نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.

2 استاد گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.

3 استادیارگروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی تجربه بازیکنان بسکتبال بانوان ایران از سوءرفتار در رابطه مربی- ورزشکار و تاثیر آن بر ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری است. این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام ورزشکاران زن تیم­های شرکت­کننده در مسابقات لیگ دسته یک و سوپرلیگ بسکتبال  با تعداد ۲۳۰ نفر از ۲۱ تیم (۱۱ تیم در لیگ برتر و ۱۰ تیم در لیگ دسته ۱) بود و نمونه­گیری به شیوه در­دسترس و تمام­شمار انجام شد. به منظور بررسی و مطالعه اهداف پژوهش، از سه پرسشنامه- «پرسشنامه سوءرفتار» بلوری­زاده (۲۰۱۳) با ۱۶ گویه (۸۸/۰ =α)، «پرسشنامه رابطه مربی- ورزشکار» جووت و تومانیس (۲۰۰۴) با ۱۱ گویه (۸۸/۰ α=) و «مقیاس ادراک اثربخشی مربیگری» کاواسانو و همکاران (۲۰۰۸) با ۲۴ گویه (۹۲/۰ =α)- و در تجزیه و تحلیل داده­ها از مدل معادلات ساختاری  (SEM) استفاده گردید.
نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سوءرفتار مربیان اثرات منفی بر ابعاد ساختاری رابطه مربی- ورزشکار و ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری می­گذارد (۵۹/۰-= β) و  (۴۹۲/۰-= β). بااین­حال، تاثیر متقابل دو مؤلفه رابطه مربی- ورزشکار و ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری بر سوءرفتار مربیان تایید نگردید. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای رابطه مربی- ورزشکار بر روی ادراک ورزشکار از اثربخشی مربیگری (۷۸/۰= β) تاثیر مثبت دارد. این مطالعه بینشی را برای مربیان در مورد حفاظت از ورزشکاران در مقابل سوءرفتار فراهم می­آورد که بتوانند ارتباط خود را با ورزشکاران بهبود بخشند و ورزشکاران نیز درک مثبتی از اثربخشی مربیگری داشته باشند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Structural Equation Modeling of the Relation between Coaches’ Abuse with Coach-Athlete Relationship and the Perceived Coaching Effectiveness

نویسندگان [English]

  • Padideh Boloorizadeh 1
  • Farshad Tojari 2
  • Ali Zarei 3
  • Mohammad Reza Esmaili 3

1 Department of sport management, Faculty of Physical Education and Sports Science, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, Tehran, Iran

2 Professor, Department of sport management, Faculty of Physical Education and Sports Science, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, Tehran, Iran

3 Assistant Professor, Department of sport management, Faculty of Physical Education and Sports Science, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, Tehran, Iran

چکیده [English]

The study is to explore the experience of Iran’s elite female basketball players of abuse in their coach-athlete relationship and its effect on the players’ perceived coaching effectiveness.
The sampling method was headcount. All the 230 Iran’s female basketball players from Division I and Super League teams (a total of 21 teams, 11 of which from the Super League and 10 teams from Division) participated in the research. The data was gleaned from three sources: “Coaches’ Abuse Scale” (CAS) by Boloorizadeh (2013) with 16 items (α=0/88), “Coach-Athlete Relationship Questionnaire” (CART-Q) by Jowett and Ntoumanis with 11 items (α=0/88), and the “Perceived Coaching Effectiveness Scale” by Kavassanu et al. (2008) with 24 items (α=0/92). Descriptive analyses were used to summarize the data. To investigate the research question, the variables were entered in the structural equation modeling and tested using Lisrel 8/5.
The results of SEM revealed that abusive behavior occurs in a coach-athlete relationship and the effect is direct and negative (β=-59). So, its effect is on the perceived coaching effectiveness (β=-492). It also uncovered that the variables of the coach- athlete relationship have a positive effect on the athletes’ perception of coaching effectiveness ((β=0/78).
It can be inferred that if the coaches need a positive relationship with their athletes and require them to have a positive perception of their coaching effectiveness, they should be aware of their own behavioral tendencies and consequences.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Abuse
  • coach-athlete relationship
  • coaching effectiveness
  • Structural Equation ‎Modeling (SEM)‎

مدل­یابی ساختاری ارتباط میان سوءرفتار مربیان با رابطه مربی- ورزشکار و ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری

پدیده بلوری­زاده[1]    

فرشاد تجاری[2]    

علی زارعی[3]  

محمدرضا اسمعیلی[4]   

10.22034/SSYS.2022.1488.2027

تاریخ دریافت مقاله: 8/5/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:10/3/1400

 

 

مقدمه

ماموریت کمیته بین­المللی المپیک، قرار دادن ورزشکاران و منافع آن­ها در قلب جنبش المپیک است. ترویج ورزش به دور از آزار و سوءاستفاده اعم از جسمی و ذهنی و مبتنی بر محافظت از سلامت جسم و ذهن در فضای تمرین و رقابت از سوی سازمان­های به رسمیت شناخته شده کمیته بین­المللی المپیک باید حمایت شود و عدم­پایبندی و پذیرش آن نقض کنوانسیون­های بین­المللی در مورد حمایت از حقوق بشر و قوانین اخلاقی کمیته بین­المللی المپیک و پاراالمپیک محسوب می­شود. حفاظت و حمایت از ورزشکاران در برابر آزار و اذیت و سوءرفتار[5]  در ورزش، در اصول بنیادی جهانی برای مدیریت مطلوب المپیک و جنبش­های ورزشی گنجانده شده است. این اصول در سال ۲۰۰۸ تشریح شد و دستورالعمل­های مربوط به حفاظت از ورزشکاران در مقابل اذیت و آزار و سوءاستفاده، برگرفته از مجمع بین­المللی ورزشکاران ۲۰۱۵ و قوانین اخلاقی کمیته بین­المللی المپیک ۲۰۱۶ توسط هیئت اجرایی کمیته بین­المللی المپیک تصویب شد، در دستور کار المپیک ۲۰۲۰ توکیو قرار گرفت و کمیته­های وابسته به المپیک مکلف شدند تا به آن­ها پایبند شوند. درعین­حال، کمیته بین­المللی المپیک تمامی کمیته­های ملی المپیک زیر مجموعه خود را ملزم به تشکیل «شورای حفاظت از ورزشکاران در مقابل آزار، اذیت و سوءرفتار در ورزش» کرده است (مونت جوی[6] و همکاران، ۲۰۲۰: ۱۷۶).

اولین مطالعات در مورد خشونت و سوءرفتار بیشتر در حوزه کودکان و زنان و محیط کار صورت ­گرفته است. از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، با برخی گزارشات مبنی بر تعارض علیه ورزشکاران، به­ویژه ورزشکاران زن، این مطالعات در حوزه ورزش نیز به شکل گسترده­تری آغاز شد (فستینگ[7]، ۲۰۰۵).  اولین پایش در کانادا بر روی جامعه آماری از ورزشکاران بازنشسته و فعال حرفه­ای )۱۲۰۰=(N انجام گرفت و نتایج پژوهش بر بروز بدرفتاری­ها و تعارضات جنسی به ورزشکاران صحه گذاشت (فستینگ، ۲۰۰۵). در پی ازدیاد علاقمندی مجامع بین­المللی به این موضوع در ورزش، استرلینگ[8] (۲۰۰۹: ۱۰۹۱) در مقاله­ای تعریف و چارچوبی مفهومی برای بدرفتاری در ورزش ارائه داد. بر مبنای تعریف او، بدرفتاری شامل رفتارهایی است که با قصد و نیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی، روانی، اجتماعی به فرد دیگر صورت می­گیرد و به اشکال مختلف در محیط­های ورزشی تجربه می­شود (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ استرلینگ و کر[9]، ۲۰۱۳: ۸۷) مربیان، والدین، مدیران، داوران و ورزشکاران همگی از جمله قربانیان و یا مقدمه­سازان بدرفتاری محسوب می­شوند (استرلینگ، ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ استرلینگ و کر، ۲۰۱۳: ۸۷).

بدرفتاری، با توجه به ماهیت ارتباط بین افراد به دو دسته ارتباطی و غیرارتباطی تقسیم می­شود. بدرفتاری غیرارتباطی، باتوجه به عمق رابطه، به اشکال مختلفی مانند آزار و اذیت، زورگویی، استثمار یا انحراف و یا ارتباط غیر­انتقادی بروز می­کند (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ استرلینگ و کر، ۲۰۰۸: ۸۹). بدرفتاری ارتباطی را «سوءرفتار» نیز می­نامند و شامل چهار زیرمجموعه است: سوءرفتار جسمانی، سوءرفتار جنسی، سوءرفتار عاطفی و بی­توجهی. این چهار شکل از بدرفتاری را در اصطلاح «ناهنجاری­های ارتباطی» می­نامند، چرا که در شرایط نقش­های ارتباطی بروز می­کنند. نمونه­های این گونه روابط در ورزش مواردی مانند ارتباط ورزشکاران با والدین، مربیان، و هم­تیمی­ها در نقش راهنما را شامل می­شود. در هر دو شکل از بدرفتاری عدم توازن در قدرت از عوامل بسیار مؤثر درتحریک چنین رفتارهایی از سوی مربیان است (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ کر و استرلینگ، ۲۰۱۹: ۳۶۷؛ لافرنیر[10]،  جووت[11]، والراند[12] و کاربونو[13]، ۲۰۱۱: ۱۴۴۲). سوءرفتار مربی شامل الگوهای تکرارشونده از اتفاقات و رفتارهایی است که تلویحا پیام بی­ارزشی، ناخواسته­بودن، بی­اهمیت­بودن، ابزاری برای لذت جنسی بودن، ضعیف و مستحق تنبیه بدنی بودن را به ورزشکار القا می­کند.

سوءرفتار عاطفی، به هرگونه اقدام غیرجسمی عمدی، توهین آمیز و سرکوبگرانه­ای گفته می­شود که با هدف آسیب رساندن به شخص صورت می­گیرد (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۹-۱۰۹۱؛ الیاسون، ۲۰۱۹؛ استرلینگ و کر، ۲۰۰۸: ۸۹؛ گوین[14]، ۲۰۱۱: ۵۰۳). هرگونه آسیب جسمی و غیرجسمی به ورزشکار که معمولا به صورت غیرتصادفی و عمدی صورت می­گیرد، ازجمله انواع تنبیه­ها مانند تمرین­های بدنی زیاده از حد (بدون ضرب و شتم) و یا تنبیه بدنی (همراه با ضرب و شتم)، سوء­رفتار جسمی محسوب می­شود (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ استرلینگ و کر، ۲۰۱۳: ۸۷؛ مک میهان[15] و مک گنون[16]، ۲۰۱۹: ۲۸؛ استفورد[17]،  الکساندر[18] و فرای[19]، ۲۰۱۳: ۲۸۷؛ هگی وارا[20] و همکاران، ۲۰۱۸: 361 ؛ یابه[21] و همکاران، ۲۰۱۸: ۲۹۷).

سوءرفتار جنسی به هر گونه تعامل جنسی با شخص یا اشخاص در هر سنی بر خلاف میل و رضایت قربانی یا به شیوه­ای تهاجمی، تهدیدی، با هدف بهره­برداری یا با هدف سوءاستفاده (مانند کلیشه­های تبعیض­آمیز و توهین آمیز، شوخی­های جنسی، ارعاب، رویکردها و اقدامات جنسی) اطلاق می­شود که به دو صورت لمسی و غیر لمسی اتفاق می­افتد (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ تیمپکا[22] و همکاران، ۲۰۱۹: ۱). بی­توجهی، به محرومیت همه­جانبه از توجه اشاره دارد و شامل بی­توجهی منفعل یا منفعل/تهاجمی نسبت به نیازها، تربیت و سلامت فرد، کمک­رسانی و راهنمایی کردن به فرد است که در آینده سبب آسیب­های جسمی و روحی یا عاطفی به فرد می­شود (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ ورتومن[23] و همکاران، ۲۰۱۷: ۲۲۳). فورتیر[24]، پرنت[25] و لسارد[26] (۲۰۲۰: ۴) بی­توجهی را یک آسیب جدی و از اساسی­ترین صدمات می­دانند.

این سوءرفتارها، عواملی استرس­زا برای ورزشکاران هستند و تاثیرات منفی بر روابط مربی- ورزشکار خواهند گذاشت (آدی[27] و جووت، ۲۰۱۰: ۲۷۵۰) و در نهایت می­تواند به عملکرد ورزشکا‌ر آسیب برساند (کاوانا و همکاران، ۲۰۲۰: ۱؛ کارلتون[28] و همکاران، ۲۰۱۵: ۴۰۹؛ دیویس[29] و همکاران، ۲۰۱۸: ۱۹۸۵)، در حالی که رهبری و مربیگری موفق مستلزم ایجاد رابطه­ای با کیفیت با ورزشکار است (لیزینسکین[30]، ۲۰۱۸: ۷۴). در نتایج پژوهش­های جاری بر روی مربیان و رهبران دارای سبک همراه با سوءرفتار (همپسون[31] و جووت، ۲۰۱۴: ۲۵۴؛ کارلتون، ۲۰۱۵: ۴۰۹؛ لیزینسکین، ۲۰۱۸: ۷۴)، این سبک رهبری بسیار مخرب شناخته شده است که می­تواند تاثیرات منفی نه تنها بر ورزشکاران، بلکه بر طرفداران و نیز تیم­ها داشته باشد (سامرلی[32]، ۲۰۱۹: ۱؛ جووت و آرتور[33]، ۲۰۱۹: ۴۱۹). بنابراین، یک رابطه با کیفیت و سالم میان مربی و ورزشکار که دوجانبه نیز باشد، می­تواند نقشی حیاتی در دستاوردهای دو طرف داشته باشد (کارلتون و همکاران، ۲۰۱۵: ۴۰۹؛ دیویس و همکاران، ۲۰۱۸: ۱۹۸۵).

جووت و همکارانش معتقدند که در ساختار رابطه مربی- ورزشکار، میان مربی و ورزشکار یک رابطه منحصر به فرد و ویژه شکل می­گیرد که در آن تمام احساسات، افکار و رفتارهای دو طرف مشترک و به هم مرتبط و وابسته هستند (جووت و ارتور، ۲۰۱۶: ۴۱۹). آن­ها سازه­های بین­فردی صمیمیت[34]، تعهد[35] و مکمل­بودن[36] را برای تعریف عملیاتیِ احساسات، تفکرات و رفتارهای مربیان و ورزشکاران به کار بردند (که به مدل3C  معروف است). این سازه­ها به صورت مستقل در پژوهش­ها و تئوری­های بین­فردی به شکل کلی بررسی شده­اند. با وجود این، شامل بودن­شان در یک الگوی ارتباطی همبسته در راستای تعریف رابطه مربی- ورزشکار است که به هم پیوستگی احساسات، تفکرات و رفتارهای اعضای رابطه را مبنا قرار می­دهد. صمیمیت، به احساس پیوستگی عاطفی، اعتماد، احترام و قدردانی در روابط مربی- ورزشکار گفته می­شود. تعهد، به نوعی تمایل ورزشکار و مربی برای حفظ همکاری طولانی مدت است و مکمل­بودن به تعامل مشترک آن­ها در حین تمرینات و رقابت­ها گفته می­شود. این سه عامل مؤثر بودن رابطه مربی- ورزشکار را نشان می­دهند (جووت و آرتور، ۲۰۱۹: ۴۱۹).

در نتایج تحقیقات پژوهشگرانی که نقش عمده­ای در خلق ادبیات مربوط به روابط مربی- ورزشکار داشته­اند، همبستگی میان رفتار مربیان و کیفیت ارتباطشان با ورزشکاران گزارش شده است (استرلینگ و کر، ۲۰۱۳: ۸۷؛ مک ماهون و همکاران، ۲۰۱۹: ۲۸). رابطه مربی- ورزشکار پدیده­­ای پیچیده است که از متغیرهای متفاوت تاثیر می­پذیرد و بر آن­ها تاثیر می­گذارد. درک عملی این پیچیدگی از سوی مربیان و ورزشکاران به آن­ها کمک می­کند که روابط را توسعه بخشند و عملکرد و رضایتمندی را به حداکثر برسانند (جووت و آرتور، ۲۰۱۶: ۴۱۹). پژوهش­ها اشاره می­کنند که یک تعامل بین­فردی منفی، سوءرفتار و بی­توجهی، باعث تحلیل­رفتگی در بین ورزشکاران (دفریز[37] و اسمیت[38]، ۲۰۱۴: ۶۱۹) و مانع اثربخشی هر دو طرف یعنی مربی و ورزشکار می­شود (جووت و تومانیس، ۲۰۰۴: 245؛ کاوانا و همکاران، ۲۰۲۰: 1؛ جووت و آرتور، ۲۰۱۹: ۴۱۹). در حالی که یک رابطه ادراک­شده با کیفیت، بین مربی و ورزشکار باعث ارتقای عملکرد ورزشکار (مونت جوی، ۲۰۲۰: ۳۶۷) و انگیزه (استرلینگ ۲۰۰۹: ۱۰۹۱؛ لانگستف[39] و جرویس[40]، ۲۰۱۶: ۲۷۶؛ هانا[41] و همکاران، ۲۰۱۳: ۵۷۹), اثربخشی جمعی بیشتر (هملین[42] و همکاران، ۲۰۱۹: ۳۴؛ نیکولز[43] و همکاران، ۲۰۱۶:-۱۶) و اثربخشی مربیگری (بویسن[44]، ۲۰۱۸: ۶) می­شود.

اثربخشی مربیگری، بر اساس مدل سودمندی مربیگیری ساخته شده است و برگرفته از اصول تئوری خودسودمندی بندورا[45] (۱۹۹۷) است. در این تئوری، بندورا خودسودمندی را به عنوان «اعتماد به توانایی­های شخص در به­کارگیری شیوه­ها و اقدامات برای نیل به اهداف تعیین شده» تعریف می­کند. سپس، فلتز[46] و همکاران (۱۹۹۹: ۷۶۵) الگوی "مدل سودمندی مربیگری" را معرفی کردند که بر مبنای آن سودمندی مربیگری به اعتقاد مربیان به میزانی تاثیر­گذاری بر عملکرد و رشد ورزشکارانشان اشاره دارد. براساس مدل سودمندی مربیگری، اثربخشی مربیگری به توانایی مربیان در به­کارگیری دانش، کفایت و مهارت­هایشان در جهت پیشبرد سطح عملکرد و بهبود اجراهای بعدی ورزشکاران اطلاق می­شود. درعین­حال، ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربی منوط به این مهم است که تا چه اندازه نتیجه و پیشرفت­شان را ناشی از توانایی و صلاحیت مربی برمی­شمارند (بویسن، ۲۰۱۸: ۶).

فلتز و همکاران (۱۹۹۹: ۷۶۵) چهار عامل اصلی را در سودمندی مربیگری معرفی کردند: سودمندی در ارتباط با راهبرد بازی[47]، سودمندی در ارتباط با توانایی انگیزه­ب خشی[48]، سودمندی در ارتباط با توانایی آموزش تکنیک[49] و سودمندی در ارتباط با توانایی شخصیت­سازی[50]. این­ها، شاخص اعتماد مربیان را به توانایی­هایشان در جذب بازیکنان مناسب برای تیم، اتخاذ تصمیمات تاکتیکی صحیح، و هدایت تیم در جهت کسب نتیجه­ای موفقیت­آمیز در رقابت­ها، افزایش اعتماد به نفس وانگیزه در بازیکنان، ایجاد انسجام در تیم، آموزش و تعلیم مهارت­های جدید به بازیکنان، نظارت و اصلاح تکنیک­های آموخته­شده و سوق دادن ورزشکار به سمت خودسازی و رشد مثبت شخصیتی دربرمی­گیرد (بویسن، ۲۰۱۸: ۶).

کسب نتایج موفقیت­آمیز در ورزش یک فرآیند متداوم و فعال است که به عوامل بسیاری بستگی دارد که تمرین تنها یکی از آنان است. در سطوح رقابتی، مربیان و ورزشکاران با توجه به وظیفه و جایگاه­شان زمان زیادی را در کنارهم صرف تمرین، مسابقه، هدایت و مربیگری می­کنند. دیدگاه برد به هر قیمت- که اغلب در ورزش رقابتی و قهرمانی مشاهده می­شود- سبب هنجارسازی برخی رفتارها و عقاید در جامعه ورزش و گرایش برخی مربیان به استفاده از رفتارهای قدرت طلبانه برای کسب نتیجه شده است که از آن­ها با عنوان «سوءرفتار» نام برده می­شود. چنین دیدگاهی، علاوه بر مزایایی که برای تیم­های ورزشی و ورزشکاران دارد، با تبعاتی نیز بر ورزشکاران مترتب است. ورزشکاران برای کسب برتری در ورزش به تحمل بار روانی و فیزیولوژیکی وحشتناکی واداشته می­شوند؛ به­گونه­ای که خط میان سوءرفتار و تمرین نامشخص شده است (هملین و همکاران، ۲۰۱۹: ۳۴).

امروزه، برنامه­های حفاظت از ورزشکاران علیه آزار و اذیت و سوءرفتار و سوءاستفاده که به ابتکار کمیته بین­المللی المپیک به همه فدراسیون­ها و سازمان­های مرتبط ابلاغ شده است، بر بروز این رفتارها در همه کشورهای جهان و در همه رشته­های ورزشی و در همه سطوح صحه می­گذارد و احتمال وقوع آن را در برخی از رشته­های ورزشی بیش از سایرین می­داند (فستینگ، ۲۰۰۵). عدم دریافت گزارش در مورد سوءرفتار به معنای نبود آن نیست، بلکه نشان از آن است که هنوز تحقیقات و بررسی در این زمینه یا صورت نگرفته و یا امکان انجام تحقیق میسر نبوده است. از آنجا که ورزشکاران نیز مشمول قوانین حقوق بشر می­شوند، باید از حقوق اساسی از جمله احترام به کرامت انسانی آن­ها، آسایش جسمی و روانی­شان، محافظت از سلامتی و ایمنی­شان، اتکا به نفس و حفظ حریم خصوصی و محرمانه بودن مسائل­شان بهره­مند باشند. در عین حال که تجربه چنین رفتارهایی اثرات منفی بسیاری بر جسم و روح و عملکرد ورزشکار می­گذارد، روابط بین فردی وی، از جمله روابطش با مربی را تحت شعاع قرار می­دهد و ممکن است به انزوا، محرومیت اجتماعی و حتی اتخاذ رفتارهای پرمخاطره از جمله خودکشی منجر شود.

علاوه بر آن، هدف در مربیگری ایجاد تغییرات رفتاری در ورزشکاران است و مربیان به عنوان تنها نمونه­های در دسترس این ورزشکاران در محیط تمرین و رقابت باید نسبت به رفتارهای خود آگاه باشند تا از یک سو، الگوی مناسبی را بر مبنای رفتارهای شایسته و توجه­گرایانه و حمایتگر در اختیارشان قرار دهند و از سوی دیگر، ورزشکاران پذیرای آموزش­های ایشان باشند. بر همین اساس، استفاده از راهبرد­های روش­شناختی بسیار مهم است، زیرا امکانی را فراهم می­آورند که در مورد تاثیر رفتار مربیان بر ادراک ورزشکاران از روابطشان با مربی و درپی آن، ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیان­ در الزام به تعهدات­شان در کسب نتایج شفاف­سازی صورت پذیرد. تحقیقات کیفی ومطالعات موردی در مقیاس­های کوچک­تر تا به امروز، زمینه را برای شناسایی مشکلات رفتاری در فضای ورزش قهرمانی فراهم کرده است، اما نیاز به مطالعات کمی برای مقایسه داده­ها در مقیاس بزرگتر إحساس می­شود تا مسیر برای تدوین راهبرد­ها و خط­مشی­های روش­شناختی در مورد تاثیر الگوهای رفتاری آسیب­زا از سوی مربیان ­ مهیا شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدلی از ارتباط سوءرفتار مربیان با روابط آنها با ورزشکاران و تاثیر این ارتباط و نوع رفتار بر ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری در الزام به تعهدات­شان در کسب نتایج انجام گرفته است.

روش­­شناسی پژوهش

روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده­ها توصیفی می­باشد که به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه بازیکنان بسکتبالیست لیگ دسته یک و سوپر لیگ ایران ا از ۲۱ تیم شامل ۱۱ تیم در لیگ برتر با مجموع ۱۳۲ بازیکن  و ۱۰ تیم در لیگ دسته ۱ با مجموع ۹۸ بازیکن است. روش نمونه‌گیری تمام­شمار است و ۲۳۰ بازیکن در مطالعه مورد بررسی قرار گرفته­اند. سابقه ارتباط مربی و ورزشکار از هفت ماه تا یازده سال با بازده متوسط ارتباط ۷۷/۳ سال در نظر گرفته شد. با توجه به قوانین کشوری، در سطح باشگاهی ورزشکاران زن تنها می­توانند توسط مربیان زن آموزش ببینند. بنابراین، جنسیت شرکت­کنندگان و مربیان آنها یکسان است.

مقیاس سوءرفتار(CAS[51])  که توسط بلوری زاده در سال ۲۰۱۳ طراحی و تایید شده است، برای بررسی سوءرفتار استفاده شد. (بلوری زاده، ۲۰۱۳). این ابزار دارای ۱۶ گویه و بر اساس مقیاس ۵ ارزشی لیکرت، از عدد ۱ ("اصلا موافق نیستم") تا عدد ۵ ("کاملا موافقم")، و از چهار بعد سوءرفتار عاطفی، سوءرفتار جسمی، سوءرفتار جنسی و بی­توجهی تشکیل شده است.

پرسشنامه رابطه مربی- ورزشکار (CART-Q) که توسط جووت و تومانیس در سال ۲۰۰۴ تهیه و تأیید شده است، به فارسی ترجمه شده و توسط بالزاده (۲۰۱۱) قابلیت اطمینان آن برای جامعه ایران مورد آزمایش قرار گرفته و تایید شده است، جهت بررسی رابطه مربی- ورزشکار بهره گرفته شد. این پرسشنامه  ۱۱ گویه­ای در مقیاس ۷ ارزشی لیکرت برای اندازه­گیری جنبه­های عاطفی، شناختی و رفتاری رابطه مربی و ورزشکار ساخته شده و از سه متغیر صمیمیت ، تعهد و مکمل بودن تشکیل گردیده است.

برای بررسی اثر بخشی مربیگری، از مقیاس ۲۴ موردی اثر بخشی مربیگری کاواسانوو و همکاران (۲۰۰۸)، که بر اساس پرسشنامه خودکارآمدی فلتز (۱۹۹۹) ساخته شده است، در ۴ بعد انگیزه، راهبرد بازی، تکنیک و ساختاردهی شخصیت استفاده گردید.

روش آماری مورد استفاده در این پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی بود. برای تحلیل داده‌های توصیفی از روش آماری توصیفی استفاده شد و از این طریق فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار محاسبه گردید. جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده‌ها از چولگی استفاده شد. هم­چنین، برای بررسی روابط بین متغیرها، اطلاعات به دست آمده از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته­های پژوهش

230 بازیکن از ۲۱ تیم شامل ۱۱ تیم در لیگ برتر با مجموع ۱۳۲ بازیکن  و ۱۰ تیم در لیگ دسته ۱ با مجموع ۹۸ بازیکن به پرسشنامه­ها پاسخ دادند که ازاین تعداد ۵۷ درصد از بازیکنان در مسابقات لیگ برتر و ۴۳ درصد از بازیکنان در مسابقات لیگ دسته ۱ بانوان بازی می­کردند. نتایج یافته­های توصیفی نشان داد که از لحاظ وضعیت سنی، بیشترین فراوانی به تعداد ۹۰ نفر به دامنه سنی ۲۵-۲۱ سال (حدود ۳۹ درصد)  و کمترین فراوانی به تعداد ۲۵ نفر به دامنه سنی بالای ۳۱ سال (حدود ۶ درصد) تعلق داشت. از لحاظ وضعیت تاهل، از بین افراد نمونه، تعداد  نفر مجرد (حدود ۱۰ درصد) و تعداد ۲۰۵ نفر متاهل (حدود ۸۹ درصد) بودند. از لحاظ وضعیت تحصیلی، بیشترین فراوانی به تعداد ۱۲۲ نفر دارای مدرک  کارشناسی (حدود ۵۳ درصد) و کمترین فراوانی به تعداد ۳ نفر دارای مدرک تحصیلی دکتری (حدود ۳/۱ درصد) بودند. از لحاظ سابقه ورزشی بیشترین فراوانی به تعداد ۹۵ نفر به دامنه ۱۰-۶ سال (حدود ۴۱ درصد) و کمترین فراوانی به تعداد ۱ نفر به دامنه بالای ۲۰ سال (حدود ۴/۰ درصد) بودند (جدول ۱).

جدول ۱: ­ویژگی­های فردی پاسخ­دهندگان

سابقه رقابتی (سال)

وضعیت تاهل

مدرک تحصیلی

سن

متغیر

بالای ۲۰

۱۵-۲۰

۱۱-۱۵

۶-۱۰

زیر ۵

متاهل

مجرد

دکتری

کارشناسی ارشد

کاردانی-کارشناسی

دیپلم

دانش آموز

بالای ۳۱

۲۶-۳۰

۲۱-۲۵

زیر ۲۰

 

 

گویه­ها

 

4/0

6/5

3/24

3/41

2/28

۱۱

۸۹

۱

۱۶

۵۳

۲۶

۴

۱۱

۲۹

۳۹

۲۰

درصد

۱

13

۵۶

۹۵

۶۵

۲۵

۲۰۵

۳

۳۷

۱۲۲

۵۹

۹

۲۵

۶۸

۹۰

۴۷

فراوانی

                                       

 

 

 

برای آزمون مدل ابتدا از آمار توصیفی استفاده گردید. نتایج بررسی آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و ضریب آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها در جدول ۲ آمده است. تمام ضریب­های آلفای به­دست آمده در سطح قابل قبول و بالاتر از ۷/۰ α = قرار داشتند. پایایی مقیاس سوءرفتار مربیان برابر با ۸۸/۰= α، (۰۰۱/۰ p<)؛ رابطه مربی- ورزشکار برابر با ۸۸/۰= α، (۰۰۱/۰ p<)؛ و بر ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری برابر با ۹۲/۰= α، (۰۰۱/۰ p<) به دست آمد (جدول ۲).

جدول ۲: میانگین، انحراف استاندارد ، ضرایب آلفا و همبستگی

p

R

F

α

SD

M

متغیر

 

 

۳

2

 

 

 

 

 

 

۰۰۱/۰

**۴۹۲/۰-

**۵۹/۰-

۰۶/۷۶۲

۸۸/۰

۵۷/۱۰

۹۶/۲۶

سوء رفتار مربی

۱

 

 

 

 

 

۹۹/۳

۴۸/۱۲

رفتار عاطفی

 

 

 

 

 

 

۲۶/۱

۲۸/۳

سوء رفتار جسمی

 

 

 

 

 

 

۷۴/۱

۷۰/۳

سوء رفتار جنسی

 

 

 

 

 

 

۷۹/۳

۰۵۴/۹

بی­توجهی

 

۰۰۱/۰

**۸۲۷/۰

 

۷۶/۶۷۶

۸۸/۰

۷۳/۱۰

۰۹/۶۸

رابطه مربی- ورزشکار

۲

 

 

 

 

 

۸۵/۳

۲۵/۲۵

صمیمیت

 

 

 

 

 

 

۷۱/۳

۹۲/۱۷

تعهد

 

 

 

 

 

 

۲۰/۴

۶۱/۲۴

مکمل بودن

 

 

 

 

۶۶/۳۷۹

۹۲/۰

۲۳/۴۶

۱۸۸

ادراک ورزشکار از اثربخشی مربیگری

۳

 

 

 

 

 

۹۲/۱۲

۲۵/۴۸

انگیزه

 

 

 

 

 

 

۵۵/۱۵

۱۷/۵۶

راهبرد بازی

 

 

 

 

 

 

۱۱/۱۳

۴۱/۴۹

تکنیک

 

 

 

 

 

 

۲۳/۴۶

۱۶/۳۴

شخصیت­سازی

 

. * . p p < .01; * . p < .01; **

نتایج همبستگی دومتغیره پیرسون نشان داد که بین سوءرفتار مربیان و رابطه مربی-ورزشکار همبستگی منفی وجود دارد (۸۲۷/۰r =-، ۰۰۱/۰ p<). سوء رفتار مربیان با اثربخشی مربیگری درک شده نیز دارای همبستگی منفی بود (۴۹/۰r =- ، ۰۰۱/۰ p<). مهمترین رابطه بین متغیرها، هم بستگی مثبت بین رابطه مربی-ورزشکار و درک بازیکنان از اثربخشی مربیگری بود (۸۲۷/۰ r = ، ۰۰۱/۰ p<). بدین ترتیب، بررسی روابط متقابل متغیرها نشان داد که متغیر سوءرفتار مربیان با هردو متغیر، روابط مربی- ورزشکار و درک بازیکنان از اثربخشی مربیگری، همبستگی منفی دارند؛ این در حالی است که رابطه مربی- ورزشکار با درک بازیکنان از اثربخشی مربیگری دارای همبستگی مثبتند. 

هچنین، به منظور بررسی پیروی داده­ها از توزیع نرمال داده شاخص چولگی و کشیدگی بررسی شد و میزان چولگی و کشیدگی در بازه ۲± قرار داشت. بنابراین، توزیع داده­ها از توزیع نرمال برخوردار بود.

نتایج تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم نشان داد که بارهای عاملی سوالات این مقیاس بالای ۴/۰ و از میزان قابل قبولی برخوردار است. این مدل در واقع تمامی معادلات اندازه­‌گیری مرتبه اول و دوم (بارهای عاملی) را با استفاده از آماره  t، آزمون می‌کند. تمامی ضرایب برازش در آستانه مورد قبول قرار دارند. ضرایب CFI، NFI، NNFI همگی بالاتر از ۹/۰ قرار داشته و RMSEA و SRMR نیز کمتر از ۰۸/۰ هستند. در مرحله بعد، پایایی و روایی مدل مورد محاسبه قرار می‌گیرد که نتایج آن در جدول ۳ ارائه شده است:

جدول ۳: شاخص­های برازش اصلاح­شده آزمون مقیاس

شاخص برازش

مقدار

χ2/df

۷۵/۱

CFI

۹۵/۰

NFI

۹۰/۰

NNFI

۹۴/۰

RMSEA

۰۶۶/۰

SRMR

۰۷۲/۰

 

مدل بررسی شده در تحلیل عاملی تاییدی، دارای ۳ متغیر مکنون است: یک متغیر برون­زا (سوءرفتار مربیان) و دو متغیر درون­زا (رابطه مربی- ورزشکار و اثربخشی مربیگری ادراک­شده). شکل ­۱ میزان تاثیر متغیر مکنون برون­زا بر متغیرهای مکنون درون­زا را نشان می­دهد.

آزمون مجذور کای عملکرد اندازه نمونه و از نظر مفهومی تفاوت میان مشاهدات و ماتریس­های کواریانس مدل را نشان می­دهد. اگر این مقدار ناچیز باشد، آزمایش تایید می­کند که مدل بازتابی مناسب از ماتریس کواریانس نمونه است. با وجود این، مقادیر مجذور کای به اندازه نمونه حساس است و اتکای محض به این آمار در تفسیر نهایی مشکل­ساز خواهد بود. بر همین اساس، مجذور کای استاندارد شده، از مجذور کای تقسیم بر درجه آزادی به دست می­آید. مقادیر کوچکتر از ۰/۳ نشان­دهنده کفایت مدل هستند.

از شاخص­های مناسب دیگری مانند شاخص برازش مقایسه­ای (CFI)، شاخص برازش استاندارد (NFI)، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA) و باقیمانده ریشه میانگین مربعات باقی­مانده استاندارد­شده (SRMR) نیز برای برآورد کیفیت مدل استفاده شد. مقدارقابل قبول برای CFI و NFI  باید ۹۰/۰ یا بالاتر، برای RMSEA باید بین ۰۶/۰ تا ۰۸/۰ با فاصله اطمینان و SRMR زیر ۰۸/۰ باشند تا برازش مدل قابل قبول شود (فورنل و لارکر، ۱۹۸۱: 39) 

با توجه به حساس بودن مجذور کای به اندازه نمونه، اگر اندازه نمونه بزرگتر از ۲۰۰ باشد یا دیگر شاخص­ها برای مدل قابل قبول باشد، محققان از این مقدار چشم پوشی می­کنند. مجذور کای نسبی یا استاندارد، شاخص مناسبی است که نسبت مجذور کای بر درجه آزادی (χ2/df) را نشان می­دهد و بیشتر برای کاهش وابستگی اندازه نمونه استفاده می­شود.

همان طور که در شکل ۱ نشان داده شده است، نتایج SEM حاکی از معناداری رابطه منفی سوءرفتار مربیان بر رابطه مربی- ورزشکار با ضریب تاثیر ۵۹/۰- (۰۰۱/۰>p، ۵۹/۰-=(ß و معناداری رابطه سوء رفتارمربیان و اثربخشی مربیگری ادراک­شده  با ضریب تاثیر ۱۸/۰- (۰۰۱/۰>p، ۱۸/۰-= ß) و نیز معناداری  رابطه مربی-ورزشکار و اثربخشی مربیگری ادراک­شده با ضریب تاثیر ۷۸/۰  (۰۰۱/۰>p، ۷۸/۰-= ß) است.

 

شکل۱: مدل آزمون شده در حالت ضرایب تاثیر استاندارد

شاخص برازش استاندارد = ۹۵/۰؛ شاخص برازش غیراستاندارد = ۹۶/۰؛ شاخص برازش تطبیقی = ۹۷/۰؛ جذر میانگین مجذور خطای تخمینی = ۰۴۳/۰؛ مجذور کای = ۲۳/۱۰۲؛ درجه آزادی = ۴۱. تمام پارامترها استاندارد و معنی­دار هستند (۰۰۱/۰ p<).

 

 

در جدول ۴، مقادیر به­دست آمده از آزمون­های آماری تحلیل مسیر در پژوهش حاضر گزارش شد­ه­اند. با توجه به این نتایج، تمامی شاخص­های برازش در حد مطلوبی قرار دارند و می­توان نتیجه گرفت که مدل آزمون­شده برازش مناسبی با داده­های گردآوری شده دارد.

جدول ۴: نتایج آزمون­های آماری تحلیل مسیر

P

t

ß

 

< ۰۱/۰

-۰۶/۲

-۵۹/۰

سوءرفتار مربی و رابطه مربی- ورزشکار

< ۰۱/۰

-۷۰/۳

-۱۸/۰

سوءرفتار مربی و اثربخشی مربیگری ادراک شده

< ۰۱/۰

۷۰/۹

۷۸/۰

رابطه مربی- ورزشکار و اثربخشی مربیگری ادراک شده

 

 



شکل ۲: مدل آزمون شده در تحلیل مسیر تاییدی

بعد از یافتن مدل متناسب و قابل قبول، در مرحله بعد مقدار t با تقسیم تخمین پارامتر برخطای استاندارد، برای مشخص کردن تخمین پارامترهای مهم محاسبه شد. وقتی مقدار t از سطح ۰۵/۰، به مقدار ۹۶/۱ و از سطح ۰۱/۰، به مقدار ۵۶/۲ تجاوز می­کند، تخمین پارامترها بسیار مهم و معنی­دار هستند. نتیجه واریانس قابل توجهی را از سطح ۰۱/۰ بین نتایج نشان داد که این مدل  از برازش قابل قبولی برخوردار است(۰۰۱/۰>p، ۲۳/۱۰۲=(۲۰۳=N، ۴۱=df) χ2  و سایر شاخص­های مناسب، در محدوده قابل قبول قرار داشتند.

(۴۹/۲= χ2/df،  ۹۷/۰= CFI، ۹۵/۰= NFI ، ۹۶/۰=NNFI،۰۴۳/۰=(CI۹۰٪RMSEA(،  ۰۴۶/۰=(SRMR.  بنابراین با توجه به تعداد قابل قبول نمونه­ها و مقادیر پذیرفته­شده برای مجذور کای مانند دیگر مقیاس­ها بدیهی بود که نیازی به آزمایش بیشتر مدل­های جایگزین نبود و مدل فرضی متناسب خوبی را ارائه می­داد.  نتایج این آزمون در جدول ۵ گزارش شده است:

جدول ۵: نتایج آزمون­های آماری تحلیل مسیرتاییدی

 

p

t

ß

 

< ۰۰۱/۰

-۰۶/۲

-۵۹/۰

سوءرفتار مربی و رابطه مربی- ورزشکار

< ۰۰۱/۰

-۷۰/۳

-۱۸/۰

سوءرفتار مربی و اثربخشی مربیگری ادراک­شده

< ۰۰۱/۰

۷۰/۹

۷۸/۰

رابطه مربی- ورزشکار و اثربخشی مربیگری ادراک­شده

 

 

 

 

بنابراین، نتایج مطالعه، مدل مطرح شده را تایید می­کند (شکل ۳). این مدل بیان می­کند که نحوه تعامل مربیان و رفتار آنها در مقابل ورزشکاران، رابطه­ای که با آنها می­سازند را شکل می­دهد.

 

 

 

. شکل 3: مدل سوءرفتار مربیان، ارتباط مربی- ورزشکار و بر ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری

 

 

 

در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط سوءرفتار مربیان بر رابطه مربی- ورزشکار و ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان داد که سوءرفتار مربی رابطه منفی و معنی­داری بر رابطه مربی- ورزشکار دارد. باتوجه­به این یافته­ها، متغیرهای سوءرفتار عاطفی، سوءرفتار جسمی، سوءرفتار جنسی و بی­توجهی می­توانند با ۹۵ درصد اطمینان پیش­بینی­کننده­های معنی­داری برای رابطه مربی- ورزشکار یعنی صمیمیت، تعهد ومکمل بودن باشند. از میان این چهار متغیر، بی­توجهی بیشترین سهم را در پیش­بینی مؤلفه رابطه مربی- ورزشکار دارد. به همین منوال، متغیرهای سوءرفتار می­توانند با ۹۵ درصد اطمینان پیش­بینی­کننده­های معنی­داری برای ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری یعنی شخصِت­سازی، راهبرد بازی، انگیزه­بخشی و تکنیک باشند.

رابطه مربی- ورزشکار رابطه مثبت و معنی­داری بر ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری دارد. بنابراین، ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری با ۹۵ درصد اطمینان از روی مطالعه رابطه مربی- ورزشکار در سه متغیر نزدیکی، تعهد و مکمل بودن، قابل پیش­بینی است. هر سه این متغیرها، سهم نسبتا برابری را در پیش­بینی مؤلفه ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری دارند.

بحث و نتیجه­گیری

نتایج این پژوهش نشان داد که ورزشکاران به وجود سوءرفتار از سوی مربیان خود اذعان داشتند. بر اساس این نتایج، سوءرفتار مربی تاثیر مثبتی بر رابطه مربی- ورزشکار و ادراک ورزشکاران از اثربخشی مربیگری مربیان­ ندارد. با این حال، یافته­ها حاکی از آن است که علی­رغم این رفتارهای مربیان، ورزشکاران کماکان آن­ها را در امر مربیگری اثربخش تلقی کرده­اند. از آن­جا که اثربخشی مربیگری ورزش با نتایج موفقیت­آمیز ورزشکار در تعامل است، چنین به نظر می­رسد که ورزشکاران موفقیت وپیشرفت خود را در بسکتبال نتیجه رفتارها و شیوه­های مربیگری مربیان خود و ناشی از اثربخش بودن مربیگری می­دانند (بویسن، ۲۰۱۸: ۶) و بنابراین، با استفاده از اثربخش بودن فرآیند مربیگری، سوءرفتارهای مربیان را توجیه می­کنند (بویسن، ۲۰۱۸: ۶؛ تیمپکا و همکاران، ۲۰۲۰: ۱).

 سوء­رفتار به صورت الگویی از خشونت فیزیکی، جنسی و عاطفی یا بی­توجهی توسط فرد صاحب قدرت (مثل والدین و مربی) است که منجر به آسیب واقعی یا بالقوه در ورزشکار می­گردد. این مطلب روشن است که ورزشکاران، به­لحاظ تجربه سوء­رفتار، اذیت و آزار و زورگویی آسیب­پذیرند (استرلینگ و کر، ۲۰۱۳: ۸۷). رفتارهای مربی که در پژوهش­ها با عنوان «سوءرفتار» تعریف می­شوند، از سوی ورزشکاران کاملا طبیعی و رفتارهایی بهنجار تلقی می­شوند. در نتیجه، اغلب ورزشکاران علی­رغم تجربه چنین رفتارهایی در مربیگری، آن­ها را سوءتعبیر نمی­کنند (سولستاد[52] و استراندبو[53]، ۲۰۱۹: ۶۲۵؛ استفورد و همکاران، ۲۰۱۳: ۲۸۷)؛ اما داده­ها نشان دادند که این دست تجربه­های ورزشکاران از سوءرفتار مربیان نیز تاثیری منفی بر رابطه­شان با مربی باقی گذاشته است (هانا و همکاران، ۲۰۱۳: ۵۷۹؛ ایزوآرد-گوتور[54] و همکارن، ۲۰۱۶: ۲۱۰؛ دیویس و همکاران، ۲۰۱۸: ۱۹۸۵). و از آن جا که سطوح سودمندی مربیگری (همچنین سودمندی ورزشکار) از کیفیت رابطه مربی- ورزشکار تاثیر می­پذیرد (بویسن، ۲۰۱۸: ۶؛ آدی و جووت، ۲۰۱۰: ۲۷۵۰) اثربخشی مربیگری تنها منوط به کاربرد مؤثر مجموعه­ای از فرآیندهای متداوم نیست، بلکه به تعاملات میان مربی و ورزشکار و نیز شرایط وابسته است (ایزوآرد-گوتور و همکارن، ۲۰۱۶: ۲۱۰: ، جوهانسون[55]، ۲۰۱۷؛ هاگی­وارا و همکاران، ۲۰۱۸: ۳۶۱).

سوء­رفتار مربیان به نوعی نقض حقوق بشر تلقی می­شود و باید به هر قیمتی از آن جلوگیری شود (ماریتز[56] ، داست[57] و رسیک[58]، ۲۰۱۴: ۷۳۷)، چرا که عواقب فوق­العاده مضر آن بر جنبه­های مختلف روانشناسی، جامعه­شناختی و هم­چنین جنبه­های عملکردی برای ورزشکاران و بازیکنان تایید شده است (مونت­جوی، ۲۰۲۰: ۳۶۷). علی­رغم تعهد کشورها به معاهده سازمان ملل در مورد اهمیت حقوق و سلامت و امنیت فردی و افزایش نگرانی جهانی در مورد نقض آن­ها (دفریز و اسمیت، ۲۰۱۴: ۶۱۹) به­نظر می­رسد که بخش ورزش عجله­ای برای پیگیری و اجرای دستورالعمل­های این معاهده از خود نشان نمی­دهد، حتی با وجودی که پرونده­های خبرسازی مبتنی بر اعمال سوءرفتار مربیان علیه ورزشکاران، به ویژه در سطوح نخبه، مطرح و تشکیل شد (هارتیل[59] و لنگ[60]، ۲۰۱۵: ۴۷۹).

ورزشکاران شخصی­ترین رابطه را در ارتباط با مربیشان در طول دوران ورزشی شان تجربه می­کنند و اغلب از مربیانشان برای روابط آینده شان الگو برداری می­کنند. اما برای مربیان بسیار سخت است که از رفتارهای موثر مبتنی بر همدلی، دادن توجه، احترام، پشتیبانی، حمایت، پذیرش، پاسخ­گویی، دوستی، همکاری (جوهانسون، ۲۰۱۷؛ ریند[61] و جووت، ۲۰۱۰: ۱۰۶؛ استرلینگ، ۲۰۰۹: ۱۰۹۱) الگو برداری کنند و از تمرینات مربیگری سنتی که تنها برپایه پیشرفت­های فیزیکی، تکنیکی و تاکتیکی ورزشکار است، فراتر بروند و افق­های جدیدی را برای ایجاد یک همکاری فیزیکی و روانشناسی عادی با ورزشکارانشان و یک رابطه مربی-ورزشکار با کیفیت امتحان کنند (بالزاده، ۲۰۱۱: ۱۱۹؛ الکساندر، بلوم[62] و تیلور[63]، ۲۰۲۰: ۴۸)

علاوه بر این، کیفیت ارتباط بین ورزشکاران و مربیان آنها قلب فرآیند مربیگری است و تأثیر مستقیمی بر عملکرد ورزشکاران در تمام سطوح فنی، تاکتیکی، راهبردی، انگیزشی و نیاز به پیشرفت همه جانبه دارد. برای پیشرفت در این زمینه­ها، ورزشکاران باید در کنار داشتن استعداد لازم، درک کنند که به سطح دانش مربی در حد قهرمانی احترام بگذارند و او را در اجرا و ارتقای عملکردشان موثر بدانند (الکساندر و همکاران، ۲۰۲۰: ۴۸).

امروزه سوءرفتار در ورزش در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده است (سامرلی، ۲۰۱۹: ۱؛ تیمپکا و همکاران، ۲۰۲۰: ۱؛ سولستاد و استراندبو، ۲۰۱۹: ۶۲۵؛ مک هنری[64] و همکاران، ۲۰۱۹: ۱؛ هارتیل و همکاران، ۲۰۱۰: ۴۷۹؛ پرنت و فرانتیر، ۲۰۱۸: ۲۲۷). اگرچه هنوز سوءرفتار در محیط­های ورزشی موضوع جدیدی است، اما شواهد کافی برای پیشگیری از میزان آنها و تدوین آیین­نامه­های رفتاری برای محافظت در برابر سوء­رفتار نسبت به ورزشکاران وجود دارد. قبل از انجام اقدامات پیشگیرانه، ابتدا باید از رواج این گونه رفتارها اطمینان حاصل کرد. اگرچه تحقیقات کیفی، تجربیات سوءرفتار ورزشکاران را به­دقت مورد بررسی قرار داده و داده­های عمیقی را در این باره ارائه می­دهند، اما ممکن است برای جمعیت بزرگتر توانایی پیش­بینی و تعمیم نداشته باشد.

بخش اعظم ادبیات مربوط به سوءرفتار تنها دربردارنده شکل­های مختلف سوءرفتار تجربه­شده توسط ورزشکاران و بینش در مورد پیامدهای چنین رفتارهایی بر سلامت روانی و عملکردی قربانیان است (لافرینیر و همکاران،:  ۲۰۱۱: ۱۴۴؛ کارلتون، ۲۰۱۶: ۴۰۹) که اغلب از مطالعات کیفی گزارش شده و گذشته­نگر است. مقایسه مطالعات مختلف در ورزش به دلیل تفاوت در عواملی مانند تعریف، اخلاق و فرهنگ، روایی و اعتبار، ترس از گزارش و غیره کار ساده­ای نیست و با توجه به فراوانی و ماهیت پیچیده مسئله سوءرفتار مربیان در ورزش­های رقابتی، این مطالعه به­طور عمده با هدف بررسی الگویی انجام شده است که تاثیرات سوءرفتار مربیان بر کیفیت روابط با ورزشکاران و درک ورزشکار از اثربخشی مربیگری را به شکل کمی پیش­بینی می­کند. این مطالعه بر روی نمونه­ای از بازیکنان درسطح باشگاهی انجام شد که در زمان مطالعه هنوز درگیر ورزش بودند و در نتیجه حال­نگر محسوب می­شود و اطلاعات زمان وقوع را بررسی می­کند.

سوءرفتار را نمی­توان به عنوان یک رویداد واحد قلمداد کرد. سوءرفتار تجربه­ای است که می­تواند افراد درگیر با آن را با پیامدهای جسمی و عاطفی (یابه[65] و همکاران، ۲۰۱۸؛ ویلینسکی[66] و مکیب[67]­، ۲۰۲۱) مانند خود ارزیابی پایین (لیزینسکین، ۲۰۱۸؛ لافرنیر و همکاران، ۲۰۱۱: ۱۴۴)، عزت نفس پایین، اختلال در خوردن غذا، ازدست ­دادن عملکرد یا کنار گذاشتن ورزش (لوپز[68]، دورن[69] و پوسیگ[70]، ۲۰۱۹: ۱۳۰) یا حتی افکار خودکشی (یمپکا و همکاران، ۲۰۲۰: ۱) تحت تاثیر قرار دهد.

جدا از رفتارهای خود آسیب زننده که باعث انصراف ورزشکار از ورزش مورد علاقه­اش می­شود، مورد آزار و سوءرفتار واقع شدن، به ارتباط میان فرد قربانی و فرد آسیب­زننده (در اینجا مربی) آسیب وارد می­سازد و قربانی اعتمادش را به مربی به عنوان پشتوانه­ای برای پیشرفت از دست می­دهد (کاوانا و همکاران، ۲۰۲۰: ۱)، اگرچه ممکن است سوءرفتار و آسیب برای به­دست آوردن عملکرد رقابتی ضروری به نظر برسد، اما ازبین رفتن اعتماد ورزشکار، برای رابطه مربی- ورزشکار مضر است (جرویس و همکاران، ۲۰۱۶: ۷۷۲) و قبل از اینکه صدمه­ای به ورزشکار وارد شود باید تشخیص داده و با آن برخورد شود.

تحقیق در حوزه آزار و اذیت و سوءرفتار در کشور ما بسیار نوپاست، اما با توجه به نقشی که الگوهای مربیگری به ­دور از رفتارهای سوء و آسیب زننده در حفظ سلامت و عملکرد ورزشکاران بازی می­کنند و به منظور پیشگیری از مشکلات ناشی از این گونه رفتارها، لزوم تحقیقات بیشتر را پررنگ می­کند، به ویژه اکنون که نگاه مجامع بین­المللی نیز بیش از پیش به سمت حفاظت از ورزشکاران جلب شده است.

پیشنهاد می­شود پژوهش در مورد بروز این گونه رفتارها و تاثیرات آن بر متغیرهای موفقیت ورزشی و سلامت جسم و روان ورزشکاران هر دو جنس (زن و مرد) نیز تسری یابد، زیرا ازار و اذیت و سوءرفتار در ورزش تنها منوط به ورزشکاران زن نیست و گزارشات متعددی از وقوع این رفتارها علیه ورزشکاران مرد نیز به دست آمده است.

علاوه بر این، با توجه به گزارشات متعدد از سوءرفتار مربیان در رشته­های ورزشی انفرادی، توصیه می­شود بروز این رفتارها و متغیرهای متاثر از آن­ها در کسب نتایج در رشته­های ورزشی انفرادی نیز مورد بررسی قرار گیرند، زیرا عوامل تاثیرگذار در پیشرفت و کسب موفقیت در رشته­های ورزشی گروهی و انفرادی، گرچه مشابه­اند، اما می­توانند بسیار متفاوت باشند.

آموزش مفاهیم به مربیان و در اختیار قراردادن شیوه­ها نامه­ها و خط­مشی­ها، علاوه بر این که مربیان را در اتخاذ شیوه­های رفتاری مطلوب و به دور از خشونت و رفتارهای سوء علیه ورزشکاران و نیز استحکام یک رابطه مبتنی بر تعهد، صمیمیت و مکمل بودن با ورزشکار توانمند می­سازد، بلکه می­تواند موجب ادراک مثبت ورزشکاران از اثربخشی مربیگری خود شود. بنابراین برگزاری سمینارها و وبینارهای آموزشی برای مربیان و سایر ذینفعان در همه سازمان­های ورزشی (دولتی و غیردولتی)، یکنواختی جهان شمولی را در مورد تعاریف آزار و اذیت و سوءرفتار به دست می­دهد که می­تواند مربیان را در تعدیل رفتارهای خود در حرفه مربیگری و نیز مواجهه با افشای آزار و اذیت و سوءرفتار علیه ورزشکاران تجهیز کند. از طریق این آموزش­ها می­توان مرزهای مشخص ارتباطی میان مربی و ورزشکار را به شکل رسمی و نظام­مند تعریف و محیط­های در اصطلاح پرخطر مرتبط با سوءرفتار (مانند مسافرت و یا رختکن) را شناسایی کرد و خط­مشی­های حفاظت از ورزشکاران، روش­های اجرایی و نظارت و ارزیابی اجرا و اثربخشی این خط­مشی­ها و ترویج ورزش ایمن از سوی سازمان­های تصمیم­گیرنده را تدوین کرد و در نتیجه بسیاری از این مخاطرات را کاهش داد.

از آنجا که سوءرفتار موضوع مطالعاتی جدیدی است، پیشینه چندانی در ایران در این باب وجود ندارد و با وجودی که این مسئله به نو بودن موضوع کمک می­کند، محدودیتی برای محقق محسوب گردید. علاوه بر این، به دلیل محدودیت­های موجود در ورزش زنان برای به کارگیری مربیان مرد، در پژوهش حاضر نیز امکان بررسی ادراک ورزشکاران زن از اثربخشی مربیگری ورزش مربیان مرد وجود نداشته است. از دیگر محدودیت­ها ترس از طرد شدگی از سوی مربی و حذف از تیم در صورت افشای مطالب، ممکن است مانع از پاسخ شفاف برخی بازیکنان به سوالات شده باشد.

 

  • منابع

     

    • Adie, J. W., & Jowett, S. (2010). Meta‐perceptions of the coach–athlete relationship, achievement goals, and intrinsic motivation among sport participants. Journal of Applied Social Psycholog, 40(11):2750-73.
    • Alexander, D., Bloom, G. A., & Taylor, S. L. (2020). Female Paralympic athlete views of effective and ineffective coaching practices. Journal of Applied Sport Psychology, 32(1):48-63.

     

    • Aubert, B. A., Revard, S. & Patry, M. (2004). A transaction cost model of IT outsourcing. Information and management, 41(7): 921-932
    • Balzadeh, A., Tohari, F., KamkariI, K. (2011). Standarzation of Cocahe -athleth Relationship. Questionnaire. E (CART-Q). Olympic, 19: 3, 119-131.
    • Bandura, A. (1997). Self-efficacy: the exercise of control. New York Freeman
    • Boloorizaeh, P. (2013). Structural equation modeling of the relation between coaches’ Abuse, coach-athlete relationship and perceived coaching effectiveness. (Doctoral dissertation, Azad University-Central Tehran. School of Physican Education and Sports).
    • Boysen, S. M. (2018). “Coaching Effectiveness: Coach and Coachee Characteristics that Lead to Success”. Philosophy of Coaching: An International Journal Vol. 3, No. 2, November 2018, 6-26.
    • Carleton, E. L., Barling, J., Christie, A. M., Trivisonno, M., Tulloch, K., & Beauchamp, M. R. (2016). Scarred for the Rest of My Career? Career-Long Effects of Abusive Leadership on Professional Athlete Aggression and Task Performance. Journal of Sport and Exercise Psychology, 11;38(4):409–422.  
    • Davis, L., Appleby, R., Davis, P., Wetherell, M., & Gustafsson, H. (2018). The role of coach-athlete relationship quality in team sport athletes’ psychophysiological exhaustion: implications for physical and cognitive performance. Journal of sports science, 36(17):1985-92.
    • DeFreese, J. D., & Smith, A. L. (2014). Athlete social support, negative social interactions, and psychological health across a competitive sport season. Journal of sport and exercise psychology, 36(6):619-30.
    • Eliasson, I. (2019). Emotional abuse in children’s sport – coaches and children’s perspectives. In proceedings of 16th EASS Conference. Norway.
    • Fasting, K. (2005). Research on Sexual Harassment and Abuse in Sport. org.[Nordic Sport Science Forum] (www.idrottsforum.org 2005-04-05).
    • Feltz, D. L., Chase, M. A., Moritz, S. E., & Sullivan, P. J. (1999). A conceptual model of coaching efficacy: Preliminary investigation and instrument development. Journal of educational psychology, 91(4):765.
    • Fornell C, Larcker DF. Evaluating Structural Equation Models with Unobservable Variables and Measurement Error.Journal of Marketing Research.18(1):39-50.
    • Fortier K, Parent S, Lessard G. (2020). Child maltreatment in sport: smashing the wall of silence: a narrative review of physical, sexual, psychological abuses and neglect. British Journal of Sports Medicine, 54:4-7.
    • Gavin, H. (2011). Sticks and stones may break my bones: The effects of emotional abuse. Journal of Aggression, Maltreatment & Trauma, 20(5):503-29.
    • Gervis, M. An investigation into the emotional responses of child athletes to their coach's behaviour from a child maltreatment perspective”. Doctoral dissertation, Brunel University School of Sport and Education.
    • Hagiwara, Y., Sekiguchi, T., Yabe, Y., Momma, H., Tsuchiya, M., Kanazawa, K., … & Nagatomi, R. (2018). The characteristics of coaches that verbally and physically abuse young baseball players using a self-reported questionnaire. Journal of Orthopaedic Science. 24(2):361-367
    • Hamlin, M. J., Wilkes, D., Elliot, C. A., Lizamore, C. A., & Kathiravel, Y. (2019). Monitoring Training Loads and Perceived Stress in Young Elite University Athletes.Frontiers in physiology, 10, 34.
    • Hampson, R., & Jowett, S. (2014). Effects of coach leadership and coach–athlete relationship on collective efficacy. Scandinavian journal of medicine & science in sports. Apr;24(2):454-60.
    • Hannah, S. T., Schaubroeck, J. M., Peng, A. C., Lord, R. G., Trevino, L. K., Kozlowski, S. W., Avolio, B. J., Dimotakis, N., & Doty, J. (2013). Joint influences of individual and work unit abusive supervision on ethical intentions and behaviors: A moderated mediation model. Journal of Applied Psychology, 98(4):579.
    • Hannah, S. T., Schaubroeck, J. M., Peng, A. C., Lord, R. G., Trevino, L. K., Kozlowski, S. W., Avolio, B. J., Dimotakis, N., & Doty, J. (2013). Joint influences of individual and work unit abusive supervision on ethical intentions and behaviors: A moderated mediation model. Journal of Applied Psychology, 98(4):579.
    • Hartill, M.  & Lang, M.  (2018). Reports of child protection and safeguarding concerns in sport and leisure settings: An analysis of English local authority data between 2010 and 2015. Leisure Studies, 35, 479-499
    • Hutcheson, G. D., & Sofroniou, N. (1999). The multivariate social scientist: Introductory statistics using generalized linear models. Sage
    • Isoard-Gautheur, S., Trouilloud, D., Gustafsson, H., & Guillet-Descas, E. (2016). Associations between the perceived quality of the coach–athlete relationship and athlete burnout: An examination of the mediating role of achievement goals. Psychology of Sport and Exercise. 2:210-7.
    • Jewett, S., Ntoumanis, N. (2004). The Coach-Athelet Relationship Questionnaire (CART-Q) Development and initial validation. Scandinavian Journal of Medicine and Science in Sport. 14(4):245-57
    • Jowett, S. (2007). Interdependence analysis and the 3 +1Cs in the coach-athlete relationship. In Jowett & D. Lavelle (Eds.), Social psychology in sport (15-28). Champaign, IL: Human Kinetics.
    • Jowett, S., & Arthur, C. (2016). Effective coaching: The links between coach leadership and coach-athlete relationship—From theory to research to practice. In M. H. Anshel, T. A. Petrie, & J. A. Steinfeldt (Eds.), APA handbooks in psychology series. APA handbook of sport and exercise psychology, Sport psychology. American Psychological Association. 2019; 1:419–449.
    • Johansson, S. (2017). Sexual Relationships between Athletes and Coaches: Love, Sexual Consent, and Abuse”. Doctoral dissertation, Gymnastik-och idrottshögskolan, GIH.
    • Kavanagh, E., Adams, A., Lock, D., Stewart, C., & Cleland, J. (2020). Managing abuse in sport: An introduction to the special issue. Sport Management Review, 0: 1-9. 
    • Kavussanu, M, Boardley, I. D, Jutkiewicz, N, Vincent, S, and Ring, C. (2008). Coaching Efficacy and Coaching Effectiveness: examining their predictors and comparing coaches’ and athletes’ reports. The Sport 383-404.
    • Kerr, G.A. & Stirling, A.E. (2008). Child protection in sport: implications of an athlete-centered philosophy. Quest, 60: 307-323.
    • Kerr, G. & Stirlin, A. (2019). Where is safeguarding in sport psychology research and practice? Journal of Applied Sport Psychology, 31, 367-384
    • Lafreniere, M., Jowett, S., Vallerand, R., & Donahue, E., & Lorimer, R. (2008). Passion in Sport: On the quality of the coach-athlete relationship. Journal of Sport & Exercise Psychology, 30, 541-560.
    • Lafrenière, M. A., Jowett, S., Vallerand, R. J., & Carbonneau, N. (2011). Passion for coaching and the quality of the coach–athlete relationship: The mediating role of coaching behaviors. Psychology of Sport and Exercise, 12(2):144-152.
    • Lisinskiene A. (2018). The effect of a 6-month coach educational program on strengthening coach-athlete interpersonal relationships in individual youth sport. Sports, 6(3):74.
    • Longstaff, F., & Gervis, M. (2016). The Use of Counselling Principles and Skills to Develop Practitioner-Athlete Relationships by Practitioners Who Provide Sport Psychology SupportSport Psychologist, 30(3), 276-289. 
    • Lopez, Y. P, Dohrn, S., & Posig, M. (2019). The effect of abusive leadership by coaches on Division I student-athletes’ performance: The moderating role of core self-evaluations. Sport Management Review, 23(1): 130-141.
    • Mawritz, M. B., Dust, S. B. & Resick, C. J. (2014). Hostile climate, abusive supervision, and employee coping: Does conscientiousness matter? Journal of Applied Psychology, 99(4):737.
    • McHenry, L. K., Cochran, J. L., Zakrajsek, R. A. & Fisher, L. A. (2019). Elite figure skaters’ experiences of harm in the coach-athlete relationship: A person-centered theory perspective. Journal of Applied Sport Psychology, 18:1-21.
    • McMahon, J., & McGannon, K. R. (2019). Acting out what is inside of us: Self-management strategies of an abused ex-athlete. Sport Management Review, 23(1): 28-38.
    • Mountjoy M, Vertommen T, Burrows K, et al . (2020).  SafeSport: safeguarding initiatives at the Youth Olympic Games 2018. British Journal of Sports Medicine. 54:176-182.
    • Mountjoy M. (2020). Time2Act: Harassment and abuse in elite youth sport cultur. British Journal of Sports Medicine, 54:367-368.
    • Nicholls, A. R., Levy, A. R., Jones, L., Meir, R., Radcliffe, J. N., & Perry, J. L. (2016).Committed relationships and enhanced threat levels: perceptions of coach behavior, the coach–athlete relationship, stress appraisals, and coping among athletes. International Journal of Sports Science & Coaching, 11(1):16-26.
    • Parent, S. & Fortier, K. (2018). Comprehensive overview of the problem of violence against athletes in sport. Journal of Sport & Social Issues, 42: 227-246
    • Rhind, D. J., & Jowett, S. (2010). Relationship maintenance strategies in the coach-athlete relationship: The development of the COMPASS model. Journal of applied sport psychology, 22(1):106-21.
    • Solstad, G. M, & Strandbu, A. (2019). Culturally framing ‘safe sport’: on political mobilisation against abuse in Zambian sportInternational Journal of Sport Policy and Politics, 11(4):625-637.
    • Stafford, A., & Alexander, K., & Fry, D. (2013). Playing through pain: Children and young people's experiences of physical aggression and violence in sport. Child abuse review, 22(4):287-99.
    • Stirling, A. E. (2009). Definition and constituents of maltreatment in sport: establishing a conceptual framework for research practitioners. British journal of sports medicine, 43(14), 1091-1099.
    • Stirling, A. E., & Kerr, G. A. (2008). Elite female swimmers' experiences of emotional abuse across time. Journal of Emotional Abuse. 7(4), 89-113.
    • Stirling, A. E., & Kerr, G. A. (2013). The perceived effects of elite athletes' experiences of emotional abuse in the coach–athlete relationship. International Journal of Sport Exercise Psychology, 11(1), 87-100.
    • Stirling, A. & Ker, G.(2014). Initiating and sustaining emotional abuse in the coach-athlete relationship: An ecological transactional model of vulnerability”. Journal of Aggression, Maltreatment & Trauma, 23, 116-135
    • Summerley, R. (2019). The Development of Sports: A Comparative Analysis of the Early Institutionalization of Traditional Sports and E-Sports. Games and Culture, 15(10):1-22. 
    • Timpka, T., Spreco, A., Dahlstrom, O., et al. (2020). Suicidal thoughts (ideation) among elite athletics (track and field) athletes: associations with sports participation, psychological resourcefulness and having been a victim of sexual and/or physical abuse. British Journal of Sports Medicine. 0:1-9. 
    • Vertommen, T., Kampen, J., Schipper-van Veldhoven, N., Wouters, K., Uzieblo, K., & Van Den Eede, F. (2017). “Profiling perpetrators of interpersonal violence against children in sport based on a victim survey”. Child abuse and neglect, 63, 172-182.
    • Vertommen, T., Schipper-van Veldhoven, N., Wouters, K., Kampen, J. K., Brackenridge, C. H., Rhind, D. J., . . . Van Den Eede, F. (2016). Interpersonal violence against children in sport in the Netherlands and Belgium. Child abuse and neglect, 51, 223-236.
    • Wilinsky, C., Mccabe, A. (2020). A review of emotional and sexual abuse of elite child athletes by their coaches. Sports Coaching Review.
    • Yabe, Y., Hagiwara, Y., Sekiguchi, T., Momma, H., Tsuchiya, M., Kuroki, K., . . . Yoshida, S. (2018). The Characteristics of Coaches that Verbally or Physically Abuse Young Athletes. The Tohoku journal of experimental medicine, 244(4), 297-304.
    • Yaghmaie, F. (2003). Content validity and its estimation. Journal of Medical Education, 3(1): 25-27.