نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران (نویسنده مسئول)
2 استادیار گروه تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، همدان، ایران
3 دانشیار گروه تربیت بدنی، واحد ملایر، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر، ایران.
چکیده
هدف از این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی توسعه حرفهای مدیران در سازمان های ورزشی کشور بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی نظام مند انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی (مدیران و اساتید) و منابع اطلاعاتی (کتابها، مقالات، اسناد و..) بود. نمونهگیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (20 نفر و 57 سند). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای نظام مند و مصاحبههای اکتشافی ساختارمند بود. روایی ابزار و چارچوب براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل یافتهها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحلهای با رویکرد تحلیل نظامی استفاده شد. چارچوب مفهومی پژوهش شامل 74 مولفه، 16 بُعد و 6 سطح بود. سطوح مدل به ترتیب توالی اثرگذاری- اثرپذیری متغیرهای آنها شامل الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش (2 بُعد)، کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی (3 بُعد)، راهبردهای توسعه حرفهای(3 بُعد)، ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای (3 بُعد)، توسعه حرفهای مدیران ورزشی (3 بُعد) و کارکردهای توسعه حرفهای مدیران (2 بُعد) بود.
براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت توسعه حرفهای مدیران ورزشی یک فرایند نظام مند و راهبردی است که تحت تاثیر الزامات برونی و درونی از طریق کارآمدسازی و ظرفیتسازی به کارکردهای هدف منجر میشود. از این رو، پیشنهاد میشود تا از چارچوب ارائه شده در این پژوهش برای بهبود فرایند مذکور در سازمان های ورزشی کشور استفاده شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Professional Development Model for Sport Managers in Iranian Sports Organizations
نویسندگان [English]
- ali rashidi 1
- sirus ahmadi 2
- majid Solymani 3
1 Ph.D. Student in Sport Management, Department of Physical Education, Hamedan Branch, Islamic Azad University, Hamedan, Iran
2 Assistant Professor, Department of Physical Education, Islamic Azad University, Hamadan Branch, Hamadan, Iran
3 Associate Professor department of physical education, malayer branch. Islamic Azad University, Malayer , Iran
چکیده [English]
The study is to design a conceptual model of professional development for managers in Iranian sports organizations. The research method was a qualitative type with a systematic heuristic approach. The statistical population consisted of two sections of human resources (managers, professors, educators, etc.) and information resources (books, articles, documents, media, etc.). The sampling was done in a sufficient number and with a judgmental method based on theoretical saturation (20 pepole and 57 file). The research tools included systematic library study and structured exploratory interviews. The validity of the instrument was evaluated and validated based on exemplary legal and scientific validity, expert opinion, and agreement between the examiners. To analyze the data, multi-stage conceptual coding with system analysis approach was used. The conceptual framework of the research consisted of 74 components, 16 dimensions and 6 levels. The levels of Model respectively influence on-from sequence of their variables including: Requirements of professionalism in sports management (2 dimensions), efficiency of sports managers training system (3 dimensions), professional development strategies (3 dimensions), professional capacity building system development (3 dimensions), professional development of sports managers (3 dimensions) and professional development functions of managers (2 dimensions).
Based on the findings, it can be said that the professional development of sports managers is a systematic and strategic process that is influenced by external and internal requirements and leads to goal functions through efficiency and capacity building. Therefore, it is suggested to use the framework presented in this study to improve the process in Iranian sports organizations.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Empowerment of Managers
- Professionalism
- Career Development and Sports Organizations
تدوین الگوی مفهومی توسعه حرفهای مدیران در سازمان های ورزشی ایران
علی رشیدی[1]
سیروس احمدی[2]
مجید سلیمانی[3]
10.22034/SSYS.2022.1627.2136
تاریخ دریافت مقاله: 16/8/1399
تاریخ پذیرش مقاله:26/11/1399
مقدمه
در اذهان عمومی، محیطهای اجتماعی، فضاهای رسانهای و نظامهای اداری و صنعتی همواره این سؤال مطرح است که چرا برخی سازمان ها نسبت به سایر سازمان های مشابه موفقتر و اثربخشترند؟ پاسخهای زیادی برای این سوال در طی دورههای مختلف و براساس تلاشهای علمی داده شده است. در این میان یکی از دلایل اصلی تفاوت بین سازمان های موفق و ناموفق، میزان توجه به سرمایه انسانی است. مهمترین منبع و مزیت جهت دستیابی به عملکرد مناسب در سازمان ها منابع و سرمایههای انسانی متخصص به ویژه مدیران حرفهای هستند. داشتن نیروی انسانی ماهر و مدیران توانمند فارغ از منابع مالی و فیزیکی مهمترین ابزار و دارایی سازمان جهت نیل به اهداف و عملکرد مناسب است (پورافکاری و قنبری، 1391). پیتر دراکر بیان کرده است: «شما مدیر تربیت کنید، بقیه چیزها خودش میآید». این جمله اهمیت وجود مدیران کارآمد و حرفهای را نشان میدهد. یکی از دلایل توجه به مقوله توانمندیهای حرفهای مدیران، مقایسه سازمان های موفق و ناموفق در دنیای امروز و نقش مدیران میباشد.
از طرف دیگر، تغییرات فراوان و تحولات پیچیده موجود در محیطکار سازمان های امروزی سبب شده است تا مدیران بیش از پیش در کانون توجه قرار بگیرند و مفهوم مدیران حرفهای[4] به عنوان یکی از جدیدترین حلقههای پارادایم مدیرپروری مطرح شود (کیمی[5] و همکاران، 2014). تربیت و توانمندسازی مدیران حرفهای حتی برای سازمان های دولتی یک ضرورت راهبردی است (ودادی و مهر آرا، 1392). این مسئله در کشور ما از هر سه منظر علمی، رسانهای و اجرایی مورد توجه مدیران، محققان و مخاطبان قرار گرفته است؛ به طوری که تحلیلهای رسانهای و تحقیقات دانشگاهی همزمان با برنامهها و دستورالعملهای دولتی به ضرورت مدیران حرفهای در کشور و موانع بسیاز زیاد دستیابی به آن پرداختهاند. یکی از حوزههایی که حرفهای بودن مشاغل و پستهای سازمانی در آن بسیار جا افتاده است، ورزش و سازمان های ورزشی میباشد. همانند ورزشکاران و مربیان حرفهای، امروزه مدیران حرفهای نیز در ورزش بسیار مورد توجه قرار گرفته اند.
تربیت و به کارگیری مدیران حرفهای در ورزش مستلزم طراحی و پیادهسازی نظامهای حرفهای مدیریت منابع انسانی است. رویکرد توسعه حرفهای[6] از مفاهیم جدید در حوزه مدیریت و سازمان است که هدف آن توسعه دانش، بینش و مهارت کارکنان و مدیران برای نیل به توسعه سازمانی در محیط پرتلاطم قرن ۲۱ است. بنابراین توسعه حرفه ای می تواند رویکرد مناسب برای حرفه ای تر کردن مدیران و کارکنان به عنوان ضرورت نیل به توسعه سازمانی مطرح باشد. در گزارش «سازمان توسعه و همکاری اقتصادی» (۲۰۱۵) با طرح پرسش «توسعه حرفهای با چه اصطلاحاتی مرتبط است؟» تشریح می شود. باید گفت که توسعه حرفهای با اصطلاحاتی چون: توسعه حرفهای مداوم' (تأکید بر یاگیری مستمر)، یادگیری حرفه ای (تأکید بر دانش، مهارت، نگرش، باور و اقدامات حرفه ای)، شبکه یادگیری حرفه ای (تأکید بر حمایت متقابل و تعامل تجربه)، مشاوره (تعامل حرفه ای با یک همکار مشخص دارای تجربه بیشتر) و مربیگری متمرکز بر مهارت خاص، نوآوری و تغییر) و اقدام پژوهی (بهره گیری از پژوهش برای بهبود عمل) مرتبط است. توسعه حرفه ای از یادگیری رسمی، غیررسمی و مستمر مشتق می شود. همچنین توسعه حرفه ای بر «یادگیری مادام العمر» تمرکز دارد (بوته[7] و همکارانش، 2014). مبنای چنین نگاهی این است که آموزش به صورت رسمی و یادگیری غیررسمی، مستمر و مادام العمر است و توسعه حرفه ای مبتنی بر یادگیری است (اسمیت[8]، 2011). توسعه حرفه ای، فرایندی است که مدیران را از نظر شغلی و مسیر شغلی برای رویایی با محیط متغیر سازمان از نظر شرایط و مسئولیت ها آماده می کند.
باید گفت که بخشهای زیادی از حوزه ورزش ماهیتا به مدیریت حرفهای نیاز دارند و بیشترین مشکلات ورزش کشور در بخش ورزش حرفهای قرار دارد. از این رو لازم است تا با تدوین و اجرای برنامههای تربیت مدیران حرفهای و توسعه حرفهای مدیران فعلی یکی از پایههای اصلی حرفهسازی در ورزش کشور صورت بگیرد. مرجع اصلی در زمینه تدوین برنامه توسعه حرفهای مدیران ورزشی میتواند دستورالعملهای مدیریت منابع انسانی در دولت باشد. سپس باید به جنبههای تخصصی از مدیریت ورزشی پرداخته شود. در ابتدا لازم است توسعه حرفهای مدیران تعریف و سپس برای مدیران ورزشی مفهومسازی و عملیاتی گردد. براساس تعریف دستورالعمل اجرایی نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفه ای شورای عالی اداری (1395) مدیران حرفهای را میتوان شامل تمامی عناوین سمت های مدیریتی دستگاه های اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری، به استثنای سمت های مدیریت سیاسی و همترازان آنان دانست که به چهار گروه زیر تقسیم شده اند:
مدیران ارشد: آن دسته از مدیرانی که وظیفه سیاست گذاری، خط مشی گذاری، برنامه ریزی کلان و هدایت و نظارت عالیه بر عملکرد دستگاه را در واحدهای ستادی به عهده دارند.
مدیران میانی: به آن دسته از مدیرانی اطلاق می شود که وظیفه هماهنگی، ایجاد ارتباط بین سطوح عالی (مقامات) و یا مدیران ارشد را در واحدهای ستادی به عهده دارند؛ مانند مدیران کل و معاونان آنان، معاونان سازمان ها، مؤسسات دولتی و مراکز مستقل و سمت های مدیریتی هم سطح آنها.
مدیران پایه: به آن دسته از مدیرانی اطلاق می شود که وظیفه اجرای سیاست ها، خط مشی ها و برنامه های سازمانی را در واحدهای ستادی بر عهده دارند؛ مانند رؤسای ادارات، رؤسای گروه ها و سمت های مدیریتی همسطح آنها.
مدیران عملیاتی: شامل مدیران آن دسته از واحدهای عملیاتی یا اجرایی دستگاه های اجرایی نظیر مدارس، بیمارستان ها، ورزشگاه ها، موزه ها، مراکز فنی و حرفه ای و مراکز نگهداری معلولان می شود که تولید، تأمین و ارائه خدمات اصلی و نهایی دستگاه را به عهده دارند. شایستگی عمومی انتخاب و انتصاب مدیران حرفهای به مجموعه ای از دانش، مهارت ها، نگرش ها و ویژگی های تعیین شده از سوی سازمان اطلاق می شود که به یک فرد امکان می دهد تا بتواند وظایف مربوط را پس از احراز سمت مدیریتی و یا ارتقا به سطوح بالاتر به طور موفقیت آمیز انجام دهد. براساس آیین نامه مذکور شرایط عمومی انتخاب و انتصاب مدیران حرفه ای شامل موارد زیر است:
- دارا بودن «گواهینامه شایستگی عمومی احراز سمت های مدیریتی»- ثبت مشخصات فرد قبل از انتصاب، در بانک اطلاعات افراد دارای شایستگی احراز سمت های مدیریتی؛- دارا بودن مدرک تحصیلی (حداقل لیسانس) در یکی از مقاطع و رشته های تحصیلی مندرج در شرایط احراز؛- طی دوره های آموزشی سطح مدیریتی مربوط؛- کسب حداقل 85 درصد کل امتیاز ارزیابی عملکرد در دو سال منتهی به انتصاب؛- احراز صلاحیت اعتقادی، اخلاقی و رفتاری فرد نامزد برای انتصاب در یکی از سطوح مدیریتی، از مراجع ذیربط؛- دارا بودن رابطه استخدامی رسمی، پیمانی یا قرارداد کار معین (مشخص) در سقف تبصره ماده 32 قانون مدیریت خدمات کشوری با دستگاه (دستورالعمل اجرایی مدیران حرفه ای شورای عالی اداری، 1395).
یکی از انواع نوین توانمندسازی، توسعه حرفهای است. توسعه حرفهای در واقع ترکیب فرایند حرفهایگرایی و توسعه حرفهای با فرایند مدیریت منابع انسانی است (حسنزاده و همکاران، 2019). توسعه حرفهای مقوله مکمل در مدیریت عملکرد سرمایه انسانی هستند. اجرای برنامههای توانمندسازی و حرفهای شدن، دانش عملکردی و اختیارات کافی را به مدیران میدهد تا بتوانند مدیریت حرفهای را در سازمان پیادهسازی نمایند (بوخ و سوانهولت[9]، 2020). اهمیت حرفهای شدن منابع انسانی در سازمان های امروزی به دلیل تحولات فزاینده و پیچیده شدن محیط و نیاز به ارتقای هوشمندی سازمان میباشد. در ایران علاوه براین مسئله، وجود بروکراسی، مدیران سنتی و فشار بیرونی در سازمان ها، مهلت فعالیت ابتکاری و خلاقیت را از مدیران عملگرا و تحولنگر گرفته و نیاز به مدیران توانمند و حرفهای را بسیار حیاتی کرده است (نورادصدیق و همکاران، ۱۳۹۶).
جمعبندی مبانی نظری نشان میدهد که برای توسعه حرفهای منابع انسانی دو رویکرد قائل اند و این رویکردها را «رویکرد بالا به پایین» و «پایین به بالا» نامگذاری کرده اند. منشأ این تقسیمبندی، سؤال زیر است:
چه کسی باید برنامه پیشرفت حرفهای را آغاز کند: مدیران بالادست یا خود افراد؟
در رویکرد بالا به پایین، این مدیران و مسئولان بالادستی هستند که برای توسعه حرفهای نیروی انسانی تحت پوشش خود، برنامههای آموزشی نظیر کارگاه، نشست، سمینار، کنفرانس، دورههای کوتاه مدت و محتوای آموزشی تولید و تنظیم میکنند. رویکرد بالا به پایین در توسعه حرفهای معمولاً فقط نتایج صوری دارد و نمیتواند تغییرات عمیق یا معنیداری ایجاد کند. رویکرد پایین به بالا، در مقابل رویکرد یاد شده قرار دارد و برخلاف آن، برنامههای پیشرفت حرفهای نه از سوی مدیران و مسئولان بالادستی، بلکه توسط خود افراد شروع میشود.
در زمینه توسعه حرفهای مدیران تاکنون تحقیقات نسبتا فراوانی در کشور انجام شده است. برای مثال، محمودی و همکاران (۱۳۹۱)، نیازآذری و تقوایی یزدی (1393)، حیات و همکاران (1394)، قنبری و محمدی (1395)، عاشقی و قهرمانی (1395)، نوراد صدیق و همکاران (۱۳۹۶)، جوانک لیاولی و همکاران (1396) و حسنزاده و همکاران (1398) به شناسایی و چارچوببندی مولفههای تعیین کننده توسعه حرفهای مدیران (عمدتا بر روی سازمان های آموزشی) پرداختهاند و عوامل مختلف محیطی، سازمانی، فردی، فنی، ارتباطی و آموزشی را تعیین کننده معرفی کردهاند.
در تحقیقات ورزشی تاکنون توسعه حرفهای مدنظر نبوده است. نظری و همکاران (1392) اثرات مهارت های ارتباطی و ارتباطات بین فردی بر اثربخشی سازمانی مدیران ورزشی ایران را معنیدار گزارش کردند. سلیمی (۱۳۹۶) الگوی توسعه اخلاق حرفهای در سازمان های ورزشی را در قالب 31 شاخص و 5 مؤلفه مدیریتی، فردی، مالی، اخلاقی، و آموزشی، مورد تأیید قرار داد. از این رو، توسعه حرفهای مدیران ورزشی به عنوان یک خلاء تحقیقاتی در مدیریت ورزشی کشور محرز میباشد. در میان تحقیقات مرتبط با مدیران ورزشی، مومنیفر (1394) در پژوهشی با عنوان «طراحی الگوی شایستگیهای محوری برای انتصاب مدیران عالی و میانی وزارت ورزش و جوانان» نشان داد که متغیرهای اصلی شایستگیهای چهارگانه شامل فراشایستگی، شناختی، اجتماعی و وظیفهای به تفکیک مدیران سطح عالی و میانی بود. سیدی نجات و همکاران (1395) طی پژوهشی مهارت های ادراکی (اهداف راهبردی و بلندمدت و آگاهی از قوانین و مقررات)، انسانی (شنود مؤثر و نفوذ بر افراد) و فنی (تفویض اختیار و تخصیص منابع) را به ترتیب برای مدیران ادارات ورزش و جوانان شناسایی کرد. نظریان مادوانی (1395) صلاحیتهای قانونی مدیران اجرایی ورزش را در شش نوع مدیریت امکانات و تجهیزات ورزشی، طرحها و برنامههای مواجهه با مواقع اضطراری، تبعیت از قانون، سیاستها و رویههای سازمانی، مدیریت خطر و روابط عمومی گزارش کرد. عیسایی (1397) نشان داد که در مدیران ورزشی (استان هرمزگان) اخلاق حرفهای با بهره وری رابطه معنیداری دارد.
از میان تحقیقات خارجی، بوخ و سوانهولت[10] (2020) نظامهای کنترل مدیریت را به عنوان یک رویکرد موثر در توانمندسازی مدیران میانی در خدمات اجتماعی مورد تایید قرار میدهد. اسلاک و بیرس[11] (2020) توانایی درک نظامی و محیطی سازمان را یکی مهمترین مهارت های موردنیاز برای مدیران ورزشی دریافتند. کورتیپک و گانر[12] (2019) نوآوری فردی را یکی از مهمترین شایستگیهای مدیران سازمانی ورزشی امروزی میدانند. جراگو[13] (2019) تربیت مدیران شایسته و کارآمد را محصول یک فرایند نظاممند از نردبان شغلی و کاراهه سازمانی مطلوب میداند. تینگوی[14] و همکاران (2019) توانمندسازی مدیران پروژهها را شامل ارتقای توانمندی اقتصادی، رهبری، کارآفرینی، آموزشی و ارتباطات حرفهای دانستند. کانگات و پاتانیک[15] (2017) برای توانمندسازی مدیران پروژه در شرکت ها رویکرد فکری، ساختاری و تجاری را دارای اولویت میداند. سالس و همکاران[16] (2017) در بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی مدیران تعاونی نشان داد که به ترتیب عوامل فردی، سازمانی و محیطی، عوامل ساختاری، رفتاری، زمینه ای وعوامل انگیزشی، عوامل ارتباطی و عوامل شناختی نقش معنیداری دارند. نیگورا (2017) توانمندسازی رهبران ورزش زنان در ازبکستان را از طریق تغییر و ارتقای نقش زنان در مدیریت ورزش میسر میداند. از نظر هال و اگلسبی[17] (2016) زنان قابلیتهای ویژه، بیشتر و بهتری در برخی مهارت های (نرم) مانند مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی برای حوزه ورزش برخوردارند. ویلج[18]، (2015) در تحقیق خود نشان داد که بین سرمایه انسانی و بهرهوری در سازمان های ورزشی رابطهای مستقیم وجود دارد. بیمن و همکاران[19] (2015) در طراحی فرایند توانمندسازی مدیران صنعتی نشان دادند که فرایند توانمندسازی شامل پنج مرحله شناختی، نگرشی، رفتاری و عملکردی و بازخوردی است. دورا[20] و همکاران (2014) اثر توانمندسازی مدیران بر عملکرد سازمان ها را معنیدار گزارش کردهاند. کیمنی و مارگارف[21] (2014) نشان دادند که توانمندسازی مدیران در قابلیت های رهبری سبب ارتقای سایر جنبه های حرفهای آنها نیز می شود. اسمیت (2011) تاثیر جنسیت بر توانایی مدیریت را غیر معنیدار گزارش کرد و نگرش و فرهنگ عمومی را مهمترین مانع از حضور زنان در پست های مدیریتی معرفی کرد. از این رو، در مطالعات خارجی حوزه ورزش نیز تاکنون به صورت تخصصی به بحث توسعه حرفهای مدیران پرداخته نشده است.
با مرور تحقیقات خلاءهای موجود قابل مشاهده است؛ چنان که تاکنون توسعه حرفه ای در حوزه مدیریت ورزشی به صورت تخصصی مطرح نبوده و هیچ مدل علمی در زمینه توسعه حرفهای مدیران ورزشی ارائه نشده است. از این رو، لازم است تا مفهوم توسعه حرفه ای مدیران در ورزش به خوبی تعریف و چارچوب مناسبی برای آن ارائه گردد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه توسعه حرفه ای مدیران ورزشی یکی از نیازهای اصلی برای ارتقای مدیریت ورزش کشور میباشد باید به صورت حرفهای و نظام مند انجام شود و ابتدا چارچوبی علمی در این زمینه ارائه گردد. لذا هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران در ورزش کشور است.
ضرورتهای کلی تحلیل و بررسی نظام مند توسعه حرفهای مدیران ورزشی کشور از جنبه کارکردی بسیار مورد توجه است. با کاهش منابع دولتی ناشی از تحریم و بحران اقتصای و بروز تحولات فراوان در محیط بین المللی ورزش و چالشهای نوین در حوزه ورزش کشور، نیاز به وجود مدیران حرفهای الزامی است. از منظر روششناختی و دانشی نیز باید گفت از آنجا که سازمان از اجزای مختلف و روابط گوناگون بین آنها تشکیل شده است که در حال کنش و واکنش با یکدیگر هستند، از این رو مدیریت چنین نظامی بسیار پیچیده و غیرقابل درک خواهد بود. مدلها به ما کمک میکنند که با سادهسازی کل نظام به درک بهتری از تمامیت نظام دست یابیم. مدلها کمک میکنند تا مسائل بهتر طبقهبندی شوند و شانس یافتن پاسخهای صحیح بالا برود. در واقع مبانی اصلی دانش در هر حوزهای بر پایه مدلهای شناسایی شده مناسب و نه یافتههای جزئی و پراکنده قرار دارد؛ زیرا دادهها در قالب مدل میتوانند کشف، تبیین و تفسیر شوند. مدلسازی نمیتواند روابط پدیدههای محیطی را بهطور کامل توضیح دهد، اما درک مکانیسمهای اساسی آن را آسانتر میکند. همچنین مدیریت منابع انسانی ورزش دارای استانداردهای کمی و کیفی برای سنجش نظام تربیت مدیران و نیازمند روش قابل قبول برای شناسایی ریسکهایی است که در انتخاب مدیران وجود دارد. سازمان های ورزشی کشور روشهای قابل قبول اندکی دارد تا میزان انطباق بین چگونگی تربیت مدیران و به کارگیری و ارزیابی آنها در قبال سازمان را به درستی بسنجد. در این پژوهش کوشش میشود عناصر و روابط توسعه حرفه ای مدیران ورزشی بهگونهای هماهنگ تحلیل شوند. در واقع نیاز به وجود مدلهای علمی و فکری برای مدیریت منابع انسانی در سازمان های ورزشی در زمینه توانمندسازی و حرفهایسازی سرمایه انسانی وجود دارد. براین اساس، سوال اصلی پژوهش که محققان درصدد پاسخ به آن بودند این است:
عوامل تعیین کننده در توسعه حرفهای مدیران ورزشی شامل چه مواردی است؟ چارچوببندی و روابط بین عوامل چگونه است و در نهایت مدل مفهومی برخاسته از آن چه ساختاری دارد؟
روششناسی پژوهش
روش این تحقیق از نوع مطالعات کیفی با رویکرد اکتشافی نظام مند بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی آگاه و منابع اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش بود. نمونه افراد نظرخواهی شده شامل اساتید مدیریت ورزشی (با تخصص مدیریت منابع انسانی) و مدیران سازمان های ورزشی بود (20 نفر). مشخصات مصاحبه شوندگان به صورت 14 مرد و 6 زن، 10 استاد مدیریت ورزشی دانشگاه و 10 مدیر سازمان ورزشی، همه دارای تحصیلات دکتری، میانگین سنی 72/43 سال و میانگی سابقه شغلی 80/16 سال بود. منابع اطلاعاتی نیز مشتمل بر منابع علمی، اسنادی و کتابخانهای تعیین گردید (57 سند). نمونه آماری بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به صورت روش قضاوتی بر افراد و روش هدفمند و دردسترس برای منابع اطلاعاتی برآورد و نمونهگیری شد. اساس انتخاب نمونه این بود که افراد و اطلاعات منتخب بتوانند به شکلگیری نظریه و تکرارپذیری یافتهها کمک کنند.
جدول 1: مشخصات نمونه آماری پژوهش
|
گروه مطالعه |
نمونهگیری |
نمونه |
|
جامعه انسانی |
اساتید مدیریت ورزشی دانشگاهی |
قضاوتی (نظری) |
10 نفر |
20 نفر |
مدیران سازمان های ورزشی |
قضاوتی (نظری) |
10 نفر |
||
جامعه اطلاعاتی |
منابع کتابخانهای و علمی (مقاله، کتاب، و ..) |
هدفمند و دردسترس |
26 نسخه |
57 نسخه |
گزارشها و اسناد اجرایی و حقوقی |
هدفمند و دردسترس |
14 نسخه |
||
منابع و آرشیوهای رسانهای |
هدفمند و دردسترس |
17 نسخه |
ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای نظام مند و مصاحبه اکتشافی (نیمه ساختارمند) بود. استخراج مولفهها با استفاده از مصاحبههای عمیق انجام گرفت. همزمان بررسی مبانی و پیشینه از طریق مطالعه اسناد، کتابها و مقالات شامل منابع داخلی و خارجی جهت تکمیل و تطبیق عوامل و روابط شناسایی شده صورت پذیرفت. روایی ابزار با استفاده از روشهای رواییسنجی کیفی کنترل و مطلوب ارزیابی شد.
جدول 2: مشخصات ابزارهای پژوهش
روش |
مطالعه کتابخانهای |
مصاحبه |
ابزار |
رونوشت (چک لیست استخراج مفاهیم) |
چارچوب پرسش (پرسشنامه بازپاسخ) |
نمونه مورد مطالعه |
منابع اطلاعاتی |
منابع انسانی |
روایی |
انتخاب نسخههای معتبر به لحاظ علمی و حقوقی روایی محتوایی رونوشت از دیدگاه متخصصان |
انتخاب افراد بر حسب شایستگی علمی و فنی روایی محتوایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان |
میزان توافق بین کدگذاران و مصححان |
در این پژوهش، با ارائه بازخورد به مصاحبهشوندگان و قراردادن آنها در مسیر پژوهش- به طوری که بر نحوه پاسخگوئی آنها تأثیر نگذارد- در جهت افزایش روایی درونی اقدام شد. در ضمن پس از انجام هر مصاحبه، الگوی به دست آمده تا آن مرحله ارائه میشد و در صورتی که مصاحبهشونده نکاتی را نسبت به الگو داشت، مورد بحث قرار می داد. پس از استخراج کدها، آنها طبقهبندی شدند. مقایسه مداوم، تفاوتها و تشابهات بین این کدها را آشکار میکند. پس طبقات از هم جدا و یا یا هم ادغام شدند تا نظریه در روند این فرآیند شکل گیرد. منابع و متون موجود نیز در روند تکمیل تئوری مورد استفاده قرار گرفتند. کار گردآوری دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کدگذاری با استفاده از مطالعات قبلی و نظر چند پژوهشگر انجام شد. مدل پژوهش نیز براساس روابط شناسایی شده به صورت یک چارچوب مفهومی ترسیم گردید. کدگذاری در سه مرحله کدگذاری اول (باز)، کدگذاری دوم (گزینشی) و کدگذاری سوم (موضوعی) صورت گرفت تا مقولهها تبدیل به مولفهها، سپس ابعاد و در نهایت عاملهای اصلی در مدل مفهومی شوند.
یافتههای پژوهش
یافتههای حاصل از مطالعه کتابخانهای و مصاحبه (مقولهها) پس از کدگذاری مرحله اول در 74 مولفه، در کدگذاری مرحله دوم در 16 بُعد، در کدگذاری مرحله سوم در 6 سطح چارچوببندی شدند (جدول 3 و شکل 1).
جدول 3: کدگذاری یافتههای پژوهش
منظر (کدگذاری سوم) |
بُعد (کدگذاری دوم) |
مولفه (کدگذاری اول) |
تکرار مضامین |
الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش |
الزامات ملی حرفهای شدن مدیران |
شمولیت برنامههای ملی توانمندسازی مدیران بر سازمان های ورزشی |
6 |
رشد فزاینده دانش سازمانی در زمینه مدیریت در یک دهه اخیر |
4 |
||
نیاز به مدیران حرفهای با توجه به شرایط بحران اقتصادی کشور |
11 |
||
تغییرات در الگوهای بین المللی ارزیابی عملکرد مدیریت |
7 |
||
پارادایم حرفهای شدن مدیریت ورزشی |
پیچیدگی و رقابتی بودن محیط ورزش و نیاز به مدیران حرفهای |
12 |
|
روند حرفهای شدن مدیریت در ورزش جهان |
5 |
||
رویکردهای نوین در نظام تربیت مدیر ورزشی |
11 |
||
پیشرفتهای علم مدیریت ورزشی و نیاز به مدیران حرفهای جهت پیادهسازی آنها |
9 |
||
کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی |
برنامهریزی توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
هدف گذاری توسعه حرفهای مدیران ورزشی براساس نوع سازمان ورزشی و رده مدیریتی |
6 |
تعیین روش و ابزارهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی (دوره آموزشی، و ...) |
9 |
||
تعیین مسیر و فرایند توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
5 |
||
تعیین شیوه نظارت و ارزیابی برنامه توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
6 |
||
مستندسازی سوابق آموزشی و تجارب حرفهای مدیران ورزشی |
ایجاد سازوکار مستندسازی تجربیات مدیران در سازمان های ورزشی |
4 |
|
مستندسازی تجربیات مدیران ورزشی به روش علمی |
3 |
||
آسیبشناسی برنامههای پیشین آموزش شغلی مدیران ورزشی در کشور |
14 |
||
ارزیابی اثربخشی برنامههای پیشین آموزش شغلی مدیران ورزشی در کشور |
9 |
||
نیازسنجی توسعه حرفهای از مدیران ورزشی |
نظرخواهی از مدیران در مورد نیازهای آموزشی و مهارتی |
11 |
|
شناخت انتظارات مدیران پیرموان محیط کاری |
4 |
||
شناخت روشهای تربیت و توسعه مدیر ورزشی در جهان |
5 |
||
پایش و تعیین سطح مهارتی مدیران ورزشی کشور |
3 |
||
ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
ظرفیتسازی محیطی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
هماهنگسازی مراجع بالادستی و پشتوانهسازی سیاسی برای برنامه توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
2 |
شناسایی ظرفیتهای انسانی تحصیلکرده در ورزش کشور جهت تشکیل تیمهای مشاوره برای مدیران |
5 |
||
استفاده از فضای رسانهای جهت جریانسازی حمایت از مدیران ورزشی حرفهای |
3 |
||
تعامل سازمان های ورزشی با دانشگاهها و موسسات مشاوره مدیریت جهت بهرهگیری از خدمات آنها در توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
8 |
||
ظرفیتسازی سازمانی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
ابلاغ برنامه توسعه حرفهای مدیران ورزشی با مرکزیت وزارت ورزش |
4 |
|
فرهنگسازی در فضای سازمان های ورزشی اجرایی کشور جهت حرفهای شدن مدیریت |
3 |
||
ایجاد فرهنگ حمایت از مدیران حرفهای و حرفهای شدن مدیریت در سازمان های ورزشی |
7 |
||
توجه به گام به گام بودن فرایند تغییر در شیوههای تربیت و ارزیابی مدیران |
4 |
||
بازنگری در نظام پرداخت دستمزد و پاداش برای مدیران ورزشی براساس معیارهای حرفهای بودن |
11 |
||
ظرفیتسازی فردی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
آگاهسازی مدیران ورزشی نسبت شناخت استعدادهای و مهارت های مدیریتی واقعی خود |
8 |
|
تشویق مدیران ورزشی به برنامهریزی شخصی مسیر حرفهای شدن |
5 |
||
توانمندسازی مدیران از نظر خودکارآمدی و خودآموزی در حرفه مدیریت ورزشی |
3 |
||
الزام مدیران ورزشی به دریافت بازخورد و شناخت انتظارات محیطی (درون و برون سازمانی) از خود |
4 |
||
راهبردهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
استانداردسازی حرفهای مشاغل مدیریتی ورزش |
بازتعریف مشاغل مدیریتی ورزش براساس استانداردهای شغلی |
2 |
تعیین استانداردهای پیشرفته و حرفهای برای مشاغل مدیریتی ورزش |
6 |
||
هوشمندسازی نظام ارزیابی شغلی مدیران ورزشی |
3 |
||
کاربردیسازی و عملیاتی کردن استانداردهای حرفهای برای مشاغل مدیریتی ورزش |
4 |
||
یکپارچهسازی فرایندهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
همسوسازی برنامههای سازمانی و برنامههای فردی مدیران ورزشی در مسیر توسعه حرفهای |
5 |
|
تعیین روابط و وابستگی بین مولفههای مختلف برنامهها و فرایندهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
3 |
||
یکپارچهسازی آموزش دانشگاهی، کارورزی و آموزش سازمانی در مدیریت ورزشی کشور |
10 |
||
زمانبندی و مرحلهگذاری و اولویتبندی فعالیتهای چندسطحی توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
6 |
||
شبکهسازی جامعه یادگیرنده حرفهای مدیران ورزشی |
ایجاد نظام ارتباطی و جریان اطلاعاتی بین مدیران ورزشی (مانند الگوی باشگاه مدیران موفق) |
2 |
|
فراهمسازی زمینه ارتباط مدیران ورزشی با مدیران موفق خارج از کشور |
5 |
||
بهرهگیری از روش منتورینگ و کوچینگ (مربیگری منابع انسانی) در آموزش حرفهای مدیران ورزشی |
8 |
||
ایجاد شبکه آموزش مدیریت ورزشی حرفهای در کشور |
9 |
||
توسعه قابلیتهای حرفهای مدیران ورزشی |
ارتقای قابلیتهای عمومی مدیریت مدیران ورزشی |
داشتن مهارت های مدیریت مالی در ورزش |
8 |
داشتن مهارت های مدیریت سرمایه انسانی در ورزش |
7 |
||
داشتن مهارت های مدیریت پروژه در ورزش |
9 |
||
داشتن مهارت های مدیریت بحران در ورزش |
7 |
||
داشتن مهارت های مدیریت ارتباطات در ورزش |
9 |
||
داشتن مهارت های مدیریت عملکرد در ورزش |
9 |
||
داشتن مهارت های مدیریت راهبردک در ورزش |
5 |
||
توسعه مهارت های مدیریت حرفهای مدیران ورزشی |
توانمندیهای تفکر انتقادی و نظامی در مدیریت ورزش |
13 |
|
توانمندیهای تصمیمگیری و آینده نگری در مدیریت ورزش |
10 |
||
توانمندیهای ارزیابی و برنامهریزی در مدیریت ورزش |
8 |
||
توانمندیهای کار با فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت ورزش |
12 |
||
توانمندیهای نظارت و کنترل در مدیریت ورزش |
13 |
||
توانمندیهای تیمسازی و شبکه سازی در مدیریت ورزش |
10 |
||
توانمندیهای خلاقیت و نوآوری در مدیریت ورزش |
9 |
||
ارتقای قابلیتهای مدیریت ورزشی مدیران ورزشی |
دانش مدیریت بازاریابی و اسپانسرینگ ورزشی پیشرفته |
7 |
|
دانش مدیریت پیشرفته منابع انسانی و ذینفعان در ورزش (ورزشکاران، هواداران و ...) |
9 |
||
دانش مدیریت راهبردی ورزشی پیشرفته |
4 |
||
دانش سیاست و حقوق ورزشی |
9 |
||
دانش تجارت ورزشی و اقتصاد ورزش |
8 |
||
دانش مدیریت اماکن پیشرفته و رویدادهای ورزشی |
7 |
||
کارکردهای توسعه حرفهای مدیران |
حرفهای شدن مدیران ورزشی |
نهادینه شدن رفتار حرفهای و برندسازی شخصی صحیح در مدیران ورزشی |
3 |
تثبت فرهنگ دانشمحوری و یادگیری پایدار در مدیران ورزشی |
10 |
||
محوریت نوآوری و فناوری در فعالیتهای مدیران ورزشی |
6 |
||
برقراری تعاملات فراسازمانی و بین المللی اثربخش توسط مدیران ورزشی |
8 |
||
پیامدهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی |
بلوغ عملکردی و ساختاری سازمان های ورزشی |
5 |
|
چابکسازی سازمان ورزشی نسبت به تغییرات محیطی |
9 |
||
تامین رضایت ذینفعان سازمان های ورزش |
6 |
||
پایدارسازی منابع و تشکیلات ورزش |
7 |
||
ایفای نقش بهتر سازمان های ورزشی در خدمات به جامعه و کمک به توسعه ملی |
10 |
مدل پژوهش شامل شش سطح مفهومی بود: الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش، کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی، راهبردهای توسعه حرفهای مدیران، ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای مدیران، توسعه حرفهای مدیران ورزشی و کارکردهای توسعه حرفهای مدیران. مدل مفهومی برخاسته از پژوهش در قالب شکل 1 به صورت زنجیره روابط علی و معلولی بین متغیرها از عوامل الزامات به سمت عوامل کارکردی آمده است:
شکل 1: مدل مفهومی پژوهش (مستخرج از فرایند کدگذاری چندمرحلهای)
ابعاد هر یک از سطوح نیز به صورت زیر میباشد:
- سطح الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش شامل ابعاد الزامات ملی حرفهای شدن مدیران و پارادایم حرفهای شدن مدیریت ورزشی میباشد.
- سطح کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی مشتمل بر ابعاد برنامهریزی توسعه حرفهای مدیران ورزشی، مستندسازی سوابق آموزشی و تجارب حرفهای و نیازسنجی توسعه حرفهای از مدیران ورزشی بود.
- سطح ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای مدیران ورزشی شامل ابعاد ظرفیتسازی محیطی، ظرفیتسازی سازمانی و ظرفیتسازی فردی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی است.
- سطح راهبردهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی مشتمل بر ابعاد استانداردسازی حرفهای مشاغل مدیریتی ورزش، یکپارچهسازی فرایندهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی و شبکهسازی جامعه یادگیرنده حرفهای مدیران ورزشی بود.
- سطح توسعه قابلیتهای حرفهای مدیران ورزشی شامل ابعاد ارتقای قابلیتهای عمومی مدیریت، مهارت های مدیریت حرفهای و قابلیتهای مدیریت ورزشی مدیران ورزشی بود
- سطح کارکردهای توسعه حرفهای مدیران شامل ابعاد حرفهای شدن مدیران ورزشی و پیامدهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی است.
بحث و نتیجهگیری
سطح الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش شامل ابعاد الزامات ملی حرفهای شدن مدیران و پارادایم حرفهای شدن مدیریت ورزشی میباشد. در نظام مدیریت از یک طرف، اینکه مدیران چگونه تربیت و توانمند میگردند و از طرف دیگر، اینکه پارادایم محیطی داخلی و بینالمللی تا چه اندازه در مدیریت ورزش کشور اثرگذار است، بستر نظامی توسعه حرفهای مدیران ورزشی را شکل میدهد. در واقع در محیط ورزش کشور از یک سو، الزامات مدیریت ملی و مشکلات ورزش و از سوی دیگر، تحولات مدیریت ورزش در جهان محرک توسعه حرفهای مدیران در سازمان های ورزشی کشور میشوند. این سطح دلالت بر این دارد که به دلیل آنکه در سازمان های کشور تربیت و به کارگیری و رشد مدیران عمدتا از عوامل خارج از سازمان متاثر است، در نتیجه برای توانمندسازی مدیران ورزشی نیز باید اثر عوامل زمینهای را شناسایی و بررسی کرد. در همه مدلهای ارائه شده پیشین مانند تقی پورظهیر و جهانیان (2009)، نیازآذری و تقوایی یزدی (2014)، قنبری و محمدی (2016) و نورادصدیق و همکاران (۱۳۹۶) عوامل زمینهای و محیطی مورد توجه بودهاند، اما در تحقیقات خارجی عوامل زمینه ای بسیار کمتر مورد توجه بوده است که نشان دهنده تاثیر بالای عواملی محیطی بر سازوکارهای سازمانی ورزش در کشور هاست و در این پژوهش نیز از نظر مصاحبه شوندگان مدنظر قرار گرفته است.
سطح کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی مشتمل بر ابعاد برنامهریزی توسعه حرفهای مدیران ورزشی، مستندسازی سوابق آموزشی و تجارب حرفهای و نیازسنجی توسعه حرفهای از مدیران ورزشی بود. تامین اطلاعاتی از دو منظر تجارب گذشته در برنامههای تربیت مدیران سازمان های ورزشی و نیازهای مدیران ورزشی جهت توانمندسازی حرفهای صورت میگیرد، زیرا پایه تصمیمگیری اطلاعات مستند است. بسترسازی سازمانی در بدنه نظام ورزش کشور به معنی رفع موانع و تامین شرایط لازم برای اجرای برنامههای توانمندسازی مدیران ورزشی در ابعاد اداری، رفتاری، و ... برای ارتقای دامنه فعالیت حرفهای مدیران و شایستگی آنان است. آمادهسازی شغلی هم در دو منظر قابل توجه است؛ یکی مدیران احراز کننده پستهای مدیریتی و دیگری چارچوب شغلی این پستهای در سازمان های ورزشی کشور. چون هم چارچوب شغلی موجود برای پستهای مدیریتی کشش بالایی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی ندارد و هم خود مدیران از آمادگی کافی برای اجرای چنین برنامههای تحولگرایی برخوردار نیستند. کانگات و پاتانیک (2017) توانمندسازی مدیران پروژه را وابسته به بستر فکری، ساختاری و تجاری گزارش کردهاند.
سطح ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای مدیران ورزشی شامل ابعاد ظرفیتسازی محیطی، ظرفیتسازی سازمانی و ظرفیتسازی فردی برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی است. ظرفیتسازی درون و برون نظامی دو رویکرد را در پیش رو قرار میدهد: یکی الزام رویکرد توانمندسازی مدیران ورزشی و دیگری یکپارچهسازی فعالیتها برای جلوگیری از اقدامات پراکنده و کم اثر در این زمینه. در واقع ظرفیتسازی کلیات نظام سازمانی ورزش کشور را نسبت به موضوع آگاه و هماهنگ میکند تا ظرفیتهای موجود توسعه و ظرفیتهای جدید ایجاد شوند. از این رو در سطح ساختاری، فرایندی لازم است تا ایجاد ظرفیت و آمادگی برای توانمندسازی حرفهای مدیران ورزشی از سطح عالی تا عملیاتی و از کلیات نظام تا سطح شغل همراه با تغییرات مثبت، یکپارچه شوند. برنامههای توسعه حرفهای که خود مدیران ورزشی آنها را شروع میکنند، میتوانند به آنها قدرت دهند که تغییراتی در شغلشان ایجاد کنند و خود نیز توسعهای داوطلبانه و ماندگار داشته باشند. آموزشهای رسمی، الزاماً تغییر، رشد، پیشرفت و توسعه در پی ندارد، اما وقتی فرایند توسعه بهصورت داوطلبانه از سوی فرد و با مسئولیت و تلاش خود او شروع میشود، بیشک موجب تکامل و تعالی حرفهای وی میگردد.
سطح راهبردهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی مشتمل بر ابعاد استانداردسازی حرفهای مشاغل مدیریتی ورزش، یکپارچهسازی فرایندهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی و شبکهسازی جامعه یادگیرنده حرفهای مدیران ورزشی بود. در تبیین این یافتهها میتوان گفت که نظام سازمان های ورزشی کشور از نظر تغییر تربیت و به کارگیری مدیران ورزشی و سطح بالاتر توانمندسازی و حرفهگرایی آنها نیازمند راهبردپذیری در ابعاد مدیریت منابع انسانی و مدیریت عملکرد است. مفهوم راهبردپذیری موید این موضوع است که برای توانمندسازی حرفهای مدیران در سازمان های ورزشی، این سازمان ها باید به درجهای از بلوغ رسیده و راهبردپذیر باشند. در واقع سازمان ها باید توانایی تدوین، اجرا و ارزیابی برنامه توانمندسازی مدیران ورزشی را داشته باشند. تقی پورظهیر و جهانیان (2009) رویکردهای ساختاری، مدیریتی، رفتاری و مشارکتی را برای توانمندسازی مدیران معرفی کردهاند. بوخ و سوانهولت (2020) نظارت و ارزیابی براساس شاخصهای عملکردی را مهمترین عامل در توانمندسازی مدیران گزارش کرده اند.
سطح توسعه قابلیتهای حرفهای مدیران ورزشی شامل ابعاد ارتقای قابلیتهای عمومی مدیریت، مهارت های مدیریت حرفهای و قابلیتهای مدیریت ورزشی مدیران ورزشی بود. ماهیت مدیریت ورزشی ایجاب میکند که به سه جنبه عمومی، حرفهای و ورزشی در بحث شایستگیهای شغلی و ارزیابی عملکرد توجه شود. این دستهبندی ارائه شده البته نسبت به تحقیقات پیشین مدیریت ورزشی در کشور میتواند به عنوان رویکردی نو قلمداد شود. در تبیین این یافتههای میتوان گفت که کلیات مدیریت در حوزه ورزش نیز نشان میدهد که مدیریت این حوزه به دلیل ماهیت نظام ورزش، نسبت به مدیریت سایر حوزهها تخصصیتر و حرفهایتر است. از این رو، هم مدیریت در نظام ورزش به تواناییهایی مانند مهارت های حرفهای نیاز دارد و هم مدیران در سازمان های ورزشی کشور نیازمند توسعه حرفهای هستند. این نتایج با تحقیقات پیشین از جنبههای مختلف همسویی دارند. در تحقیقات داخلی مومنیفر (2015)، نظریان مادوانی (2016) و سیدی نجات و همکاران (2016) مهارت ها و شایستگیهای مدیران ورزش را شامل ادارکی، شناختی، اجرایی، اجتماعی و فنی تعیین کردهاند که در زیرمجموعهها با این نتایج همسویی دارد. کیمنی و مارگارف (2014) نشان دادند که توانمندسازی مدیران سبب ارتقای جنبههای حرفهای آنها می شود.
سطح کارکردهای توسعه حرفهای مدیران شامل ابعاد حرفهای شدن مدیران ورزشی و پیامدهای توسعه حرفهای مدیران ورزشی است. احساس حرفهای شدن در یک شغل توسط یک فرد بیانگر میزان احساس اثرگذاری فرد در محیط کاری همراه با احساس تعلق است. مدیران ورزشی که برنامه توسعهای حرفهای را سپری کردهاند، توانمند تر، نوآورتر، در ردههای بالاتر تاثیرگذارتر و شخصاً کارآتر از بقیه هستند. عیسایی (2018) اثر حرفهایگرایی مدیران ورزشی با بهره وری سازمانی را معنیدار گزارش کرده است. در مطالعات خارج از کشور، سالس و همکاران (2017) و دورا و همکاران (2014) اثر توانمندسازی مدیران بر عملکرد سازمان ها را معنیدار گزارش کردهاند. ویلج (2015) نیز رابطه توانمندسازی مدیران و بهرهوری در سازمان های ورزشی را مستقیم میداند.
به صورت کلی چارچوب مفهومی شامل 74 مولفه، 16 بُعد و 6 سطح بود. سطوح مدل به ترتیب توالی اثرگذاری-اثرپذیری متغیرهای آنها شامل الزامات حرفهایگرایی مدیریت در ورزش، کارآمدسازی نظام تربیت مدیران ورزشی، راهبردهای توسعه حرفهای، ظرفیتسازی نظامی توسعه حرفهای، توسعه حرفهای مدیران ورزشی و کارکردهای توسعه حرفهای مدیران بود. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت نظام توسعه حرفهای برای مدیران ورزشی، جریانی نظام مند از عوامل مرتبط با فضای تربیت و به کارگیری مدیران در مدیریت ورزش کشور است و پیادهسازی آن علیرغم نیاز به ملاحظات و اقدامات فراوان، میتواند اثر قابل توجهی بر عملکرد سازمان های ورزشی بگذارد. از طرف دیگر، در تحلیل وضعیت مدیریت و توسعه ورزش میتوان گفت که با توجه به تعیین کننده بودن تناسب بین ورودیها، فرایندها و پیامدها در موفقیت مراکز متولی در ورزش کشور نیاز به مدیران کارآمد، توانمند و حرفهای مشهود است. چارچوب مفهومی و مدل برخاسته از آن با عمده مدلهای پیشین در زمینه توانمندسازی و توسعه حرفهای مدیران انطباق و همسویی دارد. نتایج پژوهش نیازآذری و تقوایی یزدی (2014) نیز بیشتر از نظر فرایندنگر (محیطی، فردی، سازمانی، ...) با مدل این پژوهش انطباق بالایی دارد. مدل توانمندسازی منظرهای مدل قنبری و محمدی (2016) و نورادصدیق و همکاران (۱۳۹۶) برای توسعه حرفه ای مدیران هم جریانی از عوامل زمینهای به پیامدی است. تینگوی و همکاران (2019) توانمندسازی مدیران را وابسته به عوامل زمینهای، فردی و سازمانی مرتبط به شغل آنها میدانند. به صورت کلی میتوان گفت توسعه حرفهای مدیران ورزشی، یک فرایند چندبعدی است که نتایج آن حاصل برآیند اثر بین عوامل مربوط به سطوح مدل میباشد.
در تفسیر انتقادی نتایج پژوهش و بستر کاربرد آن میتوان گفت در نظام کنونی تربیت و به کارگیری مدیران در سازمان های ورزشی کشور، هر چند ادعای شایستهسالاری و حرفهایگری به نحو فراگیری در حال پذیرش است، اما بین پذیرش عقلانی و اجرای آن در عمل، فاصله بسیاری وجود دارد، زیرا هنوز نگرشها و ارزشهای اجتماعی و سازمانی در ورزش کشور رویکرد سنتی و غیر حرفهای دارد. این در حالی است که مدیریت در نظریههای علمی جدید مقولهای تخصصی و حرفهای است. از این رو، عدم وجود شرایط مناسب برای توسعه حرفهای مدیران ورزشی موجب عدم استفاده از ظرفیتها و استعدادهای آنان میشود. علاوه براین حضور مدیران حرفهای در سازمان های ورزشی موجب ارتقای فرهنگ کاری میشود. در واقع سازمان های ورزشی امروز نیازمند رویکرد مدیریت حرفهای هستند و این هدف با حضور توسعه حرفهای مدیران و پیادهسازی این نوع مدیریت تسهیل میشود.
این پژوهش مانند سایر تحقیقات دارای برخی محدودیتها بود که سعی شد از طریق روشهای دیگر کنترل شوند: 1- عدم همکاری برخی افراد صاحبنظر و برجسته دانشگاهی و سازمانی (استفاده از منابع علمی تکمیلی جهت تعدیل این محدودیت)؛ 2- کمبود اطلاعات محیطی مستند از موضوع پژوهش (استفاده از مصادیق و شواهدات رویدادی جهت تعدیل این محدودیت)؛ 3- سلیقهای بودن، جهتگیری انتقادی و تفاوتهای دیدگاه افراد مختلف نسبت به برخی ابعاد موضوع پژوهش (استفاده از حداقل دو نفر در هر تخصص مرتبط با موضوع جهت تعدیل این محدودیت).
پیشنهادها
در نهایت براساس سطوح مدل و متغیرهای آن و نیز محدودیتهای یاد شده، راهکارهای زیر جهت تحقق توسعه حرفهای مدیران در حوزه ورزش پیشنهاد میشود:
الف) تغییر در آبین نامههای آموزش، توانمندسازی و ارزیابی عملکرد مدیران سازمان های ورزشی با رویکرد مولفههای حرفهای؛
ب) به کارگیری روش های نوین توانمندسازی مدیران ورزشی مانند منتورینگ و مربیگری منابع انسانی؛ ج) معرفی و تقدیر از مدیران توانمند و حرفهای در حوزه ورزش و به کارگیری آنها در حوزههای دارای بحران؛
ج) تشویق و ترغیب روسا و مدیران عالی سازمان های ورزشی به به کارگیری مدیران حرفهای در سطوح مدیریتی و تصمیمگیری ورزش کشور؛
د) برگزاری سمینارهای تخصصی برای آشنا شدن مدیران و سیاستگذاران حوزه ورزش با قابلیتهای حرفهای در مدیریت ورزشی؛
ه) تشویق مدیران در سازمان های ورزشی به داشتن برنامه توسعه فردی، توسعه حرفهای و خودآموزی.
و) از جنبه تئوریک میتوان این پژوهش را جهت متقاعدسازی مراجع عالی و منصوبگر در ورزش برای توانمندسازی، به کارگیری و مشارکتدهی مدیران حرفهای در عرصه مدیریت ورزش کشور به کار برد؛
ز) تدوین یک برنامه جامعه برای سازمان های ورزشی کشور جهت توسعه و توانمندسازی حرفهای مدیران ورزشی؛
ح) بهرهگیری از تجارب بین المللی در زمینه تربیت، توسعه حرفهای و توانمندسازی مدیران ورزشی به صورت برنامه مبتنی بر مطالعه تطبیقی و دریافت مشاوره از مراجع بین المللی معتبر؛
ط) ایجاد فرصتهای لازم برای حضور دانش آموختهگان دکتری مدیریت ورزشی در سازمان های ورزش کشور جهت کسب تجارب و بر عکس حضور مدیران ورزشی در تحصیلات تکمیلی دانشگاهها؛
ی) استفاده از مدل حاضر به عنوان چارچوبی برای تحلیل و برنامهریزی در تربیت و توانمندسازی مدیران ورزشی.
منابع
- پورافکاری، نصر الله و قنبری، عسگر. (1391). «سازوکار توانمندسازی نیروی انسانی در مدیریت سازمان های ورزشی». مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران. سال 4، شماره 3.
- جوانک لیاولی، ماندانا؛ ابیلی، خدایار؛ پورکریمی، جواد و سلطانی عربشاهی، سیدکامران. (1396). «ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزش بالینی: مورد دانشگاه های علوم پزشکی دولتی شهر تهران». راهبردهای آموزش (راهبردهای آموزش در علوم پزشکی). دوره 10، شماره 3 ، صص 202 - 218.
- حسنزاده کفشگرکلائی، فاطمه؛ علی اسماعیلی، عبدالله و فلاح، وحید. (1398). «ارائه مدل توسعه حرفهای مدیران با رویکرد آیندهپژوهی در آموزشگاههای استان مازندران». فصلنامه توسعه آموزش جندی شاپور اهواز. 11(1)، صص 86-96.
- حیات، علی اصغر؛ عبدالهی، بیژن؛ زین آبادی، حسن رضا و آراسته، حمیدرضا. (1394). «مطالعه کیفی نیازها و روشهای توسعه حرفه ای مدیران مدارس». مجله مطالعات آموزش و یادگیری. 7(2)، صص 41-62.
- دستورالعمل اجرایی نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفه ای. مصوبه شماره 579095 مورخ 1/4/1395 شورای عالی اداری.
- سلیمی، مهدی. (۱۳۹۶). «ارائه الگوی توسعه اخلاق حرفهای در سازمان های ورزشی». اخلاق در علوم و فناوری. ۱۲ (۱) ، صص۴۹-۶۱.
- سیدی نجات، سیده سحر؛ مهرابی، قاسم و رزاقی، محمد ابراهیم. (1395). «ارزیابی و اولویتبندی مهارت های مدیران ورزش و جوانان استان مازندران». نشریه مدیریت ورزشی. 8(3)، صص 375-388.
- عاشقی، حسن و قهرمانی، محمد. (1395). «تدوین برنامه توسعه حرفه ای مدیران و کارکنان شعب در حوزه بانکی و پولی (مورد بانک توسعه تعاون)». آموزش و توسعه منابع انسانی. دوره 3 ، شماره 11، صص 1 - 20.
- عیسایی، طیبه. (1397). «رابطه اخلاق حرفهای با بهره وری مدیران ورزشی (استان هرمزگان)». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور، استان هرمزگان، مرکز پیام نور قشم.
- قنبری، سیروس و محمدی، بهرام. (1395). «الگوی توسعه حرفه ای مدیران مدارس دوره متوسطه: یک تحقیق کیفی». مدیریت مدرسه دوره 4، شماره 2، صص 123-143.
- محمودی و همکاران. (۱۳۹۱). «بررسی شایستگیهای حرفهای مدیران گروههای آموزشی». فصلنامه فرایند مدیریت و توسعه. شماره ۲۵ (۱)، صص۶۹-۹۲.
- مومنیفر، فهیمه. (1394). «طراحی الگوی شایستگیهای محوری برای انتصاب مدیران عالی و میانی وزارت ورزش و جوانان». رساله دکتری، دانشگاه پیام نور، استان تهران، مرکز پیام نور تهران.
- نظریان مادوانی, عباس. (1395). «ارزیابی عوامل تعیینکنندۀ صلاحیتهای قانونی مدیران اجرایی ورزش از دیدگاه متخصصان دانشگاهی و مدیران ورزش». نشریه مدیریت ورزشی. 8(4)، صص 567-588.
- نظری، رسول؛ احسانی، محمد؛ اشرف گنجویی، فریده و قاسمی، حمید. (1392). «اثرات مهارت های ارتباطی و ارتباطات بین فردی بر اثربخشی سازمانی مدیران ورزشی ایران و ارائه الگو». مدیریت ارتباطات در رسانههای ورزشی. 2 (5)، صص 157-173.
- نوراد صدیق، میترا؛ نوه ابراهیم، عبدالرحیم؛ آراسته، حمیدرضا و زینآبادی، حسنرضا. (۱۳۹۶). «شناسایی مؤلفههای توسعه حرفهای مدیران با استعداد مدارس غیردولتی؛ پژوهشی آمیخته». دوفصلنامه علمی پژوهشی مدیریت بر آموزش سازمان ها. ۶ (۲)، صص۱۸۳-۲۲۴.
- نیازآذری، کیومرث و تقوایی یزدی، مریم. (1393). «ارائه الگوی توانمندسازی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران (منطقه سه)». رهیافتی نو در مدیریت آموزشی. دوره 5، شماره 2 (پیاپی 18)، صص 159 - 180.
- Biemann, T., Kearney, E., & Marggraf, K. (2015). “Empowering leadership and managers' career perceptions: Examining effects at both the individual and the team level”. The Leadership Quarterly, 26(5), 775-789.
- Bukh, P. N., & Svanholt, A. K. (2020). “Empowering middle managers in social services using management control systems”. Journal of Public Budgeting, Accounting & Financial Management.
- Durrah, O., Naser, S. A., Naser, S. (2014). “The Impact of Psychological Empowerment on the Effectiveness of Job Performance: A Field Study on the Jordanian Private Banks”. European Journal of Business and Management, (1): 6-32.
- Gergalo, Y. (2019). “Guide to understand what makes you a good manager”. International Business & LogisticsThesis 26.04.19
- Hall, R. L., & Oglesby, C. A. (2016). “Stepping through the looking glass: The future for women in sport”. Sex Roles, 74(8): 271-274.
- Kearney, E., & Marggraf, K. (2014). “The Effects of Empowering Leadership on Managers' Career Perceptions”. In Academy of Management Proceedings (Vol. 2014, No. 1, p. 13384). Academy of Management.
- Kearney, E., & Marggraf, K. (2014, January). “The Effects of Empowering Leadership on Managers' Career Perceptions”. In Academy of Management Proceedings (Vol. 2014, No. 1, p. 13384). Academy of Management.
- Kongot, A., & Pattanaik, M. (2017). “Empowering Project Managers in Enterprises-A Design Thinking Approach to Manage Commercial Projects”. In IFIP Conference on Human-Computer Interaction 2(1); 189-197.
- Kurtipek, S., & Gungor, N. B. (2019). “Individual Innovation: A Research on Sports Manager Candidates”. Journal of Education and Learning, 8(1), 264-271.
- Puteh, F., Kaliannan, M., & Alam, N. (2014). “Learning for professional development via peers: A System Theory Approach”. Global Conference on Business & Social Science-2014, GCBSS-2014, 15th & 16th December, Kuala Lumpur. Retrieved from: www.sciencedirect.com
- Salas-Molina, F., Martin, F. J., Rodríguez-Aguilar, J. A., Serrà, J., & Arcos, J. L. (2017). “Empowering cash managers to achieve cost savings by improving predictive accuracy”. International Journal of Forecasting, 33(2), 403-415.
- Slack, T., Byers, T., & Thurston, A. (Eds.). (2020). Understanding Sport Organizations: Applications for Sport Managers. Human Kinetics Publishers
- Smith, A. (2011). “Uncovering Hidden Learning Informal Learning within Virtual Social Learning Systems)”. Journal of the Further Education, Alliance, 3(3), 1–9.
- Tingwey, E., Roja, A., & Indriunaite, I. (2019). Empowering women as managers of the renewable energy sector.
- Villegas, B. S. (2015). “Factors influencing administrators’ empowerment and financial management effectiveness”. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 176, 466-475.