نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی

2 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده، خدابنده، ایران

چکیده

هدف اصلی از اجرای این طرح تحقیقی بررسی شیوع مصرف مکمل‌ها و دارو‌های نیروزا در باشگاه‌های ورزشی کشور بود. جامعه آماری این پیمایش ملی کلیه ورزشکاران سازمان یافته کشور در سال 1389 بودند که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای ورزشکاران در 17 استان کشور انتخاب و با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای سعی شد تا با استفاده از فرم آنلاین، پرسشنامه سنجش شیوع مصرف مواد نیروزا بین ورزشکاران رشته‌های مختلف ورزشی فعال در آن استان‌ها توزیع و اطلاعات لازم جمع‌آوری شود که در مجموع 12020 پرسشنامه در بیش از 50 رشته ورزشی در این 17 استان جمع‌آوری، کد‫گذاری و وارد نرم‌افزار SPSS شدند. نتایج این پیمایش مشخص ساخت 1859 ورزشکار از 12020 ورزشکار شرکت‌کننده در این پیمایش (465/15 درصد از کل شرکت‌کنندگان در این پیمایش) تا کنون اقدام به مصرف مواد نیروزا نموده‌اند. از بین دارو‌های نیروزا بیشترین شیوع در بین ورزشکاران ایرانی به ترتیب شامل دارو‌های کاهش وزن (560/3 درصد)، استروئید‌های آنابولیک (028/3 درصد) و دارو‌های تغییر اشتها (921/1 درصد) بود و در شایع‌ترین مکمل نیز مکمل‌های ویتامینی (858/9 درصد)، مکمل‌های پروتئینی (367/9 درصد) و کراتین (11/8 درصد) بود. البته این الگو در بین زنان و مردان ورزشکار متفاوت بود. بر اساس اطلاعات ارائه شده در این پیمایش مشخص شد حدود 15 درصد از ورزشکاران ایرانی اقدام به مصرف مواد نیروزا می‌نمایند که این میزان در مردان ورزشکار بیشتر بوده و البته مصرف مواد نیروزا در زنان نیز درصد قابل توجهی داشت. برخی از این مواد دارای عوارض جانبی بسیار خطرناک و ثابت شده‌ای بوده و سلامت ورزشکاران ایرانی را به شکل جدی تهدید می‌نمایند. با توجه به نتایج این پژوهش، سیاستمداران و مسئولان مرتبط می بایست اقدام به تدوین برنامه‌های پیشگیری و آموزشی در هر منطقه کشور نمایند. 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Prevalence of Ergogenic Substances in Iranian Atheletes

نویسندگان [English]

  • ali kashi 1
  • Zahra Sarlak 2

1 دانشیار پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی

2 Assistant professor of Islamic Azad University, Khodabandeh Branch, khodabandeh, Iran

چکیده [English]

The survey  is to investigate the prevalence of the use of ergogenic drugs and suplements in Iranian sports clubs. The statistical population of this national survey was the organized athletes of the country in 2020 which 12020 athletes from 17 provinces of the country were selected by cluster sampling methoth, and by using online form, the questionnaire was disturbed to measure the prevalence of ergogenic substances among the more than 50 active sports disciplines in these provinces. After distributing and collecting the necessary information, the data get coded and imported in SPSS software.
 The results showed that 1859 athletes out of 12020 athletes participating in this survey (15/465% of the total participants in this survey) have consumed ergogenic substances. Among the ergogenic drugs used, the most common among Iranian athletes were weight loss drugs (3/560%), anabolic steroids (3/028%) and appetite suppressants (1/921%), respectively and among ergogenic supplements were the most common vitamin supplements (9/858%), protein supplements (9/367%) and creatine، respectively. Of course, this pattern was different between male and female athletes. Also, the results of stepwise multivariate regression analysis identified the most important variables affecting ergogenic consumption in Iranian athletes were seriousness in training and continuing training even in coronary conditions, having a suggestion of energy consumption, having friends or acquaintances consuming ergogenic substance, information regarding the use of energy products, gender, sport, age and trying to get accurate information about ergogenic substance which explains 55% of the variability of the score of ergogenic substance prevalence in Iranian athletes.
Based on the information provided in this survey, it was found that about 15% of Iranian athletes use energetic substances, which was higher in male athletes, and of course, a significant percentage was used energetic substances among women. Some of these substances are of very dangerous and proven side effects and seriously threaten the health of Iranian athletes. Acoording the result of this research, politicians and related officials should formulate prevention and educational programs in each region of the country.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iranian Athletes
  • Ergogenic Substance
  • Sports Clubs and Substance Use

شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایران[1]

علی کاشی[2]

زهرا سرلک[3]

10.22034/SSYS.2022.1784.2268

 

تاریخ دریافت مقاله: 11/1/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:29/4/1400

 

مقدمه

توجه به نتایج رقابت‌های ورزشی باعث شده است تا ورزشکاران، مربیان و مدیران ورزشی سعی در به کارگیری شیوه‌های کمکی برای بهبود عملکرد ورزشی ورزشکاران نمایند. یکی از شیوه‌هایی که در سال های اخیر توجه این افراد را به خود جلب نموده،استفاده از مواد نیروزا[4] در ورزش است. امروزه استفاده از این مواد به عنوان یک صنعت بزرگ در سطح دنیا در نظر گرفته می‌شود. به گزارش بورک[5] در سال 2019 این صنعت دارای گردش مالی 6/11 بیلیون دلاری است که تا سال 2025 به 4/24 بیلیون دلار خواهد رسید. مطالعات انجام شده در این زمینه مواد نیروزا را در دو دسته مکمل‌های غذایی و دارو‌های دوپینگی مورد بررسی قرار داده‌اند. به عقیده متخصصان این حوزه، مصرف مکمل‌های غذایی مقدمه‌ای برای مصرف دارو‌های دوپینگی است.  از این رو، محققان و متخصصان حتی در مورد مصرف مکمل‌های غذایی در ورزشکاران نیز حساس هستند (بارکوکیس[6] و همکاران، 2020). تبلیغات گوناگون رسانه‌ها مبنی براینکه بدن ایده آل برای مردان، بدن‌های عضلانی می‌باشد، باعث می‌شود تا نارضایتی از تیپ بدنی در بین آن‌ها افزایش پیدا کند و این موضوع باعث افزایش مصرف مواد نیروزا در بین آن‌ها می‌شود (هارگرویس و تیگمان[7]، 2009). این نارضایتی از تیپ بدنی و تمایل به تغییر آن یکی از عوامل مهم درمصرف دارو‌های دوپینگی است (یاگر و اودیا[8]، 2014) که اغلب هدف از مصرف آن‌ها افزایش توده عضلانی و بهبود شکل ظاهری بدن می‌باشد (مودارک[9] و همکاران، 2018). البته تحقیقات متعدد عوارض جانبی مصرف این مواد را به اثبات رسانده است (استیوپ[10] و همکاران، 2014؛ ساگویی[11] و همکاران، 2016).

استفاده از دارو‌ها و مکمل‌های غذایی در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته و البته این تحقیقات نشان می‌دهند روند استفاده از این مواد دچار تعدیل‌هایی در طول سال های اخیر شده است (کندی[12] و همکاران، 2013؛ بارکوکیس و همکاران، 2020). افزایش استفاده از مکمل‌های غذایی هماهنگ با اطلاعات و مستنداتی است که نشان دهنده افزایش هشت برابری فروش آن‌ها از سال 1994 تا سال 2012 می‌باشد (سالدان‌ها و همکاران، 2007؛ اینفوگرافیک[13]، 2013).

امروزه مصرف انواع مختلف مواد نیروزا به ویژه مکمل‌های نیروزا درسراسر دنیا به صورت چشمگیری درحال افزایش است. این مواد شامل ویتامین‌های روزانه، مکمل‌های گیاهی و مکمل‌های افزایش دهنده عملکرد گوناگون می باشد. تعداد زیادی ازمکمل‌هایی که در بازار به صورت رایج درحال خرید و فروش می‌باشند، هنوز هم از مصرف آن‌ها اطمینان حاصل نشده و توسط تحقیقات معتبرعلمی، سالم و بی‌ضرر بودن آن اثبات نگردیده و جهت مصرف آن‌ها توسط ورزشکاران دررشته‌های مختلف ورزشی نگرانی‌هایی وجود دارد- حتی برخی نتایج مطالعات نشان داده است این مواد در بردارنده مواد مضر یا ممنوعه دوپینگی می‌باشند (تی ساروهاس[14] و همکاران، 2018؛ هریمان[15] و همکاران، 2017؛ ماتیوس[16] و همکاران، 2018؛ واتسون[17] و همکاران، 2017؛ کیوکیا فوجیا[18] و همکاران، 2017 و مارتینز سانز[19] و همکاران، 2018)

نتایج تحقیقات متعدد محقق در زمینه‌ شیوع مصرف مواد نیروزا در کشور ایران از سال 1383 تا کنون نشان دهنده‌ شیوع بالای مصرف این مواد و آگاهی بسیار کم مصرف‌کنندگان مواد نیروزا درباره‌ عوارض جانبی مصرف این مواد می‌باشد. بر اساس این نتایج شیوع مصرف مواد نیروزا در بین ورزشکاران رشته بدنسازی و پرورش اندام کشور 9/41 درصد (کاشی و همکاران، 1384)، در زنان ورزشکار نخبه استان تهران 5/77 درصد از نمونه‌های این تحقیق اعتراف به مصرف حداقل یک ماده نیروزا نمودند که 4/15 درصد (26 نفر) از آن‌ها دارو‌های دوپینگ مصرف و 1/75 درصد هم از مکمل‌ها استفاده کرده بودند (سرلک و همکاران، 1386) و میزان شیوع در بین دانش‌آموزان دبیرستانی استان لرستان 9 درصد می‌باشد (سرلک و کاشی، 1388). در آخرین تلاش، محققان به بررسی میزان شیوع سوء مصرف مواد در بین دانش‌آموزان دبیرستانی ایرانی و شناسایی عوامل همبسته با آن در یک طرح تحقیقی ملی به سفارش صندوق حمایت از پژوهشگران پرداختند. 2400 دانش‌آموز در این تحقیق شرکت داشتند و نتایج این تحقیق نشان داد 7/5 درصد از پسران عضو نمونه و 8/0 درصد از دختران دانش‌آموز ایرانی از مواد نیروزا استفاده می‌کنند (شیخ و همکاران، 1394). کاشی و همکاران در سال 1396 در یک مطالعه تحقیقی به سفارش پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی اقدام به مرور سیستماتیک و فراتحلیل پژوهش‌های انجام شده در زمینه شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی نمودند. در این مطالعه مروری و فراتحلیل تعداد 15 تحقیق واجد شرایط برای ورود به این مطالعه انتخاب شدند و تعداد 8078 ورزشکار در این پانزده تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل انجام شده در این زمینه نشان دادکه برآورد نقطه‌ای مصرف مواد نیروزا بر اساس مدل تصادفی در مردان ورزشکار ایرانی 9/63 درصد و در دامنه‌ای بین 6/50 تا 3/75 درصد بر اساس مدل تصادفی در نوسان است. همچنین شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان ورزشکار جامعه ایرانی در یک برآورد نقطه‌ای بر اساس مدل ثابت برابر با 3/28 درصد و در برآورد دامنه‌ای در دامنه‌ای 3/25 تا 4/31 درصد بود. بیشترین میزان شیوع مصرف این مواد در ابتدا در بین ورزشکاران رشته بدنسازی، بعد وزنه‌برداری، سپس کشتی، شنا و دو و می‌دانی بود. این مطالعه تحقیقی نشان داد که شیوع مصرف این مواد در کشور چقدر زیاد می‌باشد.

اما انجام تحقیقات جزیره‌ای و با روش‌شناسی مختلف و با استفاده از ابزار‌های مختلف نشان دهنده دقیق شیوع مصرف این مواد در کل ورزشکاران کشور نبود و برای مشخص ساختن آمار و اطلاعات دقیق علمی نیاز به اجرای یک طرح تحقیقی گسترده بود. لذا محققان در این تحقیق و در قالب یک پیمایش ملی با حمایت وزارت ورزش و جوانان و به سفارش مرکز مطالعات و پژوهش‌های راهبردی وزارت ورزش و جوانان اقدام به اجرای پیمایش ملی مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی نمودند تا بتوانند اطلاعات دقیقی از مصرف این مواد در ورزشکاران ایرانی کسب و در اختیار مسئولان ورزش کشور قرار دهند. لذا این تحقیق برای پاسخگویی به این سوال انجام شد:

 میزان شیوع مصرف مواد نیروزا در میان ورزشکاران ایرانی چقدر است و کدام مواد نیروزا در چه رشته های ورزشی و در میان چه جنسی دارای چه میزان شیوع می باشند؟

روش شناسی پژوهش

 در این تحقیق توصیفی- پیمایشی، اطلاعات مورد نیاز به صورت مجازی و همزمان  با تحلیل برخط جمع‌آوری شد. در این روش پرسشنامه تحقیق به شکل الکترونیکی در قالب گوگل فرم تدوین و در بین ورزشکاران رشته‌های مختلف در استان های مورد نظر توزیع شد. همزمان با تکمیل شدن فرم‌ها توسط ورزشکاران، محقق اقدام به تحلیل اولیه و کنترل فرایند نمونه‌گیری می‌نمود و به شکل برخط اطلاعات را در اختیار هر یک از نمایندگان استان‌ها قرار داد تا این افراد بتوانند به شکل منظم و هدفمند فرایند نمونه‌گیری را دنبال و جمعیت متناسبی از ورزشکاران هر استان را نمونه‌گیری نمایند. علاوه بر این، پرسشنامه تحقیق بین ورزشکاران فدراسیون‌های مختلف ورزشی توزیع شد تا علاوه بر دسترسی به ورزشکاران سطح استان‌ها، از ورزشکاران نخبه و برتر کشور نیز اطلاعات جمع‌آوری شده و نمونه متناسب با جامعه ورزشکاران کشور به دست آید. جامعه‌ آماری این پیمایش شامل کلیه‌ ورزشکاران سازمان یافته کشور بود که در سال 1399 به صورت سازمان دار مشغول فعالیت ورزشی در سطوح مختلف در یک باشگاه ورزشی بودند. خوشبختانه با همکاری خوب کارشناسان پژوهش ادارات ورزش و جوانان استان‌ها و فدراسیون‌های ورزشی محقق توانست در 17 استان کشور اقدام به نمونه‌گیری نماید و در بیش از 50 رشته ورزشی 12020 ورزشکار را مورد ارزیابی قرار دهد. ملاک‌های یک ورزشکار برای قرار‌گیری در گروه نمونه این تحقیق این بود که فرد در یکی از رشته‌های ورزشی تحت پوشش وزارت ورزش و جوانان (و یا فدراسیون‌های ورزشی کشور) مشغول به فعالیت ورزشی بوده و مسئولان هیئت های ورزشی استان‌های مختلف کشور وی را به عنوان ورزشکار تحت پوشش شناخته و حداقل این فرد 6 ماه دارای سابقه فعالیت ورزشی سازمان دار (تحت مدیریت یک باشگاه ورزشی) باشد. با این شرایط بیش از 100 ورزشکار وجود داشتند که اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند، اما به دلیل سوابق فعالیت ورزشی کمتر از 6 ماه از گروه نمونه تحقیق حذف شدند.

با توجه به این نکته که حداقل حجم گروه نمونه در تحقیقات پیمایشی ‌باید 100 نفر باشد، لذا سعی شد تا در همه استان‌های مورد بررسی حداقل این تعداد نمونه جمع‌آوری شود. همچنین با احتساب فاصله اطمینان 95% و حاشیه خطای 5± % در صورتی که ورزشکاران سازمان یافته‌ هر استان را حتی اگر 100000 نفر فرض کنیم حداقل حجم گروه نمونه را در ورزشکاران هر استان برابر با 384 نفر می‌توان در نظر گرفت تا بتوان شیوع مناسبی را به تفکیک استان‌ها محاسبه و گزارش نمود. لذا با احتساب این دو عدد (حداقل 100 نفر و حد کفایت حداقل 384 نفر) در هر استان حداقل 100 ورزشکار نمونه‌گیری شد و در استان‌هایی که بیش از 348 ورزشکار نمونه‌گیری شدند، با اطمینان کافی در زمینه میزان شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران آن استان بحث شد. در هر رشته ورزشی نیز اگر حداقل 30 ورزشکار نمونه‌گیری می‌شد، محقق آن را به عنوان یک رشته ورزشی مستقل درنظر گرفته و شیوع مصرف مواد نیروزا را در آن‌ها محاسبه نموده و در مقایسه‌ها، آن رشته ورزشی را به عنوان یک گروه مستقل در نظر گرفت. با این حساب 53 رشته ورزشی به صورت مستقل مورد نظر قرار گرفتند و در رشته‌های ورزشی که تعداد ناکافی ورزشکار داشتند (کمتر از 30 ورزشکار)، آن‌ها را در قالب سایر رشته‌های ورزشی قلمداد و مورد بررسی قرار گرفتند.

ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه‌ خود گزارش دهی، بدون نام و محقق ساخته‌ای بود که جهت اندازه‌گیری میزان شیوع مصرف مواد نیروزا و عوامل خطرزای مصرف این مواد طراحی شده بود. این پرسشنامه در پایان نامه‌ کارشناسی ارشد با عنوان «شیوع مصرف مواد نیروزا و آگاهی ورزشکاران بدنساز ایرانی از عوارض جانبی آن‌ها» در دانشگاه اصفهان تهیه و استاندارد شده بود. آلفای کرونباخ این ابزار 74/0 و روایی آن نیز به تایید متخصصان رسید. لازم به توضیح است محققان با مطالعه منابع موجود دریافتند در بیشتر پیمایش‌های بزرگ دنیا پرسشنامه‌ای با تعداد سوالات بسیار کم استفاده شده و از سوالات آن پیمایش‌ها نیز الگو‌برداری گردیده است. به عنوان مثال، مورنت سانچز[20] و همکاران (2019) در سوالات پرسشنامه خویش تنها با چهار سوال نمره دانش فرد در زمینه دوپینگ را سنجیدند. این محققان برای سنجش شیوع دوپینگ نیز 6 سوال از شرکت‌کنندگان پرسیدند. شکل نهایی پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق با بهره‌گیری از سوالات پرسشنامه کاشی و همکاران (1384)، سوالات پرسشنامه مورنت سانچز و همکاران (2019) و بخشی از سوالات پرسشنامه موران و همکاران (2008) تدوین و پس از یک مطالعه مقدماتی و اصلاح سوالات پس از تحلیل نتایج، تدوین و مورد استفاده قرار گرفت. پایایی درونی سوالات مجددا با آلفای کرونباخ سنجیده شد و با توجه به اینکه بالاتر از 8/0 بود مورد پذیرش قرار گرفت. تحلیل نتایج تحقیق با نرم افزار SPSS ویرایش 16 انجام شد.

یافته های پژوهش

تعداد 12020 پرسشنامه از 17 استان در بین زنان و مردان ورزشکار این استان‌ها جمع‌آوری شد که نتایج حاصله به شرح جدول 1 می‌باشد:

جدول 1: تعداد ورزشکاران استان‌های مختلف کشور و می‌انگین سن و سابقه فعالیت ورزشی این ورزشکاران به سال

 

 

نام استان

تعداد ورزشکار

میانگین سن

سابقه فعالیت ورزشی

زن

مرد

کل

زن

مرد

کل

زن

مرد

کل

1

آذربایجان شرقی

384

640

1024

999/26

957/29

848/28

483/6

129/12

012/10

2

آذربایجان غربی

186

266

452

627/25

725/31

216/29

866/5

530/12

788/9

3

البرز

214

291

505

761/30

976/31

463/31

205/9

861/12

311/11

4

ایلام

568

789

1357

663/29

471/30

133/30

528/5

165/9

643/7

5

بوشهر

37

68

105

513/27

363/33

304/31

810/4

844/10

718/8

6

تهران

394

412

806

906/30

296/31

105/31

191/8

323/11

792/9

7

چهارمحال و بختیاری

196

257

453

867/24

389/30

000/28

081/7

040/10

760/8

8

خراسان رضوی

38

76

114

605/31

565/34

578/33

394/7

100/14

865/11

9

خوزستان

243

160

403

794/26

931/30

436/28

792/6

691/11

844/8

10

زنجان

163

236

399

809/27

546/31

021/30

134/7

370/12

231/10

11

سیستان و بلوچستان

84

189

273

547/25

203/32

155/30

089/7

806/12

047/11

12

فارس

2667

1859

4526

292/24

582/27

644/25

763/5

849/9

441/7

13

کرمانشاه

176

424

600

514/26

908/30

618/29

755/6

634/10

496/9

14

گلستان

94

95

189

712/33

105/37

418/35

047/9

986/14

034/12

15

گیلان

95

149

244

589/32

775/32

703/32

156/7

378/13

956/10

16

مازندران

105

119

224

914/30

033/36

633/33

033/10

858/14

596/12

17

همدان

132

214

346

598/28

925/33

893/31

199/6

912/3

969/10

 

کل

5776

6244

12020

621/26

329/30

548/28

429/6

108/11

859/8

سن ورزشکاران شرکت‌کننده در این پیمایش

 همان طور که جدول 1 نشان می‌دهد اعضای گروه نمونه این تحقیق در کل دارای میا‌نگین سن 268/11 ± 548/28 سال بودند. البته سن مردان ورزشکار 397/11 ± 329/30 سال و زنان ورزشکار برابر با 802/10 ± 621/26 سال بود. کم سن‌ترین ورزشکاران شرکت‌کننده در این پیمایش، ورزشکارانی با سن 7 سال (13 ورزشکار) بودند و مسن‌ترین ورزشکار نیز مرد ورزشکاری از شهر بوشهر دارای 88 سال سن بود که ورزش همگانی انجام می‌داد.

 

شکل 1: میزان سابقه فعالیت ورزشی در اعضای گروه نمونه تحقیق به سال

سابقه فعالیت ورزشی اعضای گروه نمونه تحقیق

 بر اساس اطلاعات ارائه شده در جدول 1 اعضای شرکت‌کننده در این تحقیق به صورت میانگین دارای 417/8 ± 859/8 سال سابقه فعالیت ورزشی بودند. البته سابقه فعالیت ورزشی در مردان ورزشکار 383/9 ± 108/11 سال و در زنان ورزشکار 397/6 ± 429/6 سال بود.

شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی

 بر اساس نتایج نمودار 1 مشخص است که 1859 ورزشکار از 12020 ورزشکار شرکت‌کننده در این پیمایش (465/15 درصد از کل شرکت‌کنندگان در این پیمایش) تا کنون اقدام به مصرف مواد نیروزا نموده‌اند. این میزان در مردان ورزشکار برابر 180/22 درصد از ورزشکاران مرد (1365 ورزشکار مرد مصرف‌کننده از 6154 ورزشکار مرد) و در زنان ورزشکار برابر با 686/8 درصد از زنان ورزشکار (494 ورزشکار مصرف‌کننده از 5687 زن ورزشکار) بود.

 

شکل 2: مصرف مواد نیروزا در زنان و مردان ورزشکار ایرانی

بر اساس اطلاعات ارائه شده در شکل 2 مشخص است که مردان ورزشکار ایرانی نزدیک به دو برابر زنان ورزشکار اقدام به مصرف مواد نیروزا می‌نمایند و با وجود عوارض و مشکلات ناشی از مصرف این مواد در بین افراد مصرف‌کننده بازهم شاهد مصرف 465/15 درصد ورزشکاران کشور هستیم. نتایج آزمون خی دو نشان داد تفاوت معناداری بین زنان و مردان در مصرف مواد نیروزا وجود دارد و مردان ورزشکار ایرانی به شکل معناداری بیشتر از زنان ورزشکار اقدام به مصرف مواد نیروزا می‌نمایند (Chi-Square=5572؛ df=1؛ p=0.000).

شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران با سطوح قهرمانی مختلف

 

بر اساس این فرضیه که ممکن است داشتن سابقه قهرمانی ورزشی عاملی موثر در مصرف مواد نیروزا باشد، مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران با سطوح قهرمانی مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی نتایج این پیمایش نشان داد مصرف مواد نیروزا در بین افرادی که دارای سابقه قهرمانی نمی‌باشند 298/14 درصد (620 ورزشکار مصرف‌کننده از 4336 ورزشکار بدون سابقه قهرمانی) بوده و در بین افرادی که دارای سابقه قهرمانی ورزشی هستند 124/16 درصد می‌باشد (1239 ورزشکار مصرف‌کننده از 7684 ورزشکار دارای سابقه قهرمانی). شکل 3 شیوع مصرف این مواد را در بین ورزشکاران با سطوح قهرمانی مختلف را نشان می‌دهد:

شکل 3: شیوع مصرف مواد نیروزا در بین ورزشکاران با سطوح قهرمانی مختلف

نتایج آزمون خی دو نشان داد تفاوت معناداری بین ورزشکاران با سطوح قهرمانی مختلف در مصرف مواد نیروزا وجود دارد و ورزشکارانی که دارای سابقه قهرمانی هستند به شکل معناداری بیشتر از ورزشکارانی که دارای سابقه قهرمانی نیستند اقدام به مصرف مواد نیروزا می‌نمایند (Chi-Square=5572؛ df=1؛ p=0.000). لذا می‌توان قهرمان بودن را یکی از عوامل خطرزای مصرف مواد نیروزا قلمداد نمود.

 

شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان و مردان ورزشکار استان‌های مختلف کشور

 

جدول2: شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان و مردان ورزشکار استان‌های مختلف کشور

 

 

نام استان

زنان ورزشکار

مردان ورزشکار

کل ورزشکاران

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

1

آذربایجان شرقی

677/10

41

968/22

147

359/18

188

2

آذربایجان غربی

215/10

19

195/28

75

796/20

94

3

البرز

420/15

33

896/29

87

762/23

120

4

ایلام

866/6

39

787/11

93

727/9

132

5

بوشهر

818/10

4

705/14

10

333/13

14

6

تهران

436/12

49

601/21

89

121/17

138

7

چهارمحال و بختیاری

653/7

15

564/15

40

141/12

55

8

خراسان رضوی

894/7

3

947/28

22

929/21

25

9

خوزستان

818/7

19

30

48

625/16

67

10

زنجان

269/12

20

457/22

53

295/18

73

11

سیستان و بلوچستان

761/4

4

222/22

42

849/16

46

12

فارس

124/7

190

883/23

444

007/14

634

13

کرمانشاه

681/5

10

150/14

69

166/13

79

14

گلستان

893/14

14

052/21

20

984/17

34

15

گیلان

421/8

8

187/28

42

491/20

50

16

مازندران

476/10

11

487/18

22

732/14

33

17

همدان

363/11

15

971/28

62

254/22

77

 

کل

552/8

494

860/21

1365

465/15

1859

                 

جدول 2 شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان و مردان ورزشکار استان‌های مختلف کشور را نشان می‌دهد. بر اساس اطلاعات ارائه شده در این جدول مشخص است که بیشترین شیوع مصرف مواد نیروزا به ترتیب در استان‌های البرز (762/23 درصد)، همدان (254/22 درصد)، خراسان رضوی (929/21 درصد)، آذربایجان غربی (796/20 درصد)، گیلان (491/20 درصد) می‌باشد و کمترین میزان شیوع نیز به ترتیب در استان‌های ایلام (727/9 درصد)، چهار محال و بختیاری (141/12 درصد)، کرمانشاه (166/13 درصد)، بوشهر (333/13 درصد) و فارس (007/14 درصد) می‌باشد. سایر استان‌ها نیز میزان شیوعی بین 14 تا 20 درصد را گزارش نمودند.

مصرف انواع مختلف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی

بر اساس مطالعه پیشینه تحقیق و مطالعه مقدماتی صورت گرفته در ابتدای این تحقیق مشخص شد که شیوع 12 دسته مواد نیروزا در بین ورزشکاران ایرانی بیشتر است. نام این مواد در پرسشنامه تحقیق آمد و شیوع هریک از آن‌ها به شرح جدول3 می‌باشد:

جدول 3: مصرف انواع مختلف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی به تفکیک جنس

 

 

نام دسته‌های کلی مواد نیروزا

زنان ورزشکار

مردان ورزشکار

کل

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

1

استروئید‌های آنابولیک

312/0

18

541/5

346

028/3

364

2

دارو‌های کاهش وزن

081/2

120

933/4

308

560/3

428

3

دارو‌های محرک

571/0

33

946/2

184

805/1

217

4

هورمون رشد انسانی

277/0

16

283/3

205

836/1

221

5

انسولین

103/0

6

153/1

72

649/0

78

6

دارو‌های تغییر اشتها

090/1

63

690/2

168

921/1

231

7

مکمل‌های پروتئینی

774/3

218

541/14

908

367/9

1126

8

مکمل‌های اسید آمینه‌ای

990/1

115

545/9

596

915/5

711

9

کراتین

939/1

112

821/13

863

111/8

975

10

مکمل‌های کربوهیدراتی

108/1

64

071/8

504

725/4

568

11

مکمل‌های ویتامینی

986/4

288

365/14

897

858/9

1185

12

مکمل‌های مواد معدنی

423/2

140

263/8

516

457/5

656

بر اساس اطلاعات جدول 3 از بین دارو‌های نیروزا بیشترین شیوع در بین ورزشکاران ایرانی به ترتیب شامل دارو‌های کاهش وزن (560/3 درصد)، استروئید‌های آنابولیک (028/3 درصد) و دارو‌های تغییر اشتها (921/1 درصد) بود. البته در بین مردان ورزشکار بیشترین شیوع دارو‌ها متعلق به استروئید‌های آنابولیک (541/5 درصد)، دارو‌های کاهش وزن (933/4 درصد) و هورمون رشد انسانی (283/3 درصد) است و در بین زنان ورزشکار بیشترین شیوع مربوط به دارو‌های کاهش وزن (081/2 درصد)، دارو‌های تغییر اشتها (090/1 درصد) و دارو‌های محرک (571/0 درصد) بود. در بین مکمل‌های نیروزا نیز بیشترین شیوع مکمل‌ها در بین ورزشکاران ایرانی متعلق به مکمل‌های ویتامینی (858/9 درصد)، مکمل‌های پروتئینی (367/9 درصد) و کراتین بود. البته در بین مردان ورزشکار، شایع‌ترین مکمل‌ها شامل مکل‌های پروتئینی (541/14 درصد)، مکمل‌های ویتامینی (365/14 درصد) و کراتین (821/13 درصد) و در بین زنان ورزشکار بیشترین شیوع مربوط به مکمل‌های ویتامینی (986/4 درصد)، پروتئینی (774/3 درصد) و مواد معدنی (423/2 درصد) بود.

بحث و نتیجه‌گیری

بر اساس تحلیل نتایج این پیمایش مشخص شد که 1859 ورزشکار از 12020 ورزشکار شرکت‌کننده در این پیمایش (465/15 درصد از کل شرکت‌کنندگان در این پیمایش) تا کنون اقدام به مصرف مواد نیروزا نموده‌اند. مرور مطالعات انجام شده در کشور نشان داد، مطالعات مختلفی مصرف مواد نیروزا را در ورزشکاران و غیر ورزشکاران ایرانی نشان داده‌اند. شیوع مصرف مواد نیروزا در این تحقیقات بسیار متنوع است و با توجه به جامعه آماری و حجم گروه نمونه تحقیقات مختلف تنوع بسیار زیادی در نتایج تحقیقی وجود دارد. مصرف مواد نیروزا در مردان در بسیاری از تحقیقات در دو دسته دارو‌ها و مکمل‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. کاشی و همکاران در سال 1396 در یک مرور نظام‌مند و فراتحلیل بر روی مطالعات انجام شده در موضوع سوء مصرف مواد نیروزا گزارش نمودند که شیوع مصرف دارو‌های نیروزا در بین دانش‌آموزان پسر در دامنه‌ای بین 1/0 تا 9/5 درصد است، در بین دانشجویان پسر در دامنه‌ای بین 8/1 تا 7/13 درصد در تحقیقات مختلف گزارش شده و مصرف دارو‌های نیروزا در بین ورزشکاران رشته‌های مختلف در دامنه‌ای بین 6/5 تا 97 درصد در تحقیقات مختلف گزارش شده است، اما نتایج فراتحلیل انجام شده در بخش دارو‌های نیروزا در مردان نشان می‌دهد بر اساس مدل تصادفی برآورد نقطه‌ای مصرف دارو‌های نیروزا در جوانان و نوجوانان ایرانی برابر با 8/14 درصد و برآورد دامنه‌ای بین 1/9 تا 2/23 درصد می‌باشد. مصرف مکمل‌های نیروزا در مردان ایرانی در دسته دانش‌آموزان در دامنه‌ای بین 4/1 تا 2/15 درصد، در بین دانشجویان در دامنه‌ای بین 4/1 تا 3/25 درصد و در بین جامعه ورزشکاران در دامنه‌ای بین 8/20 تا 3/86 درصد متغیر گزارش شده است. نتیجه فراتحلیل انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که شیوع مصرف مکمل‌ها در مردان به شکل برآورد نقطه‌ای 5/25 درصد و برآورد دامنه‌ای بر اساس مدل تصادفی بین 6/15 تا 8/38 درصد می‌باشد (کاشی و همکاران، 1396). استفاده از مکمل‌های غذایی بین مردان رایج تر است، زیرا مردان بیشتر از زنان نیازمند افزایش قدرت و یا توده عضلانی هستند (کرونباخ[21] و همکاران، 1999؛ فرویلند و همکاران، 2004؛ لون و همکاران، 2012) و نتایج تحقیقات مختلف نشان داده‌اند که پروتئین و مکمل کراتین هر دو برای افزایش قدرت و توده بدون چربی بدن بسیار اثربخش هستند (واندنبرگ[22] و همکاران، 1997؛ کرمک و همکاران، 2012). بر همین اساس مشخص است میزان شیوع گزارش شده در این پیمایش با نتایج مطالعات قبلی انجام شده به ویژه فراتحلیلی که توسط پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی انجام شده است، همخوانی بسیار بالایی دارد.

توجه به نتایج برخی مطالعات انجام شده در داخل کشور و مقایسه این نتایج با تحقیقات خارج از کشور هم در این بخش می‌تواند به ایجاد دانش در خصوص وضعیت مصرف این مواد در کشور کمک نماید. به عنوان مثال، هزاوه‌ای و عبدالملکی شیوع استروئید‌های آنابولیک را در بین ورزشکاران رشته‌ی بدنسازی استان همدان در سال 1383 به میزان 2/19  درصد گزارش نمودند. شیوع مصرف این مواد در تحقیق کاشی و همکارنش در سال 1384 در بین ورزشکاران بدنساز کشور 39 درصد گزارش شد. در تحقیقی دیگر کاشی و کارگرفرد (1384) نشان دادند که 3/8 درصد از دانشجویان دانشگاه اصفهان نیز از این مواد استفاده می‌کنند. در تحقیق سرلک و همکارنش در سال 1386 بر روی زنان ورزشکار نخبه در استان تهران مشخص شد که 5/77 درصد از نمونه‌های این تحقیق اعتراف به مصرف حداقل یک ماده نیروزا نمودند که 4/15درصد (26 نفر) از آن‌ها دارو‌های دوپینگ مصرف کرده بودند و 1/75 درصد هم از مکمل‌ها استفاده کرده بودند. بیشترین شیوع را در بین این مواد ویتامین‌ها و مکمل‌های ویتامینی داشتند که توسط 3/66 درصد از زنان ورزشکار نخبه‌ ایرانی مصرف می‌شدند. در تحقیق کاشی و همکاران در سال 1384 که بر روی ورزشکاران رشته‌ی بدنسازی ایرانی انجام گرفت 3/63 درصد از این ورزشکاران اعتراف به مصرف مواد نیروزا کردند که 9/42 درصد(111 نفر) از آن‌ها از دارو‌های دوپینگ و 5/50 درصد هم از مکمل‌ها استفاده کرده بودند.

بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، شیوع مصرف مواد نیروزا در بین ورزشکاران ایرانی نسبت به نتایج ارائه شده در تحقیقات انجام شده در خارج از کشور تقریبا برابر با دیگر کشور‌ها و در برخی مواد حتی بیشتر هم هست. البته برخی از محققان نیز (سرلک و همکارانش در سال 1386 و کاشی و همکارانش، 1384) شیوع مواد نیروزا در ایران را بسیار بیشتر از سایر کشور‌های خارجی گزارش نمودند. در مقایسه‌ نتایج این پیمایش با تحقیقات خارجی مشخص است که مصرف دارو‌ها در جامعه ما بیشتر از نتایج ارائه شده در تحقیقات خارجی است، ولی مکمل‌ها کمتر از سایر کشور‌ها مصرف می‌شود. ازجمله مهمترین دلایلی که باعث کاهش مصرف این مواد در کشور ما می‌باشد، گرانی قیمت انواع مختلف مکمل‌ها و وارداتی بودن آن‌ها می‌باشد. بر خلاف تصورات محقق و بیشتر صاحب‌نظران در این زمینه مبنی بر کم بودن شیوع مصرف این مواد در بین زنان ورزشکار، نتیجه‌ این پیمایش حاکی از شیوع بالای مصرف مکمل‌ها و شیوع نسبتاً بالای مصرف دارو‌ها در بین این قشر از جامعه می‌باشد. این نتایج نشان می‌دهد که دوپینگ و مصرف مواد نیروزا یک واقعیت انکار ناپذیر بوده و بی‌توجهی چندین ساله‌ مسئولان مربوطه در این زمینه باعث سرایت مصرف مواد نیروزا از مردان ورزشکار به زنان ورزشکار و از قهرمانان ورزشی به ورزشکاران عام شده است.

 این موضوع یک زنگ خطر بزرگ برای جوانان و نوجوانان ورزشکار کشور است، چرا که خانواده‌ها تلاش می‌کنند با هدایت جوانان و نوجوانان خویش به عرصه ورزش سعی در توسعه سلامت ایشان داشته باشند. حال آنکه نتایج این پیمایش نشان داد جو حاکم بر مصرف این مواد در بین ورزشکاران ایرانی بسیار زیاد بوده و اغلب آن‌ها دارای دوستان مصرف‌کننده‌اند، امکان تهیه این مواد را دارند و عمدتا پیشنهاداتی در زمینه مصرف مواد نیروزا به آن‌ها شده است. این چند عامل در کنار یکدیگر می‌تواند باعث شود تا این عزیزان به راحتی در معرض مصرف مواد نیروزا باشند و با توجه به خطرات تهدید‌کننده سلامت ایشان که متعاقب مصرف این مواد ایجاد می‌شود باید هر روز بیشتر از پیش نگران عدم کنترل توسعه این مواد در کشور بود.

یکی از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد عدم آگاهی صحیح از عوارض جانبی مصرف مواد نیروزا است. البته در بسیاری از این تحقیقات در داخل کشور خود شرکت‌کنندگان هم اعتراف نمودند که در مورد مواد نیروزا اطلاعات علمی ندارند- در خود گزارش دهی میزان آگاهی خود را اغلب متوسط و یا کمتر از متوسط بیان نموده بودند. البته این مشکل تنها مختص جوانان و نوجوانان ایرانی نیست و تحقیقات متعددی درسراسرجهان به بررسی میزان آگاهی مصرف‌کنندگان دارو‌های نیروزا درمورد عوارض جانبی این دارو‌ها پرداخته‌اند و نشان داده‌اند که ورزشکاران درمورد مصرف این دارو‌ها به اندازه کافی آگاهی ندارند و درانتخاب آن‌ها کمتردقت می‌نمایند و بدون توجه به تأثیرات بدجسمانی و رفتاری حاصل از مصرف این دارو‌ها نسبت به مصرف آن‌ها اقدام می‌نمایند (چان[23] و همکاران، 2015؛ سرلک و همکاران، 1386؛ کاشی و همکاران، 1384).

بسیاری از ورزشکاران بر این باورند که مصرف مکمل‌ها هیچ گونه عوارضی را در بر نخواهد داشت. گرچه مصرف ویتامین‌ها، مواد معدنی، پروتئین‌ها و ... به شکل خالص و در کوتاه مدت عوارض جدی را در بر ندارد، اما باید به این نکته توجه نمود که سلامت این مکمل‌ها از سوی هیچ سازمان معتبری تایید نشده است و صنایع مکمل‌های غذایی در کشور‌های خارجی آزاد بوده و تولید‌کنندگان با نام هر مکملی می‌توانند انواع دارو‌های مضر و ممنوعه را در قالب مارک‌های بدون ضرر به مصرف‌کنندگان بفروشند. این مسئله نه تنها باعث می‌شود تا مصرف‌کنندگان در معرض ابتلا به عوارض جانبی خطرناک استفاده از این مواد قرار گیرند، بلکه امکان مثبت شدن آزمایش دوپینگ ورزشکاران در مسابقات بین المللی نیز وجود دارد.

همچنین با توجه به اثبات قطعی و بی‌قید و شرط عوارض بسیار خطرناک دارو‌ها به ویژه دسته‌ استروئید‌های آنابولیک، پیش ساز‌های هورمونی(آندروستندیون و دهیدرواپی آندروستندیون[24])، هورمون رشد و دارو‌های محرک بسیار معقولانه به نظر می‌رسد که برنامه‌های پیشگیری از مصرف مواد نیروزا تأکید خود را بر روی کاهش مصرف این مواد (دارو‌ها) قرار دهد. البته، گرچه مصرف برخی از مکمل‌ها همچون کراتین و مکمل‌های پروتئینی و اسید آمینه‌ای در تحقیقات مختلف بدون ضرر نشان داده شده است و بسیاری از سیاست‌های جهانی در مورد مصرف مواد نیروزا تأکید بر روی کاهش مصرف دارو‌ها و جایگزینی مکمل‌های بی‌ضرر می‌باشد، اما باید توجه نمود که بسیاری محققان نشان داده‌اند که در این مکمل‌ها نیز به دلیل عدم کنترل کیفیت صحیح آن‌ها از سوی مسئولان مربوطه و آزاد بودن صنعت ساخت و تولید مکمل‌ها در آمریکا، جهت افزایش میزان کارایی از مواد دارویی و بیشتر استروئید‌ها استفاده می‌شود. وجود استروئید‌ها در این مکمل‌ها علاوه بر ایجاد عوارض جانبی گاهی اوقات باعث مثبت شدن آزمون دو پینگ ورزشکاران مان در مسابقات بین المللی می‌شود. اوترام[25] و همکاران در سال 2015 به بررسی دوپینگ از طریق استفاده از مکمل در یک مطالعه بر روی داده‌های تجربی اقدام نمودند. این محققان گزارش می‌نمایند که استفاده از مکمل‌ها بار‌ها منجر به نقض قوانین دوپینگ شده است. این محققان خاطر نشان می‌نمایند که اطلاعات موجود نشان می‌دهد که بین 40-70 درصد از ورزشکاران از مکمل‌های ورزشی استفاده می‌نمایند و این که بین 10-15 درصد از مکمل‌ها ممکن است حاوی مواد ممنوع باشند. چنین داده‌هایی نشان می‌دهد که خطر قابل توجهی در دوپینگ تصادفی یا عمدی از طریق استفاده از مکمل‌ها وجود دارد.

با توجه به اینکه نمی‌توان جوانان ونوجوانان را از مصرف هرگونه مواد نیروزا منع کرد، معقولانه به نظر می‌رسد که به جای مصرف مواد نیروزای زیان‌آوری همچون استروئید‌های آنابولیک، از مواد کم ضرر‌تری همچون برخی از مکمل‌ها استفاده نمود و خواسته‌های آن‌ها را با تشویق مصرف این مواد جایگزین، ارضا نمود- البته اولین گام در این زمینه، دسترسی بهتر و آسانتر به مکمل‌های سالم و بدون ضرر و با قیمت مناسب برای ورزشکاران می‌باشد که عزم کلیه‌ سازمان‌های درگیر در این موضوع را می‌طلبد.

نتایج ارائه شده در این پیمایش ملی بزرگ یک سند بسیار ارزشمند است که حاصل تلاش یک تیم منسجم و توانمند در 17 استان کشور است که توانسته‌اند با یک عزم جدی و تلاش گسترده بیش از 12000 ورزشکار را در بیش از 50 رشته ورزشی مورد بررسی قرار دهند. حالا پس از مشخص شدن شیوع بالای مصرف مواد نیروزا در بین جامعه ایرانی امید آن می‌رود که مسئولان و صاحبنظران مربوطه با دیدی وسیع‌تر و به شکل جدی‌تر به این مسئله بنگرند تا قبل از بروز پشیمانی‌ها ی بیشتر اقدام به تدوین برنامه‌های پیشگیری در این زمینه نمایند. نتایج این تحقیق حاکی از شناخت و آگاهی بالای جامعه ایرانی نسبت به دوپینگ و مصرف مواد نیروزا می‌باشد. با توجه به شناخت برخی از عوامل موثر در مصرف مواد نیروزا پیشنهادات زیر ارائه می شود:

  1. مصرف مواد نیروزا در استان های مختلف کشور با یکدیگر دارای تفاوت معناداری بود. لذا تدوین برنامه های پیشگیری در هر استان باید به صورت اختصاصی انجام شود.
  2. کاهش موجودیت داروهای مضر و غیرقانونی و عدم ارائه این مواد توسط داروخانه های کشور یکی از موارد مهم در کاهش مصرف این مواد است، زیرا دسترسی به مواد نیروزا یکی از عوامل مهم اثر گذار در مصرف این مواد می باشد و باید تحت کنترل قرار گیرد.
  3. تشکیل دوره های آموزشی آشنایی با مواد نیروزا در ورزش و ملزم نمودن مربیان ورزش و مسئولان باشگاه های ورزشی دانشجویان و دانش آموزان جهت حضور در این کلاس ها هم با توجه به کمبود آگاهی عموم مخاطبان بسیار توصیه می شود.

این تحقیق دارای محدودیت هایی نیز بود؛ چنان که محقق قادر نبود تا در تمامی رشته های ورزشی فعال در کشور به تعداد کافی نمونه گیری نماید. لذا بهتر است در تحقیقات آتی به صورت تفکیک شده در هر رشته و برای هر فدراسیون به شکل مجزا نمونه گیری و نتایج تحلیل شود. همچنین یکی از مهمترین نکات شیوع بیماری کرونا و تعطیلی باشگاه های ورزشی بود. گرچه پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی توزیع و جمع آوری شد و حتی با بسته بودن باشگاه ها بازهم مربیان به ورزشکاران دسترسی داشتند و اطلاعات مصرف این مواد حتی در گذشته، از افراد پرسیده شد، اما بازهم نتایچ تحقیق مربوط به این دوره بوده و باید با احتیاط به دیگر سال ها تعمیم داده شود.

 

  • منابع

    • سرلک، م؛ میناسیان، و؛ شجاعی، م و کاشی، ع. (1386). «شیوع مصرف مواد نیروزا در بین زنان ورزشکار  نخبه ایرانی». پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی. دانشگاه دولتی اراک.
    • سرلک، زهرا و کاشی، علی. (1388). «بررسی عوامل مؤثر در مصرف داروهای ممنوعه و مکمل های نیروزا در دانش آموزان دبیرستانی». مجله علمی پژوهشی یافته. ۱۱ (۳) ، صص۱۰۱-۱۱۴.
    • شیخ، م؛ کاشی، ع و سرلک، ز. (1394). «بررسی میزان شیوع مصرف مواد مخدر در دانش آموزان ایرانی و ویژگی های جمعیت شناختی مرتبط با الگوی مصرف این مواد». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. 14 (30)، صص 145-160.
    • کاشی، علی؛ نقیبی، سعید؛ شریعت زاده، محمد و آقابابا، علیرضا. (1396). «مرور نظام مند و فرا تحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی». فیزیولوژی ورزشی. 9 (36)، صص 17-38.
    • کاشی، ع. و کارگرفرد، م. (1384). «شیوع مصرف استروئیدهای آنابولیک- آندروژنیک و میزان آگاهی دانشجویان دانشگاه اصفهان درباره عوارض جانبی مصرف آنها». مجله بهداشت روانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد. سال 8، شماره 31 و 32، صص73 - 82 .
    • Barkoukis, V., Lazuras, L., Ourda, D., & Tsorbatzoudis, H. (2020). “Are nutritional supplements a gateway to doping use in competitive team sports? The roles of achievement goals and motivational regulations”.Journal of science and medicine in sport, 23(6), 625-632.
    • Burke, L. M. (2019). “Supplements for optimal sports performance”.Current Opinion in Physiology, 10, 156-165.
    • Cermak, N. M., Res, P. T., de Groot, L. C., Saris, W. H., & van Loon, L. J. (2012). “Protein supplementation augments the adaptive response of skeletal muscle to resistance-type exercise training: a meta-analysis”.The American journal of clinical nutrition, 96(6), 1454-1464.
    • Chan, D. K., Donovan, R. J., Lentillon‐Kaestner, V., Hardcastle, S. J., Dimmock, J. A., Keatley, D. A., & Hagger, M. S. (2015). “Young athletes' awareness and monitoring of anti‐doping in daily life: Does motivation matter?” Scandinavian journal of medicine & science in sports, 25(6), e655-e663.
    • Hargreaves, D. A., & Tiggemann, M. (2009). “Muscular ideal media images and men's body image: Social comparison processing and individual vulnerability”.Psychology of Men & Masculinity, 10(2), 109.
    • Herriman, M., Fletcher, L., Tchaconas, A., Adesman, A., & Milanaik, R. (2017). “Dietary supplements and young teens: misinformation and access provided by Retailers”.Pediatrics, 139(2).
    • Infographics: highlights from the 2013 Supplement Business Report. (2013). Nutr Bus J. http://newhope360.com/supplements/infographic-highlights-2013-supplement-business-report. Accessed 23 Aug 2014.
    • Kennedy, E. T., Luo, H., & Houser, R. F. (2013). “Dietary supplement use pattern of US adult population in the 2007–2008 National Health and Nutrition Examination Survey (NHANES)”.Ecology of food and nutrition, 52(1), 76-84.
    • Kioukia-Fougia, N., Georgiadis, N., Tsarouhas, K., Vasilaki, F., Fragiadaki, P., Meimeti, E., & Tsitsimpikou, C. (2016). “Synthetic and Natural Nutritional Supplements: Health”.Recent patents on inflammation & allergy drug discovery, 10(2), 72-85.
    • Lun, V., Erdman, K. A., Fung, T. S., & Reimer, R. A. (2012). “Dietary supplementation practices in Canadian high-performance athletes”. International journal of sport nutrition and exercise metabolism, 22(1), 31-37.
    • Martínez-Sanz, J.M., Sospedra, I., Ortiz, C.M., Baladía, E., Gil-Izquierdo, A., Ortiz- Moncada, R. )2017(. “Intended or unintended Doping? A review of the presence of doping substances in dietary supplements used in sports”. Nutrients 9 (10). http://dx. org/10.3390/nu9101093. pii: E1093.
    • Mathews, N. M. (2018). “Prohibited contaminants in dietary supplements”.Sports health, 10(1), 19-30.
    • Moran, A., Guerin, S., Kirby, K., & MacIntyre, T. (2008). “The development and validation of a doping attitudes and behaviour scale”. World Anti-Doping Agency & The Irish Sports Council.
    • Morente-Sánchez, J., Zandonai, T., & Díaz, M. Z. (2019). “Attitudes, beliefs and knowledge related to doping in different categories of football players”.Journal of science and medicine in sport, 22(9), 981-986.
    • Mudrak J, Slepicka P, Slepickova, I. (2018) . “Sport motivation and doping in adolescent athletes”. PLoS ONE 13(10): e0205222. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0205222
    • Outram, S., & Stewart, B. (2015). “Doping through supplement use: a review of the available empirical data”. International journal of sport nutrition and exercise metabolism, 25(1), 54-59.
    • Sagoe, D., McVeigh, J., Bjørnebekk, A., Essilfie, M. S., Andreassen, C. S., & Pallesen, S. (2015). “Polypharmacy among anabolic-androgenic steroid users: a descriptive metasynthesis”.Substance Abuse Treatment, Prevention, and Policy, 10(1), 1-19.
    • Saldanha, L. G. (2007). The dietary supplement marketplace: Constantly evolving.
    • Sinclair, L. M., & Hinton, P. S. (2005). “Prevalence of iron deficiency with and without anemia in recreationally active men and women”.Journal of the American Dietetic Association, 105(6), 975-978.
    • Stubbe, J. H., Chorus, A. M., Frank, L. E., de Hon, O., & van der Heijden, P. G. (2014). “Prevalence of use of performance enhancing drugs by fitness centre members”.Drug testing and analysis, 6(5), 434-438.
    • Tsarouhas, K., Kioukia–Fougia, N., Papalexis, P., Tsatsakis, A., Kouretas, D., Bacopoulou, F., & Tsitsimpikou, C. (2018). “Use of nutritional supplements contaminated with banned doping substances by recreational adolescent athletes in Athens, Greece”.Food and chemical toxicology, 115, 447-450.
    • Vandenberghe, K., Goris, M., Van Hecke, P., Van Leemputte, M., Vangerven, L., & Hespel, P. (1997). “Long-term creatine intake is beneficial to muscle performance during resistance training”.Journal of applied physiology, 83(6), 2055-2063.
    • Watson, P., Judkins, C., Houghton, E., Russell, C., & Maughan, R. (2009). “Urinary nandrolone metabolite detection after ingestion of a nandrolone precursor”.Medicine+ Science in Sports+ Exercise, 41(4), 766.
    • Yager, Z., & O’Dea, J. A. (2014). “Relationships between body image, nutritional supplement use, and attitudes towards doping in sport among adolescent boys: implications for prevention programs”.Journal of the International Society of Sports Nutrition, 11(1), 1-8.