Document Type : Original Article
Authors
1 Master Degree in Sport Management, Physical Education and Sport Sciences Department, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D., Assistant Professor in Sport Management, Physical Education and Sport Sciences Department, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
Abstract
Striving for social responsibility helps sports clubs have a positive impact on progress, work, and society. The study is to design a model of social responsibility for Tehran's Esteghlal sport club. This research was conducted with the aim of expanding the knowledge and understanding of the phenomenon of responsibility of the Independence Club. This research is also of qualitative nature based on the data search. The statistical population of the study included experts (managers and practitioners of Esteghlal Sport and Cultural Club and faculty members). Purposeful sampling and snowball sampling techniques were used for in-depth interviews. A total of 11 interviews were conducted with experts. In fact, the sampling continued to the point (11 interviews) until the theoretical saturation was sufficient. After studying the theoretical foundations, the raw data were obtained from in-depth interviews with elites and experts and analyzed simultaneously with the interviews and based on the qualitative content analysis approach with the inductive approach. To determine the reliability of the data (which is equivalent to reliability and validity in quantitative research), two transcoding methods used by other researchers and members of the review.
The results showed that the main areas of social responsibility of Esteghlal Club included economic, transparency, cultural, ethical, legal, benevolent, environmental and scientific responsibilities. The challenges of the Esteghlal Club in the area of social responsibility are structural, behavioral and contextual barriers. Social responsibility strategies for Esteghlal were in two basic strategies or with macro level and operational strategies. Eventually, the main implications for the role of the Independent Club's social responsibility include the business consequences and the behavioral consequences. On this basis, it can be said that sports clubs focusing on social responsibility can promote social benefits beyond the interests of the club and what the law requires.
Keywords
طراحی مدل مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران
شایان شهسوارینیک[1]
سید صلاحالدین نقشبندی[2]
تاریخ دریافت مقاله: 11/6/1398
تاریخ پذیرش مقاله:11/9/1398
مقدمه
امروزه در محیط بازار رقابتی، سازمانهایی میتوانند در پیدا کردن راههای جدید برای بقا و ماندن موفق باشند که قبل از رقابت به مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان تمرکر کنند (باکوس[3]، 2014). مفهوم مسئولیت اجتماعی[4]سازمانی که از اواسط دهۀ پنجاه میلادی و در پی توسعۀ کسب و کار و نیاز جوامع مطرح شده است، مسائل محیطی و فراسازمانی را مورد توجه قرار داده و در جستجوی راهکارهای بهینه در فعالیتهای سازمان میباشد. درصورتی که مسئولیت درقبال جامعۀ پیرامونی را تعهد سازمان در زمینه پیامدهای فعالیتهای اقتصادی تعریف کنیم، این موضوع از جهان باستان تا دنیای مدرن امروزی وجود داشته و قابل استناد میباشد (عباسی، 2015). مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان شامل موضوعاتی مرتبط با رفتار سازمان در محیط اجتماعی بوده و فراتر از قلمروهای صرفاً اقتصادی است که سازمانها به طور سنتی با آنها در ارتباط هستند. وقتی زمینهای را در نظر میگیریم که به طور خاص اقتصادی نیست، کسب و کارها با مجموعهای از حقوق و مسئولیتهای مرتبط با جامعهای که آنها را در بر گرفته است، رو به رو میشوند که به آنها اجازه نمیدهد تا تنها بروی مدیریت اقتصادی به منظور دستیابی به اهداف خود تمرکز نمایند (عفیفه و آسان[5]، 2015). با این حال، پیچیدگی عناصر مورد مطالعه در پدیدههای اجتماعی و برداشتهای متفاوت دانشمندان از این پدیدهها، ارائه تعاریف واحد از آنها را دشوار نموده است. با وجود فقدان تعریف واحد از مسئولیت اجتماعی، بیشتر آنها به طریقی از تجارت و نیز خلق ارزشهای اجتماعی نام بردهاند و پاسخگویی سازمانی فراتر از الزامات قانونی را از ارکان آن دانستهاند. گروهی از پژوهشگران معتقد هستند که مسئولیت سازمانها نسبت به جامعه و عامۀ مردم فراتر از ارائۀ خدمت و تهیه کالا میباشد و سازمانها باید این مسئولیت را احساس کنند و نسبت به حل و فصل آنها همت گمارند، زیرا مشکلات جامعه بخشی از مشکلات آنها محسوب میشود (بلمروت، دیسبوردس و بودین[6]، 2013).
اگر قبول کنیم که پدیدۀ ورزش به عنوان یک رکن تأثیرگذار در جامعۀ مدرن امروزی مطرح است، لازم است که کارکردهای آن را نیز مورد توجه قرار دهیم. ورزش دارای کارکردهای آشکار و پنهان مختلفی است که از مهمترین آنها کارکرد اجتماعی میباشد (دولینگا، روبینسونوب و واشینگتون[7]، 2013). کوکلی[8] (2009) اعتقاد دارد که ورزش یکی از فعالیت های بارز اجتماعی است که گاه به عنوان بنیاد هویت اجتماعی شخص به شمار می آید. از این رو، ورزش به عنوان یک آیین اجتماعی، ابعاد و نفوذی باور نکردنی دارد. همچنین، ورزش از نظر جامعه شناسی، پدیدهای اجتماعی تلقی میشود که دارای حیات و حرکتی مخصوص به خود میباشد و برای شناخت حقیقت آن باید علل و عوامل به وجود آورندۀ آن را شناخت. مبرهن است که پدیدۀ اجتماعی ورزش تحت تأثیر شرایط فرهنگی و اقتصادی و فراز و نشیب های گوناگونی قرار دارد. از کارکردهای پنهان اجتماعی ورزش میتوان به ارتباط متقابل و آمیختگی تنگاتنگ آن با نهادهای اصلی و فرعی دیگر اقتصاد، سیاست، خانواده، آموزش و پرورش و مذهب اشاره کرد که این ارتباط در شرایط اجتماعی مطلوب و فرهنگ سالم موجب بروز کارکردهای مثبت و سودمند می شود و در شرایط اجتماعی نامطلوب و فرهنگ غلط سبب بروز کارکردهای منفی و زیانبار میگردد. دراین راستا، باشگاههای ورزشی مراکز تصمیمسازی و فرهنگ پراکنی ورزش به شمار میروند و در این بین فوتبال به عنوان پرطرفدارترین ورزش جهان نقش به سزایی را در آن ایفا میکند (هوآنگ، جین و کاو[9]، 2015). اگرچه، انجام مسئولیت اجتماعی در ورزش از ابتدای ورزش و به انحای گوناگون وجود داشته و در بازیهای المپیک باستان نیز این امر درقالبهای گوناگون مانند کمک به ورزشکاران فقیر جهت شرکت در مسابقات صورت میگرفته، اما طی سالهای گذشته نیز پروژه ای درجهت توسعه و حمایت ورزش حرفهای در ارتقای جوامع سالم صورت گرفته است؛ چنان که فقط در کشور کانادا و آمریکا حدود 400 طرح در زمینه لیگهای پایه، طرحهای خیریه و نوعدوستی به انجام رسیده است (جانکالوآ، 2014). میبینیم که مسئولیت اجتماعی سازمانهای ورزشی مسئله ای است که خود دارای شاخصها و مشخصه های مختلفی است. از جمله آنها میتوان به فراگیر بودن ورزش اشاره کرد که منجر به ارتقای سازمانهای ورزشی به عنوان عنصری اثرگذار بر جامعه، از یک سو و تبدیل شدن به یک تجارت بزرگ، از سوی دیگر میشود (جانکالوآ ، 2014). همچنین سازمان های ورزشی با مصرف کنندگان زیادی روبه رو هستند که کاملاً از جنبه های اجتماعی سیاستهای سازمان آگاه هستند. به علت جایگاه ویژۀ باشگاههای فوتبال، پیوندی قوی میان باشگاه فوتبال و اجتماع به وجود آمده است. به دلیل تمایلات طرفداران، باشگاه باید به طرفدارانش چیزی بیشتر از یک بازی فوتبال ارائه دهد. باشگاه فوتبال هم مثل شهروندان، عضو و نیروی بانفوذی از جامعه است. یک باشگاه فوتبال نه تنها در زمین بازی، بلکه در فعالیتهای خارجی مانند مسئولیت اجتماعی باعث پیشرفت جامعه میشود (لوکنهورست[10]، 2004).
اهمیت مسئولیتپذیری اجتماعی برای سازمانها و شرکتها و به طور خاص باشگاههای ورزشی سبب شده است محققان به چرایی و چگونگی تحقق مسئولیتپذیری اجتماعی و پیامدهای آن در سازمانهای مذبور گرایش پیدا کنند. در ادامه دستاوردهای حاصل از این تحقیقها بیان میگردد.
یکی از این تحقیقها که توسط هورنگ، هسئو و تسائی[11] (2019) انجام گرفت، نشان داد که برای پیریزی مسئولیتپذیری اجتماعی در مدارس باید الگوی برنامه درسی برای دانشآموزان طرحریزی شود. در تحقیقی دیگر فرانکوسیک و همکاران[12] (2019) گزارش کردند که ورزش فوتبال نسبت به ورزش راگبی چشمانداز بینالمللیتری دارد. لذا بحث مسئولیتپذیری اجتماعی در این حوزه بیشتر نمود پیدا میکند و ضرورت آن نیز به مراتب بیشتر است. آنها اشاره کردند برجسته کردن ارزشهای ورزشی، یکی از راهها و زمینههای تحقق مسئولیتپذیری اجتماعی نزد باشگاههای ورزشی است. در همین راستا زیمرس و همکاران[13] (2019) نشان دادند که مسئولیتپذیری اجتماعی برای باشگاههای ورزشی یک فرایند مهم و چندسطحی میباشد و اجرای موفق آن مستلزم تعبیه روشهای مختلف مسئولیتپذیری است. منتظری و همکاران (1398) به این نتیجه رسیدند که مسئولیتپذیری اجتماعی در فوتبال بر نگرش هواداران اثر مثبت و مؤثری دارد. به علاوه، اثر غیرمستقیم مسئولیتپذیری اجتماعی در فوتبال بر نگرش هواداران معنادار بوده و در این بین تصویر تیم و هویت تیمی نقش متغیر میانجی داشتند. همچنین حاتمی (1396) به این نتیجه رسید که بین اخلاق حرفهای و مؤلفههای آن با سرمایه اجتماعی، مسئولیت اجتماعی و رفتار شهروندی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و مؤلفههای اخلاق حرفهای قادر به پیشبینی این سه متغیر هستند. افزون بر این گزارشد شد که رابطه مسئولیت اجتماعی و مؤلفههای آن با رفتار شهروندی نیز معنادار است و مؤلفههای مسئولیت اجتماعی قدرت پیشبینی رفتار شهروندی هواداران را دارا هستند. در ادامه براناگولستاپولوس، بایرز و شیلبری[14] (2014) در پژوهشی که هدف از آن بررسی وضعیت تصمیمگیری درتیمهای فوتبال انگلیس در رابطه با انجام مسئولیت اجتماعی بود، به این نتیجه رسیدند که تصمیمگیری مدیران بنیادهای خیریه باشگاههای فوتبال انگلستان متشکل از چهار فرایند اجتماعی (به طورهمزمان) هماهنگی، حفظ، توسعه و رقابت می باشد که این چهار مولفه به صورت همزمان باعث تعالی و پیشرفت خواهد شد.
بررسی مطالعات انجام شده در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاههای ورزشی نشان میهد اصول مسئولیت اجتماعی بر این واقعیت تأکید میکنند که باشگاه های فوتبال باید متوجه تأثیر خود بر جامعه و در برابر جامعه مسئولیت پذیر باشند. کوکلی (2009) در همین زمینه بر این باور است که مسئولیت اجتماعی، به توصیف رابطۀ سازمان با مردم و ذی نفعان آن سازمان میپردازد. با انجام فعالیتهای مسئولیت اجتماعی، باشگاه فوتبال ارتباطش را با شهروندان اجتماع قویتر میکند و در نتیجه، رضایت هواداران از باشگاه بیشتر میشود. یکی از مهم ترین ارجاعات مسئولیت اجتماعی برای باشگاه فوتبال، همین رضایت افزایش یافتۀ هواداران است که باشگاه میتواند از طریق فروش بیشتر و بهتر، درآمد بیشتری کسب کند (رابرتسون و همکاران[15]، 2019). در این بین، در کشور ما باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران به عنوان یکی از پرافتخارترین تیم فوتبال باشگاهی در ایران دارای ویژگیها و مزیتهایی است که آن را از درجه اهمیت بیشتری برخوردار میسازد. این باشگاه به واسطه برخورداری از میلیونها طرفدار در داخل و خارج از کشور دارای ذخیره عظیم اجتماعی است که در صورت پردازش درست این نیروی اجتماعی میتواند دارای کارکردهای مفید اجتماعی باشد؛ اما متاسفانه، به پدیده مسئولیتپذیری اجتماعی در این باشگاه توجه نشده و مدلی برای اینکه چگونه مسئولیتپذیری اجتماعی در این باشگاه باید رشد و توسعه پیدا کند، وجود ندارد. بنابراین این پژوهش درصدد است مدلی را برای پدیده مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران ارائه نماید.
روش شناسی پژوهش
این تحقیق با ماهیت اکتشافی و با هدف بسط دانش و شناخت موجود در مورد راهبردهای مسئولیتپذیری باشگاه استقلال انجام شد. هدف از تحقیقات اکتشافی، روشنگری مفاهیم، جمعآوری تعاریف، کسب بینش و تصحیح مسائل و ایدههاست. همچنین این تحقیق بر مبنای جستجوی دادهها، دارای ماهیت کیفی است. در این تحقیق از راهبرد نظریه داده- بنیاد رویکرد گلیزر استفاده شد. با استفاده از این راهبرد پژوهشگر میتواند از میان حجم انبوهی از دادهها، به شکلی سیستماتیک وجوه اشتراک را استخراج کند. این راهبرد از نوعی رویکرد استقرایی بهره میگیرد. هدف عمده این راهبرد، تبیین یک پدیده از طریق مشخص کردن عناصر کلیدی (مفاهیم، مقولهها و قضیهها) آن پدیده و سپس طبقهبندی روابط این عناصر درون بستر و فرایند آن پدیده است. تولید و خلق مفاهیم، مقولهها و قضیه ها نیز فرایندی از چرخهای تکراری است. در این روش سؤالات پژوهش به جای آنکه به شکل فرضیههایی خاص مطرح شوند، باید باز و کلی باشند. به منظور ارائه یک مدل شماتیک از یافتههای برخاسته از دادههای کدگذاری شده، سه فرایند همپوش کدگذاری اولیه، کدبندی محوری و کدبندی گزینشی انجام شد. در اجرای تحقیق، جمعآوری و تحلیل داده ها به طور آگاهانه همزمان انجام شد و گردآوری دادههای اولیه به منظور شکلگیری روند جمعآوری مداوم دادهها صورت گرفت. با این کار برای پژوهشگر فرصتی فراهم شد تا میزان کفایت مقولههای مناسب را افزایش دهد. از آنجا که فرایند این تحقیق دارای لایههای مختلفی است، خلاصه پیازه (لایههای) فرایند پژوهش به شرح زیر است:
جامعه آماری در این تحقیق شامل صاحبنظران (مدیران و دست اندرکاران باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال و اعضای هیأت علمی دانشگاه) بودند. جهت نمونهگیری برای انجام مصاحبههای عمیق، از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک نمونهگیری گلولهبرفی استفاده شد. برای اجرای نمونه گیری ابتدا فهرستی از خبرگان و متخصصان شامل استادان دانشگاه و مدیران و دست اندرکاران باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال -براساس اینکه این افراد آشنای با مسئولیتپذیری اجتماعی باشند و در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی دارای تجربه کاری، کتاب و یا مقاله علمی- پژوهشی تألیف شده باشند-تهیه و سپس با آنها مصاحبه عمیق و گروههای کانونی برگزار شد. پس از اتمام هر مصاحبه از هر یک از افراد مورد مصاحبه خواسته شد تا سایر خبرگان را به محقق معرفی نمایند. این کار تا زمانی ادامه یافت که با تمام افراد معرفی شده از سوی خبرگان مصاحبه انجام شد. در مجموع 11 مصاحبه با صاحبنظران انجام شد. در واقع، نمونهگیری تا جایی تداوم یافت (11 مصاحبه) که پژوهش به اشباع نظری و کفایت رسید. پس از مطالعه و بررسی مبانی نظری، دادههای خام به صورت استقرایی از مصاحبههای عمیق با نخبگان و متخصصان به دست آمدند و به صورت همزمان با اجرای مصاحبهها و براساس رویکرد نظریه داده- بنیاد تجزیه و تحلیل شدند. برای تعیین موثق بودن دادهها- که در تحقیقات کیفی معادل پایایی و روایی در تحقیقات کمی است- از دو روش بازکدگذاری توسط یک پژوهشگر دیگر و روش بازبینی اعضا براساس محاسبه ضریب کاپا استفاده شد. نتایج این آزمون به شرح جدول زیر است:
جدول 1: محاسبه ضریب کاپا
ردیف |
شماره مصاحبه |
تعداد کل کدها |
تعداد توافقات |
تعداد عدم توافقات |
پایایی |
1 |
P3 |
9 |
4 |
2 |
888/0 |
2 |
P7 |
12 |
5 |
4 |
833/0 |
3 |
P9 |
7 |
3 |
1 |
857/0 |
2 |
P11 |
11 |
4 |
2 |
727/0 |
جمع |
39 |
16 |
9 |
820/0 |
لازم به ذکر است کلیه تحلیلهای آماری با کمک نرمافزار Maxqda نسخه 12 انجام شد.
یافتههای پژوهش
روند تجزیه و تحلیل دادهها براساس رویکرد نظریه داده- بنیاد در سه مرحله کدبندی باز، کدبندی محوری و کدبندی گزینشی (انتخابی) انجام شده است. در انتهای مراحل کدگذاری، لایههای مدل نهایی تحقیق به صورت تکتک و شماتیک ارائه گردیده است. در نهایت، مدل نهایی تحقیق با ترکیبکردن این لایهها ارائه شده است:
کدبندی باز
نخستین مرحله در تحلیل نظریه داده- بنیاد، انجام کدبندی باز است. کدبندی باز از نظر واحد تحلیل به صورت سطر به سطر، عبارت به عبارت، بند به بند یا به صورت صفحه جداگانه انجام میشود. چناچه واحد کدبندی، سطر باشد به هر یک از سطرها یا جملهها، مفهوم یا کدی الصاق میشود. این کدها یا مفاهیم باید بتواند حداکثر فضای مفهومی و معنای آن را اشباع کنند. در این مرحله تمام اطلاعات کدبندی میشود (کریوگر و نیومن[16]، 2006). مرحله کدبندی باز دارای دو زیر مجموعه کدبندی اولیه[17] یا سطح اول و کدبندی متمرکز[18] یا سطح دوم است (محمدپور، 1392). در این قسمت بهجای ارائه تمامی صفحات نگارش شده از مصاحبهها و گروههای کانونی، فقط نکات کلیدی مصاحبهها براساس حاشیهنویسی بر متون مصاحبه تعیین و ارائه شده است. به هر یک از این نکات کلیدی ارائه شده، یک کد اولیه داده شده است. شیوه کدگذاری اولیه به شرح جدول 2 است.
جدول 2: نمونهای از نکات کلیدی مصاحبهها و گروههای کانونی به همراه کدگذاری باز
نشانگر |
متن مصاحبه (نکات کلیدی) |
گزارههای منطقی (کدهای باز) |
P1 |
فقدان انرژی کافی برای دستیابی به مسئولیتپذیری اجتماعی از سوی باشگاه |
فقدان انرژی کافی برای دستیابی به مسئولیتپذیری اجتماعی |
P2 |
ضعف در زیرساختهای باشگاهها یکی از موانع است |
ضعف در زیرساختها |
P3 |
فرهنگ جامعه- محوری در درون ارکان باشگاه نهادینه شود |
فرهنگ جامعه- محوری |
P4 |
باشگاههای دارای مسئولیت اجتماعی بالا به سرمایه هایی دست می یابند که دستیابی دیگران به آن سرمایه ها ممکن نیست |
کسب درآمد بیشتر |
P5 |
مشکلات قانونی و حقوقی در داخل کشور در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی وجود دارد |
مشکلات قانونی و حقوقی |
P6 |
فرهنگ سازمانی مناسبی در زمینه مسئولیتپذیری اجتماعی وجود ندارد |
فقدان فرهنگ سازمانی مرتبط با مسئولیتپذیری اجتماعی |
P7 |
وجود بسترهای لازم مانند نداشتن ورزشگاه اختصاصی |
نداشتن ورزشگاه اختصاصی |
P8 |
نبود بینش تعریف شده مرتبط با مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاهها |
نبود بینش تعریف شده مرتبط با مسئولیتپذیری |
P9 |
لزوم تولید MIS آمار تولید شده از حوزههای که نیاز به مسئولیتپذیری اجتماعی دارد |
لزوم تولید MIS |
P10 |
خصوصی سازی و رعایت اصل 44 قانون اساسی |
رعایت اصل 44 قانون اساسی |
کدبندی محوری
مرحله دوم کدبندی دادهها در تحلیل نظریه داده- بنیاد، کدبندی محوری است. در این مرحله، مقولهها به صورت یک شبکه با هم در ارتباط قرار میگیرند. همان گونه که ملاحظه میشود در ضمن انجام تجزیه و تحلیل، پژوهشگر به کدهای اولیه متعددی دست یافته است. نکته مهم در این میان این است که این کدها باید مبنایی باشند؛ یعنی باید پدیدههای مشابه با همدیگر طبقهبندی شوند، در غیراین صورت بین تعدادی زیادی مفاهیم گرفتار میشویم که نمیدانیم با آنها چه کنیم. وقتی در دادهها پدیده خاصی را مشخص کردیم، آنگاه میتوانیم مفاهیم را بر محور آنها گروهبندی کنیم. این کار تعداد واحدهایی را که باید با آنها کار کنیم، کاهش میدهد. روند طبقهبندی مفاهیم که به نظر میرسد به پدیدههای مشابه ربط پیدا میکند، «مقولهپردازی» نامیده میشود. آنگاه به مقولهای که پدیدهای را شامل میشود، یک اسم مفهومی میدهیم. باید توجه داشت که این اسم باید انتزاعیتر از اسامی مفهومی باشد (چارمز، 2006).
جدول 3: نمونهای از کدهای اولیه، کدبندی متمرکز و کدبندی محوری
نشانگر |
کد اولیه |
کد متمرکز شده |
کدبندی محوری |
P1, P2, P6, P8 |
فقدان بینش تعریف شده مرتبط با مسئولیتپذیری |
آگاهی پایین مردم نسبت به مسئولیتپذیری اجتماعی |
موانع ساختاری |
P8, P2, P4, P7, P6 |
آگاهی اندک افراد در مورد مسئولیتپذیری اجتماعی |
||
P4, P9, P4 |
ادراک پایین مصرفکنندگان |
||
P1, P8, P4 |
فقدان درک کافی از مسئولیتپذیری اجتماعی |
||
P3 |
نیروی انسانی با تفکر غیرمسئولیتپذیری اجتماعی |
||
P2 |
موانع دانشی و نگرشی |
آگاهی پایین مدیران و دستندرکاران نسبت به مسئولیتپذیری اجتماعی |
|
P1, P8 |
نبود نگاه مسئولیتپذیری در مسئولین |
||
P1, P5, P7, P8, P10 |
عدم آگاهی مدیران |
||
P3, P4, P5, P6, P8 |
عدم آشنایی با مسائل مسئولیتپذیری اجتماعی از سوی دست اندرکاران |
||
P1, P6 |
فقدان انرژی کافی برای دستیابی به مسئولیتپذیری |
نبود عزم راسخ در اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی |
موانع رفتاری |
P1 |
ضعف مدیریت در اجرا |
||
P6 |
عدم تمایل به اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی |
||
P2, P3 |
مدیریت ناکارآمد |
منابع انسانی غیرمتخصص و ناکارآمد |
|
P3, P4 |
نبود نیروی انسانی متخصص |
کدبندی گزینشی
کدبندی گزینشی عبارت است از: چینش کدهای محوری در کنار هم براساس منطق و ارتباط دادن آن با سایر کدها؛ اعتبار بخشیدن به روابط و پر کردن جاهای خالی با کدهای است که نیاز به اصلاح و گسترش بیشتر دارند (چارمز، 2006). در واقع این مرحله انتزاعیترین سطح کدگذاری است که از طریق آن روابط بین کدهای ایجاد شده تشریح میشود. برای رسیدن به یکپارچگی مورد نظر در این مرحله لازم است محقق پدیده اصلی را تنظیم و خود را به آن متعهد کند.
جدول 4: ساخت مقولات اصلی
نشانگر |
کدبندی محوری |
کدبندی گزینشی |
P1, P2, P6, P8, P9, P7, P3, P10, P5, P4 |
موانع ساختاری |
چالشهای باشگاه استقلال در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی |
P1, P6, P2, P3, P4 |
موانع رفتاری |
|
P4, P8, P9, P5, P6, P3, P1, P7, P10, P11, P2 |
موانع زمینهای |
|
P1, P4, P8 |
مسئولیتپذیری اقتصادی |
اصلیترین حوزههای مسئولیتپذیری |
P1, P2, P3 |
مسئولیتپذیری شفافیت |
|
P3, P6, P11, P4, P7 |
مسئولیتپذیری فرهنگی |
|
P4, P10, P6, P11 |
مسئولیتپذیری اخلاقی |
|
P4, P8 |
مسئولیتپذیری قانونی |
|
P4, P5, P7, P8, P11 |
مسئولیتپذیری خیرخواهانه |
|
P9, P10, P11 |
مسئولیتپذیری محیطی |
|
P9, P4, P7, P6, P2, P5 |
مسئولیتپذیری دانشی |
|
P3, P9, P4, P1, P10, P7, P6, P5, P8 |
پیامدهای تجاری |
اصلیترین پیامدهای ایفای نقش مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال |
P3, P9, P2, P7, P6, P11, P10, P8 |
پیامدهای رفتاری |
|
P1, P9, P5, P4 |
راهبردهای اساسی |
راهبردهای مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال |
P8, P10, P11,P2, P6, P1, P4 |
راهبردهای عملیاتی |
ارائه شماتیک کدهای نظری
در این تحقیق برای نمایش کدهای نظری و قابل فهم بودن آنها، لایههای تفکیک شدهای ارائه میشود و در نهایت براساس قرار گرفتن لایهها در کنار هم، مدل نهایی تحقیق ارائه میشود.
چالشهای باشگاه استقلال در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی
منظور از چالش، مؤلفههای است که مانع اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی به شکل صحیح و بهینه در باشگاه میشود. چالشهای باشگاه استقلال در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی در سه بعد ساختاری، رفتاری و زمینهای دستهبندی شده است.
شکل 1: چالشهای باشگاه استقلال در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی
حوزههای مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال
در این تحقیق حوزههای مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال شامل مؤلفههای مسئولیتپذیری دانشی، محیطی، خیرخواهانه، قانونی، اخلاقی، فرهنگی، شفافیت و اقتصادی است.
شکل 2: حوزههای مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال
راهبردهای مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه استقلال
راهبردها، کنشها یا برهمکنشهای خاصی است که از پدیده محوری منتج میشود. در این تحقیق راهبردها به دو بخش راهبردهای اساسی و عملیاتی دستهبندی میشوند.
شکل 3: راهبردهای مسئولیت پذیری اجتماعی
پیامدهای ایفای نقش مسئولیتپذیری اجتماعی
پیامدها، برایندی است که حاصل به کارگیری مسئولیتپذیری اجتماعی در باشگاه استقلال میباشد و در این تحقیق به دو بخش پیامدهای رفتاری و تجاری دستهبندی میشود.
شکل 4: پیامدهای ایفای نقش مسئولیت پذیری اجتماعی
بحث و نتیجهگیری
هدف این تحقیق، طراحی مدل مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران بود. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران به ترتیب شامل 8 بعد «مسئولیتپذیری دانشی»، «مسئولیتپذیری محیطی»، «مسئولیتپذیری قانونی»، «مسئولیتپذیری اخلاقی»، «مسئولیتپذیری فرهنگی»، «مسئولیت پذیری اقتصادی»، «مسئولیتپذیری شفافیت» و «مسئولیتپذیری خیرخواهانه» است. این یافته با نتایج مطالعه نیازیتبار (1397) همخوان است، چرا که در بسیاری از جهات مؤلفههای برآمده از دادههای این تحقیق با مؤلفههای برخاسته از نتایج تحقیق مذبور همسان است. از جمله دلایلی که این همسانی و همخوانی را میتوان با آن ربط داد این است که در هر دو مطالعه، قلمرو مکانی منتصب به باشگاههای فوتبال بوده است با این تفاوت که قلمرو مکانی مطالعه حاضر نسبت به مطالعه نیازیتباری محدودتر و به طور خاص یکی از باشگاههای مطرح لیگ برتر بوده است. علاوه بر این، بررسی تعداد استنادهای انجام شده در زمینه مؤلفههای مذبور نشان میدهد که مسئولیتپذیری دانشی، مسئولیتپذیری خیرخواهانه و مسئولیتپذیری فرهنگی به ترتیب بیشترین نقش را در توضیح متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران دارند. این یافته با نتایج مطالعه نیازیتبار (1397) ناهمخوان است؛ چرا که در مطالعه مذبور مشخص گردید مسئولیت اخلاقی، قانونی و شفافیت بیشترین نقش را توضیح مسئولیتپذیری اجتماعی باشگاههای ورزشی دارد. مسئولیتپذیری اخلاقی به عنوان انتظارات جامعه از باشگاه مبنی بر آن است که ارزشها و هنجارهای جامعه را مدنظر داشته باشد و به آنها احترام بگذارد. این مسئولیت همچنین پایبندی به اصول اخلاقی، انجامهای کارهای درست، عدالت، انصاف و احترام به حقوق مردم را در برمیگیرد. مسئولیت قانونی از باشگاه انتظار دارد که مأموریتهای اقتصادی خود را در چهارچوب قانون پیگیری کند. این مسئولیت به عنوان لایه دوم از هرم مسئولیتپذیی اجتماعی مطرح شده است. علاوه بر این، در مسئولیتپذیری خیرخواهانه، باشگاهها به طور داوطلبانه در طرحهای اجتماعی از قبیل سازمانهای خیریه و انسان دوستی سرمایهگذاری میکند. این مسئولیتپذیری به باشگاه اجازه میدهد هویت خود را براساس انتظارات ذینفعان سازماندهی کند.
نتایج نشان داد چالشهای باشگاه استقلال در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی شامل سه مانع ساختاری، رفتاری و زمینهای است. این یافته با نتایج مطالعات الهی و همکاران (1388) و رمضانی (1386) ناهمخوان است، چرا که در مطالعات مذبور عدم استفاده از تبلیغات و تراز منفی و نبود درآمدهای روز مسابقه، همگی بر عدم بهره بردن از مسئولیتهای اجتماعی اثرگذار بود. بررسی تعداد استنادهای انجام شده در زمینه مؤلفههای مذبور نشان میدهد مانع زمینهای، مهمترین مانع در سر راه اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی برای باشگاه مذکور میباشد. موانع زمینهای، شرایط و عوامل محیطی برونسازمانی است که محیط باشگاه را احاطه کرده، با باشگاه تأثیر متقابل دارند و خارج از کنترل باشگاه هستند. علت اینکه این مانع بیشترین استناد را در بین موانع تحقق و اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی برای باشگاه استقلال دارد این است که هر باشگاهی همواره با نظامهای محیطی در کنش و واکنش دائمی است. از اینرو، همه علل و عواملی که امکان برقراری، تنظیم و واکنش به موقع و مناسب باشگاه نسبت به سایر نظامها را فرآهم میآورند، زمینه هستند. نشانگرهای موانع زمینهای در این تحقیق مشمول عدم فرهنگسازی، بروکراسیهای اداری، اختصاص ندادن منابع، نداشتن زیرساختهای لازم، قوانین و مقررات دست و پاگیر و محدودیتهای مالی و درآمدزایی است. در مقابل، موانع ساختاری ترکیبی از منابع مادی، مالی، اطلاعاتی و فنی است که در بدنۀ کلی ساختار باشگاه جاری میشوند. نشانگرهای موانع ساختاری در این تحقیق شامل ساختار سازمانی، آگاهی پایین مردم نسبت به مسئولیتپذیری، آگاهی پایین مدیران و دست اندرکاران نسبت به مسئولیتپذیری اجتماعی است. همچنین عوامل رفتاری نیز شامل عوامل و روابط انسانی در باشگاه است که هنجارهای رفتاری، ارتباط غیررسمی و الگوهای ویژه به هم پیوسته و محتوای اصلی سازمان را تشکیل میدهند. در این تحقیق مشخص گردید که منابع انسانی غیرمتخصص و ناکارآمد و نبود عزم راسخ در اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی توضیح دهنده مانع رفتاری است.
نتایج نشان داد برای مرتفع ساختن موانع اجرای مسئولیتپذیری اجتماعی در باشگاه استقلال باید راهبردهای عملیاتی و راهبردهای اساسی اتخاذ گردد. نشانگرهای راهبردهای اساسی یا کلان شامل تجاری سازی و خصوصیسازی باشگاههای فوتبال و سیستم مدیریت اطلاعات است. نشانگرهای راهبردهای عملیاتی نیز که مکمل راهبردهای اساسی هستند و به نوعی در راستای راهبردهای اساسی و کلان تعریف میشوند، مشمول تسهیم دانش و منشور اخلاقی میباشد. نتایج مطالعات لو و همکاران[19] (2009)، دروبتز و همکاران[20] (2014) و یوان و همکاران[21] (2017) برمبنای تئوری اقتضایی نشان میدهند که عمل به مسئولیتپذیری اجتماعی لزوماً منافع یکسانی برای همه شرکتها با هر نوع راهبرد تجاری ندارد. تئوری اقتضایی این پدیده را تبیین می کند که مزایای مسئولیت اجتماعی با مطلوبیت در محیط داخلی و خارجی شرکت از طریق اتخاذ راهبردهای متنوع امکانپذیر است و هر اندازه تنوع راهبردها بیشتر باشد و بتوان بین راهبردهای اساسی و خرد تفاوت قائل شد، این مهم بهتر تحقق پیدا میکند.
سرانجام نتایج نشان داد در صورتی که راهبردهای مسئولیتپذیری اجتماعی در باشگاه استقلال طرحریزی و به اجرا درآید، پیامدهای رفتاری و تجاری برای این باشگاه حاصل میشود. پیامدهای رفتاری شامل افزایش محبوبیت و قصد خرید و پیامدهای تجاری نیز شامل کاهش ریسک و هزینهها، توسعه برند، کسب سود و افزایش درآمد از طریق جذب است. این یافته با نتایج مطالعه روسکا[22] (2011) همخوان است. به موجب یافتههای پژوهشهای مذبور، مسئولیت اجتماعی هر سازمان و باشگاه فوتبال میتواند مزایای نیز برای خود آن سازمان داشته باشد. از آنجا که باشگاههای فوتبال توانایی انجام مسئولیتهای اجتماعی متعددی را دارند، بنابراین آنها از این طریق میتوانند با بخشی از جامعه ارتباط برقرار نمایند که خود منجر به افزایش هواداران خواهد شد. با افزایش تعداد هواداران که از پیامدهای انجام پروتکل مسئولیت اجتماعی باشگاه است، ذینفعان از سود اقتصادی بیشتری بهرهمند خواهند شد. مسئولیت اجتماعی همچنین میتواند بخشی از اخلاق حرفهای یک باشگاه فوتبال را تشکیل دهد. باشگاه فوتبال میتواند در حالی که با فعالیتهای اجتماعی موجب ارتباط قویتر با جامعه میگردد، هدف والاتری مانند ایجاد رفاه بیشتر جامعه در داخل ورزشگاه و یا خارج از آن باشد. در این صورت باشگاهها موقعیتهای مناسبی برای گسترش و توسعه منفعتهای ناشی از مسئولیتهای اجتماعی دارند- البته این در صورتی است که بتوانند حسن نیت خود را در اجرای مسئولیت اجتماعی به نمایش گذارند.
به طور کلی مسئولیت اجتماعی باشگاه اشاره به نقش باشگاه در سود رسانی به جامعه دارد. اصول مسئولیتپذیری اجتماعی بر این واقعیت تأکید میکند که کسب و کار و تیمهای فوتبال باید درک کنند که آنها بر جامعه تأثیرگذار هستند و باید در مقابل آن مسئول باشند. در صورتی که باشگاهها این اصول را به درستی رعایت کنند، باشگاههای ورزشی میتوانند با تمرکز بر مسئولیت اجتماعی پیش برنده سود و منفعت اجتماعی فراتر از منافع باشگاه و آن چیزی که قانون بایسته میدارد، باشند.
منابع
- حاتمی، سعید؛ آقایی، نجف؛ پورسلطانی زرندی، حسین و اکبری یزدی، حسین. (1397). «نقش میانجی مسئولیت اجتماعی در رابطه اخلاق حرفهای مدیران با رفتار شهروندی هواداران باشگاه های فوتبال». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. دوره 5، شماره 1، صص: 89-98.
- داناییفرد، حسن و امامی، مجتبی. (1386). «تأملی بر نظریهپردازی داده بنیاد». اندیشه مدیریت. سال اول، شماره 2، صص: 69-97.
- رمضانینژاد، رضا. (1386). «پژوهش اقتصاد و سرمایهگذاری ورزش: مورد کاوی فوتبال». گزارش طرح پژوهشی، سازمان تربیتبدنی، دفتر ملی مدیرتی و توسعۀ ورزش کشور. صص: 34-35.
- فلیک، رافائل. (1381). «برنامهریزی برای بهبود وضعیت زندگی: از استاندارد زندگی تا کیفیت زندگی». محمد تقیزاده مطلق. جستارهای شهرسازی. شماره 1، صص: 17-26.
- محمدپور، احمد. (1392). روش تحقیق کیفی ضد روش 1 مراحل و رویههای علمی در روششناسی کیفی. تهران: انتشارات جامعهشناسان
- منتظری، امیر؛ طالبپور، مهدی؛ اندام، رضا و کاظمنژاد، انوشیروان. (1398). «نقش مسئولیتهای اجتماعی در نگرش هواداران فوتبال ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 53، صص: 157-180.
- نیازیتبار، مریم. (1397). «طراحی مدل مسئولیت اجتماعی فوتبال در ایران با رویکرد نگاشت شناختی». رساله دکتری، رشته تربیتبدنی، گرایش مدیریت ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشگاه صننعتی شاهرود. صص: 1-3.
- الهی، علیرضا. (1388). «موانع و راهکارهای توسعه اقتصادی صنعت فوتبال». رساله دکتری، رشته تربیتبدنی، گرایش مدیریت ورزشی، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران.
- Abassi, M. H. (2015). “Foundation charity football players”. Spectators News Magazine, 183. 11-16. (Persian).
- Afifah, N., & Asnan, A. (2015). “The impact of corporate social responsibility, service experience and intercultural competence on customer company identification, customer satisfaction and customer loyalty (case study: PDAM Tirta Khatulistiwa Pontianak West Kalimantan)”. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 211, 277-284.
- Bakos, L. (2014). “Decision-making and managerial behaviour regarding corporate social responsibility in the case of small and middle-sized companies”. Procedia-social and behavioral Sciences, 124, 246-254.
- Anagnostopoulos, C., Byers, T., & Shilbury, D. (2014). “Corporate social responsibility in professional team sport organisations: Towards a theory of decision-making”. European Sport Management Quarterly, 14(3), 259-281.
- Blumrodt, J., Desbordes, M., & Bodin, D. (2013). “Professional football clubs and corporate social responsibility”. Sport, business and management: an international journal, 3(3), 205-225.
- Charmaz, K. (2006). Constructing grounded theory: A practical guide through qualitative analysis. Sage
- Coakley, J. (2009). Sport in society: Issues and Controversies. (10th ed). New York: Mcgraw-Hill
- Dowling, M., Robinson, L., & Washington, M. (2013). “Taking advantage of the London 2012 Olympic Games: Corporate social responsibility through sport partnerships”. European Sport Management Quarterly, 13(3), 269-292.
- Drobetz, W., Merikas, A., Merika, A., & Tsionas, M. G. (2014). “Corporate social responsibility disclosure: The case of international shipping”. Transportation Research Part E: Logistics and Transportation Review, 71, 18-44.
- François, A., Bayle, E., & Gond, J. P. (2019). “A multilevel analysis of implicit and explicit CSR in French and UK professional sport”. European Sport Management Quarterly, 19(1), 15-37.
- Horng, J. S., Hsu, H., & Tsai, C. Y. (2019). “Learning corporate ethics and social responsibility: Developing an influential curriculum for undergraduate tourism and hospitality students”. Journal of Hospitality, Leisure, Sport & Tourism Education, 24, 100-109.
- Huang, F. H., Ye, Y. J., & Kao, C. H. (2015). “Developing a novel Intuitionistic Fuzzy Importance–performance Analysis for evaluating corporate social responsibility in sport tourism event”. Expert Systems with Applications, 42(19), 6530-6538.
- Jankolova, M. (2016). “Approaches to the evaluation of corporate social responsibility. 3rd Global Conference on Business, Economics, Management and Tourism”. Procedia Economics and Finance, 580–7.
- Kreuger, L., & Neuman, W. L. (2006). “Social work research methods: qualitative and quantitative approaches: with Research Navigator”. Pearson/Allyn and Bacon
- Lu, C. S., Lin, C. C., & Tu, C. J. (2009). “Corporate social responsibility and organisational performance in container shipping”. International Journal of Logistics: Research and Applications, 12(2), 119-132.
- Luetkenhorst, W. (2004). “Corporate social responsibility and the development agenda”. Intereconomics, 39(3), 157-166.
- Mehr Ayen, M. R. (2015). Sociological theories and sports. Published by Sociologists.Tehran. First Edition.
- Michie, J., Oughton, C., & Walters, G. (2006). “The state of the game: the corporate governance of football clubs”. Birbeck University of London, Football Governance Research Centre, 1-189.
- Rosca, V. (2011). “Corporate social responsibility in English football: history and present”. Management & Marketing, 6(2), 327.
- Robertson, J., Eime, R., & Westerbeek, H. (2019). “Community sports clubs: are they only about playing sport, or do they have broader health promotion and social responsibilities?”. Annals of Leisure Research, 22(2), 215-232.
- Walker, M., & Parent, M. M. (2010). “Toward an integrated framework of corporate social responsibility, responsiveness, and citizenship in sport”. Sport Management Review, 13(3), 198-213.
- Yuen, K. F., Thai, V. V., & Wong, Y. D. (2017). “Corporate social responsibility and classical competitive strategies of maritime transport firms: A contingency-fit perspective”. Transportation Research Part A: Policy and Practice, 98, 1-13.
- Zeimers, G., Anagnostopoulos, C., Zintz, T., & Willem, A. (2019). “Organisational learning for corporate social responsibility in sport organisations”. European Sport Management Quarterly, 19(1), 80-101.