بسیار تعیین کننده شده است. صفرزاده (1392)، دانش پور (1393) و آقا سید عزیزاله (1397) گزارش کردند که ظرفیت­ هواداری در بسکتبال تحت تاثیری عوامل مختلف در نوسان است. منگون و وینفری  (2012) دریافتند که بین تقاضاهای مخاطبان تلویزیونی و تماشاگران ورزشگاه در بسکتبال تفاوت معنی­داری وجود دارد. رضایی (1397) برندسازی لیگ بسکتبال کشور را وابسته به ماهیت بسکتبال و ورزش، عوامل خارجی، مشتریان، ارتباطات و بازاریابی گزارش کرده است. شفیعی (1397) و ایکسو  و همکاران (2015) در تدوین چارچوب ارزیابی عملکرد مربیان بسکتبال گزارش کردند که شاخص­های فنی وزن بیشتری دارند. لیت و سامپایو  (2012) دریافتند که فرایند توسعه بلندمدت استعداد در بسکتبال تحت تاثیر عوامل مختلف قرار دارد و مدیریت آن باید براساس یک مدل تخصصی صورت بگیرد.

در بخش تحلیل مسیر به جز سه اثر استعدادیابی و مدیریت ورزشکاران بر رویداد و مشارکت در بسکتبال، زمینه ملی و بین­المللی بسکتبال بر مدیریت راهبردی و اجرایی بسکتبال و اثر منابع فیزیکی و امکانات بسکتبال بر رویداد و مشارکت در بسکتبال مورد تایید قرار نگرفت. بنا بر این،  هدف این پژوهش از منظر پیامد شامل توسعه پایدار بسکتبال با ابعاد مشارکت و رضایت ذینفعان، توسعه متوازن شاخص­ها و بخش‌ها و موفقیت‌های بین المللی بود. توسعه متوازن شاخص­ها و بخش­ها، موفقیت بین­المللی  و مشارکت و رضایت ذینفعان  به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده سازه توسعه پایدار بسکتبال بودند.

دستیابی به توسعه پایدار در بسکتبال نیازمند پایش مستمر این شاخص­ها و مداخله مثبت و سازنده در فرایندهای منتهی به آن­هاست. هادیان (1393)، آریایی (1395) و سهیلی (1396) گزارش کردند که بسکتبال و فدراسیون در کل از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. دانش پور (1393) در پیش بینی نیات رفتاری تماشاگران بر اساس نقش رضایت و کیفیت خدمات تماشاگران بسکتبال نشان داد که به طور کلی کیفیت نتیجه و فرایندی بر روی رضایت و نیات رفتاری تماشاگران بسکتبال تأثیر مثبت و معناداری دارد. براین اساس می­توان گفت به دلیل آنکه رشته­های ورزشی نسبت به سیستم کلی ورزش از پیچیدگی کمتری برخوردارند، از این رو توسعه پایدار می­تواند در بازه­های زمانی کوتاه­تری ارزیابی و مشاهده شود.

به صورت کلی ابعاد تحلیل در مدل شامل چهار سطح زمینه­ای، ساختار، مشارکت و توسعه بود. جریان کلی حاکم بر مدل مفهومی به صورت سطح زمینه­ای به سمت سطح  توسعه پایدار است. کلیات چارچوب و مدل مفهومی با مدل­های پیشین مانند صفاری (1391)، منافی (1394) و دی بوسچر (2009) از لحاظ عوامل و سطح بندی بین آن­ها همسویی دارد. در تبیین این یافته­ها می­توان گفت که این منظرهای اصلی از یک طرف از الگوی زنجیره­ای عوامل و روابط بین آن­ها پیروی می­کنند و از طرف دیگر بر الگوی تحلیل سیستمی (درودنداد- فرایند- برونداد) و تحلیل چندسطحی (کلان- میانی- خرد)  منطبق هستند. علاوه براین، دسته­بندی این منظرها با چارچوب­های اجرایی ورزش کشور در تقسیم کار و وظایف به تفکیک عوامل مرتبط نیز انطباق دارد. در تبیین بیشتر باید گفت که بسکتبال یک سیستم و یک خرده سیستم از سیستم ورزش است. مدیریت راهبردی و توسعه آن مستلزم توجه به متغیرهای اثرگذار در سطوح و منظرهای مختلف است. مولفه­های تحقیق آریایی (1395) در تحلیل راهبردی بسکتبال کشور با ابعاد و منظرهای این مدل انطباق بالایی دارند. انتقال سیاست و یادگیری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، مهم­ترین اقدام در توسعه بسکتبال نخبگان چین گزارش شده است (هولیان  و همکاران، 2010). همچنین  تحقیقات نشان داده­اند که ادغام سیاست­های ورزش، توسعه و سرمایه داری سه عاملی هستند که تعیین کننده وضعیت بسکتبال در سطح بین المللی خواهند بود (میلینگان، 2010). در بررسی عوامل موثر بر ورزش­های تیمی در کره جنوبی دریافتند که عواملی از جمله ساختار سازمانی ورزش کره، استعدادیابی ورزشکاران، توسعه علم مربیان، افزایش و بهبود امکانات وتأسیسات بر توسعه ورزش­های تیمی کره تأثیر دارد (پارک و همکاران، 2016) و با نتایج این پژوهش مطابقت دارد.

براساس مدل پژوهش می­توان گفت که تحلیل علمی و نظام مند حداقل از چند جهت برای مجموعه بسکتبال دارای اهمیت بالایی هستند:

  1. تعیین جهت­گیری­های عملکردی سازمان­های بسکتبال که موجب می شود تا سازمان بدون اتلاف وقت، هزینه و انرژی در سایر مسیرها به دنبال اهداف کلان و اساسی خود متمرکز شود. 2. تحلیل عمیق محیط و پیش­بینی محیط که می­تواند قبل از اینکه سایر رشته­ها سهم خود را توسعه دهند، منافع جدید به وجود آمده در محیط را عاید سازمان کند. 3. بالابردن سطح رضایت­مندی ذی‌نفعان درونی و بیرونی که می­تواند موجبات استمرار فعالیت سیستم باشد، در صورتی­که از دست دادن این رضایت­مندی، عواقب ناخوشایندی را برای مدیریت بسکتبال به همراه دارد. 4. افزایش کارایی مدیریت بسکتبال در امور اجرایی، شفاف­سازی رویه فرآیندهای کلیدی، استانداردسازی فرایندها و ایجاد سازگاری بین ساختارهای سازمان در اولویت اقدامات اصلاحی و بهبود قرار گیرد. 5. تشخیص زود هنگام تهدیدها و بحران­ها قبل از این­که مدیریت با مخاطرات جدی مواجه شود و در مقابل شناسایی فرصت‌های رشد و توسعه قبل از این­که رقبا آن را تصاحب کنند. توانمندسازی سرمایه انسانی بر اساس مدیریت استعداد می­تواند کل سیستم این ادارات را متحول سازد و موجب تسهیل و توسعه هم­یاری، شایسته­سالاری و مسئولیت­پذیری گردد. 7. توجه و اقدام به علمی­سازی سیستم بسکتبال با استفاده از مهارت، دانش و توانایی کسب شده، مسیرهای پیشرفت و نوآوری در این رشته را هموار می­کند. 8. هماهنگ­سازی حوزه­های مختلف بسکتبال مانند آموزشی، دانشگاهی، رقابتی، و .. مى­تواند منجر به توسعه توانایی و موفقیت نیروی انسانی در ایفای نقش­ها، کارکردها و مأموریت­های اساسی، در این سیستم گردد.

نیاز به وجود مدیریت کارآمد در سازمان ابتدا در سطوح بالای ساختار مدیریت بسکتبال احساس می­شود و سپس به بخش‌های زیرین منتقل می شود، ولی برای ایجاد آن باید از پایین‌ترین سطوح و لایه­های سازمانی شروع کرد.

 

  • منابع

    • آقا سید عزیزاله، مریم. (1397). «مطالعه رفتار و انتظارات بانوان تماشاچی در مسابقات بسکتبال ایران و ترکیه». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
    • آریایی، مریم. (1394). «تحلیل ورزش بسکتبال استان کرمانشاه با استفاده از الگوی برنامه ریزی راهبردی». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه رازی.
    • دانش پور، نیکتا. (1393). «پیش بینی نیات رفتاری تماشاگران بر اساس نقش رضایت و کیفیت خدمات (مطالعه موردی: تماشاگران بسکتبال مهرام)». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
    • فاتحی، بیان؛  سجادی،  سیدنصراله؛  حمیدی،  مهرزاد و  زنده دل نوبری،  بابک. (1396). «رتبه‌بندی تیم‌های لیگ برتر بسکتبال ایران براساس p4 با استفاده از روش پرومیتی». نشریه مدیریت ورزشی.  9(2)، صص  191-211.
    • هادیان، همتا. (1393). «تبیین راهبرد آکادمی‌های فدراسیون بسکتبال کشور جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش ترکیبی SWOT و AHP». پایان نامه کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی راهبرد شمال.
    • ملائی کوهی، مینا. (1392). «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ورزش قهرمانی استان­های ایران و ارائه الگوی پیشنهادی». رساله دکتری مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه گیلان.
    • منافی، فریدون. (1394). «طراحی الگوی توسعه ورزش دانشگاهی». رساله دکتری، دانشگاه گیلان.
    • رمضانی­نژاد، رحیم؛ هژیری، کاظم؛ عیدی، حسین و ریحانی، محمد. (1395). توسعه ورزش. رشت: انتشارات دانشگاه گیلان
    • رضایی، زهره. (1397). «طراحی الگوی برندسازی لیگ برتر بسکتبال ایران». پایان نامه کارشناسی ارشد، پژوهشگاه تربیت‌بدنی و علوم ورزشی.
    • صفاری، مرجان. (1391). «طراحی الگوی توسعه ورزش همگانی ایران». رساله دکتری، دانشگاه مدرس.
    • شفیعی، لیلا. (1397). «تدوین شاخص‌های ارزیابی عملکرد مربیان ورزشی ایران در مسابقات آسیایی، جهانی و المپیک (مطالعه موردی: رشته های وزنه برداری و بسکتبال)». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه خوارزمی.
    • سهیلی، رضا. (1396). «تعیین موقعیت راهبردی هیئت بسکتبال استان خراسان رضوی بر اساس مدل SWOT». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
    • Khosravi, M. (2017). “Designing a Process Pattern for Job Satisfaction of Professional Athletes of Iran in Group Exercise”. Doctoral dissertation, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Guilan (Persian).
    • Erčulj, F., & Štrumbelj, E. (2015). “Basketball shot types and shot success in different levels of competitive basketball”. PloS one, 10(6), e0128885.
    • Houlihan, B., Tan, T. C., & Green, M. (2010). “Policy transfer and learning from the West: Elite basketball development in the People’s Republic of China”. Journal of sport and social issues, 34(1)., 4-28.
    • Leite, N. M., & Sampaio, J. E. (2012). “Long-term athletic development across different age groups and gender from Portuguese basketball players”. International Journal of Sports Science & Coaching, 7(2)., 285-300.
    • Millington, R. (2010). “Basketball with (out) borders: Interrogating the intersections of sport, development, and capitalism”. Doctoral dissertation.
    • Moreno, F. C., Prado-Gascó, V., Hervás, J. C., Núñez-Pomar, J., & Sanz, V. A. (2016). “Predicting future intentions of basketball spectators using SEM and fsQCA”. Journal of Business Research, 69(4), 1396-1400.
    • Mourao, P. J. R. (2010). “Reginal Determinants of Competitiveness: The case of Eueropian Soccer Teams”. International Journal of Sport Finance, 5(3), 222-234.
    • Shuv-Ami, A., Papasolomou, I., & Vrontis, D. (2018). “New measure of brand equity status of a basketball club”. Journal of Transnational Management, 23(1), 39-63.
    • Xu, Q., Zhang, Y.-B., Zhang, J., & Lv, X.-G. (2015). “Improved TOPSIS model and its application in the evaluation of NCAA basketball coaches”. Modern Applied Science, 9(2), 259.