نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دکترای مدیریت و برنامه ریزی در تربیت بدنی، استادیار، دانشگاه فنی و حرفه ای، آموزشکده تربیت بدنی امام علی (ع)، تهران، ایران E-mail: Mahdishariatifeiz@gmail.com
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفههای بروز ناهنجاری در ورزشگاههای ایران است. این پژوهش به لحاظ هدف در شمار پژوهشهای کاربردی و از منظر ماهیت جزو پژوهشهای آمیخته بود که در دو مرحله کیفی از نوع تحلیل محتوا و کمی انجام شد. نمونه آماری کیفی شامل تمامی متخصصان و صاحبنظران در زمینه خشونت و هواداری در فوتبال (مدیران ورزشی، اعضای هیات علمی، مسئولان کانون هواداران، هواداران و اصحاب رسانه) بود که پس از 17 مصاحبه (بهعنوان نمونه مطالعاتی هدفمند– گلوله برفی) و رسیدن به مرحله اشباع نظری، تمامی مصاحبهها بهمنظور تحلیل بر روی کاغذ نگارش شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ضمن تحلیل محتوای مصاحبهها و ادبیات پیشینه این حوزه، تعداد 45 مفهوم بعد از دو دور دلفی (FDM) در قالب پرسشنامه به دست آمد که پس از توزیع در میان تعداد 30 نفر از هواداران حاضر در ورزشگاه آزادی، ضریب پایایی آن 783/0 بهدست آمد. با استفاده از فرمول کوکران برای حجم جامعه نامشخص،250 پرسشنامه در ورزشگاههای غدیر اهواز، عضدی رشت، آزادی تهران، تختی جم و یادگار امام تبریز به عنوان ورزشگاه های ملتهب در هفته ششم لیگ برتر توزیع شد که در نهایت 221 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزارv.22 SPSS و مدلسازی معادلات ساختاری (LISREL v.8.8) تجزیه و تحلیل شدند که با توجه به ضرایب تاثیر به ترتیب کانون هواداران (67/0)، شرایط ورزشگاهها (60/0)، شرایط فرهنگی (44/0)، شرایط امنیتی (37/0) وضعیت مدیریت (30/0) مهمترین مولفه ها بودند.
به نظر میرسد با توجه به حضور لیدرها در قالب کانون هواداران به عنوان مهمترین مولفه ناهنجاری و تحریک هواداران در ورزشگاه های ایران، ارائه آموزشهای لازم به این گروه از افراد برای مدیریت سکوها در کنار به کارگیری افراد شایسته در این جایگاه بیش از پیش ضروری است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Identifying the Factors of Anomalies in Iranian Stadiums (Case Study: Soccer Premier League)
نویسنده [English]
- Mahdi Shariati Feizabadi
Ph.D. in Management and planning in Physical Education, Assistance Professor, Technical and Vocational University, College of Imam Ali Physical Education, Tehran, Ian
چکیده [English]
The study is to identify the anomalies factors in Iranian soccer stadiums. It was an applied study in terms of purpose and in terms of collecting data, was using mixed method (quantitative and content analysis of qualitative method). The statistical population in qualitative section included 17 experts in fans and abnormal behaviors in soccer (sport managers, faculty members, dean of fans club, fans and media men) that were selected by snowball sampling. Fussy Delphi Method (FDM) extracted 45 items, distributed among 30 fans at Azadi stadium. The reliability coefficient of the initial questionnaire was 0/783. Regarding the Cochran formula for unlimited population, 250 questionnaires in Ahwaz Ghadir, Rasht Azodi, Tehran Azadi, Jam Takhty and Tabriz Imam accounted for inflammatory stadiums in the sixth week of the Iranian Soccer Premier League, which ultimately 221 questionnaires were used. Finally, the data analyzed by SPSS v.22 and LISREL v. 8.8 soft wares.
The results showed the most important factors are: the ultras (0/67), the conditions of the stadiums (0/60), cultural conditions (0/44), security conditions (0/37) and management status (0/20), according to the coefficients of influence.
In sum, it seems the ultras as the most provoking factor of fans chaos needs to educate well to manage the stadium platforms. Beside it is necessary to employ qualified persons for these positions.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Anomalies
- Aggression
- Soccer
- Stadium
- Ultra
شناسایی مولفههای بروز ناهنجاری در ورزشگاه های ایران (مطالعه موردی: لیگ برتر فوتبال)
مهدی شریعتی فیض ابادی[1]
تاریخ دریافت مقاله: 2/10/1397
تاریخ پذیرش مقاله:18/12/1397
مقدمه
در بین رشتههای ورزشی که در سراسر دنیا دارای مسابقات منظم است، بیتردید فوتبال پرطرفدارترین و پرمشارکتترین فعالیت و رشته ورزشی به شمار میآید تا آنجا که بسیاری از کشورهای پنج قاره جهان آن را در ردیف ورزش ملی خود محسوب کردهاند (مصباحی پور، 1381). بهعبارت دیگر، فوتبال پربینندهترین فعالیت ورزشی است و گسترش روزافزون آن سببشده مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را درنوردد. لبریز بودن ورزشگاهها از تماشاچیان در دیدارهای داخلی، ملی، قارهای و جهانی و برخورداری رقابتها از بینندگان چند صد میلیونی پخش تلویزیونی، فوتبال را به مردمیترین ورزش جهان تبدیل کرده است (گاشوان[2]، 2007). فوتبال یکی و البته نه تنها و نه لزوما بهترین صورت ممکن از صور مختلف بازی با توپ و بدون تردید مهمترین آن در عصر ماست؛ گویی سرنوشت تاریخ فرهنگ بشر چنین بوده است که توپ نقش مهمی در سراسر آن ایفا کند (هاشمی و جوادی، 1386).
در حال حاضر تماشای یک بازی فوتبال، یکی از اشکال عمده گذران اوقات فراغت در جامعه محسوب میشود. در کنار این موضوع، امروزه فوتبال مهمترین صنعت ورزش هزاره سوم بهحساب میآید تا جایی که بسیاری از باشگاههای جهان به دنبال کسب درآمد از این بازار پرسود هستند (رجب زاده و همکاران، 1397). افراد زیادی با حضور در رقابتها و رویدادهای ورزشی خود را هوادار رشتههای ورزشی میدانند. آمار این جمعیتها را نمی توان به درستی تعیین کرد، اما در مورد برخی از رقابتها مانند جام جهانی فوتبال شمارشان بالغ بر میلیون ها نفر تخمین زده میشود. شاید هیچ رویدادی به اندازه جام جهانی فوتبال نتواند تا این حد توجه مردم کره زمین را به خود جلب کند (غلامی و حیدری نژاد، 1394). ریچاردز[3] در کتاب خود در فصلی با عنوان «شکوه این بازی»[4] به تحلیل نشانهشناختی تاریخ فوتبال میپردازد و به کارکردهای جامعهپذیری و تربیتی این بازی اشاره میکند: «فوتبال در دبیرستانهای خصوصی انگلستان جایگزین بازی های بی حساب و کتاب، پرخشونت و نامنظمتر شده بود تا اولا، رشد ذهنی و جسمانی اعضای آینده طبقه حاکم در بریتانیا تقویت گردد و ثانیا، دانش آموزان با تندادن به نظم بازی، بتوانند با رضایت و رغبت بیشتری به اقتدار معلمان تندهند (خاقانی و شانواز، 1395). جک اشتاین[5] معتقد است: «"فوتبال بدون هوادارانش هیچ است »؛ یعنی جذابیتها و جایگاه این بازی را نه بازیکنان، بلکه هوادارانش میسازند. بیشتر مخاطبان رسانهای این رشته زنان، کودکان، نوجوانان، گروههای سنی کهنسالان و بسیاری از میانسالان متعلق به گروههای اجتماعی خاص هستند (مصباحی پور، 1381). علاقهمندی به پیگیری و تماشای مسابقههای فوتبال به اندازهای است که گمان نمیرود هیچ واقعه علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد که جامعهای با این وسعت بخواهد با این شتاب، جریان وقوع آن را دنبال کند. شادی کردن، متاثر بودن و به اصطلاح «ابراز احساسات» کردن هنگام بازی و برد و باخت در فوتبال منحصر به تماشاگران حاضر در میدان نیست. تماشاگران تلویزیونی، شنوندگان رادیویی، خوانندگان روزنامه ها و مجلات نیز آرام نمینشینند و خواهناخواه با انگیزههای متفاوت، احساسات خود را نسبت یکی از تیمها بروز میدهند. امروزه اگر بخواهیم افرادی را که برای دیدن مسابقات فوتبال به ورزشگاه میروند را مورد شناسایی قرار دهیم میتوانیم به تقسیم بندی زیر برسیم (پارسامهر و ترکان، 1388):
- کارشناسان ورزشی (برای تحلیل مسابقات)؛
- خبرنگاران ورزشی (برای تهیه خبر)؛
- افراد عادی (برای گذران اوقات فراغت)؛
- هواداران تیمهای ورزشی (برای گذران اوقات فراغت و حمایت از تیم محبوبشان).
حضور سه گروه اول به موارد زیادی از جمله سطح مسابقه، زمان برگزاری، فاصله محل زندگی تا ورزشگاه و ... بستگی دارد. تعداد شرکت کنندگان در سه گروه فوق در بسیاری از مسابقات شاید به هزار نفر نیز نرسد، اما مهمترین گروه، گروه چهارم هستند؛ کسانی که با حضورشان در ورزشگاهها موجب شور و نشاط، بالا رفتن انگیزه ورزشکاران، حضور اسپانسرها، تبلیغات و ... میشوند (پارسامهر و ترکان، 1388).
اصطلاح هواداری از ورزش به تماشاگران تشویق کنندهای اشاره دارد که نسبت به یک تیم یا باشگاه تعصب میورزند. واقعیت این است که گروههای متفاوتی از جامعه در سنین مختلف با جنسیتهای متفاوت و از طبقات اجتماعی، نژادی، قومی و فرهنگی مختلف از خدمات، محصولات و برنامههای ورزشی و به نوعی در زندگی اجتماعی و حرفهای خویش استفاده میکنند (اندام و سلیمی، 1396). این هواداران به تماشای مستقیم فعالیتهای ورزشی در ورزشگاهها می پردازند و یا از طریق رسانهها پیگیر رویدادهای ورزشی فوتبال هستند (شوماخر و همکاران[6]، 2016). از دید رجب زاده و همکاران (1397)، هواداران متعهد به یک باشگاه یا تیم، منبع درآمد و ابزار مناسبی برای تبلیغات آن باشگاه به حساب میآیند. تماشاگری به عنوان یک بخش مهم از پدیده فوتبال در جامعه امروزی و نیز به عنوان سکه ای دورویه با واقعیتی زشت و زیبا تعبیر میشود و جنبههای مثبت آن با کارکردهای فوقالعاده ارزشمند در کنار رویکرد منفی و عوارض زیانبار آن آمیخته است و طبیعی است که یکی از عوارض منفی، پدیده اوباشگری و بروز رفتارهای نابهنجار در میان آنهاست (رحمتی، 1386).
گاهی اوقات فوتبال به عنوان جریان سالم تفریحی و سازنده که بسان عامل پنهان در امر کنترل اجتماعی و بهسازی فردی عمل می کند، خود در مسیر انحرافی قرار میگیرد و به عامل تخریب وحدت و وفاق تبدیل میگردد (حسین پور و همکاران، 1393). بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونتبار مربوط به فوتبال را هر از گاهی میتوان در هنگام برگزاری مسابقههای فوتبال در عرصههای ملی و بینالمللی مشاهده کرد (عبداللهیان، 1381). خشونت و پرخاشگری، پدیدههایی روانی اجتماعی هستند که در محیطهای جمعی هیجانآور امکان تجلی پیدا میکنند (اندام و سلیمی، 1396) و بین فعالیتهای ورزشی گوناگون، فوتبال بیش از سایر رشتههای ورزشی زمینهساز چنین محیط پرتلاطمی است. بررسی زمینههای مساعد اجتماعی موجود در ورزش فوتبال را میتوان بررسی جامعه شناسانهای دانست که امکان شناخت عاملهای اجتماعی موثر را در ورزش و خشونت فراهم میسازد (فاضلی، 1386). خاقانیآوار و شانواز (1395) در مقاله ای به بررسی خشونت کلامی (شعارهای تحقیرکننده علیه بازیکنان، مربیان، داوران و مدیران) و مجازی تماشاگران فوتبال در ایران پرداختند. این پژوهشگران به دنبال پاسخ به چرایی شیوع وندالیسم در ورزشگاههای فوتبال بودند. آنها علل روانی، اجتماعی و فرهنگی را مهمترین دلایل وندالیسم[7] فوتبالی گزارش کردند. از دید این پژوهشگران، آموزش لیدرها به عنوان پل ارتباطی هواداران و باشگاه نقش اساسی در پیشگیری از خشونت ورزشگاهها دارد. آنها معتقدند در حالی که در ایران بسیاری از لیدرهای هواداران را افرادی بیسواد و دارای سوءسابقه تشکیل میدهند، در کشورهای پیشرفته لیدرهای هوادارای دارای تخصصهایی حتی در زمینههای روانکاوی و روانپزشکی هستند که به مدیریت هرچه بهتر سکوها کمک مینمایند. غلامیترکسلویه و حیدرینژاد (1394) چهار عامل وضعیت ایمنی و بهداشتی ورزشگاه، داوری، پوشش رسانهای و مدیریت برگزاری مسابقات را به ترتیب مهمترین عوامل موثر در بروز پرخاشگری هواداران تیمهای فوتبال اهواز گزارش کردند. اندام و سلیمی (1396) در مقاله خود به بررسی عوامل موثر در ایجاد ناهنجاری در رفتار هوادران لیگ برتر هندبال پرداختند و پنج عامل محیطی، روانی، امنیتی، حمایتی و مدیریتی را در بروز این ناهنجاریها موثر دانستند. کارگر و همکاران (1396) در مقاله ای با ارائه الگوی عوامل تاثیرگذار بر امنیت رویدادهای ورزشی ایران، حضور متعدد رویدادهای رسانهای در حوزه ورزش و تامین امنیت این مسابقات را در تقویت اعتماد عمومی مردم موثر گزارش کردند. این پژوهشگران، پنج حوزه زیرساخت، فناوری، رسانهها و تبلیغات، منابع انسانی و اقدامات فرهنگی را از جمله عوامل موثر بر امنیت رویدادهای ورزشی تقسیم بندی کردند. فرایند مدیریت امنیت انتظامی رویدادهای ورزشی شامل گامهای مدیریت و برنامهریزی مسابقات، سیاستها و تدابیر انتظامی، سامانه مدیریت ورزشگاه، برآوردها، کنترل ترافیک، تعاملات و مشارکت بینسازمانی است. رمضانینژاد و همکاران (1391) نیز در مقاله ای به بررسی عوامل بروز پرخاشگری تماشاگران از دید داوران پرداختند که مدیریت امکانات و خدمات، هیجان رسانهای، نتیجه گرایی، مدیریت زمانی و مکانی، رفتار اعضای تیم، نوع داوری، رفتار مربی و داور، حساسیت اجتماعی و سابقه رقابت را به ترتیب مهمترین عوامل گزارش کردند. از دید فاضلی (1386) نزاع بین هواداران پرسپولیس و استقلال یکی از مسائل سالهای اخیر فوتبال ایران بوده است. تنها یک بعد مسئله، اوباشگری و تخریبها و زدوخوردهای کلامی و فیزیکی هواداران است؛ بعد مهمتر گسترشیافتن این امور به اعتراضات اجتماعی و شورشهای سیاسی است. جشنهای خیابانی که بهدنبال پیروزی تیم ملی در مسابقات بزرگ انجام میگیرد، اغلب به صورت کارناوالهای سیاسی و فرهنگی مطرح میگردند که مجموعهای از نمادها و نشانههای ایدئولوژیک مغایر با ایدئولوژی رسمی حکومت مانند رقص، موسیقی، شعارهای سیاسی، اختلاط دختر و پسر و برهم زدن نظم و امنیت شهر را با خود دارند. از دید فاضلی (1386) عامل اصلی این معضلات، رسانهها هستند. وی معتقد است دو رویکرد کلی درونی یا «رهیافت ورزشی» و بیرونی یا «رهیافت اجتماعی» را میتوان برای شناخت و تحلیل فوتبال به کار برد. رهیافت ورزشی به بحث فنی فوتبال مانند مربیگری، بدنسازی و ... باز میگردد، حال آنکه رهیافت اجتماعی در واقع به مصرف رسانهای فوتبال یا آثار فوتبال بر جوامع و افراد می پردازد که بیشتر پژوهشهای جامعه شناسی در این حوزه است. رویکرد اجتماعی فوتبال را نه صرفا نوعی ورزش، بلکه نوعی «کنش جمعی» و «نهاد اجتماعی» در نظر میگیرد (فاضلی، 1386). حسین پور و همکاران (1393) با بررسی نقش رسانه های اجتماعی بر بروز رفتارهای اوباشگرانه تماشاگران فوتبال، ارتباط موثری بین تحریک رسانههای جمعی با رفتارهای نابهنجار تماشاگران گزارش کردند. از دید این پژوهشگران، تجدید نظر در محتوای برنامه های ورزشی رسانه، یکی از مهمترین راهکارهای کاهش رفتارهای نابهنجار در ورزشگاهها گزارش شده است. دادگران (1387) در مقاله ای تحلیلی به بررسی پیچیدگیهای روانی اجتماعی فوتبال رسانهای پرداخت و پرخاشگری را پیامد ناکامی افراد در ارضای خواسته خود گزارش و از فوتبال به عنوان ابزاری برای تسویه حساب شخصی افراد یاد مینماید. وی در نهایت فوتبال را پدیدهای می داند تا عامه مردم «واقعیت موجود» را «حقیقت مطلوب» فرض نمایند. از نظر دادگران (1387) مهمترین کارکرد فوتبال لیگ برتر، بعد اجتماعی و فرهنگی آن است.؛ از دید وی، فوتبال به مردمان میآموزد چگونه در جامعه مبارزه نمایند و چگونه با دیگران مشارکت نمایند؟ فاضلی (1386) نیز معتقد است: «ورزش رسانه ای» موجبات شکل گیری مفهوم «بازنمای فوتبال» به جای «واقعیت فوتبال» میشود که خود این موضوع بسترساز بروز خشونت است. در واقع، هر جامعهای فوتبال را به تناسب شرایط تاریخی و اجتماعی خاص خود در رسانه هایش بازنمایی مینماید.
در پژوهش های خارج از ایران نیز تاکنون پژوهشگران مختلفی به بررسی بروز خشونت در ورزشگاهها پرداختهاند و بیشتر آنها حضور اولتراها را مهمترین عامل در بروز رفتارهای نابهنجار هواداران گزارش کردهاند. الزتما[8](2012) در مقالهای به بررسی «اولتراها و ترسوها»[9] در فوتبال پرداخته است. وی نقش اولتراهای فوتبالی را در انقلاب 2011 مصر موثر میداند. از دید وی، اولتراها بخشی بزرگ از فرهنگ فوتبال جوامع هستند و تمام تاریکیهای فوتبال در ربع قرن بیست و یکم ماحصل حضور این افراد در استادیومهای فوتبال است. این پژوهشگر عدم حضور زنان، خانواده و افراد مسن در ورزشگاه را موجبات نیرو گرفتن این افراد می داند و جریانات سیاسی در کشورهای مصر، مراکش، تونس و الجزایر را متاثر از فعالیت این افراد گزارش کرد. از دید الزتما (2012) اولتراها به خود اجازه میدهند تا به بازیکنان، خواهر، مادر و همسران آنها، داوران و نیروهای امنیتی توهین و حتی آنها را با مشعلهایی که در دست دارند (شاماریخ[10]) تهدید نمایند. دورسی[11](2012) نیز در مقالهای به بررسی نقش اولتراهای فوتبالی در بهار عربی پرداخته است.؛ از دید وی، فوتبال در خاورمیانه از دیرباز به عنوان فضایی برای ابراز خشونت و و ابراز واماندگی علیه قدرت بوده است. از دسامبر 2010 و همزمان با فوران شورشهای عربی، فوتبال به مثابه ابزاری غیر مذهبی و غیرحکومتی در مقابله با رژیمهای سرکوب شده استفاده می شود که بهعنوان نمونه میتوان به برکناری رییس جمهور مصر (حسنی مبارک) در سال 2011 اشاره نمود. وی در نهایت، اولتراهای فوتبالی را تصمیم گیران اصلی سیاستهای خیابانی میداند.
اولترا در واقع گروههای هواداری افراطی بودند که در دهه 1960 میلادی در اروپا ظهور پیدا کردند. این گروه از لایههای سطحی یک هوادار فراتر رفته و افراطیترین طرفداران دنیای ورزش محسوب میشوند (برچبول و همکاران[12]، 2017). پیدایش آنها ناشی از اعتراضی بود که آنها نسبت به باشگاهها داشتند.؛ در آن زمان تیمها تصمیم گرفتند برای فروش بلیت، سقفی تعیین کنند. گروههای کمبضاعت و عمدتاً برخاسته از طبقه کارگر به این امر اعتراض نمودند و به سادگی تبدیل به اولین اولتراهای جهان شدند. دامنه خشونت نهفته در ذات این افراد به انگلستان نیز کشیده شد. نقش یک خشونتطلب برای همیشه با نام این گروه عجین شد. اولتراها برای شناسایی و تمایز با سایز هواداران هر یک نام ویژهای برای خود برگزیدند. با گسترش خشونت از سوی اولتراها، مأموران امنیتی ورزشگاهها نیز در این موضوع وارد شدند. آنها تصمیم گرفتند تدابیر ویژهای برای کنترل این هواداران افراطی در نظر گیرند که زندان تنها راه چاره آنان بود (بهروش، 1397). امروزه بزرگترین گروههای اولتراها را در ایتالیا میتوان دید. در این کشور نفرت هواداران دو تیم اول شهر میلان؛ جنوا، تورین و رم از یکدیگر تا بالاترین حد ممکن است. عقاید نژادپرستانه دو طرف متخاصم همگان را به یاد مأموران اس.اس (گردان حفاظتی حزب نازی) زمان هیتلر و فاشیست موسولینی میاندازد. در واقع اولترا، پیوند دهنده فوتبال با آرمانهای نازی است (دورسی[13]، 2012). سین کاکس[14]هوادار 53 ساله ایرلندی یکی از آخرین قربانی های اولتراهای ایتالیایی بود که در مرحله نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا و پیش از دیدار دو تیم لیورپول و رم توسط دو جوان کشته شد. «گنارو توماسو»[15] لیدر باشگاه ناپولی نیز در دسته این اولتراها قرار میگیرد که در سال 2014 و پیش از دیدار ناپولی با فیورنتینا به ضرب گلوله 3 طرفدار فیورنتینا در چند متری ورزشگاه ناپولی کشته شد. رسانههای جهان این شب را «شب شرمندگی فوتبال ایتالیا نامیدند» (گینهوکس[16]، 2018). چهار نشانه اصلی هواداران افراطی یا همان اولتراها عبارت اند از (برچبول، دیمک و سیلر[17]، 2017):
- هرگز در طول بازی از تشویق تیم دست برنمیدارند. آنها هیچ توجهی به نتیجه بازی ندارند و گاه شعارهایی بیارتباط با فوتبال و در مدح گرایش سیاسی خود سر میدهند؛
- هرگز روی سکوها نمینشینند که به طعنه آنها را از این نظر «آرمیچر» مینامند؛
- اولتراها در تمام دیدارها حضوری فعال دارند؛
- اولتراها برای آنچه مقدس میپندارند، احترام ویژهای قائل اند و هرگز بدون رعایت مسائل خاص مربوط به پاسداشت مقدساتشان، راهی ورزشگاه نمیشوند. هر گروه اولترا برای برخی بازیکنان تیم محبوب خود سرودهای جداگانهای در نظر میگیرند. همان طور از سرودن زشتترین شعارها در مورد بازیکنان تیمهای رقیب هیچ ابایی ندارند.
در مورد همکاری با باشگاه نیز اولتراها اغلب نماینده ویژهای دارند که با سطوح بالای مدیریتی هر باشگاه روابط نزدیک و خاصی دارد. گروهی دیگر از اولتراها، نماینده ثابتی جهت نظارت در فروش بلیتهای فصل دارند. از سوی دیگر، باشگاههایی وجود دارند که اولتراها را گروههای زائدی میدانند و برای آنها نقشی قائل نیستند. هرگاه یک باشگاه صاحب چند گروه هوادار اولترا شود، اغلب درگیری ایجاد شده و به همین سبب باشگاههای مختلف علاقهای به گسترش همکاری با اولتراها ندارند (دورسی[18]، 2012). سال 2016 نیز فدراسیون فوتبال اسپانیا با تشکیل کمیته ضدخشونت و اعمال موارد 10 گانه سعی در کاهش اثرات مخرب این هواداران فوتبال کرد (برچبول و همکاران[19]، 2017). نفرت دو گروه با عملیات پارتیزانی گاه تبدیل به فجایع انسانی شده است. چندی پیش در یکی از ورزشگاههای اسپانیا این شعار به چشم میخورد: «برای مردگان سایر گروهها»؛ این قصه تکراری با کشته شدن یک هوادار سوسیهداد بهدست «سور»[20] (گروههای افراطی هوادار رئال) که ارتباط ویژهای با نئونازیها دارند، صورت گرفت (شوماخر[21]، 2017).
در این میان، اگر روزگاری تعداد ورزشگاههای با ظرفیت 50 هزار نفری در جهان از شمار انگشتان دست تجاوز نمیکرد، امروزه چند صد ورزشگاه عظیم در سراسر دنیا احداث شده است که مکانهایی برای گردهم آمدن دوستداران و طرفداران فوتبال محسوب میشوند و کشور ایران نیز از این حیث مستثنی نیست (هاشمی و جوادی، 1386). ساخت ورزشگاههای مدرن نقش جهان اصفهان، امام رضا (ع) مشهد و شهدای فولاد اهواز گواهی بر این مدعاست. آنچه در این بین مغفول مانده است، التهاب سکوهای ورزشگاههای فوتبال در ایران است. تاریخچه خشونت و پرخاشگری در ورزش ایران، با ورزش فوتبال آغاز شد. در دهه 1340 مسابقات باشگاهی تهران در تب و تاب رقابت سه باشگاه شاهین، تاج و دارایی بود. رویارویی شاهین و تاج به نوعی نماد رویارویی دو ایدئولوژی و دو اندیشه متفاوت یعنی روشنفکری و نظامیگری یا به تعبیری دو تیم مردمی و دولتی بود (رحمتی، 1386). نخستین درگیری جدی بین تماشاگران در مسابقههای فوتبال در جریان دو بازی استقلال و پرسپولیس بهوقوع پیوست؛ جایی که در اواخر بازی و در حالی که نتیجه بازی با یک گل به سود استقلال پیش می رفت، طرفداران پرسپولیس به داخل زمین بازی هجوم آوردند و بازی نیمه تمام ماند (بهروش، 1397). در مسابقه ای دیگر در سال 1390 در استادیوم آزادی و در رقابت میان دو تیم داماش و پرسپولیس در حالی که تیم پرسپولیس تا دقیقه نود 3-2 از حریف خود عقب بود، داور بازی بهعلت توهین و فحاشی بسیار زیاد هواداران بازی را قطع و کمیته انضباطی نتیجه بازی را 3-0 به سود داماش اعلام نمود. هواداران تیم که خود را «ارتش سرخ»[22] مینامیدند، پس از این رای بارها به مدیران فدراسیون توهین نمودند. در نمونهای دیگر، بازی تراکتور و استقلال در سال 1390 و در تهران بود که پس از اتمام بازی با نتیجه 2-2، هواداران دو تیم در حین عبور از راهروهای خروجی با تخریب صندلیها و جایگاه، آنها را به وسط زمین پرتاب کردند که موجب جراحت چندین مامور انتظامی و هوادار گردید (کارگر و همکاران، 1390).
پژوهشگران و نظریهپردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتارهای نابهنجار و اوباشگرانه تماشاگران دارند که گستره آنها از دگرگونیهای کلان اجتماعی تا عوامل خرد را در بر می گیرد (حسین پور و همکاران، 1393). حوادث بهوقوع پیوسته در هفته های آغازین لیگ برتر فوتبال ایران در فصل هجدهم در شهرهای تبریز، اهواز و تهران و شعارهای نژادپرستانه، فحاشی و حتی ضد حکومتی برخی از هواداران فوتبالی سبب شد تا مسئولان فرهنگی ورزش کشور بار دیگر به چالش «فوتبال بستری برای آشوب»، «فوتبال قربانی خواستههای جوامع» یا «فوتبال فضایی برای تفریحات سالم» رو به رو شوند. سنگ، فحاشی به خانواده بازیکنان و حتی تهدید جانی هواداران تیم میهمان توسط لیدرهای استقلال اهواز و پارس جنوبی جم تنها بخشی از اتفاقات لیگ برتر ایران در هفتههای اولیه بود. لذا پژوهش حاضر بهدنبال آن بود تا در ابتدا مولفههای بروز ناهنجاری در فضای ورزشگاههای فوتبال ایران را شناسایی و در ادامه راهکارهایی برای جلوگیری و کاهش اثرات آن ارائه نماید.
شکل 1: چارچوب مفهومی پژوهش (اندام و سلیمی، 1396، کارگر و همکاران، 1395 و برچبول و همکاران[23]، 2017)
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری دادهها، آمیخته بود که در دو مرحله کیفی از نوع تحلیل محتوا و کمی انجام شد. نمونه آماری شامل تمامی متخصصان و صاحبنظران پیرامون بحث خشونت و هواداری در فوتبال (مدیران ورزشی، اعضای هیات علمی، مسئولین کانون هواداران، هواداران و اصحاب رسانه) بود که پس از 17 مصاحبه کیفی (به عنوان نمونه مطالعاتی هدفمند – گلوله برفی) و رسیدن به مرحله اشباع نظری، تمامی مصاحبهها بهمنظور تحلیل بر روی کاغذ نگارش شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ضمن تحلیل محتوای مصاحبهها و ادبیات پیشینه این حوزه، تعداد 45 گویه بعد از دو دور دلفی بهدست آمد که پس از توزیع در میان 30 نفر از هواداران حاضر در ورزشگاه آزادی ضریب پایایی پرسشنامه اولیه 783/0 بهدست آمد. با توجه به فرمول تعیین تعداد نمونه کوکران برای جامعه آماری نامعلوم و تعداد نمونه حداقلی 200 عدد برای مدلسازی ساختاری[24] (هومن، 1384)، 250 پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت (1= کم اهمیت تا 5 = بسیار مهم) در ورزشگاههای غدیر اهواز، عضدی رشت، آزادی تهران، تختی جم و یادگار امام تبریز به عنوان ورزشگاه های ملتهب در هفته ششم لیگ برتر توزیع گردید. فرمول کوکران برای حجم جامعه نامعلوم به منظور تعیین تعداد نمونه مطالعاتی مورد استفاده به قرار زیر است (حبیبی، 1391):
n= (Zα /۲ + σ / ε)2
σ =max (xi)-min(xi)/6
از آنجا که پرسشنامه دارای طیف لیکرت 5 تایی است، بزرگترین مقدار 5 و کوچکترین مقدار 1 خواهد بود که با تقسیم بر شش، انحراف معیار 66/0 به دست می آید که بیشینه انحراف معیار است. با توجه به سطح اطمینان 95/0 و دقت برآورد 01/0 نیز حداقل حجم نمونه در نهایت برابر است با:
Zα /۲ = ۱٫۹۶ , ε = ۰٫۰۱, σ=۰٫۶۶ => n = 170
پس از تجزیه و تحلیل یافتههای توصیفی (سن، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25، از آزمون کی.ام.او[25] و بارتلت[26] برای کفایت حجم نمونه (76/0) و چرخش متعامد[27] داده های برای تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد که از میان 45 گویه، 36 گویه دارای بار عاملی بالای 3/0 و برای تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت دادهها با استفاده از نرم افزار لیزرل[28] بررسی شد و ضرایب تاثیر بهدست آمد.
یافتههای پژوهش
یافتههای توصیفی پژوهش نشان دادند از میان 221 نفر نمونه مطالعاتی، 54 نفر (4/24 درصد) متاهل، 123 نفر ( 6/55 درصد) کمتر از 20 سال سن، 142 نفر (2/64 درصد) بدون شغل و 155 نفر (1/70 درصد) دارای مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم بودند. ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه مطالعاتی در جدول 1 آمده است:
جدول 1: ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه مطالعاتی
متغیر |
ویژگیهای جمعیتشناختی |
فراوانی |
درصد فراوانی |
متغیر |
ویژگیهای جمعیت شناختی |
فراوانی |
درصد فراوانی |
وضعیت تاهل |
مجرد |
167 |
5/75 |
وضعیت اشتغال |
شاغل |
79 |
7/35 |
متاهل |
54 |
4/24 |
بیکار |
142 |
2/64 |
||
وضعیت تحصیلی |
دیپلم و کمتر |
155 |
1/70 |
سن |
20≤ |
123 |
6/55 |
فوق دیپلم |
16 |
2/7 |
30-21 |
52 |
5/23 |
||
کارشناسی |
31 |
0/14 |
40-31 |
24 |
8/10 |
||
کارشناسیارشد |
16 |
2/7 |
50-41 |
8 |
6/3 |
||
دکتری و بالاتر |
3 |
3/1 |
50≥ |
14 |
3/6 |
به منظور تشخیص تناسب حجم نمونه از آزمون بارتلت و معیار کی.ام.او استفاده که مقادیر آنها به ترتیب 086/4011 و 76/0 به دست آمد که بیانگر همبستگی مناسب دادهها و کفایت نمونه اندازهگیری است (جدول 2).
جدول2: کفایت حجم نمونه و آزمون بارتلت
ضریب کفایت حجم نمونه |
760/0 |
آزمون بارتلت |
086/4011 |
درجه آزادی |
590 |
سطح معناداری |
001/0 |
از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد بهمنظور کشف مفاهیم و ابعاد استفاده گردید که نتایج آن در جدول 3 آمده است. 36 گویه دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 برای پرسشنامه نهایی مورد استفاده قرار گرفت:
جدول3: تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های اصلی
مفهوم |
ورزشگاه |
فرهنگی |
امنیتی |
مدیریتی |
کانون هواداران |
شماره گذاری دقیق صندلیها و بلیت فروشی بر اساس آن |
67/0 |
|
|
|
|
استفاده از سیستمهای مناسب (نور، صوت، گرمایشی، سرمایشی) در ورزشگاه |
44/0 |
|
|
|
|
نردهکشی و حفاظبندی مناسب در ورزشگاه |
36/0 |
|
|
|
|
ارتقای کمی و کیفی حمل و نقل عمومی به ورزشگاه |
61/0 |
|
|
|
|
بهبود کیفیت صندلیها و جایگاه مناسب |
77/0 |
|
|
|
|
طراحی و تجهیز مناسب ورودی و خروجیهای ورزشگاه |
32/0 |
|
|
|
|
الکترونیکی شدن ورود هوادارن به ورزشگاه |
31/0 |
|
|
|
|
استفاده از تاسیسات و امکانات رفاهی نوین مانند سرویس بهداشتی تمیز، بوفه مواد غذایی و ... |
43/0 |
|
|
|
|
اختصاص جایگاه به افراد بر اساس سن، جنسیت و... |
26/0 |
|
|
|
|
آموزش شیوه های مدیریت و کنترل خشونت در مدارس |
|
35/0 |
|
|
|
حساسیتزدایی برخی مسابقات |
|
23/0 |
|
|
|
حضور خانوادهها در ورزشگاهها |
|
48/0 |
|
|
|
استفاده از رسانههای ورزشی در تقویت فرهنگ ورزشگاهها |
|
40/0 |
|
|
|
تشویق و ترغیب بازیکنان کلیدی به رعایت اصول اخلاقی |
|
75/0 |
|
|
|
حضور چهرههای سرشناس (سلبریتی ها) در ورزشگاه |
|
74/0 |
|
|
|
اصلاح رسانههای تحریک آمیز مانند صفحههای هواداری اینستاگرام و... |
|
67/0 |
|
|
|
آشنا نمودن هواداران با کیفرهای بیانضباطی و تخطی از قانون |
|
|
19/0 |
|
|
ممانعت از ورود آشوبگران به ورزشگاهها |
|
|
59/0 |
|
|
استفاده از دوربینهای مداربسته CCTV |
|
|
72/0 |
|
|
آموزش مناسب ماموران حافظ امنیت |
|
|
38/0 |
|
|
ایجاد سکوهایی مشخص برای تجمع هوادارن افراطی |
|
|
17/0 |
|
|
وضع قوانین کیفری مشخص برای افراد خاطی و اعلام آن به هواداران |
|
|
70/0 |
|
|
بازرسی فیزیکی و الکترونیک هواداران پیش از ورود |
|
|
50/0 |
|
|
کنترل نامحسوس هواداران توسط ماموران امنیتی لباس شخصی |
|
|
43/0 |
|
|
افزایش تعداد نیروهای پلیس |
|
|
22/0 |
|
|
تشکیل پلیس ورزش |
|
|
29/0 |
|
|
کنترل راههای دسترسی به مواد و اشیا خطرآفرین |
|
|
43/0 |
|
|
عقد قراداد با بازیکنان، مربیان و داوران حرفهای و متخصص |
|
|
|
59/0 |
|
زمانبندی مناسب برگزاری در روز مسابقه و در طی فصل مسابقات |
|
|
|
12/0 |
|
بلیط فروشی بر اساس حجم و ظرفیت ورزشگاه |
|
|
|
82/0 |
|
تلاش برای حمایت از تیمهای حاضر در رویدادهای جهانی و آسیایی مانند جام باشگاههای آسیا (ACL) |
|
|
|
76/0 |
|
ثبات مدیریت در تیمهای باشگاهی |
|
|
|
36/0 |
|
برنامهریزی و مدیریت اوقات فراغت جوانان و نوجوانان |
|
|
|
25/0 |
|
آموزش مدیریت بحران به مسئولان برگزاری مسابقات |
|
|
|
38/0 |
|
انتخاب تماشاگرهای نمونه در هر فصل از مسابقات |
|
|
|
|
22/0 |
تلاش برای تشکیل باشگاه صدتاییها و ... برای هواداران وفادار از طریق کانونهای هواداری |
|
|
|
|
44/0 |
بسترسازی مناسب برای تخلیه هیجانات در مناطق مشخصی از شهر برای هوادران |
|
|
|
|
35/0 |
برنامهریزی مناسب برای سرگرمی هواداران پیش، بین دو نیمه و پس از بازی |
|
|
|
|
66/0 |
طراحی و ارائه الگوی مناسب هواداری |
|
|
|
|
53/0 |
استفاده از لیدرهای تحصیل کرده و متعهد |
|
|
|
|
73/0 |
داشتن شرح وظایف مشخص لیدرهای باشگاه |
|
|
|
|
55/0 |
جلسات ماهانه لیدرها و نمایندگان کانون هوادران با مدیران باشگاه |
|
|
|
|
61/0 |
شرکت در کارگاههای آموزشی مورد نیاز لیدرها |
|
|
|
|
59/0 |
هماهنگی لیدرها با نیروهای امنیتی |
|
|
|
|
30/0 |
استفاده از کاپیتانها و بازیکنان موثر در تشویق هواداران به رعایت قوانین در ورزشگاه |
|
|
|
|
79/0 |
5 بعد امنیتی (7 گویه)، ورزشگاه (8 گویه)، فرهنگی (6 گویه)، کانون هواداران (10 گویه) و مدیریتی (5 گویه) طبق جدول 3 و بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی به دست آمد.؛ سایر بارهای عاملی در جدول 3 آمده است.
جدول 4: شاخصهای برازندگی مدل
شاخص |
مقدار قابل قبول |
مقدار گزارش شده |
مجذور کای |
- |
35/2674 |
شاخص برازندگی (GFI) |
9/0 بالاتر |
98/0 |
ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA) |
زیر 08/0 |
028/0 |
شاخص برازندگی تعدیل یافته (AGFI) |
9/0 بالاتر |
98/0 |
میانگین مجذور پسماندها (RMR) |
زیر 08/0 |
02/0 |
نسبت مجذورکای بر درجه آزادی |
بین 1 تا 3 |
19/2 |
برای آن که بدانیم تا چه حد کل مدل با دادههای مورد استفاده سازگاری دارد، برازش کل مدل ارزیابی و بدین منظور از شاخصهای برازش مرتبط استفاده شده که در جدول 4 آمده است. با توجه به جدول 4، تمام شاخصهای گزارش شده دارای مقادیر قابل قبول بهمنظور برازش مدل کلی هستند. بنابراین میتوان گفت در حالت کلی مدل با دادههای مورد استفاده سازگاری دارد. بر اساس تحلیلهای فوق، مدل تجربی پژوهش بر اساس ضرایب استاندارد در شکل 2 آمده است. با توجه به شکل 2، مولفههای کانون هواداران، شرایط ورزشگاه، شرایط فرهنگی، شرایط امنیتی و وضعیت مدیریت به ترتیب بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای نابهنجار دارند. سایر ضرایب مرتبط با مفاهیم هریک از مولفهها در شکل 2 آمده است.
شکل 2 که در صفحه آخر آمده است، در اینجا آورده شود.
بحث و نتیجهگیری
در طول تاریخ، مسابقات و رویدادهای ورزشی مختلف منبعی قوی برای سرگرمیهای جمعی بوده و خشونت و پرخاشگری همواره یکی از مشخصههای اصلی تماشاگران و ورزشکاران به شمار آمده است (اندام و سلیمی، 1396). در ایران نیز رویارویی سه تیم شاهین، تاج و دارایی در دهه 1340 و تقابل دو اندیشه نظامیگری و روشنفکری در مستطیل سبز همواره بسترساز درگیری میان هواداران و تماشاگران دو تیم بوده است. آشوبهای هفتههای نخستین هجدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران و ظهور رفتارهای مخرب و نابهنجار از قبیل فحاشی، پرتاب سنگ و حتی در مواردی تهدید جانی داوران و بازیکنان سبب شد تا پژوهش حاضر ضمن بررسی شرایط، مفاهیم موثر بر بروز این رفتارها را شناسایی نماید.
این پژوهش نشان داد کانون هواداران، شرایط ورزشگاه، شرایط فرهنگی، شرایط امنیتی و وضعیت مدیریتی به ترتیب مهمترین مولفههای بروز ناهنجاری از دید هواداران بر روی سکوهای ورزشگاههای لیگ برتر فوتبال ایران است (شکل 2).؛ در این پژوهش مهمترین مولفه «کانون هوادارن» نامیده شد که از دید نمونه مطالعاتی مهمترین علت بروز رفتارهای نابهنجار در ورزشگاهها بود. یافتههای این قسمت از پژوهش را می توان با نتایج رحمتی (1386)، حسین پور و همکاران (1393)، خاقانیآور و شانواز (1395)، بهروش (1397)، التزما (2012)، دورسی (2012) و برچبول و همکاران (2017) که در آن لیدرها را بهعنوان مهمترین گروه در بروز وندالیسم فوتبالی گزارش کردهاند همسو دانست. از دید این پژوهشگران، علل روانی، اجتماعی و فرهنگی بروز اوباشگری در ورزشگاههای فوتبال را میتوان از طریق آموزش و حضور خانوادهها در این فضا تعدیل کرد. بعلاوه، به کارگیری لیدرهای تحصیلکرده نیز میتواند راهگشای التهاب سکوهای فوتبال باشد. التزما (2012) حضور پررنگ اولتراها را نه تنها بهعنوان مهمترین عامل در بروز رفتارهای خشن در ورزشگاهها، بلکه یکی از عوامل موثر در تغییرات سیاسی کشورهای شمال آفریقا میداند. دورسی (2012) نیز اولتراها را بهعنوان ابزاری غیرحکومتی و غیرمذهبی در بروز بهار عربی و سرنگونی حکومت حسنی مبارک در سال 2011 در مصر گزارش کرد که با یافتههای این پژوهش همخوانی دارد.
دومین مولفه «شرایط ورزشگاه» نامیده شد. نتایج این قسمت با یافتههای غلامی ترکسلویه و حیدری نژاد (1394) که در آن وضعیت ایمنی و بهداشتی ورزشگاه را مهمترین عامل در بروز پرخاشگری تیمهای فوتبال اهوازی گزارش کرده بودند، همخوانی دارد. اندام و سلیمی (1396) نیز وضعیت محیطی را مهمترین عامل در بروز رفتارهای نابهنجار هواداران تیمهای هندبال لیگ برتر گزارش نمودند و علت آن را به حضور کمرنگ لیدرها در این رشته ورزشی نسبت دادند. رمضانی نژاد و همکاران (1391) با بررسی ناهنجاریهای رفتاری از دید داوران، امکانات و خدمات به هواداران را مهمترین مولفه در کاهش بروز خشونت و پرخاشگری آنان گزارش کردند که با یافتههای این قسمت از پژوهش همخوانی دارد.
سومین مولفه اثرگذار بر بروز رفتارهای نابهنجار تماشاگران در این پژوهش، «شرایط فرهنگی» بود. رسانه را میتوان مهمترین ابزار در تقویت بروز رفتارهای استاندارد ورزشکاران و تماشاگران دانست (کارگر و همکاران، 1396). فاضلی (1386) رسانهها را مهمترین عامل در اغتشاشات خیابانی پس از برگزاری رویدادهای ورزشی میداند. حسین پور و همکاران (1393) شرایط فرهنگی و در راس آنها تحریک رسانهها را مهمترین عامل در بروز رفتارهای اوباشگرانه هواداران معرفی می کنند. از دید فاضلی (1386) رسانه موجب جایگزینی «بازنمای فوتبال» به جای «واقعیت فوتبال» میشود که این موضوع خود بسترساز خشونت در ورزشگاههاست.
«شرایط امنیتی» و «وضعیت مدیریت» دو مولفه آخر در بروز رفتارهای نابهنجار از دید این پژوهش بود. فاضلی (1386) حضور کارناوالهای سیاسی و فرهنگی در خیابانها را یکی از نشانههای ضعف امنیتی در برگزاری مسابقات ورزشی میداند و معتقد است ورزش میتواند بهعنوان ابزاری برای ارائه رفتارهای مغایر با ایدئولوژی رسمی حکومت و حتی در مواردی برهم زدن امنیت شهر یا کشور شود. بهروش (1397) نیز معتقد است زندان تنها راه چاره و امنیت ورزشگاهها از حضور هواداران افراطی است. کارگر و همکاران (1396) در بخشی از مقاله خود اقدامات فرهنگی و زیرساختهای ورزشی را از جمله موارد حفظ امنیت رویدادهای ورزشی و جلوگیری از اعتراضات مردمی در ورزشگاهها گزارش کردند که با یافتههای پژوهش حاضر همخوانی دارد.از سوی دیگر، اندام و سلیمی (1396) نارضایتی هواداران از وضعیت امنیتی و مدیریتی را بهعنوان بخشی از ابعاد پنج گانه بروز ناهنجاریها در سالنهای برگزاری لیگ برتر هندبال ایران گزارش نمودند که با یافتههای این پژوهش همسوست. برچبول و همکاران (2017)، تصمیمات رییس جدید فدراسیون فوتبال اسپانیا را در کاهش رفتارهای نابهنجار مفید گزارش کردهاند. به عنوان نمونه، پس از کشته شدن هوادار رئال سوسیهداد در سال 2017، تشکیل کمیته ضدخشونت توسط رییس فدراسیون یکی از مهمترین اقدامات مدیریتی در کاهش رفتارهای خشن و نابهنجار هواداران افراطی باشگاههای فوتبال اسپانیا بود.
فوتبال به عنوان رایج ترین و پرطرفدارترین رشته ورزشی در ایران به تدریج مرحله گذار خود از فوتبال سنتی به دنیای حرفه ای را میگذراند. مطالعه و بررسی رفتار هواداران فوتبال در ایران، با وجود برخی شباهتهای ظاهری از نظر ساختاری، تفاوتهایی اساسی را با دیگر کشورها نشان میدهد. بهعنوان مثال، دورسی (2012) ضمن تبیین تاثیر فوتبال در بهار عربی، «فوتبال خاورمیانه» را اهرمی غیرمذهبی و غیرحکومتی برای ابراز واماندگی مردم از سیستم حکومتی میداند. به طور کلی، جهانی شدن فوتبال و سازوبرگ هواداران این ورزش (مانند شالگردن، پیراهن، آرمها و نشانهها، مجلات، روزنامهها و غیره) در نقاط گوناگون دنیا جملگی دلالت بر این معنا دارند که فرهنگ هواداری از فوتبال به آسانی بین جوامع و فرهنگهای دیگر رواج پیدا میکند، اما در کنار فرایند جهانی شدن، می توان شاهد فرایند دیگری موسوم به «بومی شدن پدیده های جهانی» بود و شباهتها و تفاوتهای رفتاری تماشاگران و هواداران فوتبال در نقاط گوناگون دنیا را دریافت (دادگران، 1389). در واقع، جو «ورزشگاه ایده آل» را می توان حلقه مفقوده فوتبال امروز ایران نامید که هواداران مهمترین رکن آن از دید این پژوهش است.
با نگاهی بر تجربیات سایر کشورها در این زمینه به خوبی میتوان دریافت که سازمانهای دخیل در برگزاری لیگهای فوتبال این کشورها از دهه 1980 میلادی با شروع برنامهای منظم توانستهاند بسیاری از مشکلات و مسائل مرتبط با بروز خشونتهای اینچنینی در قالب فحاشی، توهین و .. را مرتفع نمایند. بهعنوان نمونه، فدراسیون فوتبال اسپانیا در سال 2016 فهرست موارد دهگانهای را در قالب «کمیته ضد خشونت» تصویب کرد که ممنوعیت استعمال دخانیات، جلوگیری از فحاشی به داوران، مربیان، بازیکنان و و ابستگان آنها و ... تنها بخشی از آن است. در کشور انگلستان، فوتبالیستهای مطرح هرکدام در تیزرها و کلیپهای مختلف به منظور نکوهش رفتارها و ناهنجاریهای ورزشگاهها تلاش مینمایند. در این کشور نرم افزاری برای موبایل هواداران طراحی شده که فهرست الفاظ ممنوعه را به اطلاع تماشاگران میرساند. بهعلاوه آنها می توانند هر گونه ناهنجاری را از این طریق به مسئولان امنیت ورزشگاه اطلاع دهند. در ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک[29] شهر دورتموند آلمان در کنار صدور بلیطهای الکترونیکی، شماره گذاری دقیق صندلی ها و غیره، 300 دوربین مداربسته 4K نیز برای نظارت بر رفتارهای تماشاگران مورد استفاده قرار میگیرد.
در ایران، پرداخت جریمه و بازی بدون تماشاگر نهایت جریمه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال برای هواداران متخلف باشگاههای لیگ بوده و جرایم فردی برای متخلفان بسیار کمرنگ است. مدیران فرهنگی ورزش کشور همواره با کلیشه «ما بهترین تماشاگران دنیا را داریم» سعی در توجیه سیاستهای نادرست سالم سازی محیط ورزشگاه ها را دارند. اخیرا «تزریق 200 لیسانسه بر سکوها» را می توان از جمله سایر اقدامات گمراهکننده مدیران فرهنگی در باشگاههای مختلف ورزشی برشمرد که از این طریق بر آن اند که مرهمی بر زخم عمیق رفتارهای نابهنجار بر روی سکوهای ورزشگاهها بگذارند. بهعلاوه، فضای پرتلاطم اقتصاد سیاسی ایران سبب شده تا فوتبال به عنوان ابزاری برای ارضای ناکامیهای اجتماعی و اقتصادی افراد مطرح شود و بسیاری از اعتراضات اجتماعی و سیاسی در ورزشگاهها ظهور یابند.
در نهایت به نظر میرسد دو نوع واکنش کلی میتوان به این پدیده نشان داد: الف) کیفری و ب) غیرکیفری. مورد اول بدان معناست که قانونی تصویب کنیم و برای هواداران نابهنجار که دست به خشونت در فوتبال میزنند مجازاتهای سنگین تعیین کنیم. سپس هر کس که مرتکب این رفتارها شد را دستگیر نماییم و به سزای عملش برسانیم. سالهای متمادی، این شیوه در کشورهای مختلف اروپایی اجرا شده و دولتها به برخورد پلیسی و قضایی با هواداران ورزشی روی آورده بودند، اما پس از گذشت سالیان زیاد، نه تنها رفتارهای نابهنجار و خشونتهای فوتبالی در ورزشگاه ها کم نشده است، بلکه بر شدت آن نیز اضافه میگردید. در نتیجه راهکار دوم یعنی شیوههای غیرکیفری مطرح شد. یکی از این شیوههای غیرکیفری آن است که مراقبتها و نظارتها را بیشتر کنیم. بهعبارت دیگر، زمانی که هواداران در ورزشگاهها شروع به استفاده از مواد آتشزا و منفجره یا پرتاب اشیای خطرناک به داخل زمین مینمایند، نظارتها را نیز افزایش دهیم. به عنوان نمونه، نشان دادن انفرادی تماشاگران از دریچه دوربین برای تماشاگران حاضر در ورزشگاه و بینندگان تلویزیونی این حس را به افراد القا مینماید که آنها در هر لحظه توسط مسئولان امنیتی تحت نظارت هستند و این موضوع خود برای انجام رفتارهای نابهنجار بازدارنده است. افزایش تعداد مأموران پلیس یا دوربینهای مداربسته در ورزشگاهها برای شناسایی افراد خاطی، شماره گذاری صندلی ها، فروش بلیت بر اساس شماره صندلی و ... عوامل بازدارندهای است که به شناسایی افراد خاطی و نابهنجار در ورزشگاهها کمک می کند. تجربه بهکارگیری این شیوهها در برخی کشورها نشان میدهد در کنار این اهرمها، تلاش باشگاه ها برای نزدیک کردن خود به هواداران از طریق شناسایی رهبران و لیدرهای آنها و دعوتشان به جلسات هفتگی یا ماهانه می تواند کمک مهمی در کاهش تنش های خارج ورزشگاهها باشد. در نهایت در فضای پرتنش و پرتلاطم ورزشگاههای فوتبال ایران، به مدیران ورزش بویژه مدیران فدراسیون فوتبال و در راس آن مدیران سازمان لیگ و باشگاهها رعایت موارد زیر پیشنهاد میگردد:
- تشکیل و تقویت کانون هواداران و صدور کارت برای هر یک از اعضا؛
- استفاده از کارگاههای آموزشی مخصوص لیدرها و برگزاری جلسات منظم با آنها به منظور تقویت فرهنگ هواداری؛
- تلاش برای حضور خانوادهها به ویژه زنان و کودکان به منظور تلطیف و ایده آل سازی جو ورزشگاهها؛
- نظارت هرچه بیشتر بر عملکرد هواداران از طریق افزایش ماموران امنیتی و دوربینهای مداربسته؛
- افزایش مفاهیم اخلاقی در تولید محتوای برنامههای ورزشی رسانه؛
- آموزش فرهنگ هواداری به عنوان بخشی از برنامه درسی تربیت بدنی مدارس با توجه به حضور جمعیت نوجوان و جوان به عنوان اکثریت افراد حاضر در ورزشگاهها.
بهنظر میرسد در کنار ساخت و تجهیز ورزشگاههای مدرن در ایران مانند شهدای فولاد اهواز، امام رضا (ع) مشهد یا نقش جهان اصفهان، آنچه مورد کم توجهی مسئولان فوتبال قرار گرفته است، فرهنگ هواداری و راههای پیشگیری از بروز ناهنجاریهاست. مادامی که مسئولان فرهنگی به گرفتن عکس در مراسم آغازین به عنوان مهمترین اثر فرهنگی یک باشگاه یا تیم بسنده نمایند، نمی توان التهاب سکوهای فوتبال را مدیریت نمود. به عبارت دیگر، داشتن برنامه فرهنگی جامعی که بتواند علاوه بر کنترل لیدرها و رسانهها، شرایط ورزشگاه را نیز تلطیف نماید، بیش از پیش ضروری بهنظر می رسد.
منابع
- اندام، رضا و سلیمی، میترا. (1396). «بررسی عوامل موثر در ایجاد ناهنجاریهای رفتاری هواداران مسابقات لیگ برتر هندبال ایران». دو فصلنامه مدیریت و توسعه ورزش. سال ششم، شماره 1، صص: 191-176.
- پارسامهر، مهربان و ترکان، رحمتالله. (1388). «بررسی عوامل موثر بر هواداری افراد از تیمهای فوتبال لیگ ایران». مجله جامعه شناسی ایران. دوره 10، شماره 3، 22: 108-85 .
- حسین پور، اسکندر؛ نیازی پور، مرادعلی؛ کاشف، سیدمحمد؛ باقری، قدرتالله و جونی، یوسف. (1393). «نقش رسانههای اجتماعی بر توسعه رفتارهای اوباشگرایانه تماشاگران فوتبال». سال دوم، شماره 5، صص: 17-10.
- خاقانیآور، فاطمه و شانواز، بلال. (1395). «بررسی خشونت کلامی و مجازی تماشاگران فوتبال در ایران». نشریه مطالعات تربیت بدنی و علوم ورزشی. دوره 1، شماره 4، صص: 54-40.
- دادگران، محمد. (1389). «پیچیدگیهای روانی – اجتماعی فوتبال رسانه ای». نشریه تحقیقات روانشناختی. دوره 2، شماره 7، صص: 121-112.
- رحمتی، محمدمهدی. (1386). «بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر وندالیسم و اوباشگری در ورزش فوتبال». پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان.
- رمضانی نژاد، رحیم؛ رحمتی، محمدمهدی؛ همتی نژاد، مهرعلی و آزادان، مالک. (1391). «تحلیل عاملی متغیرهای بروز پرخاشگری از دیدگاه داوران فوتبال ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 13، صص: 214-201.
- عبداللهیان، حمید. (1381). «فوتبال و کشف تغییرات فرهنگی». فصلنامه نامه علوم اجتماعی. شماره 19، صص: 108-92.
- غلامی، سجاد و حیدری نژاد، صدیقه. (1394). «بررسی دیدگاه هواداران تیم های فوتبال اهواز در خصوص عوامل موثر بر بروز پرخاشگری». نشریه مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 28، صص: 134-121.
- حبیبی، آرش. (1391). آموزش کاربردی SPSS. تهران: نشر مبتکران
- فاضلی، نعمت الله. (1386). «بازنمای فوتبال یا واقعیت؟ نگاهی به رسانه ای شدن فوتبال». فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات. سال دوازدهم، شماره 28، صص: 109-81.
- کارگر، غلامعلی؛ غفوری، فرزاد؛ محمدی، یوسف و مرادی، غلامرضا. (1395). «ارائه الگوی عوامل تاثیرگذار بر امنیت رویدادهای ورزشی ایران». فصلنامه انتظام اجتماعی. سال هشتم، شماره 4، صص: 190-157.
- مصباحی پور ایرانیان، جمشید. (1381). «چرا فوتبال؟». ماهنامه علوم اجتماعی.شماره 19، صص: 165-155.
- هاشمی، ضیا و جوادی، محمدرضا. (1386). «فوتبال و هویت ملی» . فصلنامه مطالعات ملی. سال هشتم، شماره 2، 133-107.
- Brechbühl, A., Schumacher Dimech, A., & Seiler, R. (2017). “Policing Football Fans in Switzerland—A Case Study Involving Fans, Stadium Security Employees, and Police Officers”. Policing: A Journal of Policy and Practice.
- Brechbühl, A., Schumacher Dimech, A., Schmid, O. N., & Seiler, R. (2017). “Escalation vs. non-escalation of fan violence in football? Narratives from ultra-fans, police officers and security employees”. Sport in Society, 20(7), 861-879.
- Dorsey, J. (2012). “Pitched battles: The role of ultra-soccer fans in the Arab Spring”. Mobilization: An International Quarterly, 17(4), 411-418.
- El-Zatmah, S. (2012). “From Terso into Ultras: the 2011 Egyptian revolution and the radicalization of the soccer’s Ultra-Fans”. Soccer & Society, 13(5-6), 801-813.
- Ginhoux, B. (2018). “Openers, witnesses, followers, and good guys. A sociological study of the different roles of female and male ultra-fans in confrontational situations”. Sport in Society, 21(6), 841-853.
- Guschwan, M. (2007). “Riot in the curve: Soccer fans in twenty‐first century Italy”. Soccer & Society, 8(2-3), 250-266.
- Schumacher Dimech, A., Brechbühl, A., & Seiler, R. (2016). “Dynamics of critical incidents with potentially violent outcomes involving ultra fans: an explorative study”. Sport in Society, 19(10), 1440-1459.