Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D.Professor of Islamic Azad University,Science & research Unit
2 Student of Master degree in Women's Studies Research
Abstract
In this study, related to the Modernism and pre marriage relationships; we have carried out a comparative research, among the women in 1and 11 regions of Tehran in 2010.
The theoretical of the research frame work is the theory of anomy. We have these main aims: The study of the level of modernity among the universal population. Field study in regions 1and11 of Tehran was done by using questionnaire Technique. The volume of sample in this survey was 285 the universe included women aged 15 and upper in Tehran. The results of this survey show that there is meaningful relation between modernity and pre marriage, and results of measurement related to research¢s theories show that if the level of modernity goes up, then people prefer more pre marriage relationships. The results show that the level of modernity influence on the anomy and tolerance. Other hand, the findings of the research show that volume of using the satellite has the most influence on pre marriage relationships.
Keywords
تجددگرایی و روابط پیش از ازدواج ;تحقیقی مقایسه ای در بین زنان مناطق 1و11 شهر تهران
دکتر باقر ساروخانی[1]
مریم مقربیان[2]
مقدمه:
با گذر حدود 200 سال از تجربه مدرنیته در ایران یعنی از زمان آشنایی آن با غرب همچنان رابطه سنت ومدرنیته در جامعه ایرانی به عنوان مشکل تلقی می شود. ایران امروزهمچنان دارای مشکلات بسیاری درتعیین منزلت اجتماعی وفرهنگی اش دررابطه باجهان معاصر است. این مشکلات صرفا از طرف فرهنگ و جامعه ایرانی مطرح نمی شود، بلکه از منظر جهانی نیز مطرح است.از جمله این مشکلات، پدیده معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج هست. که در جامعه ما نیز پدیده ای جدید، نوظهور و مدرن می باشد که در سالهای اخیر همراه با دگرگونی های ساختی و اجتماعی چون گستر ش شهرنشینی، صنعتی شدن، افزایش میزان سواد، حضور زنان در عرصه های اجتماعی، و گسترش مکان های مشترک زنان و مردان و افزایش کمی وکیفی وسایل ارتباط جمعی، این پدیده به شکلی نوظهور و از بطن روابط شخصی جوانان جامعه پدید آمده است. به گونه ای که تحقیقات انجام شده در این زمینه از خواست و میل جوانان جامعه برای داشتن چنین معاشرت هایی حکایت می کند. (آزاد و دیگران،1379) علاوه بر نوظهور بودن این روابط، دین، ارزش های دینی و به طور کلی فرهنگ اکثریت افراد جامعه، با اینگونه معاشرت ها در تناقض قرار دارد، چرا که اسلام به عنوان دین اکثریت افراد جامعه، چنین دوستی ها و معاشرت هایی را پیش از ازدواج میان دختر وپسر (نامحرم)نفی می کند و تنها در شرایط ویژه و با تشریفات شرعی-ازدواج موقت-آن را صحیح می داند.. بنابراین شناخت ابعاد و اثرات آن در همه حال ضروری است. تحقیق نیز در همین زمینه اجتماعی نضج یافته است و سه بعد اساسی دارد: از یکسو پدیده اجتماعی تجدد و عمق ورواج آنرا می جوید، از سوی دیگر درصدد شناسائی پدیده حساس روابط قبل از ازدواج است؛ سوم آنکه بازیابی تاثیر تجددگرایی را بر روابط قبل از ازدواج، شیوه ها واصول آنرا می جوید. هدف آنست تا ملاحظه شود، گرایش به تجدد تا چه حد سازوکارهای روابط دوجنس را دگرگون می سازد؛ و با توجه به اثرات این چنین روابطی بر همه ابعاد اجتماعی، پژوهشی است که بنوعی با سرنوشت جامعه ایرانی سروکار دارد.
بیان مساله
هیچ جامعه ای عاری از مسائل اجتماعی نیست اما همه مشکلات اجتماعی از اهمیت و اولویت یکسانی برخوردار نیستند همواره مشکلاتی که علت مشکلات دیگر محسوب می شوند از اولویت واهمیت زیادی برخوردار بوده واهتمام وشناسایی دقیق آنها ضروری تلقی می شود . ژرف نگری در نابسامانی های اجتماعی، شیوع در خانواده ها، ما را به این نتیجه مهم می رساند که یکی از علل اصلی نابسامانیها، ارتباطات نامناسب میان دوجنس است .«امروزه سیستم ارتباطات آمده است، تعریف دیگری از ارتباط زن و مرد ترسیم کرده است. در اندیشه دینی به ویژه آیات قرآن صراحتاً میگوید «مُحصناتٍ غیر مسافحات» (25/ نساء) چنانکه ما نیز در تعبیر ولایی ائمه (ع) داریم که میگوید «ولایه علیبنابیطالب حِصنی»، حِصن یعنی یک کانونی که مصونیتساز است. و در اسلام 5 معنی دارد. یکی از معانی آن ازدواج است. چون خانواده کانونی است که نه تنها مصونیت جنسی، بلکه مصونیت روانی، عاطفی، اخلاقی، انسانی و اجتماعی میآورد.
بنابراین قید قرآن اینکه «محصنات غیر مسافحات و لامتخذات اخدان» (25/ نساء) یعنی ارتباط به نحو مسافحه. سفح با (ح) با سفه با (هـِ) نیز فرق میکند، سفه به معنای سفاهت است. اما سفحی را که قرآن میآورد چند مورد در ارتباطات نفی ارتباط آزاد جنسی و دقت در انتخاب زوج در حِصن خانواده را مطرح میکند: «محصناتٍ غیر مسافحات» یعنی این ارتباط نباید به سوی ارتباط آزاد پیش برود. چون ارتباط آزاد آن دغدغههای روانی، عاطفی، معنوی و تداوم نسل را به دنبال ندارد. اگر در غرب میبینید آزادی جنسی مطرح میشود از طرف دیگر به دنبالش سقط جنین است، حفظ حیات بشر به شکل مشروعش دیگر مورد توجه نیست، نوع ارتباطات متفاوت است. آنجاست که اسلام میگوید ارتباط باید در حِصن واقع بشود. یعنی در حصار کانون خانه و خانواده که بتواند تکامل روانی، اخلاقی، معنوی و حتی تداوم نسل بر اساس ارتباط جنسی سالم، نه ارتباط جنسی برخاسته از غریزه را به دنبال داشته باشد».(میرخانی،1387: 62-61)
«با توجه به تجربیات غرب و روندهای اجتماعی که از قبال رواج چنین معاشرت هایی در آن جوامع پدید آمده است به نظر می رسد ظهور این پدیده در جامعه ما تاثیرات ساختی را بر بسیاری از نهادهای اجتماعی می گذارد و می تواندبه مرور نهاد ازدواج وخانواده را با چالش هایی مواجه نماید.افزایش تعداد مجردها و سن ازدواج، ناسازگاری های زناشویی و خانوادگی از جمله این موارد است»-(Feiring,C. and Wyndole,F , 2000:295)
اهمیت وضرورت تحقیق
«آشنایی و معاشرت دختر و پسر، قبل از ازدواج، در جوامعی که والدین نقش تعیین کننده در ازدواج و انتخاب همسر فرزندان خود ندارند، بستر مناسبی برای شناخت ویژگیها، خصوصیات و شکل گیری ترجیحات و اولویتها در انتخاب همسر آینده تلقی می شود. این امر با شکل گیری خانواده ی هسته ای، پیدایش ورشد فردگرایی، توسعه و مدرنیزاسیون همزمانی دارد و در حالی که در بسیاری ازجوامع پدیده ای طبیعی و ضروری تلقی می شود، در بسیاری دیگر به عنوان رفتاری پاتولوژیک از آن یاد می گردد و ممنوعیتهایی بر آن وضع می شود. در جامعه ما نیز وضع کم و بیش به همین منوال بوده است».(محسنی ،1379 :262)
«فرایند تجددگرایی در جوامع بشری بی تردید ارزش ها و هنجار هایی جدید را از طریق ابزارها و عواملی همچون شهرنشینی، رسانه ها، سواد و...بر جوامع بشری تحمیل می کند و همانطور که خاصیت هر سیستمی می باشد ورود هر عنصر جدیدی کارکرد سیستم را دچار اخلال می کند و در این میان با ورود جریان تجددگرایی به ساختار اجتماعی جامعه ایرانی و بالطبع ساختار اجتماعی خانواده ایرانی تغییراتی را به وجودآورده است و تاثیراتی بس شگرف بر چگونگی ارتباطات انسانی، ازدواج و...بجای گذارده است. و در این میان روابط دختر و پسر در جهت همسرگزینی دچار تغییرات زیادی شده است.»(شکربیگی،1387)
به تعبیر یکی از جامعه شناسان «در میان تغییراتی که این روزها درجریان است، اهمیت هیچکدام به اندازه اتفاقاتی نیست که در زندگی شخصی، در روابط جنسی-حیات عاطفی، ازدواج و خانواده در حال وقوع است در خصوص اینکه ماچگونه درباره خود فکر می کنیم و چگونه با دیگران پیوند و رابطه برقرار می کنیم انقلابی در جریان است. این انقلاب است که در مناطق وفرهنگ های مختلف با سرعت های مختلف و با مقاومتهای بسیاردر حال پیشرفت است".(گیدنز،1:1999).
«وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخشی از مطالعه ی خود در قالب پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان به بررسی ارزشها و نگرش های ایرانیان درباره ی ازدواج، همسر خوب و دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج و با حجم نمونه 4581نفر با میانگین سنی 32.2سال پرداخته است نتایج این مطالعه نشان می دهد که 38.4درصد از افراد با معاشرت ودوستی دختر وپسر موافق، 11.8درصد مردد و 49.8 درصد مخالف بوده اند نکته ی جالب توجه این که افراد 15-20 ساله بیشترین نظر موافق را داشته اند و با افزایش تحصیلات نگرش نسبت به این روابط مثبت ترمی شود و بیشترین نگرش مثبت در میان محصلان و افراد مجرد بوده است.»
در سنجش های انجام گرفته از سوی وزارت ارشاد، که در زمینه روابط قبل از ازدواج در بین خانواده ها انجام گرفته است، خانواده ها رضایت نسبی از این روابط داشته اند.و تغییر دید نسبی آنهامشهود است. این مساله به گونه ای است که اغلب خانواده ها روابط قبل از ازدواج و به دنبال آن شناخت نسبی دختر و پسر قبل از ازدواج را بسیار موثرتر از شناخت های بعد از ازدواج می دانند.»
همچنین سازمان ملی جوانان، وضعیت فعلی جوانان در کشور را زرد اعلام کرد و افزود: «قله جمعیتی ایران 24 سال و میانه جمعیتی 28 سال است و این ارقام نشان دهنده نیازهای ویژهای است که در صورت بیتوجهی به این نیازها، بروز آسیبها و چالشهای لاینحل در آینده قطعی خواهد بود.»
این مطالعه در صدد پاسخگویی به این سوالات است که زنان به چه میزان گرایش به معاشرت و دوستی دختر وپسر پیش از ازدواج دارند؟ زیرا با فهم میزان گرایش جوانان به اینگونه روابط می توان تا حدودی به پیش بینی رفتار آنان در آینده دست یافت و با شناخت رفتار جوانان در این زمینه، می توان آن را از خطرات روانی، اجتماعی و بهداشتی که ایشان را تهدید می کند آگاه ساخت.همچنین نتایج این مطالعه می تواند برای مسئولان فرهنگی جامعه در یافتن راه های هنجارمند، دینی و پذیرفته شده برای چنین روابط بین شخصی راهگشا باشد.
پیشینه پژوهش:
موحد وعباسی شوازی به" بررسی رابطه جامعه پذیری با نگرش دختران دانشجو نسبت به ارزش های سنتی ومدرن در زمینه روابط بین شخصی دو جنس پیش از ازدواج" پرداختند نتایج این مطالعه حاکی از آن است که 32.5 درصد از پاسخ گویان دارای نگرش منفی 55.6 درصد نگرش میانه یا متوسط و 11.9 درصد نگرش مثبت به این موضوع داشته اند همچنین نتایج تحلیل چند متغیره مطالعه نیز نشان داد که سه متغیر پایبندی به ارزش های دینی، نگرش دوستان و نگرش خانواد ه در کل 60.5درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده و در این میان مو ثرترین متغیر پایبندی به ارزش های دینی می باشد».(موحد،1385).
موحد و همکاران در مطالعه دیگری نشان دادند که نگرش خانواده ها نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج منفی تر از نگرش دانشجویان بوده و دختران نیز نگرش بسیار منفی تری نسبت به پسران به این گونه معاشرتها داشته اند.
در بعد نگرشی نیز،که توسط اسدی و غفاری انجام شد، نتایج نشان دادند که تغییرات ارزشی و نگرشی در ایران در جهت مثبت قلمدادنمودن روابط و معاشرت های دختر و پسر قبل از ازدواج می باشد و در این زمینه پسران بیشتر از دختران با چنین روابطی موافق بوده اند.
«در تحقیقی که مجید موحد و حلیمه عنایت و محمد تقی عباسی شوازی، باعنوان«بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج» به روش پیمایش انجام دادند.، یافته های پژوهش نشان می دهد که 6/25 درصداز دانشجویان دارای نگرشی مثبت، 8/50درصد نگرشی میانه و 6/23 درصد از آنان دارای نگرشی منفی به این گونه معاشرت ها بوده اند این در حالی است که نگرش خانواده ها منفی تر از نگرش دانشجویان بوده است و زنان نگرش بسیار منفی تری نسبت به مردان به این گونه معاشرت ها داشته اند.»(موحد،1385).
«آزاد و دیگران (1379) در مقاله ای با عنوان (بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانواده تهرانی ) به مطالعه ی نگرش و ارزش های حاکم بر خانواده و ازدواج در طول سه نسل خانواده ی تهرانی پرداخته اند. نتایج این تحقیق نشان داده است که در طی سه نسل آن دسته از ازدواج هایی که با آشنایی و رفت و آمد آزاد و بدون قیدوشرط دخترها و پسرهای صورت گرفته افزایش یافته است. ارزش هایی چون حرف نزدن زن و مرد نا محرم و نظر درباره عدم دوستی دخترها و پسرها تغییر کرده است کمتر از نیمی از آن ها با قید و شرط با آن موافق اند».(آزاد ارمکی،1379).
در مطالعه ای دیگر، جوکار به بررسی (مقایسه نگرش دانشجویان دانشکده های علوم انسانی و مهندسی دانشگاه شیراز به دوستی دختر و پسر )پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه پسران نگرش مثبت تری به دوستی و رابطه با جنس مخالف دارند تادختران. همچنین نگرش دانشجویان مهندسی به چنین روابطی مثبت تر از دانشجویان علوم انسانی است. (جوکار،1383).
«روستوسکی و دیگران به بررسی تاثیر دینداری بر رفتار جنسی نوجوانان درقالب مطالعات طولی میان سالهای 1980تا 2001پرداخته اند نتایج گویای این است که دینداری ظهور اولین عرض اندام جنسی را به تعویق می اندازد و در میان افرادی که نمره ی دینداری بالاتری دارند، روابط جنسی زود هنگام کمتر دیده می شود. »(697 -677: 2004 , Rostosky)
«سالتس ودیگران (1994 ) به منظور تبیین میان رابطه میان نگرش به ازدواج و روابط جنسی قبل از ازدواج، 341 دانشجوی جدید الورود را به روش پیمایش مورد بررسی قرار دادند نتایج این مطالعه گویای آن بود که دختران نگرش مثبت تری به نسبت پسران به ازدواج دارند همچنین دختران باکره نگرش بسیار مطلوبتری به نسبت دختران غیر باکره که چند شریک جنسی داشته اند را دارا بودند و دخترانی که تنها یک شریک جنسی داشتند میان دو گروه قبلی قرار داشتند».( 775-762 :1994 , Saltas)
اهداف پژوهش:
شناسایی تجددگرایی و میزان آن در جمعیت نمونه
شناخت روابط قبل از ازدواج در جمعیت نمونه در تهران
شناخت رابطه بین تجددگرایی و روابط بین دو جنس قبل از ازدواج
مبانی نظری:
در حوزه های فوق الذکر تجددگرایی و روابط قبل از ازدواج و ارتباط آنان، نظریه های بسیار مطرح شده است، در این مجمل به تعدادی از آنان اشاره می شود.
دیدگاه تعاملی دیالکتیکی:
«براساس این دیدگاه پدیده های اجتماعی، پدیده های متصلب و خشک و لایتغیری نیستند. پدیده های اجتماعی ترکیبی از ذهنیت و معنا و غایت هستند و هیچ گاه به نهایت و اتمام نمی رسند، پدیده های ناتمامی هستند که همواره در حال تغییر و شدن هستند، به خصوص این که پدیده های اجتماعی در حال ترکیب می باشند.» (بشیریه، 1373: ص4). «بر مبنای این رویکرد، گذشته، حال و آینده با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند و نمی توانیم به تفکیک آنها اکتفا نماییم. پس زمان حال نمی تواند بی تأثیرازگذشته باشدو از ترکیب حال وگذشته، آینده ساخته می شود. بدین لحاظ است که می توان از مفهوم مدرنیته ایرانی که معطوف به حضور ارزشهای جهانی، منطقه ای، ملی، وسنتی به طور هم زمان متعامل با هم است، سخن گفت».(آزادارمکی،1380 :65).
«در آمریکا بعد از جنگ نوعی از نظریه نوسازی ظهور کرد که توسعه نیافتگی را به عنوان نتیجه مستقیم ویژگی های درونی یک کشور در نظر می گرفت. ویژگی هایی چون اقتصادهای سنتی، ویژگی های فرهنگی و روانی سنتی و نهادهای سنتی.بر اساس این دیدگاه، ارزشهای سنتی نه تنها تغییر پذیر بوده اند بلکه می توانستند و بایستی جایشان را به ارزشهای تازه ای بدهند که این جوامع را قادر سازد که مسیر (تقریباً حتمی الوقوع) توسعه را دنبال کنند. این نظریه مورد نقد قرار گرفت چرا که چنین فرض می کرد که جوامع توسعه نیافته برای تبدیل شدن به جوامع توسعه یافته می بایست ارزشهای جدید را بپذیرند».(آزاد ارمکی،1386 :ص90 )
نظریه مربوط به ویژگیهای ساختار اجتماعی جامعه پیرامون:
در نظریهی میدانی کورت لوین،رفتارانسان تابعی ازشرایط مربوط به فردومحیط.لوین این رابطه رابه صورت b=F(e.p) بیان می کند. منظور از bرفتار، p شخصیت و e محیط است. «از دیدگاه این نظریه رفتارانسان درپهنه یامیدان شکل می گیرد. در پهنه یا میدان، حداقل دودسته عامل مرتبط باهم(عوامل یا شرایط فردی ومحیطی)وجوددارند. وی ارتباط ووابستگی متقابل عناصر فوق را در مجموع،فضای زندگی می نامد. نظریه لوین با چشم انداز نسبتاً وسیع تروهمه جانبه تر امکان تبیین بسیاری از مسائل اجتماعی را فراهم می آورد.بر اساس این نظریه، رفتار به گذشته وآینده بستگی ندارد، بلکه به میدان حاضر مربوط است. میدانی که درآن کشاکش زیادی بین نیروهای مختلف وجود دارد. شخصیت فرد(که ارزشها هم بخشی از آن محسوب میشوند) نیز در اثر برآیند همین نیروها تکوین یافته و به گونه های متفاوت ظاهر می شوند. دسته دوم ازعوامل مربوط به نظریه لوین شامل عوامل محیطی است. منظور از محیط در این دیدگاه، شرایط و موقعیتهای پیرامونی افراد است. محیط یک فرد چیزهای یا عینیتهایی است که در خارج از فرد قرار دارند و موضوعهای سوگیری فرد را تشکیل می دهند. محیط یا جهان عینی که با فرد رابطه متقابل دارند. از سه دسته پدیده یا عینیت ترکیب شدهاند: اعیان اجتماعی، اعیان فیزیکی، اعیان فرهنگی. اعیان فرهنگی شامل عناصر نمادی سنتهای فرهنگی، ایده ها یا اعتقادات و نمادهای اظهاری یا الگوهای ارزشی است. مطابق نظریه پارسونز اعیان فرهنگی نیز بخشی از محیط محسوب می شوند. چگونگی اعتقادات وارزشهای گروهی رامی توان دراین مقوله قرار داد. اصولاً ارزشها عناصر مهم واولیه رفتار هستند. محدودیتها و امکانات بر چگونگی رفتار، تأثیر تعیین کننده ای دارند. میدان عمل انسانها به دلیل شرایط یا مقتضیات تعدیل ناپذیر محدودیت پیدا می کند. نتایج بدست آمده از تحقیقات مختلف نشان می دهند که گروههای اجتماعی مخصوصاً گروه دوستان و خانواده بر رفتار فرد تأثیر قابل ملاحظه ای دارند. از آنجا که معمولاً ارزشها در گروهها به وجود می آیند یا اینکه از سوی گروهها مورد تأیید قرار می گیرند، گرایشهای کلی گروهها نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ارزشها خواهند داشت مثلاً همچنان که دواس می گوید: گرایش به مذهب در بین کسانی که بیشتر بر خانواده تمرکز دارند، بیشتر از کسانی است که کمتر بر خانواده تمرکز دارند »(ظریفی،1377: ص53).
دیدگاه تحول ودگرگونی فرهنگی وارزشی اینگلهارت
این نظریه به دنبال فهم چگونگی وچرائی تغییر وتحولات فرهنگی وارزشها و نگرش های جوامع است. وی درباره ی تغییر فرهنگ ها بر این باور است که هر فرهنگ، رهیافت مردم را در تطابق با محیط شان نشان می دهد و این رهیافت در بلند مدت به دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و تکنولوژی پاسخ می دهد.جهان بینی مردم تنها به آنچه بزرگترانشان به آن ها می آموزند بستگی ندارد، بلکه جهان بینی آن ها با تجارب کلی زندگی شان شکل می گیرد وگاهی تجارب سازنده به یک نسل جوان عمیقا از تجارب نسل های گذشته متفاوت است(اینگلهارت، 1383).هرچند اینگهارت بر تاثیر تغییرات تکنولوژیک و اقتصادی در تغییرات نگرشی وارزشی جوامع (به ویژه غربی) تاکید بیشتری می کند، اما از نقش عامل دیگری نیز سخن به میان می آورد که خود، آن را میراث فرهنگی واجتماعی جوامع می نامد.(اینگلهارت وبیکر، 20-19: 2001).به طور کلی رهیافت نظریه پردازی او دو سطح سیستم (ساختاری جامعه)و سطح خرد (افراد) را مد نظر قرار می دهد. بدین شکل که تغییرات محیطی و کلان در سیستم جامعه به دگرگونی ها در سطح خرد دارای پیامدهایی برای سیستم می باشد.
در مجموع نظریه ی تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت دارای دو فرضیه پیش بینی شده است که دگرگونی ارزش ها را تبیین می کند.1) فرضیه کمیابی: که بر اساس آن اولویت های فرد بازتاب محیط اجتماعی و اقتصادی اوست وفرد بیشترین ارزش را برای چیزهایی قائل است که عرضه ی آن ها کم است.2) فرضیه ی جامعه پذیری: این اصل مبتنی بر این قضیه است که ارزش های اساسی فرد، به شکل گسترده، منعکس کننده شرایط و فرایند جامعه پذیری وی است که در سال های قبل از بلوغ تجربه کرده است(اینگلهارت، 221: 2000).بنابراین فرضیه کمیابی به تغییرات کوتاه مدت با آثار دوره ای اشاره دارد، دوره های رونق اقتصادی به ارزشهای فرا مادیگرایی و دوره های کمیابی (رکود اقتصادی ) به مادیگرایی می انجامد، و فرضیه ی جامعه پذیری، دلالت بر وجود آثار بلند مدت نسلی دارد(اینگلهارت، 1383: آزاد وغفاری، 1383 ).او یادآور می شود ارزش های فرا مادیگرایانه نوعی احساس امنیت ذهنی فرد را منعکس می سازد و نه صرفا سطح توسعه اقتصادی(پایگاه اجتماعی اقتصادی) او را. احساس امنیت فرد، زیر تاثیر زمینه فرهنگی و رفاه اجتماعی نهادهایی است که او در آن بزرگ شده و رشد کرده است. بدین ترتیب فرضیه کمیابی باید از طرف فرضیه جامعه پذیری حمایت شود. ساختار اساسی شخصیت فرد پیش از بلوغ شکل می گیرد و بعد از آن تغییرات نسبتا کمی صورت می پذیرد(اینگلهارت،221: 2000).همین امر منجر به جهت گیری های بسیار متفاوت مادیون و فرامادیون نسبت به بسیاری از مسایل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می شود و نگرش های آنها را نسبت به بسیاری از هنجارهای سنتی جنسیتی مانند روابط جنسی نامشروع، فحشا، سقط جنین، طلاق و...متفاوت می کند. به منزله یک تعمیم گسترده، می توان اظهار داشت مادیون بسیار بیشتر از فرامادیون از هنجارهای سنتی حمایت می کنند(اینگلهارت، 222:1383).
وی در آثار متاخر خود، از دوبعد اصلی و اساسی ارزش های بین فرهنگی سخن به میان می آورد که با فرایندهای مدرنیزاسیون و پست مدرنیزاسیون در ارتباط است. براین اساس جهت گیری های ارزشی افراد را می توان براساس این دو بعد با یکدیگر مقایسه کرد.این دو بعد عبارتند از:
1-ارزش های سنتی در برابر ارزش های سکولار-عقلانی
2- ارزش های بقا در مقابل ارزش های خودشکوفایی (اینگلهارت ودیگران، 11: 2004).
چارچوب نظری:
در این پژوهش به دلیل پیچیدگی موضوع ودخیل بودن عوامل بسیاری در بوجود آمدن پدیده های اجتماعی و شکل دهی آن، نظریه بی هنجاری دورکیم و مرتون بعنوان چارچوب نظری انتخاب گردید.
این نظریه ابتدا توسط دورکیم عنوان شد و سپس مرتن و بسیاری دیگر این مفهوم را در معنای رفتاری بکارمی بردند که با قواعد و هنجارهای مورد قبول جامعه تباین داشته باشد. برخی دیگر آن را در معانی دیگر و جهت نشان دادن بیماری اجتماعی زمان ما بکار می بردند. به طور کلی سه معنای متمایز از آن بر می آید: 1) بی سازمانی شخصیت، آنچنانکه فرد خود را منحرف و متمرد در برابر قوانین یابد;2) شرایط و وضعیت اجتماعی که در آن هنجارها در تنازع با یکدیگرند وافراد بسختی می توانند بین خواسته ها و توقعات متناقض محیط اجتماعی آشتی و سازگاری پدید آورند; 3) وضع با شرایط اجتماعی که فاقد هنجار باشد. زمانی بی هنجاری رخ می دهد که شرایطی از این قبیل تحقق یافته باشند. عدم جذب کامل افراد در درون نظام اجتماعی،کاهش قدرت هنجارها و قوانین به دلایلی نظیر انقلاب، دگرگونی های سریع، تنازع درونی هنجارهاو..بی هنجار ی می تواند اشکال بسیار گوناگون یابد و به نتایجی چند دست یابد، نظیر نوآوری، طغیان،تنازع و عدم پذیرش هنجارها. به زعم دورکیم، جامعه نو با ریزش سنتها، دروازه های بسیاری در راه آزادی بشر گشوده است.لیکن در عوض سرگردانی و کشمکش را دامن زده است.آرامش انسان سنتی که آغاز تا پایان، حیات خود را در برابر راههای آزموده به نام سنن می یافت جای خود را به هیاهوی بسیار سپرده است. دورکیم در نظریه خود معتقد است، پدیده های اجتماعی باید در قالب پدیده اجتماعی تفسیر شود. او تفسیر های روانی و زیستی را رد کرده و اصرار داشت که هر پدیده اجتماعی را باید در قالب اجتماعی آن تجزیه و تحلیل کرد.« دورکیم معتقد بود که پدیدارهای اجتماعی به مثابه واقعیت های اجتماعی بوده که می تواند در معرفی مطالعه علمی جامعه شناسی قرار بگیرد. واقعیت اجتماعی دارای خصلت عینی هستند و بر رفتار و کردار انسان مسلط می باشند. واقعیت اجتماعی به رغم میل شخصی افراد وجود داشته و به دوام و بقای خود ادامه می دهند. بدین ترتیب دورکیم دو خصلت اساسی را برای واقعیت اجتماعی قایل بود. یکی اینکه واقعیت اجتماعی از هستی و موجودیت برخوردار بوده و دیگر این که انسان تحت نفوذ و قدرت آنها قرار می گیرد.» « ادیبی، 1383: 68 »چنانکه در این تحقیق نیز پدیده روابط بین دوجنس در قبل از ازدواج در قالب تغییرات حاصل در جامعه قابل بحث می باشد. « دورکیم معتقد است که انسان دو بعد اساسی دارد. از یک طرف به عنوان فرد در کنار نیازهای بیولوژیکی و غرایز خود قرار دارد و از طرف دیگر جامعه او را احاطه کرده است. این دو حالت در تضاد با یکدیگر به سر می برند. انسان اگر بخواهد اهداف اخلاقی را دنبال کند ناچار است به غرایز خود لطمه وارد سازد. غرایز انسان تغییر ناپذیر هستند در حالی که جامعه مرتباً انسان را محدود می سازد. دورکیم معتقد است که شهوات و امیال خود خواهانه از ساخت فردی انسان سرچشمه می گیرند، اما اعمال عقلانی ما مبتنی بر علل اجتماعی هستند. نیازها و ضرورتهای اجتماعی با نیاز ها و ضرورتهای فردی در تضاد کامل هستند. نفع جمعی و نفع فردی یکسان نیستند. انسان اگر بخواهد پیشرفت کند و تمدن را توسعه دهد ناچار است در مقابل فشار وجدان جمعی تقسیم شود. البته این اطاعت باعث تکامل و آزادی انسان خواهد شد. پس سرکوب نمودن امیال خود خواهانه برای پیشرفت تمدن اجتماعی ضروری است و سرپیچی از آن جامعه را به طرف آنومی یا بی هنجاری سوق می دهد». «ممتاز، 1381: 54تا55» به نظر دورکیم مسأله بی هنجاری در جامعه مدرن به صورت مزمن درآمده است و این وضع بسیار اسفبار است. به نظر او ورود جوامع، به دنیای صنعت در قرن بیستم، روابط انسانها را از نظارت نظم اخلاقی جامعه سنتی آزاد میکند، به طوری که اجتماع سنتی مورد هجوم نیروهای گسستگی جامعه مدرن قرار می گیرند..«مرتن تحت تأثیر دورکیم بوده و بر مسئله ساخت هنجاری و تاکید بر آرزوها و امیالی که هنجارها آنها را مورد تاکید قرار می دهند و باعث خود گرایی می گردند و یا به بی هنجاری می انجامد، تاکید دارد. مرتن کج رفتاری را انطباق نرمال با محیط اجتماعی خودگرایی در نظر می گیرد و بر عکس مسئله ارتباط آن را با ابعاد بیولوژیکی و فقدان کنترل اجتماعی در نظر نمی گیرد. او در اثر خود در این زمینه دو عنصر اصلی یا دو بعد اصلی را مطرح می سازد، از ساخت فرهنگی اول اهداف تعریف شده فرهنگی را در نظر می گیرد و بعد ابزار نهایی شده رسیدن به آن را مطرح می سازد. یعنی شیوه های دستیابی به این اهداف که جامعه را در اختیار فرد قرار می دهد». «ممتاز، 1381: 65». مرتن به دنبال کشف این امر است که چگونه برخی از ساختارهای اجتماعی بر افراد خاصی از جامعه تاثیر گذاشته و موجب شده آنان مرتکب رفتار ناهمنوا با هنجارهای اجتماعی شوند. به نظر او ساختهای اجتماعی فعال بوده و تولید کننده الگوی رفتاری می باشند. بنابراین، او بر نظم اجتماعی تمرکز نموده و تاثیر ساختهای هنجاری را بر افراد مورد تفحص و تبیین قرار می دهد. همه اعضای جامعه در ارزشهای مشترک سهیم اند و وفاق جمعی درباره ارزشها در جامعه وجود دارد، ولی چون اعضای جامعه به لحاظ ساختارهای اجتماعی در موقعیتهای مختلفی قرار می گیرند، برای درک ارزشهای مشترک فرصتهای مساوی ندارند و چنین وضعی ممکن است موجب انحرافات اجتماعی شود؛ بنابراین واکنشهای زیر از سوی افراد جامعه که ناشی از فشارهای بین اهداف فرهنگی و راهها و وسایل دستیابی به آن اهداف است، انجام می شوذ: 1- همنوایی 2- نوآوری 3- تشریفات پرستی 4- عقب نشینی. در نظریه «مرتون»، جامعه وقتی دچار آنومی میشود که تعادل میان اهداف و ارزشهای فرهنگی با راهها و امکانات اجتماعی به هم بریزد، به طوری که افرادجامعه قادر نباشند از طریق هنجارهای مورد پذیرش جامعه و امکانات و وسایل مجاز به اهداف و مطلوبهای فرهنگی جامعه دست یابند و در نتیجه این عدم تعادل ساختاری، زمینه اجتماعی برای بروز رفتارهای نابهنجار و انحرافات اجتماعی را فراهم میکند و در صورت عدم اصلاح ساختاری در پر کردن شکاف میان اهداف و راههای مجاز فرهنگی ـ اجتماعی، ناهمنوایی و رفتار کجروانه در جامعه گسترش یافته و امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه سلب خواهد شد. طبق نظریه مرتون در مورد رفتار انحرافی می توان چنین استنباط کرد که اگر بین انتخاب همسر و وسایل رسیدن به آن از نظر جامعه ، هماهنگی کافی ولازم وجود نداشته باشد، و همچنین بسیاری از اعمال، رفتارها، معیارها وارزش ها با آنچه که مورد قبول جامعه می باشد منطبق نباشد، بین آنها چالش بوجود می آید.
بی هنجاری یا بی ضابطگی کامل از نظر تجربی امکان پذیر نیست، اما جوامع گوناگون را می توان بر حسب بیشی یا کمی درجات تنظیم های هنجار بخش شان از یکدیگر مشخص کرد. وانگهی، در چهارچوب هر جامعه خاصی، گروه هایی با درجات متفاوت بی هنجاری می توانند وجود داشته باشند. بنابراین اساساً آنومی زمانی رخ می دهد که مردم نتوانند به اهداف مورد بحث از طریق ابزار و وسائل معمول دست یابند. بنابر نظر مرتون مردم خود را از ۵ طریق با شرایط موجود سازگار می نمایند: یکی از طرق مورد بحث، همنوایی است و چهار راه دیگر از طریق رفتارهای انحرافی- که عبارت از نوآوری، رعایت آداب و رسوم، انزوا طلبی و شورش می باشد، که در آن یا اهداف یا وسائل و یا هر دو پذیرفته نمی شود
اولین عنصر در نظریه مرتون شامل اهداف، مقاصد و علایقی است که توسط فرهنگ جامعه تعریف و تعیین شده و به عنوان خواستهای مشروع مورد پذیرش اکثریت جامعه مطرح میباشد که در یک سلسله مراتب ارزشی دسته بندی شده که برخی از آنها (یعنی هدفهای فرهنگی)به طور مستقیم با سائقههای زیست شناختی ارتباط پیدا میکند، اما به وسیله آنها تعیین نمیشود.
عنصر دوم ساختار فرهنگی، شیوهها، راهها و هنجارهای مشروع رسیدن به اهداف و آرمانهای فرهنگی را تعیین، تنظیم و نظارت میکند و هر گروهی ناگزیر است تا اهداف فرهنگی خود را با راههای مجاز و نهادی شده منطبق کند.به طور مثال این روشها و هنجارهای نظم دهنده، با راههای کارآمد و فنی یکی نیستند، بلکه راههای دیگری نیز وجود دارد که کارآمد بوده و نیل به اهداف را آسان میسازند، ولی با هنجارها و دستورات اخلاقی جامعه تضاد دارند وامنیت اخلاقی جامعه را تهدید میکند. هنگامی که میان اهداف فرهنگی و راههای نهادی شده، هماهنگی وجود نداشته باشد، فریبکاری، فساد و رشوه خواری، روسپیگری و ارتکاب انواع جرائم افزایش و امنیت اجتماعی کاهش مییابد.«مرتون» تداوم گسست و شکاف میان الگوهای اهداف فرهنگی و هنجارها یا راههای نهادی شده را موجب بیثباتی جامعه میداند که در واقع همان «آنومی » است.
در این تحقیق نیز، بر این عقیده ایم زمانی که ارزشها، که اساسی ترین عنصر در شکل دهی به فرهنگ یک جامعه هستند. و باعث صورت بخشیدن به هنجارها و الگوهای رفتاری متفاوت مانند: قوانین، آداب و رسوم، عادات و روابط اجتماعی می گردند. جامعه نیز از طریق ضمانتهای اجرای رسمی و غیر رسمی بر تداوم هنجارها و اعتبار آن صحه می گذارند، اجزای هر فرهنگ با گذشت زمان تغییر و تبدیل می پذیرد، این امر فی نفسه عامل منفی محسوب نمی شود. اگر جامعه بتواند در فرآیند تغییر به طور مداوم ارزش های دینی واخلاقی وانسانی حاکم در جامعه را تقویت کند، به پویایی و تکامل فرهنگی و اجتماعی دست می یابد، اما اگر دگرگونیها چنان باشد که جامعه نتواند برای حفظ ونگهداشت ارزشها و هنجارها کوشا باشد، حالتی بحرانی بروز می کند که در آن ثبات ارزشها و هنجارها دستخوش تزلزل و ابهام گردیده و در حقیقت نوعی خلاء هنجاری با آنومی و یا آشفتگی اجتماعی بروز می کند. در چنین شرایطی; ارزشها و هنجارهای سنتی به طور نسبی یا مطلق اعتبار خود را از دست داده و دگرگونی شدیدی در باورها و ارزشهای مشترک روی می دهد. و الگوهای رفتاری نوین در تضاد با الگوهای رفتاری گذشته قرار می گیرد. جامعه نفوذ نظارت کنندۀ خود را بر گرایشهای فردی از دست داده و در نتیجه افراد به سختی می توانند بین خواسته ها و توقعات متناقض محیط اجتماعی آشتی بر قرار کنند.
فرضیه های پژهش:
فرضیه 1: بنظر می رسد با افزایش میزان گرایش به تجدد، شیوه های موجود در روابط دو جنس تنوع وتعدد می یابد.
تاآنجا که می توان پیدائی نوعی بی هنجاری را عنوان کرد.
فرضیه 2: بنظر می رسد با افزایش گرایش به تجدد، تساهل بیشتر در روابط دو جنس تجلی می یابد.
فرضیه 3: به نظر می رسد بین فرد گرایی و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
فرضیه 4 : به نظر می رسد بین گرایش به رسانه ( ماهواره) و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
فرضیه 5: به نظر می رسد بین نگرش جنسیتی و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
فرضیه6: بنظر می رسد با افزایش گرایش افراد به تجدد، روابط قبل از ازدواج افزایش می یابد.
تعریف مفاهیم نظری وعملیاتی:
تعریف نظری متغیر مستقل وشاخص های آن
تجددگرایی به عنوان متغیر اصلی این پژوهش باشاخص های زیر مورد اندازه گیری قرار گرفت:
فردگرایی،نوگرایی،نگرش های جنسیتی،میزان استفاده از ماهواره
فردگرایی (شاخص تجدد گرایی) : یک مبنا و شاخص مهم تجدگرایی، فردیت سازی است. این واژه تبیین متقاعدکننده ای ازآنچه که درحال وقوع در جامعه است، ارائه میدهد: دگرگونی کار، افزایش انزوای شخصی، تاکید بیشتر براتکای به خود، باز تعریف روابطه بین زن و مرد، بازشناسی رابطه بین زندگی شخصی و حوزه عمومی. (آزادارمکی ،1386:ص 69)
شاخص نوگرایی(اندیشه مدرن): پایبند نبودن به آداب ورسوم،نادیده انگاشتن شیوه زندگی گذشتگان، احترام به شیوه های زندگی گذشتگان، الگوپذیری ازشیوه های مدرن .(همان ،90).
شاخص های نگرش جنسیتی : بلا مانع بودن خواستگاری زنان از مردان، کار بیرون از منزل، فعالیت درعرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی ،سیاسی و....
رسانه های جمعی (به عنوان مهترین کارگزار تجددگرایی ) : رسانه های جمعی به منابع اطلا عاتی وا خبارگفته می شود. مثل روزنامه ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت که به تعداد زیادی از مردم می رسد و بر آن ها تاثیر می گذارد.( ِDic 2002 oxford Advanced learner).
برای اندازه گیری این مفهوم از شاخص هایی مانند میزان استفاده از ماهواره، استفاده از ماهواره برای آگاهی از مسائل جدید، برداشتن محدودیت شبکه،..
شاخص نوگرایی(اندیشه مدرن) : پایبند نبودن به آداب و رسوم،نادیده انگاشتن شیوه زندگی گذشتگان، احترام به شیوه های زندگی گذشتگان، الگوپذیری ازشیوه های مدرن . (آزادارمکی ،1386:ص 69)
تعریف نظری وعملیاتی متغیر وابسته:
روابط پیش از ازدواج: منظور گستره ای از روابط میان دوجنس مخالف پیش از ازدواج است ( نامحرم) که با انگیزه های گوناگونی همچون هم دلی، دوستی، دل بستگی، کنش های جنسی، و مانند ای ها پا می گیرد و در جامه ی دوستی و معاشرت، هم چون قرار های عاشقانه، دوستی برای ازدواج، دوستی های خیابانی، هم خانه گی و مانند این ها دنبال می شود.(موحد ،1385).
شاخص روابط پیش از ازدواج در این پژوهش:پذیرش پیشنهاد دوستی، دوستی با جنس مخالف، نقش ارتباط جنسی، معاشرت جهت آشنایی و..می باشد.
روش شناسی پژوهش
این پژوهش، مبتنی بر رهیافت کمی است، که با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق زنان شهرتهران درمنطقه 1و 11 درسال 1388 را تشکیل می دهد. و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 285 نفربه عنوان حجم نمونه مشخص گردید. و این تعداد به صورت سهمیه بندی بین دومنطقه ذکر شده تقسیم شد وافراد به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این بررسی از روش های تحقیق اسنادی و پیمایشی استفاده شده است وجمع آوری اطلاعات مورد نیاز آن ازطریق منابع ومتون مکتوب باپرسشنامه انجام گرفته است.
برای آزمون و تعیین وجود ومیزان معنی دار بودن رابطه بین متغیرها وآزمون فرضیه ها نرم افزار spss استفاده شد.روش ها و محاسبات آماری موردنیازنظیر محاسبه آزمون خی دو و از آزمون شدت همبستگی پیرسون برای سنجش شدت رابطه بین ابعاد و از جداول یک بعدی(برای توصیف داده ها)، توزیع فراوانی داده ها،ارائه درصد فراوانی داده ها،وبررسی آزمون های استنباطی استفاده شد.
اعتبار وروائی ابزار پژوهش:
«اعتباربه معنای آن است که آیا روش انتخاب شده برای سنجش موضوع مورد نظر مناسب است وآن رامی سنجد یانه؟»(رفیع پور،1370 :صص161 -162 ). در این تحقیق از اعتبار صوری استفاده شد. اعتبار صوری را می توان ناشی از میزان توافق چند متخصص دانست.(ساروخانی،287:1382 )
روائی به معنای این است که در صورت تکرار عملیات تحقیق بتوان به نتایج مشابهی رسید. (ساروخانی،288:1382) از آن جا که ابزار، ترکیبی از چندین پرسشنامه استاندارد شده بود، ومورد تائید متخصان فن بود.در اختیار نمونه آماری قرار گرفت.جهت تعیین اعتبار درونی ابزار (همگنی پاسخ افراد نمونه) از روش ضریب آلفای کرونباخ، که بالای 7%بدست آمد، برای هریک از رده های سوال ها استفاده شد.
یافته های توصیفی پژوهش:
در آغاز به اختصار به مشخصات افراد نمونه می پردازیم ودر نهایت اطلاعات مربوط به فرضیه ها را می آوریم:
الف. مشخصات افراد مورد مطالعه
بیشترین تعداد پاسخ گویان با فراوانی 177 نفر(1/62درصد) در رده سنی بین 15 تا 25 سال قرار دارند.درمنطقه یک بیشترین تعداد پاسخ گویان بافراوانی 75 نفر (9/44 درصد) دارای مدرک کارشناسی هستند. همچنین 5/42 درصد افراد دارای مدرک دیپلم،3 درصدمدرک کاردانی،8/4درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد،2/4 درصدمدرک دکتری هستند.و همچنین درمنطقه یازده بیشترین تعداد پاسخ گویان با فراوانی 56 نفر(5/47 درصد) دارای مدرک دیپلم هستند و کمترین تعداد با فراوانی 3 نفر(5/2 درصد) دارای مدرک دکتری هستند. همچنین 1/27 در صدافرادزیردیپلم، 4/14 درصد مدرک کاردانی،2/4 درصد دارای مدرک کارشناسی،2/4درصد مدرک کارشناسی ارشد می باشند.
ب.روابط پیش از ازدواج:
نتایج نشان می دهد که 1/34 درصد از پاسخ گویان منطقه 1و 4/25درصدازپاسخ گویان منطقه 11 تمایل دارندکه دوستی از جنس مخالف داشته باشند و با این موضوع موافقند. ودراین میان 3/26 درصدازپاسخ گویان منطقه 1و 7/23 درصداز پاسخ گویان منطقه 11 نظری بینابین داشته اند. و همچنین نتایج نشان می دهد که 3/38 درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و 4/36 در صد از پاسخ گویان منطقه 11 بیان نمودند، در صورتی که پیشنهاد خوبی برای دوستی با جنس مخالف داشته باشند تمایل به دوستی دارند و با این موضوع موافق اند و نتایج نشان می دهد که 9/53 درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و 3/48 در صد از پاسخ گویان منطقه 11 معتقد اند که داشتن دوستی صحیح با جنس مخالف باعث موفقیت فرد می شود و با این موضوع موافقند .در مقابل 6/21 درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و4/25 درصد از پاسخگویان منطقه 11 مخالفت خود را با این موضوع اعلام کرده اند.ومعتقد اند داشتن دوستی صحیح با جنس مخالف باعث موفقیت فرد نمی شود. و در این میان 6/24درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و 3/26 در صد از پاسخ گویان منطقه 11 نظری بینابین داشته اند. نتایج حاصل نشان می دهد که 5/42 درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و 1/33 در صد از پاسخ گویان منطقه 11 تمایل دارند برای شناخت بیشتر جنس مخالف با آنها دوستی و معاشرت کنند، و با این موضوع موافقند. و در این میان 6/24درصد از پاسخ گویان منطقه 1 و 3/26 در صد از پاسخ گویان منطقه 11 نظری بینابین داشته اند.
تحلیل فرضیه ها:
فرضیه1 : به نظر می رسد با افزایش گرایش به تجدد گرایی ، شیوه های موجود در روابط دو جنس تنوع و تعدد می یابد.( بی هنجاری )
با توجه به نتایج آزمون در فاصله اطمینان % 99 سطح معناداری آن برابر است با0.000 sig= به عبارت دیگر همبستگی معناداری بین دو متغیر وجود دارد و میزان شدت رابطه بین دو متغیر 286/0r= مثبت بیانگررابطه نسبتا ضعیف میباشد. به عبارت دیگر هر چه تجدد گرایی افزایش یابد ، بی هنجاری نیز افزایش می یابد یا به عبارتی شیوه های موجود در روابط دو جنس تنوع بیشتری می یابد
جدول شماره 3
|
|
تجدد گرایی |
بی هنجاری |
تجدد گرایی |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
** 286/0 |
Sig. (2-tailed) |
. |
000/0 |
|
بی هنجاری |
ضریب همبستگی پیرسون |
** 286/0 |
1 |
Sig. (2-tailed) |
000/0 |
. |
فرضیه 2: به نظر می رسد با افزایش گرایش به تجدد گرایی ، تساهل نیز در روابط دو جنس تجلی می یابد
با توجه به نتایج آزمون در فاصله اطمینان % 95 سطح معناداری آن برابر است با 0.000Sig= به عبارت دیگر همبستگی معناداری بین دو متغیر وجود دارد و میزان شدت رابطه بین دو متغیر 227/0r= مثبت بیانگررابطه نسببتا ضعیفی میباشد به عبارت دیگر هر چه تجدد گرایی افزایش یابد ، تساهل در روابط بین دو جنس نیز افزایش می یابد.
جدول شماره 4
|
|
تجدد گرایی |
تساهل |
تجدد گرایی |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
** 227/0 |
Sig. (2-tailed) |
. |
000/0 |
|
تساهل |
ضریب همبستگی پیرسون |
** 227/0 |
1 |
Sig. (2-tailed) |
000/0 |
. |
فرضیه 3 : به نظر می رسد بین فرد گرایی و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
جدول شماره 5
|
|
روابط قبل از ازدواج |
فرد گرایی |
روابط قبل از ازدواج |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
** 250/0 |
Sig. (2-tailed) |
. |
000/0 |
|
فرد گرایی |
ضریب همبستگی پیرسون |
** 250/0 |
1 |
Sig. (2-tailed) |
000/0 |
. |
با توجه به نتایج آزمون در فاصله اطمینان % 95 سطح معناداری آن برابر است با 0.000Sig= به عبارت دیگر همبستگی معناداری بین دو متغیر وجود دارد و میزان شدت رابطه بین دو متغیر 250/0r= مثبت بیانگررابطه نسبتا ضعیفی میباشد به عبارت دیگر هر چه فرد گرایی افزایش یابد، روابط قبل از ازدواج نیز افزایش می یابد
فرضیه 5 : به نظر می رسد بین گرایش به رسانه ( ماهواره) و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
جدول شماره 6
|
|
روابط قبل از ازدواج |
گرایش به رسانه ( ماهواره) |
روابط قبل از ازدواج |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
** 539/0 |
Sig. (2-tailed) |
. |
000/0 |
|
گرایش به رسانه ( ماهواره) |
ضریب همبستگی پیرسون |
** 539/0 |
1 |
Sig. (2-tailed) |
000/0 |
. |
با توجه به اینکه دو متغیر روابط قبل از ازدواج و گرایش به رسانه ( ماهواره) هر دو در سطح فاصله ای می با شند در نتیجه برای آزمون همبستگی بین دو متغیر ازآزمون پیرسون استفاده شده است . با توجه به نتایج آزمون در فاصله اطمینان % 99 سطح معناداری آن برابر است با 0.000Sig= به عبارت دیگر همبستگی معناداری بین دو متغیر وجود دارد و میزان شدت رابطه بین دو متغیر 539/0r= مثبت بیانگررابطه قوی میباشد به عبارت دیگر هر چه گرایش به رسانه ( ماهواره) افزایش یابد ، روابط قبل از ازدواج نیز افزایش می یابد .
فرضیه 6: به نظر می رسد بین نگرش جنسیتی و روابط قبل از ازدواج همبستگی معناداری وجود دارد.
جدول شماره 7
|
|
روابط قبل از ازدواج |
نگرش جنسیتی |
روابط قبل از ازدواج |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
016/0- |
Sig. (2-tailed) |
. |
075/0 |
|
نگرش جنسیتی |
ضریب همبستگی پیرسون |
016/0- |
1 |
Sig. (2-tailed) |
075/0 |
. |
با توجه به اینکه دو متغیر روابط قبل از ازدواج و نگرش جنسیتی هر دو در سطح فاصله ای می با شند در نتیجه برای آزمون همبستگی بین دو متغیر ازآزمون پیرسون استفاده شده است . با توجه به نتایج آزمون در فاصله اطمینان % 95 سطح معناداری آن برابر است با 075/0Sig= به عبارت دیگر همبستگی معناداری بین دو متغیر وجود ندارد.
فرضیه 7: به نظر می رسد میزان روابط قبل از ازدواج در بین منطقه 1 و 11 تفاوت معناداری وجود دارد .
از آنجایی که هدف در بالا مشخص کردن تفاوت معناداری در بین دو گروه می باشد از آزمون t مستقل استفاده شده است.
تعداد |
اختلاف میانگین |
|
میانگین |
|
|
|
|
|
|
|
|
167 |
1.219 |
|
16.143 |
|
منطقه 1 |
|
|
|
|
|
|
118 |
14.923 |
|
منطقه 11 |
مقدار |
|
df |
|
معناداری |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2.23 |
|
283 |
|
0.026 |
|
t-test |
|
|
|
|
با توجه به جدول فوق و با تاکید بر میزان 2.23 t= به دست آمده که در سطح 0.026 معنی دار است و 283 df= می توان مطرح نمود که تفاوت معنی داری بین «روابط قبل از ازدواج» در نمونه هایی که منطقه 1 زندگی می کنند و نمونه هایی که در منطقه 11 زندگی می کنند وجود دارد. بنابراین, با توجه به مقدار میانگین نمونه ها می توان مطرح نمود, نمونه هایی که در منطقه 1 زندگی می کنند بیشتر از نمونه هایی که در منطقه 11 زندگی می کنند تمایل به روابط قبل از ازدواج نشان می دهند.
فرضیه کلی: بنظر می رسد با ا فزایش گرایش افراد به تجدد، روابط قبل از ازدواج در انتخاب همسر رو به افزایش می گذارند.
مقدار گاما برابر 470/0 می باشد که در سطح متوسطی قرار دارد. با توجه به اینکه میزان شدت رابطه در سطح متوسط می باشد .البته جهت همبستگی نشان می دهد که هرچه تجدد گرایی افزایش یابد، تمایل به روابط قبل از ازدواج نیز به تبع آن افزایش پیدا می کند. به زبان آماری می توان گفت که بین این دو متغیر رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون کی دو (25.847= 2χ ) که در سطح 0.05 معناداری است (00/0= sig) نشان می دهد که رابطه معنادار بین دو متغیر تجدد گرایی و تمایل به داشتن روابط پیش از زناشویی در انتخاب همسر، بنابراین فرض H1مورد تایید قرار می گیرد. به عبارتی می توان گفت هر چه تجددگرایی بیشتر می شود (5/20 درصد) به میزان کمی تمایل به روابط قبل از ازدواج و اما در مقابل (8/52 درصد) از افراد متجدد در حد زیادی تمایل به داشتن روابط پیش از ازدواج دارند
موارد |
تجدد گرایی |
جمع |
||||
سنتی(کم) |
در حال گذار(متوسط) |
مدرن(زیاد) |
||||
روابط قبل از ازدواج |
تعداد درصد کل |
کم |
22 1/61 |
66 2/32 |
9 5/20 |
97 34 |
تعداد درصد کل |
متوسط |
11 6/30 |
71 6/34 |
10 7/22 |
92 3/32 |
|
تعداد درصد کل |
زیاد |
3 3/8 |
68 2/33 |
25 8/52 |
96 7/33 |
|
تعداد درصد کل |
جمع |
36 100 |
205 100 |
44 100 |
285 100 |
Gama = 0/470 |
Sig =0/00 |
df = 4 |
X2= 25.847 |
بحث ونتیجه گیری:
یکی از پدیده های اجتماعی جامعه ایران، پدیده نوظهور معاشرت و دوستی دختروپسر پیش از ازدواج است که با توجه به پیامدهای آن، نگرانی هایی را در سطوح مختلف اجتماعی بوجود آورده است.که این مسئله می تواند نهادهای خانواده، ازدواج ودین را با چالش هایی جدی روبه رو کند. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی میزان گرایش زنان به تجددگرایی، و رابطه آن با داشتن روابط قبل از ازدواج انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده ی گرایش زنان نسبت به این گونه معاشرت هاست.8/52 درصد از افراد متجدد دارای گرایش بالا و7/22درصد از افراد ی که در گونه متجدد سنت مابانه قرارداشتند، دارای گرایش بالا و5/20درصد از گونه متجدد عامیانه، گرایش بالا به این گونه روابط دارند.همچنین نتایج نشان داد، تجدد گرایی در بین افراد با تحصیلات دیپلم 50 درصد بیشترین رشد را داشته داشته است.که این آمار افراد 18 الی 25 سال را در بر می گرفت، که زنگ خطری مهمی برای جوانان این کشور می باشد نتایج نشان داد بین فردگرایی و روابط قبل از ازدواج رابطه مستقیم وجود دارد، و این نشان دهنده ی کاهش کدهای معانی جمعی وفرسایش حد ومرزهای اجتماعی در جامعه ماست. همان گونه که پیتر برگر در تفسیر علت این امر، آن را ناشی از فردگرا و ذره ای شدن سیستم معانی جمعی می داند.چنانکه عقلانیت مدرن، فردی سازی اعتقادات است. و نتایج در مورد میزان استفاده از رسانه نشانگر این نکته می باشد که در بین پاسخگویان با تجددگرایی بالا (منطقه یک) افرادی که به نسبت بالایی موافق با استفاده از ماهواره هستند 25درصد ودر منطقه 11،11درصد تمایل بالایی به استفاده از ماهواره دارند.براساس نظریه پردازانی ماند لرنر، گیدنز و...یکی از ابزارهایی که در تجددگرایی خانواده ها و افراد تاثیر گذار است رسانه ها ست که در این تحقیق ماهواره بالاخص مدنظر بوده است.که بی تردید در تجددگرایی افراد تاثیر گذار می باشد. و چنانکه در مورد روابط قبل از ازدواج نیز میزان استفاده از ماهواره بالاترین تاثیر را داشته است . همچنین در بین افرادی که در حد متوسط تجدد هستند یا به تعبیری در حال گذار 52.1درصد از منطقه یک و 8/56 درصد از منطقه 11 راشامل می شود.و نتایج نشانگر این است، با وجود اینکه آمار روابط قبل از ازدواج در منطقه یک بیشتر از منطقه 11 می باشد، ولی پدیده تجددگرایی در منطقه 11 تاثیر گذار تر می باشد.وافرادی که از میزان تجددگرایی بالایی برخوردارند، تمایل بیشتری به این گونه روابط دارند.و آمار روابط قبل از ازدواج 7/51 در منطقه 1 و7/66در منطقه 11 بر اساس عامل تجددگرایی می باشد. همچنین نتایج حاصل از فرضیات و گویه ها این گونه نشان می دهد که زنان در ارتباط با جنس مخالف به دنبال پیشرفت وموفقیت می باشند و با توجه به حضور زنان و مردان در محافل مشترک دانشگاهی یا عمومی، امکان افزایش روابط دوجنس وجود دارد. و از آنجاکه زنان در این گونه ارتباطات هزینه عاطفی واجتماعی بیشتری را می پردازند، با خطر سوء استفاده جنسی وعاطفی جنس مخالف روبرو هستند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که تغییرات نگرشی در ارتباط با معاشرت و دوستی پیش از ازدواج یکی از نشانگان و مولفه های تغییرات گسترده یی است که در جامعه در حال گذار ما در حال شکل گیری است. بنابراین، علمای دینی، برنامه ریزان فرهنگی و اجتماعی و مقامات مسئول قانونی و قضایی با همکاری علمای اجتماعی (روحانیون، جامعه شناسان و روان شناسان) باید به دنبال کانال هایی قانونی، قاعده مند و مشروع برای کسانی باشند که امکان ازدواج برایشان نیست، ومهمتر از آن با روشنگری و دادن بینش صحیح در ارتباط با چنین روابطی و تاثیرات سوء آن بر زندگی آینده جوانان، آنان را آگاه نمایند.