نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه مازندران

2 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه شمال(نویسنده مسئول) E- mail:

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اهمیت و نقش اخلاق در بازی­های المپیک و اهداف عمده آن و تاثیر این رویداد بزرگ جهانی بر رویکردهای معنوی و اجتماعی در جوامع بشری است.
  بازی­های المپیک، میراثی از انسان­های قبل از میلاد است .تمایل ذاتی و همیشگی فطرت انسان به رویکردهای اخلاقی در همه دوران­ و زمینه­ها، او را بر آن داشته تا به منظور رجوع فطرت به اخلاق، نمادهایی پدید آورد که مظهر همبستگی و انسجام آنها باشد. با گذشت زمان، گاهی این رویدادها از اهداف اصلی که مد نظر پدید آورندگان آن است، دور شده و جوامع را با مشکلاتی روبرو می­سازد. بنابراین، در هر دوره­ای، محققان با مطالعه و تجزیه و تحلیل اهداف این رویدادها با مقتضیات اخلاقی همان دوره و با تکیه بر تمایل ذاتی فطرت انسان­ها به رویکردهای اخلاقی، می­توانند زمینه­ اثر بخشی متقابل اخلاق و بازی­های المپیک را فراهم آورند.  بازی­های المپیک و ورزش، یک مکتب کامل تعلیم و تربیت است؛ مکتبی که از طریق آن می­توان اهداف گوناگون تربیتی را به نسل جوان منتقل کرد.
تواضع و ادب در ورزش، بازی عادلانه و خصایل پهلوانی، بیانگر اخلاق نیکوی ورزشی در رویدادهای بزرگی چون المپیک است. این قلمرو، فضای مناسبی برای توسعه ارزش­های بشر دوستانه است و شرکت­کنندگان در بازی­های المپیک برای کسب تجارب اجتماعی، با رنگ­ها، نژاد­ها و عقاید مختلف دور هم جمع می­شوند و با علاقه­ ذاتی، این ارزش­ها را توسعه می­بخشند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Role and Importance of Ethics in Olympic Games

نویسندگان [English]

  • Seyyed Mohammad Hossein Razavi 1
  • Seyyed mohammad Niazi 2

1 Mazandaran University ََPh.D. Assistant Professor of

2 Ph.D. student, Shomal University

چکیده [English]

The purpose of this study was investigation of role and importance of ethics in Olympic Games and their main goals and the effect of these universal grate events on intellectual and socials attitude in human societies. Olympic Games are inherence of human B.C.  Natural tendency of human nature on moral attitudes in all fields and ages cause human creative symbol in order to reject of human nature to morality as their polish manifestation. With spend of ages, sometimes these attitudes faraway from main idea of their creators and cause problem for societies. Therefore, in each ages investigator can provide the field of effective investigation of morality and Olympic Games with study and analyses of goals of this attitude with moral circumstances in same age and with reliance on natural tendency of human nature to moral attitude. Olympic game and sport is complete school of education that we can thereby transition deferent educational goals to young men. Humility and curtsey in sport, fare play and heroic qualities show good sport behavior in grate events such as Olympic Games. These realms provide suitable situation for development of sense of humidity and participant in Olympic Games gathering in order to obtain of social experience with deferent colors, races and opinion and created natural interest for development of these values. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ethics
  • Olympic Games and Sport

اهمیت و نقش اخلاق در ورزش و المپیک

سید محمد حسین رضوی[1]

 سید محمد نیازی[2]

 تاریخ دریافت مقاله: 6/9/1392

تاریخ پذیرش مقاله: 14/10/1392

 

 

مقدمه

بازی­های المپیک، میراثی از انسان­های قبل از میلاد است که زمان برگزاری آن به سال  776 قبل از میلاد مسیح برمی­گردد. المپیک باستان، قبل از عصر طلایی تمدن یونان شکل گرفت و جشن­های آن هر چهار سال یک بار و به مدت  1200 سال به شکل مداوم برگزار می­شد. مورخان در نحوه پیدایش و اصل این بازی­ها اختلاف نظر دارند، ولی همگی معتقدند  که این بازی­ها در دشت المپیا در منطقه آلیس – حدود 30  کیلومتری بندر کاتاکونو در ساحل شمال غربی پلوپونه­سوس در یونان- برگزار می شد. (بهمنش،1379: 32)

تاریخ شروع المپیک را 1253 تا 884 سال قبل از میلاد حضرت مسیح نقل کرده­اند. در آن زمان هم بازی­ها با اجرای مراسم و جشن خاص افتتاح می شد و قبل از شروع در معبد زئوس، قربانی می­کردند. پیر دو کوبرتن و تعدادی از دوستان فاضل و معلم او، کمیته بین مللی المپیک را در روز 23 ژوئن سال 1894 در جلسه ای در دانشگاه سوربن پاریس بنیانگذاری کردند. او که اطلاعات وسیع و بی­نظیری از تاریخ یونان باستان و تمدن آن کسب کرده بود با بیان این که المپیاد و المپیک­ها، مظهر یک تمدن جامع میان کشورها، شهرها و قهرمانان نظامی و حتی مذاهب باستان هستند، دنیا را پس از سال­ها جنگ، ستمگری و دیکتاتوری، متوجه اصول کلی آزادی، آرامش و برادری در سایه ورزش کردن، تندرست شدن و شرکت در مسابقه­های ورزشی نمود و با تکاپویی خستگی­ناپذیر، نهضت بزرگی برای اصلاح دانش و پاکی نیروهای فکری و جسمی برپا کرد و در این راه با جان و دل کوشش کرد(Finley, 1976: 36-39).

پیر دو کوبرتن مانند بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت زمان خود، عقیده داشت که از راه ورزش، بسیاری از بحران­های اجتماعی قابل حل است و همچنین معتقد بود ایجاد یک سازمان و نظام ورزشی کاملا رقابت آمیز، می­تواند جوانان را تشویق و از خواب غفلت بیدار کند. او توانست این اهداف را در تمام جهان گسترش دهد و نهضتی جهانی پدید آورد که در کاهش ستیزه­های سیاسی و درگیری ملت­ها موثر باشد. (سجادی،1379 : 25)

 کوبرتن، احیا کننده بازی­های المپیک، توسعه دهنده ورزش­ها نبود. او یک دانشجو و یک معلم بود و در دنیای مدرن نخستین کسی بود که تشخیص داد چگونه با سازماندهی ورزش­ها و بازی­ها، ورزشکاران به فواید جسمانی بیشتری دست می­یابند. همچنین تصور می­کرد فرهنگ مطلوب و کیفیت­های معنوی و اخلاقی وجود دارند که کسب شدنی­اند.  حرفه و تخصصی که بر مبنای هوس و هیجان باشد، کامل نیست و روشن است که تنها حرفه­ای به بار می­نشیند که بر اصول اخلاقی استوار باشد؛ به ویژه وقتی که دست اندرکاران ورزش باورهای فلسفی و اخلاقی خود را به صورت منطقی و منظم توسعه داده باشند تا بهترین علایق و خواسته­های بشر را منعکس سازند(Burundi, 1963: 56).

ورزشکاران در آموزه­های اخلاقی، واقعیت­ها و ارزش­ها را جستجو می­کنند و مربیان نیز از این راه می­توانند به مطالعه معنی، ماهیت، اهمیت و منبع ارزش ها در ورزش بپردازند. این مبانی، راهنمای مربی و ورزشکار در تعیین اهداف و اصول و تامین کننده ابزاری منطقی برای ارزیابی ارزش خدماتی ورزش در برنامه­های رسمی و غیر رسمی است. توسعه اصول اخلاقی برای داوطلبان ورزش حرفه­ای، لازم است؛ چنان که در این صورت، زمینه فکری مشترکی در مورد حرفه تخصصی خواهند داشت و بدرستی قادر به تبلیغ ارزش­ها و مفاهیم ورزش خواهند بود. همچنین، انگیزه کافی برای دستیابی به مدارج بالای حرفه­ای خواهند داشت و از توانایی موثر برای ارزیابی عملکردها برخوردار خواهند شد. (Chang, 1985: 56-59)

در جامعه متحول امروزی، مردم مشتاق اند تا از چگونگی تاثیر ورزش بر مواردی چون: عملکرد انسان، سطح کیفی زندگی، خلاقیت و ابتکار انسانی آگاه باشند. رعایت اصول اخلاقی کامل در تربیت بدنی و ورزش برای تفسیر ارزش­های جامعه موثر بوده و برنامه­ها را متناسب با نیاز شکل خواهد داد. بسیاری از متخصصان از آنچه در حوزه حرفه­ای­شان در جریان است ناخرسندند. آنها با یاری جستن از اصول اخلاقی ورزش از نقش مفید انسانی و اجتماعی خود آگاه می شوند  و در این راستا با همکاری یکدیگر تلاش خواهند کرد. اگر تاریخ یونان را که در1200  سال نقش مهم تمدن یونان در بازی­های المپیک را به نمایش گذارده است، مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می­رسیم که خدایان یونان تنها از نظر بدنی کامل نبودند، بلکه فرزانه و باهوش نیز بوده­اند و این نشانگر آن است که نوع بشر در پی توسعه همه جانبه­ای از جهت جسمانی، ذهنی و معنوی است. (کدخدازاده،16:1372)

 کوبرتن عقیده داشت عضلات، برای تعالیم معنوی هستند و از ورزش به عنوان وسیله­ای برای پاک­نگاه­داشن اجتماع و مقابله در برابر شیاطین و اعتیاد به مشروبات الکلی یاد می­کرد. وی معتقد بود که ورزش عاملی برای کسب منافع اجتماعی و اخلاقی است و قوانین بازی، سمبل قوانین زندگی آزاد و دموکراتیک اند. (هو چنگ، 1372: 36)

فرد در بازی­ها، دموکراسی را در عمل تجربه می­کند و قدردانی از او بر پایه قابلیت­های حرکتی است. وضعیت و جایگاه اقتصادی، نژاد، زمینه رشد و سایر خصوصیات تبعیضی در بازی نقشی ندارند. اجرا و عملکرد ملاک و اساس موفقیت، پیروزی و برتری است. (کدخدازاده، 1373 : 76)

 تکامل اخلاقی، جستار گسترده­ای است که رشد احساسی، عاطفی و اجتماعی را در بر می­گیرد.  هدف تکامل اجتماعی با تسهیل سازگاری­های شخصی (شخصیتی) و گروهی و تطابق­پذیری به عنوان عضوی از جامعه در ارتباط است. فعالیت­ها و برنامه های ورزشی به شرط هدایت اصولی، بهترین موقعیت­ برای چنین سازگاری­هایی را فراهم خواهد کرد. در جامعه دموکراتیک، رشد عاطفی و وجدان گروهی و حس زندگی جمعی، ضروری است. مواردی چون: کمک بازیکنان به یکدیگر، احترام به حقوق دیگران، تمایلات شخصی را فدای خواست گروه کردن، واقعیت و عینیت بخشیدن به زندگی جمعی به عنوان عاملی برای موفقیت اجتماع، از مهمترین اهداف برنامه­های المپیک است و در تمام عرصه­های ورزشی مورد تاکید قرار خواهند گرفت(Lundy,1989: 76-78).

لازم است در ورزشکاران حس تعلق به گروه و احساس مسئولیت نسبت به هدایت اعمال در جهت مطلوب، به وجود آید باید مقررات و خصلت­های ورزشکاری گسترش یابد و در تمام فعالیت­ها و برنامه­ها رعایت شود.  خصلت­هایی چون: تواضع، هم فکری، راست گویی، عدالت، درست کاری، احترام به بالادست، پایبندی به مقررات به طور قابل ملاحظه­ای کارایی اجتماعی را بالا خواهد برد.(Miller, 1992: 23)

از نظر پیر دو کورتن- بنیانگذار کمیته بین مللی المپیک و دوره جدید المپیاد-  بازی­های المپیک تنها یک رویداد ورزشی قلمداد نمی­شود، بلکه نقطه عطفی در حرکت وسیع­تر اجتماعی و فرهنگی است. حرکتی که از راه بازی و ورزش، زمینه تکامل و رشد انسان را فراهم می­سازد و جهان را به مکانی برای سالم زیستن تبدیل می­کند. همان طور که نوشته شده است طرح پیشنهادی کوبرتن برای برگزاری بازی­های نوین المپیک در واقع یک راه حل اساسی است که به منظور پایان بخشیدن به بحران­های عمیق سیاسی  و اجتماعی آن زمان بود. او مانند بسیاری از همفکران خود، معتقد بود که راه حل مشکلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، دگرگونی وضع موجود جامعه است (Wallechinsky, 1996: 89-91).

وی با این فکر و اندیشه، تشکیل و گسترش باشگاه­های ورزشی را دنبال کرد و در ادامه به بر پایی نهضتی عظیم­تر بر آمد که همان برگزاری بازی­های المپیک، هر چهار سال یک بار، بین جوانان سراسر جهان بود. کوبرتن برای انسجام بخشیدن به اندیشه خود، از المپیک باستان کمک گرفت و این اصل را به سراسر جهان برد. او ادعا کرد مشارکت جوانان در رویدادهای ورزشی منجر به پیدایش یک نهضت خواهد شد. نهضتی که می­تواند به ستیزه­های بین مللی به نحو شایسته­ای پایان بخشد و در ضمن حاوی صلح و دوستی و تفاهم ملل باشد .به عبارت دیگر، او بازی­های المپیک را پایه­ای برای ایجاد تغییرات فرهنگی ، اجتماعی و معنوی مناسب دانست و نام المپیز را بر این اندیشه فرهنگی نهاد. (آوست، 1374 :46)

در اساس نامه کمیته بین مللی المپیک به پرورش و تقویت ویژگی­های بدنی و اخلاقی که مبنای ورزش را تشکیل می­دهند، تاکید و توجه بسیار شده است. ورزش ابزاری برای تعلیم و پرورش جوانان محسوب می­شود، زیرا در میادین ورزش و مسابقات، تفاهم و دوستی بسیار نزدیکی بین ملل مشاهده          می­شود (Burundi, 1963: 56).

باید توجه داشت که اخلاق ورزشی زیرمجموعه شخصی ارزش شناسی است و به تعریف خصوصیات و معیارهای اخلاقی کمک می­کند و به عنوان پایه­ای برای رفتار فردی محسوب می شود. تقویت رفتار اخلاقی از مهترین اعمال ورزش است. ورزشکاری که با رعایت مقررات و قوانین با خصایل پهلوانانه و ورزشکارانه به رقابت می پردازد، بدون شک مورد احترام هم تیمی­های خود خواهد بود. رشد موثر اخلاق با طرز برخورد­، ادراکات و ارزش­ها در ارتباط است؛ به دلیل این که ورزش مواردی از قبیل کمک به افراد برای توسعه پاسخ مناسب به فعالیت جسمانی و شناخت آثار سلامت بخش فعالیت­ها و کمک به استفاده بهتر از اوقات فراغت را مورد توجه قرار می دهد. ورزشکاران باید نگرش مثبت و اخلاقی خود نسبت به ورزش، احترام به پیشروان رشته و شرکت در بازی­ها و فعالیت­های گروهی را توسعه دهند. (کاشف،1379 :3-8)

دست اندرکاران ورزش حرفه­ای در سطح المپیک باید جوانان را در تشخیص نظام ارزشی و سنجش ادراکات دیدگاه­ها و تفکر درباره آنها یاری دهند. البته این به معنی تحمیل نظام ارزشی شخصی نیست، بلکه به معنی بر انگیختن بیشتر ورزشکاران حرفه­ای المپیک برای تحلیل و ارزشیابی ارزش­ها و نظرات است. اتحاد و همبستگی، زیر بنای اهداف فردی یا گروهی است و در المپیک همواره بر این اصل تاکید می شود. بازی­های المپیک باید بر ویژگی­های رهبری و اطاعت و پیروی، تاکید کند. این موارد در رسیدن به کمال و لذت، لازم و ملزوم یکدیگرند. (رمضانی نژاد،1378 :56) ورزش، در فرهنگ جامعه و ملل جهان جایگاه خاصی دارد. سیاست کشورها، سیستم­های حکومتی اقتصاد و فرایندهای تربیتی از آن تاثیر می­پذیرند. از آنجا که فعالیت بدنی و ورزش بخش مهمی از میراث فرهنگی ملل است، نه تنها از جنبه زیست شناسی، بلکه از دیدگاه اخلاق، جامعه شناسی و روان شناسی نیز باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. (سروستانی، 1372 :76)

 اهداف نهضت المپیک نیز از همین واقعیت سرچشمه و توسعه یافته است. در حال حاضر این اهداف با چهار عنوان در منشور المپیک مطرح شده است:

1)     ترویج و توسعه آن دسته از ویژگی­های اخلاقی و جسمانی که اساس کار ورزش است.

2)     تعلیم و تربیت جوانان از طریق ورزش به منظور ایجاد تفاهم بیشتر بین آنها و دوستانشان و همچنین کمک به ساختن دنیای بهتر و صلح آمیزتر.

3)     انتشار و ترویج اصول المپیک در سراسر جهان و ایجاد خیر خواهی جهانی.

4)     گرد آوردن ورزشکاران جهان در یک جشنواره عظیم هرچهار سال یکبار در بازی­های المپیک (سجادی، 1379 :25)

 با توجه به اهداف چهارگانه بالا، درمی­یابیم این بازی­ها چیزی فراتر از تعدادی مسابقات است که به خواهد هر چهار سال یک بار در نقطه­ای از گیتی برگزار شود. در این اهداف، مسائل اساسی اخلاقی، آموزشی و پرورش نهضت و فلسفه المپیک در سطح بین مللی نهفته است. بازی­های المپیک و ورزش، یک مکتب کامل تعلیم و تربیت استY مکتبی که با آن می­توان اهداف گوناگون تربیتی را به نسل جوان منتقل کرد. تواضع و ادب در ورزش از نشانه­های تربیت فردی است و بازی عادلانه، خصایل پهلوانی،  بیانگر اخلاق نیکوی ورزشی در رویداد­های بزرگی چون المپیک است. ورزش به طور منطقی تجربه­ بازی آزاد منشانه را به آن حدی از کمال می­رساند که ورزشکاران اهمیت و ارزش زندگی جمعی و مشارکت در آسایش عمومی را درک می­کنند. این قلمرو، فضای مناسبی است برای گسترش ارزش­های بشر دوستانه و شرکت کنندگان در بازی­های المپیک برای کسب تجارب اجتماعی با رنگ­ها، نژاد­ها و عقاید مختلف دور هم جمع می­شوند و علاقه ذاتی برای گسترش این ارزش­ها را به وجود می­آورند.

 

روش پژوهش

این تحقیق از نوع مروری و تحلیلی است که با بررسی مقاله­های پژوهشی و کتاب­های تاریخی- فرهنگی در زمینه تمدن و فرهنگ انجام شده است.

 

بحث و نتیجه­گیری

پیمان و تعهد تربیتی المپیک (المپیزم) به عنوان زیر بنای فکری و نظری بازی­های المپیک (بزرگترین رویداد ورزشی جهان) به خوبی در منشور المپیک بیان شده است.  بر این اساس "کمیته       بین مللی المپیک" و سایر تشکیلات علمی- آموزشی وابسته به آن، مانند آکادمی بین­مللی المپیک، کتابخانه لوزان سوئیس و همچنین کمیته­های ملی المپیک، موظف هستند بازی و ورزش را بخشی از فلسفه زندگی اجتماعی مردم قرار دهند و نقش تربیتی آن را در مراکز آموزشی، تفریحی و ورزشی برای آنان آشکار سازند و در جهت تحقق اهداف اجتماعی- فرهنگی و انسانی ورزش و المپیک در سطح ملی و بین مللی گام بردارند.(رمضانی نژاد،1378 :56) از طرف­ دیگر، همان­ طور که در اهداف بازی­های المپیک باستان مشهور است، تلاش برای حفظ آمادگی و برتری جسمانی، توجه به تناسب و زیبایی اندام، بخشی از فلسفه زندگی و آرمان تربیتی یونانیان را تشکیل می‌داد(Burundi, 1963:   56)  پس اگر بتوان عناصر اصلی یک فلسفه کاربردی را در زندگی امروزی، تندرسی، آرامش و نیکی (تئوری زندگی) نامید، می‌توان بازی، ورزش و تجلی آنها در المپیک را بخشی از فلسفه زندگی شرکت کنندگان در نظر گرفت؛ چون تندرستی در زندگی با ورزش به دست می آید و بخشی از آرامش در زندگی ناشی از سلامتی و تندرستی است و نهایت این­که جوهر اصلی ورزش، هدایت افراد به سمت خیر و نیکی و پرهیز از رفتارهای ضد آرامش و ضد سلامتی است. (آوست، 1374 :46) یک انسان کامل از فعالیت­های فکری مانند فلسفه، برای مغز و ذهن (اندیشه و عقل) و از زیبایی و هنر، برای احساس و از ورزش، برای بدن استفاده می­کند. اگر چه حرکت و مهارت نیز بخشی از هنر و برای پرورش احساس زیبا شناختی است، ولی نقش ورزش و المپیک فقط برای بدن نیست، بلکه مراقبت از کل فرد یا خود است.  (Lundy, 1989: 76-78) از نظر کوبرتن نیز این اجزا به عنوان فلسفه کاربردی، زندگی افراد بشر را شاد می­سازد. بنابراین، آموزش آرمان و اهداف المپیک تلاش برای تعادل، رشد و کمال فردی و انسجام شخصیت است که ریشه­های یک حیات لذت بخش را تشکیل می­دهد؛ به طوری که از این نظر می‌توان ورزش و المپیک را در کنار مذهب قرار داد، چون هدف هر دو کامل کردن فرد است و هر دو از آدمی می­خواهند که به بالاترین پتانسیل وجودی خود نزدیک شوند. (سجادی، 1379 :25) از نظر کوبرتن، خالق بدن و عضله همان خالق روح است و زیبایی اخلاقی و زیبایی جسمانی باید در کنار هم باشند و زندگی واقعی نیز خوب زیستن با این دو عنصر است. (کدخدازاده، 1373 :76) همچنین، شکل­گیری سازمان­ها و تشکیلات ورزشی در سطح منطقه­ای و قاره­ای با الهام از "کمیته   بین­مللی المپیک" می­تواند نقش خوبی در این زمینه ایفا کنند، چون آنها می­توانند از طریق ورزشکاران، صلح و دوستی را از مرزهای خود عبور دهند و آن را مانند سایر کالا، صادر نمایند و در یک داد و ستد بدنی و مهارتی که بهترین مبارزه صلح آمیز است، حقوق بین المللی را بشناسند و رعایت نمایند. (رمضانی نژاد، 1378 :56) این تفاهم بین المللی، دنیا را شاد و دلپذیر می­سازد به ویژه این­که در فرآیند جهانی شدن می­توان از برخی نمادهای المپیک مانند تعداد و نحوه ترکیب حلقه­ها، رنگ پرچم المپیک، رنگ حلقه­ها و غیره برای وحدت جهانی سود برد. در نهایت ایفای این نقش سازنده در هر جامعه­ای به شناسایی محورهای آموزشی حرکت المپیک و برنامه­ریزی عملیاتی نیاز دارد؛ به طوری که هر کدام از این محور­های آموزشی را می­توان دوباره مورد بازبینی دقیق­تری قرار داد و با استفاده از شرایط بومی – فرهنگی و روش­های خلاق و ابتکاری اهداف بهداشتی، صلح آمیز، تربیتی و فرهنگی المپیک را توسعه بخشید. تردیدی وجود ندارد که بدون وجود چنین پشتوانه فکری و تربیتی، بازی­های المپیک، این قدر مهم نمی­شوند.

بنابراین برای بقا و تقویت این پشتوانه باید از برنامه­های آموزشی سود جست. (آوست، 1374 :40-46) در این راستا، می­توان از مدرسه و دانشگاه به عنوان دو مکان فرهنگی برای آموزش محورهای المپیک نام برد و روش­های تجربه شده جهانی توسط کمیته بین­المللی المپیک و آکادمی بینالمللی المپیک را در سطح ملی و منطقه­ای به­کار گرفت. کمیته ملی المپیک می‌تواند با استقرار نمایندگی­های ویژه در هر استان، برگزاری دوره­های آموزشی، چاپ مقاله­ها، کتاب­ها و بروشورهای آموزشی، استفاده از رسانه­های گروهی و غیره گام­های بزرگی بردارد.

  • منابع

    • آوست، دیورا و بوچر، چالز(1374) مبانی تربیت بدنی و ورزش. احمد آزاد.تهران: انتشارات کمیته ملی المپیک
    • بهمنش، عطا (1379) بازی­های المپیک از آغاز تا امروز. انتشارات هاشمی
    • رمضانی نژاد، رحیم (1373)" بازی جوانمردانه و فرهنگ ایرانیان".ششمین گردهمایی آشنایی با حرکت المپیک، یونان- المپیا.
    • سجادی، سید نصر اله (1379) جنبش صد ساله المپیک. موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور
    • صدیق سروستانی، رحمت ا… (1372) "درآمدی بر جامعه شناسی و ورزش". فصلنامه المپیک. کمیته ملی المپیک، شماره1 .
    • کاشف اخلاق، مجید ( ) "بازی­های المپیک و مقایسه آن با ورزش در ایران باستان". فصلنامه المپیک. کمیته ملی المپیک، سال نهم.
    • کدخدازاده، اسماعیل(1373) آتن باز گشت به مبدا. تهران: انتشارات مولف
    • کدخدازاده، اسماعیل(1372) بهای برگزاری بازی­های المپیک. تهران: چاپ ایران مصور
    • هو چنگ، جو(1372)"مفهوم آسیایی ورزش همگانی و تاثیر آن بر نهضت المپیک".محمد خبیری. نشریه المپیک. سال اول، شماره دوم.

     

    - Brunde, Avery(1963) Olympic philosophy. International Olympic Academy. Olympia, Greece, pp: 65.

    - Chang, Ju Ho(1985)" sport for all and the International Olympic Movement". paper presented at the international Olympic Symposium by the Ministry of sport and KOE. Hyatt Hotel, Seoul, Korea, pp: 56-59.

    - Finley, I.M. and pleket, H. W. (1976) The first thousand Years of Olympic Games. Geart Britain, pp: 36-39.

    - Lundy, Fernand (1989)" The Olympic Movement. Grandeurs and paradoxes of its Development Successes". paper presented at the Seoul Olympiad Anniversary conference, Seoul, Korea, pp: 76-78.

    - Miller, D.( 1992) Olympic revolution. The Olympic  Biography of Jan Antonio Samaranch. London, pp: 23.

    - Wallechinsky, D. (1996) Summer Olympics, Sport  Illustrated. Boston, New York, Toronto, London, pp: 89-91.