نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکترای جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 استاد، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 استاد، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
یکی از مهمترین کارویژههای دولتها، حفظ، نگهداشت و انتقال ارزش های سیاسی حاکم بر جامعه میباشد که این مهم از طریق عوامل مختلفی از جمله شبکه های اجتماعی مجازی محقق می شود. جوانان به عنوان مهمترین قشر استفاده کننده از شبکههای اجتماعی مجازی، در یکی از حساس ترین مراحل سنی جامعه پذیری سیاسی قرار دارند. با توجه به نتایج تحقیقات موجود، وضعیت جامعهپذیری سیاسی در بین جوانان ایرانی، کمتر از متوسط و میانگین جامعه میباشد. بنابراین بررسی نقش عوامل موثر بر جامعهپذیری سیاسی جوانان، با تاکید بر مطالعه نقش شبکههای مجازی، هدف این پژوهش است.
اساس چارچوب نظری این تحقیق تلفیقی از نظریه گیدنز، آلموند و پاول، ایزابل آنگ و الهیو کاتز و ... میباشد. روش تحقیق بنا بر ماهیت دادههای به دست آمده، جزو تحقیقات پیمایشی و شیوه نمونهگیری، تصادفی خوشه ای چندمرحلهای است و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه شده است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد رسانهای به عنوان تاثیرگذارترین متغیر بر روی جامعهپذیری سیاسی با میزان اثر 452/0 و متغیر میزان استفاده از فضای مجازی با 259/0 و متغیر سابقه استفاده از فضای مجازی با160/0 بر روی متغیر جامعهپذیری سیاسی تاثیرگذار بودهاند، ولی تاثیر متغیرهای زمینهای و متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی معنادار نبوده است. به علاوه، یافتهها نشان میدهند که شبکههای اجتماعی مجازی در راستای جامعهپذیری سیاسی غیررسمی عمل مینمایند. بنابراین پیشنهاد میشود در راستای دفاع از فرهنگ سیاسی رسمی کشور، نقش دولت در مدیریت و کنترل فضای مجازی فعالانه تر و پررنگتر گردد
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Role of Virtual Social Networks in Political Socialization of Tehran's Youth Emphasizing Media Trust
نویسندگان [English]
- Babak Ahmadpour Torkamani 1
- Mostafa Azkia 2
- Bagher Sarookhani 3
1 Ph.D. in Sociology, Sciences and Researches Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D., Full Professor, Humanities and Social Sciences Department, Sciences and Researches Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 Ph.D., Full Professor, Humanities and Social Sciences Department, Sciences and Researches Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
One of the most important tasks of governments is to preserve and transfer the dominant political values, which is achieved through various factors of them virtual social networks are. Young people are the most important user of virtual social networks, and they are also at one of the most sensitive periods of political socialization. Therefore, the study of the role of factors affecting the political socialization of youth, which cyberspace is considered as the most important of these factors, is the goal of this research. The theoretical framework is a compilation framework derived from the theories of Almond and Paul, Isabelle Ang and Elliott Katz etc. The present research method is based on the nature of quantitative data in terms of collecting time as a survey research. Multi-stage random sampling method is used. The sample size is calculated using the Cochran formula of 458 people. The results showed that the greatest influence of independent variables on media trust (0.452), usage rate (0.259) and history of use (0.160). But the contextual variables and the variables of the socio-economic were not meaningful. Generally, the findings of the research indicated that virtual social networks act in the direction of informal political socialization. Therefore, it is suggested that, in order to defend the official political culture of the country, it should actively promote the role of government in the management and control of cyberspace
کلیدواژهها [English]
- Key words: Political Socialization
- Cyberspace
- Virtual Social Networks and Media Trust
نقش شبکه های اجتماعی مجازیدر جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر تهران
با تاکید بر اعتماد رسانه ای
بابک احمدپور ترکمانی[1]
مصطفی ازکیا[2]
باقر ساروخانی[3]
تاریخ دریافت مقاله: 29/7/1396
تاریخ پذیرش مقاله:17/9/1396
مقدمه
جامعهپذیری[4]یا اجتماعی شدن، از نظر لغوی به معنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است (حقشناس، 1387 :842 ) و منظور از اجتماعی شدن یا جامعهپذیری آن است که یک انسان از بدو تولدش چگونه با جامعه و فرهنگ (ارزش ها و هنجارهای آن) انطباق مییابد(رفیع پور، 1387 :350). یکی از ابعاد مهم جامعهپذیری که مورد تاکید دولتها و نظامهای سیاسی میباشد، جامعهپذیری سیاسی[5]است. جامعهپذیری سیاسی، روندی آموزشی است که به انتقال هنجارها و رفتارهای پذیرفتنی نظام سیاسی مستقر، از نسلی به نسل دیگر کمک میکند و هدف از آن تربیت یا پرورش افراد به صورتی است که اعضای کارآمد جامعه سیاسی باشند (عالم، 1374: 117).
در فرایند جامعهپذیری سیاسی افراد، گروه ها و سازمان های متعددی موثرند؛ یکی از این عوامل که در جامعهپذیری افراد نقش دارد، وسایل ارتباط جمعی است(ساروخانی،1370: 548) که فراگیر بودنش مهمترین خصیصه آن محسوب میگردد؛ به طوری که سایر نهادهای اثرگذار در جامعهپذیری سیاسی نظیر خانواده و مدرسه را نیز تحت پوشش قرار داده است. این رسانهها در اعماق جامعه و بین تودههای مردم رسوخ کرده و عامل انفجار در زمان و مکان شدهاند؛ به طوری که در سریعترین زمان در اقصی نقاط جهان پیام و اطلاعات را گسترش میدهند(ساروخانی،1391: 13). بنابراین امروزه به تبع ظهور و گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی- که حاصل پیشرفت در رسانههای ارتباطی است- در جامعهای متفاوت از قبل زندگی میکنیم که به زعم برخی اندیشمندان نظیر مانوئل کاستلز جامعه اطلاعاتی است(کاستلز، 1380)؛ جامعه ای که با خلق یک فضای مجازی توانستهاند میلیاردها کاربر را در فعالیتهای ارتباطی و اطلاعاتی خود درگیر نمایند و این کاربران به طور تعاملی به انتقال و دریافت اطلاعات گوناگون مورد نیاز خود اعم از فیلم و تصویر، صدا و متن با کمترین محدودیت و هزینه میپردازند. این وضعیت در فرآیند جامعهپذیری افراد جامعه یک تحول اساسی را ایجاد نموده است، چرا که افراد جامعه از یک سو، با منابع متعدد و بیپایان اطلاعات و ارتباط گسترده مواجه هستند و از سوی دیگر، به عنوان کنشگرانی آزاد در این عرصه فعالیت دارند و به تولید محتوا می پردازند. در واقع، نظام های سیاسی تلاش می کند از طریق رسانههای در اختیار خود که اغلب رسانههای سنتی هستند، فرهنگ سیاسی رسمی و منطبق با ارزش های مورد تایید خود را برای اعضای جامعه انتقال و نهادینه سازند، اما با ظهور رسانههای الکترونیکی و گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی این معادله برهم خورده است(گیدنز، 1384: 47) و انتقال فرهنگ سیاسی رسمی- یا به عبارتی، فرهنگ سیاسی حکومتی- با چالشهایی مواجه شده است. چالشهایی که شبکههای اجتماعی مجازی در سالهای اخیر به وجود آوردهاند، حوزههایی فراتر از فضای شبکههای مجازی بوده است و علاوه بر تاثیرات در حوزههای فردی و اعتقادی، در حوزههای خانواده و بالاتر از آن یعنی حوزه دولتها نیز چالش های گستردهای در ابعاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به وجود آوردهاند(سردار آبادی، 1383: 76).
در دهه های اخیر در جامعه ایران نیز کاربرد شبکه های مجازی رواج گستردهتری یافته است و این بدان معناست که در کشور ما نیز دیگر رسانههای سنتی مانند تلویزیون و رادیو و امثال آن، قدرت یک جانبه خود را در جامعهپذیری به خصوص جامعهپذیری سیاسی از دست دادهاند. نتایج تحقیقات نیز همگی دال بر کاهش نفوذ جامعه پذیری سیاسی رسمی در کشور است؛ به این معنی که انتقال فرهنگ سیاسی رسمی کشور ضعیف تر شده است. در تحقیق قربانعلی سبکتکین و همکاران میزان جامعه پذیری سیاسی در میان جوانان زیر متوسط اعلام شده است(سبکتکین و محبوبی، 1394). در تحقیق هزار جریبی و همکاران نیز میزان جامعه پذیری دانشجویان متوسط گزارش گردیده است(هزار جریبی و همکاران، 1393). طبق تحقیق خواجه سروری نیز جامعه پذیری دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور متوسط گزارش شده است(خواجه سروری، 1394). در مجموع وضعیت گزارش های تحقیقات اخیر در خصوص وضعیت جامعه پذیری سیاسی، متوسط و پایین ارزیابی شده اند و این موضوع برای نظام سیاسی که مهمترین هدف آن در جامعه پذیری سیاسی، انتقال ارزش ها و هنجارهای سیاسی است، مطلوب به نظر نمی رسد. از سوی دیگر، این اتفاق با ظهور و گسترش رسانه های الکترونیکی روند سعودی به خود گرفته است(حسین زاده و همکاران، 1394). با این اوصاف می توان نتیجه گرفت که بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر جامعه پذیری سیاسی ضرورتی انکار ناپذیر است.
در این میان، جوانان مهمترین قشر استفاده کننده از شبکه های اجتماعی مجازی هستند که در یکی از حساس ترین مرحله سنی جامعه پذیری سیاسی نیز قرار دارند. نسبت به نظام سیاسی از اولویت و اهمیت ویژه ای برخوردار هستند، چرا که جامعه پذیری سیاسی آنها در این مرحله از نوعی آگاهی برخوردار می باشد و این روند ممکن است در سراسر زندگی جوانان نسبت به نظام سیاسی شان تداوم داشته یاشد. نجفی سولاری در مورد این موضوع معتقد است: "شبکه های اجتماعی اینترنتی با ارضای همزمان نیازهای عقلی، منطقی و عاطفی جوانان و نوجوانان، گروه های سنی مذکور را به سمت خود جذب می کنند و موسسان جوامع مجازی از این فرصت برای انتقال مفاهیم فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مدنظر خود در قالب نرم و پنهان، نهایت استفاده را می برند". (بشیر و افراسیابی، 1391: 35 به نقل از نجفی سولاری، 1389) طبق تحقیقات انجام شده، جوانان بیشترین تجربه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی را دارند و در طول روز ساعات زیادی را صرف استفاده از این شبکه ها می کنند(حبیب زاده و بخشی 1395، مرادی، شهاب و همکاران1393، افراسیابی، محمد صادق 1392، خدایار، گلثوم و همکاران 1393، ودودی، اله و دلاور، علی 1394). و همین مسئله باعث می شود تا در بعد انتقال ارزش ها و هنجارهای سیاسی- و در اصطلاح جامعه پذیری سیاسی- برای جوانان روندهایی غیر از انتقال ارزش ها و هنجارهای سیاسی از کانال های رسمی رخ دهد. از این رو، ممکن است روند جامعهپذیری سیاسی مرتبط با شبکههای اجتماعی مجازی مغایر با روند جامعهپذیری سیاسی رسمی حکومتی باشد که متعاقب آن مسائل و بی ثباتی های گوناگونی برای یک جامعه پیش میآید و باعث بی نظمی و اخلال در کارکردهای نظام سیاسی موجود میگردد. همان گونه که یافتههای برخی تحقیقات داخلی نیز نشان میدهد ظهور و گسترش پدیده نوظهور ارتباطی و اطلاعاتی شبکههای اجتماعی مجازی نوین در جامعه ایران، آثار و پیامدهایی را در عرصه مختلف به ویژه در جامعهپذیری سیاسی جوانان به بار آورده است. به عنوان مثال، بر اساس یافته های تحقیقاتی فاضلی(1393)؛ عاملی و حسنی(1391) و تامپسون (1995) شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت در به چالش کشاندن ارزش های جامعه نقش دارند.
بنابراین، بررسی نقش عوامل موثر بر جامعه پذیری سیاسی جوانان که شبکه های اجتماعی مجازی یکی از مهمترین این عوامل تلقی می گردد، هدف این پژوهش می باشد. به همین دلیل، پژوهش حاضر در صدد تبیین این پرسش هاست:
- شبکههای اجتماعی مجازی چه نقشی در روند جامعه پذیری سیاسی جوانان ایفا میکنند؟
- در حال حاضر جوانان از چه نوع جامعه پذیری سیاسی برخوردار هستند؟
- متغیر اعتماد رسانه ای چقدر در این فرایند تاثیر گذار است؟
- چه راهکارهایی در جهت حمایت از جامعه پذیری رسمی می توان ارائه داد؟
پیشینه پژوهش
گرچه پژوهشگران، پیشینه و ریشههای جامعهپذیری سیاسی را به صورت کلی و عمومی، در یونان باستان ردیابی کردهاند، اما آنچه در آن زمان بیشتر مورد توجه قرار داشت، توجه به بایدها و نبایدهای علم سیاست بود و به آنچه که مربوط به بود و هست میشود، توجه نداشتند. بنابراین، نمیتوان تاریخ پیدایش جامعهپذیری سیاسی را یونان باستان دانست و باید تاریخ به وجود آمدن آن را در عصرهای بعدی جستجو کرد. گویا برای اولینبار، تالکوت پارسونز در نظریهای با عنوان "نظریه ساختاریـ کارکردی" به این موضوع پرداخته است. بعد از پارسونز کسانی دیگری نیز به این نظریه پرداختند. مثلاً در سال 1966، گابریل آلموند، جامعهشناس و اندیشمند سیاسی آمریکا نیز متاثر از نظریات پارسونز، در این زمینه مطالبی را مطرح نمود. با وجود این، برای بررسی دقیقتر پیشینه تحقیق، تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در زمینه جامعهپذیری سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. از جمله تحقیقاتی که در ایران پیرامون جامعهپذیری سیاسی صورت گرفته، تحقیق "نقش رادیو و تلویزیون در جامعهپذیری سیاسی دانشجویان" است که توسط احمد آذین و همکاران در سال 1389 نگاشته شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد تاثیر تلویزیون بیشتر از سایر وسایل ارتباط جمعی بر جامعهپذیری دانشجویان است. نتایج تحقیق مسعود جعفرینژاد با عنوان "دبیران و جامعهپذیری سیاسی" حاکی از آن است که بین نگرش سیاسی و اجتماعی دبیران و جهتگیری سیاسی و اجتماعی دانش آموزان همبستگی مستقیم و معناداری دارد(ضریب همبستگی برابر با 315% بوده است). "بررسی عوامل موثر بر روند جامعهپذیری سیاسی دانشجویان" عنوان مطالعهای است که در سال 1393 توسط دکتر هزارجریبی و همکاران انجام شده است. نتایج نشان میدهد که تشکلهای سیاسی درون دانشگاهی تاثیری مثبت بر روند جامعهپذیری سیاسی دانشجویان داشته است و تشکلهای سیاسی برون دانشگاهی همچون احزاب و شخصیتهای سیاسی نتوانستهاند تاثیرگذاری عمدهای بر این روند داشته باشند. "بررسی نقش تلویزیون بر جامعهپذیری سیاسی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد" عنوان مقالهای است که در سال 1390 توسط علی طلوعی و همکاران نگاشته شده است. نتایج بررسیها بر اساس تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که هر چه برخورداری از رسانههای جمعی بیشتر باشد، نگرش سیاسی دانشجویان بالاتر میرود و هر چه اعتماد به تلویزیون و اخبار آن بالاتر رود، میزان جامعهپذیری افراد نیز بیشتر میشود. "بررسی نقش رسانه ها در جامعه پذیری سیاسی جوانان" پژوهش دیگری است که در سال 1394 توسط قربانعلی سبکتکین و مرضیه محبوبی نگاشته شده و نتایج آن نشان می دهد ابعاد تبلیغاتی، سیاسی و فرهنگی– اجتماعی رسانه ها همگی در جامعه پذیری سیاسی جوانان تاثیر معنی داری دارند. "جامعهپذیری سیاسی نوجوانان جوامع پس از مناقشه" عنوان مطالعهای است که در سال 2015 توسط کاترین رادی[6]و لورا تایلور[7] نگاشته شده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که باورهای والدین، گروه همسالان، مدرسه و رسانهها و به خصوص روابط درون گروهی در توسعه باورهای سیاسی جوانان تاثیرگذر میباشد. "جامعهپذیری سیاسی کودکان و نوجوانان در برابر جامعهپذیری مجدد عوامل اجتماعی کننده: مدل نظری" عنوان تحقیقی است که که توسط دان رسو انجام شده است. در این تحقیق خانواده، دوستان، مدرسه و رسانه جمعی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر جامعهپذیری سیاسی در نظر گرفته شدند. "تاثیر ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی در نگرشهای سیاسی بومیان آمریکا" عنوان پژوهشی است که در سال 2012 توسط دانیل سویج[8] و جنگوم مین[9] انجام شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان میدهد که ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی بومیان آمریکا، نقش بیشتری در تبیین نگرش سیاسی سرخپوستان آمریکایی نسبت به هویت قومیشان بازی میکند. "تاثیر اینترنت بر نگرش سیاسی در کویت و مصر" عنوان مقالهای است که در سال 2012 توسط علی کندری[10] و محمد حسن[11] انجام شده است. این مطالعه نشان میدهد که استفاده از اینترنت به این دلیل که هرکس برداشت خود را داشته، تاثیر منفی بر بینش سیاسی داشته است و استفاده از فیس بوک، توییتر و وبلاگها به عنوان برنامههای کاربردی اینترنت، همراه با استفاده از اینترنت برای کسب اطلاعات، بینش کاذب سیاسی را توجیه می کند.
در واقع، نتایج اکثر تحقیقات پیشین که بر روی جامعهپذیری سیاسی انجام شده به بررسی عوامل موثر در جامعه پذیری سیاسی پرداخته اند و همان طور که شاهد هستیم موضوع شبکه های اجتماعی مجازی به صورت کلی به گونه ای مغفول مانده و کمتر توجهی در تحقیقات داخلی و خارجی به این موضوع به خصوص تاثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی رسمی و غیر رسمی شده است. البته در برخی از تحقیقات پیشین موضوع رسانهها و تاثیر آنها بر جامعهپذیری سیاسی مورد توجه قرار گرفته است؛ تحقیقاتی مانند "بررسی تاثیر رسانههای ارتباط جمعی بر جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان دبیرستانی" توسط عبدالرضا نواح و همکاران، "نقش رادیو وتلویزیون در جامعه پذیری سیاسی دانشجویان" توسط احمد آذین و همکاران، "بررسی نقش تلویزیون بر جامعهپذیری سیاسی" توسط علی طلوعی و همکاران و "تاثیر اینترنت بر نگرش سیاسی در کویت و مصر" توسط علی کندری و محمد حسن- اگرچه در تحقیق اخیر به نقش اینترنت در جامعه پذیری سیاسی توجه شده است.
پرسشنامهای که در این تحقیق موضوع جامعهپذیری سیاسی را مدنظر قرار داده، درباره تاثیر طول زمان صرف شده یک فرد در اینترنت، دلایل استفاده از اینترنت و استفاده از برنامههای کاربردی اینترنت در حوزه سیاسی، سرگرمی و یا افزایش سطح دانش پرداخته و موضوع شبکه های اجتماعی را به طور اختصاصی بررسی نکرده است. همچنین، تحقیقات مشابه بیشتر بر فیس بوک و ... تمرکز داشته اند و کمتر به تمام ابعاد شبکه های مجازی پرداخته اند.
بنابراین مهمترین دلایل محقق در انتخاب و بررسی این پژوهش با عنوان "نقش شبکه های اجتماعی مجازی در جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر تهران" عبارت اند از: اولاً، بیتوجهی اکثریت و یا تمامی تحقیقات قبلی به تمامی ابعاد شبکه های مجازی و به خصوص یکی از مولفه های اصلی توجیه کننده جامعهپذیری سیاسی در ارتباط با شبکههای اجتماعی مجازی (اعتماد کاربران به محتواهای تولید شده در شبکه های اجتماعی مجازی) است؛ ثانیاً، عدم توجه به نوع جامعه پذیری سیاسی که در قالب حکومتی(رسمی)و غیر حکومتی(غیررسمی) باید مورد بررسی قرار گیرد.
چارچوب نظری پژوهش
چارچوب نظری این پژوهش یک چارچوب تلفیقی برگرفته از نظریه آلموند و پاول، پاتنام، کاستلز، ماکس وبر و تیکنور می باشد. در نظریه آلموند و پاول، جامعهپذیری سیاسی از طریق نهادها و عاملان مختلفی صورت میگیرد که یکی از عواملی که در انتقال ارزش ها، باورها و احساسات سیاسی افراد جامعه نقش مهمی را دارد، رسانههای جمعی هستند- اگرچه این بدان معنا نیست که افراد جامعه بدون چون و چرا به پذیرش آنها تحت تاثیر رسانههای جمعی بپردازند. با توجه به اینکه آلموند در مورد تاثیر رسانهها به خصوص رسانههای نوظهور و جدید خاصه شبکههای اجتماعی نتوانستهاند به تبیین جامعهپذیری سیاسی بپردازند، برای فهم و تبیین بهتر تاثیر رسانههای نوظهور و نوین بر جامعهپذیری سیاسی، این نظریه را با نظریه گیدنز ترکیب میکنیم و در ادامه جهت تبیین ابعاد شبکه های اجتماعی مجازی نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام و نظریات هارولد لاسول، چارلز رایت و مک کوایل را نیز وارد چارچوب نظری می نماییم. طبق نظریه گیدنز، رسانه به ویژه رسانههای الکترونیکی، تنها در خصوص سیاست خبر نمیدهند، بلکه تا حدودی درباره اینکه سیاست چه باشد نیز نقش تعیینکنندگی دارند. از نظر وی رسانهها از دو جهت با فرهنگ سیاسی در ارتباط میباشند: اول اینکه رسانهها فضا را برای دیالوگ سیاسی و فعالیت بیشتر شهروندان فراهم مینمایند و زمینه را برای گسترش دموکراسی با گسترش آن فراهم میسازند؛ ثانیاً، با باز کردن فضا، با نوعی ناچیز شمردن فضا و تجاری و شخصی کردن مسائل سیاسی، این فضا مخدوش میشود. پس می توان نتیجه گرفت طبق نظریه گیدنز، شبکه های اجتماعی به عنوان بخشی از رسانه های الکترونیک می توانند در نوع جامعه پذیری سیاسی نقش ایفا می کنند. بنابراین، بر اساس نظریه گیدنز و نظریه الموند و پاول، فرضیه اصلی تحقیق در مورد تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر نوع جامعه پذیری سیاسی تدوین شده است.
جهت تبیین بعد اعتماد رسانه ای به شبکه های اجتماعی مجازی، از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام استفاده کرده ایم. از نظر پاتنام، سرمایه اجتماعی فرصت هایی برای تعلیم و ارتقای مهارت های مدنی و ورزیدگی هایی مانند مشارکت فعالانه در مباحث و حیات اجتماعی، عمومی و سیاسی به شمار می رود. بر اساس این نظریه میتوان چنین استنباط کرد که افراد در مواجه به شبکههای اجتماعی الکترونیکی صرفاً مصرف کننده تاثیرپذیر نمی باشند، بلکه بر حسب مبزان اعتمادی که به این فضا و اطلاعات تولیدی آن دارند تاثیر می پذیرند. بنابراین طبق این نظریه می توان استنباط کرد که میزان و نوع جامعه پذیری سیاسی کاربران شبکه های مجازی مبتنی بر اینترنت که دولت ها سعی در آموزش و انتقال و نهادینه سازی آن دارند تحت تاثیر اعتمادی است که کاربران به محتوا و اطلاعات آن دارند. پس از دل این نظریه، فرضیه تاثیر اعتماد رسانه ای بر نوع جامعه پذیری سیاسی استخراج شده است.
جهت فرضیه تاثیر میزان، نوع و سابقه استفاده از شبکه های مجازی، از نظریه های هارولد لاسول، چارلز رایت و مک کوایل استفاده شده است. این نظریه پردازان معتقدند که دامنه و میزان تاثیر رسانهها، وابسته به استفاده ای است که افراد از آنها دارند و همین استفاده بر نگرش و جهت گیری افراد تاثیر دارد.
جهت فرضیه تاثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر جامعه پذیری سیاسی نیز از نظریه تیکنور و همکاران استفاده کرده ایم. تیکنور و همکاران اعتقاد دارند که به موازات افزایش انتشار اطلاعات در جامعه توسط رسانه های جمعی، آن بخش هایی از جامعه که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر هستند، در مقایسه با بخش های دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین تر، تمایل بیشتری به دریافت اطلاعات در کوتاه ترین زمان دارند. لذا، شکاف آگاهی بین این دو بخش، به جای کاهش، افزایش می یابد (مهدی زاده، 1392: 89). بنابراین طبق این نظریه افرادی که دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتری هستند، به لحاظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی که دارند، آمادگی بهتری جهت کسب آگاهی و اطلاعات دارند و بنابراین می توان نتیجه گرفت که پایگاه اقتصادی و اجتماعی جوانان به جهت تمایل متفاوت شان در دسترسی به اطلاعات- در اینجا منظور تمایل به دریافت اطلاعات از طریق شبکه های مجازی است- در نوع جامعه پذیری سیاسی شان می تواند تاثیر گذار باشد. نظریه گیدنز در مورد تاثیر رسانه های الکترونیکی بر حوزه سیاست و ارزش ها و هنجارها سیاسی حاکم به چارچوب نظری اضافه شد. البته در این بخش از نظریات معتبر رسانه(نظریات هارولد لاسول، چارلز رایت، مک کوایل) جهت تببین میزان و نوع و سابقه استفاده از شبکه های اجتماعی و تاثیر آن بر جامعه پذیری سیاسی جوانان) و همچنین نظریات جامعه شناسی(آلموند و وربا، گیدنز، ماکس وبر و تیکنور) استفاده شده است. همچنین جهت نشان دادن ارتباط فرضیه ها با نظریات، علاوه بر اشاراتی در چارچوب نظری، جدول زیر به مقاله اضافه شد و در ادامه، مدل نظری و فرضیات مستخرج از آن هم آمد.
جدول 1: ارتباط چارچوب نظری پژوهش با نظریه های مطروحه
ردیف |
نظریه پرداز |
نظریه |
فرضیه های مستخرج از نظریه |
مفهوم مورد سنجش |
سطح سنجش |
1 |
آنتونی گیدنز گابریل آلموند |
نظریه بازاندیشی نظریه فرهنگ مدنی |
شبکههای اجتماعی مجازی نوین نقشی مغایر با آنچه که حکومتها در جامعهپذیری سیاسی جوانان ایفا میکنند، دارند. |
جامعه پذیری سیاسی |
فاصله ای |
2 |
لاسول، رایت، مک کوایل |
نظریه گلوله جادویی و ارتباطات جمعی |
نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با نوع جامعه پذیری سیاسی جوانان دارای تفاوت معناداری است. |
نوع استفاده از شبکه های مجازی |
اسمی چندحالته |
3 |
لاسول، رایت، مک کوایل |
نظریه گلوله جادویی و ارتباطات جمعی |
سابقه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد |
سابقه استفاده از شبکه هابی مجازی |
فاصله ای |
4 |
لاسول، رایت، مک کوایل |
نظریه گلوله جادویی و ارتباطات جمعی |
میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد |
میزان استفاده از شبکه های مجازی |
فاصله ای |
5 |
رابرت پاتنام
|
نظریه سرمایه اجتماعی |
میزان اعتماد رسانهای بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد. |
اعتماد رسانه ای |
|
6 |
تیکنور
|
نظریه شکاف آگاهی
|
پایگاه اجتماعی - اقتصادی جوانان بر نوع جامعهپذیری سیاسی آنان تاثیر معناداری دارد. |
پایگاه اقتصادی و اجتماعی |
فاصله ای |
7 |
- |
- |
متغیرهای زمینه ای نظیر تاهل و جنس و ... با نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان دارای تفاوت معناداری است. |
متغیرهای زمینه ای |
اسمی |
مدل نظری پژوهش
شکل 1: مدل نظری رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته
فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی
شبکههای اجتماعی نوین مجازی نقشی مغایر با آنچه که حکومتها در جامعهپذیری سیاسی جوانان ایفا میکنند، دارند.
فرضیه های فرعی
- میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد؛ به این معنا که افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی میتواند به ایجاد جامعهپذیری سیاسی غیررسمی(غیرحکومتی) تاثیر بگذارد.
- سابقه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد؛ به این معنا که سابقه بالای استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی میتواند به ایجاد جامعهپذیری سیاسی غیررسمی(غیرحکومتی) تاثیر بگذارد.
- نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با نوع جامعه پذیری سیاسی جوانان دارای تفاوت معناداری است؛ به این معنا که اهداف مختلف استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی میتواند انواع جامعه پذیری سیاسی رسمی حکومتی و غیررسمی(غیرحکومتی) را در پی داشته باشد.
- میزان اعتماد رسانهای بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تاثیر معناداری دارد؛ به این معنا که اعتماد به محتوای شبکههای اجتماعی میتواند در شکلگیری جامعهپذیری غیررسمی(غیرحکومتی) تاثیرگذار باشد.
- پایگاه اجتماعی - اقتصادی جوانان بر نوع جامعهپذیری سیاسی آنان تاثیر معناداری دارد.
- متغیرهای زمینه ای نظیر تاهل و جنس و ... با نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان دارای تفاوت معناداری هستند.
روش شناسی پژوهش
در تحقیق حاضر محقق به دور از تاثیرگذاری و تاثیر پذیری در تلاش است تا بتواند رابطه و قاعده حاکم بر شبکه های اجتماعی مجازی و جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر تهران را موررد شناسایی قرار دهد. همچنین به دلیل اینکه خصوصیت اصلی و عمده تحقیقات پیمایشی تعمیم پذیری نتایج نمونه کوچکتر به جامعه بزرگ تر است، لذا در این پژوهش از روش تحقیق اثباتی استفاده شده است. بنابراین با توجه به ماهیت پژوهش مناسبترین روش، روش کمی و پیمایش است که در مرحله اول به منظور شناسایی متغیرها و بنیان های نظری از روش اسنادی، و برای شناسایی و توصیف مقدار و نوع بهره گیری جوانان از شبکه های اجتماعی نوین و وضعیت جامعه پذیری سیاسی جوانان از روش پیمایشی اکتشافی استفاده می گردد. به لحاظ هدف این تحقیق، جزو تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، جوانان شهر تهران هستند که طبق اطلاعات مرکز آمار جمعیت تهران حدود 8500000 نفر می باشد که از این میان حدود 2150000 نفر جزو جمعیت جوان محسوب می شوند. (سرشماری سال 1395) حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر محاسبه شده است. البته با توجه به امکان ریزش داده ها، 20 درصد به نمونه فوق افزوده شده است. همچنین، شیوه نمونهگیری پژوهش، نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بوده است؛ در یک تقسیمبندی مناطق شهر تهران به پنج پهنه جنوبی، مرکزی، شمالی، غربی و شرقی تقسیم گردیده است(مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ، 1395)- دلیل این تقسیم بندی آن است که با توجه به تفاوت و تنوع زیاد شهر تهران از نظر اقتصادی و فرهنگی، اداره مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری، شهر تهران را به پنج پهنه تقسیم نموده است و هر پهنه را به چند منطقه و هر منطقه را به چند ناحیه و هر ناحیه را به محلات تقریباً همگن و شبیه به هم تقسیم کرده است. لذا برای نمونه گیری که تعمیم پذیری بالایی داشته باشد لازم است از هر پهنه و از مناطق و نواحی متنوع به نسبت در نمونه باشد؛ به طوری که نمونه تحقیق دربرگیرنده تمامی افراد طبقات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی باشد. محقق با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده از هر پهنه که به عنوان یک خوشه در نظر گرفته شده است، یک منطقه را به عنوان نمونه خود انتخاب کرد- به دلیل اینکه نمونه مورد مطالعه ما 458 نفر می باشد(با افزایش 20 درصد) انتخاب یک منطقه از هر پهنه معقول به نظر می رسد. حاصل نمونهگیری تصادفی ساده از هر پهنه، منطقه 1 از پهنه شمال، منطقه 22 از پهنه غرب، منطقه 4 از پهنه شرق، منطقه 7 از پهنه مرکزی و منطقه 19 از پهنه جنوب انتخاب گردید. سپس بنا شد تا از هر منطقه یک ناحیه به عنوان نمونه مطالعه انتخاب گردد. نتیجه این نمونهگیری باعث انتخاب ناحیه 1 از منطقه 1، ناحیه 3 از منطقه 22، ناحیه 2 از منطقه 4، ناحیه 3 از منطقه 7 و ناحیه 2 از منطقه 19 انتخاب گردید. بنابراین طبق انتخاب تصادفی از هر ناحیه، 2محله، جمعا 10 محله به طور تصادفی انتخاب شدند. در مرحله بعدی نیز با انتخاب چندین بلوک از بلوک هایهای محلات چندین بلوک که در نقشه شماره گذاری شدند انتخاب گردیدند. در پایان با استفاده از نمونهگیری تصادفی سیستماتیک واحدهای مورد مطالعه به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای انجام نمونهگیری تصادفی سیستماتیک، نیاز به تعداد واحدهای مسکونی محله و تعداد واحدهای مسکونی در هر یک از بلوکهای اصلی و خرده بلوکها بود که از شهرداری تهران دریافت شد.
در مرحله آخر در داخل هر یک از محلات به عنوان خوشه نهایی، 46 جوان مورد مصاحبه قرار گرفتند و در نهایت پرسشنامه ها با نظارت محقق و چند پژوهشگر کارکشته به صورت حضوری و در مواجهه با نمونه های آماری تکمیل گردیدند.
در این پژوهش جهت روایی از روش اعتبار صوری یعنی توافق متخصصان یک امر در مورد یک شاخص یا یک معیار استفاده شده است. در عین حال ضریب پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ برآورد گردید و سوالات پرسشنامه قبل از اجرا روی نمونه اصلی تحقیق، طی یک مطالعۀ مقدماتی (30 پرسشنامه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که به طور کلی نتایج حاصل از بررسی پایایی پرسشنامه نهایی نشان داد که ضریب آلفای کرانباخ محاسبه شده برای 6 متغیر برابر با 79/0 بوده که قابل اعتماد است.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف نظری و عملیاتی متغیر وابسته (جامعهپذیری سیاسی)
جهتگیریهای افراد به نظام سیاسی(فرهنگ سیاسی) شامل سه جزء است:
جزء اول، شناختی به معنای اطلاع، اعم از دقیق یا غیر دقیق از نظام سیاسی است؛
جزء دوم، جهتگیریهای نفسانی یا عاطفی به معنای احساس وابستگی، دخالت و طرد و امثال آن راجع به موضوعات سیاسی می باشد؛
جزء سوم، جهتگیریهای ارزشی به معنای قضاوت راجع به موضوعات سیاسی است(Almond and Verba, 1963: 13).
با توجه به اینکه پایه تئوری این تحقیق متکی بر نظریه آلموند و وربا می باشد، لذا ضرورتا برای تعاریف عملیاتی این متغیر از این نظریه استفاده شده است. البته در ادامه تعریف عملیاتی متغیر جامعه پذیری سیاسی، از شاخص سازی داخلی در تحقیقات دکتر خانیکی(1391) نیز بهره گیری شده است . تمامی تحقیقاتی که در حال حاضر روی جامعه پذیری سیاسی کار می شود با استفاده از این نظریه به عملیاتی کردن متغیر می پردازند. اما همانگونه که مشخص است بعد شناختی فرهنگ سیاسی به دلیل عدم جهتگیری خاص آن در خصوص نوع جامعهپذیری سیاسی رسمی حکومتی و غیررسمی با نظر اساتید رهنما و مشاور حذف گردید. بنابراین در این تحقیق متغیر وابسته یعنی جامعهپذیری سیاسی شامل دو بعد جهتگیری ارزشی و جهتگیری احساسی میباشد- در بخش تعاریف مفاهیم که به این جمله اشاره شده بود، مطالب حذف گردیدو
در این پژوهش برای سنجش جهتگیری ارزیابانه افراد(ارزشی) از مولفههای ارزیابی و قضاوت سیاسی، رضایتمندی سیاسی، اعتماد سیاسی، نگرش به دموکراسی و مشارکت سیاسی استفاده شده است(خانیکی و سرشار، 1391: 105-106). همچنین مولفههای جهتگیری احساسی در قالب افتخار و غرور سیاسی، احساس عدالت، احساس امنیت سیاسی و احساس بیقدرتی سیاسی در نظر گرفته شده است(خانیکی و سرشار، 1391: 104-105). به طور کلی در این پژوهش جامعه پذیری سیاسی کاربران در سه طبقه رسمی حکومتی، تاحدودی رسمی حکومتی و غیر رسمی غیر حکومتی تقسیم بندی شده است.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل(میزان، نوع و سابقه استفاده از شبکه های اجتماعی، اعتماد رسانه ای)
- تعریف نظری میزان، نوع و سابقه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی
میزان، نوع و سابقه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در این پژوهش این است که جوانان شهر تهران به طور متوسط به چه مدت، چه میزان و از چه نوع شبکههای اجتماعی مجازی استفاده میکنند(خدایار و همکاران، 1393: 80)
- تعریف نظری و عملیاتی اعتماد رسانهای
یک رسانه با فراهم کردن رضایتمندی مخاطبان خود توان پابرجایی و رشد و رقابت را پیدا می کند و به موفقیتی از این شرایط نائل می شود که از آن به عنوان اعتماد رسانه یاد می شود. میزان اعتماد مردم به رسانه ها، تابعی از میزان پایبندی رسانه ها به شاخص های اعتبار فعالیت حرفه ای رسانه هاست که می توان به مواردی نظیر انتشار اخبار درست و راست گویی و عدم سوگیری در پوشش رویدادها و بی طرفی و ... اشاره کرد(انارکی، 1396: 141).
در این پژوهش تعریف و تقسیمبندی کورینگ و مایتس از اعتماد به رسانهها، مبنای عملیاتی کردن مفهوم اعتماد رسانهای و یا اعتماد به رسانه قرار گرفته است. طبق این تقسیمبندی، چهار شاخص اعتماد به گزینشگری موضوعات، اعتماد به گزینشگری حقایق، اعتماد به دقت توصیفات و اعتماد به ارزیابی ژورنالیستی برای اعتماد رسانهای در نظر گرفته شده است.
یافتههای پژوهش
یافتههای توصیفی
جدول 2: توزیع فراوانی بر حسب ساعت استفاده
|
در این بخش به صورت خلاصه ای به یافته های توصیفی تحقیق پرداخته می شود. طبق یافتههای جدول 2، بیشترین زمان استفاده از شبکه های مجازی برای جوانان شهر تهران، کمتر از دو ساعت و بیشترین سابقه استفاده نیز کمتر از دوسال می باشد. همچنین طبق جدول 3 ، بیشتر کاربران هدف استفاده از شبکه های مجازی را ارتباط با دوستان دانسته و در مجموع با 5/46 درصد نسبت به محتوای شبکه های مجازی اعتماد داشته اند. همچنین، طبق اطلاعات جدول 4 بیشترین فراوانی با اختلاف اندک مربوط به جامعهپذیری سیاسی رسمی میباشد.
جدول 3: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب هدف استفاده
|
جدول 4: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جامعهپذیری سیاسی
جامعهپذیری سیاسی |
فراوانی |
درصد |
درصد معتبر |
جامعه پذیری غیر رسمی |
187 |
8/40 |
1/41 |
جامعه پذیری تاحدودی رسمی |
79 |
2/17 |
5/17 |
جامعه پدیری رسمی |
188 |
41 |
4/41 |
نامعلوم |
4 |
09/0 |
. |
کل |
458 |
100 |
0/100 |
آزمون طبیعی بودن توزیع دادهها
در این بخش پیش از انجام آزمونهای آماری و به دلیل پیشفرضی جهت استفاده یا عدم استفاده از آزمونهای پارامتریک یا ناپارامتریک، از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده گردید. بر اساس این آزمون، توزیع متغیرهای تحقیق یک توزیع نرمال بوده و در نتیجه برای آزمون فرضیههای مربوط به این متغیرها باید از آزمونهای پارامتریک استفاده شود. برای بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر جامعهپذیری سیاسی جوانان از رگرسیون چندگانه و آزمون T و F استفاده شده است.
جدول 5: آمارههای آزمون کولموگروف- اسمیرنف
متغیرها |
جامعه پذیری سیاسی |
میزان |
نوع |
سابقه |
اعتماد رسانه ای |
|
تعداد نمونه |
458 |
458 |
458 |
458 |
458 |
|
آماره Z کولموگروف-اسمیرنف معناداری دوطرفه |
آماره |
156/4 |
151/6 |
151/6 |
12/5 |
98/4 |
سطح احتمال |
247/0 |
721/0 |
515/0 |
415/0 |
401/0 |
یافته های تحلیلی
- آزمون فرضیه تاثیر نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعه پذیری سیاسی جوانان
در این فرضیه در نظر گرفته شده است که بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان تفاوت معناداری وجود دارد. برای بررسی تفاوت معناداری این دو متغیر از آزمون F مستقل استفاده شده است. نتایج حاصله از جدول آزمون F حاکی از این است که میان دو متغیر نوع استفاده از شبکه های مجازی و نوع جامعه پذیری سیاسی تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول 6:تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه نوع استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی مجازی در شش گروه
سطح معناداری |
F |
میانگین |
فراوانی |
گروه |
متغیر |
000/0 |
205/82 |
9249/3 |
111 |
سرگرمی |
نوع استفاده کاربران جوان از شبکههای اجتماعی مجازی |
7121/1 |
137 |
اخبار و اطلاعات روز |
|||
6716/3 |
29 |
علمی و آموزشی |
|||
7650/3 |
11 |
کاری |
|||
9149/2 |
153 |
دوستان |
|||
0351/3 |
13 |
اشتراک گذاری |
-آزمون فرضیه تاثیر متغیرهای زمینه ای نظیر تاهل و جنس و ... بر نوع جامعهپذیری سیاسی جوانان
این فرضیه کلی به سه فرضیه فرعی تقسیم شده است که در ادامه به صورت جداگانه به آنها خواهیم پرداخت:
بررسی تفاوت معناداری بین جنس و جامعهپذیری سیاسی جوانان شهر تهران
برای بررسی تفاوت معناداری بین جنس و جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر تهران از آزمون T مستقل استفاده شده است. نتایج حاصله از جدول آزمون T حاکی از این است که میان دو متغیر جنس و جامعه پذیری سیاسی تفاوت معناداری وجود ندارد. این بدان معنی است که میانگینهای به دست آمده در میان دوجنس مرد و زن مشابه هستند و تفاوت معناداری بین زنان و مردان و نوع جامعهپذیری سیاسی آنها وجود ندارد.
جدول 7: بررسی تفاوت معناداری بین جنس و جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر تهران
ردیف |
عنوان |
تعداد |
میانگین |
1 |
زن |
223 |
83/2 |
2 |
مرد |
230 |
23/3 |
3 |
سطح معناداری |
255/0 |
|
4 |
N |
458 |
- بررسی تفاوت معناداری بین وضعیت تاهل و جامعهپذیری سیاسی جوان شهر تهران
برای بررسی تفاوت معناداری بین وضعیت تاهل و جامعه پذیری سیاسی کاربران جوان شهر تهران از آزمون F مستقل استفاده شده است. نتایج حاصله از جدول آزمون F حاکی از این است که میان دو وضعیت تاهل و جامعه پذیری سیاسی کاربران شبکههای اجتماعی مجازی شهر تهران تفاوت معناداری وجود ندارد.
جدول 8: بررسی تفاوت معناداری بین وضعیت تاهل و جامعه پذیری سیاسی کاربران جوان شهر تهران
متغیر |
|
مجموع مربعات |
درجات آزادی |
میانگین مربعات |
تحلیل واریانس |
سطح معنیداری |
وضعیت تاهل |
بین گروهی |
490/10 |
3 |
497/3 |
701/1 |
166/0 |
درون گروهی |
822/916 |
446 |
056/2 |
|||
کل |
311/0927 |
449 |
بررسی آزمون فرضیات متغیرهای فاصله ای( تحلیل رگرسیون چندگانه)
با توجه نتایج جدول 9 مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها 711/0 میباشد که نشان میدهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق (جامعهپذیری سیاسی) همبستگی بالایی وجود دارد. ضریب تعدیل شده که برابر با 505/0 میباشد نشان میدهد که 5/50 درصد از تغییرات نمره جامعهپذیری سیاسی به سه متغیر اعتماد رسانه ای، میزان استفاده و سابقه استفاده از شبکههای مجازی(مبتنی بر اینترنت) مربوط می شود و مابقی آن یعنی 5/49درصد به عوامل دیگر بستگی دارد.
جدول 9: جدول رگرسیون چندگانه
|
ضریب همبستگی پیرسون |
ضریب تعیین تعدیل شده |
سطح معناداری |
متغیرهای مستقل |
711/0 |
505/0 |
000/0 |
نتایج رگرسیون چندگانه نشان میدهد که متغیر اعتماد رسانه ای، میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و سابقه استفاده از شبکهها در سطح 99 درصد معنیدار بودهاند این در حالی است که میزان خطای سایر متغیرها بیشتر 0.05 بودهاند و به همین دلیل وارد معادله رگرسیون نشدهاند- متغیرهایی نظیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی. اما قضاوت در مورد سهم هر یک از سه متغیر مستقل در تبیین متغیر وابسته را باید به مقادیر بتا واگذار کرد. با توجه به اطلاعات رگرسیون چندگانه سهم و نقش متغیر اعتماد رسانه ای در تبیین متغیر وابسته نسبت به سایر متغیرها بیشتر است(طبق جدول 10)، زیرا بر اساس بتای به دست آمده برای متغیر اعتماد رسانه ای، به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار فعال بودن کاربر به اندازه 452/0 در انحراف معیار متغیر وابسته تغییر ایجاد میگردد. در حالی که به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار میزان استفاده کاربران از شبکه های مجازی، تنها 259/0 واحد و به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار سابقه استفاده کاربران از شبکه های مجازی، تنها 160/0 در انحراف متغیر وابسته تغییر ایجاد میشود.
جدول 10: ضرایب بتای متغیرهای مستقل معنادار
متغیرهای مستقل |
بتا |
سطح معناداری |
میزان استفاده از شبکه ها |
259/0 |
000/0 |
سابقه استفاده از شبکه ها |
160/0 |
000/0 |
اعتماد رسانه ای |
452/0 |
000/0 |
تحلیل مسیر
طبق اطلاعات جدول 11، مجموع تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم هر متغیر مستقل بر متغیر وابسته جامعهپذیری سیاسی را نشان میدهد. برای به دست آوردن این مقدار کل، باید مقدارهای تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم هر متغیر مستقل را با هم جمع کنیم. نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که متغیر اعتماد رسانه ای و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی به ترتیب دارای بیشترین اثر و متغیر سابقه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی دارای کمترین تاثیرگذاری بر متغیر جامعهپذیری سیاسی بوده است.
جدول 11: محاسبه تاثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل
متغیرها |
تاثیر مستقیم |
تاثیر غیرمستقیم |
تاثیر کل |
معنی داری |
میزان استفاده از شبکهها |
259/0 |
0105/0 |
2695/0 |
• |
سابقه استفاده از شبکهها |
160/0 |
- |
160/0 |
• |
اعتماد رسانه ای |
452/0 |
000481/0 |
452/0 |
• |
بحث و نتیجه گیری
به طور خلاصه در بخش توصیفی یافته ها، مشخص شد که بیشترپاسخگویان یعنی 8/52 درصد کمتر از 2 ساعت به صورت روزانه از شبکههای مجازی استفاده میکنند. از نظر نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با تجمیع دو اولویت سرگرمی و دوستان مشخص می شود که بیشتر پاسخگویان یعنی1/58 درصد که از بیشتر از نصف جامعه آماری این پژوهش است به مسائل سرگرمی و تعاملی مشغول میباشند. در مورد سابقه استفاده جوانان از شبکه های اجتماعی مجازی نیز بیشتر پاسخگویان یعنی30 درصد سابقه زیر یک سال فعالیت در شبکه های مجازی داشته اند.
در مورد اعتماد رسانه ای نیز یافتههای پژوهش نشان می دهد در مجموع 40 درصد کاربران در کل به شبکههای مجازی و محتوای آنها اعتماد ندارند و در مقابل در مجموع 5/46 درصد کاربران شبکههای اجتماعی مجازی به شبکههای اجتماعی اعتماد دارند- یعنی بیشتر کاربران جوان به محتوای تولید شده در شبکه های مجازی اعتماد دارند.
در نهایت، یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع پاسخگویان، 1/41 درصد دارای جامعهپذیری غیررسمی، 5/17 درصد از جامعهپذیری تاحدودی رسمی و 4/41 درصد از جامعهپذیری نوع رسمی برخوردار میباشند.
در مورد یافته های تحلیلی، نتایج این پژوهش پیرامون بررسی شش فرضیه حاکی از آن است که تاثیر اعتماد رسانه ای به عنوان تاثیرگذار ترین متغیر بر روی جامعه پذیری سیاسی با میزان 452/0 شناخته شده است. در مرحله بعدی میزان استفاده با میزان 259/0 و سابقه استفاده با160/0 بر روی جامعه پذیری سیاسی تاثیرگذار بوده اند، ولی متغیرهای زمینهای نظیر جنسیت، سن، تحصیلات و ... و همچنین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر روی جامعه پذیری سیاسی تاثیر معنی دارای نداشتند که در ادامه به تبیین این موضوع پرداخته می شود.
همانگونه که اشاره شد طبق یافتههای این پژوهش میزان و سابقه استفاده کاربران جوان از شبکههای اجتماعی مجازی بر نوع جامعهپذیری سیاسی آنها تاثیر معنادار داشته است؛ بدین معنا که هر چقدر استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی مجازی بیشتر باشد و دارای سابقه بیشتری در استفاده از شبکه های مجازی باشند، آنها دارای جامعهپذیری سیاسی پایینتر (غیررسمیتری) هستند- یعنی در دوران جدید، شبکههای اجتماعی به عنوان رسانههای آزاد و فارغ از سانسور و بدون کنترل نظام حاکم عمل میکنند (برخلاف رسانههای سنتی نظیر تلویزیون و رادیو که در اختیار نظام حاکم هستند). همانگونه که نظریه گلوله جادوی، هارولد لاسول و چالز رایت، نظریه ارتباطات جمعی مک کوایل(1382) و سایر نظریات مشابه درباره تاثیر رسانههای سنتی بیان میدارند رسانههای دیداری و شنیداری، قادرند بر اندیشهها، زندگی و الگوهای رفتاری مخاطبان تاثیر بگذارند و طبیعتاً هرچقدر افراد بیشتر در معرض رسانه ها قرار بگیرند، بیشتر تحت تاثیر محتوای پیام ها واقع می شوند. اما همانگونه که اشاره شد، رسانه های الکترونیکی نه تنها در اختیار نظام حاکم نیستند، بلکه به دلیل قرار گرفتن سرورهای شبکه های اجتماعی در خارج از کشور و تهیه محتواهای فرهنگ سیاسی، مخالف با فرهنگ سیاسی رسمی و حاکم کشور عمل میکنند و به همین دلیل بین میزان و سابقه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و جامعهپذیری غیررسمی رابطه معنیداری وجود دارد. این یافته با نتایج تحقیق احمد آذین و همکاران (1389)، علی طلوعی و همکاران (1390) نظریه کاشت(مک کوایل، 1385)، نظریه گربنر(بری، 1384) و ... منطبق است که در آن اثر تلویزیون و رسانههای سنتی در اختیار حاکمیت در جامعهپذیری رسمی و حکومتی بیشتر و محسوستر است. اما در جامعه جدید همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد این شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت هستند که شیوه جامعهپذیری سابق را با چالش مواجه ساختهاند
از سوی دیگر، یافته های این پژوهش حاکی از تفاوت معناداری نوع استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی مجازی با نوع جامعهپذیری سیاسی آنان است. از این یافته میتوان چنین نتیجه گرفت که کاربران بخش اخبار نسبت به سایر کاربران از جامعهپذیری سیاسی غیررسمیتری برخوردار هستند و این حکایت از این موضوع دارد که شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت تحت حاکمیت و نظارت داخلی نیستند و بیشتر اخبار و اطلاعات متکی به رسانههای خارجی (یا رسانههای خارج از نظارت حاکمیت) است که با سرعت بالایی توانایی انتشار را دارند و میتوانند کاربران شبکههای اجتماعی مجازی را تحت تاثیر قرار دهند. پس درست است که استنباط شود شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت در حال حاضر نه در کنترل و اختیار نظام حاکم، بلکه در اختیار کشورهای دیگر و کاربران خارج از کنترل نظام سیاسی میباشد که بر اساس الگوهای فرهنگی، باورها و ارزش های خاص اینها شکل گرفتهاند.
همچنین طبق یافتههای این تحقیق، اعتماد رسانهای هم متغیر دیگر تاثیرگذار بر نوع جامعهپذیری سیاسی کاربران به حساب میآید. پیرو نظریه رابرت پانتام سرمایه اجتماعی که اعتماد بخشی از آن به حساب می آید، مهارت و ورزیدگی عملی الزام به سهیم شدن و مشارکت در حیات عمومی و سیاسی را به تدریج به آنها و عادت های رفتاریشان تزریق می کند. بنابراین سرمایه اجتماعی، فرصت هایی برای تعلیم و ارتقای مهارت های مدنی و ورزیدگی هایی مانند مشارکت فعالانه در مباحث و حیات اجتماعی، عمومی و سیاسی به شمار می روند(پانتام، 1380). طبق این نظریه رسانهها برای اینکه بتوانند تاثیرگذار باشند باید افراد استفاده کننده رسانه، محتوای پیامها را باور داشته باشند و اعتماد کنند. بنابراین عامل اعتماد رسانه، نقش مهمی در پذیرش و یا عدم پذیرش اطلاعات دریافتی کاربر خواهد بود و چه بسا میتوان نتیجه گرفت که پذیرفتن اطلاعات سیاسی توسط کاربر میتواند در خصوص نوع جامعهپذیری سیاسی آنها تاثیرگذار باشد. از آنجا که رواج شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت در داخل کشور بیشتر از سوی شبکهها و رسانههای خارجی بوده و محتوا و اطلاعات تولید شده مبتنی بر ارزش ها و هنجارهای و نگرشهای غیرحاکمیتی بوده، لذا اعتماد به محتواهای تولید شده میتواند در جریان جامعهپذیری سیاسی کاربران تاثیرگذار باشد و یافتههای این فرضیه نیز تاییدی بر این نظریه میباشد. همچنین نتیجه این فرضیه با نتیجه تحقیق طلوعی و همکاران(1390) با عنوان "نقش تلویزیون در جامعه پذیری سیاسی" و آذین و جهانشاهی(1389) با عنوان "نقش رادیو و تلویزیون در جامعهپذیری سیاسی دانشجویان" همخوان بوده است. اگر به طور کلی تاثیر رسانه را بر جامعهپذیری سیاسی در نظر بگیریم چنین استنباط میشود که رسانههای داخلی و اعتماد به آنها در جریان جامعهپذیری سیاسی نقشی در راستای انتقال فرهنگ سیاسی ایفا مینماید، اما رسانههای خارج از نظارت نظام سیاسی مانند شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت و اعتماد به آنها در راستای تغییر فرهنگ سیاسی حاکم عمل میکند و در این تحقیق معنادار بودن آن تاییدی بر این نکته میباشد.
اما عدم رابطه معناداری پایگاه اقتصادی- اجتماعی کاربران و متغیرهای زمینهای با نوع جامعهپذیری سیاسی شان حکایت از تغییر شرایط و موقعیتی را دارد که در ماهیت رسانهها اتفاق افتاده است و آن فراگیر شدن شبکه های اجتماعی مجازی و مبتنی بر اینترنت است. در حال حاضر روستاهای کشور با جمعیت بالای 20 خانوار در حال پوشش اینترنت خواهند بود و ضریب نفوذ اینترنت در کشور بالای 80 درصد گزارش شده است. پس میتوان چنین نتیجه گرفت که دیگر مثل سابق امکانات و دسترسیها به فضایی همچون شبکههای اجتماعی اختصاص به طبقه و یا قشر خاصی ندارد، بلکه تقریباً همه اقشار جامعه به این امکانات دسترسی دارند و بنابراین نوع جامعهپذیری متفاوتی نسبت به هم را تجربه نمیکنند. یافتههای تحقیق سید حسن حسینی و همکاران(1389) و اسکندری(1392) منطبق با یافتههای پژوهش حاضر است. در هر دو تحقیق متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی با متغیر وابسته جامعهپذیری سیاسی رابطه معنادار وجود ندارد، اما در تحقیقات پیشین که بیشتر قبل از رواج شبکههای اجتماعی مجازی انجام شده باشند رابطه بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی و جامعهپذیری سیاسی رابطه معناداری داشته باشند؛ یعنی تحقیقات قبل از سال 1383 که شبکههای اجتماعی تازه در این برهه از زمان وارد کشور شدند و مهمتر از آن قبل از سال 1387 که هنوز شبکههای اجتماعی مبتنی بر اینترنت هنوز خیلی همهگیر و فراگیر بین شهروندان و مردم نشده بودند(افراسیابی، 1392: 51). در این زمینه میتوان به تحقیقاتی نظیر پژوهش سیدحسینی و همکاران(1385)، زنگنه(1383)، جهانگیری و همکاران(1380) و ... اشاره کرد.
پیشنهادهای پژوهش
- مطالعه و پژوهشی در راستای علل عدم موفقیت و عدم استقبال کاربران ایرانی از شبکههای اجتماعی داخلی انجام شود.
- مطالعه و پژوهشی در جهت ارائه مدلی موفق از شبکههای اجتماعی داخلی انجام شود.
- مسائل حقوق سایبری در حوزه شبکههای اجتماعی مجازی در داخل کشور تعریف گردد که در صورت لزوم توان مقابله با آن وجود داشته باشد.
- در راستای مدیریت و استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، سیاستهای آموزشی و نحوه استفاده از آن برای نوجوانان ارائه گردد. چه بسا شبکههای اجتماعی مجازی به عنوان یکی از عاملان جامعهپذیری سیاسی جهت انتقال فرهنگ سیاسی، نه تنها به انتقال و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارها حاکم نمیانجامد، بلکه در راستای تغییر آن قدم برداشته است و در دراز مدت برای کشور و نظام سیاسی میتواند خطری جدی به شمار آید و آسیب های جدی را وارد نماید.
- با توجه به تاثیر محتوا و اطلاعات در گردش شبکههای اجتماعی مجازی در تغییر فرهنگ سیاسی پیشنهاد میشود کارگروه هایی در سطح استانی تشکیل گردد که در مورد تولید محتوا در شبکههای اجتماعی فعالیت کنند.
- با توجه به تاثیر شبکه های مجازی مبتنی بر اینترنتی بر نوع جامعه جامعه پذیری سیاسی غیر رسمی جوانان که اغلب این شبکه ها خارج از حاکمیت داخلی می باشند لذا لازم است در این راستا به تقویت شبکه های مجازی داخلی پرداخت که در این زمینه پیشنهاد می گردد:
- برگزاری مسابقات و برنامه هایی با همکاری صدا و سیما با ماهیت مشارکت مردم و معرفی پیام رسان داخلی نظیر (سروش و یا کپ و ...) در قالب پاسخ به سوالات و اعطای جایزه.
- تهیه و راه اندازی نرم افزار کمک درسی برای دانش آموزان و دانشگاهیان که قابلیت اجرا شدن آن، صرفا با عضویت در شبکه های اجتماعی داخلی امکان پذیر باشد.
- تهیه و برگزاری آزمون های مجازی برای دانش آموزان و دانشگاهیان که قابلیت اجرا شدن آن صرفا با عضویت در شبکه های اجتماعی داخلی امکان پذیر باشد.
- همانگونه که در بالا اشاره شد اعتماد کاربران نسبت به شبکههای اجتماعی مجازی بیشترین تاثیر را نسبت به جامعهپذیری سیاسی داشته است. بنابراین پیشنهاد میشود در این راستا نیز به موضوع تولید محتوا که هم مطابق با فرهنگ و ارزش ها و هنجارهای سیاسی کشورمان باشد و هم نظر و رضایتمندی کاربران را جلب نماید توجه گردد.
- پیشنهاد میشود این پژوهش با همین عنوان در شهرهای دیگر کشور نیز انجام گردد تا نتایج تحقیق از تعمیمپذیری بیشتری در سطح ملی برخوردار گردد، چرا که فرهنگ و نگرش سیاسی در شهر تهران اندکی متفاوتتر از سایر کلان شهرهای کشور است و این قضیه در انتخابات سالهای اخیر و رفتارهای انتخاباتی استانهای کشور به وضوح آشکار بود.
منابع
- افراسیابی، محمد صادق. (1392). مطالعات شبکه اجتماعی و سبک زندگی جوانان. تهران: انتشارات سیمای شرق
- ازکیا، مصطفی و غفاری، غلامرضا. (1383). توسعه روستایی با تاکید بر جامعه روستایی ایران. تهران: نشر نی
- ازکیا، مصطفی و دربان آستانه، علیرضا. (1389). روش های کاربردی تحقیق. تهران: انتشارات کیهان
- نعمتی انارکی، داود. (1396). "روانشناسی اعتماد به رسانه". رسانه و فرهنگ. سال هفتم، شماره 1
- ایگنلهارت، رونالد. (1383). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی. مریم وتر. تهران: انتشارات روزنه
- اینگلهارت، رونالد و ولز، کریستین. (1389). نوسازی، تغییر فرهنگی و دموکراسی. یعقوب احمدی. تهران: انتشارات کویر
- بشیریه، حسین. (1381). موانع توسعه سیاسی در ایران. تهران: نشر گام نو
- پاتنام، رابرت. (1380). دموکراسی و سنت های مدنی. محمدتقی دلفروز. تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور
- پای، لوسین. (1370). "فرهنگ سیاسی و توسعه سیاسی". مجید محمدی. نامه فرهنگ. سال دوم، شماره 1و 2
- پناهی، محمد حسین و کردی، حسین (1389). "فرهنگ سیاسی و عوامل اجتماعی آن: مطالعه موردی استان گلستان". فصلنامه علوم اجتماعی. سال پنجم، شماره 2
- حسین زاده، علی حسین و همکاران. (1394). "بررسی تاثیر اینترنت بر گرایش سیاسی دانشجویان". فصلنامه توسعه اجتماعی. دوره نه، شمار 2
- حسینی، سیدحسن و همکاران. (1389). "بررسی تاثیر خانواده بر جامعه پذیری سیاسی مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران". جامعه شناسی مطالعات جوانان. سال اول، شماره 1
- حق شناس، علی محمد و همکاران. (1387). فرهنگ معاصر هزاره. تهران: فرهنگ معاصر
- خانیکی، هادی و سرشار، حمید. (1391). "گونه شناسی فرهنگ سیاسی، مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان". پژوهش سیاست نظری. سال ششم، شماره 11
- خدایار، گلثوم و همکاران. (1393). "میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی(مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد)". پژوهش های ارتباطی. سال بیست و یکم، شماره1
- راش، مایکل. (1377). جامعه و سیاست. منوچهر صبوری. تهران: انتشارات سمت
- رفیع پور، فرامرز. (1387). توسعه و تضاد. تهران: شرکت سهامی انتشارات
- ریتزر، جورج. (1384). نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر. محسن ثلاثی. تهران: نشر علمی
- ساروخانی، باقر. (1379). جامعهشناسی خانواده. تهران: انتشارات سروش
- ساروخانی، باقر. (1381). نگاهی به جامعهشناسی خانواده در ایران. تهران: انتشارات امداد
- ساروخانی، باقر. (1375). جامعه شناسی ارتباطات. تهران: نشر ارتباطات
- سبکتکین، قربانعلی و محبوبی، مرضیه. (1394). "بررسی نقش رسانه ها در جامعه پذیری سیاسی جوانان". دومین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی
- سردار آبادی، خلیل الله. (1380). "تاثیر تغییرات ساختاری و جهانی شدن بر فرهنگ سیاسی ایران". مطالعات ملی. سال سوم، شماره 10
- عالم، عبدالرحمن. (1383). بنیادهای علم سیاست. تهران، نشر نی
- فتحی آشتیانی، علی. (1377). مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی. تهران: انتشارات بعثت
- کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ - ظهور جامعه شبکه ای. احد علیقلیان و همکاران. تهران: انتشارات طرح نو
- کوزر، لوئیس. (1373). زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی. محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی
- گیدنز، آنتونی. (1376). جامعه شناسی. منوچهر صبوری. تهران: نشر نی
- گیدنز، آنتونی. (1384). پیامدهای مدرنیته. محسن ثلاثی. تهران: نشر مرکز
- گیدنز، آنتونی. (1385). چشم اندازهای جهانی. محمدرضا جلائی پور. تهران: نشر طرح نو
- مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران. (1395). اطلس دانش بنیان شهر تهران. تهران: انتشارات مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران
- مهدی زاده، سید محمد. (1392). نظریههای رسانه، اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی. تهران: انتشارات همشهری
- وبستر، فرانک. (1384). نظریههای جامعه اطلاعاتی. اسماعیل قدیمی. تهران: انتشارات قصیده سرا
- هزارجریبی و جعفر و همکاران. (1393). "بررسی عوامل موثر بر روند جامعه پذیری سیاسی دانشجویان در ج.ا.ا.". فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاسی. سال سوم، شماره 9
- هرمز، مهرداد. (1380). مقدمه ای بر نظرات و مفاهیم ارتباط جمعی. تهران: انتشارات فاران
- هرمز، مهرداد. (1376). زمینههای جامعه شناسی: جامعهپذیری سیاسی. تهران: شرکت انتشاراتی پاژنگ
- Ali Ali Kandari, Mohammed Hasanen. (2012). "The impact of the Internet on political attitudes in Kuwait and Egypt". Telematics and Informatics. VOL 29, NO 3.
- Almond, G. A. (1970). Political Development. Boston: Little Brown
- Catherine M. Reidy, Laura K. Taylor. (2015). "The political socialization of youth in a post-conflict community". International Journal of Intercultural Relations. VOL 45, NO 3.
- Essen. A. J. A. (2010). "Implication for Secondary Education in Nigeria". Paper presented at the 40th All Nigeria Conference of Principals of Secondary Schools (ANCOPSS).
- Inglehart, R. (1988) "The Renaissance of Political Culture". American Political Science Review; VOL 82, No 4.
- Pempek, T., and et al. (2009). "College Students social Networking Experiences on Facebook". Journal of Applied Developmental Psychology. Vol 30, No 1.
- Persson, M. & Lindgren, K. & Oskarsson, S. (2016). "How does education affect adolescents’ political development?". Economics of Education Review. Vol 53, No 3.
- Powell G. B and Almond G. A. (1992). Poitical socialization and Political Culture. New Jersey: Princeton University Press
- Langton. K. R. (2000). Political Socialization. New York: Oxford University Press
- Tapscptt. D. (2010). Grown up digital- How the Net Generation Is Changing Your World. New York: Oxford University Press
- Tehrani, H. (2009). Iran’s Revolutionary Guards Take on the Internet.