نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 دانشیار، مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

3 استاد، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

4 استاد، مدیریت ورزشی، دانشگاه پیام نور، ایران

چکیده

هدف این تحقیق، طراحی مدل ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان بود. در این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد رهیافت نظام­مند استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان ورزشی بود که با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند و رسیدن به اشباع نظری 14 نفر از آن­ها انتخاب شدند. در این تکنیک یک گروه اولیه جهت مصاحبه انتخاب و سپس گروه­های بعدی جهت مصاحبه توسط همین گروه معرفی گردیدند و نمونه­گیری تا جایی تداوم یافت که پژوهش به اشباع نظری و کفایت رسید- پس از انجام 14 مصاحبه اشباع نظری حاصل گردید. جهت گردآوری داده­ها در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختار یافته  و برای تحلیل داده­ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. بنا بر یافته­های این تحقیق، 85 کد باز و 21 کد محوری به دست آمد که در شرایط علی، زمینه­ای، مداخله­گر، راهبردی، پیامدها و مقوله محوری دسته­بندی شدند. نتایج این تحقیق به مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان کمک می­کند تا نسبت به عملکرد منابع انسانی خود آگاهی یابند و به نقاط قوت و ضعف عملکردی آن­ها پی­ببرند. 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

A Model for Evaluating the Performance of Human Resource Management in Ministry of Sports and Youth

نویسندگان [English]

  • mehdi mostajaboldaveh 1
  • habib honari 2
  • Alimohammad Safania 3
  • aboulfazl farahani 4

1 Ph.D. Student in Sport Management, Tehran North Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Ph.D., Associated Professor in Sport Management, Department of Physical Education and Sport Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran

3 Ph.D., Professor, Department of Physical Education and Sport Sciences, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

4 Ph.D., Professor in Sport Management, Payame Noor University, Iran

چکیده [English]

The study is to design a model for evaluating the performance of human resource management in the Ministry of Sports and Youth. In this research, the data theory method of the Systematic Approach Foundation was used. The statistical population was sports experts who were selected using purposive sampling method in order to achieving theoretical saturation. In this technique, an initial group was selected to interview and then the next groups were introduced to interview by the same group and sampling continued until the research reached theoretical saturation and adequacy- after 14 interviews, theoretical saturation was obtained. In this study, a semi-structured interview was used to collect data in the qualitative section.
Finally, three overlapping processes of open coding, axial coding and theoretical coding were used to analyze the data. Based on the findings, 85 open source and 21 code-centric were counted, which were classified into causal, contextual, intervening, strategic, consequences and central categories.
 The results showed that the human resource management in the Ministry of Sports and Youth should be aware of the performance of their human resources and to identify their strengths and weaknesses.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Performance Evaluation
  • Performance Perception
  • Goal-Based Evaluation and Ministry of Sports and Youth

ارائه مدل ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان

مهدی مستجاب‌الدعوه[1]

 حبیب هنری[2]

 علی محمد صفانیا[3]

 ابوالفضل فراهانی[4]

10.22034/SSYS.2022.1714.2208

 

تاریخ دریافت مقاله: 11/11/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:12/1/1400

 

مقدمه

ارزیابی عملکرد[5] برای سازمان­ها یک امر حیاتی است که به موجب آن میزان تحقق اهداف و اینکه منابع به طور مناسب در این راستا تخصیص داده شده است، مشخص می­گردد (براون[6]، 2021). با این حال بسیاری از سازمان­ها دریافته­اند که در عمل فاقد نظام ارزیابی عملکردی هستند. به همین دلیل در سال­های اخیر به نقش ارزیابی عملکرد توجه زیادی معطوف شده است (ویلتون[7]، 2016). به عقیده صاحب­نظران، یک سیستم اثربخش ارزیابی عملکرد می­تواند انبوهی از مزیت­ها برای سازمان­ها به ارمغان بیاورد. برای مثال، ارزیابی عملکرد در سیستم­ها منجر به ایجاد حس رقابت بین واحدها می شود (فرید و همکاران[8]، 2004)، می­تواند الگوی مفیدی جهت تخصیص بودجه، درآمدها و پاداش در اختیار مدیران قرار دهد (آسمیلد و همکاران[9]، 2009) و به سازمان­ها برای کارآمدی[10] و بهره­وری[11] بیشتر کمک کند (ژئو[12]، 2014). کار و همکاران[13] (2019) ارزیابی عملکرد را فرایند مداوم ارزیابی و مدیریت رفتار و بروندادهای انسانی در محل کار تعریف کرده­اند. یکی از گام­های اساسی در ارزیابی عملکرد هر سازمانی، طراحی و تدوین نظام ارزیابی[14] آن سازمان است (سلیمانی دامنه و همکاران، 1393). ارزیابی و اندازه­گیری عملکرد، موجب هوشمندی سیستم[15] و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می­شود، بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی نیز محسوب می گردد و در جهت سوق­دادن سیستم­ها به سمت استفاده صحیح و بهینه از منابع می­تواند بسیار کمک کننده باشد (بونی[16]، 2012). در حقیقت، اطلاع از عملکرد واحد تحت نظارت مدیر، یکی از مهمترین ابزارهایی است که می­تواند مدیر را در تصمیم­گیری­های مناسب یاری دهد. به کمک این وسیله، مدیر می­تواند درباره تهدید و یا توسعه واحد، تصمیم­گیری و حتی چگونگی تخصیص بودجه و یا درآمدها به واحدها را بررسی کند (آسمیدلد و همکاران[17]، 2009). موضوع ارزیابی عملکرد از مباحث گسترده­ای است که در دامنه وسیعی از رشته­ها مورد مطالعه قرار  گرفته است. ورزش نیز به عنوان یکی پدیده اجتماعی مهم نیازمند سیستم نظارت و ارزیابی دقیق­تری است. بنابراین در حوزه مدیریت ورزش نیاز جدی به  یک روش قابل اعتماد برای ارزیابی عملکرد سازمان­های ورزشی وجود دارد (سای­پاهی و دنوک[18]، 2011). در همین زمینه کاربرد روش­ها و نر­م افزارهای جدید در زمینه ارزیابی عملکرد رشد بسیاری کرده است (مارو و اسچیوما[19]، 2003).

امروزه یکی از مشکلات مدیریتی در سازمان­های ورزشی این است که ارزش آفرینی[20] سازمان­ها تغییر کرده، اما ابزار ارزیابی عملکرد آن­ها تغییر نکرده است. از این­رو، تعیین مدل مناسب برای سنجش میزان عملکرد سازمان به­عنوان یکی از اصول اساسی در سازمان­ها به­منظور رشد و پیشرفت قلمداد می­شود (سای­پاهی و دنوک، 2017).

وزارت ورزش و جوانان نیز به عنوان یکی از ارکان اثرگذار بر هر یک از برنامه­های ورزشی از این قاعده مستثنی نیست. از این­رو، در سازمان مذبور نیز باید ارکان نظارت و ارزیابی برنامه­های ورزشی بر حسب کارکردهای مختلف مورد مطالعه قرار گیرد. اصلی­ترین مرحله در فرایند ارزیابی عملکرد برنامه­های ورزشی این است که معیارها و شاخص­های ارزیابی تعیین و میزان اهمیت هر کدام نیز مشخص شوند. اما شناسایی تعداد معیارها، پیچیدگی داده­ها و پویایی محیط از جمله عواملی است که مسئله تصمیم­گیری در ورزش را با چالشی جدی در دهه اخیر مواجه کرده است. بنابراین، احصا و شناسایی و ارائه یک تعریف واحد از شاخص­ها و نماگرهای بخش ورزش سازمان نامبرده علاوه بر اینکه فرایند تنظیم و اجرا و ارزیابی برنامه­های ورزشی آن­ها را هدفمند می­کند، دستیابی به یک ادبیات مشترک و گردآوری اطلاعات آماری دقیق بر حسب تعاریف ارائه شده را ممکن می­سازد (امیری، 1393). به همین منظور طی سال­های گذشته تحقیقات گسترده­ای پیرامون این متغیر در سطح سازمان­های مختلف انجام گرفته شده است. برای مثال، می­توان به تحقیق اسدی و همکاران (1388) اشاره کرد که با بررسی رابطه بین یادگیری[21] و عملکرد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت­بدنی نشان دادند که بین یادگیری مداوم در سطح فردی با عملکرد سازمانی کارشناسان ارتباط مثبت و معنی­داری وجود دارد. در تحقیقی دیگر اسدی و همکاران (1396) نشان دادند که مؤلفه برنامه­ریزی منابع انسانی و ارزیابی عملکرد توانایی پیش­بینی عملکردهای گوناگون مدیریت منابع انسانی، به ویژه در بخش برنامه­ریزی سازمانی را دارند. خلیل­نژاد و همکاران (1397) با بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی در تاثیر اقدامات راهبردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی نشان دادند که اقدامات راهبردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی و یادگیری سازمانی اثر مثبت دارد. همچنین زینگ و لیو[22] (2017) در پژوهشی با بررسی نقش مدیریت منابع انسانی راهبردی در عملکرد سازمان­های ورزشی نشان دادند که بین متغیرهای مدیریت راهبردی منابع انسانی و عملکرد سازمان­های ورزشی ارتباط وجود دارد. در مطالعه­ای دیگر حسن (2016) با بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان در صنعت ورزش پاکستان نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی (جبران خدمات، آموزش و مشارکت کارکنان) بر ارزیابی عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. ساها و همکاران[23] (2019) در مطالعه­ای با عنوان «تأثیر مدیریت راهبردی منابع انسانی و چابکی سازمانی بر برآورد عملکرد سازمانی» کشف کردند که مدیریت راهبردی منابع انسانی تبیین کننده عملکرد سازمانی است. به عبارتی دیگر، بخشی از واریانس عملکرد سازمانی از جانب متغیر مدیریت راهبردی منابع انسانی تبیین می­شود. نگوین، یاندی و ماهپوترا[24] (2020) با بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد منابع انسانی به این نتیجه رسیدند که عوامل انگیزشی، رهبری، محیطی، فرهنگ سازمانی، موفقیت شغلی، شایستگی و در نهایت جبران خدمات بر عملکرد منابع انسانی سازمان­ها اثرگذار هستند. یوون[25] (2021) با بررسی اینکه چگونه سیستم­های ارزیابی عملکرد کارکنان می­توانند بهبود یابند، نشان داد در این فراگرد لازم است به واکنش­های عاطفی و شناختی کارکنان، جنبه­های انسانی و جنبه­های غیرشخصی ارزیابی و در نهایت قابلیت استفاده از ابزار توجه شود. همچنین اورمیلا[26] (2021) در تحقیقی با هدف اینکه برای پیاده­سازی سیستم مدیریت عملکرد مبتنی بر نتایج به شاخص­هایی نیاز است، به این نتیجه رسید که در پیاده­سازی سیستم مورد نظر مشاوره و ارائه بازخورد باید یک فرایند مستمر باشد و تیم مدیریت عملکرد مؤظف است اطمینان حاصل کند که ارزیابی عملکرد به درستی انجام می­شود.

بررسی سوابق پژوهشی در حوزه تدوین مدل های ارزیابی عملکرد گویای این واقعیت است که چند نکته در این مطالعات نادیده گرفته شده است: اول این که با توجه به پویایی و تغییرات مداوم و سریع مسائل مدیریت منابع انسانی، مطالعات مربوط به ارزشیابی عملکرد کارکنان و تدوین الگو های مربوط به آن تغییر نکرده و بر همان مسائل سنتی مانند شرح شغل، ماموریت سازمان، اهداف سازمان و ... متمرکز هستند. دوم اینکه از دیدگاه دانشمندان مدیریت امروزه اهداف ارزیابی عملکرد صرفا کنترل و نظارت نیست، بلکه آموزش، پرورش، بهسازی و توانمند سازی کارکنان است. نکته سوم این که بر اساس تئوری رهبری هرسی و لانچارد، کارکنان برای انجام موفقیت آمیز وظایف خود به دو عامل مهم یعنی توانایی فنی و تمایل یا میل قلبی نیاز دارند که نبود هر کدام از آن­ها برنامه­های اصلاحی خاص خود را می­طلبد و این موضوع مهمی بود که در پژوهش­های قبلی به آن پرداخته نشده است. علاوه بر موارد فوق، مصاحبه با کارشناسان و مدیران دستگاه­های دولتی و همچنین بررسی نمرات ارزشیابی سال گذشته کارکنان و مقایسه آن با عملکرد آنها در وزارت ورزش و جوانان گویای مسائلی دیگر در سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان است و آن عدم پایایی ابزارهای سنجش توانمندی­ها و عملکرد کارکنان به ترتیب در مراحل استخدام و ارزشیابی کارکنان است؛ به این معنی که کارکنان با نمره بالا در ارزشیابی­های سالانه عملکرد متفاوتی را از خود نشان دادند و در واقع هیچگونه همسویی بین نمره ارزشیابی و سطح عملکردی کارکنان وجود نداشت. همان طور که گفته شد یکی از دلایل این مشکلات نگاه غیر تخصصی و جهان شمول به ارزشیابی عملکرد کارکنان دولت است. دلیل دیگر پایش عواملی است که ارتباط چندانی با اهداف عملکردی، در دو بخش اهداف فردی و سازمانی ندارد. فرم­های واحد برای ارزشیابی تمامی کارکنان خود شاهدی بر این مدعاست.

با اقتباس از آنچه که بیان شد می­توان دریافت که عملکرد کارکنان و ارزیابی آن جایگاه بسیار مهمی در قوانین و مقررات کشوری دارد؛ به نحوی که در سیاست­های کل نظام اداری ایران ابلاغی مقام معظم رهبری، مواد 48، 81 و 82 قانون مدیریت خدمات کشوری ­و بخشنامه شماره 1308186 مصوب 10/05/1396 به آن اشاره شده و تمامی دستگاه­های اجرایی به منظور دستیابی به کارایی، اثربخشی و بهره­وری ملزم به رعایت آن شده اند. با وجود مهم بودن این موضوع از منظر قانونی، ارزیابی درست عملکرد از منظر عوامل رفتار سازمانی نیز دارای ارزش است، چرا که مصاحبه با افراد مختلف در وزارت ورزش و جوانان نشان داد که خیلی از نگرش­های کارکنان مانند عدالت سازمانی، انگیزش شغلی، تعهد سازمانی و ... به دلیل نادیده گرفتن تلاش­های کارکنان و همچنین بازخورد منطقی ندادن به آن­ها، رو به زوال نهاده است. به همین دلیل و به منظور جلوگیری از مشکلات بیشتر و استفاده از تمامی ظرفیت­های کارشناسان در حل مسائل در این دو حوزه مهم (ورزش و جوانان)، محقق سعی در تدوین مدل ارزشیابی منابع انسانی و ارائه پیشنهادات کاربردی به مدیران را دارد. چنانچه محقق بتواند مدیران این وزارتخانه را از تبعات مثبت ارزشیابی دقیق عملکرد کارکنان آگاه کند و مدیران در این جهت گام­های لازم را بردارند، آنها از کاستی­های موجود آگاه می شوند و در جهت رفع آنها تغییرات لازم را در سیستم ارزشیابی عملکرد اعمال می­کنند که نتیجه آن تعالی سازمانی و دستیابی به اهداف با بهره­وری بیشتر می­باشد- این به معنی همگانی شدن ورزش و کسب سکوهای قهرمانی در میادین بین­المللی (افزایش سطح اعتماد به نفس در جامعه) با کمترین هزینه مالی و زمانی است. از طرفی، عدم انجام این پژوهش باعث ناآگاهی مدیران و خوگیری وزارتخانه به وضع موجود می­شود و در آینده مجبور به انجام این پژوهش خواهد شد و هزینه­های به مراتب بیشتری از نظر زمانی و مالی متحمل می شود. با اقتباس از آنچه که بیان شد این سؤال مطرح می­گردد:

 مدل ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان چگونه است؟

روش­شناسی پژوهش

این تحقیق با ماهیت اکتشافی و با هدف بسط دانش و شناخت موجود در مورد ارزیابی عملکرد انجام شد. از این رو، در دسته تحقیقات کاربردی قرار می‌گیرد. به علاوه در این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد رهیافت نظام­مند که توسط اشتراوس و کوربین حمایت می­شود استفاده شد. این روش یکی از روش­های تحقیق کیفی است که می­تواند در حوزه پژوهش­های مدیریت ورزشی بسیار مفید است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان ورزشی و منابع انسانی درون و برون سازمانی  بود. در واقع هر دو طیف متخصصان و دست اندرکاران مدیریت ورزش به عنوان جامعه در نظر گرفته شده­اند. در این تحقیق در انتخاب مشارکت کنندگان جهت مصاحبه­ها سعی شد تا هم از افراد دارای تحصیلات آکادمیک (اعضای هیئت علمی) و هم از افراد دارای تجربیات مدیریتی در سازمان­های ورزشی استفاده شود. نمونه تحقیق از بین افراد جامعه آماری انتخاب شد. شاخص­های محقق جهت نمونه­گیری از میان جامعه آماری عبارت بودند از: 1- افراد آشنا با مدیریت ورزش؛ 2- افراد آشنا با مباحث ارزیابی عملکرد ورزشی؛ 3- افراد آشنا با سازمان­های ورزشی؛ 4- افراد دارای کتاب و مقاله علمی- پژوهشی تألیف شده در زمینه­های فوق؛ 5- افراد دارای سابقه تدریس در حوزه­های فوق؛ 6- افراد دارای تجربه کاری در حوزه­های یاد شده. جهت نمونه­گیری برای انجام مصاحبه­ها از روش نمونه­گیری هدفمند و تکنیک نمونه­گیری گلوله برفی استفاده شد. در این تکنیک یک گروه اولیه جهت مصاحبه انتخاب شدند و سپس گروه­های بعدی جهت مصاحبه توسط همین گروه معرفی گردیدند و نمونه­گیری تا جایی تداوم یافت که پژوهش به اشباع نظری و کفایت رسید- پس از انجام 14 مصاحبه اشباع نظری حاصل گردید. در این پژوهش جهت گردآوری داده­ها در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین در پژوهش حاضر جهت سنجش روایی از معیارهای اسکینر و همکاران[27] (2014) که مشمول درگیری طولانی مدت، مشاهده پایدار، بازرسی مجدد مسیر کسب اطلاعات، چک کردن با مشارکت کنندگان، مثلث­سازی و مقایسه مستمر استفاده شد. افزون براین، برای سنجش پایایی در این تحقیق از روش پایایی بازآزمون استفاده گردید. برای محاسبه پایایی باز آزمون از میان مصاحبه­های انجام گرفته 2 مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب شد و در دو فاصله زمانی هر کدام از مصاحبه­ها با هم مقایسه شدند و از این طریق میزان توافقات و عدم توافقات موجود در دو مرحله کدگذاری شاخص ثبات برای آن تحقیق محاسبه گردید.

جدول 1: محاسبه پایایی

ردیف

شماره مصاحبه

تعداد کل کدها

تعداد توافقات

تعداد عدم توافقات

پایایی

1

P1

13

5

3

769/0

2

P5

14

6

2

857/0

جمع

27

11

5

814/0

 

با توجه با اینکه میزان پایایی بیشتر از 60 درصد بود، قابلیت اعتماد کدگذاری­ها تأیید گردید. گفتنی است به جهت جنبه نو بودن تحقیق و محدودیت احتمالی داده‌ها، جهت گردآوری اطلاعات به طور کلی از رویکرد مثلث‌سازی استفاده شد. مثلث‌سازی به فرایند استفاده از رویکردها و منابع گوناگون جهت جمع‌آوری اطلاعات در تحقیق اطلاق می‌شود. سرانجام در این تحقیق برای رعایت جنبه­های اخلاقی در فرایند انجام مصاحبه تلاش شد تمامی مراحل انجام مصاحبه براساس رضایت آگاهانه­ مشارکت­کنندگان در تحقیق انجام شود. به مشارکت کنندگان تحقیق این اطمینان داده شد که نظرها و نیازهای آن حین پاسخ به سؤالات مصاحبه به صورت امانت نزد محقق باقی می­ماند و در صورت تمایل می توانند از فرایند تفسیر و تحلیل داده­ها مطلع شوند. سه فرایند همپوش در انجام تحلیل داده هارعایت شد: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری.

یافته­های پژوهش

در جدول 2، ویژگی­های جمعیت­شناختی مشارکت­کنندگان در تحقیق در قالب رشته تحصیلی، میزان تحصیلات و حوزه فعالیت ارائه شده است:

جدول 2: ویژگی­های جمعیت­شناختی مشارکت­کنندگان در تحقیق

ردیف

رشته تحصیلی

میزان تحصیلات

حوزه فعالیت

اجرایی

دانشگاهی

1

مدیریت ورزشی

دکتری

 

*

2

مدیریت ورزشی

دکتری

*

 

3

مدیریت راهبردی ورزش

دکتری

*

 

4

مدیریت ورزشی

دکتری

*

 

5

مدیریت و برنامه­ریزی ورزشی

دکتری

 

*

6

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

دکتری

*

 

7

مدیریت ورزشی

دکتری

 

*

8

مدیریت ورزشی

دکتری

*

*

9

مدیریت ورزشی

دکتری

 

*

10

مدیریت ورزشی

کارشناسی­ارشد

*

 

11

مدیریت راهبردی ورزش

دکتری

*

 

12

مدیریت ورزشی

دکتری

*

*

13

مدیریت ورزشی

دکتری

 

*

14

مدیریت ورزشی

دکتری

 

*

در ادامه نتایج حاصل از کدبندی باز و کدبندی محوری در قالب جدول 3 ارائه شده است. گفتنی است با استناد به کدبندی مرحله اول که به «کدبندی باز» معروف است، از طریق بازبینی مصاحبه­های انجام گرفته با صاحب­نظران 85 کدباز شناسایی گردید. برخی کدها منحصر به فرد و برخی نیز دو مرتبه یا بیش از دو مرتبه مطرح شده بودند. در مرحله دوم کدبندی داده­ها که به «کدبندی محوری» موسوم است، کدهای باز به صورت یک شبکه با هم مرتبط شدندو 21 کدمحوری به دست آمد: نام­­های نهادینه­سازی پاسخگویی سازمانی، ارزیابی مبتنی بر خودمحوری، ادراک عملکرد، ارزیابی مستمر، ارزیابی مبتنی بر تأمین هدف، ارائه بازخورد، ضرورت رشد و توسعه کارکنان، استقلال شغلی، بهبود نظام مدیریتی حقوق و مزایا، جلب رضایت مراجعان، بهبود کارکردهای اداری و اجرایی وزارتخانه، استفاده صحیح از منابع شغلی، تحقق برنامه­ها، اصول مدیریت، ارزیابی مبتنی بر تأمین منابع، ارزیابی مبتنی بر فرآیندهای درونی، توسعه عملکرد وزارتخانه، کنترل داخلی، حمایت اجتماعی، پایین بودن استقلال شغلی و شکاف در اجرای ارزیابی.

جدول 3: کدگذاری باز و کدگذاری محوری

کد باز

کد محوری

منبع

مشخص کردن نحوه تعهد کارکنان وزارتخانه در قبال یکدیگر

نهادینه سازی پاسخگویی سازمانی

P1, P5

کیفیت یا حالت پاسخگو بودن منابع انسانی وزارتخانه

P5, P4, P1

انتشار اطلاعات عمومی درباره اقدامات خود برای عموم

P8, P2

ارزیابی میزان تعهد به هدف

ارزیابی مبتنی بر خود محوری

P3, P11

ارزیابی عزت نفس کارکنان

P5, P3

ارزیابی خودکارآمدی کارکنان

P12, P3, P13

عملکرد مشخص باشد

ادراک عملکرد

P9, P8

عملکرد قابل اندازه گیری باشد

P8, P14, P1

عملکرد قابل دستیابی باشد

P1, P2

عملکرد مرتبط باشد

P5, P9

عملکرد تابع زمان محدود باشد

P2, P14

ارزیابی عملکرد ماهانه

ارزیابی مستمر

P9, P11, P10

ارزیابی عملکرد 3 ماهه

P8, P6

ارزیابی عملکرد 6 ماهه

P10, P11, P8

ارزیابی عملکرد 1 ساله

P13, P7

مطلوبیت بازده فعالیت­ها

ارزیابی مبتنی بر تأمین هدف

P8, P9

تعیین ملاک­های مربوط به برونداد

P5, P4, P3

ارزیابی اثر اجرای فعالیت­ها

P9, P2

ضرورت ارائه بازخورد بهنگام

ارائه بازخورد

P2, P9

اصلاح رفتار کارکنان

P9, P13

فراهم سازی اطلاعات پیرامون تصمیم­گیری

P14, P9, P13

توسعه دانش کارکنان وزارتخانه

ضرورت رشد و توسعه کارکنان

P13, P8

ایجاد فرصت­های برابر برای کراکنان

P7, P9, P1, P3

افزایش یافتن  سطح رقابت­پذیری

P6

آموزش مستمر و سواد آموزی

P14, P6

ضرورت توجه به خلاقیت و کارآفرینی

P6, P7

سهولت در اجرا

بهبود نظام مدیریتی حقوق و مزایا

P4

انعطاف­پذیر بودن نظام با شرایط کاری

P5, P3

شایسته سالاری در انتخاب کارکنان و مدیران

P4, P14, P3

رعایت اصل در تساوی جبران خدمات

P2, P1

مشخص کردن نحوه تعهد کارکنان وزارتخانه در قبال یکدیگر

نهادینه سازی پاسخگویی سازمانی

P1, P5

کیفیت یا حالت پاسخگو بودن منابع انسانی وزارتخانه

P5, P4, P1

انتشار اطلاعات عمومی درباره اقدامات خود برای عموم

P8, P2

 

 

کد باز

کد محوری

منبع

ایجاد فضای اعتماد و تفاهیم در محیط کار

جلب رضایت مراجعان

P8, P4, P11, P5

اداره امور با کمترین سطح شکایت

P3, P7

کوشش در حل و فصل مشکلات مراجعان

P7

مستند کردن تصمیمات مربوط به کارکنان

بهبود کارکردهای اداری و اجرایی وزارتخانه

P2, P11, P8

تعیین تکالیف و وظایف

P4, P1

شناسایی عملکرد ضعیف

P3, P4, P1

تصمیم­گیری در مورد پاداش و جبران خدمات

P5, P6, P8

جابجایی­های شغلی

P10, P11, P4, P1

شناسایی افراد برای جانشین­پروری

P2

تعیین ارتقاء پرسنل

P4

فراهم سازی فرصت­های شغلی

استفاده صحیح از منابع شغلی

P2, P6, P8

برقراری امنیت شغلی

P1

حمایت بیشتر سرپرست و همکاران

P1, P7

افزایش شفافیت در نقش­های کارکنان انجام می­دهند

P8, P6, P1, P7

میزان تحقق چشم­اندازهای سازمان

تحقق برنامه­ها

P14, P3

میزان تحقق مأموریت سازمان

P8, P14, P5

میزان رعایت ارزش­های سازمان

P5

میزان تحقق اهداف سازمان

P9, P10

پیش بینی نیازها

اصول مدیریت

P4, P9

پیش­بینی مشکلات و احتیاجات

P4, P10

برخوردار بودن از دید گسترده در مسائل مختلف

P3

بازبینی اثربخشی کار انجام شده

P4, P6

راهنمای عمل

P14, P3, P5, P9

سنجش قابلیت­های موجود

ارزیابی مبتنی بر تأمین منابع

P4, P2

سنجش راهبردها و برنامه­های ممکن جهت تحقق هدف

P2, P4, P11

ارزیابی روش­های منظور شده برای اجرای راهبردها

P11

ارزیابی میزان زمان اختصاص یافته

P2

ارزیابی میزان بودجه اختصاص یافته

P3, P11

استقلال در شیوه انجام کارها

استقلال شغلی

P14, P1, P2

استقلال در برنامه‌ریزی شغلی

P13, P14

استقلال در ارزیابی شغلی

P8

 

کد باز

کد محوری

منبع

توجه به مسائل داخل وزارتخانه

ارزیابی مبتنی بر فرآیندهای درونی

P9, P6

نظارت و کنترل بر اجرای فعالیت­های کارکنان

P9

گردآوری داده­های مربوط به تصمیم­گیری

P7, P6, P10

شناسایی نقاط قوت و ضعف فردی

توسعه­ای عملکرد وزارتخانه

P3, P7

تشخیص عملکرد کارکنان وزارتخانه

P9, P10, P4

فراهم آوردن بازخورد عملکرد

P7

شناسایی نیازهای آموزشی سازمان

P3, P14, P10

توسعه پاسخگویی کارکنان

P9

بهبود ارتباطات

P8, P2

ارزیابی میزان دستیابی به اهداف

P8

شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان

P8

دستیابی به اهداف تعیین شده

کنترل داخلی

P4, P8

رعایت مقررات

P1

ارزیابی ریسک

P12, P2

حمایت از دستیابی به اهداف وزارتخانه

P11, P4, P2

حمایت اجتماعی عاطفی

حمایت اجتماعی

P11, P4

حمایت اجتماعی ابزاری

P3, P5

حمایت اجتماعی اطلاعاتی

P11, P5, P3

فقدان کنترل از جانب کارکنان وزارتخانه

پایین بودن استقلال شغلی

P5, P1, P8

نداشتن آزادی تصمیم­گیری در کار

P1, P2

اجازه اعمال نکردن تصمیم­گیری آگاهانه و انتخاب درست

P3, P5, P8, P4

نبود استانداردهای ارزیابی در وزارت ورزش و جوانان

شکاف در اجرای ارزیابی

P13,P10, P9, P3

آسان­گیری و سخت­گیری ارزیابان

P2, P11, P10

جهت­گیری شخصی

P2, P14

آخرین مرحله از کدگذاری که به «کدگذاری گزینشی» معروف است، در قالب شکل 1 آمده است. این مرحله انتزاعی­ترین سطح کدگذاری است که از طریق آن روابط بین مقوله­های ایجاد شده تشریح می­شود. برای رسیدن به یکپارچگی مورد نظر در این مرحله لازم است محقق پدیده اصلی را تنظیم و خود را به آن متعهد کند. خروجی این مرحله چیزی جز تئوری­پردازی نیست. فریدمن (1999) تئوری را به مثابه یک چارچوب نظم­بخش می­داند که امکان می­دهد از داده­های مشابه برای پیش­بینی و تبیین حوادث تجربی استفاده شود. برخی دیگر نیز تئوری با فرضیه قابل جانشین می­پندارند. این نگرش­ها همه مبتنی بر نگرش­های کمی و تجربی است؛ اما در یک نگرش کیفی می­توان تئوری را مثابه مفهوم­سازی دانست (فلیک، 1381). در این قسمت کدگذاری­های محوری به صورت ترکیبی و محتوای هر یک از آن­ها در قالب کدهای نظری قرار داده شدند.

پدیده محوری: نتایج حاصل از کدگذاری در دو مرحله قبل نشان داد که ارزیابی عملکرد منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان تابع ارزیابی مبتنی بر خودمحوری، ارزیابی مبتنی بر تأمین هدف، ارزیابی مبتنی بر تأمین منابع و ارزیابی مبتنی بر فرآیندهای درونی است.

شرایط علی: منظور از شرایط علی[28]، مقوله­هایی مربوط به شرایطی است که بر مقوله محوری  تأثیر می­گذارد (دانایی­فرد و امامی، 1386). نشانگرهای شرایط علی در این تحقیق مشمول مقوله­های حمایت اجتماعی، استفاده صحیح از منابع شغلی، کنترل داخلی و اصول مدیریت می­باشد.

شرایط زمینه­ای: شرایط زمینه­ای[29]، نشانگر سلسه خصوصیات ویژه­ای است که به پدیده­ای دلالت می­کند. به عبارت دیگر، محل حوادث یا وقایع مرتبط با پدیده در طول یک بعد است که در آن راهبردهای کنش متقابل برای کنترل، اداره و پاسخ به پدیده صورت می­گیرد (استراوس و کوربین، 1998). نشانگرهای شرایط زمینه­ای در این تحقیق مشمول تحقق برنامه­ها، ارائه بازخورد، ضرورت رشد و توسعه کارکنان می­باشد.

شرایط مداخله­گر: شرایط مداخله­گر[30]، شرایط زمینه­ای عمومی هستند که بر راهبردها تأثیر می­گذارند (استراوس و کوربین، 1998؛ محمدپور، 1392) یا شرایط کلی و وسیع­تری هستند که بر چگونگی کنش/ کنش­های متقابل اثر می­گذارند (استراوس و کوربین، 2008). نشانگرهای شرایط مداخله­ای در این تحقیق مشمول پایین بودن استقلال شغلی و شکاف در اجرای ارزیابی می­باشد.

راهبردها: راهبردها[31]، به ارائه راه­حل­هایی برای موجه با پدیده مورد مطالعه اشاره دارد که هدف آن اداره کردن، برخورد، به انجام رساندن و حساسیت نشان دادن به پدیده مورد مطالعه می­باشد (استراوس و کوربین، 1998). نشانگرهای راهبردها در این تحقیق مشمول نهادینه سازی پاسخگویی سازمانی، ادراک عملکرد، ارزیابی مستمر، بهبود نظام مدیریتی حقوق و مزایا و استقلال شغلی می­باشد.

پیامدها: پیامدها[32]، به عنوان خروجی حاصل از استخدام راهبردها (دانایی­فرد و امامی، 1386) یا نتیجه کنش (اعمال) و واکنش (عکس­العمل­ها) و شرایطی که در مورد پدیده انجام می­شود، تعریف می­گردد (استراوس و کوربین، 1998). نشانگرهای پیامدها در این تحقیق مشمول مقوله­های جلب رضایت مراجعان، توسعه­ای عملکرد وزارتخانه و بهبود کارکردهای اداری و اجرایی وزارتخانه می­باشد.

با اقتباس از آنچه که بیان گردید مدل مفهومی زیر پیرامون ارزیابی عملکرد منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان ارائه می­شود:

 

 

شکل 1: مدل زمینه­ای ارزیابی عملکرد منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان

 

بحث و نتیجه­گیری

هدف این تحقیق، ارائه مدل ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان بود. تحلیل داده­ها مبتنی بر نظریه داده بنیاد در پاسخ به این سؤال که مدل ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان چگونه است، 85 کدباز و 21 کدمحوری را نشان داد که در قالب شرایط علی، زمینه­ای، مداخله­گر، راهبردی، پیامدها و مقوله محوری دسته­بندی شدند. کدهای محوری این تحقیق با یافته­های مطالعات اسدی و همکاران (1388) مبنی بر اینکه به یادگیری مداوم در سطح و فردی و سازمانی اشاره داشتند، خلیل­نژاد و همکاران (1397) به جهت اینکه نقش اقدامات راهبردی در عملکرد سازمانی مؤثر تشخیص داده بودند، زینگ و لیو (2017) به دلیل اینکه به شاخص­ جبران خدمات اشاره کرده بودند، نگوین و همکاران (2020) به دلیل اینکه عوامل محیطی و جبران خدمات را کشف کرده بودند و اورمیلا (2021) که در پیاده­سازی سیستم مدیریت عملکرد مبتنی بر نتایج به شاخص­ ارائه بازخورد مستمر اشاره کرده بود همخوان است. در ادامه به طور جداگانه ضمن معرفی این کدها بحث­های لازم پیرامون آن­ها به طور جداگانه ارائه می­شود.

ارزیابی مبتنی بر خود محوری: ارزیابی مبتنی بر خود محوری یا خود ارزیابی محوری مفهوم مهم و جدیدی است که با مجموعه پیامدهایی که هم برای افراد و هم برای سازمان مهم هستند، ارتباط دارد (کیتینگر و همکاران[33]، 2020). تحقیقات نشان داده­اند که خود ارزیابی محوری با نتایج سازمانی از قبیل عملکرد شغلی و رضایت شغلی رابطه مثبت دارد، چرا که که افراد با خود ارزیابی محوری بالا، برانگیخته هستند و در این وضعیت برای دست یافتن به اهداف خویش بیش از پیش تلاش می­کنند. گفتنی است که ضرایب همبستگی بین خود ارزیابی محوری و عملکرد شغلی در پژوهش­های مختلف بین 20/0 تا 40/0 گزارش شده است (جاج و هارست[34]، 2009).

ارزیابی مبتنی بر فرایند­های درونی: در ارزیابی عملکرد مبتنی بر فرآیندهای درونی، کانون توجه بیشتر به مسائل داخل سازمان و اعمال کنترل بر فعالیت­های سازمان اختصاص دارد (زارع، 1392). براساس این ارزیابی فرآیند وسیله­ای است جهت ثبت وقایع در حین اجرای فعالیت­ها و شامل نظارت بر اجرای فعالیت­ها و گردآوری داده­های مربوط به تصمیم­گیری­هاست که مبتنی بر آن مبنایی جهت تفسیر فعالیت­های کارکنان سازمان در آینده به دست می­آید.

ارزیابی مبتنی بر تأمین منابع: در ارزیابی عملکرد مبتنی بر تأمین منابع، سازمان توجه خود را به داخل معطوف داشته و کنترل کمی در سازمان وجود دارد (زارع، 1392). این نوع ارزیابی به­منظور مشخص کردن و سنجش قابلیت­های موجود، راهبردها و برنامه­های ممکن جهت تحقق هدف­ها، روش­های منظور شده برای اجرای راهبردها، تشکیلات و سایر منابع انجام می­شود.

ارزیابی مبتنی بر تأمین هدف: این نوع ارزیابی به منظور قضاوت درباره مطلوبیت بازده فعالیت­ها انجام می­شود (زارع، 1392). روش انجام ارزیابی برونداد، شامل مشخص کردن ملاک­های مربوط به برونداد، تعریف عملیاتی و نشانگرهای آن و چگونگی اندازه­گیری آن­هاست. ارزیابی برونداد به منظور ادامه فعالیت­ها یا قطع آن­ها، تعدیل یا تغییر برخی از جنبه­های مورد نظر انجام می­شود.

کنترل داخلی: انجام رسالت و مأموریت هر سازمانی متأثر از عوامل گوناگونی است که برای تحقق آن از فرآیندی بنیادی و برنامه­ریزی شده با عنوان «کنترل داخلی» استفاده می­شود. در این فرایند، اهداف عمومی دیگر شامل اجرای کارآ، مؤثر و با صرفه عملیات سازمان، مطابقت عملیات با قوانین و مقررات و حفاظت از منابع سازمانی نیز دنبال می­شود که لازمه فعالیت­ها و عملیات در تحقق رسالت و مأموریت سازمان به شمار می­رود.

استفاده صحیح از منابع شغلی: منابع شغلی به ابعاد فیزیکی، روان­شناختی، اجتماعی و سازمانی شغل اشاره می­کند که به نوعی الزام­های شغل و هزینه­های فیزیولوژیکی و روان­شناختی مرتبط با آن را کاهش می­دهند و در دست­یابی به اهداف شغلی مؤثر هستند (باکر و دمروتی[35]، 2007). منابع شغلی ممکن است در سطوح مختلفی چون سازمان (مانند حقوق، فرصت­های شغلی)؛ روابط اجتماعی و میان فردی (مربی­گری)؛ سازمان کار (مشارکت در تصمیم­گیری) و سطح وظیفه (بازخورد عملکرد) قرار گیرد (باکر و لیتر[36]، 2010) و به نظر می­رسد برای اختصاص بهینه منابع شغلی در سازمان، ارزیابی عملکرد رهگشا باشد.

حمایت اجتماعی: میزان برخورداری از محبت، همراهی، مراقبت، احترام، توجه و کمک دریافت شده توسط دیگران است. حمایت اجتماعی در این تحقیق تابع حمایت اجتماعی عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی است.

حمایت اجتماعی عاطفی: به معنی در دسترس داشتن فردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی، به هنگام نیاز تعریف می­شود. 

حمایت اجتماعی ابزاری: به کمک­های مادی، عینی و واقعی دریافت شده توسط یک فرد از سوی دیگران اطلاق می­گردد.

حمایت اجتماعی اطلاعاتی: شامل دادن توصیه­ها، جهت­گیری­ها، پیشنهادات، یا بازخوردها به یک فرد راجع به چگونگی عملکردش می­باشد.

ارزیابی مستمر: طبق نظر کینگ[37] (2000) مدیریت باید اطمینان حاصل کند که برنامه کاری هر بخش مستقیماً با برنامه­های راهبردی سازمان مرتبط است. همچنین اگر کارمندان درک کنند که چگونه کارها و دستاوردهای آن­ها در موفقیت سازمان مؤثر است، عملکرد آنان بهبود پیدا می­کند. لازمه تحقق این مهم این است که نظارت منظم و دقیق بر اجرای برنامه و نتایج حاصل از آن به عمل آید (دی­لنسر جولینز[38]، 2006). در همین راستا تسافاک (2018) اظهار داشت که بسیاری از سازمان­ها عملکرد کارمندان را مبتنی بر ارزیابی ماهانه، سه­ماهه و سالانه انجام می­دهند تا از این طریق ضمن ارائه بازخورد به مسیر پیموده شده، زمینه­هایی را که نیاز به بهبود دارند و احیاناً با چالش همراه هستند ضمن شناسایی، بهبود بخشند.

ادراک عملکرد: به اعتقاد اوتیلی ج ار و میر[39] (2011) درک و اندازه­گیری عملکرد یک کارکرد مهم برای سازمان­ها به­شمار می­آید، چرا که سازمان­ها در عملکرد خود متفاوت عمل می­کنند. براین اساس امکان اینکه عملکرد سازمان­ها را مبتنی بر یک چارچوب و ماهیت مشخص ارزیابی کرد، وجود ندارد. در این وضعیت لازم است عملکرد قابل انتظار از کارکنان هر سازمان را مختص به خود آن سازمان مشخص کرد، عملکرد مورد انتظار قابلیت اندازه­گیری داشته باشد و در عین حال قابل دستیابی نیز باشد.

نهادینه سازی پاسخگویی سازمانی: پاسخگویی یک اصل سازمانی است که به­عنوان کیفیت یا حالت پاسخگو بودن فرد در قبال مسئولیت­هایی که پذیرفته است، تعریف می­شود (تسافاک، 2018). به اعتقاد گیلیرت[40] به نقل از تساکاف (2018) عملکرد کارکنان از نظر بهره­وری، رضایت شغلی، گردش مالی و پاسخگویی اندازه­گیری می­شود و اگر کارگران متوجه نشوند که خواسته سازمان از آن­ها چیست، مسئولیت کمتری را به عهده می­گیرند و در نتیجه پاسخ ضعیفی از خود بروز می­دهند که پیامد آن کاهش عملکرد است.

بهبود نظام مدیریتی حقوق و مزایا: حقوق و مزایا که یکی از دلایل اصلی اشتغال افراد به­شمار می­رود. از طرفی، یکی از ارکان مهم در ارزیابی عملکرد سازمان­ها بهبود نظام مدیریتی حقوق و مزایاست، چرا که هیچ کس نمی­خواهد به صورت رایگان در سازمان کار کند. بنابراین، کارکنان همواره تمایل دارند در قبلِ عملکرد بهتر حقوق و مزایای بیشتری دریافت کنند (برمن و همکاران[41]، 2015). از این رو، می­توان این استنباط را داشت که اگر سیستم حقوق و مزایای سازمان مناسب نباشد، عملکرد سازمان کاهش پیدا می­کند (هان و هونگ، 2019).

استقلال شغلی: استقلال شغلی به میزان و سطحی از استقلال گفته می­شود که کارکنان به واسطه آن از آزادی نسبی در کار، خودمختار بودن در انجام وظایف و داشتن اختیار در مسئولیت­­های محوله از آن برخوردارند (دویوار، لی و بروکشایر[42]، 2007). انجی و فیلدمن (2015) در پژوهشی دریافتند که استقال شغلی با خودکارآمدی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری دارد. از طرفی استقلال شغلی بالا می­تواند اثر مثبت پاسخگویی بر عملکرد را تقویت کند (هان و هونگ، 2019).

شکاف در اجرای ارزیابی: مطابق با نظر صاحب­نظران چندین خطای معمول در ارزیابی­های عملکرد وجود دارد که زمینه را برای شکل­گیری توسعه ارزیابی عملکرد فراهم ساخته است. یکی از این خطاها، نبود استانداردهای ارزیابی است. این مشکل هنگامی رخ می­دهد که تفاوت­های ادراکی در معنی و مفهوم کلمات به کارگرفته شده در ارزشیابی کارکنان وجود داشته باشد (ایوانسویچ، 2007). خطای دیگر، آسان­گیری یا سخت­گیری ارزیابان است. در این وضعیت ارزیابان هنگامی که به طور عینی به افراد زیردست خود می­نگرند، عینک­های رنگی خاص خود را دارند. خطای جهت­گیری شخصی هم مربوط به اعمال جهت­گیری شخصی از سوی سرپرست می باشد (ایوانسویچ، 2007).

پایین بودن استقلال شغلی: استقلال یا آزادی شغلی اشاره به کنترل رفتار نسبت به کار، وظایف، روش­ها، زمان­بندی، آهنگ و فضای فیزیکی کار دارد (سیو و همکاران[43]، 2010). کارکنان برای موفقیت در کار، به کنترل کافی بر منابع خود و شغلشان نیازمندند و مادامی که این کنترل وجود نداشته باشد، سراسیمگی و تحلیل رفتگی نزد کارکنان پدیدار می­شود.

ضرورت رشد و توسعه: منابع انسانی تنها منبع لایزال و جاویدان است که نه تنها به سهولت قابل دسترسی است، بلکه پدیده­ای است که در صورت مدیریت صحیح به طور مرتب در حال خود افزایی و ارتقای توانمندی خواهد بود (سعادت، 1393). در این میان عواملی چون مشارکت در فرایند تصمیم­گیری، توسعه دانش، ایجاد فرصت­های برابر، آموزش مستمر و تجهیز سوادآموزی، مهارت افزایی، خلاقیت و کارآفرینی، رقابت­پذیری و ... مفهوم رشد و توسعه انسانی را برای رسیدن به حفظ حیات مستقل غنا و توسعه می­بخشد و از طرفی زمینه را برای شکل­گیری ارزیابی عملکرد فراهم می­سازد.  

ارائه بازخورد: اطلاعات ارائه شده به افراد درباره رفتار و عملکردشان است که در سرپرستی افراد، ارزیابی عملکرد، مربی­گری آموزش و تقویت و اصلاح رفتار یا عملکرد استفاده می­گردد (ترسی[44]، 2004). ارائه بازخورد بهنگام، تنیدگی ناشی از بی­اعتمادی و فقدان اعتماد را در محیط کاری کاهش می دهد و به کارکنان در جهت پاسخ مثبت به خواسته­های مدیران و سازمان کمک می­نماید.

تحقق برنامه­ها: این مقوله اشاره به این دارد که سیستم­های ارزیابی عملکرد باید از بطن راهبرد­ها و برنامه­ها و همچنین فرآیندها، رویه­ها و مستندات یک سازمان استخراج شود. برای اینکه مدیریت بتواند چگونگی و میزان تحقق راهبرد و هدف­های خود را به صورت معینی تعریف کند، لازم است که ابتدا ارتباط بین فعالیت­ها و عملکرد کارکنان را با راهبرد­ و هدف­های سازمان مشخص کند و سپس به گونه­ای دقیق عملکرد کارکنان را به صورت کمی شاخص­گذاری و اندازه­گیری نماید.

سیستم های مدیریت عملکرد که به طور مستقیم با سیستم پاداش سازمان در ارتباط است، انگیزه قوی برای کارکنان فراهم می‌آورد تا در راستای دستیابی به اهداف سازمانی به طور سالیانه و خلاقانه تلاش نمایند. در همین راستا ایوانسویچ[45] (2007) پیامدهای ارزشیابی کارکنان را در توسعه کارکنان، ایجاد انگیزه، برنامه‌ریزی نیروی انسانی و استخدام و ایجاد ارتباطات مؤثر بین کارکنان و سرپرستان برشمرده است. و اسنل و بولندر[46] (2007) نیز پیامدهای ارزشیابی کارکنان را به 2 دسته اهداف توسعه‌ای و اهداف اداری- اجرایی تقسیم کرده‌اند. در این تحقیق مشخص گردید که با ارتقای ارزیابی عملکرد کارکنان وزارت ورزش و جوانان در بعد اداری و اجرایی مستند کردن تصمیمات مربوط به کارکنان، تعیین تکالیف و وظایف، شناسایی عملکرد ضعیف، تصمیم­گیری در مورد پاداش و جبران خدمات، برنامه­ریزی پرسنلی، تعیین ارتقای پرسنل و در بعد توسعه­ای شناسایی نقاط قوت و ضعف فردی، تشخیص عملکرد کارکنان وزارتخانه، فراهم آوردن بازخورد عملکرد، شناسایی نیازهای آموزشی سازمان، توسعه پاسخگویی کارکنان، بهبود ارتباطات، ارزیابی میزان دستیابی به اهداف و شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان پدیدار می­شود. از طرفی به نظر می­رسد ارزیابی عملکرد منابع انسانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان جلب رضایت مراجعان را به همراه داشته باشد که از طریق ایجاد فضای اعتماد و تفاهیم در محیط کار، اداره امور با کمترین سطح شکایت و کوشش در حل و فصل مشکلات مراجعان ظاهر می­شود.

در کل می­توان گفت که اقدامات ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی نزد وزارت ورزش و جوانان تابع شرایط و موقعیت­های مختلفی است. مادامی­که وزارت ورزش و جوانان آن­ها را در برنامه­های عملیاتی و راهبردی خود مدنظر قرار دهد و با توجه به آن­ها سیاست­ها و خط­مشی­های خود را تعیین کند می­توان انتظار داشت که ارزیابی عملکرد به طرز مطلوب پیاده­سازی شود. بر این مبنا به مدیریت منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد می­گردد که از شاخص­های ارزیابی عملکرد شناسایی شده در این تحقیق به طور گسترده برای ارزیابی عملکرد کارکنان خود بهره بگیرند، در تصمیمات و سیاست­های مدیریتی خود به این شاخص­ها توجه کنند، بر مبنای آن نقاط قوت و ضعف وزارتخانه را ارزیابی کنند و در نهایت با اجرایی کردن این شاخص­ها در عمل به کارکنان متبوع خود کمک کنند تا نسبت به نحوه ارزیابی عملکرد خود آگاهی بیشتری کسب کنند. اما چون در این تحقیق تنها نظرات کارشناسان و خبرگان حوزه سازمان­های ورزشی منعکس شده لازم است جانب احتیاط در تعمیم نتایج به سایر سازمان­های ورزشی درنظر گرفته شود. از آنجا که در این تحقیق دیدگاه تمامی ذینفعان منعکس نشده است، به پژوهش­گران آتی پیشنهاد می­گردد ضمن ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد در سازمان­های مختلف ورزشی، دیدگاه ذینفعان آن سازمان­ها را نیز بررسی کنند و در صورت امکان تفاوت بین دیدگاه­ها را مشخص نمایند.

 

  • منابع

    • اسدی، حسن؛ قنبرپور نصرتی، امیر؛ حسین قربانی، محمد حسین و دوستی، مرتضی. (1388). «رابطه بین یادگیری و عملکرد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت­بدنی». مدیریت ورزشی. شماره 1، صص237-247.
    • اسدی، فریده؛ مظفری، سید امیراحمد و زارعی، علی. (1396). «رابطه مدیریت منابع انسانی با عملکرد سازمانی از دیدگاه کارشناسان ستادی وزارت ورزش و جوانان ایران». پژوهش های معاصر در مدیریت ورزشی. سال 7، شماره 13، صص 23-30.
    • امیری، کاوان. (1393). «نقش میانجی چابکی سازمانی در رابطه بین کار تیمی و عملکرد سازمانی ادارات کل ورزش و جوانان غرب کشور». پایان­نامه کارشناسی ارشد، مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج.
    • دانایی­فرد، حسن و امامی، مجتبی. (1386). «تأملی بر نظریه­پردازی داده بنیاد». اندیشه مدیریت. سال1، شماره 2، صص 69-97.
    • زارع، رحیم. (1392). «ارائه الگوی انواع راهبرد­های ارزیابی عملکرد برای سازمان­های نظارتی جمهوری اسلامی ایران». رساله دکتری، مدیریت بازرگانی- گرایش سیاستگذاری، دانشگاه علامه طباطبائی.
    • سعادت، اسفندیار. (1393). مدیریت منابع انسانی. چاپ 19، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) و مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی
    • سلیمانی دامنه، جهانگیر؛ نژاد سجادی، سید احمد و سلیمی، مهدی. (1393). «شناسایی و اولویت­بندی شاخص­های ارزیابی عملکرد ادارات ورزش و جوانان استان­های کشور از دیدگاه صاحب­نظران با استفاده از مدل AHP.». دوفصلنامه مدیریت و توسعه ورزش. سال 6، شماره 1، صص 53-65.
    • فلیک، رافائل. (1381). «برنامه­ریزی برای بهبود وضعیت زندگی: از استاندارد زندگی تا کیفیت زندگی». محمد تقی­زاده مطلق. جستارهای شهرسازی. شماره 1، صص 17-26.
    • محمدپور، احمد. (1392). روش تحقیق کیفی ضد روش 1 و 2: مراحل و رویه­های علمی در روش­شناسی کیفی. تهران: انتشارات جامعه­شناسان
    • Agogué, M., Poirel, N., Pineau, A., Houdé, O., & Cassotti, M. (2014). “The impact of age and training on creativity: A design-theory approach to study fixation effects”.Thinking Skills and Creativity, 11, 33-41.
    • Asmild, M., Paradi, J. C., & Pastor, J. T. (2009). “Centralized resource allocation BCC models”.Omega, 37(1), 40-49.
    • Bakker, A. B., & Demerouti, E. (2008). “Towards a model of work engagement”. Career development international, 13(3), 209-223.
    • Bakker, A. B., & Leiter, M. P. (2010). Work engagement: A handbook of essential theory and research. Psychology Press.
    • Berman, E. M., Bowman, J. S., West, J. P., & Van Wart, M. R. (2015). Human resource management in public service: Paradoxes, processes, and problems. Thousand Oaks, CA: Sage
    • Bernardin, H. J., & Russell, J. E. (2006). Human resource management(p. 736). Tata McGraw-Hill
    • Boonie, G. M. (2012). “Performance apprised systems productivity and montirntion study”. Public personnel management, 31(2): 141-160.
    • Bovens, M. (2010). “Two Concepts of Accountability: Accountability as a Virtue and as a Mechanism”.West European Politics, 33(5), 946-967.
    • Brown, J. (2021). “So, How Are We Doing…?” Issues and Considerations in the Design of Police Performance Measurements. In Policing in an Age of Reform (pp. 133-149). Palgrave Macmillan, Cham.
    • Carrell, M. R., Kuzmits, F. E., & Elbert, N. F. (2019). Personnel/human resource management. Macmillan Publishing Company.
    • Charmaz, K. (2006). Constructing grounded theory: A practical guide through qualitative analysis. Sage
    • Creswell, J. W. (2005). Planning, conducting, and evaluating quantitative and qualitative research: Educational research.
    • De Lancer Julnes, P. (2006). “Performance measurement: An effective tool for government accountability? The debate goes on”.Evaluation, 12(2), 219-235.
    • DeVaro, J., Li, R., & Brookshire, D. (2007). “Analyzing the job characteristics model: New support from a cross-section of establishments”.The International Journal of Human Resource Management, 18(6), 986-1003.
    • Fock, H., Chiang, F., Au, K. Y., & Hui, M. K. (2011). “The moderating effect of collectivistic orientation in psychological empowerment and job satisfaction relationship”.International Journal of Hospitality Management, 30(2), 319-328.
    • Fried, H. O., Lambrinos, J., & Tyner, J. (2004). “Evaluating the performance of professional golfers on the PGA, LPGA and SPGA tours”.European Journal of Operational Research, 154(2), 548-561.
    • H, Skinner et Al. (1995). Establishing Employee Accountability. 2nd Edition.
    • Han, Y. & Hong, S. (2019). “The impact of accountability on organizational performance in the US federal government: The moderating role of autonomy”. Review of Public Personnel Administration, 39(1), 3-23.
    • Hassan, S. (2016). “Impact of HRM practices on employee’s performance”. International Journal of Academic Research in Accounting, Finance and Management Sciences, 6(1), 15-22.
    • Ivancevich, J. M. (2007). Human Resource Management. New York: Mc GrawHill.
    • Judge, T. A., & Hurst, C. (2008). “How the rich (and happy) get richer (and happier): relationship of core self-evaluations to trajectories in attaining work success”. Journal of applied psychology, 93(4), 849.
    • C. (2000). Employee Performance Accountability Systems Cambridge. Havard University
    • Kittinger, J. D., Walker, A. G., Cope, J. G., & Wuensch, K. L. (2020). “The relationship between core self-evaluations and affective commitment”. Journal of Behavioral and Applied Management, 11(1), 68-92.
    • Kreuger, L., & Neuman, W. L. (2006). Social work research methods: qualitative and quantitative approaches: with Research Navigator. Pearson/Allyn and Bacon.
    • Marr, B., & Schiuma, G. (2003). “Business performance measurement-past, present and future”. Management Decision, 41(8), 680-687.
    • Ng, T. W., & Feldman, D. C. (2015). “The moderating effects of age in the relationships of job autonomy to work outcomes”.Work, Aging and Retirement, 1(1), 64-78.
    • Nguyen, P. T., Yandi, A., & Mahaputra, M. R. (2020). “Factors That Influence Employee Performance: Motivation, Leadership, Environment, Culture Organization, Work Achievement, Competence And Compensation (A Study Of Human Resource Management Literature Studies)”.Dinasti International Journal of Digital Business Management, 1(4), 645-662.
    • Nisula, A. M., & Kianto, A. (2018). “Stimulating organisational creativity with theatrical improvisation”.Journal of Business Research, 85, 484-493.
    • Ormilla, R. C. G. (2021). “The Implementation of Results-Based Performance Management System in Public Elementary Schools”.Management Research Journal, 10(1), 13-23.
    • O'Toole Jr, L. J., & Meier, K. J. (2011). Public management: Organizations, governance, and performance. Cambridge University Press
    • Rezania, D., Baker, R., & Nixon, A. (2019). “Exploring project managers’ accountability”. International Journal of Managing Projects in Business.
    • Saha, N., Gregar, A., Van der Heijden, B. I., & Sáha, P. (2019). “The Influence of SHRM and Organizational Agility: Do They Really Boost Organizational Performance?” In Handbook of Research on Contemporary Approaches in Management and Organizational Strategy(pp. 62-83). IGI Global.
    • Sipahi, S., & Donuk, B. (2011). “Combining AHP and VIKOR methodologies for ranking basketball teams”. In International Symposium on the APH. 7, 11-14.
    • Siu, O.-l., Lu, J.-f., Brough, P., Lu, C.-q., Bakker, A. B., Kalliath, T. . . . Lo, D. (2010). “Role resources and work–family enrichment: The role of work engagement”. Journal of Vocational Behavior, 77(3), 470-480.
    • Skinner, J., Edwards, A., & Corbett, B. (2014). Research methods for sport management. Routledge
    • Snell, S. A & Bohlander, G. W. (2007). Managing Human Resources. Thomson Publishing Company
    • Strauss, A., & Corbin, J. (1998). Basics of qualitative research techniques. Thousand Oaks, CA: Sage publications.
    • Tsafack, N. (2018). “Accountability and Employee Performance(Case Study: Bambuiy Engineering Services & Techniques)”. (Best) Sarl.
    • Wilton, N. (2016). An introduction to human resource management. Sage
    • Yoon, D. (2021). How Can Personnel Performance Evaluation Systems Be Improved?SAGE Open, 11(1), 1-12.
    • Zeng, Q. X., & Liu, H. U. (2017). “A study on strategic human resource management and sports organization performance”.DEStech Transactions on Economics, Business and Management, (icem).
    • Zhu, J. (2014). Quantitative models for performance evaluation and benchmarking: data envelopment analysis with spreadsheets.(Vol. 213). Springer.