Document Type : Original Article
Authors
1 Department of Human Resource Management, Tarbiat Modares University and PhD student in Sports Management, Islamic Azad University, South Tehran Branch
2 Faculty of physical education and sport sciences, South Tehran Branch
3 Student group of Islamic Azad University, Tehran South Branch
Abstract
Abstract
The present study seeks to compile the Causes affecting the strategic management of the Football Federation of the Islamic Republic of Iran. From this perspective, the research data using a qualitative research approach and Delphi study, with the formation of a ١٣-member Delphi panel of experts in the field of football Sport and At the academic and executive level, who were selected using purposive or judgmental sampling; Through a semi-structured interview or Semistandard (in the first round of Delphi) and a closed questionnaire (in the second to fourth rounds of Delphi); Was collected. Research data using thematic analysis and the network of themes type in the first round of Delphi and Kendall’s Coefficient of concordance (W) to achieve the final consensus of experts on the importance of Causes affecting the strategic management of the Football Federation of the Islamic Republic of Iran Used in subsequent rounds. In order to validate the Qualitative findings, the validity method of communication and the audit method have been used, and for the reliability of the Qualitative findings, the method of reproducibility and transferability or generalizability has been used. Results of research in four Delphi rounds have shown that the Causes affecting the strategic management of the Football Federation of the Islamic Republic of Iran consist of Causes: structural (macro) with ١٠ variables, organizational (medium) with ٩ variables and action (micro) with ١ variable. Therefore, it is important to develop a strategic document, pay attention to privatization, creating regulatory mechanisms, pay attention to professionalism
Keywords
تدوین علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران
اسلام کریمی[1]
فریده شریفی فر[2]
رضا نیک بخش[3]
10.22034/SSYS.2022.1708.2206
تاریخ دریافت مقاله: 8/11/1399
تاریخ پذیرش مقاله:25/12/1399
مقدمه
ورزش پدیده ای است با ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به ترتیبی که بخش قابل توجهی از جمعیت جهان را درگیر خود کرده است. امروزه ورزش در سرتاسر جهان روند رو به رشدی دارد و کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. گرایش رو به رشد مردم به ورزش باعث شده است تا ورزش روند درآمدزایی درخور ملاحظه ای را تجربه کند و سهم بسزایی در اقتصاد کشورها داشته باشد(محسنی فر، دوستی و تابش، 1399: 18). در میان فعالیت های مختلف ورزشی، فوتبال یکی از پرطرفدارترین و محبوب ترین ورزش ها در پهنه بین الملل قلمداد می گردد؛ تا آنجا که بسیاری از کشورهای پنج قاره آن را در ردیف ورزش ملی خود قرار داده اند. لبریز بودن ورزشگاه ها از تماشاگران در دیدارهای داخلی، منطقه ای و قاره ای و برخورداری از بینندگان چند صد میلیونی پخش تلویزیونی، فوتبال را به عنوان مردمی ترین ورزش جهان معرفی نموده است( ناصح، اکبر یزدی و الهی، 1399: 2). ورزش فوتبال با داشتن بیش از 209 عضو در فدراسیون بین المللی فوتبال،207 هزار فوتبالیست حرفه ای، 245 میلیون بازیکن غیرحرفه ای و 4/3 میلیارد طرفدار، یکی از رایج ترین ورزش ها در جهان محسوب می شود(رفیعی، امانی شلمزاری و علم، 1397: 38). در کشور ما نیز فوتبال و فوتسال رایج ترین و پرطرفدارترین ورزش ها هستند و در مقایسه با تمامی ورزش ها بیشترین تعداد ورزشکار و طرفدار را دارند. عنوان بیشتر مجلات ورزشی داخل کشور به ورزش فوتبال اختصاص دارد. طبق برآوردها، هر روز90 درصد از عنوان روزنامه های ورزشی مختص رشته فوتبال است (همان، ص 38).
علاوه بر آن، امروزه با افزایش ارتباطات و حضور فناوری های جدید، ما شاهد تغییرات وسیعی در کلیه فعالیت ها در دنیا هستیم. فوتبال هم مانند دیگر فعالیت ها از این قاعده مستثنی نبوده و تغییرات فراوانی را در جهت پیشرفت و حرفه ای شدن پشت سر گذاشته است تا به صنعتی شدن برسد. استفان مورو[4](1999) در کتاب خود به نام «تجارت جدید فوتبال» موارد زیادی را به عنوان تغییرات وسیع فوتبال در دهه گذشته نام برده که صنعتی و تجاری شدن ورش فوتبال را در پی داشته اند : حضور باشگاه ها در بازار بورس سهام، حضور تلویزیون های ماهواره ای برای ضبط و پخش فوتبال، ظهور نوع جدید باشگاه داری در رشته فوتبال، افزایش درآمدهای حاصل از فروش محصولات باشگاه های حرفه ای، جهانی شدن بازار نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال، پیدایش آژانس های فروش بلیط برای پیش فروش بلیط مسابقات فوتبال، افزایش قیمت بلیط های ورودی باشگاه های فوتبال، اعطای پاداش کلان به بازیکنان و رفت و آمد در دادگاه ها برای حفظ حقوق بازیکن و باشگاه(نقل از نقدی، کاغذیان و افشارپی،1392: 22 و 23 ). همچنین خرید و فروش وسایل و کالاها با آرم باشگاه های حرفه ای، معامله های چند صد میلیون دلاری برای تبلیغات اطراف زمین و کسب درآمدهای کلان از محل حق پخش تلویزیونی مسابقات همگی نقش به سزایی در توسعه صنعت فوتبال ایفا نموده اند( دوستی، 1395: 221).
با توجه به محبوبیت ورزش فوتبال، علاقهمندان بسیاری در سراسر جهان رویدادهای مهم این ورزش جذاب را دنبال میکنند که این مسئله فرصتهای فرهنگی– اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیاری را در اختیار کشورها و افراد مختلف قرار میدهد. لذا می توان کارکردهای متعددی را برای صنعت فوتبال بر شمرد:
1- کارکرد های فرهنگی و اجتماعی صنعت فوتبال: شامل الف- نقش فوتبال در تقویت هویت ملی(منظمی و همکاران، 1398: 598 و فاضلی،1391: 160)؛ ب- نقش فوتبال در تسهیل فرایند جامعه پذیری(باقری و قدیری، 1396: 115)؛ ج- نقش فوتبال در گذران اوقات فراغت( باقری و قدیری، 1396: 115) ؛ د- ورزش به مثابه ابزار کنترل اجتماعی(زرگر، 1394: 35).
2-کارکرد های سیاسی صنعت فوتبال: شامل الف- گسترش ارتباطات و دستیابی به صلح جهانی(لورمور و بودر، 1391: 104 و زرگر، 1394 :27)؛ ب- فرایند ملت سازی از طریق فوتبال(فاضلی، 1391: 160 و 161 ) ؛ ج- کسب افتخار و پرستیژ در عرصه بین المللی(زرگر، 1394: 10).
3-کارکرد اقتصادی صنعت فوتبال: شامل الف- درآمد روز مسابقه؛ ب- حق پخش رسانه ای؛ ج- تجارت از طریق ورزشگاه، اعطای امتیاز نام و مارک باشگاه برای فعالیت های اقتصادی، فروشگاه ها، خرید و فروش بازیکن و حامیان مالی (نقدی، کاغذیان و افشارپی، 1392: 27- 23).
تحول ماهیت فوتبال به لحاظ اقتصادی سبب شده تا منافع و مصالح بسیاری جهت سرمایه گذاری برانگیخته شود. در نتیجه دامنه گسترده ای از منابع انسانی، مادی، مالی و... به سوی فوتبال روی آورده اند. یکی از این منابع، سرمایه گذاری های بخش خصوصی داخلی و خارجی در حوزه ورزش فوتبال است. این امر در بیشتر کشورهای توسعه یافته اروپایی نظیر آلمان، اسپانیا، انگلستان و... و نیز آسیایی نظیر ژاپن و کره جنوبی مورد اقبال و توجه جدی قرار گرفته است. این در حالی است که مروری بر سوابق تجربی داخلی پیرامون آسیب شناسی ورزش فوتبال در کشور نشان می دهد که فوتبال ایران در زمینه های مختلف ساختاری، سازمانی و کنشی با موانع و چالش های جدی رو به رو می باشد:
الف- ساختاری: از جمله آسیب ها و موانع و چالش های ساختاری حاکم بر ورزش فوتبال کشور را می توان موارد ذیل برشمرد: حضور مردان سیاسی و مداخله نظام مدیریت دولتی در حوزه مدیریت فوتبال و ضعف استقلال در تصمیم گیری مدیران فدراسیون فوتبال ایران (رضایی صوفی و همکاران، 1394)؛ موانع و چالش های خصوصی سازی و دولتی بودن باشگاه ها و وابستگی شدید مالی به دولت(دلدار و همکاران، 1395 و ترابی و همکاران،1394)؛ نبود نظارت و کنترل مستمر بر فعالیت فدراسیون و نیز عدم شفافیت صورت های مالی( ترابی و همکاران،1394)؛ وجود موانع و چالش های اقتصادی حاکم بر کشور( صفری و احمدی راد،1397)؛ وجود مشکلات قانونی و حقوقی حاکم بر فوتبال کشور( دلدار و همکاران، 1395، عسگریان و آزادیان، 1391 و صفری و احمدی راد،1397)؛ وجود مشکلات و چالش ها فرهنگی (دلدار و همکاران، 1395و صفری و احمدی راد،1397)؛ نداشتن برنامه راهبردی و نیز عدم برنامه ریزی بلند مدت(عیدی پور و همکاران،1394).
ب- سازمانی: از جمله آسیب ها، موانع و چالش های سازمانی حاکم بر ورزش فوتبال کشور را می توان موارد ذیل برشمرد: ضعف مدیریتی و نابسامانی نظام باشگاه داری حرفه ای(صفری و احمدی راد،1397 و عیدی پور و همکاران، 1394 )؛ نداشتن روش های اصولی استعدادیابی(عیدی پور و همکاران، 1394)؛ نامناسب بودن باشگاه های ورزشی و کیفیت نامطلوب فضاهای ورزشی باشگاه های کشور(شفیعی و همکاران، 1396)؛ ضعف بازاریابی، کمبود سرمایه گذاران و حامیان مالی در رشته فوتبال و فقدان بسترهای جذب حامیان مالی بین المللی(عسگریان و آزادیان، 1391 )؛ وجود موانع مختلف در جذب حامیان مالی( عیدی پور و همکاران، 1394 )؛ فقدان اهمیت به جنبه های تکنیکی در باشگاه ها ( عسگریان و آزادیان، 1391)؛ استفاده محدود از مدیران خلاق و با تخصص های تجاری و مالی در فوتبال( ترابی و همکاران،1394)؛ فقدان توجه و اهمیت به منطق هزینه- فایده در باشگاه های فوتبال کشور( عیدی پور و همکاران، 1394 )؛ امتناع صدا و سیما از پرداخت حق پخش تلویزیونی (ترابی و همکاران،1394 )؛ وجود موانع و چالش های رسانه ای(عسگریان و آزادیان، 1391) و بهره گیری اندک از نیروی انسانی متخصص از سوی باشگاه های فوتبال(عیدی پور و همکاران، 1394 ).
ج- کنشی: از جمله آسیب ها و موانع و چالش های کنشی حاکم بر ورزش فوتبال کشور را می توان موارد ذیل برشمرد: کمبود مربیان و متخصصان در فوتبال کشور (عیدی پور و همکاران، 1394)؛ عدم آگاهی مدیران باشگاه ها از روش های نوین تأمین مالی در سطوح مختلف (ترابی و همکاران،1394) و تغییر سبک زندگی مردم به سمت عدم فعالیت بدنی و زندگی ماشینی(شفیعی و همکاران، 1396).
وجود این آسیب ها و مشکلات در سطوح مختلف فوتبال کشور در حالی مطرح است که در طرح چشم انداز توسعه فوتبال آسیا، «کنفدراسیون فوتبال آسیا»[5](2004) به منظور توسعه و پیشرفت فوتبال، اهداف مختلفی مانند توجه به امور استعدادیابی و فوتبال پایه، بهبود رهبری، آموزش و تربیت پرسنل از جمله داوران، مربیان و سایر کارشناسان، بازاریابی، امور پزشکی ورزشی، رسانه ها، ورزش زنان، فوتسال و هواداران را پیشنهاد کرده است( نقل از شفیعی و همکاران، 1396: 121). علاوه بر آن، کنفدراسیون فوتبال آسیا(2019) در سال های اخیر با طراحی برنامه های جدید با جدیت به دنبال توسعه فوتبال و تبدیل کنفدراسیون به یک سازمان پویا و آینده نگر است؛ سازمانی که کاملا بر کمک به اعضای خود، متمرکز شده تا پیشرفت های جدیدی در دهه های آینده در آسیا رقم بخورد(به نقل از گوهری، 1399: 104).
از سوی دیگر، تلاطم محیطی در سال های اخیر، سازمان ها را مجبور به واکنش های متعدد و سریع نموده است. امروزه مدیریت به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکـار بـرای حفـظ و ارتقـای تـوان خـود جهـت رقابت و ادامه حیات باید همواره تغییرات محیطی را مدنظر داشته باشند و خـود را بـا آن تطبیـق دهد(جاویدی کرمانی نژاد و امینی،1395: 134). در این میان، فرآیند مدیریت و برنامه ریزی راهبردی یک نگرش و تجزیه و تحلیلی از سازمان و محیط مربوط به آن را ارائه می کند، شرایط فعلی سازمان را توضیح می دهد و عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت آن را شناسایی می نماید. هر سازمان نیازمند به یک نقشه ای است که از طریق آن بتواند جایی را که می خواهد به آنجا برود مشخص کند و نشان دهد که چطور باید به آنجا برسد(کاشف، سیدعامری، احمدی و همکاران، 1397: 28).
هدف اصلی برنامه ریزی راهبردی، تعیین ماهیت یا منشور سازمان و هدایت مسیر آن می باشد؛ به گونه ای که بتوان از این طریق به تغییرات سریع محیطی نیز پاسخ موثر و فعال داد. برنامه ریزی راهبردی، شناسایی رسالت و وظایف اصلی هر سازمان و اتخاذ تدابیر راهبردی برای اجرای اهداف را در بر می گیرد(رضایی صوفی، شعبانی و خداپرست، 1394: 227 و 228). به تعبیر فرد. آر. دیوید[6](1999) برنامه ریزی راهبردی را ابزار مدیریتی توانمندی تعریف می کنند که برای کمک به سازمان ها طراحی می شود تا آنها به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیش بینی شده محیط تطبیق دهند. از نقطه نظر سونگ بوم و پاتریک[7]( 2011) برنامه ریزی راهبردی یعنی اینکه در کجا هستید، به کجا می خواهید بروید، چگونه و با چه وسیله ای می خواهید بروید، چه وقت می خواهید به مقصد برسید، چه کسی وسیله را هدایت می کند و چه مقدار برای این سفر هزینه خواهید نمود( نقل از فره و کلهر، 1394: 119). لذا با این تعارف، به تعبیر دیوید(1999) مدیریت راهبردی عبارت است از: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به اهداف بلند مدت خود دست یابد. هوی و همکاران[8] (2015) معتقدند که فرایند مدیریت راهبردی از تحلیل راهبرد(داخلی و خارجی) آغاز می گردد. با استفاده از مأموریت، چشم انداز و اهداف هدایت می شود. سپس راهبرد توسعه می یابد، پیاده سازی می شود و در نهایت مورد ارزیابی قرار می گیرد(نقل از وحدانی، حمیدی، خبیری و همکاران، 1396: 18).
علاوه بر آن، بررسی عملکرد سازمان های ورزشی نشان می دهد که آن سازمان هایی که برای انجام مأموریت و دستیابی به اهداف خود از مدیریتی قوی و مبتنی بر برنامه ریزی راهبردی استفاده کرده اند، توانسته اند در فعالیت های مختلف از جمله ورزش قهرمانی و تأمین منابع مورد نیاز به موفقیت های چشم گیری دست یابند( فره و کلهر، 1394: 118). در این زمینه اوگرینیو و همکاران[9](2017) در پژوهش خود بیان داشته اند که اگر مدیران ورزشی خواهان ایجاد مزیت رقابتی در محیط کسب و کار پیچیده ورزش و کسب سود اقتصادی بالا می باشند، ناگزیرند که به واسطه تجزیه و تحلیل عوامل مختلف(درونی و بیرونی) به یک برنامه ریزی راهبردی برای بخش ورزش دست پیدا کنند و آن را عملیاتی و ارزیابی نمایند. اندرس و هاورن[10](2015) در پژوهش خود نشان داده اند که بسیاری از تغییرات در فوتبال حرفه ای بین المللی طی 10-15 سال گذشته تأثیر قابل توجهی در موفقیت برخی باشگاه ها داشته است؛ از جمله این تغییرات می توان به درآمد، تراز نقل و انتقالات و موفقیت های مالی و ورزشی اشاره کرد. همچنین فرکینز و شیلبوری[11](2010) در تحقیق خود نقش برنامه ریزی راهبردی و بلند مدت در سازمان های ورزشی ملی را همانند پل موفقیت به اهداف می دانند و بر آن عقیده اند که بدون داشتن چشم انداز، اهداف و برنامه های بلند مدت سازمان های ورزشی نباید متوقع هیچگونه موفقیتی در سطوح مختلف محلی، ملی و منطقه ای بود. علاوه بر آن، کارتاکائولیس و همکاران[12](2013) نیز در پژوهش خود نشان داده اند که باشگاه های فوتبال نیاز به مدیریت منابع راهبردی دارند که به صورت روشمند برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی شوند. در نهایت آنی تیجاندل[13](2016) در پژوهش خود دریافت که سازمان های ورزشی از طریق ایده های خلاقانه و جدید سازگار، تجدید و توسعه می یابند. به عبارت دیگر، از طریق راهبرد، مدیریت راهبردی و نوآوری ورزش مدرن شکل می گیرد و بهبود می یابد. لذا نوآوری در ورزش و مدیریت راهبردی نوآوری های ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی بسیار مهم و حیاتی است.
بنابراین، برنامه راهبردی به سازمان های ورزشی کمک می کند تا موقعیت رقابتی خود را بهتر بفهمند و از اولویت های ورزشکاران، تماشاگران، سایر اعضا و نیز وضعیت مالی خود آگاهی یابند. این برنامه چشم انداز و گام هایی که یک سازمان نیاز دارد تا به اهداف خود دست پیدا کند را تعیین می کند. لذا می توان اذعان نمود با چنین اندیشه ای سازمان های مزبور علاوه بر داشتن برنامه راهبردی و چشم انداز شفاف، به دنبال حضوری موفق در عرصه های ملی و بین المللی نیز هستند و امیدوارند با اجرای این راهبردها به اهداف تعیین شده، با حداقل انرژی و منابع دست یابند. استفاده از برنامه ریزی راهبردی در سازمان های ورزشی منجر به انجام اثر بخش تر و کارآمدتر مسئولیت ها، توسعه اصول و آرمان، رشد اصولی تر ورزش حرفه ای، قهرمانی و همچنین کسب جایگاه بهتر در عرصه های ملی و بین المللی می گردد(تابش، الهی و اکبری یزدی، 1395: 230). با توجه به مطالب فوق، داشتن مدیریت و برنامه راهبردی جهت بهبودی در زمینه های مختلف ورزش فوتبال کشور ضروری به نظر می رسد. از این منظر پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از رهیافت پژوهش کیفی از نوع مطالعه دلفی به تدوین علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران مبادرت بورزد.
روش شناسی پژوهش
تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت تحقیق در زمره تحقیقات اکتشافی، به لحاظ راهبرد تحقیق دارای راهبرد استقرایی، به لحاظ ماهیت داده در زمره رهیافت تحقیق کیفی و از نوع مطالعه دلفی قلمداد می گردد. از این منظر، در این تحقیق به منظور کشف و شناسایی علل و متغیرهای تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، ابتدا یک پنل 13 نفر دلفی متشکل از خبرگان و صاحب نظران حوزه ورزش فوتبال شامل اساتید دانشگاهی، مدیران، مربیان، بازیکنان و خبرنگاران ورزشی که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یا قضاوتی انتخاب شده بودند؛ تشکیل گردید. به منظور گردآوری اطلاعات تحقیق، در راند اول دلفی از مصاحبه ای نیمه ساختار یافته (نیمه استاندارد) و در راندهای بعدی (راندهای دوم تا چهارم) از پرسشنامه بسته مأخوذ از مضامین به دست آمده راند اول دلفی استفاده شد.
برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون (تم) به واسطه انجام فرایند کدگذاری نظری در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی به منظور کشف مضامین یا علل و متغیرهای تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در فاز اول دلفی و نیز ضریب هماهنگی کندال(W[14]) برای دست یابی به اجماع نهایی خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راندهای بعدی استفاده شده است. جدول1، چگونگی تفسیر مقادیر گوناگون ضریب هماهنگی کندال(W) را نشان میدهد:
جدول1؛ تفسیر مقادیر گوناگون ضریب هماهنگی کندال
w مقدار |
تفسیر( اتفاق نظر) |
اطمینان نسبت به ترتیب عوامل |
1/0 |
اتفاق نظر بسیار ضعیف |
وجود ندارد |
3/0 |
اتفاق نظر ضعیف |
کم |
5/0 |
اتفاق نظر متوسط |
متوسط |
7/0 |
اتفاق نظر قوی |
زیاد |
9/0 |
اتفاق نظر بسیار قوی |
بسیار زیاد |
علاوه بر آن، جهت اعتبارسنجی(قابلیت اطمینان و باور پذیری) یافته های مطالعه دلفی از دو روش الف- ارزیابی اعتبار به شیوه ارتباطی( رجوع به مصاحبه شوندگان)؛ ب- روش ممیزی( رجوع به اساتید و صاحب نظران حوزه مدیریت ورزشی ) استفاده شد. همچنین جهت پایایی سنجی مطالعه دلفی از دو روش قابلیت تکرارپذیری(به واسطه ضریب پایایی و توافق درونی بین دو کدگذار-محقق با محقق همکار- در فرایند کدگذاری و رفع ناهماهنگی های به وجود آمده) و قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری( از طریق انجام روش نمونهگیری هدفمند به صورت منظم و جامع از سطوح مختلف نخبگانی حوزه ورزش فوتبال در پنل دلفی) استفاده گردید( (فلیک[15]،2006: 415، ساروخانی، 1393: 289 و استراوس و کوربین[16]، 2018: 283 و 284). جدول2، مشخصات مصاحبه شوندگان در مطالعه دلفی را نشان می دهد:
جدول2: مشخصات مصاحبه شوندگان در مطالعه دلفی
یافته های پژوهش
-یافته های راند اول دلفی: کشف علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران
در راند اول دلفی، براساس مروری که بر سوابق تجربی و نیز نظری مرتبط با موضوع تحقیق شده است، مصاحبه نیمه ساختار یافته( نیمه استاندارد) شامل سئوالات باز، ساخت گذاری شده و نیز مواجه ای تهیه و تنظیم شد. آنگاه سئوالات مصاحبه در اختیار پنل 13 نفره خبرگان حوزه ورزش فوتبال قرار گرفت. پس از تکمیل، داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته استخراج و در قالب گزاره های خبری نگاشته شد. سپس فرایند کدگذاری نظری برای دست یابی به علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در ذیل تحلیل مضمون و از نوع شبکه مضامین انجام شد. برای دستیابی به شبکه مضامین باید مراحل زیر انجام می گرفت:
الف- کشف مضامین اصلی و یا مفاهیم پایه ای( همان شناسه ها و نکات کلیدی متن)؛ ب- کشف مضمون های سازمان یافته( مضامین به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضمون های پایه)؛ ج- کشف مضمون های فراگیر( مضامین عالی در برگیرنده اصول حاکم بر متن به عنوان یک کل) (عابدی جعفری و همکاران، 1395 :170-159 ). بنابراین، علل تأثیرگذار شناسایی شده بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند اول دلفی به شرح زیر می باشند:
الف-علل ساختاری(کلان) شامل متغیرهای ذیل می باشد: 1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت؛2- سوء استفاده سیاسی از صنعت فوتبال؛3- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال؛4- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال؛ 5- وجود فساد و مافیا در فوتبال؛6- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال؛ 7- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال؛8- نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها؛9- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون؛10- توجه به فرهنگ سازی در فوتبال؛11- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال؛ 12- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال.
ب- علل سازمانی(میانه) شامل متغیرهای ذیل می باشد: 1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها؛ 2-توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال؛3-توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال؛4-برخورداری از مدیران فوتبالی در ورزش فوتبال؛ 5-توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه؛6-توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال؛7-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها؛8-برخورداری از رسانه های مستقل و حرفه ای در ورزش فوتبال؛9-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم؛ 10-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها؛ 11-درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی.
ج- علل کنشی(خرد) شامل متغیرهای ذیل می باشد: 1- نبود نیروهای متخصص و حرفه ای در فوتبال؛ 2- استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال.
-یافته های راند دوم دلفی: مشخص نمودن اتفاق نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران
در راند دوم دلفی به منظور مشخص نمودن اتفاق نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، پرسشنامه ساخت یافته ای از علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) و متغیرهای آنها براساس طیف لیکرت 5 درجه ای از1 (کاملا مخالف) تا 5 (کاملا موافق) تنظیم و برای ارزیابی در اختیار اعضای پنل قرار گرفت تا نظرات خود را نسبت به متغیرهای علل سه گانه ساختاری، سازمانی و کنشی برحسب میزان تأثیرگذاری آنها ارائه نمایند. دادههای استخراج شده براساس ضریب هماهنگی کندال(W) در راستای دست یابی به اتفاق نظر و اطمینان نسبت به ترتیب اهمیت علل، مورد تحلیل قرار گرفته است. جدول3، نظر خبرگان درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه (ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند دوم دلفی را براساس ضریب هماهنگی کندال(W) نشان می دهد:
جدول 3؛ نظر خبرگان درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند دوم دلفی براساس ضریب هماهنگی کندال(W)
تفسیر (اتفاق نظر) |
میزان توافق )W (مقدار |
بیشترین فراوانی اجماع |
رتبه |
میانگین رتبه |
حداکثر (بیشینه) |
حداقل (کمینه) |
تعداد کل
|
متغیر |
علل |
|
بسیار قوی |
92/0 |
12 |
1 |
19/10 |
5 |
4 |
13 |
1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت |
الف- ساختاری(کلان)
|
|
ضعیف |
30/0 |
4 |
12 |
77/2 |
4 |
1 |
13 |
2- سوء استفاده سیاسی از صنعت فوتبال |
||
متوسط |
53/0 |
7 |
3 |
27/8 |
5 |
3 |
13 |
3- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
5 |
04/8 |
5 |
3 |
13 |
4- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
11 |
04/3 |
5 |
1 |
13 |
5- وجود فساد و مافیا در فوتبال |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
10 |
19/4 |
5 |
2 |
13 |
6- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال |
||
متوسط |
53/0 |
7 |
4 |
15/8 |
5 |
3 |
13 |
7- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال |
||
متوسط |
61/0 |
8 |
9 |
62/4 |
4 |
1 |
13 |
8- نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها |
||
قوی |
70/0 |
9 |
7 |
88/6 |
5 |
3 |
13 |
9- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
8 |
69/4 |
5 |
3 |
13 |
10- توجه به فرهنگ سازی در فوتبال |
||
قوی |
84/0 |
11 |
2 |
69/9 |
5 |
4 |
13 |
11- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال |
||
قوی |
70/0 |
9 |
6 |
46/7 |
5 |
4 |
13 |
12- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال |
||
0.000 Sig: Kendall's W: 0/573 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
7 |
65/5 |
5 |
1 |
13 |
1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها |
ب- سازمانی(میانه)
|
|
متوسط |
61/0 |
8 |
6 |
12/6 |
5 |
3 |
13 |
2- توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
11 |
58/2 |
5 |
1 |
13 |
3- توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال |
||
ضعیف |
39/0 |
5 |
10 |
35/5 |
5 |
3 |
13 |
4- برخورداری از مدیران فوتبالی در ورزش فوتبال |
||
متوسط |
53/0 |
7 |
4 |
31/6 |
5 |
3 |
13 |
5- توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه |
||
قوی |
77/0 |
10 |
2 |
15/8 |
5 |
4 |
13 |
6- توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
5 |
23/6 |
5 |
3 |
13 |
7- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
3 |
46/6 |
5 |
3 |
13 |
8- برخورداری از رسانه های مستقل و حرفه ای در ورزش فوتبال |
||
متوسط |
53/0 |
7 |
8 |
46/5 |
5 |
3 |
13 |
9- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم |
||
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
9 |
08/5 |
5 |
3 |
13 |
10- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها |
||
قوی |
84/0 |
11 |
1 |
62/8 |
5 |
4 |
13 |
11- درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی |
||
0.000 Sig: Kendall's W: 0/272 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
ضعیف |
30/0 |
4 |
2 |
31/1 |
5 |
2 |
13 |
1- نبود نیروهای متخصص و حرفه ای در فوتبال |
ج- کنشی(خرد)
|
|
متوسط |
53/0 |
7 |
1 |
69/1 |
5 |
3 |
13 |
2- استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال |
||
0.059 Sig: Kendall's W: 0/275 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
0.000 Sig: Kendall's W: 0/404 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
کل |
||||||||
همان گونه که یافته های جدول 3 نیز نشان می دهد، در راند دوم دلفی بین خبرگان حوزه ورزش فوتبال در زمینه ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در سطح خطای01/0 اتفاق نظر وجود دارد(P<0/01). علاوه بر آن، بیشترین اتفاق نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران پیرامون متغیرهای ساختاری با مقدار 573/0 مشاهده شده است. همچنین مقایسه میزان توافق(ضریب توافق) خبرگان نسبت به متغیرهای علل سه گانه ساختاری، سازمانی و کنشی موثر بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل ساختاری به ترتیب نسبت به متغیرهای عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت، برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال، توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال و توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون داشتند. همچنین خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل سازمانی به ترتیب نسبت به متغیرهای درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی و توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال نشان داده اند. در نهایت از علل کنشی خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را نسبت به متغیر استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال بیان داشتند.
-یافته های راند سوم دلفی: بازبینی و تجدید نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی
پس از اتمام راند دوم دلفی، تحلیل راند دوم به همراه پرسشنامه مرحله دوم دلفی به منظور اجرای راند سوم، مجددا برای ارزیابی، تجدید و اعمال نظر به منظور حذف علل کم تأثیر در اختیار اعضای پنل دلفی یعنی خبرگان حوزه ورزش فوتبال قرار گرفت. جدول4، نظر خبرگان را درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند سوم دلفی براساس ضریب هماهنگی کندال(W) نشان می دهد:
جدول 4؛ نظر خبرگان درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند سوم دلفی براساس ضریب هماهنگی کندال(W)
نتیجه |
تفسیر (اتفاق نظر) |
میزان توافق )W (مقدار |
بیشترین فراوانی اجماع |
رتبه |
میانگین رتبه |
حداکثر (بیشینه) |
حداقل (کمینه) |
تعداد کل
|
متغیر |
علل |
دارای اهمیت |
بسیار قوی |
92/0 |
12 |
2 |
19/10 |
5 |
4 |
13 |
1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت |
الف- ساختاری(کلان)
|
حذف می شود |
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
12 |
85/1 |
3 |
1 |
13 |
2- سوء استفاده سیاسی از صنعت فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
4 |
35/8 |
5 |
4 |
13 |
3- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال |
|
دارای اهمیت |
قوی |
70/0 |
9 |
6 |
62/7 |
5 |
4 |
13 |
4- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال |
|
حذف می شود |
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
11 |
96/1 |
3 |
1 |
13 |
5- وجود فساد و مافیا در فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
10 |
81/3 |
4 |
2 |
13 |
6- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
61/0 |
8 |
3 |
81/8 |
5 |
3 |
13 |
7- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
9 |
58/4 |
4 |
1 |
13 |
8- نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها |
|
دارای اهمیت |
قوی |
70/0 |
9 |
5 |
77/7 |
5 |
4 |
13 |
9- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
61/0 |
8 |
8 |
23/5 |
5 |
3 |
13 |
10- توجه به فرهنگ سازی در فوتبال |
|
دارای اهمیت |
بسیار قوی |
0/100 |
13 |
1 |
46/10 |
5 |
5 |
13 |
11- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
61/0 |
8 |
7 |
38/7 |
5 |
3 |
13 |
12- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال |
|
0.000 Sig: Kendall's W: 0/747 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
8 |
23/5 |
5 |
1 |
13 |
1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها |
ب- سازمانی(میانه)
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
3 |
85/6 |
5 |
3 |
13 |
2- توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
11 |
31/2 |
4 |
1 |
13 |
3- توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال |
|
حذف می شود |
ضعیف |
39/0 |
5 |
10 |
93/3 |
5 |
2 |
13 |
4- برخورداری از مدیران فوتبالی در ورزش فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
4 |
69/6 |
5 |
3 |
13 |
5- توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
2 |
35/7 |
5 |
3 |
13 |
6- توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
5 |
58/6 |
5 |
3 |
13 |
7- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها |
|
حذف می شود |
ضعیف |
39/0 |
5 |
6 |
04/6 |
5 |
3 |
13 |
8- برخورداری از رسانه های مستقل و حرفه ای در ورزش فوتبال |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
7 |
00/6 |
5 |
3 |
13 |
9- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم |
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
9 |
15/5 |
5 |
3 |
13 |
10- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها |
|
دارای اهمیت |
بسیار قوی |
0/100 |
13 |
1 |
88/9 |
5 |
5 |
13 |
11- درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی |
|
0.000 Sig: Kendall's W: 0/403 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
حذف می شود |
نسبتاً متوسط |
47/0 |
6 |
2 |
23/1 |
5 |
2 |
13 |
1- نبود نیروهای متخصص و حرفه ای در فوتبال |
ج- کنشی(خرد)
|
دارای اهمیت |
متوسط |
53/0 |
7 |
1 |
77/1 |
5 |
3 |
13 |
2- استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال |
|
0.000 Sig: Kendall's W: 0/538 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
0.000 Sig: Kendall's W: 0/563 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
کل |
همان گونه که یافته های جدول4 نیز نشان می دهد در راند سوم دلفی بین خبرگان حوزه ورزش فوتبال در زمینه ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در سطح خطای 01/0 اتفاق نظر وجود دارد(P<0/01). علاوه بر آن، بیشترین اتفاق نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در مورد متغیرهای ساختاری با مقدار747/0 مشاهده شده است. همچنین مقایسه میزان توافق(ضریب توافق) متغیرهای علل سه گانه ساختاری، سازمانی و کنشی موثر بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، نشان می دهد که خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل ساختاری به ترتیب نسبت به متغیرهای برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال، عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت، توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون و شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال داشتند. علاوه بر آن، خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل سازمانی به ترتیب نسبت به متغیر درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی نشان داده اند. در نهایت از علل کنشی خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را نسبت به متغیر استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال بیان داشتند.
همچنین در این مرحله، متغیرهای سوء استفاده سیاسی از صنعت فوتبال و وجود فساد و مافیا در فوتبال از علل ساختاری، متغیرهای برخورداری از مدیران فوتبالی در ورزش فوتبال و برخورداری از رسانه های مستقل و حرفه ای در ورزش فوتبال از علل سازمانی و در نهایت متغیر نبود نیروهای متخصص و حرفه ای در فوتبال از علل کنشی به دلیل آنکه میزان توافق(ضریب توافق) پایین تر از 50/0 را از نقطه نظر خبرگان حوزه ورزش فوتبال نشان دادند، حذف شدند.
-یافته های راند چهارم دلفی: توافق نهایی خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و اطمینان نسبت به ترتیب عوامل
پس از اتمام راند سوم دلفی و حذف علل کم تأثیر(متغیرهای زیر متوسط[17])، تحلیل راند سوم به همراه پرسشنامه مرحله سوم دلفی(با متغیرهای دارای میزان اجماع یا ضریب توافق متوسط، قوی و بسیار قوی) به منظور اجرای راند چهارم، مجددا در اختیار اعضای پنل دلفی یعنی خبرگان حوزه ورزش فوتبال قرار گرفت. جدول5، توافق نهایی خبرگان را درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند چهارم دلفی براساس ضریب هماهنگی کندال(W) نشان می دهد:
جدول5؛ توافق نهایی خبرگان درباره میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در راند چهارم دلفی براساس ضریب هماهنگی کندال(W)
اطمینان نسبت به ترتیب عوامل |
تفسیر (اتفاق نظر) |
میزان توافق )W (مقدار |
بیشترین فراوانی اجماع |
رتبه |
میانگین رتبه |
حداکثر (بیشینه) |
حداقل (کمینه) |
تعداد کل
|
متغیر |
علل |
بسیار زیاد |
بسیار قوی |
92/0 |
12 |
2 |
19/8 |
5 |
4 |
13 |
1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت |
الف- ساختاری(کلان)
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
4 |
08/6 |
5 |
4 |
13 |
2- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
6 |
58/5 |
5 |
4 |
13 |
3- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال |
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
10 |
08/2 |
4 |
2 |
13 |
4- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
3 |
35/7 |
5 |
4 |
13 |
5- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال |
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
8 |
31/3 |
4 |
2 |
13 |
6- نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
5 |
65/5 |
5 |
4 |
13 |
7- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
9 |
96/2 |
5 |
3 |
13 |
8- توجه به فرهنگ سازی در فوتبال |
|
بسیار زیاد |
بسیار قوی |
0/100 |
13 |
1 |
46/8 |
5 |
5 |
13 |
9- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال |
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
7 |
35/5 |
5 |
3 |
13 |
10- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال |
|
0.000 Sig: Kendall's W: 0/618 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
5 |
92/4 |
5 |
3 |
13 |
1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها |
ب- سازمانی(میانه)
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
3 |
38/5 |
5 |
3 |
13 |
2- توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال |
|
متوسط |
متوسط |
53/0 |
7 |
9 |
96/1 |
4 |
2 |
13 |
3- توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
4 |
08/5 |
5 |
3 |
13 |
4- توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه |
|
زیاد |
قوی |
70/0 |
9 |
2 |
65/5 |
5 |
4 |
13 |
5- توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال |
|
متوسط |
متوسط |
53/0 |
7 |
6 |
85/4 |
5 |
3 |
13 |
6- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها |
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
7 |
62/4 |
5 |
3 |
13 |
7- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم |
|
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
8 |
35/4 |
5 |
3 |
13 |
8- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها |
|
بسیار زیاد |
بسیار قوی |
0/100 |
13 |
1 |
19/8 |
5 |
5 |
13 |
9- درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی |
|
0.000 Sig: Kendall's W: 0/448 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
متوسط |
متوسط |
61/0 |
8 |
- |
- |
5 |
4 |
13 |
- استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال |
ج-کنشی(خرد) |
- |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
|||||||||
0.000 Sig: Kendall's W: 0/520 |
مقدار و سطح معناداری ضریب هماهنگی کندال(W) |
کل |
همان گونه که یافته های جدول5 نیز نشان می دهد در راند چهارم دلفی بین خبرگان حوزه ورزش فوتبال در زمینه ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در سطح خطای 01/0 اتفاق نظر وجود دارد(P<0/01). علاوه بر آن، بیشترین اتفاق نظر خبرگان نسبت به ترتیب اهمیت میزان تأثیرگذاری متغیرهای علل سه گانه(ساختاری، سازمانی و کنشی) بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در مورد متغیرهای ساختاری با مقدار 618/0 مشاهده شده است.
همچنین مقایسه میزان توافق(ضریب توافق) متغیرهای علل سه گانه ساختاری، سازمانی و کنشی موثر بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل ساختاری به ترتیب نسبت به متغیرهای برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال، عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت، برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال، توجه به فرهنگ سازی در فوتبال، توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون و شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال داشتند. علاوه بر آن، خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را از علل سازمانی به ترتیب نسبت به متغیر درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی، توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه و توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال نشان داده اند. در نهایت از علل کنشی خبرگان ورزش فوتبال بیشترین اتفاق نظر را نسبت به متغیر استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال بیان داشتند(که در راند آخر یک مورد بیشتر نمانده بود). بنابراین پس از اتمام راند چهارم دلفی و با حذف متغیرهای سوء استفاده سیاسی از صنعت فوتبال و وجود فساد و مافیا در فوتبال از علل ساختاری، متغیرهای برخورداری از مدیران فوتبالی در ورزش فوتبال و برخورداری از رسانه های مستقل و حرفه ای در ورزش فوتبال از علل سازمانی و در نهایت متغیر نبود نیروهای متخصص و حرفه ای در فوتبال از عامل کنشی در راند سوم به دلیل آنکه میزان توافق(ضریب توافق) زیر50/0 را از نقطه نظر خبرگان حوزه ورزش فوتبال نشان داده اند، حذف شد. علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران براساس مطالعه دلفی به شرح جدول6 می باشند:
جدول6؛ علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران براساس مطالعه دلفی
متغیر |
علل |
1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت |
الف- ساختاری(کلان)
|
2- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال |
|
3- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال |
|
4- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال |
|
5- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال |
|
6- نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها |
|
7- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون |
|
8- توجه به فرهنگ سازی در فوتبال |
|
9- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال |
|
10- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال |
|
1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها |
ب- سازمانی(میانه)
|
2- توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال |
|
3- توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال |
|
4- توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه |
|
5- توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال |
|
6- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها |
|
7- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم |
|
8- داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها |
|
9- درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی |
|
- استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال |
ج-کنشی(خرد) |
بحث و نتیجه گیری
تحقیق حاضر با رهیافت پژوهشی کیفی و از نوع مطالعه دلفی درصدد تدوین علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران با رجوع به خبرگان و صاحب نظران حوزه ورزش فوتبال در چهار راند دلفی بوده است. از این منظر، نتایج مطالعه دلفی در تحقیق حاضر نشان داده است که علل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در سه سطح ساختاری( کلان)، سازمانی(میانه) و خرد(کنشی) قرار دارند. بدین ترتیب که علل ساختاری(کلان) شامل متغیرهای 1- عدم استقلال و وابستگی فدراسیون فوتبال و باشگاه ها به دولت؛ 2- توجه به خصوصی سازی در صنعت فوتبال؛ 3- شفافیت و مکانیسم های نظارتی در فوتبال؛ 7- شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال؛ 5- برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال؛ 6 - نداشتن سند چشم انداز و برنامه مدون از سوی فدراسیون و باشگاه ها؛ 7- توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون؛ 8 - توجه به فرهنگ سازی در فوتبال؛ 9- برخورداری از ساختار اقتصادی مطلوب در فوتبال؛ 10- توجه به مسائل حقوقی و قانونی در صنعت فوتبال بوده است.
بنابراین می توان گفت که در سطح ساختاری، متغیرهایی همچون: استقلال و عدم وابستگی فوتبال کشور به بخش دولتی در سایه توجه به خصوصی سازی در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی، بازنگری و بهینه سازی ساختار سازمانی فدراسیون و باشگاه ها براساس استانداردهای مورد پذیرش فدراسیون بین المللی فوتبال( فیفا) [18]، مرتفع شدن شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال، تدوین، اجرا و ارزیابی راهبردها و برنامه های عملیاتی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت و در نهایت شفافیت سازی و در نظر گرفتن مکانیسم های نظارتی در حوزه ورزش فوتبال می توانند به رشد و توسعه کمی و کیفی صنعت فوتبال کشور کمک نماید.
نتایج پژوهش حاضر در مورد علل ساختاری به جز متغیرهای توجه به کمیته آموزش در ساختار فدراسیون، شرایط تحریمی حاکم بر صنعت فوتبال کشور و برخورداری از ساختار سازمانی حرفه ای استاندارد در فوتبال با نتایج پژوهش های رضایی صوفی و همکاران(1394) از حیث حضور مردان سیاسی و ضعف استقلال در تصمیم گیری مدیران فدراسیون فوتبال ایران؛ دلدار و همکاران( 1395) و ترابی و همکاران(1394) از حیث وجود موانع و چالش های خصوصی سازی در ورزش فوتبال، دولتی بودن باشگاه ها و وابستگی شدید مالی به دولت؛ ترابی و همکاران(1394) از حیث نبود نظارت و کنترل مستمر از فعالیت فدراسیون و نیز عدم شفافیت صورت های مالی؛ عیدی پور و همکاران(1394) از حیث نداشتن برنامه راهبردی و نیز عدم برنامه ریزی بلند مدت؛ صفری و احمدی راد(1397) از حیث موانع و چالش های اقتصادی و فرهنگی و عسگریان و آزادیان (1391 ) و صفری و احمدی راد(1397) از حیث وجود مشکلات قانونی و حقوقی حاکم بر فوتبال کشور قرابت و همخوانی دارد.
همچنین علل سازمانی(میانه) شامل متغیرهای: 1- عدم برخورداری از امکانات سخت افزاری از سوی باشگاه ها؛ 2-توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال؛ 3-توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال؛ 4-توجه به استعدادیابی و آموزش فوتبال پایه؛ 5 -توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری در فوتبال؛ 6-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با رسانه ها؛ 7-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم؛ 8-داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها؛ 9-درآمدزایی از طریق بازاریابی و جذب حامیان مالی بوده است.
بنابراین می توان گفت که در سطح سازمانی، از یک سو باید با تأکید بر نخبه گرایی و شایسته سالاری نسبت به جذب مدیران، کارشناسان، داوران، مربیان به واسطه اعمال مدیریت دانش و تعامل هم افزا با نهادهای اجتماعی خاصه نهاد آموزش در حوزه های مختلف ورزش فوتبال مبادرت ورزند- بگونه ای که آنها بتوانند با قابلیت هایی که دارند، رافع موانع و چالش های پیش روی حوزه ورزش فوتبال در زمینه های مختلف باشند- از سوی دیگر، با به کارگیری اصول صحیح بازاریابی، بازاریابان ورزشی و شناسایی بسترهای لازم برای جذب منابع و حامیان مالی و منابع لازم را برای توسعه کمی و کیفی صنعت فوتبال کشور فراهم نمایند.
نتایج پژوهش حاضر در زمینه علل سازمانی به جز متغیرهای توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال، توجه به مدیریت مشارکتی در فوتبال، داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با مردم و داشتن تعامل و هم افزایی فدراسیون فوتبال با دانشگاه ها با نتایج پژوهش های شفیعی و همکاران( 1396) از حیث نامناسب بودن باشگاه های ورزشی و کیفیت نامطلوب فضاهای ورزشی باشگاه های کشور؛ عیدی پور و همکاران(1394) از حیث نداشتن روش های اصولی استعدادیابی و نیز بهره گیری اندک از نیروی انسانی متخصص از سوی باشگاه های فوتبال؛ عسگریان و آزادیان(1391) از حیث وجود موانع و چالش های رسانه ای؛ عیدی پور و همکاران(1394) و عسگریان و آزادیان(1391 ) از حیث ضعف بازاریابی، وجود موانع مختلف در جذب حامیان مالی، کمبود سرمایه گذاران حامیان مالی در رشته فوتبال و فقدان بسترهای جذب حامیان مالیی بین المللی و ترابی و همکاران(1394) از حیث استفاده محدود از مدیران خلاق و با تخصص های تجاری و مالی در فوتبال قرابت و همخوانی دارد.
در نهایت علل کنشی(خرد) از متغیر استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال تشکیل شده است. بنابراین می توان گفت که در سطح کنشی، استقلال و آزادی عمل مربیان و متخصصان فوتبال از جمله متغیرهای مهم تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران قلمداد می گردد؛ ولی با توجه به علل ساختاری و سازمانی همچون حضور دولتمردان و مردان سیاسی در فوتبال کشور، وابستگی مالی به بخش دولتی، ضعف مدیریتی و فاصله داشتن با نظام باشگاه داری حرفه ای، عدم توجه به اعمال مدیریت دانش در صنعت فوتبال، مربیان و متخصصان فوتبال نیز از استقلال و آزادی عمل لازم در انجام فعالیت اثربخش در حوزه ورزش فوتبال برخوردار نمی باشند. نتایج پژوهش حاضر در زمینه علل کنشی با پژوهش آنی تیجاندل(2016) از حیث نقش و حائز اهمیت بودن ایده های خلاقانه و جدید سازمان های ورزشی قرابت و همخوانی دارد.
پیشنهادها
با توجه به نتایج پژوهش مطالعه دلفی، به منظور توسعه کمی و کیفی ورزش فوتبال در کشور پیشنهادهای زیر ارائه می گردد:
1- با توجه به اینکه یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمان ها در دنیای امروزی، افزایش انطباق پذیری با تغییرات محیطی می باشد- امری که در «سند چشم انداز توسعه ورزش فوتبال» فدراسیون بین المللی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز بر آن صحه گذاشته شده است- لذا لازم است که فدراسیون فوتبال جمهری اسلامی ایران نسبت به تدوین سند راهبردی ورزش فوتبال کشور و پیاده سازی راهبردها و برنامه های عملیاتی ذیل آن متناسب با استاندارهای فدراسیون بین المللی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا مبادرت نماید. این امر به فدراسیون فوتبال کمک خواهد کرد تا در جهت بهبودی ساختارهای سازمانی، اقتصادی و کالبدی فدراسیون و باشگاه های فوتبال کشور اقدامات موثرتری را در پیش گیرد.
2- با توجه به اینکه از علل ساختاری تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی فدراسیون فوتبال، وابستگی فدراسیون و باشگاه ها به دولت و ارتزاق از منابع دولتی است که این امر بسیاری از مسائل و مشکلات را در این حوزه ورزشی به دنبال آورده - از جمله: حضور مدیران دولتی و غیر ورزشی در بدنه تصمیم سازی و تصمیم گیری فدراسیون و باشگاه ها که موانع و محدودیت هایی را در رشد و توسعه این حوزه ورزشی به وجود آورده- باید در راستای تحقق بخشی کامل و جامع اصل 44 قانون اساسی نسبت به خصوصی سازی این صنعت ورزشی اقدامات عملی صورت گیرد. اجرای خصوصی سازی به واسطه برداشته شدن موانع و محدودیت های دولتی، به رشد و توسعه کمی و کیفی صنعت فوتبال کشور کمک خواهد نمود.
3- به منظور جلوگیری از هرگونه سوء استفاده و بداخلاقی در ورزش فوتبال لازم است که جهت ایجاد مکانیسم های نظارتی در دو بخش عمومی و دولتی در ورزش فوتبال اقدامات جدی صورت بگیرد. این امر از یک سو به شفافیت و اعتماد بخشی نسبت به این صنعت جهت ورود سرمایه گذاری های بخش خصوصی کمک می کند و از سوی دیگر، مانع از رشد رفتارهای غیر اخلاقی احتمالی( فساد، مافیا و دلالی گری) در حوزه ورزش فوتبال می شود.
4- با توجه به اینکه فدراسیون فوتبال و نیز باشگاه ها در مقاطع مختلف زمانی به واسطه فقر دانش در حوزه حقوقی و نیز عدم آگاهی از قانون و تفسیر غلط آن، زیان های مختلفی اعم از اقتصادی و اجتماعی را در سطوح باشگاهی و ملی متحمل شده، لازم است که فدراسیون و باشگاه های ورزش فوتبال کشور نسبت به ترمیم و تقویت سواد حقوقی کارشناسان در ورزش فوتبال خاصه در قراردادها اهتمام جدی داشته باشند و در جهت جذب و به کارگیری افراد آگاه به مسائل حقوقی خاصه در حوزه ورزش فوتبال کوشا باشند.
5- با توجه به اینکه تولید و خلق، به کارگیری و توزیع و تسهیم دانش در فدراسیون و نیز باشگاه ها سهم بسزایی را در رشد و تعالی فوتبال کشور دارد، لازم است که فدراسیون و باشگاه های فوتبال کشور در راستای اعمال مدیریت دانش جهت نخبه گرایی و شایسته سالاری در ورزش فوتبال، از یک سو و نیز داشتن تعامل هم افزا با نهادهای آموزشی و پژوهشی خاصه دانشگاه ها، از سوی دیگر اهتمام جدی داشته باشند. این امر به تقویت و ارتقای سطح علمی کمیته های آموزش و نیز توانمندسازی سرمایه های انسانی در سطوح مختلف ورزش فوتبال اعم از فدراسیون و باشگاه های ورزش فوتبال کمک خواهد نمود.
6- با توجه به اینکه در اختیار داشتن منابع و سرمایه مالی هم به فدراسیون و هم به باشگاه ها در راستای تقویت و کیفیت بخشی سایر سرمایه های همچون سرمایه های فیزیکی( کالبدی)، انسانی و فرهنگی کمک قابل توجهی خواهد نمود، لازم است که نسب به طراحی و پیاده سازی ساختار اقتصادی مناسب در ورزش فوتبال در راستای درآمدزایی و جذب منابع مالی به واسطه به کارگیری اصول صحیح بازاریابی و نیز بازاریابان ورزشی اقدامات اساسی صورت گیرد. بی شک، توجه به اصل خصوصی سازی و ورود بخش خصوصی به ورزش فوتبال کشور به توسعه کیفی آن کمک خواهد نمود، چراکه در فوتبال دولتی امکان باشگاه داری حرفهای همراه با درآمدزایی وجود ندارد.
7- نگاهی به ورزش فوتبال کشورهای تراز اول فوتبال همچون آلمان، انگلستان، برزیل، اسپانیا نشان می دهد که آنها در راستای موفقیت و اثربخشی بیشتر در سطوح باشگاهی و ملی مبادرت به سرمایه گذاری های کلان در فوتبال پایه خود نموده اند. لذا لازم است توجه به استعدادیابی و فوتبال پایه در سطح کشور متناسب با سازوکارهای حرفه ای و استاندارد پی گیری و دنبال شود.
منابع
- استراوس، انسلم و کربین، جولیت. (1397). مبانی پژوهش کیفی(فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای). ابراهیم افشار. چاپ هفتم، تهران: نشر نی
- الهی، علیرضا؛ رسولی، سیدمهدی و ساعت چیان، وحید. (1391). «تحلیل وضعیت تعادل رقابتی لیگ حرفه ای فوتبال ایران». دوفصلنامه پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی. سال 2، شماره 4، صص 135-149.
- باقری، مجتبی و قدیری، بهرام. (1396). «بررسی اثرات فرهنگی و اجتماعی ورزش در ایران با تأکید بر ورزش فوتبال». مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران. سال 9، شماره 2، صص 103-118.
- ترابی، تقی؛ قربانی، مهسا؛ باقری، میثم و طریقی، سمانه. (1394). «روش های نوین تأمین مالی باشگاه های فوتبال در کشورهای توسعه یافته و بررسی تطبیقی آن با کشورهای در حال توسعه (مورد مطالعه: باشگاه های حرفه ای فوتبال لیگ برتر ایران و انگلستان)». فصلنامه علمی پژوهشی دانش سرمایه گذاری. سال 4، شماره 13، صص217-231.
- جاویدی کرمانی نژاد، مهری و امینی، محمدتقی. (1395). پژوهش های مدیریت راهبردی. سال 21، شماره 63، صص 133-153.
- دلدار، ابراهیم؛ شهپر توفیق، آزیتا و باقری، قدرت الله. (1395). «موانع خصوصی سازی باشگاه های حرفه ای فوتبال ایران». فصلنامه مدیریت ورزشی. شماره 35، صص 97-118.
- دوستی، مرتضی. (1395). «شناسایی و رتبه بندی موانع و عوامل توسعه باشگاه های فوتبال منتخب استان مازندران». پژوهش نامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی. سال 12، شماره 23، صص 219-236.
- دهقان منشادی، منصور؛ سعیدیان خوراسگانی، نرگس و نظری، رسول. (1395). «طراحی اعتبارسنجی مدل معادلات ساختاری سازمان یاد دهنده برای دانشگاه ها». فصلنامه علمی پژوهشی آموزش علوم دریایی. شماره 5، صص 40-50.
- دیوید، فرد آر. (1397). مدیریت راهبردی. علی پارسائیان و سید محمد اعرابی. چاپ 36، تهران: نشر دفتر پژوهش های فرهنگی
- رضایی صوفی، مرتضی؛ شعبانی، عباس و خداپرست، سیاوش. (1394). «مطالعه راهبرد های مدیریت ورزش کشور به روش سوات». مطالعات مدیریت ورزشی، شماره 30، صص 225-240.
- رفیعی، صالح؛ امانی شلمزاری، صادق و علم، زهرا. (1397). «مرور نظام مند مطالعات حوزه فیزیولوژی ورزش در فوتبال: چالش ها و فرصت ها». فصلنامه فیزیولوژی ورزشی. شماره 38، صص 37-60.
- زرگر، افشین. (1394). «ورزش و روابط بین الملل: جنبه های مفهومی و تئوریک». فصلنامه تخصصی علوم سیاسی. سال 11، شماره 31، صص 7-48.
- ساروخانی، باقر. (1393). روش های تحقیق در علوم اجتماعی: اصول و مبانی. جلد اول، چاپ 18، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی
- شفیعی، شهرام؛ رستمی، هشام؛ ممشلو، حسین و ده پناه، سمانه. (1396). «تحلیل راهبردی فوتبال استان گلستان و ارائه راهبرد های مناسب». فصلنامه مدیریت و توسعه ورزش. سال 6، شماره 2، پیاپی11، صص119-140.
- صفری، امید و احمدی راد، میثم. (1397). «مطالعه موانع سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی در ورزش استان فارس». فصلنامه علوم ورزش. سال 10، شماره 30، صص20-11.
- عابدی جعفری، حسن و همکاران. (1390). «تحلیل مضمون و شبکه مضامین: روش ساده و کارآمد برای تبیین الگوهای موجود در داده های کیفی». اندیشه مدیریت راهبردی، سال 5، شماره2، شماره پیاپی10، صص 151-198.
- عسگریان، فریبا و آزاد بیان، مهدی. (1391). «موانع جذب حامیان مالی در فوتبال حرفه ای ایران». پژوهش های مدیریت ورزشی و علوم حرکتی. شماره 4، صص 59-69.
- عیدی پور، کامران؛ خزایی، علی اشرف؛ آرین، الهام و غلامی ترکسلویه. (1394). «چالش ها و موانع توسعه و پیشرفت ورزش فوتبال در استان های غرب کشور». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. دوره 2، شماره5، صص 51-58.
- فاضلی، حبیب الله. (1391). «ورزش و سیاست هویت». پژوهشنامه علوم سیاسی. سال 7، شماره 2، صص 151-174.
- فره، محمدعلی و کلهر، رستم. (1394). «تدوین برنامه استراتژی فدراسیون اسکی جمهوری اسلامی ایران به روش تحلیلی سئوات». پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 4، شماره2، صص 117-127.
- فلیک، اووه. (2006). درآمدی بر تحقیق کیفی. هادی جلیلی. چاپ 8، تهران: نشر نی
- کاشف، سیدمحمد؛ سیدعامری، میرحسن؛ احمدی، مالک و معرفت، داریوش. (1397). «بررسی مدل راهبردی توسعه ورزش قهرمانی استان آ.شرقی با استفاده از روشSWOT و BSC». پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 6، شماره 4، صص 27-37.
- گوهری، ظهراب؛ حمیدی، مهرزاد و امیرحسینی، سیداحسان. ( 1399). «طراحی و تدوین راهبرد های توسعه فوتبال کشور». فصلنامه مجلس و راهبرد. سال 27، شماره 104، صص 291-321.
- لورمور، روگر و بودر، ادرین. (1391). ورزش و روابط بین الملل. سید نصرالله سجاد ی و اکبرحیدری. تهران: نشرعلوم ورزشی
- محسنی فر، علی؛ دوستی، مرتضی و تابش، سعید. ( 1399). «برآورد ارزش اقتصادی باشگاه فوتبال نساجی برای استان مازندران». فصلنامه مدیریت و توسعه ورزش. سال 9، شماره2، صص 17-35.
- منظمی، امیرحسین؛ نظریان مادوانی، عباس و تقی پور گیوی، بهنام. (1398). «طراحی مدل معادالت ساختاری هویت منطقه ای و هویت ملی در هواداران تیم های ملی والیبال ایران». فصلنامه مدیریت ورزشی. دوره 11، شماره3، صص 597-609.
- وحدانی، محسن؛ حمیدی، مهرزاد؛ خبیری، محمد و علیدوستی قهفرخی، ابراهیم. (1396). «تدوین نقشه راهبرد تربیت بدنی و فعالیت های ورزشی وزارت آموزش و پرورش». فصلنامه پژوهش در ورزش تربیتی. شماره 12، صص 17-36.
- نادری نسب، مهدی؛ احسانی، محمد؛ خبیری، محمد؛ امیری، مجتبی و قره خانی، حسن. (1390). «بررسی وضعیت موجود فوتبال جمهوری اسلامی ایران و تعیین موقعیت راهبردی فوتبال کشور». مدیریت ورزشی. شماره 9، صص 5-27.
- ناصح، میثم؛ اکبر یزدی، حسین و الهی، علیرضا. (1399). «موانع ارتباط بلندمدت بین باشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران با شرکت ها و سازمان های حامی». فصلنامه علمی پژوهش های حامی گری، مدیریت و بازاریابی ورزشی. دوره 1، شماره 3، صص 1-25.
- نقدی، یزدان؛ کاغذیان، سهیلا و افشارپی، امیر.( 1392). «تحلیل عوامل اقتصادی موثر بر درآمد باشگاه های فوتبال( باشگاه های منتخب جهان)». دوفصلنامه علمی- تخصصی اقتصاد توسعه و برنامه ریزی. سال 2، شماره1، صص 21-43.
- Andras, K., Havran, Z. (2015). “New business strategies of football clubs”. Abstract Journal, 9 (1-2): 67-74.
- Avgerinou, V., Skoula, E., Papaioannou, A. & Kriemadis, T. (2017). “Strategic Planning in the Sport Sector”. International Journal of Sport Management, 7(1): 35–52.
- Ferkins, Le. Shelbourne, Da. (2010). “Developing Board Strategic Capability in Sport Organizations: The National-Regional Governing Relationship”. Sport Management Review, 13: 235- 254.
- Kartakoullis, N.L., Vrontis, D., Thrassou, A. and Kriemadis, T. (2013). “Strategic resource planning for football clubs”. International Journal of Business and Entrepreneurship Development, 7(1): 1–20.
- Tjonndal, (2016). “Sport, Innovation and Strategic Management: A Systematic Literature Review”. Brazilian Business Review (BBR), Special Issues, 13(3): 38-56.