نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد جامعه شناسی، دانشگاه تهران(نویسنده مسئول) E-mail: m.ghorbanalizade@yahoo.com

2 عضو هیئت علمی گروه برنامه ریزی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران

چکیده

مطالعه حاضر درصدد شناخت توصیفی و تبیینی میزان دینداری دانشجویان جوان و ارتباط آن با خصوصیات دموگرافیک آنهاست. بدین منظور جهت سنجش میزان دینداری افراد، از مدل شناخته شده­ گلاک و استارک استفاده شد. روش این پژوهش، کمی و از تکنیک پیمایش استفاده گردید. پس از طراحی پرسشنامه و سنجش اعتبار و روایی ابزار پژوهش، داده­ها از جامعه آماری پژوهش جمع­آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری علوم اجتماعی(SPSS)  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج توصیفی پژوهش نشان داد که دینداری دانشجویان در حد تقریباً «بالا» و در میان کل ابعاد، بعد اعتقادی دارای بالاترین میانگین بوده است. همچنین، بر اساس نتایج تحلیل عاملی پژوهش، بعد تجربی دینداری دارای بیشترین اهمیت در تعیین میزان دینداری افراد بوده است. در مرحله بعد، به منظور بررسی روابط بین میزان دینداری دانشجویان و سایر متغیرهای مستقل از آزمون­های T استیودنت و آنالیز واریانس استفاده شد که نتایج نشان داد تفاوت معنی­داری بین گروه های سنی، مرد و زن، خاستگاه سکونتی و مقطع تحصیلی از نظر میزان دینداری در بین دانشجویان وجود دارد. از منظر رشته تحصیلی نیز، به جز بُعد اعتقادی دینداری، تفاوت معنی‌داری بین رشته­های فنی-مهندسی و علوم اجتماعی از نظر میزان دینداری وجود ندارد. 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

A Study on the Piety Levels among University Students

نویسندگان [English]

  • Mojde Ghorbanalizade 1
  • Maryam Najar Nahavandi 2

1 Master degree in Sociology, University of Tehran

2 Ph.D., Assistant Professor of Planning for Social Welfare Department, Faculty of Social Sciences, University of Tehran

چکیده [English]

This research is to study the piety levels among the students of university of Tehran. Thus, after reviewing the available literature on the piety and its dimensions, the model of Gluck and Stark was used to measure the piety level of the student. A questionnaire was used as the gathering data tool- after evaluating its validity and reliability- and the data analyzed in SPSS package.
Research findings revealed that piety levels between the students were in high level. Experimental dimension of piety is the highest one.
The results of the analyses of relationship between piety  levels and independent variables such as age, gender, education degree and city of resident indicated that there are significant differences between piety level and age groups, gender, city of resident and education degree; although there were no significant differences between piety levels among students in social sciences and engineering.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Piety
  • Piety Dimensions
  • Youth and University Students

 

سنجش میزان دینداری در میان  دانشجویان جوان

 

مجتبی عبدی[1]

احمد رضایی[2]

 

تاریخ دریافت مقاله: 6/2/1393

تاریخ پذیرش مقاله: 3/3/1393

 

مقدمه

نحوه­ حضور دین در زندگی افراد، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه متکلمان، فلاسفه و        جامعه­شناسان بوده(مرجایی،24:1380) و در جامعه­ ایران نیز که همواره به عنوان جامعه­ای مذهبی شناخته شده، دین نقش مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی داشته است. از طرف دیگر، تحلیل­های نظری در این حوزه بیانگر آن است که در جوامع در حال گذار، دینداری یکی از مهمترین متغیرهایی است که دستخوش تحولات گسترده­ای می­شود(دورکیم،1381و1383؛ برگر،1967) و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. علاوه بر این، مطالعات انجام­شده نیز نشان­دهنده­ تأثیرات دینداری بر ابعاد مختلف زندگی انسان­هاست؛    به­عنوان مثال، همیلتون(1381)، کوزر(1380)، سراج­زاده(به نقل از سراج­زاده،1387) و ابراهیمی(1390) نشان داده­اند که باورها و ارزش­های دینی باعث کاهش آنومی و بزهکاری و افزایش نظم می­شوند.   لهسائی­زاده و دیگران در مطالعه­ای به بررسی رابطه جهت­گیری مذهبی و سلامت روانی پرداختند و نشان دادند که سلامت روان مستقیماَ تحت تأثیر متغیرهای جهت­گیری مذهبی، تحصیلات، سن، جنسیت و جهت­گیری مذهبی و درون­دینی قرار دارد و این متغییرها 72 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح داده است.(لهسایی­زاده و همگاران،1385) همچنین، عظیمی هاشمی(1383) نشان داده که توجه به معیارهای دینی در روابط اجتماعی باعث افزایش رضایت از زندگی در بین دانش­آموزان می­شود.

برگر(1381) این تغییرات جوامع در حال گذار را نخستین بار در مهم­ترین نهادهای حامل مدرنیته (اقتصاد، صنعت، دولت، دانشگاه و...) دنبال می­کند. وی در بخشی از نظریات خود به دانشگاه اشاره می­کند که کارکرد تولید علم و فناوری را در جامعه بر ­عهده دارد و  یکی از حاملان مدرنیته محسوب می­شود. بنابراین، می­توان دانشجویان را یکی از حاملان آگاهی مدرن در جوامع در حال توسعه در نظر گرفت که بیشترین تأثیر را از آن می­پذیرند. البته این بدین معنی نیست که با رواج آگاهی مدرن در بین دانشجویان ضرورتاً از سطح دینداری آن­ها کاسته می­شود، اما به احتمال زیاد نوع نگرش آن­ها تغییر می­کند(توسلی و مرشدی،97:1385) و این امر می­تواند منشأ بسیاری تغییرات در این حوزه در جامعه باشد؛ چراکه تغییر در نوع نگرش و گرایشات آنها به دین، می­تواند دین را دارای ابعاد بیشتری کند. همچنین، شاید بتوان نوع تحصیلات دانشجویان در دانشگاه را نیز بر نوع دینداری آنها مؤثر دانست. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع و تأثیر دینداری بر زوایای مختلف زندگی اجتماعی و همچنین نقش محوری دانشجویان در جامعه، رصد و بررسی این تحولات در خصوص آنها می­تواند برای درک و فهم تغییرات مدرن در جامعه مؤثر و مفید باشد.

با وجود این، سنجش دینداری در جامعه­ ایران به خصوص پس ازپیروزی  انقلاب اسلامی،     پیچیدگی­های خاصی دارد که بخشی از آن به آمیزش و تعامل بعد درونی و فردی دینداری با مسائل اجتماعی و سیاسی بازمی­گردد- همان­گونه که پیش­تر نیز اشاره شد، دینداری دارای ابعاد مختلف و بیشتری خواهد بود. بنابراین، ضروری ا­ست که برای مطالعه­ دینداری به تمامی ابعاد آن توجه شود و برای سنجش آن از مدل­های چندبعدی استفاده گردد. بر این اساس، هدف این پژوهش سنجش میزان و نوع دینداری دانشجویان دانشگاه تهران از طریق مدل­های چندبعدی دینداری و بررسی ارتباط آن با عوامل دموگرافیک از قبیل سن، جنس و رشته­ تحصیلی است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش اینگونه صورت­بندی می­شود که میزان دینداری دانشجویان چقدر است؟ سوالات فرعی نیز عبارت خواهند بود از اینکه «میزان کدام یک از ابعاد دینداری در دانشجویان قوی­تر است؟» و «میزان دینداری دانشجویان به تفکیک سایر متغیرهای مستقل(رشته­ تحصیلی، سن، جنس، مقطع تحصیلی و محل سکونت) چقدر است؟».

پیشینه­ پژوهش

در یک نگاه کلی می­توان پژوهش­های انجام شده در خصوص دینداری را به دو دسته بنیادی و کاربردی تقسیم کرد. آثار دسته­ اول به روش­های شکل­گیری سنجه­ها و مدل­های دینداری می­پردازند؛ به عنوان مثال، کلاکی و نیازخانی(1389) در مقاله­ای با عنوان «مدل اندازه گیری دینداری جوانان» به تهیه و  تنظیم مدلی دقیق برای سنجش دینداری جوانان پرداخته­اند یا طالبان(1390) «برازش تجربی مدل­های مفهومی- ساختاری از دینداری» را مدنظر قرار داده و شجاعی زند(1391) به «روندهای شکل­گیری دینداری» پرداخته است. آثار دسته­ دوم با استفاده از موارد مورد اشاره، سعی در سنجش میزان دینداری در جمعیت­های آماری متفاوت داشته­اند که با توجه به جمعیت آماری پژوهش(دانشجویان) بیشتر به مواردی با چنین جوامع آماری اشاره خواهد شد.

به­طور کلی، موراد فوق را می­توان به چند بخش تقسیم کرد: بخش اول مواردی هستند که به شکل توصیفی به سنجش دینداری پرداخته­اند، مانند میرسندسی(1383) که به مطالعه­ «میزان و انواع دینداری دانشجویان» یا توسلی و مرشدی (1385) که به «بررسی سطح دینداری و گرایش­های دینی دانشجویان» پرداخته­اند. بخش دوم مواردی هستند که «دینداری» به­عنوان متغیر مستقل و تأثیرگذار در آنها بررسی شده است،مانند صنوبر و عرب(1391)که به «بررسی تأثیرات دینداری بر رفتار شهروندی سازمانی»،روستسکی[3] و همکاران(2004) که به مطالعه «تأثیر مذهب بر کنترل رفتارهای جنسی نوجوانان» در تحقیقات انجام شده در غرب یا مینکلر[4] و همکاران(2008) که به «بررسی تأثیر هویت مذهبی بر مصرف» و کاهله[5] و همکاران(2008) که به «بررسی مذهب، تعصب مذهبی و ارزش­ها در رفتار مصرف­کنندگان» در سنگاپور پرداخته­اند. بخش سوم نیز مواردی هستند که در آنها به عوامل مؤثر بر دینداری افراد پرداخته شده و «دینداری» به عنوان متغیر وابسته مدنظر بوده است، مثل خواجه نوری و همکاران(1392) که به بررسی «رابطه سبک زندگی با میزان دینداری جوانان» در شیراز یا جرج استولز[6] (2008) که به مطالعه عوامل مؤثر بر دینداری(عواملی مانند محرومیت، جنسیت و هویت قومی)، و آرمفیلد و همکاران[7] (2003) که به بررسی رابطه بین مصرف اینترنت و اعتقادات مذهبی پرداخته­اند.

بر اساس موارد فوق، پژوهش حاضر در نوع اول پژوهش­های کاربردی، یعنی توصیف دینداری، قرار می­گیرد. پیش­تر اشاره شد که میزان دینداری افراد بر متغیرهای گوناگونی در سطح جامعه تأثیر دارد و اطلاع از میزان دینداری آنها و روند تغییرات آن در مقاطع زمانی مختلف و در بین گروه­های مختلف ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی دینداری دانشجویان دانشگاه تهران در مقطع زمانی(سال تحصیلی) 1390-1389 پرداخته است.

ادبیات نظری پژوهش

«دین» از آغاز پیدایش جامعه­شناسی برای اغلب نظریه­پردازان، مهم بوده و به­عنوان یک عنصر مهم در حیات اجتماعی در آرای آنها جای داشته است؛ به عنوان مثال، سن سیمون معتقد بود که دین در صورت امروزی شده آن، برای حفظ حیات اجتماعی و معنی دادن به آن اساسی و ضروری است و در نظر پیروان او، دین سیمانی(عامل پیوند) برای جامعه است، زیرا اجتماعی بودن انسان را بیان می کند.(جلالی مقدم، 1379: 35) آگوست کنت نیز در «سیستم سیاست اثباتی» به طرح نظریه­هایی درباره­ مذهب و نشان دادن نقش آن در همه­ جوامع بشری می­پردازد.(آرون،115:1366و116) همچنین، دورکیم از شخصیت­هاى کلاسیک مهم این حوزه است که باعث شکل­گیری نگرش جمعی- اجتماعی در خصوص دین شد. نگرشی که در آن، دین اساساً پدیده­ای جمعی معرفی می­شود تا فردی.(کوزر، به نقل از سراج زاده و توکلی،1380) از نظر شجاعی­زند(1384) با توجه به تأکیدی که دورکیم بر آثار اجتماعی دین، یعنی تأثیر مناسک دینی بر تحکیم مناسبات اجتماعی دارد، می­توان نگاه او را دارای نوعی بعدشناسی- حتی بدون تصریح- قلمداد کرد. به علاوه، تعریف مشهور او از دین به­عنوان نظامی از «عقاید» و «اعمال» مرتبط با امور مقدس که در یک «اجتماع اخلاقی» مشخص به­نام کلیسا تشکل یافته است، همین را نشان می­دهد.(همان:39) وبر نیز از معدود جامعه‏شناسانى است که با دین به شکل تقریبا بى‏طرفانه برخورد کرده است،(الیاده، 44:1378) اما نگاه او به دین، برخلاف دیگر جامعه‏شناسان، بر هیچ طرح تکاملى در قالب مراحل خاصى مبتنى نیست و اصولاً این نوع نگرش را خود قبول ندارد. از سوى دیگر، جامعه­‏شناسی دین او بیشتر بیانگر یک جنبه عمده از اخلاق دینى یعنى ارتباط اخلاق دینی با نظم اقتصادى است.(الیاده، 33:1378) جالب توجه اینکه وبر عمیقاً معتقد بود در اسلام عقلانیت لازم برای رسیدن به یک اقتصاد امروزین وجود دارد.(جلالی مقدم، 1379: 279)

با وجود موارد اشاره شده در خصوص دینداری و برخی جنبه­ها و ابعاد آن- مانند ابعاد مناسکی و اعتقادی در نظر دورکیم- به نظر می­رسد بیان­های کلی اندیشمندان کلاسیک در خصوص دین، برای الگوگیری در ساخت سنجه­ی دینداری چندبعدی چندان راهگشا نباشد؛ چراکه با توجه به پیچیدگی­های ادیان متأخر و ابعاد و آثاری بیشتری که از آن­ها شناسایی شده است، به الگوهای تفضیل­یافته­تری نیاز داریم.(همان،40) در ادامه به بررسی اجمالی آرای صاحب­نظران در خصوص ابعاد دینداری، الگوها و سیر تحولی آن خواهیم پرداخت.

در طول دو دهه1950و1960، جامعه­شناسان آمریکایی که تحت تأثیر تعبیر دورکیم از دین قرار داشتند، دیدگاه چندبعدی دینداری را توسعه دادند. واخ(1951)، دانشمند آلمانی- آمریکایی حوزه­ دین که تجربه دینی را دارای معیارهای جهانی می­دانست، این نکته را مطرح کرد که تجربه دینی که در زندگی پیروان همواره به­صورت عینی نمود می­یابد، در سه شکل اصلی خود را نشان می­دهد: مفهومی یا نظری(باور یا اعتقادی)، آیینی یا عملی(مناسکی) و جمعی یا انجمنی[8]. شکل مفهومی دربردانده­ فکر و نظر پیروان درباره­ دین است، شکل آیینی شامل رفتارها و تجمعات[9] مذهبی می­شود و شکل جمعی یا معاشرتی، انجمن­های مذهبی به­خصوص نهادهای مذهبی، اجتماعی و جمعی را دربر می­گیرد.(روف و دنی، به نقل از سراج­زاده و توسلی،162:1384؛ همچنین جلالی مقدم،221:1379)

به پیروی از رویکرد دورکیمی، در برخی از آثار جامعه­شناسان به بُعد جمعی- اجتماعی دین توجه   ویژه­ای شده است؛ برای مثال، هربرگ(1955) چنین استدلال کرد که هویت­های دینی اساساً به واسطه اجتماع دینی شکل می­گیرند و حفظ می­شوند. با وجود این، لنسکی(1961) که تفاوت میان اجتماع[10] مذهبی و جمعیت[11] سازمان­یافته­ دینی در جامعه­ معاصر را به­صورت تجربی شرح داد، میان دو نوع پایبندی به دین که اجتماعی[12]و سازمانی[13] است، تمایز گذاشت. پایبندی اجتماعی بر تعامل گروه اولیه­خانواده با دوستانی که در میراث فرهنگی و دینی مشترکی سهیم هستند، مبتنی است، درحالی­که پایبندی سازمانی به مشارکت فردی در فعالیت­های دینی نهادینه­شده یا سازمان­یافته اشاره دارد.(روف، به نقل از سراج­زاده و توسلی،162:1384)

با وجود این، برخی از صاحب­نظران این حوزه، لنسکی را نخستین کسی دانسته­اند که رهیافت «چندبعدی» به دینداری داشته و در معرفی این ابعاد بر حسب تعریف­اش از دین، تلاش شایانی نموده است.(گلاک و استارک،2:1970) دین از نظر لنسکی عامل مؤثری است که اندیشه و عمل فرد را حتی در جوامع مدرن متأثر می­سازد. او برای سنجش این تأثیرگذاری به سراغ مهم­ترین جنبه­های دینداری، یعنی «جهت­گیری دینی» و «میزان درگیربودن با گروه دینی» رفته است. او ضمن اذعان به وجود جهت­گیری­های دینی متنوع در سنت یهودی- مسیحی، کار خود را به بررسی دو جهت­گیری از نظر او مهم­تر، یعنی «راست­کیشی» و «عبودیتی» محدود ساخته است. این دو جهت­گیری از حیث فعال و منفعل بودن، از حیث پذیرش یا عدم پذیرش در دنیای مدرن و همچنین تأثیرات متفاوتشان بر الگوهای فکر و عمل از هم متمایزند. به اعتقاد لنسکی، درگیر بودن گروهی دیندار از دو جنبه­ «مشارکتی» و «معاشرتی»[14] برخوردار است که می­تواند کم یا زیاد باشد. او بعد مشارکتی را از لحاظ میزان حضور در برنامه­ها و فعالیت­های رسمی و جمعی نهاد دین و بعد معاشرتی را از حیث داشتن پیوندهای دوستانه و عاطفی با هم­کیشان و اعضای کلیسای خود مطمح نظر داشته است. از گویه­های به­کار رفته برای سنجش بعد مشارکتی چنین به دست   می­آید که معنای فراگیری را از آن در نظر داشته است؛ به­طوری­که  هم امور مناسکی و هم مساعدت به کلیسا و کمک مالی به امور دینی را در بر می­گیرد. لنسکی جنبه­ معاشرتی دینداری را با میزان دوست­یابی و همسرگزینی فرد از میان هم­کیشان سنجیده است. دو بعد پیش­گفته، یعنی راست­کیشی و عبودیتی، فرد را به خود دین متصل می­سازد و دو بعد اخیر، یعنی مشارکتی و معاشرتی، فرد دیندار را با گروه دینی پیوند   می­زند. کار لنسکی برغم فضل تقدم و داشتن ایده­های مفید و درخور، به علت اینکه به تفکیک و تفضیل بیشتری از ابعاد  دینداری نیانجامیده و از شمولیت کافی برای به­کارگیری در سنت­های  دینی غیر یهودی-مسیحی برخوردار نیست، نمی­تواند به تنهایی مبنای ساخت سنجه­های عام و روزآمد قرار گیرد.(شجاعی­زند،:41:1384)

کار فوکویاما (1961) را نیز باید در زمره­ ایده­های ابتدایی برشمرد که به چندبعدی بودن دینداری تصریح نموده­اند. او در یک مطالعه­ اکتشافی به شیوه­های متفاوت دینی بودن مردم اشاره کرده و در آن به ابعاد چهارگانه­ «شناختی»[15]، «آیینی»[16]، «عقیدتی»[17] و «عبادی»[18] تأکید نموده است.(فوکویاما،1961) او ضمن مقایسه­ مدل خود با کار گلاک(1959) و متناظرسازی ابعاد آیینی با مناسکی، عقیدتی با ایدئولوژیکی و عبادی با تجربی، تفاوت را در فقدان بعد شناختی در کار او و متقابلاً بعد پیامدی در کار خویش می­یابد.(همان،42) با وجود کارهای انجام شده در خصوص ابعاد دینداری، آثار گلاک و استارک[19] توجه پژوهشگران و صاحبنظران این حوزه را به سوی تعریف چندبعدی از دینداری معطوف کرد تا آنجا که بحث چندبعدی بودن دینداری با نام آنها پیوند خورده است.(هیمل­فارب،606:1975؛ روف،21:1979؛ دی­جانگ و همکاران،867:1976) در ادامه به­طور مختصر به بررسی دیدگاه گلاک و استارک در خصوص ابعاد دینداری- که پرسشنامه این پژوهش نیز بر اساس آن طراحی و انجام شده- خواهیم پرداخت.

مدل گلاک و استارک: مدل نظری پژوهش

همان­گونه که اشاره شد، یکی از مشهورترین الگوهایی که برای تعریف دینداری مطرح شده، الگوی گلاک و استارک است و این الگو با تأکید بر چندبعدی بودن مفهوم دینداری، علاوه بر آنکه منشأ مباحثی در این زمینه شده، ادبیات مربوط به این موضوع را نیز پربار کرده است.(سراج زاده و توکلی،159:1380) مدل گلاک و استارک به نظر مرحوم علامه محمدتقی جعفری نیز یکی از عالی­ترین تقسیم­بندی­ها در زمینه­ دینداری است و ایشان توجه به آن ­را برای محققان، ضرورت درجه اول دانسته­اند. گلاک و استارک، ویژگی­های متفاوتی برای دینداری دست­چین و آن­ها را حول پنج حوزه­ اعتقادات، مناسک، تجربیات دینی، پی­آمدهای دینداری و دانش­های دینی جمع کرده­اند و مفهوم عملیاتی مجزایی از دینداری ساخته­اند.(طالبان،50:1380)

گلاک در تلاش برای فهم و تبیین دین در امریکا طی دو دهه پنجاه و شصت، بحث ایجاد التزام دینی را مطرح کرد. وی این بحث را در سال 1962 گسترش داد و با همکاری استارک در سال 1965 به شرح و بسط آن پرداخت. هدف اصلی آنها از طرح این مباحث عموماً درک شیوه های مختلفی بود که مردم با توسل به آن خود را مذهبی تلقی می­کردند. به نظر گلاک و استارک، همه ادیان جهانی به رغم آن­که در جزئیات بسیار متفاوت­اند، دارای حوزه­هایی کلی هستند که دینداری در آن حوزه­ها، جلوه­گر می­شود.(همان:51) این حوزه­ها که می­توان آن­ها را به مثابه ابعاد اصلی دینداری در نظر گرفت، عبارت اند از: بعد اعتقادی[20]، بعد مناسکی[21]، بعد تجربی[22]، بعد فکری[23] و بعد پی­آمدی[24] .(گلاک و استارک،1965: 20-19) در ادامه به تعریف نظری ابعاد مورد بررسی از نظر گلاک و استارک خواهیم پرداخت.

  1. بعد اعتقادی: باورهایی را در بر می­گیرد که انتظار می رود پیروان آن دین بدان اعتقاد داشته باشند، مانند اعتقاد به وجود خداوند، وجود نبوت، ائمه و روز قیامت. گلاک و استارک این باورها را در هر دین خاص به سه نوع تقسیم کرده­اند که البته تأکید هر یک از ادیان بر این سه عنصر بعد اعتقادی، با هم متفاوت است:

الف: باورهای پایه­ای  مسلم[25] که ناظر به شهادت دادن به وجود خداوند و معرفی ذات و صفات اوست.

 ب: باورهای غایتگرا [26]که هدف و خواست خداوند از خلقت انسان و نقش آدمی را در راه نیل به این هدف باز می­نمایانند.

ج: باورهای زمینه ساز[27] که روش­های تأمین اهداف و خواست خداوند و اصول اخلاقی­ای را که بشر برای تحقق آن اهداف باید به آن ها توجه کند، در بر می­گیرد.(همان، صص 24 و25)

  1. بعد مناسکی یا عمل دینی: اعمال دینی مشخص نظیر عبادت، نماز، شرکت در آیین­های مقدس خاص، روزه گرفتن و... را که انتظار می­رود پیروان هر دین آن­ها را به جا آورند، شامل می شود.(همان: 20) این بعد مشتمل بر دو دسته است:

 الف: شعائر یا مناسک که عبارت است از آداب و رسوم فرموله شده یا رفتارهای نمونه­ای در میان معتقدان هر دین یا به­طور کلی مراسمی که هر دین از پیروان خود انتظار دارد که آن­ها را بجا آورند.

ب: پرستش و دعا که اعمالی فردی و خصوصی و غیررسمی هستند که فرد آن را فقط با رضایت خاطر و بدون هیچ­گونه اجباری انجام می­دهد.

  1. بعد­ تجربییا عواطف دینی: موقعیت­های برتر ایجاد شده­ای که فرد در آن­ها خود را با نوعی شعور برتر رویارو می­بیند. در عواطف، تصورات و احساسات مربوط به برقراری رابطه با وجودی همچون خدا که واقعیت غایی یا اقتدار متعالی است، ظاهر می­شود. گلاک و استارک در عین آگاهی از مشکلات مطالعه بعد تجربی دین، برای تعریف عملیاتی این بعد، روشی را مطرح کردند که چهار نوع از جلوه­های عواطف دینی شامل توجه، شناخت، اعتماد یا ایمان و ترس را در بر می­گرفت. مواردی مانند احساس آرامش پس از انجام مناسک یا زیارت و نزدیکی به خدا در این دسته جای دارند.
  2. بعد دانش دینی: حداقل آگاهی فرد مومن از دین مورد قبول خویش، اعم از اصول و فروع دین، سنت­ها، تاریخ و سایر امور دینی لازم است تا فرد را به عمل دینی بکشاند. برغم اهمیت این بعد در سنجش دینداری، به اقتضای ویژگی جمعیت پژوهش(دانشجویان) آن را در طراحی پرسشنامه و سنجش دینداری مدنظر قرار نخواهیم داد. دلیل اصلی این امر این است که آموزش دینی در ایران بخشی از آموزش اجباری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور است و معمولاً میزان آگاهی­های دینی دانشجویان و دانش­آموزان(صرف نظر از تعلقات مذهبی­شان) تابعی از موفقیت تحصیلی آنان به شمار می­رود. بنابراین، ممکن است دانش­آموزان و دانشجویان    درس­خوان و موفق، برغم دینداری ضعیف، نمرات بالایی از دانش دینی بدست آورند و برخی دانش­آموزان و دانشجویان کاملاً مذهبی نیز به علت ضعف درسی، نمرات پایینی در اطلاعات مذهبی کسب کنند. به­علاوه، برخی از پژوهشگران گزارش کرده­اند که این بعد در جوامع غربی نیز معرف معتبری برای دینداری افراد نبوده است.(سراج­زاده،106:1378؛ طالبان،11:1380و12)
  3. بعد پیامدی یا آثار دینی: این بعد ناظر بر رفتار روزمره و غیر دینی افراد است و بیانگر حضور و وجود اندیشه و حس خداگرانه در متن زندگی است که در رفتار غیر دینی فرد استحکام   می­یابد و به زندگی او رنگ و بوی دینی می­دهد.(همان:10 و 11) به عبارت ساده­تر، این بعد شامل پیآمدهای باور، عمل، تجربه و دانش دینی در زندگی روزمره فرد معتقد و روابط او با سایرین است؛(همان، 21) به عنوان مثال، در نوع نگرش او به مواردی مانند دروغ، غیبت یا ربا.

روش شناسی پژوهش

مطالعه­ حاضر از نوع مطالعات غیرآزمایشی(غیرتجربی) است که در دو سطح توصیفی و تبیینی، به بررسی میزان و نوع دینداری دانشجویان پرداخته است. همچنین، روش مورد استفاده کمّی بوده که در آن از تکنیک پیمایش استفاده شده است. برای شاخص­سازی و عملیاتی کردن مفاهیم، همان­طور که پیش­تر اشاره شد، از الگوی کلارک و استارک استفاده خواهد شد. بر این اساس، در تعریف عملیاتی ابعاد دینداری[28]، بعد اعتقادی یا باورهای دینی با استفاده از شش گویه «به خداوند اعتقاد دارم و هیچ شکی در آن ندارم»، «من به اصل نبوت اعتقاد دارم»، «گمان می­کنم در روز قیامت به اعمال و رفتار ما رسیدگی می شود. قرآن کلام خداوند است و هرچه می­گوید حقیقت محض است»، «من به وجود امامان شیعه اعتقاد دارم»، «بهشت و جهنم حقیقتی انکارناپذیر است» و «دین وسیله سعادت دنیا و آخرت بشر است» تعریف شده است.

 بعد اعمال دینی به دو بخش جمعی و فردی تقسیم شده که برای سنجش بعد جمعی از دانشجویان پرسیده شده «به چه میزان در مراسم جمعی زیر شرکت می­کنید؟(هیات­های مذهبی، مجالس دعا، شرکت در  جشن­ها و اعیاد مذهبی، شرکت در مراسم عزاداری مانند ماه محرم و رمضان، زیارت اماکن مذهبی، نماز جماعت)» و برای سنجش بعد فردی نیز از آنها پرسیده شده «تا چه اندازه رفتارهای دینی زیر را انجام   می­دهید؟( خواندن نمازهای واجب، روزه گرفتن، دادن خمس و زکات-در صورتی که بر شما واجب باشد-رعایت حجاب و پوشش مناسب، انجام غسل واجب، امر به معروف و نهی از منکر)».

برای عملیاتی کردن بعد تجربی د­ین نیز چهار گویه زیر به کار گرفته شده است:

«با راز و نیاز با خدا دلم آرام می شود»، «من معتقدم که با عباداتی از قبیل روزه گرفتن، نماز خواندن و... می توان به آرامش رسید»، «با انجام کارهای خوب و شایسته احساس نزدیکی بیشتری به خدا می کنم» و «با رفتن به اماکن زیارتی به لحاظ روحی آرامش پیدا می­کنم».

بعد پیامدی دین نیز با این 4 گویه عملیاتی شده است: «در مورد خرید و فروش مشروبات الکلی نباید سخت­گیری کرد»، «باید با پدیده بدحجابی با قاطعیت برخورد کرد»، «اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود مشکلی برای جامعه پیش نمی­آید» و «گسترش ربا مشکلی برای جامعه ایجاد نمی­کند». شایان ذکر است که گویه­های فوق در قابل مقیاس لیکرت و  با طیف 5 گزینه­ای همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت و اصلاً مورد سنجش قرار گرفتند.

برای جمع­آوری داده­ها و اطلاعات مورد نیاز نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده‏ است. جهت تعیین میزان روایی یا اعتبار[29] ابزار اندازه‌گیری، از روش اعتبار صوری(محتوایی)[30]- مشاوره و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران موضوعی بویژه اساتید راهنما و مشاور و محققان خبره در ارتباط با موضوع- بهره گرفته ­شده است. جامعه‏آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دانشکده­ علوم اجتماعی و دانشکده فنی در سال تحصیلی90-1389 در دانشگاه تهران بوده است. جمعیت دانشجویان این دو دانشکده براساس آخرین آمار مرکز انفورماتیک دانشگاه تهران 7010 نفر است. با توجه به حجم بالای جامعه آماری و محدویت زمان و بودجه، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با در نظر گرفتن t=1.96  و p=0.5 حجم نمونه بدست آمده برابر با 384 نفر تعیین شد. در خصوص شیوه­ نمونه‌گیری نیز در دو مرحله، از روش نمونه‌گیری طبقه­ای نسبی و تصادفی ساده استفاده شده است؛ به طوری­ که ابتدا با توجه به تعداد دانشجویان هر دانشکده در هر مقطع تحصیلی، تعداد نمونه متناسب با آن تعیین شده و سپس با نمونه­گیری تصادفی ساده دانشجویان هر گروه انتخاب گردیده است.  به بیان دیگر، با تعیین دانشجویان در هر مقطع، دوره­ تحصیلی(سال ورود به دانشگاه) و گرایش تحصیلی، از هر دوره تحصیلی و گرایش تحصیلی، تعداد دانشجویان مشخصی با توجه به شماره دانشجویی آن­ها برحسب فاصله منظم تعیین و به آنها مراجعه می­شود و در صورت در دسترس نبودن دانشجوی مورد نظر، به نفر بعدی مشخص­شده در جدول تصافی ساده مراجعه و این مرحله تا آنجا ادامه می­یابد که تعداد نمونه در آن دوره تحصیلی و گرایش تحصیلی اتمام یابد. در جدول زیر تعداد نمونه به تفکیک هر دانشکده نشان داده شده است:

جدول 1: توزیع نمونه بین دانشکده­های مورد بررسی در پژوهش

تعداد نمونه مناسب

برای هر دانشکده

درصد دانشجویان هر دانشکده

به کل دانشجویان جامعه آماری

تعداد دانشجویان دانشکده

نام دانشکده

162

42

2941

دانشکده علوم اجتماعی

222

58

6940

دانشکده فنی و مهندسی

384

100

7010

جمع

.

پس از جمع‌آوری‌ اطلاعات، داده­ها با استفاده از نرم‌افزار آماری علوم اجتماعی (SPSS) مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تعیین میزان قابلیت اعتماد و پایایی نیز از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده که جدول2 آمده است. همچنان­که مشاهده می­شود،‌ بعد تجربی، بعد اعتقادی و بعد مناسکی فردی مهمترین ابعاد دینداری پاسخگویان به شمار می­روند. همچنین، مقدار واریانس تبیین شده حاکی از این است که حدود 63 درصد از تغییرات عامل دینداری را ابعاد تعریف شده در این مدل تبیین نموده­اند. مقدار آماری کای دو و سطح معنی­داری آن حاکی از برازش مطلوب مدل است.

جدول 2 : آماره­های مدل تحلیل عاملی تأییدی

ابعاد دینداری

بار عاملی

بعد مناسکی جمعی

بعد مناسکی فردی

بعد اعتقادی

بعد تجربی

بعد پیامدی

69/0

79/0

86/0

92/0

66/0

مقدار آماره KMO : 836/0

مقدار واریانس تبیین شده : 63٪

مقدار آماره کای دو :  74.3

P Value: 00/0

 

 

 

 

 

 

یافته­های پژوهش

اطلاعات زمینه­ای[31]   

در این پژوهش، الگوی افراد مورد مطالعه نشان داد که تعداد مردان در مقایسه با زنان از تفاوت بارز و بالایی برخوردار نبوده و تقریباً به یک اندازه می‌باشد.(2/54 در مقابل8/45 درصد) در میان گروه­های سنی، 7/20 درصد «کمتر از 21 سال» و 69 درصد «بین 22 تا 26 سال» بوده­اند. بنابراین، می­توان گفت که حدود 90 درصد افراد مورد بررسی را جوانان زیر 26 سال تشکیل داده­اند. میزان تحصیلات بیشتر پاسخگویان (5/66درصد) لیسانس بوده و اغلب(4/55 درصد) از پایگاه اقتصادی و اجتماعی متوسطی برخوردار بوده­اند.

میزان دینداری دانشجویان

1. بعد مناسکی

الف- میزان شرکت در مراسم جمعی مذهبی یا خرده بعد «مناسک جمعی»

نتایج جدول3 نشان می­دهد که حدود 21.4درصد از پاسخگویان میزان مشارکت در مناسک جمعی را در حد بالا ارزیابی نموده­اند. در مقابل 34.9 درصد نیز میزان مشارکت خود در مناسک جمعی را در حد پایین ابراز نموده­اند. 43.8درصد نیز از میزان متوسطی از مشارکت در مناسک جمعی برخوردار بوده­اند.

جدول 3: توزیع فراوانی میزان مشارکت پاسخگویان در مناسک جمعی

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

134

34.9

34.9

متوسط

168

43.8

78.7

بالا

82

21.4

100

جمع

384

100

 

 

ب- میزان انجام رفتارهای فردی دینی (مناسک فردی)

بر اساس نتایج جدول4، میزان پایبندی دانشجویان به انجام رفتارهای دینی یا «مناسک فردی» در سطح نسبتا بالایی قرار دارد. به عبارتی، حدود 38.8 درصد از پاسخگویان به انجام مناسک فردی پایبند بوده‌اند. حدود 40 درصد نیز نسبت به انجام مناسک فردی در حد متوسط متعهد بوده­اند. در مقابل حدود 21 درصد نیز مناسک و رفتارهای دینی را در سطح پایینی انجام داده­اند.   

جدول 4: توزیع فراوانی میزان انجام مناسک فردی پاسخگویان

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

82

21.4

21.4

متوسط

153

39.8

61.2

بالا

149

38.8

100

جمع

384

100

 

2. بعد اعتقادی

همان­گونه که نتایج به دست آمده در خصوص این بعد و گویه­های آن نشان می­دهد، اکثر دانشجویان تا حد بسیار زیادی به اصول اصلی دین خود معتقد هستند، به­طوری­که حدود 75.8 درصد از پاسخگویان از اعتقادات دینی بالایی برخوردار بوده­اند. در مقابل، سهم محدودی از دانشجویان(7.8 درصد) اعتقادات دینی پایینی را ابراز نموده‌اند. به­طور کلی می­توان گفت، این بعد دارای بالاترین درصد نسبت به سایر ابعاد است و بعد اعتقادی قوی­ترین بعد دینداری دانشجویان است.

جدول 5: توزیع فراوانی میزان اعتقادات دینی پاسخگویان

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

30

7.8

7.8

متوسط

63

16.4

24.2

بالا

291

75.8

100

جمع

384

100

 

3. بعد تجربی

بر اساس نتایج جدول (5) مشخص است که دانشجویان مورد بررسی از تجربه و احساسات دینی بالایی برخوردارند، به طوری که حدود 60 درصد از دانشجویان احساسات و تجربه­های دینی خود را در سطح بالایی ارزیابی نموده­اند. 27.6 درصد نیز احساسات دینی خود را در حد متوسط بیان نموده‌اند. 

جدول 6: توزیع فراوانی میزان برخورداری از تجربه‌ها و احساسات دینی پاسخگویان

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

49

12.8

12.8

متوسط

106

27.6

40.4

بالا

229

59.6

100

جمع

384

100

 

4. بعد پیامدی

نتایج جدول 7  نشان می­دهد که اغلب دانشجویان به پیامدهای دینداری در زندگی روزمره خود معتقد هستند؛ به­طوری­که بیش از 85 درصد از پاسخگویان در حد «متوسط» و «زیاد» به این امر معتقد بوده­اند.   به­طورکلی می­توان گفت که پیامد دینداری در زندگی دانشجویان در حد «نسبتاً بالایی» است.

 

جدول 7: توزیع فراوانی پیامدهای دینداری پاسخگویان

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

41

10.7

10.7

متوسط

167

43.5

54.2

بالا

176

45.8

100

جمع

384

100

 

 

میزان دینداری دانشجویان

همان­طوری­که در جدول 8 مشاهده می‌شود، میزان دینداری 62.8 درصد از دانشجویان در سطح بالایی قرار دارد. 26.3 درصد نیز از میزان متوسطی از میزان دینداری برخوردار بوده‌اند. در مقابل، حدود 11 درصد از دانشجویان نیز از میزان دینداری پایین‌تری برخوردار بوده‌اند.

جدول 8: توزیع فراوانی میزان دینداری پاسخگویان

شرح

فراوانی مطلق

فراوانی نسبی

درصد تجمعی

پایین

42

10.9

10.9

متوسط

101

26.3

37.2

بالا

241

62.8

100

جمع

384

100

 

 

 

تفاوت میزان دینداری به تفکیک ویژگی­های پاسخگویان

جدول 9 تفاوت میزان دینداری به تفکیک ویژگی­های زمینه­ای پاسخگویان را نشان می­دهد. به منظور بررسی روابط بین میزان دینداری دانشجویان و متغیرهای مستقل مذکور از آزمون­های T استیودنت و آنالیز واریانس استفاده شده است. همچنانکه قابل مشاهده است، بین متغیرهای سن، جنس، تحصیلات و خواستگاه سکونتی و میزان دینداری ارتباط وجود دارد و میانگین میزان دینداری در بین زنان در مقایسه با مردان بیشتر است. این رابطه با توجه به سطح معنی‌داری، 5 درصد معنی­دار است. همچنین، نتایج حاکی از تفاوت معنی‌دار میزان دینداری به تفکیک گروه‌های سنی است؛ به عبارت دیگر، میزان دینداری در گروه سنی 18-25 سال و بالاتر از 30 سال در مقایسه با گروه سنی 25-30 سال بالاتر است. همچنین، با افزایش مقطع تحصیلی میزان دینداری کاهش معنی‌داری داشته است؛ به­طوری­که میانگین میزان دینداری در بین دانشجویان کارشناسی در مقایسه با دانشجویان کارشناسی ارشد و همچنین دکتری بالاتر است. میانگین میزان دینداری در بین دانشجویان تهرانی در مقایسه با دانشجویان شهرستانی بالاتر است.

جدول 9: نتایج حاصل از آزمون فرضیه تفاوت میزان دینداری پاسخگویان به تفکیک عوامل زمینه‌ای

متغیروابسته

متغیر مستقل

میانگین

انحراف

معیار

مقدارآماره

سطح‌ معنی‏داری

(P)

میزان دینداری

مرد

2.7

1.1

3.99

0.00*

زن

3.1

0.78

میزان دینداری

25-18 سال

3.1

82/0

21.29

0.00*

30-25 سال

2.26

1.1

بالاتر از 30 سال

3.2

0.38

میزان دینداری

لیسانس

3.11

0.83

19.89

0.00*

فوق لیسانس

2.55

1

دکتری

1.6

1.21

میزان دینداری

تهران

3

0.85

2.55

0.01*

سایر شهرستان­ها

2.8

1

           * معنی دار در سطح 5 درصد

علاوه بر موارد فوق، تفاوت دینداری در بین دانشجویان نیز از اهداف پژوهش بوده است. بدین منظور، همان­گونه که در جدول زیر نیز مشخص است، نتایج آزمون T نشان داده که به جز بعد اعتقادی دینداری با مقدار تی 07/2 و آلفای 03/0، سایر ابعاد دینداری در سطح کلی، تفاوت معناداری با رشته تحصیلی دانشجویان ندارد. نتایج معنی­داری بعد اعتقادی نیز نشان می­دهد که میانگین بعد اعتقادی دانشجویان رشته علوم اجتماعی (با میانگین 31/26 ) تفاوت معناداری با میانگین بعد اعتقادی دانشجویان فنی و مهندسی (با میانگین 84/24) دارد؛ به­طوری­که با مقایسه میانگین­ها می­توان گفت که دانشجویان رشته علوم اجتماعی از میزان اعتقادی دینی بالاتری نسبت به دانشجویان رشته فنی و مهندسی برخوردارند.

جدول 10: نتایج حاصل از آزمون فرضیه تفاوت میزان دینداری در بین دانشجویان علوم اجتماعی و فنی- مهندسی

متغیر/ بُعد

گروه­ها

میانگین

انحرافمعیار

مقدار t

درجهآزادی

سطح‌معنی‏داری(P)

میزان دینداری

علوم اجتماعی

72.7593

20.95271

34/1

382

17/0

فنی- مهندسی

69.5360

24.58996

بعد مناسکی

علوم اجتماعی

22.5309

10.01934

24/1

382

21/0

فنی- مهندسی

21.1171

11.63412

بعد اعتقادی

علوم اجتماعی

26.3148

5.98805

07/2

382

03/0

فنی- مهندسی

24.8423

7.41940

بعد تجربی

علوم اجتماعی

11.2778

4.52632

40/0

382

68/0

فنی- مهندسی

11.0856

4.63967

بعد پیامدی

علوم اجتماعی

12.6358

4.12048

34/0

382

73/0

فنی- مهندسی

12.4910

4.05811

 

 بحث و نتیجه­گیری

بر اساس مباحث مطرح شده در بخش ادبیات پژوهش مشخص شد که دین و دینداری پدیده­ای چندبعدی است و با عطف توجه به یک بعد و درنظر نگرفتن ابعاد دیگر، نمی­توان تصویر جامعی از میزان دینداری افراد بدست آورد. علاوه بر این، الگوی گلاک و استارک، با انجام جرح و تعدیل­هایی، الگوی مناسبی برای سنجش دینداری در تمام ادیان و از جمله دین اسلام است و اگرچه نسبتاً جامع است، اما بر اساس نظریه­ها و فرضیه­هایی که ساخته و آزمون می­شوند و همچنین بر اساس نمونه­ مورد بررسی در پژوهش که دارای دین و یا مذهب و فرقه­ی خاصی هستند، قابل تغییر است.

نتایج نیز نشان داد که- مانند اغلب پژوهش­های انجام شده در ایران(سراج­زاده،1378؛ مهدوی،1384؛ طالبان،1380؛ مرجایی،1380؛ طالبی،1380 و توسلی و مرشدی،1385)- میزان دینداری افراد در سطح «متوسط» و «بالا»یی بوده است. همچنین، در میان کل ابعاد، بعد اعتقادی دارای بالاترین میانگین بوده- هرچند میانگین بعد تجربی نیز در حد بسیار بالا و نزدیک به بعد اعتقادی بوده است. نتایج معنی­داری بعد اعتقادی نیز نشان داد که میانگین بعد اعتقادی دانشجویان رشته­ علوم اجتماعی تفاوت معناداری با میانگین بعد اعتقادی دانشجویان فنی و مهندسی دارد و می­توان گفت که دانشجویان رشته­ علوم اجتماعی اعتقاد دینی بیشتری نسبت به دانشجویان رشته فنی و مهندسی دارند. شاید بتوان دلیل این نتیجه را، برغم عدم ارتباط مستقیم، میزان مطالعه و سر و کار داشتن بیشتر دانشجویان علوم اجتماعی با متون دینی دانست.

 بنابراین، می­توان گفت دینداری دانشجویان بیشتر از نوع اعتقادی و تجربی است تا مناسکی یا شعائرگرا. از طرف دیگر، در میان کل ابعاد دینداری سنجیده شده در این پژوهش، بعد پیامدی دارای کمترین میانگین بوده است. به عبارت دیگر، پیامدهای دینداری دانشجویان حضور کمتری نسبت به سایر موارد در زندگی آن­ها دارند. همچنین، میزان انجام رفتارهای مذهبی یا «مناسک فردی» دینی دانشجویان، بیشتر از انجام مشارکت­های مذهبی یا «مناسک جمعی» بوده است. موارد فوق را می­توان بر اساس نظر برگر و تغییرات دانشگاه به­عنوان یکی از مهمترین حامل های مدرنیته نیز تبیین کرد که بر اساس آن، با تغییرات بوجود آمده، شاید از شدت دینداری افراد کاسته نشود، اما نوع دینداری آنها تغییرات بیشتری خواهد داشت و متفاوت خواهد بود.

  • منابع

    • آرون، ریمون(1366) مراحل اساسى‏اندیشه در جامعه ‏شناسى. باقر پرهام. چاپ چهارم، تهران: نشر علمی و فرهنگی
    • ابراهیمی، قربانعلی(1390) "دین و بزهکاری جوانان".
    • الیاده، میرچاد(1375) دین پژوهی. بهاءالدین خرمشاهی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
    • برگر، پیتر؛ برگر، بریجت و کلنر، هانسفرید (1381) ذهن بی­خانمان؛ آگاهی و نوسازی. محمد ساوجی. تهران: نشر نی
    • توسلی، غلامعباس و مرشدی، ابوالفضل(1385)"بررسی سطح دینداری و گرایش­های دینی دانشجویان". مجله جامعه­شناسی ایران. دوره­ هفتم، شماره­ی 4.
    • جلالی مقدم، مسعود(1379) آرای جامعه شناسان بزرگ درباره دین. تهران: نشر مرکز
    • دورکیم، امیل(1381)تقسیم کار اجتماعی. باقر پرهام. تهران: نشر مرکز
    • دورکیم، امیل(1383) صور بنیانی حیات دینی. باقر پرهام. تهران: نشر مرکز
    • سراج­زاده، سیدحسین(1378) " نگرش­ها و رفتارهای دینی نوجوانان تهرانی".نمایه­ پژوهش. شماره 9 و10 .
    • سراج­زاده، سیدحسین و توکلی، مهناز(1380) "بررسی تعریف عملیاتی دینداری در پژوهش های اجتماعی".نامه پژوهش: فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال پنجم شماره 20و21.
    • شجاعی زند، علیرضا (1384) "مدلی برای سنجش دینداری در ایران".  مجله جامعه شناسی ایران. دوره ششم، شماره 1.
    • شجاعی زند، علیرضا (1391) "روندهای شکل­گیری دینداری". مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. سال نهم، شماره دوم .
    • طالبان، محمد رضا(1380) "تعهد مذهبی و تعلق سیاسی نامه پژوهش".فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال پنجم، شماره 20و21.
    • طالبان، محمد رضا (1380) دینداری و بزهکاری در میان جوانان دانش­آموز. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
    • مرجایی، سیدهادی(1380) "بررسی اعتقادات دینی و جهت­گیری سکولاریستی و بنیادگرایی در بین جوانان دانشگاهی".نامه­ پژوهش: فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال پنجم، شماره­های 20 و21.
    • مهدوی، مهدی(1384) بررسی دینداری کاربران اینترنتی در ایران. دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمسیون اجتماعی.
    • میرسندسی، محمد(1383) " مطالعه میزان و انواع دینداری دانشجویان".پایان­نامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی.
    • خواجه نوری، بیژن؛ ریاحی، زهرا و مساوات، سید ابراهیم (1392) "رابطه سبک زندگی با میزان دینداری جوانان، مورد مطالعه جوانان شیراز". فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شوشتر، سال هفتم، شماره20 .
    • صنوبر، ناصر و عربلوی مقدم،  سعید (1391) "بررسیتأثیراتدینداریبررفتارشهروندیسازمانی". نشریه­ مدیریت دولتی. دوره­4، شماره­4.
    • عظیمی هاشمی، مژگان ( 1383 )" رضایت از زندگی و دینداری در بین دانش آموزان دوره متوسطه در شهرهای فردوس، گز، و نواحی آموزشی 4 و 5 و 7 شهر مشهد". مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علو م انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. دوره اول، شماره 3.
    • کلاکی، حسن و  نیازخانی، مرتضی (1389) "مدل اندازه­گیری دینداری جوانان". نامه پژوهش فرهنگی.سال دوازدهم، شماره­ 12.
    • لهسایی زاده، ع.؛ آذرگون، ز. و مرادی، گ. (1385)" بررسیجهت گیریمذهبیوسلامتروانی مهاجرانبراساسمدلآلپورتوراس؛نمونه­موردمطالعهقصرشیرین."مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. سال سوم، شماره 2 .

     

    • Armfield, G. & R, Holbert (2003) "The Relationship between Religiosity and Internet use ". Jornal of Media and Religious". Vol. 2, No. 3.
    • Glock, Charles Y, & Rodney, Stark (1965)Religion and Society in Tension. Chocago: Rand McNally & Company
      • Roof, Wade Clarck (1979) Content of Indicators of Religious Commitmant: A Critical Review, Robert Wuthnow (ed.) The Religoious Dimensin: New Direction in Quantitative Research. New York: Academic Press.
      • Stark,  Rodney & Glock, Charles (1970) American piety: The Nature of Religious Commiment. University of California Press.
      • Stolz, Jorg (2008) The explanation of religiosity: testing sociological mechanisms empirically.ORS- Working Papers.
      • Berger, Peter L.(1967) Sacred Canopy; Element of a sociological theory of Religion. Anchor Books/doubleday.
      • Dijong  G.F. Faulkner, J.E & Warland. R.H. (1976) Dimension of Religosity Reconsidered: Evidence from Across-Cultural Study. Social Forces. 54(4).
      • Fukuyama, Yoshio (1961) "The Major Dimensions if Church Membership". Review of Religious Research. 2.
      • Himmelfarb, Harold S. (1975) "Measuring religious Involvement". Social Forcess. Vol.53. No.4.
      • Kahle, L.R.; Kau, A.; Tambyan, S.; Tan, S. & K, Jung (2008) "Religion, Religiosity and Values, Implication For Consumer Behavior". In Haugtredt, c.p., Merunka, D. and Warlop, l.(Eds), the la londa Seminar, 32nd International researchSeminar in Marketing, La Londa- les- Maures.
      • Minkler,L. & M. Cosgel (2004) "Religion and Consummation". University of Connecticut.
      • Rostosky,S.; Wilcox,B.; Comerwrigt,M. & B,Randall (2004) "The Impact ofReligiosity on Adolescent Sexual Behavior". Journal of adolescent research. vol.19, No.6.