Document Type : Original Article

Authors

1 Department of sport Management, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran

2 Assistant Professor, Department of Sport Management, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran

3 Associate Professor of Sport Management Department , Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran

4 Assistant Professor, Department of Management, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran

Abstract

The study is to investigate the effect of human resource information systems on individual innovation with the mediating role of job involvement and emotional commitment in the staff of the Ministry of Sports and Youth. The statistical population was all employees of the Ministry of Sports and Youth which 291 of them were randomly were selected as a statistical sample according to Morgan's table. Research tools include four standard questionnaires of Roll and Cup “Human Resources Information Systems” (2012); Allen and Meyer “Emotional Commitment Questionnaire” (1990); Riley et al.’s “Job Involvement Questionnaire” (1993) and Kolio et al.'s “Human Resource Innovation Capacity Questionnaire” (2011). Structural equation modeling using Smart-PLS 3.2.8 software was used to analyze the data.
The results showed that human resource information systems are of a direct effect on individual innovation (β = 0/418), job involvement (β=0/428) and emotional commitment (β=0/337). Human resources information systems also have an indirect effect on the individual innovation of the staff of the Ministry of Sports and Youth through job involvement (β=0/076) and emotional commitment (β=0/106). Also, job involvement (β=0/177) and emotional commitment (β=0/314) have a positive and significant effect on individual innovation of the staff of the Ministry of Sports and Youth. According to the results, the managers of the Ministry of Sports and Youth to increase the innovation of employees can increase the emotional commitment and job involvement of employees along with the implementation of human resource information systems.

Keywords

مطالعه کیفی عوامل موثر بر ارزیابی عملکرد فدراسیون­های ورزشی کشور

محمد نوروزیان[1]

 مژگان خدامرادپور[2]

 مظفر یکتایار[3]

 هیرش سلطان­ پناه[4]

10.22034/SSYS.2022.1765.2250

تاریخ دریافت مقاله: 12/12/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:3/3/1400

 

 

مقدمه

مؤسسات، سازمان‎ها و دستگاه‎های اجرایی با هر مأموریت، رسالت، اهداف و چشم­اندازی که دارند، در نهایت در یک قلمرو ملی یا بین‎المللی عمل می‎کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذی‎نفعان هستند و تا زمانی که هدف­شان سودآوری و رضایت مشتری است و هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقق اهداف توسعه و تعالی کشور می‎دانند، باید در قبال این مسئولیت پاسخگو باشند (آلونسو و همکاران[5]، 2009). کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن عامل تعیین­کننده و حیاتی در تحقق برنامه‎های توسعه و رفاه جامعه است. بنابراین بررسی نتایج عملکرد، فرایند مهم راهبردی تلقی می­شود (اسکندری دستگیری و همکاران، 1396). ارزیابی عملکرد سازمانی به فرآیند سنجش جامع عملکرد و در قالب عباراتی نظیر کارآیی، اثربخشی، معنی­داری، توانمندسازی، قابلیت پاسخگویی در چارچوب اصول و مفاهیمی برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی، ساختاری، برنامه‎ای و توسعه بلندمدت سازمان اطلاق می‎شود (اسفندیار و همکاران، 1398). ارزیابی عملکرد برای سوق دادن سیستم­ها به سمت استفاده صحیح و بهینه از منابع بسیار کمک‎کننده است. اطلاع از عملکرد واحد تحت نظارت مدیر یکی از مهم‎ترین ابزارهایی است که می‎تواند مدیر را در تصمیم‎گیری‎های مناسب یاری دهد. به کمک این شاخص مدیر می‎تواند درباره تجدید یا توسعه واحد تصمیم‎گیری کند (آسمیلد[6] و همکاران، 2009). علاوه بر این، ارزیابی عملکرد در سیستم­ها به ایجاد حس رقابت بین واحدها منجر شده، بر عملکرد کلی سیستم تأثیر مثبت خواهد گذاشت. فایده بسیار مهم دیگر اندازه‎گیری عملکرد سیستم، چگونگی تخصیص بودجه یا درآمدها و پاداش­ها به واحدهاست. واضح است که اندازه کارایی به­دست آمده می‎تواند الگوی مفیدی در این زمینه فراهم کند(نژاد سجادی و سلیمانی دامنه، 1393).

از طرف دیگر، سازمان‎ها برای توسعه، رشد و پایداری در عرصه رقابت امروزی به نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا بتوانند در قالب آن کارایی و اثربخشی خود را بسنجند. امروزه هیچکس در اهمیت و نقش ارزیابی عملکرد شکی ندارد. در حقیقت اعمال مدیریت بدون ارزیابی به­سختی امکان­پذیر است. ارزیابی عملکرد این امکان را فراهم می‎سازد تا سازمان با کاهش ضعف‎ها و افزایش قوت‎ها شرایط را برای بهبود مستمر فراهم کند(هنری و همکاران، 1396). یکی از گام­های اساسی در ارزیابی عملکرد هر سازمان طراحی و تدوین نظام ارزیابی آن سازمان است که تاکنون در تحقیقات زیادی و در سازمان­های مختلف به آن پرداخته شده است (نژاد سجادی و سلیمانی دامنه، 1393).

ورزش نیز به عنوان یکی از چند صنعت برتر دنیا با توجه به گردش مالی بسیار زیادی که دارد، نیازمند سیستم نظارت و ارزیابی دقیق‎تری است. بنابراین در حوزه مدیریت ورزش نیاز جدی به یک روش قابل اعتماد برای ارزیابی عملکرد سازمان‎های ورزشی وجود دارد (شفیعی و همکاران، 1393). پیروزی، کسب مدال، رکورد و... شاخص­هایی هستند که معمولاً برای سنجش کارایی و اثربخشی سازمان‎های ورزشی به­کار می روند. سازمان‎های ورزشی نیز علاقه­مندند عملکرد خود را در راستای دستیابی به اهداف از پیش تعیین­شده اندازه‎گیری کنند. ولی سنجش واقعی و کامل عملکرد هنگامی انجام می‎گیرد که علاوه بر این شاخص‎ها از روش‎های دیگری در این زمینه استفاده شود (عبدالملکان، 1393).

ورزش به‎عنوان یک قدرت مؤثر در توسعه اجتماعی و اقتصادی، با تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم نقش مهمی در اقتصاد و سیاست کشورها دارد. عملکرد ورزشی، پدیده‎ای است مرتبط با تحلیل مدیریت که برای عملکرد بهتر ورزشی و برتری در مدیریت آن، ورزش را باید به مثابه یک سیستم نگریست و به عناصر کلیدی آن به عنوان یک سیستم یکپارچه توجه کرد (میرفخرالدینی و همکاران، 1392). ارزیابی عملکرد در سازمان‎های ورزشی یکی از مقوله‎های مهم مورد توجه بسیاری از کارشناسان و مدیران این سازمان‎ها بوده است، چرا که این سازمان‎ها نیازمند، شناسایی وضع موجود خود به منظور توسعه برنامه‎های بهبود در راستای دستیابی به وضع مطلوب خود هستند (چادویک[7]، 2009). مطالعات جدیدی در حوزه سازمان‎های ورزشی انجام گرفته، اما رویکرد جامعی که بتواند این­گونه سازمان‎ها را از ابعاد گوناگون ارزیابی کند، کمتر ارائه شده است. از این رو، سیستم اندازه‎گیری عملکرد مناسب، عاملی مهم برای برنامه‎ریزی مؤثر و کنترل سازمان‎های ورزشی است و می‎تواند به مدیریت در نظارت بر عملکرد، افزایش انگیزش، بهبود ارتباطات و تشخیص مشکلات کمک شایانی کند(هوزلر و همکاران، 2008). اگرچه پژوهش­های زیادی در زمینه ارزیابی عملکرد سازمان­های مختلف انجام شده است، اما در سازمان­های ورزشی پژوهش­های زیادی به چشم نمی­خورد.

سازمان­های ورزشی برای اطمینان از مطلوبیت فعالیت­های که دارند، به­خصوص در محیط­های پویا نظیر اماکن ورزشی نیاز فراوانی به نظام ارزیابی عملکرد دارند. نظام ارزیابی اشاره به موضوعاتی مانند ارزشیابی از اعمال، روش­ها، فرآیندهاء ورودی­ها و ستانده­ها (درونداد و برونداد­هایش) دارد. از آنجا که فدراسیون­ها هدایت­گر امور ورزش هستند و از اولویت ویژه­ای برخوردارند، طراحی مدل الگوی ارزیابی عملکرد فدراسیون­ها ­باید در رأس کارها قرار گیرد. ارزیابی عملکرد برای ایجاد شفافیت، پاسخگویی و عملکرد کارا و مؤثر یک سازمان و نیز برای تصمیمات اداری و توسعه نیروی انسانی لازم و ضروری می­باشد و باید آن را به گونه­ای انجام دهند که پاسخگویی را افزایش دهد و منجر به اثربخشی سازمان گردد (وانگ و همکاران[8]، ۲۰09). فدراسیون­های ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران، مؤسسات عمومی غیردولتی اند که به عنوان مرجع تصمیم­گیری در هر رشته ورزشی فعالیت می­کنند. با وجود اهمیت ارزیابی عملکرد در فدراسیون­های ورزشی به عنوان بالاترین مرجع در هر رشته ورزشی، تاکنون تحقیقات زیادی پیرامون تدوین نظامی برای ارزیابی عملکرد این واحدها انجام نشده و گاه براساس دیدگاهی عمومی، عملکرد فدراسیون­ها با توجه به موفقیت یا شکست آنها در زمین­های ورزشی و در رقابت­هایی از قبیل بازی­های المپیک، بازی­های آسیایی و جام­های جهانی ارزیابی می­شود (احمدی، 1392). این نوع نگاه به عملکرد فدراسیون­ها به قضاوت­های نادرست در مورد ارزیابی عملکرد این واحدها منجر شده و توجه به جنبه­های دیگر عملکردی همانند موفقیت در توسعه ورزش با توجه به منابع موجود، میزان بهره­وری، کارآیی و میزان توسعه زیرساخت­های ورزش را تحت شعاع قرار داده است، اما در اینجا باید یادآور شد که عملکرد ورزشی تنها بخشی از عملکرد سازمان­های ورزشی را نشان می­دهد. بر این اساس می­توان گفت تدوین نظامی برای ارزیابی عملکرد فدراسیون­ها به عنوان ابزاری قدرتمند برای تعیین میزان دست­یابی آنها به اهداف از پیش تعیین شده و و نیز خود ارزیابی فدراسیون­ها ضروری به نظر می رسد. یکی از ابزارهایی که اغلب در ارزیابی استفاده می­شود، شاخص است که نقشی مهمی در اصلاح عملکرد نظام مورد ارزیابی دارد (نژاد سجادی و سلیمانی دامنه، 1393). با نظارت و ارزیابی می‎توان میزان دستیابی به اهداف، مقایسه‎ برنامه با استانداردها، تعیین ارزش و رتبه هر جنبه از برنامه و میزان اثر بخشی آن را شناخت (مادلا و همکاران[9]، 2005). سیستم‌های ارزیابی عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می­شوند و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی محسوب می‎گردند. ارزیابی عملکرد سازمان با شیوه‎ای درست و علمی موجب تشخیص نارسایی‎ها و ضعف‎ها، بهبود و اصلاح اختلالات زیان آور، افزایش بهره‎وری و رشد و ارتقای کیفی امور، پرورش استعدادهای کارکنان و تقویت انگیزش آن‎ها، ایجاد فرصت رقابت سالم، برقراری نظام شایستگی و بهبود مدیریت خواهد شد.  شاخص‎های ارزیابی به تشخیص راه کمک می‎کنند و انتخاب راه صحیح و رسیدن به مقصد را میسر می‎سازند (احمدی، 1392). سازمان­های امروزی به­خوبی دریافته­اند که ۸۰ درصد ارزش­افزایی آن­ها از طریق دارایی­های نامشهودشان شامل سرمایه­های انسانی( دانش و مهارت­های کارکنان)، سرمایه­های سازمانی (فرهنگ سازمان و ارزش­های حاکم بر آن) و سرمایه های اطلاعاتی (منابع اطلاعاتی و داده های آماری) ایجاد می شود و دیگر نمی­توانند صرفا با اتکا به دارایی­های مشهود، ارزیابی عملکرد و در پی آن مدیریت عملکرد جامعی انجام دهند (کاپلان و همکاران[10]، ۲۰۰۶). بنابراین از روش­های ارزیابی عملکرد به عنوان ابزاری جهت کنترل اجرای راهبرد­های خود استفاده می­نمایند و همواره به دنبال راه­حلی جامع برای تغییر و بهبود سازمان خود هستند و روشی را که کوچک، مستمر، کم هزینه، قابل درک و فهم مشترک برای کارکنان، ارتباط­دهنده فرآیندها و کارکنان، برآورده­کننده خواسته­های ذینفعان و توسعه کارکنان باشد و از تجربه و دانش کارکنان استفاده نماید و آنها را در فرآیند ارزیابی عملکرد مشارکت نماید، جستجو می­نمایند. کنترل، نظارت و ارزیابی در مرکز هر فعالیت و برنامه اجرایی قرار دارد (بولتون[11]، 2003). طی دو دهه اخیر، مدیریت عملکرد سازمانی با تبدیل شدن به یکی از موضوع­های مورد توجه و جذاب، هم در زمینه‎های تحقیقاتی و هم در زمینه‎های کاربردی، به بروز نوآوری‎های بسیاری منجر شده است. امروزه سنجش موفق سازمانی و اجرای مؤثر راهبردها برای موفقیت آینده به چالشی برای مدیران، پژوهشگران و مشاوران تبدیل گردیده است (سیگارتسلینر و همکاران[12]، 2018)؛ به­طوری که مدیران ارشد همواره در جست و جوی راه­حلی برای حصول اطمینان از اجرای راهبردهای خود بوده‎اند و در این میان روش‎های ارزیابی عملکرد را به عنوان ابزاری برای کنترل اجرای راهبردهای خود برگزیده‎اند (لی[13]، 2007). مصفا (1397) در پژوهشی با عنوان «طراحی مدل ارزیابی عملکرد هیئت های ورزشی استان گیلان با رویکرد کارت امتیازی متوازن»، چارچوبی را برای ارزیابی عملکرد هیئت­های ورزشی استان گیلان طراحی کردند و سپس شاخص­های ارزیابی عملکرد هیئت­های ورزشی استان گیلان را امتیازدهی و استانداردسازی نمودند. نتایج نشان داد بیشترین امتیاز مربوط به عامل فرآیندهای داخلی و بیشترین استاندارد درصد افزایش نسبت به سال گذشته مربوط به عامل مالی بود. نتایج پژوهش اسکندری دستگیری و همکاران (1397)  حاکی از آن بود که بین مولفه­های ارزیابی عملکرد ارتباط مستقیمی وجود دارد و همبستگی بین مولفه باعث بالا رفتن و بهبود کارایی فدراسیون­های ورزشی می­شود. کریمی و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان «تبیین و پیاده‌سازی مدل ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده‌ها در ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی هیئت‌های ورزشی» بیان کردند پس از پیاده‌سازی مدل کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده‌ها، هیئت‌های تکواندو، کاراته، شطرنج و دوومیدانی براساس کارایی بالاترین رتبه را به خود اختصاص دادند. ارزیابی متوازن و حفظ تعادل بین جنبه‌های کارت امتیازی متوازن، خطی‌بودن مدل، جامع‌نگری، انعطاف‌پذیری مدل و قدرت تفکیک بالا از مزایای مدل پیشنهادی هستند. بنابراین، با توجه به این برتری‌ها، بهره‌گیری از فرایند تبیین‌شده می‌تواند در ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی هیئت‌های ورزشی بسیار کارآمد باشد. همچنین محمدی و همکاران (1395) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی عملکرد فدراسیون‌های ورزشی براساس شاخص بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (مطالعه موردی: فدراسیون قایق‌رانی)» بیان کردند که می توان گفت شرایط در عوامل مرتبط با توانمندسازی، نسبتاً مناسب است و در معیار­های رهبری، خط­مشی، راهبرد و فرایند  و در معیار­های کارکنان، شراکت­ها و منابع، بیانگرصحت این ادعا می­باشند- این در­حالی است که شرایط تمامی معیارهای نتایج، ضعیف ارزیابی می­شود. علاوه ­براین و برمبنای نتایج، بالاترین هم­بستگی بین خط­مشی­ها و راهبرد­ها و متغیراصلی وجود دارد و پایین­ترین هم­بستگی نیز بین کارکنان و نتایج کلیدی عملکرد مشاهده می­شود. نژادسجادی و سلیمانی دامنه (1393) طی پژوهشی دریافتند که اولویت‌بندی در میان چهار معیار کلی ارزیابی عملکرد فدراسیون‌ها امور پشتیبانی و برنامه‌ریزی، توسعه زیرساخت‌های ورزش، امور فنی و ورزشی و توسعه منابع کالبدی و تجهیزاتی به ترتیب در اولویت‌های اول تا چهارم قرار گرفته‌اند. همچنین ظریفی و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان  «طراحی و سنجش نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی وزارت ورزش وجوانان براساس تکنیک طراحی مبتنی بر بدیهیات» بیان کردند که سه عامل گزینش کارمندان، شاخص‌های عملکردی منابع انسانی، حفظ کارمندان و خرده مقیاس‌های آن‌ها برای طراحی و سنجش نظام ارزیابی عملکرد منابع‌انسانی وزارت ورزش و جوانان مناسب می‌باشند. همچنین هیچ یک از سؤالات این مؤلفه­ها از مدل پژوهش حذف نشدند. لذا این وزارت‌خانه با توجه به نتایج پژوهش ‌باید امکان شناسایی زمینه‌های نظام ارزیابی عملکرد را میسر سازد و به شناسایی فرصت‌ها و محدودیت‌های آن کمک نماید. با توجه به اهمیت موارد یاد­شده و از آنجایی که در زمینه ارزیابی عملکرد فدراسیون­ها و ارائه الگوی ارزیابی عملکرد در کشورمان پژوهش­های کمتری انجام شده است، انجام دادن پژوهش حاضر ضروری می نمود و محقق امیدوار است گوشه­ای از عملکرد موجود در فدراسیون­های جمهوری اسلامی ایران را مورد کنکاش قرار دهد. بر این اساس می‎توان گفت تدوین نظامی برای ارزیابی عملکرد سازمان‎های ورزشی به‎عنوان ابزاری قدرتمند برای تعیین میزان دستیابی آن‎ها به اهداف از پیش تعیین­شده و نیز خود ارزیابی سازمان‎های ورزشی ضروری به نظر می‎رسد. علاوه بر این، سازمان‎های ورزشی نقش حیاتی و بسیار مهمی در توسعه ورزش دارند. لذا برای رسیدن به اهداف خود نیازمند به یک سیستم ارزیابی عملکرد مناسب هستند. با توجه به این که تا کنون اقدام علمی منسجمی در جهت ارزیابی عملکرد سازمان­های ورزشی کشور نشده و ارزیابی­های موجود بیشتر به­صورت تجربی و بر مبنای چند سئوال باز صورت گرفته، امید آن داریم که نتایج آن بتواند عملکرد فدراسیون­ها را ارزیابی کند و الگوی مناسب و خوبی را برای ارزیابی عملکرد فدراسیون­ها در اختیار مسئولان وزارت ورزش و جوانان قرار دهد.

روش‌شناسی پژوهش

روش انجام این پژوهش کیفی یود که با نظریه داده­­بنیاد و رویکرد گلیزر[14] انجام گرفت؛ به این صورت که عوامل مستخرج شده از مصاحبه­های انجام گرفته، استخراج گردید. هدف استفاده از رهیافت تحقیق کیفی در مطالعه حاضر، شناسایی عوامل موثر بر ارزیابی فدراسیون­های ورزشی کشور بود که از روش مصاحبه نیمه­ساختاریافته استفاده شد، برای مصاحبه، یک پروتکل با توجه به مبانی نظری و پیشنه پژوهش تهیه گردید که در ابتدا مورد تایید اساتید و خبرگان حوزه قرار گرفت.مصاحبه­ها از متخصصان، کارشناسان دارای سابقه تدریس دانشگاهی وفعالان حوزه مطالعات راهبردی، مدیران فدراسیون­ها و هیئت­های ورزشی، کارشناسان فدارسیون­ها و هیئت­های ورزشی، کارکنان و مسئولان ادارات ورزش و جوانان، سیاست گذاران و مشاوران ورزشی انجام شد. رشته تحصیلی و داشتن تالیفات علمی مرتبط با موضوع، دارا بودن سمت‌های مدیریتی و تجارب اجرایی در حوزه ورزش از جمله شاخص­های انتخاب فهرست اولیه صاحب­نظران بود. روش نمونه­گیری به صورت نمونه‌گیری غیراحتمالی[15] با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی بود. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 16 نفر بود. همچنین در این تحقیق جمع­آوری اطلاعات به شکل کتابخانه‌ای و میدانی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات ابتدا ادبیات و پیشینه تحقیق با استفاده از کتب، مجلات، پایان­نامه­های مربوط، آیین­نامه و اسناد مرتبط و سایت­های اینترنتی مورد بررسی قرار گرفت. پس از تهیه راهنمای مصاحبه به نمونه آماری مراجعه شد و داده­های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه‌های باز جمع­آوری شد. گفتنی است به جهت نو بودن تحقیق و محدودیت احتمالی داده‌ها، از رویکرد مثلث‌سازی[16] استفاده شد. مثلث‌سازی به فرایند استفاده از رویکردها و منابع گوناگون جهت جمع‌آوری اطلاعات در تحقیق اطلاق می‌شود (اسکینر  و همکاران[17]، 2014). با توجه به استفاده از شیوه مثلث‌سازی (استفاده از منابع چندگانه) در این تحقیق از موارد منابع متنوع به منظور جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد.

شکل 1: فرایند استفاده از رویکردها و منابع گوناگون جهت جمع‌آوری اطلاعات

علاوه بر این، در پژوهش حاضر جهت سنجش روایی از معیارهای اسکینر و همکاران (2014) استفاده شد که در جدول 1 به آن اشاره گردیده است:

جدول 1: روش­های اطمینان از روایی

روش‌های اطمینان از روایی

نحوه اجرا در این پژوهش

درگیری طولانی مدت

افزایش حساسیت نظری، مشارکت عملی و ارتباط با مشارکت‌کنندگان برای ارزیابی برداشت‌های محقق

مشاهده پایدار

مشارکت عملی محقق و حضور در محیط مشارکت و اکتشاف جزئیات تجارب مشارکت ­کنندگان

بازرسی مجدد مسیرکسب اطلاعات

انجام بازرسی ادواری اطلاعات و کدهای به­دست آمده به جهت پیشگیری از سوگیری و اطمینان از صحت توسط محقق و یک همکار (دانشجوی دکتری) آشنا به موضوع مورد پژوهش

چک کردن با مشارکت­کنندگان

بررسی اطلاعات به­دست­آمد

به کمک گروه تحقیق و نظرسنجی از مصاحبه­شوندگان در مورد نتایج

مثلث­سازی

استفاده از منابع متعدد برای جمع‌آوری داده‌ها

مقایسه مستمر

مقایسه داده‌های به­دست آمده از منابع مورد بررسی با سایر منابع به­صورت مستمر در تمام طول تحقیق

برای محاسبه پایایی با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، از یک متخصص مدیریت ورزشی که در مراحل انجام پژوهش حضور داشت و از آگاهی مناسبی در مورد این پژوهش برخوردار بود، درخواست شد تا به عنوان همکار در کدگذاری تحقیق شرکت کند. آموزش‌ها و تکنیک‌های لازم جهت کدگذاری به همکار تحقیق انتقال داده شد. سپس محققان به همراه همکار، به عنوان نمونه دو مورد از مصاحبه‌ها را کدگذاری کردند و درصد توافق درون موضوعی محاسبه شد که با استفاده از فرمول زیر محاسبه شد:

 

در جدول 2 مشاهده می­شود، تعداد کل کدهای که به ثبت رسیده است معادل 62 کد و تعداد کل توافقات بین کدها معادل 25 می­باشد. همچنین، پایایی بین کدگذاران برای مصاحبه­های انجام گرفته در این پژوهش معادل 80/0 درصد به دست آمد. لذا با توجه به این که میزان پایایی بیشتر از 60 درصد می­باشد، قابلیت اعتماد کدگذاری­ها مورد تأیید است و می­توان گفت که میزان پایایی تحلیل مصاحبه کنونی مناسب می­باشد.

جدول 2: محاسبه پایایی

ردیف

شماره مصاحبه

تعداد کل کدها

کدهای مورد توافق

کدهای عدم توافق

پایایی

1

6

29

12

7

82/0

2

11

33

13

9

78/0

جمع

62

25

16

80/0

سرانجام جهت تجزیه و تحلیل داده­ها در مرحله کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد. گقتنی است کلیه تحلیل­های آماری با کمک نرم­افزار مکس­کیودای[18] نسخه 2020 انجام گرفت.

 

یافته­های پژوهش

جدول 3: توصیف ویژگ­­های جمعیت­شناختی مصاحبه­شوندگان

مدرک تحصیلی

شغل

جنسیت

سن

ردیف

کارشناسی ارشد

کارشناس وزارت ورزش

مرد

42

1

دکترای مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (دانشیار)

مرد

56

2

مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (استادیار)

زن

55

3

کارشناسی ارشد

کارشناس و مسئول فدراسیون­ها در وزارت ورزش

مرد

45

4

دانشجوی دکترا تربیت بدنی

دبیر کل فدراسیون

زن

55

5

دانشجو دکترا تربیت بدنی

مدیرکل اداره ورزش و جوانان

زن

42

6

دکترا مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (استادیار)

مرد

59

7

دکترا مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (دانشیار)

مرد

62

8

دکترا مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (دانشیار)

مرد

54

9

دکترا مدیریت راهبردی

هیئت علمی دانشگاه (استادیار)

زن

49

10

دانشجوی دکترای مدیریت ورزشی

کارشناس فدراسیون

مرد

46

11

دکترای ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (دانشیار)

زن

64

12

دانشجو دکترا تربیت بدنی

رئیس فدراسیون

زن

52

13

کارشناسی ارشد

کارشناس وزارت ورزش

مرد

48

14

دکترای مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (دانشیار)

مرد

56

15

دکترا مدیریت ورزشی

هیئت علمی دانشگاه (استادیار)

مرد

55

16

در پژوهش حاضر بعد از 16 مصاحبه اشباع نظری حاصل گردید. با انجام مصاحبه با این افراد، تشخیص محقق و گروه تحقیق این بود که اطلاعات گردآوری شده به نقطه اشباع رسیده و نیازی به انجام مصاحبه­های بیشتر نیست.

جدول 4: یافته­های ارائه­شده

نشانگر

کد اولیه

کدبندی محوری

کدبندی اصلی

P2,p4,p8

هماهنگ شدن با اهداف سازمان

مدیریتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارزیابی عملکرد  فدراسیون ها

P4.p12

تدوین و اولویت­بندی اهداف کوتاه­مدت و بلند­مدت

P3.p13

میزان استفاده از نظرات هیئت­های استانی در تدوین و اصلاح آئین­نامه ها

P3,p16

نحوه برنامه­ریزی و مدیریت مالی جهت استفاده از بهینه از منابع

P3,p8,p9

میزان ایجاد روحیه کار گروهی در میان هیئت­ها و فدراسیون

P8,p9,p11

ایجاد فضای ورزشی خاص بانوان و امتیازات خاص در جهت حضور بیشتر بانوان

P10,p1

تدوین برنامه­ها جهت جذب افراد داوطلب

P2,p7,p9

تدوین برنامه­های استعدادیابی در تمام استان­ها

P13

تدوین برنامه­ها جهت گسترش فعالیت­های ورزش همگانی در مراکز عمومی، پارک­ها، دانشگاه­ها و دیگر سازما­­ن­ها

P5,p9

نحوه میزان سیاست­گذاری فدراسیون در بخش خصوصی

P7, P9

مشارکت و همکاری فدراسیون با دیگر سازمان­ها مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و دیگر سازمان­ها

P1,P2

توجه به درآمد و کنترل هزینه

مالی

P3,p9

کسب درآمد از پخش تلویزیونی

P8,p12

میزان حمایت مالی ارگان­ها و سازمان­ها از فدراسیون در سال

P10,p14

تعداد فعالیت­های بازرگانی، تبلیغاتی و تولیدی به منظور تقویت بنیه مالی فدراسیون

P2

میزان عواید حاصل از ارائه برنامه­های ورزشی و آموزشی در سال

P13,p14

اخد کمک­های بلا عوض  در جهت ارتقا و بهبود خلاء­های فدراسیون

P1, P4

میزان دریافتی­ها از فدراسیون­های قاره­ای و جهانی

P10, P13

میزان درآمدها حاصل از برگزاری مسابقات و رویدادهای ورشی

P,7P10

درآمدهای حاصل از بستن قراردادها با حامیان مالی

P1,p16

کیفیت و کمیت دستورالعمل­های فنی و مالی

توسعه زیر ساخت های ورزش

P1,p9

رشد تعداد ورزشکاران سازمان­یافته در فدراسیون

P7,p16

ارتقای دانش علمی و عملی مربیان

P4,p6,p12

توسعه سرانه ورزشی در فدراسیون

P10, P24

رشد میزان سرمایه­گذاری در رشته مورد نظر

P2,p9

بالابردن کیفیت برگزاری دوره­های آموزشی

P2,p14

کیفیت و کمیت دستورالعمل­های فنی و مالی

P2,p14.p15

توسعه سرانه ورزشی افراد در رشته مورد نظر

توسعه منابع کالبدی و تجهیزاتی

P7,p15

میزان بهره­وری از امکانات موجود

P4,p9.p14

میزان استاندارد­سازی وسایل و تجهیزات

P6,p8,p13

میزان توسعه امکانات اردویی فدراسیون

P9

رشد تجهیزات ورزشی در فدراسیون

P14,p15

تعداد مدارس ورزشی راه­اندازی­شده برای توسعه قهرمان­پروری

عوامل آموزشی

 

P3,p7,p13

به­کار­گیری مربیان سطح بالای بین­المللی برای آموزش

P8.P12

برگزاری دوره­های آموزشی جهت ارتقای بخش مدیریتی  در سال

P4,12,P16

نحوه اطلاع­رسانی فدراسیون در مورد قوانین تغییر­یافته به مربیان، داوران وبازیکنان

P2,P8,P16

برگزاری کلاس­های آموزشی مدیران و مسئولان با هدف بالابردن سطح کیفیت و کاربرد شیوه­های علمی در فدراسیون

P4,P7,P16

برگزاری کلاس­های تئوری دانشگاهی مانند روانشناسی ورزشی، تغذیه ورزشی، آسیب­شناسی ورزشی و ...

P7,P16

تعداد برگزاری کارگاه و کلاس­های مختلف IT برای مدیران و مسولان و دست­اندرکاران اجرایی

P2,P15

برقرای سیستم نظارت و ارزیابی

امور پشتیبانی و برنامه­ریزی

P1,P6,P13

داشتن برنامه­ریزی راهبردی

P11,P14

برنامه و اهداف سالانه پشتیبانی

P10,P16

پایگاه­های قهرمانی فعال

P12

استانداردهای رایج در عملکرد (TGM)

P9,P13

اجرای برنامه­های وزارت ورزش و جوانان

P2,P7,P13

میزان استفاده بهینه از فناوری اطلاعات برای تقویت و پیشبرد اهداف فدراسیون

فناوری اطلاعات

P2,P7,P11

کیفیت راه­اندازی سایت تخصصی فدراسیون و به روز­رسانی سایت

P1,P7,P10

میزان استفاده از رسانه­ها برای انعکاس اخبار جهت رسانه عمومی

P2,P4,P14

میزان استفاده از رسانه جهت اطلاع­رسانی برای پیشبرد ابعاد همگانی

P1,P8

وجود سامانه مدیریت اطلاعات هیئت­ها و تجهیزات ورزشی استان­ها

P2,P11

میزان تهیه الکترونیکی آمار ورزشکاران مربیان، داوران، قهرمانان و پیشکسوتان

P9,P13

کیفیت مطلوب فضا و امکانات دفتری، اداری و رایانه­ای برای فدراسیون

P8.P12

تشویق و معرفی هیئت­های برتر و ایجاد انگیزه در بین آنها

کنترل و نظارت

P4,12,P16

میزان طراحی و ایجاد نظام نگهداری و تعمیر تجهیزات و تسهیلات

P2,P8,P16

ایجاد و گسترش نظام ارزیابی عملکرد مسابقات داخلی

P4,P7,P16

ایجاد و گسترش نظام ایمنی در ورزش و مسابقات فدراسیون

P7,P16

میزان استاندارد­سازی لازم در مورد تجهیزات و وسایل طبق مقررات فدراسیون بین­المللی

P10

میزان رضایت ورزشکاران، مسئولان و کارکنان از خدمات رفاهی

P1,P9,P16

پاسخگویی به­موقع به شکایات ورزشکاران و هیئت­ها

P7,P12

میزان برنامه­ریزی جهت غنی­سازی اوقات فراغت سالمندان جامعه

عوامل فرهنگی

P16

برنامه­ریزی فرهنگی جهت نهادینه کردن و گسترش ورزش در جامعه

P4,P14

برنامه­ریزی جهت غنی­سازی اوقات فراغت بانوان

نتایج  به­دست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه­های کیفی نشان داد که عوامل موثر بر ارزیابی فدراسیون­های ورزشی کشور از 9 عامل و 62 کد مستخرج از مصاحبه­ها تشکیل شده است.

در این مرحله، مقوله­ها به صورت یک شبکه با هم در ارتباط قرار می­گیرند. همچنین این مرحله مشتمل بر ترسیم یک نمودار است که «الگوی کدگذاری» نامیده می­شود. الگوی کدگذاری، روابط میان عوامل موثر بر ارزیابی عملکرد فدراسیون­ها را نمایان می­کند (کریوگر و نیومن، 2006). این فرایند درشکل 2 نمایان است:

 

 

 

 

 

 

شکل 2: مدل نهایی پژوهش

بحث و نتیجه­گیری

امروزه مدیریت و پایداری سازمان به عنوان مهمترین اولویت سازمان­های دولتی و خصوصی در سطح جهان مطرح است. پژوهش­های مختلف نشان داده است که بین مدیریت مناسب، خدمات با کیفیت بالا و پایداری سازمانی ارتباط ناگسستنی وجود دارد (میلر و همکاران، 2006). مدیریت در نهادهای ورزشی از جمله فدراسیون­ها در غلبه بر موانع ارائه­ خدمات ورزشی مورد نیاز جامعه و سلامت همگانی و توسعه­­ ورزش قهرمانی به روشی عادلانه، اثربخش، کارآمد و با کیفیت بالا که رضایتمندی جامعه و ورزشکاران را نیز به دنبال داشته باشد، نقشی حیاتی ایفا می­نماید. در نظام­های ورزشی با توجه به فقر حرکتی جامعه و تغییرات سریع اجتماعی، اقتصادی، فناوری، پیشرفت صنعت ورزش و شاخص­های مهمی مانند اثربخشی و کارآیی اهمیت مدیریت از پیش آشکار شده است. توسعه مدیریت بر مبنای این مفهوم قرار دارد که سازمان­ها زمانی رشد می­کنند و تقویت می­شوند و به بلوغ می­رسند، از نظر قابلیت­های مدیریتی چند مرحله را پشت سر می­گذارند. درک این مراحل به ما کمک می­­کند تا قابلیت­های مدیریتی موجود در سازمان را به­طور نظام­مند ارزیابی کنیم و اقدامات مهمی برای توسعه سازمان طراحی و اجرا نماییم. سازمان­های موفق به طور دایم خود را ارزیابی می­کنند تا مناسب با تقاضاهای جدید و تحولاتی محیطی اقدامات مدیریتی خود را بهبود بخشند. ارزیابی مدیریت به مدیران کمک می­کند تا دریابند که در هریک از زمینه­های مدیریتی در چه مرحله­ای از طیف توسعه مدیریت قرار دارند و اهداف روشنی را برای بهبود قابلیت­های مدیریتی خود تعیین کنند (هلفن بینگ وهمکاران ،۲۰۰۲). تدوین برنامه­های استعدادیابی از مهمترین عوامل در شاخص مدیریت به حساب می­آید که با تحقیق نژادسجادی و سلیمانی دامنه (1393) همخوانی دارد. نقش آموزش و پرورش در ایجاد تحول در نونهالان، نوجوانان و جوانان و جامعه بر کسی پوشیده نیست. آموزش و پرورش به عنوان ارکان کلیدی در نهادینه کردن ورزش در کشور نقش مهمی بازی می­کند و این موضوع با نتایج تحقیق مبنی  بر همکاری و مشارکت فدراسیون با آموزش و پرورش همخوانی دارد- تحقیق رضوی و همکاران (۱۳۸۷) نیز این موضوع را تایید می­نماید. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که سازمان­های ورزشی باید برنامه و تقویم ورزشی ارائه دهند. اسلیک و هینگ[19] (2018) اشاره می­کنند که برنامه­ریزی بلند­مدت اجازه می­دهد که سازمان­های ورزشی ملی نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی ­کنند و از طریق برگزاری جلسات و استفاده از نظرات هیئت­های استانی در برنامه­ریزی و مدیریت فدراسیون­های ورزشی ارزیابی به عمل ­آورند. بر طبق نظریه رنسیس لیکرت در نظام مدیریتی چهارگانه که امروزه در سازمان­ها قابل اجراست، سازمان می­تواند فعالیت­های خود را بهتر و بیشتر ادامه دهد و این حرکت انگیزه مدیران و رؤسای هیئت­ها را به مقدار قابل توجهی افزایش می­بخشد و از فرسودگی شغلی کارکنان می­کاهد. یافته­های تحقیق صدیقی (۱۳9۰) این موضوع را پر رنگ می­سازد. بنا بر مطالعات روس (2016) بهترین راه حل برنامه­ریزی در سطح بالای سازمان نیست، بلکه مشارکت افراد به نمایندگی از مجموعه کامل سازمان کار در جلسات و کار گروهی است. تدوین و برنامه­ریزی جهت گسترش ورزش همگانی همچنان که در اساسنامه فدراسیون­ها تاکید شده، مراکز عمومی پارک­ها، دانشگاه­ها و استان­ها و شهرداری­ها و ... در پیشبرد این هدف نقش بسزایی را ایفا می­­کنند. هدف این بخش در ارزیابی مدیریت با نتایج تحقیق جلالی و آقایی (1398) همخوانی دارد .

سازمان­ها از دیرباز در اندیشه استفاده مفید، کارا و ثمربخش از امکانات و منابع مالی در دسترس خود بوده اند. در عصر کنونی این امر بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. همه ارگان­ها بر تاثیرات شاخص مالی در دستیابی به اهداف سازمان و عملکرد سازمان­ها واقف هستند. اولویت دومی که از نتایج این تحقیق به­دست آمد بر شاخص مالی تاکید می­کند. برنارد و باس (2014) موفقیت یا عدم موفقیت ورزشی را نتیجه چندین عامل از جمله منابع مالی، اجتماعی و جمعیت یک کشور می­داند. نژادسجادی و سلیمانی دامنه (۱۳93) و هاولز اس (۲۰18) نیز به پشتیبانی و حمایت همه جانبه وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک تاکید نموده­اند. در مطالعه مونیانگوگا (۲۰۰۷) برای دستیابی به رسالت و عملکرد موثر کارآمد فدراسیون ملی روندا، به مکانیزم توسعه بودجه مانند شناسایی حامیان مالی، سازماندهی و جمع­آوری کمک­های مردمی و افزایش تعداد اعضا و ارائه یارانه­های دولتی اشاره شده است. بوسچر و بینگم (۲۰1۸) سرمایه­گذاری را یک عامل بسیار مهم در دستیابی به بالاترین سطح موفقیت ورزشی بین­المللی می­د­انند. این نشان می­دهد که فدراسیون و نهادهای مربوطه باید با برنامه­ریزی مالی مدون و اختصاص منابع مالی و یارانه­ها و حمایت مالی در صدد بهبود این شاخص باشند. همچنین وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک باید منابع مالی بیشتری را در اختیار فدراسیون­ها قرار دهند؛ به­طوریکه بوچر و کوته (2012) بودجه را مانند موتوری می­داند که فرآیند مدیریت هر سازمان ورزشی را هدایت می­کند. در این زمینه می­توان به نتایج پژوهش افرینش خاکی (1383) اشاره کرد که دریافت یکی از شاخص­های مهم موفقیت برای سازمان­های ورزشی شاخص قهرمانی در رشته است که باید برای بهبود این شاخص سطح دانش علمی و فنی مربیان را ارتقا داد و مراحل استعدادیابی با توجه به الگوهای موفق صورت پذیرد. بنابراین سازمان تربیت بدنی و فدراسیون­های ورزشی برای حضور موفق در عرصه جهانی ورزش باید توجه به این امور را سرلوحه فعالیت­ها و برنامه­های خود قرار دهند. فدراسیون­ها با ارزیابی از شاخص قهرمانی می­توانند موقعیت خود را محک زنند و با استفاده از نتایج و بازخورد آنها مسیر ترقی خود را هموارتر سازند.

امروزه آموزش به عنوان یکی از مکانیزم­های اصلی توسعه منابع انسانی در حوزه سازمان­ها مورد توجه بسیاری از صاحب­نظران و مسئولان و مدیران آموزش قرار گرفته است. آنچه به­ویژه در سازمان­ها از اهمیت فراوانی برخوردار است، جهت­گیری فعالیت­های آموزشی به سمت دیدگاه­های سیستمی و نگرش­های راهبردی می باشد که ضرورت آن با توجه به شرایط نوین جهانی، فناوری­های پیچیده، سرمایه دانش و تغییر در مشاغل دو چندان می­نماید. تلفیق و تمرکز نگرش سیستمی و جهت­گیری راهبردی با کارکردهای اصلی سیاست­گذاری، برنامه­ریزی، اجرا و ارزشیابی آموزشی، چرخه آموزش در سازمان­ها را هدفمند، عقلایی، پویا و انعطاف­پذیر می­نماید. آموزش نقش اساسی در تحول و به­روز کردن هر نظام سازمانی دارد. نقش این عامل در سازمان­های ورزشی و نیز توسعه قهرمانی به­وفور یافت می­شود. کنترل، فعالیتی است که ضمن آن عملیات پیش­بینی شده با عملیات انجام­شده مقایسه می­گردد و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه که هست، به رفع و اصلاح آنها اقدام می­شود. شاید به جرأت بتوان گفت که انجام هر فعالیتی در سازمان قرین توفیق نخواهد بود مگر آنکه کنترل­های لازم به عمل آمده باشد. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدف­ها و انجام عملیات آگاهی می­یابد و قدرت پیگیری و در صورت لزوم، سنجش و اصلاح آنها را پیدا می­کند. کنترل، ابزار کارآمد مدیران در رده­های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده­های سرپرستی است و لزوم آن را در مراتب مختلف به­سادگی می­توان احساس کرد. شاید مهمترین مسئله­ای که وجود کنترل را ضروری می­سازد، آن است که پیش­بینی­ها و برنامه­های عملیاتی در سازمان همواره با درصدی از خطا توام است و برای رفع این خطاها و اصلاح عملیات، کنترل تنها راه چاره است. از آنجا که فرد جزء اساسی از سیستم کنترل در سازمان است، بحث­هایی که به آن خواهیم پرداخت حاوی مرزبندی­های دقیقی بین کنترل برنامه­ها و کنترل افراد در سازمان است. مدیران همواره بر این نکته تاکید داشته باشند که یک مکانیزم کنترلی در قالب نظارت و ارزشیابی بر فعالیت­ها تضمین­کننده و حافظ بقای اهداف سازمان است. از این رو، اندازه­گیری عملکرد به عنوان چراغ راه و هدایتگر کلیه فعالیت­های مدیریتی مطرح است و رشد و توسعه پایدار سازمان­ها و موسسات کشور و پیامدهای آن یعنی رشد اقتصاد ملی مرهون سنجش، اندازه­گیری، تجزیه و تحلیل، مقایسه و انجام اقدامات لازم و ضروری در این زمینه است. یکی دیگر از موارد مورد بحث، موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات است. پیشرفت در فناوری اطلاعات و ارتباطات، تمامی عرصه­های زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده و تربیت­بدنی هم به­عنوان یک موضوع اساسی در جامعه، از این قاعده مستثنی نیست. به­کارگیری این سیستم­ها باعث می­شود فرآیندهای سازمان با سرعت و دقت بیشتر و هزینه کمتری انجام شود. همچنین استفاده از سیستم­های اطلاعاتی عملیاتی موجب نظام­مند شدن داده­های سازمان می گردد. این موضوع در حیطه سازمان­های ورزشی از جمله فدراسیون­ها دارای اهمیت ویژه­ای است، زیرا به علت گستردگی عملیات بخش ورزشی، تنوع فعالیت­ها و تغییرات زود­هنگام داده­ها اغلب جمع­آوری و پردازش داده­های ورزشی با دشواری فراوان همراه است. این مقوله در کشورهای پیشرفته نیز مورد توجه است (افرینش خاکی، 1388). گزارش­های متنوع نشان می­دهند که این سیستم­­ها ابزار خوبی برای تجزیه و تحلیل عملکرد گذشته و اصلاح روندها به­شمار می­آیند. طبق «سند تفصیلی نظام جامع توسعه تربیت بدنی و ورزش کشور» (1386)، کاربرد اطلاعات و ارتباطات در ورزش را می­­توان به دو بخش تقسین کرد: الف) بهبود عملکردهای نهادهای ورزشی شامل سیستم­های عملیاتی و اطلاعاتی، شبکه­های ارتباطی، سهولت توزیع اطلاعات و خدمات و آموزش الکترونیک؛ ب) بروز پدیده­ای نو در ورزش شامل ورزش مجازی (به­کارگیری مجموعه­ای از سخت­افزارها و نرم­افزارها برای شبیه­سازی محیط واقعی ورزش) و نرم­افزارهای تحلیل حرکت (سازمان تربیت بدنی، ۱۳۸۶). نادریان جهرمی در تحقیق خود (1386) فناوری و اطلاعات را یکی از عوامل موثر در افزایش میزان بهره­وری در سازمان­های ورزشی معرفی کرد. تحقیق حاجی انزهایی (1395) نیز به بهره­­گیری از سیستم فناوری اطلاعات اشاره داشته است. در سال­های اخیر جذابیت مسابقات ورزشی موجب افزایش محبوبیت ورزش در جوامع گردیده که همین مسئله ارتباط ورزش و رسانه را در پی داشته است (هنری و همکاران، 1396). رسانه­های جمعی در شکل­دهی ساختار ذهنی افراد جامعه موثرند. از سوی دیگر، رفتار افراد را سامان می­بخشند و موجب می­شوند که افراد در مورد پدیده­های اجتماعی، رفتاری کاملا حساب­شده از خود بروز دهند (زوو و همکاران، 2008).  با توجه به اهمیت این امر و نقش حساس و تاثیرگذار رسانه­های جمعی باید نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در این حوزه و تدوین راهبرد مدیریت اثربخش و تعامل مؤلفه­های اصلی یعنی متولیان اصلی امر ورزش (وزارت ورزش و جوانان، سازمان تربیت بدنی، فدراسیون­ها و رسانه­ها) فراهم گردد.

در یک بررسی اجمالی چنین نتیجه می­گیریم جوامع و سازمان­های مختلف، به شیوه­های گوناگون به طراحی ساختارهای نظارتی برای سازمان اقدام می­کنند تا ساختارهای مذکور، کنترل و نظارت بر برنامه­ها و افراد را تسهیل نمایند. آنچه باعث شده تا جوامع انسانی، نظام­های اجتماعی، به­ویژه سازمان­ها در روند تکاملی خود به کنترل و روش­های مختلف نظارت روی آورند، ضرورت پیشگیری و ممانعت از انحراف از هدف و حصول اطمینان از صحت حرکت همه عوامل جامعه با سازمان به سمت اهداف تعیین شده می­باشد. با توجه به روند روبه رشد ورزش در عرصه­ جهانی، مدیران روشن­بین فدراسیون­ها باید در توسعه برنامه­های خود این معیار را در راس قرار دهند و با ارزیابی و اندازه­گیری عملکرد، زمینه هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب را فراهم آورند. در حقیقت، هدف اصلی ارزیابی باید راهنمایی و ارشاد سازمان باشد که به این ترتیب درجه کارآمدی و بازده کار سازمان بالا خواهد رفت. همچنین پیشنهاد می­شود که مدیران و مسئولان فدراسیون­های ورزشی به تدوین طرح­های اجرایی، حمایت، اجرا و نظارت بر آن در استان­ها توجه کافی داشته باشند.

 

  • منابع

    • احمدی، سمیرا. (1392). «تدوین شاخصهای ارزیابی عملکرد هیئتهای ورزشی ووشو». پایان‎نامه کارشناسی ارشد در رشته تربیت‎بدنی. دانشگاه بیرجند.
    • اسفندیار، اسماعیل؛ جهانگیرفرد، مجید و حسینی، سیدمهدی.(1394). «ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی(بر اساس مدل تعالی سازمانی بالدریج) و بررسی رابطه آن با سلامت اداری کارکنان دستگاه­های دولتی فیروزکوه». پژوهشگر (مدیریت). دوره 12، شماره  37 ، صص115 -138.
    • اسگندری دستگیری، سیمین؛ امیرتاش، علی محمد و صفانیا، علی محمد. (1396). «ارزیابی عملکرد منتخبی از فدراسیون­های ورزشی ایران با استفاده از تحلیل پوششی دادهها با رویکرد سیستمهای فازی». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. دوره 5، شماره 19، صص 23-36.
    • اسگندری دستگیری، سیمین؛ امیرتاش، علی محمد و صفانیا، علی محمد. (1397). «رابطه مؤلفه­های ارزیابی عملکرد در کارایی فدراسیون­های ورزشی». فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهش­های کاربردی در مدیریت ورزشی. 6(4)، صص 19-26.
    • آفرینش خاکی، اکبر. (1383). «چگونگی توسه و ارزیابی ورزش همگانی در کشور و مقایسه نظرات در گروه­های مطالعه». رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.
    • حاجی انزاهایی، زهرا. (1395). «بررسی ساختار سازمانی و عملکرد فدراسیون هندبال و مقایسه آن با فدراسیون آلمان و ارائه الگوی بهینه». دومین همایش ملی توسعه فناوری در ورزش.
    • جلالی، طاها و آقایی، نجف. (1398). «شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی عملکرد مربیان و بازیکنان تیم‌های ملی فوتبال ایران با استفاده از روش بازخورد 360 درجه و فرآیند تحلیل سلسله‌مراتبی». مدیریت منابع انسانی در ورزش. 7(1)، صص 19-44.
    • رضوی، سید محمدحسین؛ صداقتی، سعید و بلوریان، محسن. (1387). «تبیین جامعه وضعیت ساختاری و فرایند کانون­های ورزشی دانش­آموزان و مقایسه آن با برخی کشورهای منتخب». نشریه حرکت. شماره 36، صص 193-212.
    • شفیعی، شهرام؛ کهندل، مهدی؛ منتظرعلیه، مهدی و رادی نیا، غلامرضا. (1393). «شناسایی، وزندهی و اولویتبندی شاخصهای ارزیابی عملکرد باشگاههای ورزشی». دوفصلنامه مدیریت و توسعه ورزش، ش 1 (پیاپی 4)، ص 98-83.
    • صدقی، سعید. (1390). «طراحی مدل ارزیابی عملکرد مدیر در سازمان­های تولیدی، رویکرد تحلیل پوششی داده­ها». رساله دکترا، دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم انسانی.
    • ظریفی، مجتبی؛ بحرالعلوم، حسن؛ اندام، رضا و شیخ، رضا. (1398). «طراحی و سنجش نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی وزارت ورزش وجوانان براساس تکنیک طراحی مبتنی بر بدیهیات». مطالعات مدیریت ورزشی.
    • عبدالملکان، منصور.(1393). «ارزیابی بنادر ایران با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها». پایان‎نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آمل.
    • کاوسی، اسماعیل. (1389). «نقش برنامه­ریزی راهبردی در توسعه منابع انسانی». فصلنامه مدیریت دولتی. شماره 13، صص 25-39.
    • کرمی، خاطره؛ سلیمی، مهدی وسلطان حسینی، محمد. (1398). «تبیین و پیاده‌سازی مدل ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده‌ها در ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی هیئت‌های ورزشی». مطالعات مدیریت ورزشی. 11(54)، صص 205-242.
    • محمدپور، احمد. (1392). روش تحقیق کیفی ضد روش 1 و 2 مراحل و رویه­های علمی در روش­شناسی کیفی. تهران: انتشارات جامعه­شناسان
    • محمدی، لیلا؛ هنری، حبیب و افشاری، مصطفی. (1395). «ارزیابی عملکرد فدراسیون‌های ورزشی براساس شاخص بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (مطالعه موردی: فدراسیون قایق‌رانی)». مطالعات مدیریت ورزشی. 8(35)، صص 163-182.
    • مصفا، پگاه. (1393). «طراحی نظام ارزیابی عملکرد هیئت­های ورزشی استان گیلان با رویکرد کارت امتیازی متوازن». پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، گرایش مدیریت و برنامه ریزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج.
    • میرفخرالدینی، حیدر؛ پیمان‎فر، محمدحسن؛ خطیبی عقدا، عبدالنبی و علیمحمدی، حسین. (1392). «ارزیابی عملکرد سازمان­های ورزشی با استفاده از مدل منسجم BSC – TOPSIS (مطالعه موردی: اداره کل تربیت بدنی استان یزد)». مدیریت ورزشی. شماره 16، صص 77-96.
    • نادریان جهرمی، مسعود؛ امیرحسینی، سید احسان و سلطان حسینی، محمد. (1386). «بررسی عوامل موثر بر افزایش بهره­وری سازمان­های ورزشی شهر اصفهان». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 34، صص 55-68.
    • نژاد سجادی، سید احمد و سلیمانی دامنه، جهانگیر. (1393). «شناسایی و اولویت‌بندی شاخص‌های ارزیابی عملکرد فدراسیون‌های ورزشی ایران با استفاده از مدلAHP». مطالعات مدیریت ورزشی. 6(23)، صص 179-192.
    • هنری، حبیب؛ محمدی، لیلا؛ غفوری، فرزاد و افشاری، مصطفی. (1392). «کاربرد روش PCA در ارزیابی عملکرد فدراسیون­های ورزشی براساس رویکردهای EFQM». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. ۱ (۲) ، صص ۱۹-۲۹.
    • همتی نژاد، مهرعلی؛ قلی زاده، محمدحسن؛ رمضانی نژاد، رحیم و میرکاظمی، سیده عذرا. (1389). «اولویت­بندی شاخص­های ارزیابی عملکرد ادارات تربیت بدنی دانشگاه­ها». نشریه پژوهش در علوم ورزشی. شماره 27، صص 127-138.
    • Alonso, Angle B. Fernandez Patricio, S. (2009). “The Balanced Scorecard of Investment in Sport: Proposal for Change”. Rivista Di Diritto Ed Economia Dello Sport. ISSN 1825-7485. V, Fasc. 1.Pp: 21-36.
    • Asmild, M., Paradi, J. C., Pastor, J. T. (2009). “Centralized resource allocation BCC models”. 1(37): 40-49.
    • Bernards, E. & Robinson, L. (2014). “A Framework for Understanding the Performance of National Governing Bodies of Sport”. European Sport Management Quarterly, Volume 7, Issue 3, pages: 249-268.
    • Bolton, Mike. (2003). “Public sector performance measurement: delivering greater accountability”. Work study, volume 52; No1.
    • Bocher, E. & Kote, L. (2005). “A Framework for Understanding the Performance of National Governing Bodies of Sport”. European Sport Management Quarterly, Volume 7, Issue 3, pages :249-268
    • Boscher, J., Bingem, R. (2018). “Developing empirical research in accounting: an example informed by a habermasian approach”. Accounting, Auditing and Accountability Journal, 10 (5), 622–648.
    • Chadwick, S. (2009). “From outside lane to inside track: sport management research in the twenty – first century”. Management Decision, 47(1). PP: 191-203
    • Helfenbeing, S., Sacca, S., Brooks, R. (2002). “Assessing the Management Capabilities of your organization”. Boston: A Compendium of the Manager series, p. 567-86.
    • Hozler, Marc. And Patina de Lancer, Julnes. (2002). “promoting the utilization of performance measures in public organizations: An empirical study of factor affecting adoption and implementation”. Public administration review, Vol, 61; issue 6. p. 67-76.
    • Kaplan, Robert .S. and David P. Norton. (2006). Translating Strategy in to Action: The Balanced Scorecard. Translated by Molmasi, Ramin and Jamile Seify, First Edition, Tehran, Published by Iran s Commercial Studies and Research Institute
    • Kreuger, L., & Neuman, W. L. (2006). Social work research methods: qualitative and quantitative approaches: with Research Navigator. Pearson/Allyn and Bacon.
    • Lee, Y. H. (2007). “Evaluating Management Efficiency of Korean Professional Teams Using Data Envelopment Analysis (DEA)”. International Journal of Applied Sports Sciences, 21(2): 93-112.
    • Madella A. Bayle E. Tome J. (2015). “The organisational performance of national
      swimming federations in Mediterranean countries: A comparative approach”.
      European Journal of Sport Science, Volume 5, Issue 4 , pages: 207-220.
    • Miller J, Wolff J. (2006). “Management strategies for improving family planning services: the family planning manager compendium. Ohio: Family Planning Management Development”. Management Sciences for Health. p. 1-26
    • Monyangoga, C., (2007). Equity: Why Employee Ownership is Good for Business. Harvard Business School Press, Boston, MA
    • Ross, S. and Milz. (2016). “Locus of responsibility”. Ethical behavior in sport international Journal of physical Educational, PP: 26-19N. J.: Prentice Hall, pp5-35.
    • Skinner, J., Edwards, A., and Corbett, B. (2014). Research methods for sport management.
    • Sling, D. K., & Wonders, A. (2018). “Developing elite athletes: A content analysis of US national governing body systems”. International Journal of Applied Sports Sciences, 18(2), 121–144.
    • Sieghartsleitner, R. G., Zuber, C., Zibung, M. R., & Conzelmann, A. (2018). Prognostic validity of a subjective coach assessment and motor performance tests for talent selection in football: science boosts coaches’ eye!
    • Vang, Hoecke Jo. De Knop, Paul. Schoukens, Hugo. (2009). “A decade of quality and performance management in Flemish organised sport”. International Journal of Sport Management and Marketing, Volume 6, Number 3, pages: 308 – 329
    • Winand, M. Zintz,Th. Bayle,E. Robinson L. (2010). “Organizational performance of Olympic sport governing bodies: dealing with measurement and priorities”. Managing Leisure 15, pages: 279–307.
    • Zhou, Xiao-min. (2008). “A Research on Obstacles in Development and
      Appraisal Factors in Sports Associations”.
      Journal of Beijing Sport University , Issue 2.