نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه مدیریت ورزشی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران

2 دانشیار گروه مدیریت ورزشی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران

چکیده

هدف از تحقیق حاضر، تدوین مدل کمی الگوی توانمندسازی ملی برنامه­های آموزشی منجیان غریق است. پژوهش حاضر از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) است. شرکت کنندگان متشکل از رؤسای هیئت­های استانی، افراد متخصص در کمیته­های تخصصی، مدرسان درجه 1 و ناجیان درجه 1 کشور بودند. نمونه پژوهش به تعداد 90 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی آن توسط 11 تن از متخصصان ورزشی و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده­های تحقیق با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی با نرم­افزار Smart PLS انجام شد.
نتایج آزمون مدل پژوهش نشان می­دهد که از نظر نمونه­های پژوهش، مؤلفه­های فناوری، تجهیزات و امکانات و انگیزه شغلی به ترتیب با بارهای عاملی 830/0، 774/0 و 721/0 بیشترین تأثیر را بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق دارند. مؤلفه­ها­ی نظارت و ارزیابی، رشد و توسعه و عوامل مدیریتی به ترتیب با بارهای عاملی 315/0، 254/0 و 235/0 دارای کمترین اثر بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق هستند. با توجه به اینکه مؤلفه­های فناوری، انگیزه شغلی و تجهیزات و امکانات دارای بیشترین تأثیر بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی هستند، پیشنهاد می­شود با ارتقای زیرساخت­های فناوری اطلاعات و ارتباطات، فراهم نمودن وسایل و تجهیزات امدادی و کمک آموزشی نجات غریق و افزایش حقوق پرداختی به منجیان زمینه­ پیشرفت برنامه­های آموزشی ناجیان غریق فراهم شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Developing a quantitative model of national empowerment model for teaching programs of lifeguards

نویسندگان [English]

  • Ilkhan Noori 1
  • Abbas Khodayari 2

1 Ph.D. student in Sport Management faculty of physical Education, sport sciences, Islamic Azad university, Karaj Branch, karaj. Iran

2 Associate Professor of Sport Management faculty of physical Education, sport sciences, Islamic Azad university, Karaj Branch, karaj. Iran

چکیده [English]

The study is to develop a quantitative model of national empowerment for training programs of lifeguards. Explorative mixed method was used. The participants were from provincial committee, specialized committees of federation, 1st life-saving instructor and 1st grade national lifeguards. 90 participants were selected as the sample using available sampling method. The researcher-made questionnaire was used to collect information. The content-related validity was evaluated by 11 experts and its construct validity by exploratory and confirmatory factor analysis. The data were analyzed using descriptive and inferential statistics, partial least squares and smart PLS software.
Based on the results, components including technology, equipment and job motivation are of the most impact on empowerment of lifeguard training programs with factor loads of 0/830, 0/774 and 0/721, respectively. On the other hand, monitoring and evaluation, growth and development and management are of the least impact on empowering lifeguards with factor loads of 0/315, 0/254 and 0/235, respectively. Given the importance of technology, job motivation, and equipment and facilities components, we can upgrade ICT infrastructure, provide rescue equipment and training and increase salaries as a basis for the advancement of the training programs for life-savers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Empowerment Model
  • Training Programs and Lifeguard

تدوین مدل کمی الگوی توانمندسازی ملی برنامه­های آموزشی منجیان غریق

ایلخان نوری[1]

 عباس خدایاری[2]

10.22034/SSYS.2022.1108.1759

تاریخ دریافت مقاله: 1/10/1398

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:1/6/1399

 

مقدمه

یک برنامه آموزشی تنها زمانی می­تواند ارزشمندی خود را توجیه کند که شواهد قابل اطمینان و معتبری در مورد تأثیر بر بهبود عملکرد شرکت­کنندگان عرضه کند. این امر به جنبه مهمی از آموزش و ارزشیابی آموزش اشاره دارد که معمولاً از آن با عنوان «اثربخشی آموزش» یاد می­شود (رضوانی نژاد­، 1378: 58). آموزش اثربخش می­تواند در راستای برنامه­های توانمندسازی باشد. امروزه آموزش و توانمندسازی کارکنان به عنوان ابزاری برای کسب مزیت رقابتی مورد توجه قرار می­گیرد؛ به گونه­ای که اعمال برنامه­های توانمندسازی به موازات ایجاد احساس تعهد بیشتر کارکنان به اهداف سازمانی باعث افزایش رضایت شغلی و کاهش افت نیروی انسانی می­شود (اسدی کرم، 1382: 67). اولین قدم برای شروع کار این است که مدیر نگرش مثبتی نسبت به فرایند آموزش و توانمندسازی داشته باشد و این نگرش مثبت را در کارکنان به وجود آورده و تقویت کند (صباغیان و آراسته، 1391: 86).

توانمندسازی، حرکت از نظام تصمیم­گیری سلسله مراتبی توسط مدیران به نظام کاهش سلسله مراتب کنترل و تصمیم­گیری توسط رده­های پایین است (عبداللهی و نوه ابراهیم، 1385: 124). این مفهوم نظری تاثیر زیادی بر اثر­بخشی سازمانی و مدیریتی و ابتکار سازمانی دارد(کانگر و کانانکو[3]، 1988: 480). توانمندسازی برنامه­های آموزشی ظرفیت­های بالقوه­ای را برای بهره­برداری از سرچشمه توانایی انسان در اختیار می­گذارد. اسپریتزر[4] پیشنهاد می­کند اگر توانمندسازی بخواهد کارکرد لازم را داشته باشد باید قبل از آن که کسی آن را تقدیم کند­، خود فرد چنین احساسی را داشته باشد. از نظر او، جایگزینی رویکرد نرم­افزاری نسبت به توانمندسازی به جای دیدگاه سخت­افزاری به این مهم کمک می­نماید. (اسپریتزر، 1995: 1461). همچنین، توماس و ولت هاوس[5] در تحقیقات خود در زمینه توانمندسازی دریافتند سطوح بالای مهم بودن و احساس شایستگی از طریق ایجاد علاقه در افراد نسبت به وظایفشان باعث افزایش رضایت شغلی خواهد شد (توماس و ولت هاوس، 1990: 675). در تحقیق دیگری نیز توماس و تایموون[6] پی بردند که کفایت نفس بالا منجر به کاهش استرس شغلی می­شود (توماس و تایموون، 1994: 11). توانمندسازی می­تواند پیامدهای رفتاری مهمی نیز داشته باشد. به عنوان مثال، گکاس[7] به این نتیجه رسید که کفایت نفس منجر به ابتکار عمل، تلاش و پشتکار در برابر موقعیت­های چالشی خواهد شد (گکاس، 1989: 314)

عوامل مهم در توانمندسازی عملکرد افراد در پژوهش­های پیشین مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، در پژوهشی با عنوان «توانمندسازی کارکنان و عوامل مؤثر بر آن در سازمان­های استرالیا» با هدف بررسی تأثیر عوامل سازمانی و فرهنگی بر توانمندسازی کارکنان این نتیجه به دست آمد که پاداش، آموزش و کار تیمی بر توانمندسازی کارکنان تاثیر بسزایی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که سازمان­ها می­توانند در افزایش توانمندسازی کارکنان نقش چشمگیری داشته باشند (برد و وانگ[8]، 2010: 594). پیترودا و ماکوانا[9] (2016) در پژوهشی به تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی پرداختند. آنها بیان کردند مدیریت منابع انسانی برای یک سازمان مورد نیاز است و برای انجام کسب و کارهای مختلف بدون فعالیت و حمایت منابع انسانی نمی­توان کاری انجام داد. همچنین دریافتند که چهارچوب توسعه یافته­ای برای بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی وجود ندارد و چهارچوبی با 8 معیار اصلی برای توانمندسازی برنامه­های آموزشی با اهمیت هستند:

 1- تجزیه و تحلیل شغل و برنامه­ریزی منابع انسانی؛ 2- گزینش و استخدام؛ 3- آموزش و تمرین؛ 4- انگیزه و ارزیابی عملکرد؛ 5- جبران و پاداش؛ 6- روابط استخدام؛ 7- بهداشت و ایمنی؛ 8- دیگر عوامل خارجی.

توانمندسازی برنامه­های آموزشی ناجیان غریق در کشورهای دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، لوکرزی و همکاران (2018) به بررسی اولویت­های ایمنی و سهل انگاری­ها در عملیات غواصی تفریحی: یک مطالعه اروپایی در حمایت از  اجرای برنامه­های جدید مدیریت ریسک پرداختند. یافته­های پژوهش نشان داد که غواصان اهمیت زیادی را برای ایمنی و مسئولیت­پذیری مراکز ارائه دهنده خدمات غواصی قائل بودند. با این حال، آنها اهمیت یک برنامه اقدام اضطراری/ کمک اضطراری شخصی و تا حدودی سیستم دوستان را در کنار سایر روش­های ایمنی دست کم ارزیابی کردند. همچنین، آوریمیدیس[10](2008) به ارزیابی عملکرد فدراسیون جهانی نجات غریق در انتخاب کادر منجی غریقان، تهیه لباس و تجهیزات، شرایط استفاده از منجی غریقان داوطلب، آموزش­های ضمن خدمت و حوادث رخ داده در قسمت مغروقین پرداخت. آوریمیدیس یکی از مشکلات اصلی نجات غریق در المپیک آتن را فقدان مدیریت صحیح در بخش نظارت و کمبود تجهیزات دانست. مک میلان[11] (2008) نیز راه­حل­هایی برای توانمندسازی برنامه­های آموزشی در رشته­ نجات غریق شامل شناخت نیازهای مراکز نجات غریق در مناطق آبی، طراحی یک برنامه آموزش ضمن خدمت اثربخش، توسعه یک طرح بازاریابی اثربخش و افزایش پرداخت ها و پاداش­های بیشتر به کادر کارمندی و نجات غریق ارائه کرد.

راهکارهای توانمندسازی در ورزش توسط محققانی در داخل کشور نیز مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، راسخ و همکاران (1394) در پژوهشی به طراحی و تدوین برنامه راهبردی ورزش قهرمانی بانوان کشور ایران پرداختند و نتیجه گرفتند که یکی از راه­های تحقیق و توسعه ورزش قهرمانی بانوان و توانمند­سازی آنان، پی­ریزی و استقرار نظام آموزشی است. همچنین، اسکندری ­پور و شفیعی (1398) به بررسی رابطه بین عوامل درون سازمانی (فرهنگ، فناوری، ساختار) با توانمندسازی روان­شناختی مدرسان تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه­های زنجان پراختند و  به این نتیجه رسیدند که دانشگاه­ها می­توانند توانمندسازی روان­شناختی مدرسان تربیت بدنی را از طریق توسعه و ارتقای فرهنگ سازمانی موجود، ارائه­ی رویکرد زیربنایی و فناوری و همچنین ارتقای سطح ساختار سازمانی افزایش دهند.

برنامه­های توانمندسازی در برخی از رشته­های ورزشی داخل کشور مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، تندنویس و همکاران (1386) در مقاله­ای با عنوان «مقایسه دیدگاه ورزشکاران، مربیان و صاحب نظران در مورد راهکارهای پیشرفت ورزش قهرمانی ژیمناستیک کشور» نشان دادند که هر سه گروه مورد مطالعه عوامل ارتقای سطح دانش علمی و فنی مربیان، کنترل و نظارت بر فعالیت مربیان، استعدادیابی نوآموزان به روش­های علمی و تخصصی، افزایش تأسیسات و سالن­ها و تجهیز کامل سالن­ها و امکانات تخصصی و کم آموزشی را مهمترین ابعاد در پیشرفت بُعد قهرمانی ورزش ژیمناستیک کشور بیان کردند. قره و کلهر (1394) نیز در تحقیق خود که به تدوین برنامه راهبردی فدراسیون اسکی جمهوری اسلامی ایران به روش تحلیلی SWOT پرداختند به این نتیجه دست یافتند که برای توسعه فدراسیون اسکی باید فناوری­های مرتبط با ورزش اسکی را در کشور توسعه داد و همچنین به توسعه کمی و کیفی مدارس اسکی جهت آموزش پرداخت.

به رغم بحث­های فراوان درباره فواید توانمندسازی، بهره­برداری از آن اندک و ناچیز بوده است­. همچنین، محقق نتوانست پژوهشی بیابد که توانمندسازی برنامه­های آموزشی در رشته نجات غریق در داخل کشور نیز مورد بررسی قرار گرفته باشد. همان طوری که اشاره شد بحث آموزش یکی از اساسی­ترین موضوعات جهت توسعه هر سازمانی می­باشد که باید مطابق با استانداردهای جهانی حرکت نمود. همچنین فدراسیون نجات غریق یکی از فدراسیون­های مهم در ایران می­باشد که ارتباط نزدیکی با زمان­های اوقات فراغت آحاد جامعه دارد و غالب افراد جامعه در زمان­های تفریح و فراغت به ورزش شنا می­پردازند- علاوه یر این که  این فدراسیون وظیفه تربیت منجیان غریق و آموزش آنها را هم بر عهده دارد. لذا آموزش مداوم و مستمر منابع انسانی مرتبط با این فدراسیون و آموزش­های به روز آنها با روش های جدید می­تواند یکی از ضرورت­های انجام این تحقیق باشد تا بتواند با توجه به برنامه­های آموزشی کشورهای منتخب و پیشرفته در جهت ارائه و طراحی الگوی مناسب و متناسب با ساختارهای جدید آموزش جهت ارتقای این نهاد غیر­دولتی گام بردارد. لذا بررسی راهکارهای توانمندسازی برنامه آموزشی نجات غریق در ایران دارای اهمیت ویژه است که می­تواند باعث پیشرفت روزافزون برنامه­های این فدراسیون در کشور و جهان گردد. بنابراین سؤال اصلی تحقیق این است:

 چطور می­توان جهت بهبود برنامه آموزشی فدراسیون نجات غریق مدل توانمندسازی ملی را ارائه داد؟

روش شناسی پژوهش

پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش کمی و از نوع پژوهش‌های مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از رؤسای هیئت­های استانی، افراد متخصص در کمیته­های تخصصی، مدرسان درجه 1 و ناجیان درجه 1 کشور بود. با توجه به نظرات تیم پژوهش و با در نظر گرفتن حجم بالای افراد جامعه پژوهش برای ارائه­ داده‌های لازم جهت آزمون مدل، 125 نفر حائز شرایط لازم تشخیص داده شدند که با توجه به روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد 90 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از نهایی شدن ابزار پژوهش، این پرسشنامه در بین نمونه‌های کمی پژوهش توزیع و از 90 پرسشنامه توزیعی با توجه به اینکه برخی از افراد از مشارکت در تکمیل پرسشنامه خودداری نمودند و دارای محدودیت در پاسخ به سؤالات و مشارکت داشتند در نهایت پس از توزیع و گردآوری پرسشنامه‌ها و عدم بازگشت تعدادی از پرسشنامه‌ها و کنار گذاشتن پرسشنامه‌های مخدوش، تجزیه و تحلیل آماری بر روی 60 پرسشنامه انجام پذیرفت.

 

 

 

جدول1: جامعه و نمونه آماری پژوهش

افراد

حجم جامعه

حجم نمونه

(پرسشنامه توزیع شده)

پرسشنامه عودت   داده شده

روشنمونهگیری

رؤسای هیئت­های استانی

26

18

16

در دسترس

افراد متخصص در کمیته­های تخصصی

8

7

5

در دسترس

مدرسان درجه 1

44

31

15

در دسترس

ناجیان درجه 1 کشور

47

34

24

در دسترس

جمع کل

125

90

60

 

ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر، پرسشنامه (40 سؤالی) محقق ساخته‌ای بود که برگرفته از مطالعات کتابخانه‌ای و مصاحبه با خبرگان حوزه نجات غریق بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط 11 تن از متخصصان و صاحب‌نظران علمی، اجرایی و پژوهشی مورد تأیید قرار گرفت. 40 سؤال پرسشنامه در قالب پرسشنامه‌ای با طیف پنج گزینه‌ای لیکرت (1-کاملاً مخالفم، 2-مخالفم، 3-نظری ندارم، 4- موافقم و 5- کاملاً موافقم) تهیه و تنظیم گردید. این پرسشنامه پس از توزیع و گردآوری در بین نمونه‌های پژوهش برای دسته‌بندی و تناسب ساختار عاملی گویه‌ها با مؤلفه‌های پژوهش از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.

آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با گروه‌بندی و طبقه‌بندی متغیرهای مرتبط به هم، داده‌ها را دسته‌بندی و خلاصه می‌کند. این حالت در مراحل اولیه پژوهش به عنوان بخشی از فرایند ساخت ابزار استفاده می‌شود. معمولاً در تحلیل عاملی تعداد نمونه‌های مورد نیاز، در ارتباط با تعداد عامل‌هایی که اندازه‌گیری می‌شوند، بررسی می‌شود. اساساً تعداد نمونه‌ها (آزمودنی‌ها) همیشه باید بیش از تعداد عامل‌ها باشند. کناپ و براون[12] (1995) نسبت حداقل سه آزمودنی به ازای هر عامل (متغیر) را قابل قبول دانسته‌اند. دیدگاه دیگر در مورد حجم نمونه این است که چون اساس حجم نمونه این است که چون اساس بر همبستگی است، بین 100 تا 200 آزمودنی برای بیشتر اهداف کافی می‌باشد (کاظم نژاد و همکاران، 1390: 96). مقدار شاخص KMO جهت متناسب بودن اندازه نمونه 755/0 به دست آمد که نشان‌دهنده کفایت نمونه‌گیری در پژوهش حاضر است. همچنین سطح معناداری (P) آزمون کرویت بارتلت باید کمتر از 05/0 باشد که در این پژوهش معنادار به دست آمد (01/0≥P) که حاکی از مناسب و مطلوب بودن ماتریس همبستگی و ساختار مدل عاملی برای تحلیل عاملی داده‌های پژوهش داشت. لذا در این پژوهش تمامی پیش فرض‌های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. جزئیات نتایج آزمون KMO و کرویت بارتلت در جدول 2 نشان داده شده است:

جدول 2: نتایج شاخص KMO و آزمون بارتلت

 

پیش فرض

مقادیر مشاهده شده

ملاک

نتیجه

آزمون KMO جهت متناسب بودن اندازه نمونه

787/0

بیش از 70/0

تأیید

آزمون کرویت بارتلت جهت درست بودن تفکیک عاملها

مقدار خیدو

447/9876

-

-

درجه آزادی

5050

-

-

سطح معناداری (P)

001/0

کمتر از 05/0

تأیید

 

 

ملاک داشتن بار عاملی حداقل 55/0 برای حضور آن گویه در پرسشنامه بود که از 65 سؤال ابزار 25 گویه دارای بارهای عاملی کمتر از 55/0 بودند و از سؤالات پرسشنامه حذف شدند و پرسشنامه برای بررسی مدل پژوهش در بخش کمی با استفاده از 40 سؤال صورت پذیرفت. معیار در نظر گرفتن بار هر عامل، از یک مطالعه به مطالعه دیگر متفاوت است. برخی از محققان از نقطه بُرش حداقل 30/0 و برخی دیگر از نقطه برش حداکثر 55/0 استفاده می‌کنند. تعداد 40 گویه پژوهش در 10 عامل شامل مؤلفه­ نظارت و ارزیابی(4 سؤال)، مؤلفه­ بازنگری قوانین (4 سؤال)، مؤلفه­ آموزشی (4 سؤال)، مؤلفه­ رشد و توسعه (4 سؤال)، مؤلفه­ مدیریتی (4 سؤال)، مؤلفه­ فرهنگی (3 سؤال)، مؤلفه­ حقوقی (4 سؤال)، مؤلفه­ تجهیزات و امکانات (4 سؤال)، مؤلفه­ فناوری (4 سؤال)، مؤلفه­ انگیزه شغلی (5 سؤال) دسته‌بندی شدند. این 18 عامل در مجموع 46/71% از واریانس توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق را تبیین می‌کند که مقداری مطلوب است.

برای اطمینان از همسانی درونی پرسشنامه، پایایی هریک از عوامل شناسایی شده از تحلیل عاملی اکتشافی توسط ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. نتایج آزمون کرونباخ نشان داد که پایایی 10 عامل (مؤلفه) بالاتر از 7/0 است و پایایی مؤلفه‌ها مورد قبول است و پایایی کل ابزار 82/0 به دست آمد که حکایت از مطلوب بودن ابزار اندازه‌گیری دارد.

جدول 3: ضرایب پایایی مؤلفههای پرسشنامه

مؤلفهها

تعداد گویهها

ضریب آلفای کرونباخ

عوامل حقوقی

4

762/0

عوامل فرهنگی

3

866/0

عوامل مدیریتی

4

779/0

مؤلفه آموزشی

4

860/0

مؤلفه انگیزه شغلی

5

820/0

مؤلفه بازنگری قوانین

4

796/0

مؤلفه تجهیزات و امکانات

4

842/0

مؤلفه رشد و توسعه

4

837/0

مؤلفه فناوری

4

917/0

مؤلفه نظارت و ارزیابی

4

766/0

کل پرسشنامه

71

823/0

 

 

 

 

 

 

با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی پژوهش، پرسشنامه 10 عاملی دارای 40 سؤال طراحی شد که در آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

 به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد فراوانی و ...) و در سطح آمار استنباطی از آزمون کلموگروف اسمیرنوف (K-S) جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده‌های نمونه‌های پژوهش و از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس با استفاده از نرم‌افزار SPSS 22 استفاده گردید. همچنین جهت بررسی آزمون مدل عوامل توانمندسازی برنامه­های آموزشی ناجیان غریق از مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از نرم‌افزار Smart PLS 2 (beta) استفاده شد.

یافته­های پژوهش

 

نتایج ویژگی‌های جمعیت‌شناختی آزمودنی‌های پژوهش حاضر نشان داد که از مجموع نمونه‌های پژوهش 7/81 درصد(49 نفر) را مردان و 3/18 درصد (11 نفر) را زنان تشکیل می‌دادند. همچنین بررسی وضعیت شغلی نمونه‌ها بیانگر آن بود که 7/76 درصد(46 نفر) به طور حرفه­ای و 3/23 درصد(14 نفر) به صورت غیرحرفه­ای با رشته نجات غریق در ارتباط بودند.

 

در پژوهش حاضر، ضریب یا شاخص چولگی متغیرها بین 3- و 3 و کشیدگی آنها بین 5- و 5 است؛ یعنی شرط کافی برای نرمال بودن توزیع داده ها وجود دارد و محقق می تواند از آزمون­های آمار پارمتریک در صورت لزوم استفاده نماید. از دیگر نتایج پژوهش این بود که مدل مفهومی پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری به روش حدأقل مربعات جزئی (PLS) مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش PLS برازش مدل در سه بخش بررسی می‌شود: 1). برازش مدل اندازه‌گیری؛ 2). برازش مدل ساختاری؛ 3). برازش کلّی مدل (GOF).

برای بررسی مدل‌های اندازه‌گیری، سه معیار پایایی، روایی همگرا (میانگین واریانس استخراج شده) و روایی واگرا (از روش فورنل لارکر) استفاده می‌شود (رضازاده و داوری، 1392). همان طور که در جدول 6 نشان داده شده است، مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) کلیه متغیرهای مدل ساختاری پژوهش بالاتر از 7/0 است که نشان‌دهنده سازگاری درونی و پایداری درونی مناسب مدل اندازه‌گیری می باشد. با توجه به اینکه مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) متغیرها که جذر آن مقادیر روایی واگرا یا همان روش فونل و لارکر را نشان می‌دهد بزرگتر از 4/0 است، مناسب بودن میزان روایی همگرا نیز تأیید گردید که در جدول4 نشان داده شده است:

جدول 4: بررسی ضرایب پایایی مدل پژوهش

مؤلفه­ها

ضریب آلفای کرونباخ

ضریب پایایی ترکیبی

ضریب پایایی اسپیرمن

ضریب پایایی اشتراکی

عوامل حقوقی

762/0

765/0

870/0

889/0

عوامل فرهنگی

866/0

889/0

048/2

919/0

عوامل مدیریتی

779/0

919/0

540/1

775/0

مؤلفه آموزشی

860/0

775/0

089/1

908/0

مؤلفه انگیزه شغلی

820/0

908/0

849/0

869/0

مؤلفه بازنگری قوانین

796/0

869/0

881/0

878/0

مؤلفه تجهیزات و امکانات

842/0

878/0

845/0

905/0

مؤلفه رشد و توسعه

837/0

905/0

660/1

870/0

مؤلفه فناوری

917/0

870/0

918/0

942/0

مؤلفه نظارت و ارزیابی

766/0

942/0

817/1

867/0

           

 

جدول 5: میانگین مقایسه واریانس استخراجی و پایایی ترکیبی

 

پایایی ترکیبی[13] (CR)

میانگین واریانس استخراج شده[14] (AVE)

عوامل حقوقی

889/0

801/0

عوامل فرهنگی

919/0

851/0

عوامل مدیریتی

775/0

647/0

مولفه آموزشی

908/0

767/0

مولفه انگیزه شغلی

869/0

572/0

مولفه بازنگری قوانین

878/0

706/0

مولفه تجهیزات و امکانات

905/0

761/0

مولفه رشد و توسعه

870/0

693/0

مولفه فناوری

942/0

802/0

مولفه نظارت و ارزیابی

867/0

768/0

در مجموع کلیه متغیر ها دارای CR بزرگتر از AVE هستند. بنابراین هر دو شرط روایی همگرا برقرار است و می توان ادعا نمود مدل ما دارای روایی همگرا می­باشد. کلیه شاخص­های AVE بالاتر از 5/0 است. بنابراین شرط اول روایی همگرا برقرار است.

برای بررسی روایی واگرای مدل ساختاری و نهایی پژوهش از روش ماتریس فورنل و لارکر استفاده شد. در این روش میزان همبستگی یک سازه با شاخص‌هایش در مقابل همبستگی آن سازه با سایر سازه‌ها مقایسه می‌شود. در قطر اصلی این ماتریس، جذر میانگین واریانس استخراج شده (AVE) متغیرها وارد می‌شود و جهت تأیید روایی واگرا لازم است این مقدار بیش از همبستگی میان آن متغیر با سایر متغیرها در همان ستون باشد (رضازاده و داوری، 1392: 125). با توجه به نتایج جدول 6 جذر میانگین واریانس استخراج شده (AVE) که در قطر اصلی ماتریس زیر آمده بیش از میزان همبستگی هر سازه با دیگر متغیرهای هم ستون (عمودی) باشد که نشان دهنده روایی واگرای مناسب و برازش خوب مدل اندازه‌گیری مدل ساختاری پژوهش است.

جدول6: بررسی روایی واگرای مدل پژوهش به روش فورنل و لارکر

 

عوامل حقوقی

عوامل فرهنگی

عوامل مدیریتی

مؤلفه آموزشی

مؤلفه انگیزه شغلی

مؤلفه بازنگری قوانین

مؤلفه تجهیزات و امکانات

مؤلفه رشد و توسعه

مؤلفه فناوری

مؤلفه نظارت و ارزیابی

عوامل حقوقی

898/0

                 

عوامل فرهنگی

823/0

935/0

               

عوامل مدیریتی

156/0

172/0

762/0

             

مؤلفه آموزشی

212/0

039/0

140/0-

881/0

           

مؤلفه انگیزه شغلی

170/0

165/0

259/0

033/0

757/0

         

مؤلفه بازنگری قوانین

234/0

091/0

170/0-

741/0

005/0-

843/0

       

مؤلفه تجهیزات و امکانات

124/0

082/0

239/0

095/0

617/0

006/0

873/0

     

مؤلفه رشد و توسعه

000/0

070/0-

256/0-

249/0

090/0

240/0

257/0

853/0

   

مؤلفه فناوری

109/0

037/0

221/0

072/0

731/0

079/0

659/0

043/0

896/0

 

مؤلفه نظارت و ارزیابی

264/0

230/0

054/0-

265/0

159/0

376/0

001/0

029/0

129/0

891/0

خوشبختانه کلیه جذر­های AVE متغیر ها از همبستگی آن متغیر با سایر متغیر­ها بیشتر است. بنابراین روایی واگرای متغیرها نیز تأیید می­شود. 

 

جدول7: HTMT جهت واگرایی

 

عوامل حقوقی

عوامل فرهنگی

عوامل مدیریتی

مؤلفه آموزشی

مؤلفه انگیزه شغلی

مؤلفه بازنگری قوانین

مؤلفه تجهیزات و امکانات

مؤلفه رشد و توسعه

مؤلفه فناوری

عوامل حقوقی

                 

عوامل فرهنگی

817/0

               

عوامل مدیریتی

158/0

206/0

             

مؤلفه آموزشی

228/0

138/0

146/0

           

مؤلفه انگیزه شغلی

249/0

279/0

248/0

115/0

         

مؤلفه بازنگری قوانین

319/0

140/0

228/0

911/0

125/0

       

مؤلفه تجهیزات و امکانات

199/0

231/0

273/0

127/0

677/0

105/0

     

مؤلفه رشد و توسعه

078/0

086/0

548/0

314/0

156/0

291/0

243/0

   

مؤلفه فناوری

173/0

151/0

262/0

092/0

772/0

104/0

752/0

048/0

 

مؤلفه نظارت و ارزیابی

313/0

266/0

366/0

318/0

198/0

447/0

096/0

074/0

170/0

                     

 

خوشبختانه تمام زوج های متغیر ها دارای HTMT کمتر از یک هستند. بنابراین به صورت کلی سه آزمون بارهای عرضی، فورنر لارکر و HTMT روایی واگرا را مورد تایید قرار داد و با تایید روایی همگرا اکنون می توان ادعا کرد که پژوهش حاضر بر اساس مدل تدوین شده از روایی سازه برخوردار است.

کیفیت در حقیقت جایگزین برازش در معادلات ساختاری کواریانس محور است.  اما در اینجا به صورت علمی یعنی متغیر های پژوهش به درستی توسط شاخص های آن اندازه گیری می شود. فراموش نشود این شاخص با بار عاملی متفاوت است. بار عاملی و مجذور آن اندازه یا کمیت اندازه گیری یک متغیر را نشان می دهد، اما در اینجا صحبت از کیفیت اندازه گیری یک متغیر توسط شاخص های آن است. منظور از کیفیت قدرت پیش بینی مدل است. در اینجا باید از run یا اجرای BF یا دستور نادیده گیری یا چشم پوشی استفاده می کنیم. در این روش به صورت سیستماتیک برخی از داده ها پاک می شوند و مدل بیرونی آن ها را پیش بینی می کند. اگر مدل ، مدل با کیفیتی باشد پیش­بینی نزدیک به آن اعداد خواهد بود. برای این که کیفیت پیش بینی مناسبی داشته باشیم شاخص اشتراکی روایی متقاطع(CVCOM) استفاده         می شود. هندسلر بیان می­کند این مقدار با سه عدد 02/0 (ضعیف) ، 15/0(متوسط)  و 35/0(قوی) ارزیابی می­شود.

جدول 8: مدل اندازه گیری مقادیر شاخص اشتراکی روایی متقاطع( CVCOM)

 

Q² (=1-SSE/SSO)

مؤلفه نظارت و ارزیابی

052/0

مؤلفه بازنگری قوانین

06/0

مؤلفه آموزشی

395/0

عوامل مدیریتی

006/0

عوامل فرهنگی

075/0

عوامل حقوقی

109/0

مؤلفه تجهیزات و امکانات

421/0

مؤلفه رشد و توسعه

021/0

مؤلفه انگیزه شغلی

326/0

مؤلفه فناوری

51/0

در مدل اندازه­گیری مقادیر شاخص اشتراکی روایی متقاطع (CVCOM) نشان می­دهد که مؤلفه­های آموزشی، تجهیزات و امکانات، انگیزه شغلی مؤلفه­ فناوری از کیفیت بسیار بالایی برخوردار می­باشد؛ یعنی مدل اندازه­گیری ما از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و در مقابل مؤلفه­های بازنگری قوانین، عوامل مدیریتی، مؤلفه­ رشد و توسعه عوامل فرهنگی از کیفیت ضعیفی برخوردار می­باشند.     

بحث و نتیجه­گیری

بر اساس یافته­های تحقیق حاضر، از نظر نمونه­های پژوهش، مؤلفه­ فناوری از بین مقوله‌های مدل توانمندسازی با بار عاملی 830/0 بیشترین تأثیر را بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق دارد. یکی از موضوعات مؤثر بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی، پیشرفت­های شگرف و خیره کننده فناوری اطلاعات است. این امر باعث توجه و سرمایه­گذاری قابل توجه سازمان­های ورزشی شده است. چنانچه دانش ضمنی در ایجاد مزیت رقابتی برای فدراسیون­های ورزشی نقش اصلی را ایفا کند، آنگاه سرمایه­گذاری در بخش فناوری و استفاده از آن بدون توجه به این دانش موجب از دست رفتن سریع مزیت یاد شده می­شود. از این رو، فدراسیون­های ورزشی نباید انتظار داشته باشند که این نوع سرمایه­گذاری منجر به ایجاد و حفظ مزیت رقابتی برای آنان شود (موسیوند و فرازیانی، 1394: 18). یافته­های مطالعه حاضر با نتایج تحقیق وانگ، کلین و ژیانگ (2007)، داونپورت و پروساک (2000)، نیلز و جانسون (2010) و موسیوند و فرازیانی (1394) که مؤید تأثیر فناوری اطلاعات به عنوان یک مؤلفه­ی مهم در توانمندسازی مدیریت دانش بودند همراستاست. موسیوند و فرازیانی (1394) در پژوهش خود نشان دادند که شاخص­های فناوری اطلاعات 7/50 درصد از واریانس توانمندسازی مدیریت دانش را در کارکنان سازمان ورزش و جوانان تبیین می­نماید. بر اساس نتایج آنها فراهم کردن زیرساخت­های فناوری اطلاعات و ارتباطات، ضمن بهره­مند ساختن کارکنان از دانش باعث ارتقای بهره­وری شغلی آنها می شود و زمینه بهبود مدیریت دانش را ایجاد می­کند. بنابراین، بر اساس نتیجه­های این پژوهش می­توان اذعان نمود که توسعه فناوری اطلاعات در فدراسیون نجات غریق و به ویژه در بخش مربوط به برنامه­های آموزشی ناجیان غریق بر توانمندسازی این برنامه­ها تاثیرگذار است و وجود فناوری اطلاعات در فدراسیون و تعامل­های اثربخش میان افراد درگیر در برنامه­های آموزشی ناجیان غریق سبب آسان­سازی فرایند توانمندسازی در فدراسیون و هیئت­های استانی نجات غریق می­شود و می­تواند امکان بروز نوآوری و خلاقیت را فراهم آورد. امروزه با در اختیار داشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته، امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش از پیش فراهم شده است. استفاده از فناوری اطلاعات مزیت­های فراوانی از جمله ایجاد فرصت­های جدید، افزایش درآمد، کاهش هزینه­ها و همچنین بازارهای متنوع را به همراه دارد و از عوامل مهم زیربنایی جهت موفقیت توانمندسازی برنامه­های آموزشی محسوب می­شود. لذا با توجه به نقش مؤثر فناوری بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق، به تمامی مدیران و دست­اندرکاران فدراسیون و هیئت­های نجات غریق که به نحوی درگیر در این گونه فعالیت­های آموزشی هستند سفارش می­شود در راستای تقویت به کارگیری از مؤلفه­های فناوری اطلاعات که در نهایت با توجه به یافته­های این مطالعه منجر به تقویت و بهبود برنامه­های آموزشی منجیان غریق می­شود گام بردارند (موسیوند و فرازیانی، 1394: 18). برگزاری کنفرانس­ها با هدف ارائه آخرین دستاوردها، اقدامات، مطالعات و تحقیقات، زمینه­ای مناسب برای بسط و توسعه آگاهی­های فناوری اطلاعات محسوب می­شود. علاوه بر این، ایجاد سازو کارهای تشویقی و ترغیبی، استفاده از مدرسان با صلاحیت در امر آموزش فناوری اطلاعات و آموزش راهبردهای کاربردی در این زمینه، راهی مناسب برای ارتقای مؤلفه فناوری اطلاعات در فدراسیون نجات غریق به شمار می آید.

یافته­های تحقیق حاضر نشان داد که مؤلفه­ تجهیزات و امکانات با بار عاملی 774/0 دومین عامل تأثیرگذار بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق غریق بود. اماکن و فضاهای ورزشی و همچنین تسهیلات و تجهیزات ورزشی از عوامل مهم در توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق محسوب می­شود (فیلیپس و نیولند، 2014: 512). هر چند که فدراسیون نجات غریق نیز مانند بسیاری از سازمان­ها و ارگان­های ورزشی دیگر به دلیل شرایط اقتصادی کشور و بخصوص تحریم­ها با کمبود بودجه و منابع مالی روبه رو بوده است، اما باید برای ارتقای برنامه­های آموزشی نجات غریق در سطح کشور توجه خاصی به در اختیار قرار دادن اماکن و تجهیزات ورزشی برای آحاد جامعه و به ویژه منجیان غریق معطوف نمود. یافته­های پژوهش حاضر با نتایج تحقیق تندنویس و قاسمی (1386)، قره­خوانی و همکاران (1390)، علی­دوست قهفرخی و همکاران (1393) و اقدسی و عبدوی (1398) که بر اهمیت امکانات و تجهیزات برای ارتقای برنامه­های ورزشی تأکید دارند همسو می­باشد. اقدسی و عبدوی (1398) مهمترین عامل توسعه ورزش قهرمانی را امکانات و تجهیزات می­دانند.

همچنین، مؤلفه­ انگیزه شغلی با بار عاملی 721/0 در رده سوم عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق غریق قرار داشت. این یافته با نتایج تحقیقات پیلتیر، فورتیر، والرند و بری (2001)، سارازین، والرند، گیولت، پیلتیر و سوری (2002)، والراند و رویسی (2001)، والراند (2007)، بویچی و گووا، ریانگ، لی و هریسون (2008) همراستاست. با وجود این، یافته­ها با نتایج شفیع زاده (1385) همخوان نیست. نتیجه برخی تحقیقات همسو نشان دهنده این است که مطالعات انجام شده در زمینه ورزش نشان دهنده یک رابطه مثبت بین انگیزه با تکیه بر نظریه خود تصمیم­گیری نسبت به فعالیت و استمرار آن است. بنابراین با غنی­تر کردن برنامه­های ورزشی در برنامه روزانه و هفتگی ناجیان غریق می­توان توانمندسازی شغلی آنها را بهبود بخشید. به عنوان مثال، دست اندرکاران در فدراسیون و هیئت­های نجات غریق می­توانند از برگزاری مسابقات ورزشی بین ناجیان غریق جهت تفریح و تجربه کردن لذت ناشی از شرکت در ورزش و برخورداری از مزایای مادی و معنوی آن بهره گیرند. اگر به این موارد با دید جامع نگریسته شود می­توان ملاحظه کرد که تا چه میزان ویژگی های اجتماعی در کار می توانند انگیزه­های درونی و بیرونی ناجیان را افزایش دهند تا متعاقب آن موفقیت شغلی ناجیان و در نتیجه توانمندسازی برنامه­های آموزشی آنان ایجاد شود. 

مؤلفه­ها­ی عوامل حقوقی، عوامل آموزشی، عوامل فرهنگی، مؤلفه­ی بازنگری قوانین، مؤلفه­ نظارت و ارزیابی، مولفه رشد و توسعه و عوامل مدیریتی در رده­های بعدی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق غریق قرار داشتند. پیشرفت و توسعه در ورزش حوزه مرکزی توجه بسیاری از حکومت­ها و دولت­ها که در جستجوی موفقیت ورزشکاران نخبه در سطح بین المللی و یا خواهان مشارکت آحاد جامعه خود در ورزش هستند شده است (فیلیپس و نیولند، 2014: 512). فایرلی و همکاران (2013) بیان می­کنند که سازمان­های ورزشی باید فرصت کافی برای مشارکت در ورزش را برای همه افراد جامعه فراهم کنند، چرا که هر چه افراد بیشتری به ورزش روی آورند، تعداد بیشتری به سطوح بالاتر راه می­یابند. ساتیرادو و شیلبوری (2009) به اهمیت نقش عوامل اقتصادی، فرهنگی و روش­های علمی در تربیت ورزشکاران نخبه اشاره می­کنند. آنها همچنین دریافتند که کشف افراد علاقمند و با استعداد، تدوین راهبردهای بلند مدت برای دست یابی به موفقیت، جذب کمک­های مالی و کسب منزلت اجتماعی از راه های جذب افراد به ورزش و در نهایت توانمندسازی برنامه­های آموزشی آنهاست.

عوامل مدیریتی هم از مؤلفه­های تأثیرگذار در توانمندسازی و پیشرفت یک رشته ورزشی محسوب می­شود. به عنوان مثال، لوکرزی و همکاران (2018) یافته­های پژوهش نشان داد که غواصان اهمیت زیادی را برای ایمنی و مسئولیت­پذیری مراکز ارائه دهنده خدمات غواصی قائل بودند.سجادی (1379) مهمترین عوامل ناکامی در توانمندسازی تیم­های فوتبال جوانان ایران را ضعف در عوامل مدیریتی نظیر برگزاری اردوهای ناکافی و سنتی، عدم امنیت شغلی مربیان، عدم بهره­گیری از مشاوران علمی و کادر پزشکی در کنار تیم، اشکال در برنامه­ریزی، سازماندهی و تدارک فدراسیون فوتبال و وجود مشکلات فنی می­داند. سایر محققان نظیر منظمی و همکاران (1390) به ترتیب عوامل مالی و امکاناتی، انسانی و تخصصی، ساختاری و مدیریتی، فرهنگی و اجتماعی؛ امیرتاش (1386) برگزاری مسابقات بیشتر، بهبود امکانات، استفاده از مربیان کارآمدتر، افزایش بودجه و عوامل انگیزشی؛ کشتی­دار و همکاران (1391) افزایش نیروی انسانی هیئت­ها، ارتقای کمی و کیفی مربیان، افزایش حامیان مالی، افزایش مقالات پژوهشی، افزایش تعداد کتاب ها، لوح های فشرده و دوره های آموزشی، افزایش مسابقات درون استانی، تشویق و حمایت از نخبگان و ایجاد مراکز استعدادیابی و افتخاری و همکاران (1395) مؤلفه­ فرهنگی، استعدادیابی و نگرش ضعیف به انجام فعالیت­های ورزشی را در توانمندسازی مهم قلمداد کردند.

در نهایت، با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های استنباطی پژوهش، مؤلفه­ فناوری از نظر نمونه­های پژوهش بیشترین تأثیر را بر توانمندسازی برنامه­های آموزشی منجیان غریق داشت. لذا می­توان با ارتقای زیرساخت­های فناوری اطلاعات و ارتباطات، ضمن بهره­مند ساختن ناجیان غریق از دانش باعث ارتقای بهره­وری شغلی آنها شده و زمینه بهبود مدیریت دانش در آنها را فراهم نمود. همچنین، در ارتباط با مؤلفه­ تجهیزات و امکانات پیشنهاد می­شود کمبود امکانات، وسایل و تجهیزات امدادی و کمک آموزشی نجات غریق و غواصی به نحوی توسط فدراسیون و سازمان تربیت بدنی رفع گردد. از طرفی نیز با توجه به اهمیت مؤلفه­ انگیزه شغلی در پژوهش حاضر می­توان با افزایش حقوق پرداختی به منجیان به نحوی برنامه­ریزی نمود تا آنها نجات غریق را به عنوان شغل اول و اصلی خود برگزینند که این امر باعث می­شود منجیان خود را ملزم به داشتن آگاهی از دانش روز و آمادگی جسمانی مناسب بدانند.

  • منابع

    • اسدی کرم، علیرضا. (1382). «تاثیر آموزش و توانمندسازی کارکنان در افزایش کیفیت تولیدات». نشریه تعاون. شماره 145، صص 66-69.
    • اسکندری پور، مجتبی و شفیعی، شهرام. (1398). «رابطه بین عوامل درون سازمانی (فرهنگ، فناوری، ساختار) با توانمندسازی روان‏شناختی مدرسان تربیت‏بدنی و علوم ورزشی دانشگاه‌های زنجان». فصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. دوره 6، شماره 1، صص 75-93.
    • افتخاری، عذرا؛ بنار، نوشین؛ امامی، مینا و منصور صادقی، منیژه. (1395). «ارائه مدل اندازه­گیری موانع توسعه والیبال قهرمانی زنان ایران در سه سطح کلان، میرانی و خرد». مطالعات مدیریت ورزشی. سال 8، شماره 40، صص 39-60.
    • اقدسی، محمدتقی و عبدوی، فاطمه. (1389). «بررسی وضعیت ورزش قهرمانی استان آذربایجان شرقی و توصیه برای توسعه آن». پژوهش­های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش. شماره 4، صص 23-30.
    • امیرتاش، علی محمد. (1386). «توسعه هندبال تیمی به عنوان یک ورزش قهرمانی از دیدگاه ورزشکاران و مربیان دانشگاهی مرد». نشریه علوم حرکتی و ورزش. شماره 11، صص 97-109.
    • تندنویس، فریدون و قاسمی، محمدهادی. (1386). «مقایسه دیدگاه ورزشکاران، مربیان، و صاحب نظران در مورد راهکارهای پیشرفت ورزش قهرمانی ژیمناستیک کشور». نشریه المپیک. دوره 15، شماره 4، صص 17-29.
    • راسخ، نازنین؛ سجادی، نصراله.؛ حمیدی، مهرزاد و خبیری، محمد. (1394). «طراحی و تدوین برنامه راهبردی ورزش قهرمانی بانوان کشور ایران». نشریه مدیریت ورزشی. دوره 7، شماره 3، صص 309-334.
    • رضازاده، آرش و داوری، علی. (1392). مدل­سازی معادلات ساختاری با نرم‌افزار PLS‏. تهران: سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی
    • رضوانی نژاد، شهربانو. (1378). آموزش مدیران، کارکنان و بهره وری. کمیته بهره وری شرکت مخابرات ایران، انتشارات دفتر روابط عمومی مخابرات.
    • سجادی، سید نصرالله. (1379). «بررسی علل ناکامی تیم­های ملی فوتبال جوانان در مسابقات آسیایی 1978-1998». طرح پژوهشی. پژوهشکده تربیت­بدنی و علوم ورزشی. صص 53-74.
    • شفیع زاده، محسن. (1385). «تعیین اعتبار و پایایی پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی». پژوهشکده تربیت­بدنی و علوم ورزشی. دوره 5، شماره 14، صص 15-31.
    • صباغیان، زهرا و آراسته، زهرا. (1391). «بررسی میزان تأثیر آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی بانک کشاورزی منطقه غرب شهر تهران». دوفصلنامه مدیریت و برنامه ریزی در نظام­های آموزشی. دوره 5، شماره 8، صص 78-94.
    • عبداللهی، بیژن و نوه ابراهیم، عبدالرحیم. (1385). توانمندسازی کارکنان کلید طلایی مدیریت منابع انسانی. تهران: نشر ویرایش
    • علی­دوست قهفرخی، ابراهیم؛ سجادی، سید نصرالله؛ محمودی، احمد و ساعتچیان، وحید. (1393). «بررسی اولویت­ها و راهکارهای پیشرفت ورزش قهرمانی جودوی کشور». دوره 6 ، شماره 2، صص 231-246.
    • قره، محمد علی و کلهر، رستم. (1394). «تدوین برنامه استراتژی فدراسیون اسکی جمهوری اسلامی ایران به روش تحلیلی سوات». پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 4، شماره 2، صص 117-127.
    • کاظم نژاد، انوشیروان؛ حیدری، محمد رضا و نوروز زاده، رضا. (1390). روش­های آماری در پژوهش مراقبت بهداشتی و کاربرد spss در تحلیل داده‌ها. تهران: نشر جامعه نگر سلامت
    • کشتی دار، محمد؛ طالب­پور، مهدی و شیر مهنجی، فاطمه. (1391). «بررسی وضعیت موجود والیبال ایران با ارائه برنامه اجرایی در راستای بهبود مستمر». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 13، صص13-32.
    • منظمی، امیر حسین؛ سوخته­زاری، سعید؛ حدادی، فرخ؛ رستمی­نژاد، مظهر؛ گودرزی، محمود و اشرفی حافظ، اصغر. (1390). «تدوین معیارهای انتخاب مربیان ملی والیبال کشور». پژوهش­های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 2، شماره 2، صص 109-118.
    • موسیوند، مریم و فرازیانی، فاتح. (1394). «تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مدیریت دانش کارکنان اداره ورزش و جوانان استان همدان، کاربرد تحلیل مسیر». مدیریت ارتباطات در رسانه­های ورزشی. دوره 3، شماره 2، صص 11-21.
    • Avramidis, S. (2008). “Lifeguard operations: Summary of practices at the Athens 2004 Olympics”. International Journal of Aquatic Research and Education, 2(1), 6.
    • Baird, K. & Wang, H. (2010). “Employee Empowerment: Extent of adoption and influential factors”. Personnel Review, 39(5), pp. 577-599.
    • Boich e, J., C., Sarrazin, P., G., Grouzet, F., M., E., Pelletier, L., G., & Chanal, J., P. (2008). “Students' motivational profiles and achievement outcomes in physical education: a self-determination perspective”. Journal of Educational Psychology, 100, 688-701.
    • Conger, J. A., & Kanungo, R. N. (1988). “The empowerment process: Integrating theory and practice”. Academy of Management Review, 13, 471-482.
    • Davenport, T. H. and L. Prusak (2000). “Working knowledge: how oranizations manage what they know”. Boston, MA. Harvard business school.
    • Fairley, Sheranne., Snyder, Kevin., Kellett, Pamm., Brad Hill. (2013). “When professional athletes change sports: Sport development, sanctity of contract, and restraint of trade in the NRL”. Sport Management Review, 16: 111–119.
    • Gecas, v. (1989) “The social psychology of self-efficacy”. In W.R. Scott & S. Blake (Eds). Annual Review of sociology, 15: 291-316.
    • Leech, N., Barrett, K., & Morgan, G. A. (2013). SPSS for intermediate statistics: Use and interpretation. Routledge
    • Lucrezi, S., Egi, S. M., Pieri, M., Burman, F., Ozyigit, T., Cialoni, D., ... & Saayman, M. (2018). “Safety priorities and underestimations in recreational scuba diving operations: A European study supporting the implementation of new risk management programmers”. Frontiers in psychology, 9, 383.
    • MacMillan, B. (2008). “Overcoming lifeguard shortages: Strategies to effectively recruit and retain lifeguard candidates”. International Journal of Aquatic Research and Education, 2(4), 9.
    • Neels, C.J. and Johnson, D. (2010). “Information management as an enabler of knowledge management maturity: a south African perspective”. International journal of information management, Vol. 30, PP: 57-67.
    • Pelletier, L. G., Fortier, M. S., Vallerand, R. J., & Brie´ re, N. M. (2001). “Associations among perceived autonomy support, forms of self-regulation, and persistence: A prospective study”. Motivation and Emotion, 25, 279–306.
    • Phillips, Pamm. & Newland, Brianna. (2014). “Emergent models of sport development and delivery: The case of triathlon in Australia and the US”. Sport Management Review, 17: 107–120.
    • Pitroda,J. Makwana,A, Prajapati ,A.(2016). “Analysis of factors affecting Human Resource Management of constroction firms using rii method, impi method and rir method”. International Conference on: “Engineering: Issues, opportunities and Challenges for Development.30April 2016.
    • Sarrazin, P., Vallerand, R., Guillet, E., Pelletier, L., & Cury, F. (2002). “Motivation and dropout in female handballers: A 21-month prospective study”. European Journal of Social Psychology, 32, 395–418.
    • Sotiriadou, K. & Shilbury, D. (2009). “Australian Elite Athlete Development: An Organizational Perspective”. Sport Management Review, 12: 137–148.
    • Spreitzer, G. M. (1995). “Psychological empowerment in the workplace: dimensions, measurement, and validation”. Academy of Management Journal, 38(5): 1442-1465.
    • Thomas, K. and Tymon, W. (1994). “Does Empowerment Always Work? Understanding the Role of Intrinsic Motivation and Personal Interpretation”. Journal of Management Systems, 6 , 1-13.
    • Thomas, K. W., Velthouse, B. A. (1990). “Cognitive elements of empowerment: An interpretive model of intrinsic task motivation”. Academy of Management Review, 15, 666-681.
    • Vallerand, R. J. (2007a). “Intrinsic and extrinsic motivation in sport and physical activity: a reviewand a look at the future”. In G. Tenenbaum, & R. E. Eklund (Eds.), Handbook of sport psychology (3rd Ed.). (pp. 49e83) New York: John Wiley.
    • Vallerand, R., J., & Rousseau, F., L. (2001). “Intrinsic and extrinsic motivation in sport and exercise: a review using the hierarchical model of intrinsic and extrinsic motivation”. In R. Singer, H. Hausenblas, & C. Janelle (Eds)”, Handbook of sport psychology (2nd ed), New York: John Wiley & Sons 389-416.
    • Wang, E., Klein, G. and Jiang, J. J. (2007). “IT support in manufacturing firms for a knowledge management dynamic capability link to performance”. International journal of production research, Vol. 45. No. 11. PP: 2419-2434.
    • Williams, B., Onsman, A., & Brown, T. (2010). “Exploratory factor analysis: A five-step guide for novices”. Australasian Journal of Par medicine, 8(3).