Document Type : Original Article

Authors

1 Ph.D., Assistant Professor, Faculty of Law and Political Sciences, Kermanshah Brach, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran

2 Ph.D., Associate Professor, Faculty of Social Sciences, University of Allameh Tabatabaii, Tehran, Iran

Abstract

Migration is one of the important social problems in Tehran. The article is to study negative effects of urban ecology on seasonal migrant youth’s tendency to crime and high risk behavior in Tehran. The theory framework is based on urban ecology of Chicago school and the research method is survey (questionnaire). Statistical population is all seasonal migrant youth that are living in Tehran temporarily. The descriptive findings showed that smoking, hookah and addiction are more common among seasonal migrant youth. According to the results, the differential association and social alienation with a correlation coefficient of 0/676 and 0/593 are of the strongest relation with the degree of vulnerability of seasonal migrant youth. The regression results indicated that independent variables explain 62 percent of the variance of dependent variable as tendency of seasonal migrant workers to crime and high risk behavior. The findings of this research can be effective in reducing the crimes of migrant youth.

Keywords

اکولوژی شهری و گرایش جوانان مهاجر فصلی به جرم در شهر تهران

 

قباد کاظمی[1]

ستار پروین[2]

 

 

 

تاریخ دریافت مقاله: 26/8/1397

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:29/10/1397

 

 

مقدمه

  مهاجرت فقط یک مفهوم جمعیت شناختی نیست، بلکه ملاحظات اقتصادی، جغرافیایی، جامعه شناختی، فرهنگی و حتی حقوقی و روان شناختی در عینیت یافتن این مفهوم، جایگاه مهمی دارند(ارشاد و مینا1387). مهاجرت همواره همراه و همزاد بشر بوده است و انسان ها از گذشته های دور تاکنون همواره خواسته یا ناخواسته بنا به دلایل مختلفی مانند ناامنی، جنگ، قحطی، تأمین معاش و ... دست به مهاجرت زده اند.

از قرن هجدهم دو پدیده دیگر یعنی شهرنشینی و صنعتی شدن با این پدیده تلاقی پیدا کرد. همزمان با این دوران، شهرها به مکان‌های جذب نیروی کار مبدل شدند و افراد زیادی از روستاها و شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ جهت جستجوی کار و بهبود وضعیت زندگی خود روانه شدند. با ورود مهاجران و تغییرات جمعیتی در بسیاری از شهرها، مسائل اجتماعی عدیده ای ظهور کردند. با وجود آن که این سه پدیده به خودی خود می توانند شرایط مناسبی را برای بهبود کیفیت زندگی گروه های انسانی فراهم سازند، ولی می توانند مسائل و مشکلات عدیده های را برای مهاجران و جمعیت ساکن شهرها بوجود آورند. نمود این مسئله در شهرهای واقع در کشورهای درحال توسعه بیشتر است.

 در کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مناطق روستایی با وجود بیکاری در مناطق شهری اتفاق می‌افتد. این مسئله به این دلیل است که در کشورهای در حال توسعه، افراد بر اساس درامد مورد انتظار[3] و نه درامد واقعی[4] و همچنین به خاطر فقر روستایی بسیار زیاد، مهاجرت می‌کنند. این موضوع "شانس زندگی"[5]است. مهاجرت از روستاها به شهرها در کشورهای در حال توسعه اغلب به عنوان مسئله یاد می‌شود. فقر در مناطق روستایی و فاقد توسعه، منجر به هجوم سریع و ناهماهنگ به شهرهای بزرگ می‌شود که افزایش فقر شهری و مناطق فقیرنشین[6] را به دنبال دارد (گوتدینر و بود، 2005: 64).

در چند دهه گذشته شهر تهران، همواره با چالش های گروه های مهاجر و پیامدهای آن رو به رو بوده است. آمارهای جمعیتی نیز این مدعا را تایید می کنند. بر اساس آمارهای سال 1390 مرکز آمار ایران، جستجوی کار و تحصیل از عمده‌ترین دلایل مهاجرت‌های داخلی در کشور می‌باشد(سرشماری نفوس و مسکن ، 1390). بر اساس این آمارها، استان های تهران، خراسان رضوی و اصفهان بیشترین سهم و استان های ایلام، چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد کمترین سهم از مهاجران وارد شده را به خود اختصاص داده‌اند. بررسی خالص مهاجرت نشان می‌دهد که از نظر کمی، مهاجرپذیرترین استان ها عبارت اند از: البرز، تهران، اصفهان و گیلان به ترتیب با  117، 86، 81 و42 هزار نفر و استان های خوزستان، کرمانشاه و لرستان مهاجر فرست ترین استان های کشور بوده‌اند(طیفوری و دیگران 1392).

جرم و امنیت اجتماعی، دو پدیده در هم تنیده و دوسویه هستند؛ به این معنا که وجود جرم حکایت از نبود امنیت اجتماعی در ابعاد ذهنی و عینی آن دارد و از سوی دیگر، وجود ناامنی خود می تواند زمینه ساز بروز جرم باشد.احساس امنیت یکی از شاخص های کیفیت زندگی ساکنان شهرها می باشد و آسیب های اجتماعی و بروز انواع جرائم از مهمترین پیامدهای عدم احساس امنیت به شمار می آید. بخشی از بروز ناامنی با شرایط بوم شناختی شهرها و تغییرات و تحولاتی ناشی از مسائلی چون مهاجرت پیوند دارد.

کارگران مهاجر فصلی، یکی از گروه هایی هستند که در چند دهه گذشته بیشتر برای یافتن شغل مناسب و امرار معاش به شهر تهران مهاجرت کرده اند. مطالعات داخلی و خارجی نشان می دهد که این گروه های مهاجر شهری با انواع آسیب های اجتماعی، رفتارهای پرخطر و گاهی جرائم شهری مواجه اند. پژوهش ها نشان می دهد که این گروه های مهاجر با مسائلی مانند گرایش به رفتارهای پرخطر(پروین و علی بابایی 1392 )، رفتارهای پرخطر جنسی(علاالدینی و همکاران  1389 ، هو و دیگران 2006 ، لین و دیگران 2005 و گریفت و نی- آمودودو 2010 )، گرایش به مواد مخدر ، مصرف  الکل و  سیگار (یانگ و دیگران 2009،  چن و دیگران 2004 ، جیراپراموکپیتاک 2008)، اثرات منفی بر زندگی خانواده گی(صادقی فسایی 1385و مارتین 1995)، رفتارهای مجرمانه(پور احمد و کلانتری 1380، شوکای 2000 و هرزوگ 2009)، احساس تبعیض و طرد اجتماعی(ون و وانگ 2009  و ونگ و دیگران 2007) و مواردی از این قبیل، دست و پنجه نرم می کنند.

امروزه، بخشی مهمی از جرائم در شهر تهران توسط افرادی صورت می گیرد که از سایر استان های کشور در سالیان گذشته به این کلانشهر مهاجرت کرده اند و با خود مسائل عدیده ای از جمله ناامنی و عدم احساس امنیت را آورده اند. موضوع جرم و مهاجرت به ویژه در میان کارگران مهاجر فصلی– به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر شهری و به حاشیه رانده شده- کمتر مورد توجه مطالعات علمی قرار گرفته است. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی اثرات منفی اکولوژیک شهرنشینی و مهاجرت موقت بر گرایش کارگران مهاجر فصلی جوان به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر در شهر تهران می‌پردازد.

پرسش اصلی مقاله این است که کارگران مهاجر فصلی پس از مهاجر به تهران چگونه تحت تاثیر اثرات بوم شناختی شهر تهران قرار می گیرند و این تاثیر چگونه سبب می شود تا آنها به سمت جرم و رفتارهای پرخطر گرایش پیدا کنند؟

پیشینه پژوهش

گری[7] در 1823 جزو اولین اندیشمندانی است که مسئله جرم را با عواملی مانند فقر و تراکم جمعیت شهری مرتبط کرده است. شهر همواره در ارتباط با مسئله جرم مورد توجه بوده است و در این خصوص این تبیین عام وجود دارد که مواردی مانند تراکم و گمنامی، مهاجرت و نابرابری های اجتمای و اقتصادی در روابط شهر، موجد جرم است(ماکسیم و وایت هد[8]1998: 165).

کلاسر و دوسردوت[9] در مقاله ای با عنوان «چرا جرائم در شهر ها بیشتر است» نشان می دهند که فرصت های پایین دستگیری و گمنامی از ویژگی های شهرنشینی موثر در بروز جرم است. همچنین در آمریکا کلانشهرها 97 درصد نسبت به دیگر شهرهای آمریکا و 300 درصد نسبت به مناطق روستایی خشونت بیشتری دارند(کلاسر و دوسردوت 1998).

بر اساس مطالعه ژانگ (2014) جرائم کارگران مهاجر، یکی از مسائل اجتماعی در چین است که نشان دهنده ناکامی در اصلاح اجتماعی بر مبنای صنعتی شدن و شهری شدن در این کشور است. این مطالعه نشان می دهد که عمده مجرمان مهاجر، جوان و مرد هستند، به لحاظ آموزش در سطح پایینی قرار دارند و عمدتا کارگران خدماتی هستند، در مشاغل بی ثبات مشغول اند و جرائم آنها اغلب علیه اموال کم ارزش است، زیرا که مسئله مالی، مشکل مهاجران است. همچنین در بین آنها خشونت و جرائم سازمان یافته بر مبنای شبکه های خویشاوندی و دوستی شایع است. به نظر نویسنده، مواردی مانند نظام دوگانه شهری-روستایی در چین، نظام مدیریتی اجتماعی نامعقول، عدم سازگاری با زندگی شهری، شرایط اقتصادی نامناسب و سطوح پایین مهارت و آموزش از عوامل موثر بر گرایش کارگران به جرم است(ژانگ، 2014). آمارها در چین نشان می دهد که دستگیرشدگان جرائم بیشتر کارگران مهاجر اند- افراد مهاجر شش برابر بیشتر از افراد غیر مهاجر مرتکب جرم می شوند-  و جرائم مهاجران کارگر نمود رسانه ای بیشتری دارد. همچنین کارگران مهاجر بیشتر احتمال دارد که قربانی جرائم شوند(هو 2014: 215-214).

   در پژوهش دیگری شیوه زیست مهاجرت کارگری و مصرف مواد مخدر و الکل در تایلند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که 9/10 درصد از این مردان و زنان دچار سوء مصرف موادی مانند حشیش و ماری جوانا[10]، آمفتامین[11]، افیون[12]، مواد توهم زا[13]، اکستازی[14] و سول ونت ها[15] بوده و حدود 3/43 درصد الکل پرخطر و مضر مصرف کرده‌اند. بر اساس نتایج، مصرف مواد مخدر به شکل معناداری با جنسیت مردانه، سطوح پایین تحصیلات، بیکاری و حوادث استرس زای زندگی مرتبط است (جیراپراموکپیتاک و دیگران 2008).

نتایج مقاله پروین و علی بابایی نشان می دهد عواملی مانند احساس فشاراجتماعی و بازدارندگی اجتماعی درگرایش کارگران مهاجر فصلی به جرم و رفتارهای پرخطر درشهر تهران موثر است. (پروین و علی  بابایی 1392).

چارچوب  نظری پژوهش

رویکرد نظری پژوهش، نظریه جبرگرایی شهری یعنی اکولوژی شهری و پیوند آن با گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر در بین کارگران مهاجر فصلی است. در نظریه اکولوژی شهری، تلاقی سه عامل یعنی شهرنشینی، مهاجرت و صنعتی شدن زمینه را برای رشد انواع آسیب های اجتماعی و رفتارهای مجرمانه فراهم می کند. کلود فیشر[16] نظریه اصلی در حوزه شهرگرایی[17]را به سه دسته تقسیم بندی می کند(فیشر 1975): 

1)جبرگرایی شهری: در این رویکرد برعکس محیط روستایی، محیط شهری اختلالات اجتماعی و روانی را افزایش می دهد و به دلیل وجود بیش از حد محرک ها، استرس زیادی بر ساکنان وارد می شود که مجبورند عقلانی و غیر عاطفی رفتار کنند.

 2)نظریه ترکیبی: در این رویکرد برخلاف نظر جبرگرایان شهری، محیط بوم شناختی و تاثیر عواملی مانند اندازه و حجم جمعیت، ویژگی های غیربوم شناختی مانند طبقه، قومیت و ساختار خانواده می تواند سلامت روانی و اجتماعی ساکنان را تحت تاثیر قرار دهد.

 3) نظریه خرده فرهنگی: بر مبنای این رویکرد، ویژگی جمعی منفی در شهر  می تواند منجر به خرده فرهنگ های جدیدی شود و شهرگرایی زندگی اجتماعی را تقویت می کند. بر این اساس، با وجود شهرگرایی، پیوندهای اجتماعی قوی، خرده فرهنگ های جدید و متنوعی را به وجود می آورد.

با توجه به آنکه چارچوب نظری پژوهش بوم شناسی شهری و پیامدهای منفی آن بر گروه های مهاجر جوان است، در ادامه به این رویکرد نظری به عنوان چارچوب نظری و مبنای فرضیات پرداخته می شود.

از نظر رابرت پارک[18]، عوامل سه گانه مذکور شیرازه هنجارهای جامعه را از بین می برد، همچنین کارایی و کارامدی گروهی اولیه مانند گروه های خویشاوندی و خانواده را تضعیف می کند که نتیجه آن رشد جرائم در برخی محلات شهری است.

مکتب شیکاگو و پیشگامان آن بر این پیش‌فرض بودند که شهرها دارای آثار بیگانه کننده ای هستند. بر اساس نظر ویرث[19]، شهرگرایی منجر به تضعیف پیوندهای اجتماعی با مکان و شکست پیوند اجتماعی غیررسمی می‌شود که در نهایت تولید بیگانگی می‌کند. مناطق روستایی دارای جمعیت‌های کوچک، به شکل اجتماعی همگون و پراکنده هستند و افراد همدیگر را می‌شناسند و پیوندهای اجتماعی ابزارهای موثری برای کنترل اجتماعی غیررسمی هستند. در مقابل، شهرها دارای جمعیت زیاد، ناهمگون و متراکم هستند و در نتیجه افراد با غریبه‌ها ارتباط دارند. بدون پیوندهای اجتماعی قوی، کنترل اجتماعی تضعیف می‌شود که در نهایت پیامد آن، جرم و رشد همه انواع آسیب‌های اجتماعی است(جیس و روس1998). از نظر لویز ویرت به دلیل وجود تراکم ، حجم و ناهمگونی جمعیت مسائلی مانند بی سازمانی شخصیتی، بیماری ذهنی، خودکشی، بزهکاری، فساد و بی نظمی در شهر نسبت به روستا از نسبت بیشتری برخوردار است (ویرث 1938).

یکی از مفاهیمی که در این رویکرد در جهت تبیین چرایی وجود آسیب های اجتماعی درشهرها استفاده شده است، بی سازمانی اجتماعی است. بی سازمانی اجتماعی می تواند در سطح فردی(شخصیتی)، محلات شهری و ساختار کلی یک شهر اتفاق بیفتد.

ویلسون[20] از منظر بی سازمانی اجتماعی اعتقاد دارد که تغییرات چشم گیر اقتصاد در کشوری مانند امریکا از اقتصاد صنعتی به خدماتی و پساصنعتی در دهه های 1690و 1980 منجر به در هم شکستن شبکه های اجتماعی و کاهش سازمان محلی در شهرها شده است که پیامد آن، رشد خشونت و قاچاق مواد مخدر بوده است(ویلسون 1987).

بی سازمانی اجتماعی بر ناتوانی محلات شهری در شناسایی اهداف عمومی و حل مسائل آنی تاکید دارد. بر این اساس، فقر، تحرک سکونتی، ناهمگونی قومیتی و فقدان شبکه های اجتماعی ، ظرفیت و توانایی محلات را برای کنترل رفتار افراد و جلوگیری از رخداد رفتارهای مجرمانه کاهش می دهد(چریس و وتزر،2003).

 به نظر شاو و مک کی[21] ، بی سازمانی اجتماعی در محلات شهری باعث ایجاد سنت های جرم[22] می شود که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود(لاوسن 2010). استارک[23]، بی سازمانی اجتماعی را با خشونت و فقدان علاقه مندی با محلیت[24] پیوند می دهد  که در نهایت تشدید ترس از جرم، کنترل های اجتماعی ضعیف و افزایش بزهکاری را به دنبال دارد(همان).

سامپسون[25]در ارتباط با بی سازمانی اجتماعی، مفهوم کارآمدی جمعی محلات شهری را ارائه می دهد. وی معتقد است که برخی نواحی شهری نسبت به برخی دیگر از کارامدی جمعی بیشتری برخوردارند که بر میزان جرم اثرگذار است(همان). این مفهوم به حس و تجارب مشترک ساکنان و مشارکت و اعتماد آنها به مدیریت و کنترل مسائل محله  تاکید دارد. به نظر سامپسون و همکاران، محلات در توانایی فعال کردن کنترل های اجتماعی غیررسمی با هم متفاوت اند. کنترل اجتماعی غیر رسمی، اشاره به رفتار فعالانه ساکنان در کنترل رفتارهای مجرمان دارد. به عنوان مثال، به پلیس زنگ می زنند یا به حمایت از فرد آسیب دیده اقدام می کنند.احتمال اینکه ساکنان از این رفتارها ها انجام دهند بستگی به این دارد که آیا در بین آنها اعتماد و همبستگی و جود دارد یا خیر(.لی لی و همکاران 2007). بر اساس مفهوم کارامدی جمعی هنگامی که ساکنان محلات اعتقاد دارند که  محله جای مناسبی برای زندگی هست، دارای حسی از تعلق نسبت به حفظ نظم توسط خودشان هستند و بیشتر تمایل دارند تا برای کنترل های رسمی سخت تلاش کنند(سیگل، 2017: 205).

رویکردهای جدید بی  سازمانی اجتماعی بر ویژگی های زیر تاکید دارند:

1-    مشارکت پایین ساکنان در سازمان های داوطلبانه؛

2-    کمبود شبکه ها و پیوندهای دوستی؛

3-    سطوح پایین کارامدی جمعی یا نظارت محله بر نوجوانان و دیگر مکانسیم های کنترل غیررسمی؛

4-    میزان بالای تحرک سکونتی، تراک جمعیت، خانه های تک والد[26]، مسکن نامناسب و فقر(باراکان، 2005: 169-172).

مفهوم بی سازمانی اجتماعی که در ابتدا توسط شاو و مکی مطرح شد، بر دانش و تفکر جرم شناختی بالغ بر 75 سال سایه افکند. مهمترین عناصر یافته های آنها شامل موارد زیر است:

  • نرخ های جرم تحت تاثیر نیروهای اجتماعی مخرب در محلات شهری فقیر قرار دارد.
  • عوامل اجتماعی به جای عوامل فردی، ریشه مسئله جرم است.
  • بی سازمانی اجتماعی، کنترل اجتماعی رسمی و غیررسمی را تضعیف می کند که این مسئله، عامل اساسی رفتار کجروانه است(سیگل، 2017: 199).

به طور کلی رویکرد نظری پژوهش این است که بر اساس نگاه نظری بوم شناسان شهری، شهر ها و بخصوص کلانشهر ها دارای اثرات و پیامدهای منفی- مانند احساس طرد اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، همنشینی با افراد کجرو و مواردی از این دست-  بر ساکنان می باشد که این اثرات در برخی از محلات بی سازمان شهری و در بین برخی گروه ها مانند مهاجران نمود بیشتری دارد که با وجود این شرایط، آسیب های اجتماعی و گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر دور از ذهن نیست.

فرضیه های پژوهش

  1. بین میزان احساس طردشدگی در محیط شهری با میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان(کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  2. بین میزان احساس محرومیت نسبی در محیط شهری با میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان( کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  3. بین میزان بیگانگی اجتماعی و میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان( کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  4. بین میزان احساس بی سازمانی اجتماعی و میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان(کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  5. بین میزان همنشینی با افراد کجرو و میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان(کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  6. بین میزان احساس منزلت پایین اجتماعی و میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان(کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.
  7. بین میزان احساس آنومی اجتماعی و میزان گرایش به جرم و رفتارهای پرخطر جوانان(کارگران مهاجر فصلی) رابطه معنادار آماری وجود دارد.

 

 

 

شکل1: مدل نظری پژوهش

 

 

روش شناسی پژوهش

روش مطالعه و تحلیل داده ها

روش تحقیق این پژوهش، پیمایش است که داده های مورد نظر از طریق پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد که پس از آزمون مقدماتی و اصلاح پرسشنامه، در اختیار کارگران مهاجر فصلی قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss  و آماره هایی مانند ضریب پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت.

جامعه آماری و روش نمونه گیری

 جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارگران جوانی که است به صورت چرخشی و موقتی در ماه‌ها و فصل‌های خاصی از سال به شهر تهران مهاجرت می‌کنند. این گروه معمولاً یا بیکارند و یا در بخش غیررسمی اقتصاد شهری مشغول به کار می‌شوند. طبق آمارهای غیررسمی معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، سالانه حدود 50000 نفر کارگر فصلی به تهران مراجعه می‌کنند (شورای اسلامی شهر تهران1387). البته با توجه به سیال بودن جمعیت کارگران فصلی، آمار دقیقی از میزان حضور آن‌ها در شهر تهران موجود نمی‌باشد. لذا همین تعداد جمعیت در فرمول کوکران استفاده شده است. با قرار دادن این مقدار در فرمول کوکران میزان حجم نمونه برابر با 381 نفر[27] به دست آمد. نمونه گیری تحقیق از نوع غیر احتمالی در دسترس بود و تلاش شد تا نمونه گیری کلیه کارگران فصلی را در شهر تهران شامل شود. به همین منظور ابتدا مهمترین مناطق شهر تهران که کارگران  مهاجر جوان در آن حضور روزانه داشتند، شناسایی شد. سپس پرسشنامه در اختیار پاسخگویانی که تمایل به پر کردن آن داشتند، قرار گرفت. دلیل استفاده از این شکل از نمونه گیری، نداشتن آمار مشخص از پاسخگویان و بعضا عدم تمایل برخی از آنها به پر کردن پرسشنامه بوده است.

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

میزان همنشینی با افراد کجرو[28]

ساترلند تحت تاثیر شام و مک کی اعتقاد دارد رفتار انحرافی مانند سایر رفتارهای اجتماعی از طریق همنشینی و پیوستگی با دیگران آموخته می شود(محسنی تبریزی 1383: 100). همنشینی افتراقی به میزان ارتباط و یادگیری رفتارهای انحرافی از افراد ناهمنوا و کجرو اشاره دارد. اساس این مفهوم بر یادگیری استوار است. از گویه های زیر برای سنجش  این مفهوم استفاده شده است:

در بین دوستان، افرادی هستند که دست به کار خلاف می‌زنند./ اشکالی ندارد آدم با دوستان خلاف کار نشست و برخاست بکند./ دوستان شما چقدر دوست دارند دست به کارهای خلاف بزنند./ کار خلاف می‌تواند آدم را پولدار کند./ از بین دوستانم افرادی را می‌شناسم که دست به کار خلاف زدند و پولدار شدند./ در بین خانواده و یا همشهری‌هایتان در طول هفته چقدر با دوستان خلاف کار ارتباط دارید.

میزان پایایی محاسبه شده برابر با 94/0 است.

احساس طرد شدگی

طرد اجتماعی حاکی از راه و روش هایی است که افراد از مشارکت کامل در جامعه بزرگ تر محروم می شوند که شامل سه شکل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است(گیدنز، 1393: 466-868). برای سنجش این مفهوم از گویه های زیر استفاده شده است:

احساس می‌کنم از خیلی از نیازهایم محروم هستم./ احساس می‌کنم کسی به من توجهی ندارد./ احساس می‌کنم درهای زندگی به رویم بسته است./ جامعه باعث شده که کار مناسبی نداشته باشم./ خیلی دوست دارم شغل و درامد مناسبی داشته باشم، ولی از آن‌ها محروم هستم./ فکر می‌کنم کارگران از خیلی از حقوق خود محرومند و وضعیت مناسبی ندارند.

ضریب پایایی محاسبه شده برای این شاخص برابر با 85/0 می‌باشد.

احساس بیگانگی اجتماعی

این مفهوم به وضعی اطلاق می شود که در آن، انسان ها تحت چیرگی نیروهای خودآفریده شان قرار      می گیرند و این نیروها به عنوان قدرت های بیگانه در برابرشان می ایستند(کوزر 1393: 84). سیمن ابعاد از خودبیگانگی اجتماعی را شامل بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، انزوا و خود بیزاری در نظر می‌گیرد. از گویه های زیر جهت سنجش این مفهوم استفاده شده است: احساس می‌کنم هیچ قدرتی در سرنوشتم ندارم./ آینده را تیره و تار می‌بینم./ احساس می‌کنم زندگی برایم بی معنا است./ خیلی دوست دارم تنها باشم و کسی کاری به کارم نداشته باشد./ احساس می‌کنم هیچ چیز در زندگی من سر جایش نیست./ احساس می‌کنم توان تغییر در زندگی‌ام را ندارم./ نسبت به خودم گاهی احساس تنفر دارم./ احساس می‌کنم جامعه به من ظلم می‌کند./ شرایط شغلی و کاری برایم خسته کننده و تکراری است./ همیشه احساس ناامیدی می‌کنم.

میزان پایایی این شاخص برابر با  94/0 محاسبه شده است.

احساس محرومیت نسبی

اساس محرومیت نسبی بر مقایسه است. این مفهوم به معنی این اصل کلی است که پاداش‌های دریافت شده توسط شخص بطور مطلق ارزیابی نمی‌شود، بلکه نسبت به انتظارات او برآورد می‌گردد. در کاربرد این اصطلاح معمولاً جزء اجتماعی/ فرهنگی مطرح است، زیرا انتظارات شخص اغلب در ارتباط با آنچه همتایان شخص ارزش داده و به دست می‌آورند، برقرار می‌گردد (پورافکاری، 1376: 1284). از گویه های زیر جهت سنجش این متغیر استفاده شده است:

وقتی شهر خود را با تهران مقایسه می‌کنید، امکانات شهر خود را نسبت به تهران چگونه ارزیابی می‌کنید./ وقتی وضعیت اقتصادی خود را با دیگران در تهران مقایسه می‌کنید، وضعیت خود را بر اساس امکاناتی مانند درآمد، وضع زندگی، مسکن، تفریحات و... چگونه می‌بینید؟

میزان پایایی این شاخص برابر با 92/0 است.

احساس بی سازمانی اجتماعی

بی سازمانی اجتماعی به معنای نارسایی و شکست دریک نظام اجتماعی دارای پایگاه ها و نقش های مرتبط باهم است که اهداف فردی و جمعی اعضا کمتر امکان تحقق می یابد(مرتون، 1385: 51).از گویه های زیر برای سنجش این مفهوم استفاده شده است:

به شهر تهران هیچ احساس تعلقی ندارم./ خودم را تهرانی نمی‌دانم./ در طول مدتی که در تهران هستم، مکان ثابتی ندارم./ احساس می‌کنم فرق زیادی با آدم‌ها در تهران دارم./ به دوستان کارگرم بیشتر از ساکنان تهران تعلق خاطر دارم./ در تهران هیچ سامانی ندارم./ اگر از دستم بیاید قوانین را در شهر تهران زیر پا می‌گذارم./ قوانین در شهر تهران هیچ ارتباطی به من ندارد.

میزان پایایی محاسبه شده برای این شاخص برابر با 84/0 می‌باشد.

احساس آنومی اجتماعی

حالتی در یک اجتماع یا گروه است که در آن ساختار اجتماعی در هم گسسته، ارزش‌های اجتماعی از بین رفته و معیارهای فرهنگی نابود شده است (پورافکاری، 1376: 83).گویه های زیر جهت عملیاتی کردن و سنجش این متغیر استفاده شده است:

این روزها کسی به فکر مردم نیست و کاری به مشکلات آن‌ها ندارد./ این روزها آدم با کار کردن و زحمت کشیدن به جایی نمی‌رسد./ زندگی طوری شده که نمی‌شود پیش بینی کرد که فردا چه اتفاقی می‌افتد./ در جامعه ما هیچ قاعده خاصی برای دستیابی به موفقیت وجود ندارد./ احساس می‌کنم همه چیز در جامعه ما در هم ریخته است./ در جامعه ما هر کس به فکر خودش است./ معلوم نیست جامعه ما دارد به کجا می رود./ در جامعه ما فرق بین بد و خوب معلوم نیست.

میزان پایایی این شاخص برابر با 92/0 می‌باشد.

احساس منزلت پایین اجتماعی

این مفهوم اشاره به احساس نارضایتی دارد که فرد از وضعیت شغلی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خود دارد. بر اساس نظر کوهن، ناکامی منزلتی منجر به بروز رفتارهای مجرمانه جمعی می شود(صدیق سروستانی، 1390:46)گویه های این شاخص عبارت اند از:

احساس می‌کنم شغل درست و حسابی ندارم./ کاش درس می خواندم تا به جایی می رسیدم./ خیلی دوست دارم شغل بهتری با درامد بیشتر داشته باشم./ احساس می‌کنم با این وضعیت شغلی به هیچ جا نمی رسم./ احساس می‌کنم در مقایسه با مشاغل دیگر شغل پایین تری دارم./ از این که کارگر مهاجر فصلی هستم، خیلی ناراحتم.

میزان روایی این شاخص برابر با 86/0 به دست آمد- گفتنی است که اعتبار شاخص ها از طریق اعتبار صوری و رجوع به نظر متخصصان این حوزه حاصل شده است.

گرایش به جرم و رفتارهای  پرخطر (متغیر وابسته)

منظور از تمایل به جرم و رفتارهای پرخطر در این تحقیق این است که کارگران فصلی پس از مهاجرت موقتی و چرخشی به تهران تا چه میزان مستعد آسیب پذیری هستند و تا چه میزان به جرم و رفتارهای پرخطر[29] مانند سیگار، اعتیاد، سرقت، قاچاق مواد مخدر، خودکشی و... تمایل دارند. برای سنجش میزان شیوع و آسیب پذیری کارگران و تمایل آنان به رفتارهای پرخطر، یک سوال در سه سطح پرسیده شده است:

 اولا، هرکدام از آسیب ها و رفتارهای پرخطر تا چه میزان در بین کارگران شیوع دارد؛ ثانیا، کارگران چه نگرشی به هرکدام از آن‌ها دارند؛ ثالثا، خود فرد تا چه میزان درگیر در این آسیب ها و رفتارهای پرخطر می‌باشد؟

میزان پایایی این شاخص 95/0 می‌باشد.

یافته های پژوهش

 یافته های توصیفی

 نتایج و یافته های توصیفی تحقیق نشان می‌دهد که حدود 78 درصد از پاسخگویان در محدوده سنی 15 تا 35 سال قرار دارند. بنابراین بیشتر پاسخگویان در گروه سنی جوان قرار دارند. حدود 84 درصد از پاسخگویان دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم می‌باشند. بر اساس یافته های توصیفی، بیشترین فراوانی مربوط به استان‌ کرمانشاه با 7/36 درصد و لرستان با 4/35 درصد می‌باشد که نشان می‌دهد مبدأ مهاجرت کارگران فصلی بیشتر از استان های غربی کشور می‌باشد. وضعیت تغذیه و استراحت کارگران فصلی نشان می‌دهد که بیشتر از نیمی از کارگران پاسخگو آن ‌را «بد و خیلی بد» ارزیابی کرده‌اند. بیشتر از نیمی از کارگران از میانگین درامد کمتر از 300 هزار تومان در ماه برخوردارند.

 یافته‌ها نشان می‌دهد که بیشتر از نیمی از کارگران در روستا زندگی می‌کنند و متأهل هستند. بیشتر از نیمی از کارگران به دلیل سختی کار اظهار داشته‌اند که در طول روز فشارهای جسمی «زیاد و خیلی زیادی» را تجربه می‌کنند. نوع مهارت کارگران نشان می‌دهد که بیشتر از نیمی از آنان فاقد مهارت اند و کارگران ساده هستند؟؛ به طوری که اکثریت آن‌ها در مشاغلی چون کارگری ساده و فعالیت‌های ساختمانی مشغول به کار هستند. دیگر یافته های توصیفی نشان می‌دهد میزان شیوع استعمال سیگار و قلیان و اعتیاد به مواد مخدر در بین کارگران فصلی نسبت به آسیب‌های اجتماعی دیگر دارای بیشترین فراوانی است.

آزمون فرضیات

جدول1: ضریب همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته و آزمون فرضیات تحقیق

ردیف

فرضیه تحقیق

ضریب همبستگی پیرسون

سطح معنی داری

1

بین میزان احساس پایین بودن منزلت اجتماعی و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**143/0

005/0

2

 بین میزان احساس محرومیت نسبی و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**145/0

004/0

3

بین میزان احساس آنومی اجتماعی و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**366/0

000/0

4

 بین میزان بی سازمانی اجتماعی و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**424/0

000/0

5

بین میزان احساس طردشدگی در محیط شهری و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**433/0

000/0

6

 بین میزان از خودبیگانگی اجتماعی و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**593/0

000/0

7

بین میزان همنشینی با افراد کجرو و میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی رابطه معنادار آماری وجود دارد.

**676/0

000/0

معنی داری در سطح 95 درصد اطمینان*                معنی داری در سطح 99 درصد اطمینان *               

 

یافته های مربوط به آزمون فرضیات نشان می‌دهد که کلیه فرضیات تحقیق دارای ارتباط معنادار آماری با متغیر وابسته تحقیق هستند؛ به طوری که هم‌نشینی افتراقی با میزان رابطه 676/0 دارای قوی‌ترین رابطه با متغیر وابسته به صورت رابطه ای معنادار، قوی و مثبت می باشد. پس از آن، احساس از خودبیگانگی اجتماعی است که با میزان رابطه 593/0 دارای رابطه ای قوی و مثبت با میزان گرایش کارگران فصلی به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر می‌باشد. در بین متغیرهای مستقل، متغیرهای احساس محرومیت نسبی و احساس منزلت پایین اجتماعی از ضعیف‌ترین رابطه با متغیر وابسته برخوردارند. کمترین ضریب همبستگی مربوط به فرضیات اول و دوم است. نتایج مربوط به آزمون فرضیات در جدول بالا مشاهده می‌شوند.

تحلیل رگرسیونی

      نتایج تحلیل رگرسیونی بیانگر آن است که با وارد کردن همه متغیر های هفت گانه مستقل تحقیق، متغیر های احساس از خود بیگانگی و هم‌نشینی افتراقی با افراد کجرو دارای ارتباط مستقیم معنادار آماری و سایر متغیرها، دارای ارتباط غیرمستقیم با میزان گرایش کارگران فصلی به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر هستند. متغیرهای هم‌نشینی افتراقی با میزان بتای 54/0 و متغیر از خود بیگانگی با بتای 41/0 دارای قوی‌ترین رابطه با متغیر وابسته تحقیق می باشند. بر اساس یافته‌ها، متغیرهای مستقل مذکور حدود 66/0 درصد از واریانس‌ و تغییرات متغیر وابسته تحقیق را تبیین می‌کنند که در جدول زیر مشاهده می‌شوند:

جدول2: ضریب همبستگی و ضریب تعیین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته

ضریب همبستگی R

ضریب تعیین2R

ضریب تعیین تصحیح شده

مقدار F

سطح معناداری

79/0

624/0

622/0

329

000/0

همچنین مدل نهایی رگرسیون با وارد کردن همه متغیر های تحقیق که دارای اثرات مستقیم و غیر مستقیم هستند، نشان می‌دهد که متغیر های هم‌نشینی افتراقی با اثر کلی 54/0 و ازخودبیگانگی اجتماعی با اثر کلی 41/0 دارای بیشترین اثر کلی بر متغیر گرایش کارگران مهاجر فصلی به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر هستند. نمودار1،  تحلیل مسیر و روابط بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل تحقیق را نشان می‌دهد.

نمودار1: مسیر تأثیرگذاری متغیرهای مستقل معنادار در معادله‌ی رگرسیونی بر متغیر وابسته

 

پس از به دست آوردن مدل نهایی روابط میان متغیرهای مستقل و وابسته، به محاسبه‌ مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل معنادار در مدل بر متغیر وابسته پرداخته می‌شود.

جدول3: میزان تأثیرات مستقیم، غیرمستقیم و کلی متغیرهای مستقل معنادار بر متغیر وابسته

 متغیر

تأثیرات مستقیم

تأثیرات غیر مستقیم

مجموع تأثیرات

همنشینی با افراد کجرو

54/0

-

54/0

احساس بیگانگی اجتماعی

41/0

-

41/0

احساس آنومی اجتماعی

-

19/0

19/0

احساس بی سازمانی اجتماعی

-

19/0

19/0

احساس طرد اجتماعی

-

18/0

18/0

احساس منزلت اجتماعی

-

08/0-

08/0-

احساس محرومیت نسبی

-

04/0

04/0

 

تأثیر متغیر هم‌نشینی افتراقی با افراد کجرو بر میزان تمایل به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر در کارگران مهاجر فصلی برابر با 54/0 است که کل این میزان به طور مستقیم و بدون واسطه صورت گرفته است. تأثیر احساس از خود بیگانگی اجتماعی نیز 41/0 بوده که کل آن به صورت مستقیم است. همچنین مجموع تأثیرات احساس آنومی اجتماعی 19/0- بوده که به صورت غیرمستقیم می‌باشد. مجموع تأثیرات متغیر احساس بی سازمانی اجتماعی نیز 19/0 درصد است که به صورت غیرمستقیم و از طریق دیگر متغیرها صورت پذیرفته است.

به طور کلی داده های جدول نشان می‌دهد که متغیرهای همنشینی افتراقی و احساس از خودبیگانگی اجتماعی دارای بیشترین تأثیر بر متغیر وابسته تحقیق هستند و متغیرهای احساس آنومی اجتماعی و احساس بی سازمانی اجتماعی و احساس طرد اجتماعی، احساس منزلت اجتماعی و احساس محرومیت نسبی پس از این دو متغیر قرار دارند.

بحث و نتیجه گیری  

مطالعه حاضر به بررسی اثرات منفی شهرنشینی و مهاجرت موقت و فصلی کارگران در شهر تهران پرداخته است. با وجود آنکه بر نظریه اکولوژی شهری انتقاداتی وارد است(نک ارشاد و مینا، 2010)، نتایج تحقیق نشان داد که تأثیرات منفی و اکولوژیکی شهرنشینی می‌تواند از عوامل تأثیرگذار در گرایش کارگران مهاجر فصلی به سوی آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر باشد. یافته‌ها بیانگر آن بود که تأثیرات منفی مهاجرت و شهرنشینی می‌تواند حدود 62 درصد از تغییرات و واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین کند. بنابراین می‌تواند گفت که رابطه بین مهاجرت و شهرنشینی از یک سو و آسیب پذیری گروه های مهاجر مانند گروه های مهاجر کارگری، از سوی دیگر در این پژوهش نیز مورد تایید قرار می‌گیرد. در بین تأثیرات چندگانه شهرنشینی، متغیرهای هم‌نشینی افتراقی با افراد کجرو و ازخودبیگانگی اجتماعی در فضای شهری دارای بیشترین تأثیر و رابطه با متغیر گرایش به آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار و مواد مخدر در بین کارگران مهاجر فصلی می‌باشد.

نتایج تحقیق نشان داد که رفتارهای پرخطری مانند مصرف سیگار، قلیان و مواد مخدر دارای بیشترین شیوع در بین کارگران فصلی می‌باشد که نتایج پژوهش های یانگ و دیگران ( 2009)، چن و دیگران ( 2004) و جیراپراموکپیتاک ( 2008)  را تایید می‌کند. همچنین، با نتایج پژوهش شوکای (2000) و پوراحمد و کلانتری (1381) که به رابطه بین مهاجرت و کجروی می‌پردازد، همسوست. یافته های تحقیق هرزوگ نشان گر رابطه بین سازمانی اجتماعی و جرم است که با یافته های تحقیق حاضر مطابقت دارد (هرزوگ 2009). در این تحقیق رابطه بین احساس محرومیت نسبی و تمایل به آسیب‌های اجتماعی مورد تایید واقع شد که با نتایج تحقیق کاواچی و دیگران (1999) همخوانی دارد.

بر اساس تئوری بوم شناسی شهری، مهاجرت، پیوندها و کنترل‌های غیررسمی را از بین می‌برد و افراد مهاجر به دلیل شرایط ناشی از آن، بیشتر از گروه های اجتماعی دیگر در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی، جرم و رفتارهای پرخطر هستند. بنابراین در این رویکرد نظری، مهاجرت از عواملی است که در شهرها می‌تواند زمینه ساز بروز انواع آسیب‌های اجتماعی شود. نتایج تحقیق حاضر نیز این ادعای نظری را مورد تایید قرار می‌دهد؛ بدین معنا که کارگران مهاجر فصلی به دلیل ویژگی‌هایی مانند احساس محرومیت نسبی، احساس طرد اجتماعی، احساس بی سازمانی اجتماعی و مواردی از این دست که در اثر مهاجرت بر آن‌ها مستولی می‌شود، از جمله گروه های حاشیه ای در شهر تهران هستند که در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر قرار دارند. بنابراین به طور کلی می‌توان گفت که شهرها و محلات مهاجر پذیر که با شرایط ناهمگونی و نابسامانی ناشی از مهاجرت مواجه اند بیشتر از سایر شهرها و محلات در معرض آسیب‌های اجتماعی هستند. نتایج این تحقیق می تواند در سیاست گذاری اجتماعی مربوط به افراد و گروه های مهاجر مانند کارگران مهاجر فصلی در کلانشهرهای مهاجرپذیر مانند تهران، کرج، مشهد، قم و... مورد استفاده قرار گیرد.

پیشنهادهای پژوهش

حال بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات زیر ارائه می شود:

  • با توجه به آنکه خاستگاه بخش مهمی از کارگران مورد مطالعه استان های غرب کشور است، پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها کلان کشور مسئله بیکاری در این استان ها مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا در وهله اول از مهاجرت های بی رویه کارگران فصلی به شهر تهران جلوگیری شود.
  • در پژوهش های آتی آسیب هایی که خود کارگران– از جمله اعتیاد و خودکشی- با آن مواجه اند از سوی پژوهشگران مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
  • با توجه به آنکه بیشتر کارگران در بخش غیررسمی اقتصاد شهری مشغول به فعالیت اند، شهرداری تهران تسهیلات بیشتری برای آنها از جمله خوابگاه، بیمه و.. در نظر بگیرد.
  • با توجه به آنکه گاهی با کارگران فصلی برخوردهای نامناسبی صورت می پذیرد،  پیشنهاد می شود در رسانه ای جمعی مسائل و مشکلات آنها بیشتر منعکس شود.
  • مطالعات نشان می دهد که بخشی از جرائم شهری توسط گروه های مهاجر انجام می شود. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه می تواند در کاهش این جرائم که بخشی از آن مربوط به ناجاست، کمک کند.

در نهایت باید گفت که انجام پژوهش درباره گروه های مهاجر جوان مانند کارگران به دلیل سختی زندگی در شهر تهران، بسیار مشکل است؛ چنان که از یک طرف، دسترسی به آنها قدری مشکل است و از طرف دیگر انجام مصاحبه با آنها نیازمند صرف زمان و حوصله بسیار است.

 

  • منابع

    • ارشاد، فرهنگ و صدف، مینا. (1387). «مهاجرت، نابرابری و پیامدهای آن». فصلنامه تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری. سال اول، شماره 59.
    • پروین ، ستار و علی بابایی، یحیی. (1392). «تبیین جامعه شناختی گرایش کارگران مهاجر فصلی به رفتارهای پرخطر در شهر تهران». فصلنامه توسعه روستایی دانشگاه تهران. دوره 5، شماره 1.
    • پور احمد، احمد و کلانتری، محسن. (1381). «نقش مهاجرین در نوع و میزان جرائم ارتکابی شهر تهران». نامه علوم اجتماعی. شماره 20.
    • پورافکاری، نصرت‌اللّـه. (1376). فرهنگ جامع روانشناسی- روانپزشکی. تهران: نشر فرهنگ معاصر
    • شورای اسلامی شهر تهران. (1387). دستورالعمل ساماندهی کارگران ساختمانی و فصلی.
    • صادقی فسایی، سهیلا. (1385). «ارائه یک الگوی مفهومی برای مسائل و انحرافات اجتماعی و ارائه راه حل‌های کاهش آن در عسلویه». مجله جامعه شناسی ایران. شماره 2.
    • صدیق سروستانی، رحمت الله. (1390). آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات سمت
    • صدیق سروستانی، رحمت الله. (1369). «انسان و شهر نشینی». نامه علوم اجتماعی. دانشگاه تهران.
    • طیفوری ، وحید و دیگران. (1392). «بررسی شاخص‌ها، علل و جریان‌های مهاجرت داخلی ایران». همایش تحلیل یافته های سرشماری نفوس و مسکن.
    • علاء الدینی، پویا و همکاران. (1389). «جابجایی جمعیت و اچ آی وی». مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران. شماره 3، دانشگاه تهران.
    • گیدنز، آنتونی. (1393). جامعه شناسی. حسن چاوشیان. تهران: نشر نی
    • لوئیس، کوزر. (1393). زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی. محسن ثلاثی. تهران: علمی
    • محسنی تبریزی، علیرضا. (1383). وندالیسم. تهران: آن
    • مرتون، رابرت. (1385). مشکلات اجتماعی و نظریه جامعه شناختی. نوین تولایی. تهران: امیرکبیر
    • مرکز آمار ایران. (1390). سرشماری نفوس و مسکن.
      • Chen, Xinguang et al. (2004). Cigarette smoking among rural-to-urban migrants in Beijing, China, Preventive Medicine. Published by Else vier Ltd
      • Fischer, C. S. (1975). Toward a Sub cultural Theory of Urbanism. American Journal of Sociology 80: 1319-41.
      • Geis J. Karlyn and Catherine Ross, E. (1998). A New Look at Urban Alienation: The Effect of Neighborhood Disorder on Perceived Powerlessness. Social Psychology Quarterly, Vol. 61, No. 3
      • Glaeser , Edward. & Bruce, Sacerdote. (1998). Why Is There More Crime in Cities?”.Journal of Political Economy, 1999, vol. 107, no. 6,
      • Gottdiener, Mark and Leslie, Budd. (2005). The concepts in urban studies. Sage publication
      • Greif, J., Meredith & F. Nii-Amoo, Dodoo. (2010). Internal migration to Nairobi’s slums: Linking migrant streams to sexual risk behavior. Health & Place, 17، 86–93
      • Herzog, Sergio. (2009). ethnic and migrant residential concentration and crime rates. Journal of criminal justice.
      • Hu, Z. et al. (2006). HIV-related sexual behaviour among migrants and non-migrants in a rural area of China: Role of rural-to-urban migration. Public Health, Published by Elsevier Ltd
      • Jirapramukpitak, Tawanchai. (2008). Rural–urban migration, illicit drug use and Hazardous/harmful drinking in the young Thai population. Addiction, 103, 91–100
      • Kubrin ,Charis and Ronald Weitzer. (2003). New direction in social disorganization theory 2003. Journal of research in crime and delinquency .vol40 no 4.
      • Lawson, Tony & Tim, Heaton. (2010). Crime Deviance. Published by Palgrave MacMillan
      • Lilly, Robert,  Francis T. CullenRichard Ball, A. (2007). Criminological Theory: Context and Consequences. sage pub
      • Lin, Danhua, et al. (2005). Alcohol intoxication and sexual risk behaviors among rural-to-urban migrants in China, Drug and Alcohol Dependence. Published by Elsevier Ltd
      • Martin, Sandra, L. (1995). Survey of exposure to violence among the children of migrant and seasonal farm workers. Public health report, vol. 110.
      • Maxim, Paul, &  Whitehead, Paul. (1981). Explaining Crime, Fourth Edition. Butterworth-Heinemann
      • Shukai, Zhao. (2000). criminality and the policing of migrant workers. The china journal, No.43.
      • Siegel. Larry. (2017). Criminology: theories, patterns and typologies. Tamson-Wadsworth
      • Wen , Ming and Guixin, Wang. (2009). Demographic, Psychological, and Social Environmental Factors of Loneliness and Satisfaction among Rural-to-Urban Migrants in Shanghai, China”. International Journal of Comparative Sociology, Vol 50(2) : 155–182
      • Wirth, Louis. (1938). urbanism as a way of life. The American Journal of Sociology, Vol. 44, No. 1.
      • Wilson, W. j. (1987). The Truly Disadvantaged: the  inner city, the underclass, and  public  policy.The University of Chicago Press
      • Wong, Daniel et al. (2007). Rural migrant workers in urban China: living a marginalised life. Blackwell Publishing Ltd and the International Journal of Social Welfare
      • Xu, Jionhuo. (2014). Urbanization and inevitable migration: Crime and migrant workers. The Routledge Handbook of Chinese Criminology Edited by Liqun -Cao, lvon Y, Sun, and Bill Hebenton
      • Yang, T. et al. (2009). Smoking patterns among Chinese rural–urban migrant workers. The Royal Society for Public Health, Published by Elsevier Ltd
      • Zhang, Dejun. (2014). Status and Causes of Chinese Migrant Workers’ crimes. Canadian Center of Science and Education. Vol10 NO 9.