نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجو دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران دانشگاه باهنر کرمان

2 دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ک

چکیده

ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﭘﺮﻣﺼﺮفﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮاد مخدر در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮند. امروزه مصرف مشروبات الکلی و گرایش به آنها در جوامع مختلف به خصوص در ایران به یک معضل تبدیل شده و شاهد کاهش سن مصرف آن در بین قشرهای مختلف جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان هستیم.
ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف بررسی علل گرایش مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان 18-29 سال  شهر کرمان ﺻﻮرت ﭘﺬﻳﺮفت. روش ﺗﺤﻘﻴﻖ، ﭘﻴﻤﺎﻳﺸﻲ و اﺑﺰارﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ ﺑـﻮد. حجم نمونه بر اساس میزان خطای نمونه گیری در سطح اطمینان 95 درصد تعیین گردید و با خطای نمونه گیری 05/0 درصد، 400 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. از روش نمونه گیری تصادفی در انتخاب نمونه ها  سود جسته  شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و از آماره­های توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته های پژوهش نشان داد که میانگین سنی اولین بار مصرف مشروبات الکلی 17 سال بوده است. همچنین از میان مجموع متعیرهای پژوهش، متعیرهای پیوند افتراقی، وابستگی، تعهد، اعتقاد، الگوی کنترل و نظارت خانواده و دسترسی آسان و ارزان، رابطه معنی داری با گرایش به مصرف مشروبات الکلی داشتند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Causes of Alcohol Consumption among Young People in Kerman

نویسندگان [English]

  • mohsne kiani 1
  • soode maqsodi 2

1 دانشجو دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران دانشگاه باهنر کرمان

2 دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ک

چکیده [English]

Alcoholic beverages are among the most consumed drugs in the world. Today, the consumption of alcoholic beverages and the tendency towards them has become a problem in different societies, especially in Iran and we are witnessing a decrease in the age of consumption among different strata of society, especially teenagers and young people. The present research is to investigate the causes of alcohol consumption among 18-29 year old people in Kerman city. The research method was a survey and a questionnaire. The sample size was determined based on the sampling error at the 95% confidence level with a sampling error of 0/05%. So, 400 people were considered as a sample. The random sampling method was used to select the samples. SPSS software and descriptive and inferential statistics were used for data analysis.The findings showed that the average age of the first consumption of alcoholic beverages was 17 years. The variables of differential connection, dependence, commitment, belief, family control and supervision pattern and easy and cheap access were of a significant relationship with the tendency to consume alcoholic beverages.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Alcohol Consumption
  • Drugs
  • Age
  • Youth and Kerman

بررسی علل گرایش به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان شهر کرمان در سال 1399

محسن کیانی[1]

سوده مقصودی[2]

 10.22034/SSYS.2022.2088.2501

تاریخ دریافت مقاله: 1/9/1400

                                                                              تاریخ پذیرش مقاله:30/11/1400

 

مقدمه

گرایش به مصرف مشروبات الکلی، یکی از مهمترین آسیب­های اجتماعی در دنیا به شمار می رود. ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﻳﻞ و ﻣﻌﻀﻼت ﻣﻬﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧـﺼﻮص در ﭼﻨـﺪ ﺳـﺎل اﺧﻴﺮ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺪی در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻳﺮان ﺑﺮوز ﻧﻤﻮده، تمایل و گرایش به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان و نوجوانان است. مصرف الکل اغلب در سن نوجوانی دیده می­شود (Naughty & mohtasgami, 2004: 251). نتایج مطالعات نشان می­دهد که میزان مصرف الکل در سال های نوجوانی و اوایل بیست سالگی در مقایسه با سایر مراحل رشد بیشتری دارد (Bachman & Schulenberg, 2002). بررسی­های انجام شده در جوامع پیشرفته و رو به رشد گویای افزایش رفتارهایی مانند مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر است(باریکانی، 1387: 193). سازمان بهداشت جهانی(WHO) برآورد کرده که در سراسر جهان تقریبا بین 200 تا 205 میلیون نفر با اختلالات قابل تشخیص مرتبط با الکل در سراسر جهان زندگی می­کنند(پاینده و همکاران، 1400: 195).  طبق گزارشی که سازمان همکاری اقتصادی و توسعه در زمینه میزان مصرف الکل و اثرات آن در 34 کشور عضو این سازمان منتشر کرده، به نکات جالبی درباره مصرف مشروبات الکلی در برخی از این کشورها اشاره نموده است، ازجمله اینکه به طور متوسط هر نوجوان در 34 کشور عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، 1/9 لیتر الکل در سال مصرف می کند که بیشترین میزان مصرف الکل مربوط به اتریش، استونی و فرانسه است- مصرف سرانه الکل در این کشورها، سالانه 12 لیتر است. در 20 کشور عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، از سال 2001 تا 2010، شمار نوجوانانی که از سن 15 سالگی شروع به مصرف الکل می­کنند، در بین پسران از 30 درصد به 43 درصد و در بین دختران از 26 درصد به 41 درصد افزایش یافته است. تحقیقات نشان داده است که بیشترین میزان مصرف الکل در مردان جوان به ویژه در سنین انتهایی نوجوانی روی می دهد، البته مثل خیلی از ناهنجاری های دیگر، سن مصرف الکل هم پایین آمده و در سال های اخیر افزایش مصرف الکل در میان افراد 15 تا 16 سال گزارش شده است(رمضان زاده گنجارودی، 1396: 25). کراگیس و همکاران(2012) با پیمایش انلاین بر روی 1019 دانشجوی دانشگاه لیدز انگلستان نشان دادند که 70 درصد دانشجویان حداقل یک بار مصرف الکل داشتند و 80 درصد آز آنان در روزهای آخر هفته سراغ مشروبات الکلی می­روند. تاکائو و همکاران(2015) در تحقیقی نشان دادند که در میان مصرف کنندگان، جوانان انگلیسی 35 درصد به سیگار و 82 درصد به مشروبات الکلی اعتیاد دارند. همچنین جیا و همکاران(2018) به این نتیجه رسیدند که در میان دانشجویان دانشگاه های آفریقای جنوبی میزان شیوع سیگار 2/13 درصد، نوشیدنی های الکلی 11 درصد، حشیش 6 درصد و سایر مواد مخدر 10 درصد است. کشور ما در مقایسه با سایر کشورها از نظر سوء مصرف و اعتیاد به الکل وضعیت مناسب تری دارد، اما پایه شروع مصرف الکل(غلظت مصرفی) در کشور ما به خصوص در میان جوانان (در اروپا 3 درصد و در ایران 40 درصد) بالاست(سازمان بهداشت جهانی، 2014). در ایران نیز شواهدی حاکی از شیوع بالای مصرف الکل در میان جوانان و دانشجویان وجود دارد. تحقیق سراج زاده و فیضی(1386) نشان می­دهد که 60 درصد دانشجویان تریاک و حدود 20 درصد حشیش و هروئین را از نزدیک دیده­اند، در حالی که مواد مخدر جدید را حدود 5 درصد و کمتر از نزدیک مشاهده کرده اند. میانگین به دست آمده برای سن اولین مصرف برای مشروبات الکلی و مواد مخدر به ترتیب 6/17 و 18 سال است. مصرف حداقل یک بار مشروبات الکلی و تریاک در طول عمر به ترتیب 20 و 10 درصد بوده است. همچنین پژوهش احمدی و همکاران(1395) نشان می­دهد که در سال های اخیر مصرف مشروبات الکلی نه تنها رشد قابل توجهی کرده، بلکه به سنین پایین و جنس زن نیز سرایت گسترده داشته است. علاوه بر این تحقیق حمیدیان راد و زینالی(1397) نشان می­دهد که شیوع مصرف سیگار 55/35 درصد، الکل 82/15 درصد و مواد 28/16 درصد می­باشد. همچنین شیوع مصرف سیگار، الکل و مواد در دانشجویان بر اساس دامنه سنی، مقطع تحصیلی و تاهل تفاوت داشت. همچنین کیانی و همکاران(1398) در پژوهشی پیرامون مصرف مشروبات الکلی در بین جوانان شهر کرمان نشان دادندکه میانگین سن اولین مصرف در بین مشارکت کنندگان 52/17 سال است. علاوه بر این تحقیق پاینده و همکاران(1400) در مورد زنان مصرف کننده مشروبات الکلی در شهر اصفهان نشان می­دهد که زنان به پیشنهاد همسر و دوستان و اعضای خانواده شروع به مصرف الکل نموده و به دو دسته احساسات منفی (احساس غم، یکنواخت بودن زندگی و عدم هیجان) و احساسات مثبت (حس خنده و خوشحالی، جذابیت و در دسترس بودن مشروب ) اشاره کرده­اند که سبب گرایش آنها به مصرف الکل شده است. در ایران افزایش نرخ ارز و بالا رفتن قیمت مشروبات الکلی قاچاق منجر به افزایش قابل توجه کارگاه های زیرزمینی تهیه مشروبات الکلی دست ساز شده است که در موارد فراوانی بدون مهارت و دانش تولید می­شود و به دلیل غلظت بالا، آسیب های جدی به همراه می آورد. این در حالی است که اکثر قریب به اتفاق افرادی که دچار مسمومیت های الکلی می­شوند، از تاثیرات، نوع و درصد غلظت نوشیدنی مصرف شده، اطلاعی ندارند. استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته و با توجه به رشد فزاینده نرخ مصرف و پایین آمدن سن مصرف­کنندگان در بین جوانان و افزایش کارگاه­های زیرزمینی تهیه مشروبات الکلی دست ساز در شهر کرمان مصرف مشروبات الکلی به عنوان یکی از نابهنجاری هایی که تاثیرات منفی و مخربی در عرصه­های فردی، خانوادگی و اجتماعی به همراه دارد باعث شده تا جوانان به طور مداوم و یا با هدف تفریحی و در جشن­ها، میهمانی­های خانوادگی مثل عروسی و پارتی­های دوستانه از آن استفاده کنند. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد و با توجه به میزان بالای شیوع مصرف الکل در این رده سنی و پیامدهای روانی- اجتماعی آن و همچنین توجه به ساختار جمعیتی جوان ایران این تحقیق در پی بررسی علل گرایش مصرف مشروبات الکلی در بین جوانان شهر کرمان می باشد. این پژوهش در صدد پاسخ به پرسش زیر می باشد:

علل گرایش و روی آوردن جوانان به مصرف مشروبات الکلی چیست؟

پیشینه پژوهش

سراج زاده و جواهری(1382) در تحقیقی بر اساس نتایج «طرح سنجش نگرش ها و رفتارها دانشجویان دانشگاه های دولتی» که بر اساس یک نمونه 1522 نفره از دانشجویان 20 دانشگاه دولتی تحت پوشش وزارت علوم در سال تحصیلی 1381-1380 اجرا شد، دریافتند که نسبت دانشجویانی که اظهار داشتند دست کم یک بار مشروبات الکلی مصرف کرده اند 6/11 درصد بود، در حالی که این نسبت برای تریاک و حشیش به ترتیب 2/5 و 3/2 تقلیل می یافت. نسبت زنان دانشجو که سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف کرده بودند، دست کم پنج برابر کمتر از مردان بود. به ترتیب 7 درصد و 3 درصد زنان دانشجو اظهار داشتند که دست کم یک بار سیگار کشیده­اند و مشروبات الکلی مصرف کرده­اند. این نسبت برای حشیش و تریاک حدود 1 درصد بوده است.

صرامی و همکاران(1392) در مقاله ای با عنوان «ﺑﺮرﺳﻲ دو دﻫﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺷﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد در ﺑﻴﻦ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎی اﻳﺮان» به این نتیجه رسیدند که پس از سیگار و قلیان، بیشترین ماده مصرفی در بین دانشجویان الکل است و پس از آن به ترتیب تریاک، حشیش، هرویین و سایر مواد در رتبه های بعدی قرار دارند.

حق دوست و همکاران (1392) در پژوهشی با عنوان «بررسی وضعیت و علل مصرف مشروبات الکلی: مطالعه موردی همه گیری مسمومیت مصرف الکل در رفسنجان» که با روش گذشته نگر و تلفیقی در دو مرحله کمی و کیفی انجام شد، نشان دادند که بر اساس نتایج کمی، همه مصرف کنندگان مرد بودند و 90 درصد سابقه مصرف الکل داشتند. به علاوه 90 درصد از مسمومین، دلیل مصرف الکل را بیکاری و نداشتن سرگرمی قلمداد کردند. نتایج کیفی نیز نشان داد در بعضی زیرگروه های جامعه، باورها و ارزش ها به سمت مادی گرایی و فردگرایی در حال تغییر است و شبکه های مجازی و ماهواره ها موجب تشدید بیشتر ضعف های اجتماعی شده است.  

احمدی و همکاران(1395) در مقاله ای با عنوان «تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان استان کردستان» به این نتیجه رسیدند که ارتباط معناداری بین متغیرهای وضعیت آنومیک فردی، امید به آینده، در دسترس بودن مشروبات، پای­بندی دینی و سابقه مصرف خانوادگی و متغیرگرایش به   مصرف مشروبات الکلی وجود دارد. همچنین متغیرهای امید به آینده، کنترل و نظارت خانواده، پیوندهای افتراقی، پای­بندی دینی و مذهبی(فردی و خانوادگی) حدود 68 درصد از واریانس گرایش به مصرف مشروبات الکلی در جامعه هدف را تبیین می کنند.

علیوردی نیا و میرزایی (1395) در پژوهشی با عنوان «تبیین نگرش دانشجویان به مصرف الکل از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)» به این نتیجه رسیدند که 6/55 درصد از کل پاسخگویان نگرش مخالف، 1/37 درصد نگرش بینابین و 3/7 درصد نگرش موافق به مصرف مشروبات الکلی دارند. همچنین میانگین نگرش موافق به مصرف الکلی و تمامی ابعاد آن در مردان بیشتر از زنان است.

رضوی فرد(1396) در پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان شهر تهران به مصرف مشروبات الکلی» دریافت که متغیرهای احساس آنومی، مصرف گروه های دوستی، احساس ناکامی، ابهام در مورد آینده و احساس تنهایی تاثیر مثبت و متغیرهای کنترل اجتماعی، دینداری و رضایت اجتماعی- سیاسی تاثیر منفی بر گرایش جوانان به مصرف مشروبات الکلی دارند.

اکبری و همکاران(1397)؛ در مقاله ای با عنوان «مطالعه طولی تغییرات مصرف و نگرش نسبت به  مواد و تغییرات مصرف مشروبات الکلی  و سیگار در بین  نمونه ای از دانشجویان بر اساس یک طرح پانل گذشته نگر» به این نتیجه رسیدند که یافته های حاصل از نمونه ﻣورد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ حاکی از آن است که حدود یک سوم افراد ﻣورد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ تغییر نگرش منفی و تقریبا همین نسبت تغییر نگرش مثبت داشته اند. اﻣﺎ در مورد تغییر رفتار نسبت به سیگار، ﻣواد و مشروبات الکلی، نسبتا متفاوت است. این تفاوت ها بر حسب جنس و رشته تحصیلی نیز تفاوت دارد.  درصد تغییرات مثبت رفتاری نسبت به مشروبات الکلی درحد قابل ﺗوجهی بالاست و بیش از سیگار و مواد می باشد.  

کیانی و همکاران(1398) در پژوهشی با عنوان «تجربه زیسته مصرف الکل در بین جوانان شهر کرمان» که با روش گراندد تئوری انجام شد، به این نتیجه رسیدند که تجربه زیسته جوانان مصرف کننده الکل در سه مقوله رویدادهای محرک، رویدادهای تقویت کننده و باورهای تقویت کننده جای می­گیرد. همچنین با توجه به استخراج مقوله هسته(عادت واره مصرف الکل) می­توان گفت که عادت واره مصرف الکل هم مبین خصلت و رفتار فردی و هم نوعی جو اجتماعی است که در مجموعه ای از رسوم، ارزش ها و نهادهای جمعی عینیت یافته است.

غلامی کوتنایی و همکاران(1398) در پژوهشی با عنوان «رابطه پیوند اجتماعی و گرایش به مصرف الکل (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی)» به این نتیجه رسیدند که از بین ابعاد پیوند اجتماعی فقط متغیر مشارکت و درگیری در جامعه با میزان گرایش دانشجویان، نسبت به مصرف مشروبات الکلی رابطه معناداری نداشت، اما متغیر پیوند اجتماعی و ابعاد آن (دلبستگی و علاقه نسبت به هم، تعهد و باور به هنجارها و اجرای قوانین در جامعه) رابطه معنادار و معکوسی با میزان گرایش دانشجویان نسبت به مصرف مشروبات الکلی براساس ضریب همبستگی پیرسون داشت.

پاینده و همکارن(1400) در پژوهشی با عنوان «پدیدارشناسی تجارب رفتاری و احساسی گرایش به مصرف الکل در زنان شهر اصفهان» به این نتیجه رسیدند که زنان به پیشنهاد همسر و دوستان و اعضای خانواده شروع به مصرف الکل  نموده اند و به دو دسته احساسات منفی (احساس غم، یکنواخت بودن زندگی و عدم هیجان) و احساسات مثبت (حس خنده و خوشحالی، جذابیت و در دسترس بودن مشروب ) اشاره کرده­اند که سبب گرایش آنها به مصرف الکل شده است.

بریچ و استوکول[3](2011)  در پژوهشی بر روی  465 نفر از دانشجویان غرب کانادا دریافتند که در مجموع 23 درصد از دانشجویان در 30 روز گذشته مشروبات الکلی مصرف کرده اند.

اورچوسکی و برنت[4](2012)  در پژوهشی بیان کردند که 29 درصد از پسران و 35 درصد از دختران آمریکا در طول سال آخر دبیرستان مصرف الکل و تجربه عواقب جنسی مربوط به مصرف الکل داشته­اند. کلر و همکاران[5](2008) در پژوهشی پیرامون 1262 نفر از دانشجویان سال اول آلمانی بیان کردند که 31 درصد افراد سیگاری بودند و 62 درصد مشروبات الکلی مصرف کرده­اند.

همچنین آبایومی[6] و همکاران(2013) در پژوهشی با بررسی 443 دانشجو از یک دانشگاه در جنوب غربی نیجریه بیان کردند که شیوع مصرف الکل در بین دانشجویان6/40 درصد و مصرف الکل اپیزودیک سنگین 1/31 درصد گزارش شده است.

لویسا مور و همکاران(2014)  در مطالعه گروهی از دانشجویان جوانان 20 تا 24 ساله دانشگاه اسپانیا در مورد نوشیدنی های سنگین و الکل» از طریق جمع آوری پرسشنامه هایی در میان به این نتیجه رسیدند که میانیگن سن شروع به مصرف الکل 16 سالگی بوده و نسبت نوشیدنی های سنگین برای دانش آموزان مرد در هر دوره به طور قابل توجهی بیشتر است. همچنین این نسبت به میزان قابل توجهی در سن 24 سالگی کاهش یافته است.

نتایج پژوهش جنادی و همکاران(2019) در دانشگاهی در روسیه نشان می دهد که مصرف الکل توسط دانشجویان با هدف دستیابی به روابط اجتماعی  و گسترش پیوند اجتماعی با گروه همسالان صورت می گیرد و از نظر روانشناختی نیزتسکین استرس، ضد افسردگی و امکان رهایی را انگیزه  مصرف الکل دانسته اند.

نتایج پژوهش براون و همکاران (2020) در یک دانشگاه در انگلستان نشان می­دهد که شروع دانشگاه یک  رویداد مهم در زندگی است که معمولاً شامل جدا شدن از شبکه های اجتماعی موجود و  فشارهای روحی است که خطر ترک تحصیل را افزایش می­دهد. نیاز تکاملی به ایجاد روابط جدید با همسالان در این دوره برجسته است. در این پژوهش، نقش مصرف الکل در روند انتقال و توسعه گروه همسالان برای دانشجویان جدیدالورود مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از تجزیه و تحلیل موضوعی مصاحبه­های نیمه ساختاری در یک مطالعه موردی به عنوان ابزاری گسترده­تر از رویکردهای دانشگاهی در زمینه سیاست و مدیریت مصرف الکل انجام شده است. نتایج مصاحبه با  23 دانشجوی سال اول که به مدت 45 تا 60 دقیقه بود و با استفاده از نظریه ارتباط اجتماعی انجام شد، نشان داد که چگونه نگرانی قبل از ورود به روابط جدید با همسالان با نوشیدن مشروبات الکلی کاهش می یابد و مصرف الکل، ابزاری برای تسریع در توسعه روابط اجتماعی محسوب می شود و به نوبه خود باعث کاهش اضطراب می گردد.

جمع بندی نتایج پژوهش های داخلی و خارجی نشان می دهد که سن مصرف مشروبات الکلی کاهش یافته و این مهم در ایران هم اتفاق افتاده است. با دقت نظر در آمار و ارقام ارائه شده در مورد مصرف مشروبات الکلی در تحقیقات مختلف می­توان به این نتیجه رسید که مصرف مشروبات  الکلی در میان جوانان در طی سال های اخیر افزایش یافته است. در واقع، با توجه با اﻳﻨﻜﻪ بیشتر ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در زمینه مصرف مشروبات الکلی در کشورهای غربی انجام شده که از نظر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎ اﻳﺮان تفاوت دارﻧﺪ، ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ به بررسی علل گرایش به مصرف مشروبات الکلی در بین جوانان شهر کرمان پرداخته و با در نظر گرفتن تفاوت جغرافیایی و واقع شدن استان کرمان در مجاورت و نزدیکی با کشور افغانستان که در مسیر ترانزیت قاچاق مواد مخدر و مشروبات الکلی قرار دارد، بر آن است تا علل اصلی گرایش به مصرف مشروبات الکلی در بین جوانان شهر کرمان را دریابد. آنچه در این میان اهمیت دارد مصرف نسبتا علنی آن در محافل خانوادگی، دوستانه و مهمانی­ها و پارتی­های مختلط و... است. امروزه در بین بسیاری از جوانان این عقیده ترویج می­شود که نوشیدن مشروبات الکلی عوارض کمتری نسبت به مواد مخدر دارد و به دلیل در دسترس و ارزان بودن، شاهد شیوع استفاده آن در میان گروه های همسالان هستیم. همچنین در مورد تاثیر جنسیت بر مصرف مشروبات الکلی، طبق تحقیقات پسران بیشتر از  دختران در معرض مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر می باشند و  آنچه که این تفاوت ها را پررنگ­تر می­کند، آزادی عمل بیشتر پسران در ارتکاب و گرایش به مصرف مواد و مشروبات الکلی است.

مبانی و چارچوب نظری

نظریه همنشینی افتراقی

 «نظریه پیوند افتراقی» سادرلند مشهورترین نظریه از مجموع نظریه های جامعه­پذیری یا یادگیری در مباجث کج­رفتاری اجتماعی است. نکته اصلی نظریه سادرلند این است که افراد به این علت کج­رفتار می­شوند که تعداد تماس های انحرافی آنان بیش از تماس های غیر انحرافی­شان است. این تفاوت تعامل افراد با کسانی که ایده های کج رفتارانه دارند نسبت به افرادی که از ایده های همنوایانه برخوردارند (تماس بیشتر آنان با کج­رفتاران یا ایده­های کج رفتاری) علت اصلی کج­رفتاری آنهاست. به اعتقاد سادرلند، فرایند یادگیری که شامل ارتباط و تعامل است می­تواند همه انواع بزهکاری و جرم را تعیین نماید. گزاره­های نظریه یادگیری سادرلند به شرح زیر است:

1.کج رفتاری یادگرفتنی است، نه ارثی است و نه محصول بهره هوشی پایین یا آسیب مغزی و امثال آن؛

2.کج رفتاری در تعامل با دیگران آموخته می شود؛

3.بخش اصلی یادگیری در حلقه درون گروه روی می دهد و رسانه های جمعی و مطبوعات نقش دوم را ایفا می کنند؛

4.یادگیری کج رفتاری شامل آموختن فنون خلاف کاری و سمت وسوی خاص انگیزه ها، کشش ها و گرایش ها می شود؛

5.سمت و سوی خاص انگیزه ها و کشش ها از تعریف های مخالف و موافق هنجارها فرا گرفته می شود؛

6.فرد به دلیل بیشتر بودن تعریف های موافق تخلف به نسبت تعریف های موافق با همنوایی با هنجارها کج رفتار می شود؛

7.پیوندهای افتراقی ممکن است از نظر فراوانی، دوام، رجحان و شدت متفاوت باشند؛

8.فرایند یادگیری کج رفتاری از طریق تعامل با کج رفتاران و همنوایان سازوکارهای مشابهی با هر نوع یادگیری دیگر دارد؛

9.کج رفتاری را که خود تجلی نیازها و ارزش های کلی است نمی توان با همین نیازها و ارزش های کلی تبیین کرد(صدیق سروستانی،1389: 48-49).

نظریه پیوند اجتماعی هیرشی

 این نظریه را تراویس هیرشی مطرح کرد. وی مدعی است که پیوند میان فرد و جامعه علت همنوایی‌ و عامل اصلی کنترل رفتارهای فرد است و ضعف این پیوند یا نبود آن، دلیل اصلی کج‌رفتاری است و در این میان نهادهایی مثل خانواده، دوستان، همسایه‌ها و مدرسه نقش زیادی دارد (معظمی،1388: 78). هیرشی در نظریه خود با نام نظریه پیوند، پیدایش کج‌روی را معلول ضعف هم‌بستگی گروه‌ها و نهادهای اجتماعی و تضعیف اعتقادات و باورهای موجود در جامعه می‌داند و چنین نتیجه می‌گیرد که جامعه یا گروهی که در میان اعضای آن وابستگی متقابل و قوی وجود داشته باشد، بیش از جامعه یا گروهی که اعضای آن همبستگی ندارند قادر به اعمال و کنترل بر اعضای خود خواهد بود. او می‌گوید که هرچه همبستگی بین جوانان، والدین و بزرگسالان استوارتر باشد، جوانان بیشتر به مدرسه و دیگر فعالیت های مقبول اجتماعی علاقه‌مند می‌شوند و هرچه بیشتر اعتقادات و جهان‌بینی مرسوم و مطلوب محیط اجتماعی را قبول کنند و به آن معتقد باشند، کمتر کج‌رو و مجرم می‌شوند. وی معتقد است که چهار عنصر اصلی باعث پیوند فرد و جامعه می­شوند:

1-   دل‌بستگی: به معنای میزان وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است. به نظر او افراد فاقد این دل‌بستگی، نگرانند که مبادا روابط اجتماعی آنان به خطر بیفتد. بنابراین احتمال بیشتری دارد که به کج‌روی روی آورند. به عبارت دیگر، داشتن تعلق خاطر نسبت به افراد و نهادها در جامعه یکی از شیوه هایی است که فرد خود را از طریق آن به جامعه پیوند می زند. ضعف چنین تمایلات و پیوندهایی موجب می شود که فرد خود را در ارتکاب کج رفتاری آزاد بداند.

2- تعهد: به معنای میزان پذیرش هدف‌های مرسوم جامعه و احساس مسئولیتی است که فرد نسبت به جامعه در خود احساس می‌کند. فرد متعهد دلیل بیشتری دارد تا برای حفاظت از دست‌آوردهای خود با دیگران همنوا باشد. به سخن دیگر، افراد در هر جامعه به منظور دستیابی به اهداف و کسب منزلت و حسن شهرت وقت و انرژی خود را صرف می کنند و به فعالیت های متداول زندگی روزمره متعهدند و از کج رفتاری می پرهیزند تا موقعیت هایی را که به دست آورده اند، حفظ کنند.

3-  مشارکت: به معنی میزان درگیری و مشارکت در نقش‌ها و فعالیت های اجتماعی است، چراکه به نظر هیرشی کسانی که گرفتار کار و زندگی و سرگرمی هستند، فرصت کمتری برای درگیر‌شدن در فعالیت های کج‌روانه دارند. درگیری در فعالیت های روزمره همه وقت و انرژی را به خود اختصاص می دهد و موجب تقویت تعهد نیز می شود.

4- باور: یعنی میزان اعتقاد فرد به ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه و وفاداری به آن‌هاست، چراکه افراد بی‌اعتقاد و بی‌وفا، نسبت به هنجارهای جامعه، تمایل کمتری دارند و بیشتر مرتکب کج‌روی شوند (سلیمی و داوری،1387: 391 ).

ﻫﻴﺮﺷﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ کنترل بزهکاری با تعلقات جوانان نسبت به والدینشان پیوند می خورد. به باور ﻫﻴﺮﺷﻲ، درگیرشدن ﺟﻮاﻧﺎن در فعالیت های ﻗﺮاردادی و ﻣﺘﺪاول ﺑﻪ آنﻫﺎ وﻗﺖ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺮای ﻣﺸﻐﻮل ﺷﺪن ﺑﻪ فعالیت های ﺑﺰﻫﻜﺎراﻧﻪ و ﻳﺎ ﻣﺘﺪاول ﻧﻤﻲدﻫﺪ. اﮔﺮ اﻳﻦ درﮔﻴﺮ ﺷﺪن ﺑﺎ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﭼﻬﺎرم تقید و ﺗﻌﻬﺪات ﻳﻌﻨﻲ اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻋﺎدی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﺮد ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در فعالیت های ﻣﺘﺪاول ﻣﺸﻐﻮل ﻣﻲﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺑﺎور ﻣﻲرسد ﻛﻪ ﻗﻮاﻋﺪ و ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ و ﺧﻮد را ﻣﻠﺰم ﺑﻪ ﭘﻴﺮوی از آن ها ﻣﻲداﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﺷﺨﺺ ﻛﻢﺗﺮ ﺑﻪ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻋﺎدی ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﺎﺷﺪ و کمتر ﺧﻮد را درﮔﻴﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻣﺘﺪاول ﻧﻤﺎﻳﺪ اﺣﺘﻤﺎل بیشتری ﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ را ﻧﻘض و ﻣﺮﺗﻜﺐ رﻓﺘﺎر ﺑﺰﻫﻜﺎراﻧﻪ ﺷﻮد(احمدی،1384:91).

بر طبق این رویکرد، بین تعلق خاطر افراد به جامعه، تعهد آنان به امور متداول و زندگی روزمره همنوایی با هنجارهای اجتماعی، درگیری آنان در فعالیت های مختلف زندگی و اعتقادشان به نظام هنجاری جامعه، از یک سو و همنوایی آنان با هنجارهای اجتماعی، از سوی دیگر رابطه مستقیم و با احتمال کجرفتاری آنان رابطه معکوس وجود دارد(صدیق سروستانی،1385: 48).

ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ اﻓﺘﺮاﻗﻲ ﻛﻠﻮوارد و اﻫﻼﻳﻦ

این نظریه ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ «ﻧﻈﺮﻳﻪ آﻧﻮﻣﻲ» دورﻛﻴﻢ و ﻣﺮﺗﻦ و «ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺪاﻋﻲ اﻓﺘﺮاﻗﻲ» ﺳﺎدرﻟﻨﺪ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﮔﺮاﻳﺶ ﺟﻮاﻧﺎن ﺑﻪ ﺑﺰﻫﻜﺎری را ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﺮﺻﺖ ﻣﺸﺮوع و ﻧﺎﻣﺸﺮوع ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻓﺮار داده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ آنﻫﺎ راﺑﻄﻪ ﻣﻴﺎن ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، از ﻳک ﺴﻮ و ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎی ﻣﺸﺮوع و ﻧﺎﻣﺸﺮوع، از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه اﻧﻮاع و ﻓﺮاواﻧﻲ ﺑﺰﻫﻜﺎری اﺳﺖ( اﺣﻤﺪی، 1384: 76). «ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ اﻓﺘﺮاﻗﻲ» ﻓﺮض را ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﻲﮔﺬارد ﻛﻪ اﺷﺨﺎص ﭘﺮورش ﻳﺎﻓﺘﻪ در ﻣﺤّﻠﺎت ﭘﺮازدﺣﺎم و ﻓﻘﺮ زده، اﻫﺪاف ﻣﺮﺳﻮم را ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﻧﺪ و ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ؛ اﻫﺪاﻓﻲ ﻛﻪ در واﻗﻊ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ. ﭘﺲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی ﺑﺰه در ﻣﻴﺎن اﻳﻦ اﻓﺮاد، از اﻳﻦ ﺗﻤﺎﻳﺰ ﻧﺸﺄت ﻣﻲﮔﻴﺮد و در واﻗﻊ، واﻛﻨﺸﻲ اﺳﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻧﻮﻋﻲ ﻓﺸﺎر ﻧﺎﺷﻲ از ﻛﺸﺶ ﺑﻴﻦ آﻧﭽﻪ ﻓﺮد ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ و آﻧﭽﻪ اﻣﻜﺎن دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ آن را دارد. ﺟﺮمﻫﺎ و ﻛﺠﺮوی آﻧﺎن ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻔﻬﻮم، ﻧﻮﻋﻲ دﺳﺖ ﻳﺎزﻳﺪن ﺑﻪ ﺷﻴﻮهﻫﺎ و اﺑﺰارﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﺠﺎز ﺑﺮای دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻏﺎﻳﺖﻫﺎﻳﻲ ﻣﻘﺒﻮل و ﻣﺮﺳﻮم ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﻲﺷﻮد (ﺳﻠﻴﻤﻲ و داوری، 1386: 338). کلووارد و اهلاین اظهار می دارند که اﻧﻮاع ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﺮوع و ﺗﻮزﻳﻊ آﻧﺎن ﻣﺤﺘﻮای ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی ﺑﺰﻫﻜﺎراﻧﻪ را ﺑﻪ اﺷﻜﺎل زﻳﺮ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲآورد:

  1-ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﻨﺎﻳﺘﻜﺎر: اﻣﻜﺎن دسترسی به موفقیت را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲآورد و ﺑﻪ ﻧﻈﻢ و ﺗﺮﺗﻴﺐ و رﻓﺘﺎر ﻋﻘﻼﻧﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻫﺪفﻫﺎی ﻣﺸﺨﺺ اﻗﺘﺼﺎدی دارد. اﮔﺮ ﺟﻮاﻧﺎن ﻃﺒﻘﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺟﺬب اﻳﻦ ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻮﻧﺪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ دزدی، ﺳﺮﻗﺖ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ و اﻧﻮاع ﺟﻨﺎﻳﺖﻫﺎی ﺳﺎزﻣﺎنﻳﺎﻓﺘﻪ را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ.

2-ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺨﺎﻟﻒ(ﺗﻀﺎد): اﻳﻦ ﮔﺮوه ﻣﺘﺸﻜﻞ از اﻓﺮاد ﻧﺎراﺿﻲ ﺑﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﺸﻮﻧﺖآﻣﻴﺰ اﺳﺖ ﻛﻪ توجه زﻳﺎدی را در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. اﻋﻀﺎی اﻳﻦ ﮔﺮوهﻫﺎ ﻛﻪ ﺟﺬب ﮔﺮوه اول ﻧﺸﺪه اﻧﺪ، اﻏﻠﺐ ﻣﺮﺗﻜﺐ وﺣﺸﻴﮕﺮی، ﺻﺪﻣﻪ زدن ﺑﻪ اﻣﻮال و اﻣﺎﻛﻦ ﺷﻬﺮی و ﺑﻪ ﺧﻄﺮ اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﺟﺎن دﻳﮕﺮان ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.

3- ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓ ﮔﻮﺷﻪﮔﻴﺮ: ﺷﺮط عضویت در آن ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد مخدر اﺳﺖ. ﻛﺴﺎﻧﻲﻛﻪ ﺟﺬب اﻳﻦ ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﻣﻌﻤﻮﻻً اﻓﺮادی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی دﻳﮕﺮ آنﻫﺎ را ﻧﭙﺬﻳﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﭼﻮن در ﻛﺴﺐ ﻣﻨﺰﻟﺖ در آن ﺧﺮدهﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺸﺪه اﻧﺪ دﭼﺎر دوﺑﺎر ﺷﻜﺴﺖ ﮔﺸﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺘﻔﺎده از مواد مخدر و در مواردی جزئی تر آن کار این گروه است(ممتاز،1387: 98-99).

نظریه ناکامی منزلتی

کوهن در «نظریه ناکامی منزلتی» به مطالعه جوانان در محیط طبیعی زندگی توجه می کند که جرایم آنان از سه جهت با بزرگسالان متفاوت است- هرچند که این تفاوت ها شامل همه جرایم نمی شود. چنین تفاوت هایی عبارت اند از: غیرمادی بودن، توام با کینه جویی و خشم و نفی هنجارهایی اجتماعی(سخاوت، 1383: 75). فرض اصلی کوهن بر این است که فرد منحرف و بزهکار و کجرو، آرمان ها و اهداف مقبول جامعه را پذیرفته است، ولی به علت شکست و یا عدم فرصت مناسب و کافی برای دستیابی به اهداف مقبول و متداول جامعه را با ارزش ها و هنجارهای دیگر برای به دست آوردن منزلت و وجهه جایگزین می سازند و در نتیجه خرده فرهنگ بزهکار به وجود می آید. بدین سان افراد می کوشند تا بر مشکلات فائق آیند. به اعتقاد کوهن، خرده فرهنگ بزهکار پاسخ دسته جمعی افرادی است که در ساختار اجتماعی موقعیت یکسانی دارند و برای کسب موقعیت های اجتماعی بالا و مزایای مادی که به تبع این موقعیت حاصل می شود، احساس ناتوانی می کنند و انتخاب خرده فرهنگ بزهکار به طور دست جمعی راه حلی است برای کسب موقعیت اجتماعی فرد بر اساس معیارهایی که از طرف آنها پذیرفته شده و انجام آنها برایشان امکان پذیر است(احمدی،1384: 74).

نظریه فرهنگ طبقه پایین

 میلر در «نظریه فرهنگ طبقه پایین» استدلال می کند که بر اثر پیروی از رفتارهای فرهنگی که دربردارنده عناصر الگوی کلی فرهنگ طبقه پایین است خود به خود از برخی هنجارهای قانونی انحراف به وجود می آید. این انحراف در عمل به صور و اشکال متفاوتی ظاهر می شود و هدف همه آنها کسب وجهه و شهرت است، زیرا خرده فرهنگ بزهکار مخالف فرهنگ غالب که فرهنگ طبقه متوسط است عمل می کند. وی دو عامل را در گرایش دانش آموزان طبقه­ پایین به بزهکار موثر می داند: الف) تمایل به تعلق در گروه همسالان؛ ب) موقعیت جوانی که از طریق هنجارهای گروهی همسالان به مقام و شهرت دست می یابد(احمدی،1384: 75).

مدل نظری تحقیق

ﻛﻨﺘﺮل و نظارت در ﺧﺎﻧﻮاده

پیوند افتراقی جوانان

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

 

وابستگی

تعهد

 

اعتقاد به باورهای دینی

مشغولیت

 

گرایش به مصرف مشروبات الکلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرضیه های پژوهش

در این تحقیق با توجه به نظریه­های مورد بحث، فرضیه­های تحقیق مطرح می­شوند:

  • ﺑﻴﻦ متغیرهای زمینه ای (ﺳﻦ، جنس، وضعیت تاهل و...) و ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • ﺑﻴﻦ پیوند افتراقی با دوستان و ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • ﺑﻴﻦ وابستگی(خانواده و مذهب) و میزان گرایش به ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • ﺑﻴﻦ تعهد و میزان گرایش به ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ، راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • ﺑﻴﻦ درگیر بودن(مشغولیت) و میزان گرایش به ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.    
  • ﺑﻴﻦ ﻣﻴﺰان اعتقاد به باورهای دﻳﻨﻲ و ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • ﺑﻴﻦ اﻟﮕﻮی ﻛﻨﺘﺮل و نظارت در ﺧﺎﻧﻮاده و ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ راﺑﻄﻪ معنی داری وﺟﻮد دارد.
  • بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی جوانان و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.
  • بین دسترسی آسان و ارزان به مشروبات الکلی و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

روش شناسی پژوهش

روش تحقیق این پژوهش، ﭘﻴﻤﺎﻳﺸـﻲ از ﻧـﻮع ﻣﻘﻄﻌـﻲ اﺳـﺖ. ﭘـﺲ از ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﺮف ﻫﺎ، ﺑﺮای ﻫﺮ ﻳـﻚ از ﻣﻌـﺮف ﻫـﺎ ﮔﻮﻳـﻪﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺒﻲ ﺗﻬﻴـﻪ و در ﻗﺎﻟـﺐ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺪوﻳﻦ ﺷﺪ. جامعه آماری تحقیق حاضر، جوانان شهر کرمان در محدوه سنی 18-29 سال می باشند. حجم نمونه بر اساس میزان خطای نمونه گیری در سطح اطمینان 95 درصد تعیین شده است(دواس، 1376: 78)؛  به این صورت که در پژوهش حاضر حجم نمونه با خطای نمونه گیری 05/0 درصد، 400 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است.  اﺑﺰار ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ محقق ساخته بوده که با الهام از تحقیقات پیشین طراحی شده اﺳـﺖ. واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل شهر کرمان بوده و از روش نمونه گیری تصادفی جهت انتخاب گروه نمونه استفاده شده است. برای ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ دادهﻫﺎی جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار  SPSS و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ ﺳـﻄﺢ ﺳـﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی ﻣـﻮرد ﺑﺮرﺳـﻲ، از آﻣـﺎرهﻫـﺎی ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ و آﻣﺎرهﻫﺎی اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﻲ استفاده شده است. همچنین برای کسب اطلاع از اعتبار مقیاس های تحقیق از روش اعتبارتجربی و همچنین برای اطمینان از اعتبار صوری استفاده شده است-  به منظور حصول اعتبار صوری، پرسشنامه تحقیق به چند تن از کارشناسان و اساتید نشان داده شد و از نظرات آنها در جهت اصلاح پرسشنامه استفاده گردید. علاوه بر این، جهت آزمون پایایی سنجه­های این تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج به دست آمده در جدول 1 آمده است:

 

 

جدول1: میزان پایایی شاخص های تحقیق

نام متغیرها

ضریب آلفای کرونباخ

گرایش به مصرف مشروبات الکلی

81/0

تعهد

74/0

وابستگی

72/0

اعتقاد

71/0

مشغولیت(درگیربودن)

73/0

پیوند افتراقی با دوستان

75/0

کنترل خانواده

76/0

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

74/0

دسترسی آسان و ارزان

83/0

تعریف عملیاتی متغیرها و شاخص سازی

موضوع مورد بررسی در این تحقیق، گرایش به مصرف مشروبات الکلی می باشد که به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش قرار گرفته است. علاوه بر این عوامل موثر بر آن نیز باید مورد سنجش قرار گیرند که با عنوان متغیر مستقل شناسایی می شوند و شامل متغیرهایی چون: پیوستگی، تعهد، مشغولیت، باور، پیوند افتراقی و کنترل خانواده می باشند که پس از تعریف مفهومی، مفاهیم ذکر شده عملیاتی می شوند.

گرایشبه مصرف مشروبات الکلی

صاحب­نظران در مورد ماهیت مفهوم گرایش اتفاق نظر ندارند، اما در پذیرفته شده­ترین تعریف آن را مرکب از سه عنصر شناختی، عاطفی و رفتاری می­دانند؛ بدین معنی که شناخت­های فرد درباره چیزی، از احساسات و شور درباره آن چیز و تمایلات او برای عمل نسبت به آن چیز تاثیر می­­پذیرد(رضوی فرد، 1396: 64). در این پژوهش به منظور عملیاتی سازی از مقیاس نگرش به الکل علیوردی نیا و همتی(1392) و گویه­ها و سوالاتی در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم استفاده شده است. بعد شناختی آن را با شاخص های خطرناک نبودن الکل، تسکین ناراحتی های فکری با مصرف الکل، راحت بودن ترک الکل و هدر دادن پول و بعد عاطفی آن را با ایجاد لذت، ایجاد هیجان و ارضا، حس کنجکاوی با مصرف الکل، کاهش غم و اندوه، رضایت و خوشحالی، احساس بلوغ و کم کردن فشار روانی و بعد رفتاری آن را با تمایل به مصرف الکل در مهمانی و جشن ها، لذت مراوده با دوستان الکلی، مصرف الکل با دوستان، زندگی با همسر الکلی و مصرف الکل در تنهایی می توان سنجید.

جدول2: عملیاتی سازی متغیر گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر وابسته

ابعاد

شاخص

گرایش به مصرف الکل

شناختی

خطرناک نبودن الکل

تسکین ناراحتی های فکری

راحت بودن ترک الکل

هدر دادن پول

عاطفی

ایجاد لذت با مصرف الکل

ایجاد هیجان و ارضا

حس کنجکاوی

کاهش غم و اندوه

رضایت و خوشحالی

احساس بلوغ

کم کردن فشار روانی

رفتاری

تمایل به مصرف الکل در مهمانی و جشن ها

لذت بردن از مراوده و معاشرت با افراد الکلی

مصرف الکل با دوستان

زندگی با همسر الکلی

مصرف الکل در تنهایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اﻟﮕﻮی کنترل و نظارت در ﺧﺎﻧﻮاده

 ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ای در ﻧﻈﺎرت و ﻛﻨﺘﺮل ﺟﻮاﻧﺎن اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﺷﻜﻞ از ﻛﻨﺘﺮل در ﻋﺮﺻﻪ روﻳﺎروﻳﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﺮد در ﺧﺎﻧﻮاده، ﻣﺪرﺳﻪ و ... ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. اﻓﺮادی ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻼف ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﺳﻨﺘﻲ و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ رﻓﺘﺎر ﻛﻨﻨﺪ، از ﺳﻮی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮای ﻫﻤﻨﻮاﻳﻲ ﺑﺎ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر قرار می­گیرند(پورزارع، 1391: 59). برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود پنج بعد و گویه هایی در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم استفاده شده است. گویه هایی مانند «والدینم در اکثر اوقات رفت و آمد من را کنترل می کنند» و «والدینم معمولا به من اجازه نمی دهند که به تنهایی با دوستانم به سفر بروم» از این جمله می باشند.

 وا‌بستگی

 به معنای میزان وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است(سلیمی و داوری،1387: 391 ). در این پژوهش وابستگی دارای دو بعد(وابستگی به خانواده و مذهب) می باشد. برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود دو بعد و پنج گویه در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم در نظر گرفته شده است.گویه هایی مانند «با والدینم احساس صمیمیت می کنم» و «در موقع سختی با دعا کردن احساس آرامش می کنم» از این قبیل می باشند.

تعهد

 به معنای میزان پذیرش هدف‌های مرسوم جامعه و احساس مسئولیتی است که فرد نسبت به جامعه در خود احساس می‌کند. فرد متعهد دلیل بیشتری دارد تا برای حفاظت از دستاوردهای خود با دیگران همنوا باشد. برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود، دو بعد و چهار گویه در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم در نظر گرفته شده است.گویه هایی مانند «من آدم سخت کوشی هستم » و «به شغل خوب در آینده امیدوارم» از این جمله می باشند.

مشغولیت و درگیری

ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻓﺮاد در ﻃﻮل زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد زﻣﺎن و اﻧﺮژی ﻣﺤﺪودی دارﻧﺪ. درﮔﻴﺮی در اﻣﻮر زﻧﺪﮔﻲ روزﻣﺮه وﻗﺖ زﻳﺎدی ﻧﻴﺎز دارد و ﺧﻮد ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺤﺪود ﺷﺪن رﻓﺘﺎر ﻣﻲﺷﻮد. اﻓﺮاد ﺑﻴﻜﺎر و ﺑﻴﻬﻮده وﻗﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﻫﻨﺠﺎرﺷﻜﻨﻲ دارﻧﺪ، در ﺣﺎلی که ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻛﺎر ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺧﺎﻧﻮاده ای ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﺪ و ﺳﻌﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ در ﺣﺮﻓﻪ ای  ﺑﺎﺷﺪ، وﻗﺖ و اﻧﺮژی اﺿﺎﻓﻲ ﺑﺮای ارﺗﻜﺎب ﺟﺮاﻳﻢ را ﻧﺪارد(پورزارع، 1391: 59). برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود سه بعد و پنج گویه در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم در نظر گرفته شده است. گویه­هایی مانند «در طول روز فشار کار زیادی دارم» و «در زندگیم معمولا کارهایم آشفته و بی سروسامان است» از این جمله می باشند.

اعتقاد

 اعتقاد به معنی میزان باور فرد به ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه و وفاداری به آن‌هاست. در مفهوم اجتماعی باور عبارت است از: نوعی قدرانی از قواعد جامعه به دلیل عادلانه بودن آنهاست؛ یعنی فرد به آن قواعد و هنجارها احترام می گذارد و نوعی تعهد اخلاقی نسبت به پیروی از آنها را احساس می کند(ویلیامز،1383: 120). برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود سه بعد و چهار گویه در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال، می­توان به گویه­هایی مانند« به درستی قوانین اعتقاد دارم» و «به حقوق دیگران احترام می­گذارم» اشاره کرد.

پیوند افتراقی با دوستان

 اشاره به این موضوع دارد که فرایند یادگیری رفتار مجرمانه به وسیله دوستان فرد مجرم تعیین می­شود و جرم زمانی رخ می­دهد که موقعیت مناسب آن برای عامل رفتار پیش آید(احمدی،1395: 88). برای این مفهوم بر مبنای پژوهش های موجود چهار بعد و چهار گویه در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ ها از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال، می­توان به گویه­های مانند «تا چه اندازه با دوستان الکلی تان صمیمیت دارید» و «چه مدتی است که با دوستان الکلی تان دوست هستید» اشاره کرد.

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

 موضع و مکان یک شخص در یک گروه اجتماعی را پایگاه اقتصادی - اجتماعی گویند(بابایی، 1372: 40). در این پژوهش پایگاه اقتصادی- اجتماعی در سه طبقه پایین، متوسط و بالا دسته‌بندی شده ‌است و با وضع فعالیت، سطح تحصیلات، میزان درآمد شخص یا خانواده، نوع خودرو، نوع ساختمان، نوع مالکیت و احساس تعلق به طبقه اجتماعی سنجیده شده است.

یافته های پژوهش

داده­های جدول 3 نشان می­دهد  که از مجموع 400 نفر به لحاظ جنسیت، 8/59 درصد مردان و 2/40 درصد زنان بودند. میانگین سنی پاسخگویان 27 سال بوده است. از لحاظ پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده ها 37 درصد در سطح پایین، 52 درصد در سطح متوسط و 11 درصد دارای پایگاه اقتصادی –اجتماعی بالا بودند. همچنین 92 درصد مجردان و 8 درصد نمونه را متاهلان تشکیل دادند. میانگین سنی اولین بار مصرف مشروبات الکلی در بین نمونه تحقیق 17 سال بوده است. همچنین به لحاظ میزان گرایش به مصرف الکل 5/48 درصد(194 نفر) از پاسخگویان به میزان کم ، 75/38 درصد (155 نفر) از پاسخگویان به میزان متوسط و 75/12  درصد( 51 نفر) از پاسخگویان به میزان زیادی به مصرف الکل گرایش دارند.

جدول3: مشخصات پاسخگویان

جنسیت

پسر

8/59

دختر

2/40

میانگین سنی پاسخگویان

27

 

پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده ها

سطح پایین

37

سطح متوسط

52

سطح بالا

11

وضعیت تاهل

متاهل

8

مجرد

92

میانگین سنی اولین بار مصرف مشروبات

17

 

 

جدول4: توزیع فراوانی و درصدی بر حسب میزان گرایش به مصرف الکل

میزان گرایش به مصرف الکل

فراوانی

درصد

کم

194

5/48

متوسط

155

75/38

زیاد

51

75/12

جمع کل

400

100

 

 

 

 

آزمون تفاوت میانگین گرایش به مصرف الکل بر حسب جنسیت

 

متغیر

مقوله

میانگین گرایش به مصرف الکل

انحراف معیار

T

درجه آزادی

سطح معنی دار بودن

 

جنسیت

پسر

03/41

15/10

45/2

136

01/0

 

دختر

40/35

54/11

 

آزمون تفاوت میانگین گرایش به مصرف الکل بر حسب وضعیت تاهل

 

متغیر

مقوله

میانگین گرایش به مصرف الکل

انحراف معیار

T

درجه آزادی

سطح معنی دار بودن

 

تاهل

مجرد

72/38

15/10

5/0

136

61/0

 

متاهل

74/36

75/13

 

آزمون تفاوت میانگین گرایش به مصرف الکل بر حسب محل سکونت

 

متغیر

مقوله

میانگین گرایش به مصرف الکل

انحراف معیار

T

درجه آزادی

سطح معنی دار بودن

 

سکونت

شهر

57/12

61/20

823/0

58

414/0

 

روستا

48/11

14/18

 

آزمون ضریب پیرسون گرایش به مصرف الکل بر حسب سن

 

متغیر

پیرسون

سطح معنی دار بودن

 

سن

176/0 -

000/0

 
 

 جدول 5: نتایج آزمون فرضیه متغیرهای زمینه ای تحقیق

بر اساس داده های جدول 5 می توان دریافت که میانگین گرایش به مصرف الکل در بین کسانی در شهر سکونت داشتند، 57/12 و میانگین گرایش به مصرف الکل در بین کسانی که در روستا سکونت داشتند 48/11 بوده است که با توجه به سطح معنی داری و همچنین مقدار  T  محاسبه شده تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. نتایج به دست آمده بین وضعیت تاهل و گرایش به مصرف مشروبات الکلی نشان می دهد که رابطه معناداری بین دو متغیر وجود ندارد. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهند که هر چه سن افراد بالاتر می رود، به همان اندازه تمایل به مصرف مشروبات نیز در آنان کمتر می شود. گرایش به مصرف مشروبات الکلی با توجه به سطح تحصیلات پاسخگویان تفاوتی نداشته است، اما میانگین مصرف مشروبات الکلی در بین مجردان(72/38) بیشتر از متاهلان(74/36) بوده است. علاوه بر این، میانگین مصرف مشروبات الکلی در بین خانواده هایی که الکل مصرف می کردند(54/25) بیشتر از میانگین پاسخگویانی بوده است که سابقه خانوادگی مصرف مشروبات الکلی نداشتند(38/16). میانگین گرایش به مصرف مشروبات الکلی در بین آقایان با (03/41) درصد بیشتر از خانم ها (40/35) بوده است. به عبارت دیگر، گرایش به مشروبات الکلی با متغیر جنسیت متفاوت می باشد.

فرضیه 2: بین پیوند افتراقی با دوستان و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

پیوند افتراقی با دوستان

ضریب همبستگی پیرسون

264/0

سطح معناداری

042/0

یافته­های جدول نشان می­دهد که ضریب همبستگی بین دو متغیر پیوند افتراقی با دوستان و گرایش به مصرف الکل برابر با 264/0 و سطح معنی داری برابر 042/0 می باشد و از آنجا که سطح معنی داری کوچکتر از 05/0 است، می­توان گفت که رابطه مثبت و معنی داری بین دو متغیر وجود دارد؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان ﻫﻢﻧﺸﻴﻨﻲ با دوستان الکلی بیشتر ﺑﺎﺷﺪ، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود.

فرضیه 3: بین وابستگی و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

وابستگی

ضریب همبستگی پیرسون

41/0 -

سطح معناداری

047/0

 فرضیه 3، ضریب همبستگی بین وابستگی و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. یافته های جدول حاکی از آن است که رابطه به دست آمده بین دو متغیر منفی است و با توجه به اینکه سطح معناداری کوچکتر از 05/0 می­باشد، می­توان گفت بین این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد. به عبارتی، هر چقدر میزان وابستگی بیشتر باشد، گرایش به مصرف مشروبات الکلی کمتر می­شود.

فرضیه 4: بین تعهد و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

تعهد

ضریب همبستگی پیرسون

130/0 -

سطح معناداری

023/0

فرضیه 4، ضریب همبستگی بین تعهد و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه، رابطه به دست آمده بین دو متغیر منفی است و با توجه به اینکه سطح معناداری کوچکتر از از 05/0 می­باشد، بین دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی هر چقدر میزان تعهد بیشتر باشد، گرایش به مصرف مشروبات الکلی کمتر می­شود.

فرضیه 5: به نظر می رسد بین مشغولیت و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

مشغولیت(درگیر بودن)

ضریب همبستگی پیرسون

006/0 -

سطح معناداری

963/0

فرضیه 5، ضریب همبستگی بین مشغولیت و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. همان گونه که داده ها جدول نشان می­دهند رابطه به دست آمده بین دو متغیر منفی است و با توجه به اینکه سطح معنی داری بزرگتر از 05/0 می­باشد، بین دو این دو متغیر رابطه معناداری وجود ندارد.

فرضیه 6: بین اعتقاد و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

اعتقاد

ضریب همبستگی پیرسون

135/0 -

سطح معناداری

034/0

فرضیه 6، ضریب همبستگی بین اعتقاد و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه و با توجه به اینکه سطح معنی داری کوچکتر از 05/0 می­باشد، بین این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه 7: کنترل و نظارت خانواده و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

کنترل و نظارت خانواده

ضریب همبستگی پیرسون

268/0 -

سطح معناداری

000/0

فرضیه 7، ضریب همبستگی بین کنترل و نظارت خانواده و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. یافته­های جدول نشان می­دهد که رابطه به دست آمده بین دو متغیر معنادار و منفی می­باشد؛ یعنی با افزایش الگوی کنترل و نظارت خانواده، مصرف مشروبات الکلی کاهش پیدا می­کند.

فرضیه 8: بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی جوانان و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

ضریب همبستگی پیرسون

06/0

سطح معناداری

131/0

فرضیه 8، ضریب همبستگی بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه و با توجه به اینکه سطح معنی داری بزرگتر از 05/0 می­باشد، بین دو متغیر به لحاظ آماری رابطه معناداری وجود ندارد.

فرضیه 9: بین دسترسی آسان و ارزان به مشروبات الکلی و گرایش به مصرف الکل رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیر

مصرف مشروبات الکلی

دسترسی آسان و ارزان

ضریب همبستگی پیرسون

175/0

سطح معناداری

000/0

فرضیه 9، ضریب همبستگی بین دسترسی آسان و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه و با توجه به اینکه سطح معنی داری کوچکتر از 05/0 می­باشد، می­توان گفت که رابطه مستقیم و معنی داری بین دو متغیر وجود دارد؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان دسترسی آسان و ارزان به مشروبات الکلی بیشتر باشد، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ نیز بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود.

رگرسیون دو متغیره

تحلیل رگرسیون به ما این امکان را می­دهد تا تغییرات متغیر وابسته را از طریق متغیرهای مستقل بر استفاده پیش بینی و سهم هر یک از متغیرهای مستقل را در تبیین متغیر وابسته تعیین کنیم.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر تعهد و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

تعهد

130/0 -

01/0

130/0 -

58/10

84/121

023/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی تعهد معادل 130/0 -  بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 01/0 بوده است؛ یعنی این مقدار(01/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (023/0 Sig=) بیانگر آن است رابطه معناداری بین این دو متغیر وجود دارد.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر وابستگی و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

وابستگی

41/0 -

16/0

41/0 -

12/6

56/51

047/0

همان گونه که داده های جدول نشان می­دهند ضریب همبستگی پیوستگی معادل 41/0 -  بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 16/0 بوده است؛ یعنی این مقدار(16/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (047/0 Sig=) است که بیانگر رابطه معناداری بین این دو متغیر است.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر مشغولیت و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

مشغولیت

006/0 -

003/0

006/0 -

235/3

58/10

963/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی مشغولیت معادل 006/0 -  بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 003/0 بوده است؛ یعنی این مقدار(003/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (96/0 Sig=) است که بیانگر  عدم رابطه بین دو متغیر مشغولیت و گرایش به مصرف مشروبات الکلی است.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر اعتقاد و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

اعتقاد

135/0 -

018/0

135/0 -

08/15

67/214

034/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی اعتقاد معادل135/0 - بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 018/0بوده  است؛ یعنی این مقدار(018/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (034/0 Sig=) بیانگر رابطه معنادار و منفی بین دو متغیر می­باشد؛ یعنی با افزایش اعتقادت، مصرف مشروبات الکلی کاهش پیدا می­کند.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر کنترل و نظارت خانواده و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

کنترل خانواده

268/0 -

071/0

268/0 -

41/7

08/70

000/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی کنترل و نظارت خانواده معادل268/0 -  بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 071/0بوده است؛ یعنی این مقدار(071/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (000/0 Sig=) حاکی از  رابطه معنادار و منفی بین دو متغیر می­باشد؛ یعنی با افزایش الگوی کنترل و نظارت خانواده، مصرف مشروبات الکلی کاهش پیدا می­کند.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر پیوند افتراقی با دوستان و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

پیوند افتراقی با دوستان

264/0

069/0

264/0

94/18

10/396

042/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی پیوند افتراقی با دوستان معادل264/0 بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 069/0 بوده است؛ یعنی این مقدار(069/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (042/0 Sig=) بیانگر آن است که رابطه مستقیم و معنی داری بین دو متغیر وجود دارد؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان ﻫﻢﻧﺸﻴﻨﻲ با دوستان الکلی بیشتر ﺑﺎﺷﺪ، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ نیز بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر وضعیت اقتصادی - اجتماعی و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

06/0

003/0

10/0

28/5

21/14

131/0

               

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی وضعیت اقتصادی- اجتماعی معادل 06/0 بوده است. مقدار ضریب تعیین  003/0 بوده است؛  یعنی این مقدار(003/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین با توجه به سطح  معنی­داری  (131/0 Sig=) می­توان گفت   بین دو متغیر به لحاظ آماری  رابطه معناداری وجود ندارد.

نتایج تحلیل رگرسیون دو متغیره بین متغیر دسترسی آسان و ارزان و گرایش به مصرف مشروبات الکلی

متغیر مستقل

R

R Square

ضریب استاندارد Beta

T - value

F

سطح معنی داری

دسترسی آسان و ارزان

175/0

030/0

175/0

23/19

87/85

000/0

نتایج تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی دسترسی آسان و ارزان معادل 175/0 بوده است. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته می باشد که این مقدار 03/0 بوده است؛ یعنی این مقدار(03/0) می تواند تغییرات گرایش به مصرف الکل را در بین نمونه آماری تبیین کند. همچنین سطح  معنی­داری (000/0 Sig=) بیانگر آن است که رابطه مستقیم و معنی داری بین دو متغیر وجود دارد؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان دسترسی آسان و ارزان به مشروبات الکلی بیشتر باشد، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ نیز بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود.

  بحث و نتیجه گیری

ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﭘﺮﻣﺼﺮفﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮاد مخدر در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد. امروزه گرایش به مصرف مشروبات الکلی در جوامع مختلف به خصوص در ایران به یک معضل تبدیل شده و شاهد کاهش سن مصرف آن در بین قشرهای مختلف جامعه بخصوص در بین نوجوانان و جوانان هستیم. عوامل متعددی با مصرف الکل و مواد روان گردان در نوجوانان مرتبط می­باشند که مهمترین  عوامل خطر برای شروع مصرف الکل در نوجوانان، توافق والدین و دوستان و همسالان، الگوبرداری از مصرف الکل و مواد روان گردان و رفتارهای بزهکاری نوجوانان در گذشته می باشند(محمدپور و همکاران،1386: 401). با توجه به رشد فزاینده نرخ مصرف و پایین آمدن سن مصرف کنندگان در بین جوانان و افزایش کارگاه های زیرزمینی تهیه مشروبات الکلی دست ساز در شهر کرمان مصرف مشروبات الکلی به عنوان یکی از نابهنجاری هایی که تاثیرات منفی و مخربی در عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی به همراه دارد باعث شده تا جوانان به طور مداوم و یا با هدف تفریحی و در جشن­ها، میهمانی­های خانوادگی مثل عروسی و پارتی های دوستانه از آن استفاده کنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی علل گرایش مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان 18-29 ساله شهر کرمان ﺻﻮرت ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. روش ﺗﺤﻘﻴﻖ، ﭘﻴﻤﺎﻳﺸﻲ و اﺑﺰارﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ ﺑـﻮد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 400 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از مجموع 400 نفر 8/59 درصد را مردان و 2/40 درصد را زنان تشکیل می دادند. میانگین سنی پاسخگویان 27 سال و میانگین سنی اولین بار مصرف مشروبات الکلی در بین نمونه تحقیق 17 سال بوده است. به لحاظ میزان گرایش به مصرف الکل 5/48 درصد( 194 نفر) از پاسخگویان به میزان کم، 75/38 درصد (155 نفر) از پاسخگویان به میزان متوسط و 75/12  درصد( 51 نفر) از پاسخگویان به میزان زیادی گرایش به مصرف الکل دارند. همچنین به لحاظ پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده ها 37 درصد در سطح پایین، 52 درصد در سطح متوسط و 11 درصد دارای پایگاه اقتصادی – اجتماعی بالا بودند.

یافته­های پژوهش حاکی از آن است که بین وضعیت تاهل و گرایش به مصرف مشروبات الکلی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین با بالا رفتن سن تمایل به مصرف مشروبات الکلی نیز کاهش می­یابد. این با نتیجه پژوهش سراج زاده(1386) مطابقت دارد. همچنین نتایج نشان داد که ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ در ﻣﺮدان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳﺖ که با یافته­های پژوهش علیوردی­نیا و میرزایی (1395)، اکبری(1397)، کیانی و همکاران(1398) و لویسا مور و همکاران(2014) همسو می­باشد. علاوه بر این، میانگین مصرف مشروبات الکلی در بین خانواده های که مشروبات الکلی(54/25) مصرف می کردند بیشتر از میانگین پاسخگویانی بوده است که سابقه خانوادگی مصرف مشروبات الکلی (38/16) نداشتند. این با نتایج پژوهش احمدی و همکاران (1395) و سراج زاده و فیضی (1386) همخوانی دارد. به منظور آزمون فرضیه­های پژوهش، متغیر گرایش به مصرف مشروبات الکلی به عنوان متغیر وابسته در ارتباط با متغیرهای مستقل قرار گرفت و از تجزیه و تحلیل یافته­ها در قالب روش های آماری نتایج زیر به دست آمده­اند.

 فرضیه دوم در مورد رابطه بین پیوند افتراقی با دوستان و گرایش به مصرف الکل طراحی شده است. براساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه، بین این دو متغیر رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده گردید؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان ﻫﻢﻧﺸﻴﻨﻲ با دوستان الکلی بیشتر ﺑﺎﺷﺪ، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود. این نتیجه موید نظریه ساترلند است. ساترلند معتقد بود که انحرافات عموما در قالب گروه­های نخستین نظیر گروه دوستان یا خانواده آموخته می­شود. این با نتیجه پژوهش احمدی و همکاران(1395)، اکبری(1397)، رضوی فرد(1396)، جنادی و همکاران(2019) و براون و همکاران (2020) همسوست.

فرضیه سوم ضریب همبستگی بین وابستگی و گرایش به مصرف الکل را نشان می­دهد. نتایج حاکی از آن است که رابطه به دست آمده بین دو متغیر منفی است و با توجه به اینکه سطح معنی داری کوچکتر از 05/0 ﻣﻲ ﺗﻮان ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ راﺑﻄﻪ معنی داری بین دو متغیر وجود دارد. وا‌بستگی به معنای میزان وابستگی فرد با اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی است. هیرشی استدلال می کند که هر چه فرد به خانواده و محیط بیشتر احساس وابستگی و تعلق کند، احتمال کجروی اش کمتر خواهد بود.

 فرضیه چهارم در مورد رابطه بین تعهد و گرایش به مصرف الکل است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه، بین دو این متغیر رابطه معناداری مشاهده گردید. این موید فرضیه سوم و نظریه هیرشی است.

فرضیه پنجم ضریب همبستگی بین مشغولیت و گرایش به مصرف الکل را نشان می­دهد. بر اساس یافته­های تحقیق بین این دو متغیر رابطه معناداری وجود ندارد. این موید نظریه هیرشی است. بنابراین هر چه افراد کمتر وابسته، متعهد و درگیر و معتقد باشند، پیوند آنها با جامعه سست تر است و احتمال کج رفتاری شان بیشتر خواهد شد(ممتاز،1381: 123). این با نتایج یافته­های غلامی کوتنایی و همکاران(1398) مطابقت دارد.

 فرضیه ششم در مورد رابطه بین اعتقاد و گرایش به مصرف الکل مطرح شده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه، بین این دو متغیر رابطه معناداری مشاهده شد. هیرشی معتقد است هر چه فرد با تقید و ﺗﻌﻬﺪات ﻳﻌﻨﻲ اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻋﺎدی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در فعالیت های ﻣﺘﺪاول ﻣﺸﻐﻮل ﻣﻲﺷﻮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺑﺎور ﻣﻲرسد ﻛﻪ ﻗﻮاﻋﺪ و ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺖ و ﺧﻮد را ﻣﻠﺰم ﺑﻪ ﭘﻴﺮوی از آن­ها ﻣﻲداﻧﺪ(احمدی،1384: 91).

فرضیه هفتم در مورد رابطه بین کنترل و نظارت خانواده و گرایش به مصرف الکل طراحی شده است. یافته­های جدول نشان می­دهد که رابطه به دست آمده بین دو متغیر معنادار و منفی می­باشد؛ یعنی با افزایش الگوی کنترل و نظارت خانواده، مصرف مشروبات الکلی کاهش پیدا می­کند. این موید نظریه هیرشی است. ﻫﻴﺮﺷﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ کنترل بزهکاری با تعلقات جوانان نسبت به والدینشان پیوند می خورد. به باور ﻫﻴﺮﺷﻲ، درﮔﻴﺮ ﺷﺪن ﺟﻮاﻧﺎن در فعالیت های ﻗﺮاردادی و ﻣﺘﺪاول ﺑﻪ آنﻫﺎ وﻗﺖ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺮای ﻣﺸﻐﻮل ﺷﺪن ﺑﻪ فعالیت های ﺑﺰﻫﻜﺎراﻧﻪ و ﻳﺎ ﻣﺘﺪاول ﻧﻤﻲدﻫﺪ. این مطابق با یافته های پژوهش احمدی و  همکاران(1395) است.

فرضیه هشتم ضریب همبستگی بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی و گرایش به مصرف الکل را نشان می دهد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه و با توجه به اینکه سطح معنی­داری بزرگتر از 05/0 می­باشد، بین دو متغیر به لحاظ آماری رابطه معناداری وجود ندارد؛ بدین معنی که وضعیت اقتصادی – اجتماعی بر گرایش به مصرف مشروبات الکلی تاثیری ندارد. این با نظریه ساترلند تعارض دارد، چرا که اساس این نظریه این است که کج رفتاری بیشتر در بین طبقات پایین رخ می دهد.

فرضیه نهم رابطه بین دسترسی آسان و ارزان قیمت و گرایش به مصرف الکل را نشان می­دهد. براساس نتایج حاصل از آزمون این فرضیه، می­توان گفت که رابطه مستقیم و معنی داری بین دو متغیر وجود دارد؛ به این معنا ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان دسترسی آسان و ارزان به مشروبات الکلی بیشتر باشد، گرایش ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ نیز بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ بود. این همسو با پژوهش احمدی و  همکاران(1395) است.

پیشنهادها

 با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می گردد:

  • آموزش رسمی و غیر رسمی با هدف دانش افزایی جوانان و توانمندی در زمینه پیشگیری، کاهش و ترک مصرف الکل به ویژه از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی و اطلاع رسانی پیرامون آسیب های مصرف الکل از نوجوانی و سنین پایین به افراد؛
  • ارتباط مؤثر والدین با فرزندان جهت شکل گیری هویت سالم، با توجه به اینکه اختلال در مطالبات و نیازهای افراد در مصرف مشروبات الکلی از عوامل و بسترهای انحراف در نسل جوان است.
  • منابع

    • احمدی، حبیب. (1384). جامعه شناسی انحرافات. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها
    • احمدی، یعقوب؛ خالدیان، محمد و شیخ زکریایی، وریا. (1395). «تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان استان کردستان». فصلنامه پژوهش های دانش انتظامی. سال 18.
    • اکبری، یونس و سراج زاده، سید حسین. (1397). «مطالعه طولی تغییرات مصرف و نگرش نسبت به مواد و تغییرات مصرف مشروبات الکلی  و سیگار در بین  نمونه­ای از دانشجویان بر اساس یک طرح پانل گذشته نگر». جامعه شناسی نهادهای اجتماعی. دوره 5، شماره 11 .
    • باریکانی، آمنه. (1387). «رفتارهای پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستان های شهر تهران». مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. سال 14. شماره 2.
    • پاینده، محبوبه؛ هاشمیان فر، سیدعلی و محمدی. اصغر. (1400). «پدیدارشناسی تجارب رفتاری و احساسی گرایش به مصرف الکل در زنان شهر اصفهان». مجله تحقیقات علوم رفتاری. دوره 19 . شماره 2.
    • پور زارع، سعیده. (1391). «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نگرش جوانان 29-18 ساله به مصرف مشروبات الکلی در شهر بهبهان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یاسوج.
    • ﺣﻖدوﺳﺖ، ﻋﻠﯽاﮐﺒﺮ؛ اﻣﺎﻣﯽ، ﻣﮋﮔﺎن؛ اﺳﻤﺎﻋﯿﻠﯽ، ﻣﺮﯾﻢ؛ ﺻﺎﺑﺮیﻧﯿﺎ، امین؛ ﻧﮋاد ﻗﺎدری، محسن و ﻣﻬﺮاﻟﺤﺴﻨﯽ، ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ. (1392). «ﺑﺮرﺳﯽ وﺿﻌﯿﺖ و ﻋﻠﻞ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﮑﻠﯽ (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردی: ﻫﻤﻪﮔﯿﺮی 1392 ﻣﺴﻤﻮﻣﯿﺖ ﻣﺼﺮف اﻟﮑﻞ در رﻓﺴﻨﺠﺎن)». مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. دوره 13 .
    • حمیدیان راد، معصومه و زینالی، علی.(1396). «شیوع مصرف مواد و الکل در دانشجوهای دانشگاه های ارومیه». فصلنامه اعتیاد پژوهی سوء مصرف مواد. سال 12، شماره 50 .
    • رمضان زاده گنجارودی، سیروس.(1386). «بررسی علل گرایش جوانان به مشروبات الکلی و راهکارهای پیشگیری از آن»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نراق.
    • رضوی فرد، فخرالسادات. (1396). «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان شهر تهران به مصرف مشروبات الکلی». فصلنامه مطالعات و امنیت انتظامی. سال 7، شماره 2، پیاپی 20.
    • سراج زاده، سید حسین و جواهری، فاطمه. (1382). نگرش ها و رفتار دانشجویان تهران. دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
    • سخاوت، جعفر. (1383). جامعه شناسی انحرافات اجتماعی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور
    • سراج زاده، سید حسین و فیضی، ایرج. (1386). «عوامل اجتماعی موثر بر مصرف تریاک و مشروبات الکلی در بین دانشجویان». نامه علوم اجتماعی. شماره 31.
    • سلیمی، علی و داوری، محمد. (1385). جامعه‌شناسی کج‌روی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • صرامی، حمید؛ قربانی، مجید و تقوی، منصور. (392). «ﺑﺮرﺳﻲ دو دﻫﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺷﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد در ﺑﻴﻦ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎی اﻳﺮان». فصلنامه اعتیاد پژوهی سوء مصرف مواد. سال 7، شماره 27.
    • صدیق سروستانی، رحمت الله. (1389). آسیب شناسی جتماعی(جامعه شناسی انحرافات جتماعی). تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها
    • علیوردی نیا، اکبر و میرزایی، سمیه. (1395). «تبیین نگرش دانشجویان به مصرف الکل از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)». مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران. دوره 5. شماره 4.
    • غلامی کوتنایی، کوروش؛ سید رنجبر سقزچی، سید مصطفی و عبدالهی، داود. (1398). «رابطه پیوند اجتماعی و گرایش به مصرف الکل(مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی)». مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. صص 194-165
    • کیانی، محسن؛ محمدخانی، مهرانگیز و مقصودی، سوده. (1398). «تجربه زیسته مصرف الکل در بین جوانان شهر کرمان در سال 1398». فصلنامه علمی مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. شماره 49.
    • محمدپور اصل، اصغر و همکاران. (1386). «بررسی اپیدمیولوژیک مصرف داروهای روان گردان و الکل در دانش آموزان دوم دبیرستان های پسرانه شهر تبریز». مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل. دوره 7 ، سال 4، صص 400- 408.
    • معظمی، شهلا. (1388). بزهکاری کودکان و نوجوانان. چاپ اول، تهران: دادگستر
    • ممتاز، فریده. (1387). انحرافات اجتماعی، نظریه­ها و دیدگاه ها. چاپ سوم، تهران: شرکت سهامی انتشار
    • Abayomi, O., Onifade, P O., Adelufosi, A. O. & Akinhanmi, A. O. (2013). “Psychosocial correlates of hazardous alcohol use among undergraduates in southwestern Nigeria”. General Hospital Psychiatry, 35(3), 320-324.
    • Bachman, J. G., Johnston, L. D., O'Malley, P. M., & Schulenberg, J. E. (1996). “Transitions in drug use during late adolescence and young adulthood”. In J. A. Graber, J. Brooks-Gunn, & A. C. Petersen (Eds.), Transitions through adolescence: Interpersonal domains and context (pp. 111−140). Mahwah, NJ: Erlbaum.
    • Bachman, J. G., O'Malley, P. M., & Schulenberg, J. E. (2002). The decline of substance use in young adulthood: Changes in social activities, roles and beliefs. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates
    • Brache, K., & Stockwell T. (2011). “Drinking patterns and risk behaviors associated with combined alcohol and energy drink consumption in college drinkers”. Addictive Behaviors, 36(12), 1133-1140.
    • Brown, R. Murphy, S. (2020). “Alcohol and social connectedness for new residential university students: implications for alcohol harm reduction”. Journal of Further and Higher Education. Volume 44, Issue 2: 216-230.
    • Craigs, C. L., Bewick, B. M., Gill, J. S., and O'May, F. (2012) “UK Student Alcohol Consumption: A Cluster Analysis of Drinking Behaviour Typologies”. Health Education Journal, No 71(4): 516-526.
    • Gennadii, A. et al. (2019). “Features of Alcohol Consumption Motives and Practices by Full-Time and Part-Time training Students”. Journal of Environmental Treatment Techniques. Volume 7, Issue 3:438-444.
    • Jia, Z., Jin, Y., Zhang, L., Wang, Z., & Lu, Z. (2018). “Prevalence of drug use among students in mainland China: A systematic review and meta-analysis for 2003˚2013”. Drug and Alcohol Dependence, 186, 201-206.
    • Keller, S., Maddock, J. E., Hannöver W., Thyrian, J. R. & Basler, H. D. (2000). “Multiple health risk behaviors in German first year university students”. Preventive Medicine, 46(3), 189-195.
    • Nughany F, Mohtashami J, ShahsvndA. (2004). Mental health 2. 1st Ed. Tehran: Salamy Pub
    • Orchowski, L. M. & Barnett, N. P. (2012). “Alcohol-related sexual consequences during the transition from high school to college”. Addictive Behaviors, 37(3), 256-263.
    • Organization WH, Unit WHOMoSA. (2014).Global status report on alcohol and health.
    • Takano, A., Kawakami, N., Miyamoto, Y., & Matsumoto, T. (2015). “A study of therapeutic attitudes towards working with drug abusers: reliability and validity of the Japanese version of the drug and drug problems perception questionnaire”. Archives of Psychiatric Nursing, 29(5), 302-308.