Document Type : Original Article
Authors
Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Allameh Tabatabai University
Abstract
The study is to interpret the meaning of happiness among young people using thematic analysis. To collect the data by snowball method, semi-structured interviews were conducted with 42 young people aged 18-35 years in various fields.
The results showed that the happy young man has goals in his life and is trying to achieve his goals. The most important leisure space for young people is a space in which the feeling of freedom and belonging and expressing their ideas and the possibility of establishing social relationships with trust in is possible. In social relationships, areas of happiness for young people and mutual support is achieved. Emotional happiness that comes from internal and external conditions, a response to needs, which brings joy and peace, and an important factor for motivation, satisfaction that will lead to life expectancy.
Social fields for leisure are changing and with the strengthening of the element of agency, young people's understanding of happiness is moving towards transgender approaches. In the formation of social relations, we see less importance of social class and witness the interaction of young people from different social classes. In this regard, the fields of happiness become transcendental and happiness is formed as a common experience in their relationships with others.
In the present situation, the result of mental and objective conditions is of negative effects on the approach of young people, which is a measure to give hope to young people as much as possible.
Keywords
فهم جوانان از تجربه شادی: پژوهشی درمیان دانشجویان جوان شهر تهران
امید ابوالفتحی[1]
سعید معیدفر[2]
تاریخ دریافت مقاله: 9/3/1401
تاریخ پذیرش مقاله:12/4/1401
مقدمه
یکی از نیازهای حیاتی انسان در زندگی شادی است که موجب رضایت، آرامش فکری، انگیزه و معنا میشود. شادی یک احساس درونی است، اما چون انسان موجودی اجتماعی میباشد، شادی او تا حدود زیادی تحت تاثیر عوامل بیرونی مانند ساختارها، فرهنگ، ارزشها، هنجارها و روابط اجتماعی با دیگران قرار دارد و از فرایند دیالکتیک فردی و ساختاری پدید میآید. انسان در زندگی روزانه بر اثرکار و فعالیت دچار خستگی میشود که نیازهای جسمی و روحی ایجاب میکند که در روابط اجتماعی و فراغتی به شادی بپردازد و اگر به این مهم توجه وافری نشود، کارآیی و بازده فعالیتها پایین میآید، امور زندگی تکراری و احساس خستگی مداوم میشود، قدرت تصمیمگیری مناسب درلحظههای حساس و حتی توان لازم برای رویارویی منطقی با مسائل کوچک وجود ندارد و از زندگی لذت نخواهد برد. شادی در سطوح خرد، میانه و کلان قابل بررسی است و تمامی طیفهای سنی را در بر میگیرد. در جامعه ما شادی و تجارب مربوط به آن ناشناخته باقی مانده و جوانان نمیدانند چگونه به آرامش و شادی برسند، نمیدانند چگونه در میدانهای مختلف اجتماعی و در روابط اجتماعی شادی را تجربه کنند، زیرا شادی مهارت اجتماعی است و آنها آموزشهای لازم برای تجربه شادی را ندیده و شادی در زندگی برای آنها یک مفهوم بسیارغریب است.
آمارهای رسمی نشان میدهد سطح شادی در جامعه ایران نسبت به سالهای گذشته بسیار پایین تر آمده و درحد قابل قبولی نیست. طبق گزارش «دفتر توسعه سازمان ملل»، جایگاه شادی ایران در سال 2020 بین 150کشور، جایگاه 116 بوده که نسبت به ده سال گذشته نزدیک به پنجاه رتیه پایین تر آمده و نشان از سیر نزولی میزان شادی در جامعه ایران دارد (گزارش شادی جهانی، سازمان ملل ،2020 )
جامعه ایران، جوان و دوران جوانی همگام با آرزوهای بزرگ است. جوانان بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و توجه به نیازهای حیاتی آنان از جمله شادی بسیار اهمیت دارد، چرا که آنها امیدهای جامعه و از عوامل اصلی توسعه محسوب میشوند. همینطور در سلامت اجتماعی و مشروعیت نظام نقش مهمی دارند. نقش شادی درزندگی افراد به حدی اهمیت دارد که متفکراجتماعی روسکین[3] براین نکته تاکید می ورزد که ثروتمندترین کشورها، کشوری است که دارای بیشترین افراد بانشاط باشد (ابوالفتحی و ذکایی، 1391: 22)
در این پژوهش تلاش میشود با انتخاب روش تحلیل محتوایی کیفی به سوال اصلی پژوهش پاسخ داده شود:
فهم و برداشت جوانان از تجربه شادی و ارزیابی نسل جوان از فرصتها و زمینه ها، موانع و تفاوتهای جنسیتی در شادی چیست؟
پیشینه پژوهش
تاریخ فلسفه با مفهوم شادی عجین شده است؛ مفهومی که به اندازه زندگی انسان قدمت دارد. فلاسفه بحثهای بسیاری درمورد شادی داشتهاند. دارین مک ماهون[4] (2006) درکتابش با عنوان «تاریخ شادی» مینویسد: نشاط به معنای خوشبختی (دوره هومر)، نشاط به معنای پرهیزکاری(عصرکلاسیک)، شادی معادل با رسیدن به بهشت (دوره قرون وسطی) و شادی به معنای لذت (عصر روشنگری) است که این تغییر بیشترتوسط فلسفه فایدهگرایانه قرن 19که شادمانی را برابر فایده و فایده را مشتق از حداکثر لذت میدانستند بهوجود آمد». جرمی بنتام[5]، لذت را به عنوان یک ارزش و به حداکثر رساندن آن در زندگی به عنوان هدف اصلی انسان در زندگی میدانست. جان استوارت میل (1863) نیز با بنتهام همرای است که از نظر مادی هیچ یک از خواستههای بشرتحقق نمییابد، مگر به تناسب لذتی که از تصورآن خواسته نصیب شخص میشود(پلین کسیبر و اد داینر، 2008: 117-119)
وینهوون[6] (2014) برآن است که در نظریههای جامعهشناسی به شادی توجه چندانی نشده، چون جامعهشناسان نسبت به شادی توجه چندانی ندارند و در بررسی مسائل اجتماعی آن را نادیده میگیرند. نتایج پژوهش جنیفرآکر[7] (2020) با بررسی 12 میلیون وبلاگ شخصی نشان میدهد معنای شادی همواره ثابت نیست و در طول زندگی افراد تغییر میکند. شادی برای جوانان در روابط اجتماعی که به دنبال تجارب زیستی گوناگون هستند، گاهی همراه هیجان و گاهی همراه آرامش معنا میدهد. در مطالعه مارکوز هادلر[8](2006) شادی و رضایت به عنوان فرایند دو سویه بین ویژگیهای فردی، از یک طرف و روابط اجتماعی، ازطرف دیگر درک میشود؛ اما آنچه که مهمتر است شرایط کلان اجتماعی میباشد که بر روی ویژگیهای فردی و روابط اجتماعی تاثیرگذار است. سه متغیر چگونگی توزیع درآمد، آزادیهای مدنی و رفاه اجتماعی بر تعامل بین فردی و روابط اجتماعی بسیار تاثیرگذار هستند.
نتایج رگرسیون دیودسون[9] (2012 ) از4382 نفرنشان داد کیفیت روابط اجتماعی جوانان به عنوان سرمایه عاطفی روی شادی تاثیرگذار و پاسخ به نیازهای اساسی جوانان مهمترین متغیر پیشبینیکننده شادی به حساب میآید.
با وجود پژوهشهای انجام شده داخلی که بیشتر با روش کمی به مسئله شادی پرداختند، رویکرد عینی نمیتواند بازنمای تمامی واقعیت باشد.
نتایج پژوهش شراره مهدیزاده ( 1393) با عنوان «رابطه شادی و سرمایه اجتماعی بین جوانان» نشان داد میان میزان شادی جوانان با کیفیت روابط اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش روابط اجتماعی همراه با اعتماد بر رضایت، بر میزان احساس آرامش و گرایشهای مثبت اجتماعی و شادی جوانان افزوده می شود و هرچقدر میزان شادی بیشتر شود، گرایش به ارتباط با دیگران بیشتر می گردد.
یافتههای پژوهش فاطمه عبداللهزاده (1394) با عنوان «مطالعه کیفی علل و عوامل موثر بر شادی و یاس اجتماعی جوانان» نشان داد که عواملی مانند اشتغال و ثبات اقتصادی جامعه در شکلگیری نشاط اهمیت بیشتری نسبت به دیگر عوامل دارند.
دادههای پژوهش لیدا آخوند فیض (1395) با عنوان «تحول معنای شادی در گذار دوره زندگی درمیان زنان شهر کرمان» نشان میدهند شادی مفهومی است که درتعامل فرد با محیط و مناسبتهای اجتماعی که فرد در آن قرار گرفته برساخته میشود. شادی مقولهای است که زنان و دختران در گروههای سنی مختلف متناسب با نیازهایشان به شکلهای گوناگون تعریف میکنند. از دادههای متنی گروههای سنی مختلف دختران و زنان 3 بعد مشترک در معنای شادی حاصل شد: دستیابی به اهداف، داشتن آرامش درونی و نداشتن غم و غصه.
نتایج پژوهش کوثرخسروی دهقی (1398) با عنوان «موانع وچالشهای سیاستگذاری برمبنای عدالت جنسیتی» نشان دادند ازمهمترین چالشها، شفاف نبودن تعریف عدالت جنسیتی وشیوههای برنامهریزی میباشد. به معنای دیگر، بیعدالتی جنسیتی به مسئلهای عمومی تبدیل شده است و توازن هنگامی قابل حصول میباشد که هر دو جنس با توجه به علایق، تمایلات وکارایی درفضای جامعه حرکت و نقشآفرینی کنند.
در مورد رویکردهای فکری جوانان نسبت به فهم و تجارب شادی، پژوهشهای پدیدارشناسی، تفسیری، داده نگر و میدانی به آن شکل انجام نشده و برای واکاوی بیشتر نسبت به تجارب زیستی گوناگون جوانان نیازمند به مشارکت دو سویه پژوهشگر و حوزه مطالعه، ارتباط زبان و واقعیت، مکالمه محوری و اهمیت دادن به انتخابهای ذهنی کنشگران هستیم. در همین راستا فهم و تفسیر نگاه جوانان نسبت به شادی میتواند افقهای جدیدی بر روند مطالعه جوانان و جامعهشناسی شادی ترسیم کند.
مبانی مفهومی و نظری
هوگارد[10] (2005) شادی را حالتی عاطفی میداند؛ فرد به این باور میرسد که زندگی او درمسیری قابل قبول جریان دارد- لذتی که با روح آدمی سازگار و هماهنگ باشد. مارتین[11] (2005) برای شادی چهارعنصر درنظر میگیرد: 1- لذت: یعنی حضور حالتها و یا عواطف مثبتی مانند خوشی؛ 2- عدم حضور حالتها یا عواطف نگرانکننده مانند اندوه واضطراب؛ 3- رضایت: یعنی نحوه داوری و تفکرخرسندآمیز فرد درمورد زندگیش؛ 4- هدفداری. مارتین نیز معتقد است که شادی، مهارتی است که میتواند همچون سایرمهارتها آموخته شود. بنابراین آموزش چنین مهارتی که سبب افزایش شادی میشود اهمیت ویژهای دارد (علوی، 4:1388)
ازنظر وینهوون[12] (2001) شادی به درجهای ازمطلوبیت که انسان براساس آن کیفیت زندگی فردی خود را به عنوان یک کل ارزیابی میکند، اطلاق میشود. به عبارت دیگر، مقدارعلاقه فرد به زندگی شخصی خود، میزان شادی فرد محسوب میگردد. کروسلند (1987) برای شادی سه شاخص درنظرمیگیرد: عاطفه مثبت یا خوشی، احساس رضایت از زندگی و فقدان احساس منفی از نظر اضطراب و افسردگی. اما باید توجه داشت که هیجانهای مثبت و منفی حالتهای دوقطبی نیستند که نبود یکی، وجود دیگری را تضمین کند؛ یعنی احساس رضایتمندی مثبت تنها با فقدان هیجانهای منفی پدید نمیآید و نبود حضور هیجانهای منفی موجب شکلگیری و حضورهیجان های مثبت نمیشود (شهیدی ،3:1388)
سبک زندگی، تلاش انسان برای یافتن ارزشهای بنیادی یا به تعبیری فردیت برترخود در فرهنگ عینی و شناساندن آن به دیگران است. به عبارت دیگر، انسان برای معنای مورد نظرخود (فردیت برتر) فرمهای رفتاری را برمیگزیند. زیمل[13] توان چنین گزینشی را سلیقه و این اشکال بهم پیوست را «سبک زندگی» مینامد. جیمزمک کی[14] (1969) نیز سبک زندگی را الگویی برآمده از ارزشها و باورهای گروههای مختلف میداند که هرگروهی صورتهای رفتاری مشترک اعضا را شکل میدهد- اصطلاحی که در موارد متعدد با «پاره فرهنگ» مترادف است (همان ، 8)
جوانی دیگر محدوده سنی نیست؛ نوعی نگرش که تمنای رسیدن زود هنگام به آن و ماندن هرچه بیشتر درآن، خواستههای مطلوب برای همگان است. با توسعه فناوریهای مدرن ارتباطی و جریان فرهنگی جهانیشدن، ارزشهای جوانی مقبولیت بیشتری یافته و موجب رواج مدلی از جوانی شده که لذتطلبی و تنوعطلبی از خصوصیتهای اصلی آن به حساب میآید. جوانی همچون ارزشی تلقی میشود که همگی برای بهرهمندی ازآن ترغیب میشوند. مالر- جامعهشناس رومانی- تعبیرجوانسازی جامعه را بهکار میبرد؛ فرایندی که به جوانان امکان میدهد در مورد گذار خود به مراحل مختلف زندگی تصمیم بگیرند و به جای آنکه در قالبهای مرسوم به انتخاب روشهای زندگی و تصمیمهای دیگرمربوط به شغل، ازدواج و تشکیل خانواده اقدام کنند. این مراحل را بدون ترتیب و با زمانبندی که خود ترجیح میدهند، انتخاب کنند(ذکایی ،1392: 37)
از منظرجامعهشناسی، دوران جوانی به دلیل اینکه همراه با شیوه رفتاری و نگرش خاصی است، دارای اهمیت و درعین اینکه مفهومی زیست شناختی، اما بیشتر دورهای اجتماعی وفرهنگی محسوب و یک خردهفرهنگ یا بخشی ازفرهنگ اجتماع است. همچنین جوانی یک مفهوم ایدهآل ارزشی و در فرهنگهای جهان مترادف خوب تلقی میشود. تعیین پایان دوره جوانی، از تعیین شروع آن که با بلوغ جنسی همراه است، دشوارتر است (برنهارد شفرس[15]، 1382: 23-24)
در این پژوهش با توجه به متفاوت بودن تجارب زیستی جوانان که ممکن است درک متفاوتی از شادی داشته باشند، با توجه به نظریه ارجاع ادراکی روجاس، تعریف ترکیبی از شادی که دارای ابعاد عاطفی، شناختی، اجتماعی و مبنای برای طراحی سئوالهای مصاحبه مورد نظر قرار گرفت.
«نظریه ارجاع ادراکی»[16] روجاس[17] بیان میکند که افراد دارای یک ارجاع ادراکی به زندگی هستند که این ارجاع در داوری آنها از زندگی و شادمانی تاثیرگذار است. روجاس به منظور بررسی تجربی تئوری CRT نخست به ساخت یک گونهشناسی از ارجاع ادراکی با استفاده ازمکاتب فلسفی پرداخت که در این مسیر به هشت درک مختلف ازشادی رسید. سپس هر رویکرد فلسفی را به عبارتی قابل فهم برای عامه مردم تبدیل کرد تا نوع ارجاع ادراکی آنها مشخص شود. درفلسفه رواقی[18]، شادی یک حالت پایداری ازخرسندی و قناعت درزندگی است. ارجاع ادراکی پرهیزگازی[19]، شادمانی را یک حالت روحی ایجادشده از احساس عملی شایسته ومطابق با آگاهی فرد درنظر میگیرد. سقراط، دکارت و سنت توماس آکوینو ازجمله متفکرین این نگاه فلسفی هستند. رویکرد enjoyment متفکرینی همچون بنتهام و استوارت میل که شادی شامل ارضای تمام نیازها وخواستههای انسانی است.
گونه دیگر ارجاع ادراکی، آراسموس[20] است که شادمانی، لذت بردن درزمان حال که باید آن را به بیشترین حد ممکن رساند، نعریف میشود. ارجاع ادراکی رضایت[21] متاثراز رویکردهای روانشناختی آرگایل و سامنر است که شادمانی را یک احساس سرفرازی درزندگی میدانند که ناشی از داوریهای درونی درباره خود و دنیای اطراف می اشد. درگونه اتوپیایی[22] شادمانی ایدهای است که راهنمای بشر بوده و به عنوان ترکیبی ازپرهیزگاری و لذت میباشد.
گونه دیگرارجاع ادراکی، آرامش[23] است که از منظر اپیکور وآدام اسمیت شادمانی حالت آرامشی از اعتدال داشتن، سنجیده عمل کردن وخواستههای معنوی داشتن را شامل میشود. ارجاع ادراکی شکوفایی[24] متاثر از دیدگاه ارسطو به این مسئله تاکید میکند که شادمانی به فعالیت درآوردن یا تحقق ذات فرد به عنوان موجودی انسانی است. بر اساس نظریه ارجاع ادراکی روجاس که دارای سه جزء عاطفی( هیجانی) که شامل حالتهای هیجانی مثبت در افراد، جزء شناختی نوعی تفکر که مسائل روزمره با خوشبینی و انگیزه ارزیابی میکند و نسبت به آینده امیدوار و بعد اجتماعی که از چگونگی روابط اجتماعی با دیگران شامل میشود. این تئوری جنبههای گوناگونی از شادی را شامل میشود(کوهستانی نژاد، 36:1390)
اما تعیین دامنه نسبی این دوره با توجه به شرایط فرهنگی- اجتماعی کشورها نسبی است و بر مبنای رویکردهای مدیریتی هرکشور تعیین میشود. برای مثال، در ایران وزارت کشور دامنه سنی 18 تا 35 سالگی را دامنه سنی جوانان در نظرگرفته است (لیدا آخوند فیض، 10:1395). در پژوهش حاضر، درک جوانان 18 تا 35 سال از مفهوم شادی شامل سه بعد عاطفی( هیجانی) شامل حالتهای هیجانی مثبت در افراد، بعد شناختی نوعی تفکر که مسائل روزمره با خوشبینی و انگیزه ارزیابی میکند و نسبت به آینده امیدوار است و بعد اجتماعی که چگونگی روابط اجتماعی با دیگران را شامل میشود یررسی میشود.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر ماهیتی اکتشافی دارد که با هدف کشف و تفسیری از معنا و فهم شادی از دیدگاه جوانان در رشتههای مختلف انجام گردید. روش گردآوری دادهها با مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته و به روش تماتیک تحلیل محتوا شد و تلاش برآن بود تا بر اساس ایدهها، اندیشهها و تجارب زیستی جوانان در متن و میدانهای اجتماعی به مقولهها رسید.
انتخاب میدان پژوهش
برای مصاحبه و جمعآوری داده از روش نمونهگیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری استفاده و با 42 نفر مصاحبه شد. از میان دانشگاههای فنی و مهندسی شهر تهران، دانشگاه امیرکبیر، ازمیان دانشگاههای علوم انسانی شهر تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، ازمیان دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 15 مصاحبه بهطور فردی با دانشجویان پسر ، 14 مصاحبه فردی با دانشجویان دختر و 4 مصاحبه گروهی (2 نفردختر ، 4 نفر دختر ، 3 نفر پسر و یک مصاحبه ترکیبی 4 نفره ) انجام شد. مدت زمان مصاحبههای انجامشده از45 دقیقه تا 95 دقیقه درتناوب بود. ترکیب مصاحبهها و نمونههای مصاحبهشونده به قرار زیر است:
زن/ مرد |
سن |
رشته تحصیلی |
دوره تحصیلی |
وضعیت تاهل |
زن |
19 |
پرستاری |
کارشناسی |
مجرد |
زن(گروه 1) |
20 |
کامپیوتر |
کارشناسی |
مجرد |
مرد ( گروه 2) |
21 |
مکانیک |
کارشناسی |
مجرد |
مرد |
21 |
مکانیک |
کارشناسی |
مجرد |
مرد(گروه 4) |
22 |
مکانیک |
کارشناسی |
مجرد |
زن |
22 |
حقوق |
کارشناسی |
مجرد |
زن (گروه 1) |
22 |
مهندسی پژشکی |
کارشناسی |
مجرد |
زن ( گروه 1) |
22 |
شیمی |
کارشناسی |
مجرد |
زن |
24 |
علوم آزمایشگاه |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
زن |
23 |
پرستاری |
کارشناسی |
مجرد |
زن ( گروه 3) |
24 |
حقوق |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
زن( گروه 3) |
24 |
حقوق |
کارشناسی |
مجرد |
زن (گروه 4) |
24 |
کامپیوتر |
کارشناسی |
مجرد |
مرد |
24 |
هوا - فضا |
کارشناسی ا |
مجرد |
زن (گروه 4) |
24 |
مهندسی پزشکی |
کارشناسی |
متاهل |
مرد (گروه 2) |
24 |
نفت |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
25 |
سازه |
کارشناسی |
مجرد |
مرد |
25 |
کامپیوتر |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
زن(گروه 1) |
25 |
مهندسی پژشکی |
کارشناسی |
مجرد |
مرد (گروه 2) |
25 |
مواد |
کارشناسی |
مجرد |
زن (گروه 4) |
25 |
شیمی |
کارشناسی |
مجرد |
مرد |
26 |
نفت |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
26 |
کامپیوتر |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
زن |
26 |
حقوق |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
26 |
حقوق |
کارشناسی |
مجرد |
زن |
27 |
پرستاری |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
زن |
27 |
فیزیوتراپی |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
زن |
27 |
مهندسی پزشکی |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
28 |
حقوق |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
زن |
28 |
حقوق |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
28 |
مکانیک |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
مرد |
29 |
برق |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
زن |
29 |
پرستاری |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
مرد |
31 |
برق |
دکتری |
مجرد |
زن |
31 |
حقوق |
دکتری |
متاهل |
زن |
32 |
فیزیوتراپی |
کارشناسی ارشد |
مجرد |
زن |
33 |
حقوق |
کارشناسی |
مجرد |
مرد |
34 |
مکانیک |
دکتری |
متاهل |
مرد |
35 |
برق |
دکتری |
متاهل |
مرد |
36 |
شیمی |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
مرد |
36 |
صنایع |
دکتری |
مجرد |
زن |
36 |
علوم آزمایشگاه |
کارشناسی ارشد |
متاهل |
گردآوری دادهها
تکنیکهای جمعآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق از نوع نیمهساختیافته بود که با توجه به متفاوت بودن تجارب زیستی جوانان که درک و تعریف متفاوتی ازشادی دارند، ترکیبی از سوالهای رفتاری، گرایشی، ادراکی، شناختی، طرزتلقیها، پیشنهادی و به حالت دیگر محتوای کلی سوالها بر مقولههایی همچون: معنای شادی، فرصتها و محدودیتهای تجربه شادی، میدانهای مورد نظر برای شادی و چگونگی گذران فراغت، مبنای طراحی سوالها قرار گرفتند. پس از انجام مصاحبههای اولیه و اصلاح مواردی مانندحذف سوالهای تکراری و تمرکز به روی حساسیتهای مشاهدهای، برای اعتبارسنجی پژوهش و درون فهمی بهتر تجارب زیستی پاسخگویان، اضافه کردن برخی سوالها که در روند مصاحبه شکل گرفتند، حضور طولانی مدت در میدان، استناد به پژوهشهای پیشین صورت گرفت تا دادهها شروع به تکرار کرد و سطحی از اشباع حاصل گردید.
تحلیل دادهها
روش جمعآوری دادهها، تحلیل محتوای کیفی از نوع تماتیک بود که برای رسیدن به تمهای پژوهش طی مراحلی انجام شد. پس از گردآوری دادهها، فایل صوتی مصاحبهها چندین مرتبه شنیده شد. پیادهسازی دادهها انجام و مطالب غیرمرتبط حذف شدند و در ادامه طبقهبندی و کدگذاری دادهها انجام گردید. متون پیادهشده به بخشهایی تقسیم و کدهای اولیه استخراج و در جدولی متناسب با سوالهای پژوهش برحسب گروههای سنی، رشتهها و مقاطع تحصیلی مختلف تنظیم و کدهای توصیفی یادداشت شد. در مرحله کدگذاری آزاد، حدود 30 تا 40 مفهوم شناسایی شد و در فاز دوم با قرار دادن مفاهیم مشابه در یک گروه، به مقولهسازی پرداخته شد و تعداد کدهای توصیفی به حدود 10 تا 20 کد تقلیل یافت. در فاز سوم تلاش گردید که تمها شناسایی شود. به عبارت دیگر، مفاهیمی که ویژگی تکرارشونده در متن داشتند، در یک تم شناسایی شدند و در نهایت تعداد 5 تم حاصل گردید که برای نامگذاری آنها از ایده متون نظری و ایده پژوهشگراستفاده شد.
یافتههای پژوهش
تعریف شادی
شادی یکی از حالتهای مثبت هیجانی و لذتبخش دارای جنبههای گوناگونی از نیازهای حیاتی و همیشگی است که به زندگی معنا و زیبایی میدهد. شادی از زوایای مختلف فلسفی، روانشناسی و جامعهشناسی قابل بررسی و دارای ابعاد گوناگونی همچون: بعد عاطفی شامل هیجانها، بعد شناختی شامل تفکر مثبت و بعد اجتماعی است که از روابط اجتماعی حاصل میشود. اما اینکه فهم و برداشت جوانان ازتجربه شادی چیست، ضرورت و اهمیتش را چگونه بررسی میکنند، به تجربه شخصی و نگرش آنها نیز بستگی دارد.
شاهرخ 22 ساله کارشناسی مکانیک از امیرکبیر: «شادی یکی ازحالتهای طبیعی، میل وکنشی به یک سئوال بیرونی، پاسخ به نیازها که در نهایت احساس رضایت و آرامش در فرد بهوجود میآورد. بیشترین چیزی که شادیآفرین هست، آزادی هستش».
اسلاوین[25] (2006) معتقد است: افرادی که دارای سطح بالایی از انگیزه پیشرفت هستند، برای حل مسائل و رسیدن به موفقیت بسیارکوشا و اگر در انجام کاری با وقفه و یا شکستی رو بهرو شوند، دست نکشیده و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه میدهند و این روند برای آنها در نهایت لذتبخش است( اسلاوین، 2006، به نقل ازفرزانه گل شکوه، 1396)
فریبا 24 ساله ارشد حقوق: «کسی که انگیزه داره و هدفی تعریف و نسبت به آن حرکت کند. داشتن تعادل و این قابلیت که ازعهده مسائل بربیاییم. برای شاد زیستن آموزش مهارتهای زندگی لازم به نظرمیرسه و ای بسا افرادی که در این زمینه از مهارتهای لازم برخوردار نیستند».
واژه «مهارتهای زندگی» به مجموعهای از مهارتهای روانی و اجتماعی گفته میشود که به افراد کمک میکند تا تصمیمهای خود را با آگاهی گرفته و بهطور موثر ارتباط برقرار کنند. این مهارتها، تواناییهایی ازجمله: کسب خود آگاهی، تفکر انتقادی، داشتن عزت نفس، برقراری ارتباط با دیگران، توانایی همکاری و مشارکت، همدلی، مدیریت استرس و...را شامل میشود. همچنین تاثیرآموزش مهارتهای زندگی در ارتقای میزان عزت نفس، سازگاری اجتماعی، ارتباط بین فردی، افزایش مهارت حل مسئله و راهبردهای مقابله با مسائل و افزایش میزان سلامت روان به تایید رسیده است(روزنبرگ،1990، به نقل ازمژگان سپاهمنصور،22:1386)
حسین 21 ساله کارشناسی مکانیک از امیرکبیر: «فیزیک بدنی و روح آدمی نیاز به تغذیه دارند. شادی میتونه خیلی روی روابط اجتماعی تاثیرگذارباشه. موجب تجدید قوا وآرامش روحی، کارهایم را میتوانم بهتر انجام بدهم و برای فردا هیجان، انرژی و تعامل بهنگام و حرفهای خواهم داشت. البته آنگونه که شادی برای خودمان میسازیم، دیگران را نیز باید شاد کنیم.»
آلبرتین[26] (2001) معتقد است که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش نقش فعال در زندگی، مسئولیتپذیری درمحیط شغلی، برنامهریزی برای آینده وتوانایی تفکر انتقادی میشود. کمبل وباکستر[27] (2006) درپژوهشی تاثیرآموزش مهارتهای زندگی برموفقیت جوانان مورد بررسی قرار داد واین نتیجه رسید که آموزش مهارتهای زندگی در حرکت موفقیتآمیز جوانان از دانشگاه به محیط کار تاثیر مثبت و معناداری ایجاد میکند(همان: 4)
در مورد مفهوم شادی برخی جوانان به ابعاد ذهنی و برخی به ابعاد عینی اشاره کردند. شادی با مفاهیمی همچون: داشتن آرامش، لذت و معنا در زندگی، امید به آینده، تجدیدکننده قوا، انگیزه داشتن، تاثیرگذاری مثبت در روابط اجتماعی و احساس رضایت هممعناست و موجب ترسیم افقهای زیبا در زندگی همراه است و شادی را باید ساخت نه اینکه منتظرش بود. درمورد تعریف شادی اینگونه میتوان نتیجه گرفت: «احساسی که از منابع درونی و بیرونی شکل میگیرد، پاسخی به نیازها که آرامش به همراه دارد و عامل مهمی برای انگیزه، امید و در نهایت موجب داشتن رضایت از زندگی است».
زمینههای شادی
چگونگی گذران فراغت تاثیرمهمی برمیزان شادی دارد. فعالیتی که افراد جدای از اجبارهای محیط کار و الزامهای زندگی، ازطریق آن به یک آرامش نسبی میرسند و بازتابی ازشرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، تاثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی دارد. سلیقههای افراد در الگوهای مصرف و فعالیتهای فراغت از اصلیترین شاخصهای مورد استفاده در مطالعه سبک زندگی جوانان است. به بیان دیگر، چگونگی گذران فراغت میتواند بیانگر سبک زندگی متفاوت افراد باشد که به تمایز ایشان ازیکدیگر منجر میشود. زمینههای شادی از یک طرف، ساختاری و ازطرف دیگر، فردی است و حتی میتواند به شکل ارتباط دو سویه ساختار وکنشگر باشد.
فرهاد 26 ساله ارشد کامپیوتر: «اینکه بسترهای اجتماعی مهیا باشه تا جوان بتواند خودش را اثبات کند. شرایط بهگونهای است که امکان عینیتیافتگی استعدادها وجود ندارد و میزان امید به آینده در جوونها خیلی کم هستش. برای فراغت کتاب میخونم ویا درجمع دوستانم با اینکه از طبقات مختلف هستیم، اما حرف همدیگر رو میفهمیم.»
فرنوش 27 ساله ارشد مهندسی پزشکی: «شاد بودن در محیطهای که احساس اعتماد داشته باشی، اهل شوخی باشند و در محیط قابل اعتماد، احساس آزادی وجود داره که موجب شادی میشه. همینطور تنوعپذیری مانند گروههای هنری، رفتن به کوه و یا جایی که هیجان بالایی داره مانند محیطهای ورزشی. دوستی در فضای دانشگاهی فرصت مناسبی برای جوونها هستش که موجب رشد شخصیت میشه و من تمایل دارم بیشتردر جمعهایی پسرانه باشم چون پسرها هیجان بیشتری دارند».
خود یک شخص از تبادل و ارتباط دیالکتیکی او با دیگران رشد مییابد و آگاهی یک شخص ازخودش، بازتاب افکاردیگران درباره خودش است- نمیتوان از خودهای جداگانه سخن به میان آورد. جامعه مجموعهای از انواع فراگردها را شامل میشود که هریک ازآنها براثرعمل متقابل با فراگردهای دیگر زنده و بالنده است(کوزر،صص:409- 418)
رضا 28 ساله ارشد حقوق: «متاسفانه ما بیشتر میدانیم با چه چیزهایی ناخوشیم، اما کمتر می دانیم با چه چیزهایی شاد میشویم. از زمینههای شادی، مبانی اعتقادی میتونه موجب شادی بشه. وقتی مشکلی پیش بیاد اعتقاد دینی خیلی کمک میکنه. درگستره عمومی از نگاه هابرماسی، من جایی برای تجربه شادی نمیبینم بخاطراینکه شادی ما همراه شده با اذیت و مسخره کردن دیگران و بیاعتمادی خیلی زیاد هست. برای برابری جنسیتی باید شرایط مطلوب اقتصادی و فرهنگی وجود داشته باشه».
اعتماد اجتماعی درتعامل، از پیشفرضهای اساسی حیات اجتماعی است که به ایجاد شبکههای مستحکم اجتماعی منتهی میشود و فرصتهای جدیدی را برای افراد بهوجود میآورد تا اینکه بتوانند سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهند. از نظرگیدنز، اعتماد به عنوان اطمینان از اعتمادپذیری اشخاص یا اتکا برکیفیت یا ویژگی یک شخص و یا صحت یک عبارت وگفته توصیف میشود و نقطه شروع مناسبی درتعریف این مفهوم است. اعتماد امری از پیش تعیینشده نیست، بلکه باید روی آن کار کرد. به معنای فراگرد متقابل خود واگشایی است. به تاکید اریکسون، اعتماد به اشخاص و ایمان به صداقت دیگران سرچشمه اصلی احساس یکپارچگی میباشد (گیدنز، 145)
ثریا 20 ساله کارشناسی کامپیوتر: « برای شادی امید به آینده مهمه. همینطور وقتی این احساس باشه که یک پشتیبان در زندگی داره نسبت به زندگی امیدوار میشه. برای من اینترنت جذاب هست به دلیل اینکه مرزی وجود نداره و من میتونم جواب سئوالهایی که دارم ازآنجا پیدا کنم. اهل سه تار هستم و یا شنا میرم- برای اینکه مقاومت روحی رو بالا می بره. نکته مهم اینکه زیادی در جامعه بودن هم فایده ای نداره، چون من نیاز دارم دریک جایی خودم رو recovery کنم. وجود عدالت و ایجاد شرایط مطلوب برای دختران میتونه درچگونگی ارتباط آنها درجامعه تاثیرمثبتی داشته باشه».
رضا درمورد نقش دیگری گفت: «من خودم چون متاهل هستم، معتقدم زن اگر نباشد، دنیا به هیچ چیزی نمی ارزد. من وجود زن را باعث نشاط میدانم. زن بخاطر ذات لطیف وعاطفی که دارد در هرجمعی که وارد بشود، آن جمع را عاطفی میکند. منتهی یک تبصره دارد همه زنها نه، همه مردها نیز نه و برمیگردد به تعریفی که ازشادی داریم».
اشتراک نظر جوانان در مورد زمینههای شادی عبارت است از: امید به آینده، داشتن آزادی، داشتن اهداف در زندگی، پاسخ به نیازها، گروه دوستان، شباهت در روش فکری، طبیعتگرایی، موسیقی، مبانی اعتقادی و برابری جنسیتی. البته تفاوت نظر جوانان دختر و پسر در مورد زمینههای شادی میتواند به دلایل تفاوت در ساختار فیزیولوژی آنها و همچنین فرایند اجتماعی شدن متفاوت باشد.
در محیط شاد، احساس آزادی و تعلق خاطر وجود دارد و فرد میتواند عقایدش را مطرح و امکان برقراری روابط اجتماعی همراه با اعتماد درآن وجود دارد که موجب رضایت وآرامش میگردد. از جمله نیازهای روحی جوانان در گروههای اجتماعی، حضور و ارتباط با جنس دیگر است، چراکه این حضور موجب آشنایی با تجارب زیستی دیگر، رشد شخصیت، هیجان، تنوع، انگیزه، امید و البته در مواردی مشروط به ویژگیهای شخصیتی افراد حاضر درگروه میشود.
نوع شادی
چگونگی بروز احساس و رفتارها در هنگام لحظههای شاد، حالتهای گوناگونی را شامل میشود که این حالتها را میتوان در دستهبندیهای گوناگونی مانند نوع و ماهیت شادیهای دخترانه و یا پسرانه قرار داد. دلایل و زمینههای مختلفی برای بروز حالتهای مختلف در هنگام شادی میتوان برشمرد که از بعد فلسفی به چگونگی تفکر و از لحاظ روانشناسی به چگونگی شخصیت و از بعد جامعهشناسی به چگونگی تجارب و فرایند اجتماعی شدن بستگی دارد که نمونه بارز آن جنسیت میباشد.
بهنود 29 ساله ارشد برق: «شادیها دختران وپسران تفاوتی ندارند و این تفکیک، تفکیک نابجایی است. به این معنا که نوع انسان ملاک هست، ارتباطی هم به طبقه طرف نداره، چون لذت یک امر نسبی و انسانها یک طوری هردو نوع خصوصیتهای مردانه و زنانه را با هم دارند. اینکه در جامعه ما بیشتر پسرها شاد هستند یا دخترها به طور دقیق نمیشود قضاوت کرد به دلیل اینکه مردم امروز جامعه ما خیلی درونگرا شدند».
مریم 29 ساله ارشد پرستاری: «نوع شادی حالت فراجنسیتی پیدا کرده. جوان شاد جوانی هست که مسئله مالی نداشته، دارای آینده مشخص و در مسیراهدافش حرکت کنه، یعنی امید به زندگی. اما سوال این هست با این شرایط سخت و آینده مبهم من چگونه میتونم ادامه زندگی بدهم واینکه آیا به اهدافی که میخواهم میرسم؟»
یکی از مسائل مهم در حوزه انگیزه پیشرفت، هدفگرایی[28] یا هدف پیشرفت[29] است که آیمز[30] (1992) درتشریح آن بیان میدارد که هدفگرایی بیانگر الگوی منسجمی از باورها و هیجانهای فردی است که اهداف رفتاری را تعیین و سبب میگردد تا نسبت به برخی موقعیتها گرایش بیشتری داشته باشد و درآن موقعیتها به گونهای خاص عمل نماید. در واقع نحوه برداشت فرد و نیز واکنش او به دنیای پیرامون تحت تاثیر هدفگرایی قراردارد. آرچر[31] (1994) نیز بر آن است واکنش فرد به دنیای پیرامون تحت تاثیر هدفگرایی قرار دارد. علاوه بر پژوهش دیکمن[32] (1998)، شلدون و الیوت[33] (1999) و دیسی[34] (2001) تاثیر هدفگرایی براحساس شادی را بررسی نمودند و دریافتند که داشتن اهداف عامل تداوم بخش شادی هستند(جوکار، 5:1386)
مرضیه 23 ساله کارشناسی پرستاری: «شادی دخترها و پسرها به سمت شبیه شدن هستش. ما دخترها هم خیلی علاقه داریم در استادیومهای ورزشی حضور پیدا کنیم. البته دخترها به دلیل فیزیولوژی بدنی شرایطی دارند که دوره هایی دچار حالتهای روحی میشوند که در شادی آنها تاثیر منفی می گذاره».
نوع شادی در بین جوانان به دلایل فرایند اجتماعیشدن متفاوت، ساختاری، عرف و سنتها موجب شکلگیری نقشها و نگرشهای متفاوت و نابرابری جنسیتی شده و شادی با اینکه ازمنظر روانشناسی یکی از حالتهای درونی انسان را تشکیل میدهد، اما به دلیل ساختارهای سنتی برای زنان و مردان تا حدی دارای حالتهای از پیش تعیین و تعریفشده میباشد. پس میتوان نتیجه گرفت که شادی دختران همراه آرامش و برای پسران با هیجان است- البته در مواردی پاسخدهندگان برای چگونگی نوع شادی، نوع انسان را ملاک قرار دادند و رویکرد فراجنسیتی نسبت به شادی داشتند که از منظر آنها در ماهیت شادی دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد.
اشتراک در شادی
شادی ابعاد اجتماعی دارد و برای تداوم آن نیاز به ارتباط با دیگری میباشد. اما اینکه جوانان چگونه می توانند به اشتراک در شادی برسند به عوامل مختلفی بستگی دارد. روشهای شادکننده در روابط اجتماعی میتواند ازهر فردی به فرد دیگر و بر مبنای نوع فرهنگ، گرایشهای فکری، فرهنگ قومیتی، شرایط سنی، تجارب، مهارتهای اجتماعی، علائق فردی و حتی نوع جنس و سبک زندگی متفاوت و یا شبیه باشد.
گیدنز[35] سبک زندگی را تلاش برای شناخت مجموعه منتظمی از رفتارها یا الگوهای کنش که افراد آنها را انتخاب وکنشهایشان درزندگی روزمره به واسطه آنها هدایت میشود میداند. مهم این است که چنین انتخابهایی در هرسطحی وجود دارند و هیچ فرهنگی انتخاب افراد را کاملا ازآنها نمیتواند بگیرد. از نظر آدلر[36]، سبک زندگی همان شخصیت مرکزی است؛ شیوهای که بدان طریق فرد به جهان پاسخ میدهد. جیمزکلمن در تایید نگاه آدلر، سبک زندگی را الگوی مفروضهای فرد برای درک کردن، اندیشیدن و عمل کردن تعریف میکند. ویند وگرین (1974) نقش ارزشها و مهمتر از آن تحول ارزشی جامعه درایجاد سبکهای زندگی را بسیارمهم دانسته و ارزشها را اصلیترین منبع شکلگیری سبک زندگی دانسنهاند و تاکید داشتند که شناخت ساختار ارزشهای فردی اصلیترین نکته برای درک سبک زندگی افراد است(فاضلی، 1389: 67-69)
مسعود 28 ساله ارشد مکانیک: «آیا رفتاری که انجام میدم باعث خوشحالی دیگری میشه و یا فقط خودم خوشحال میشم. برای اشتراک در شادی نیازمند فهم متقابل هستیم و دیگه مانند گذشته به طبقه ارتباطی نداره، بستگی به جهان بینی و ذهنیت آنها داره. اینکه بتوانند نقاط ضعف یکدیگر را برطرف و نقاط مثبت یکدیگر را ببینند. همینطور احساس اعتماد به هم بدهند موجب شادی میشود».
مژده 24 ساله مهندسی پزشکی: «اگر دو نفر اهدافشان بهم نزدیک و در راستای آن اهداف تلاش کنند ایجاد احساس امنیت و اعتماد میکنه. در یک رابطه عاطفی فهم و حمایت متقابل عامل بسیار مهمی هستش. لذت فهم متقابل بالاترین لذت هست و شادی متقابل ایجاد میکنه».
کوشا 24 ساله ارشد هوا فضا: «ازگفتگوهای طنز و از نگاهم به زندگی میگم. من زمانی موجب خوشحالی یک نفر میشم که انعطاف داشته باشم. تواناییهای فردی میتونه باعث شادی مشترک بشه. تبریک روزتولد و توجه به نکتههای جزئی مهم هست. باید جهان ذهنی او را شناخت و دانست علائق طرف مقابل چیست. بیشتر آدمها از هدیه لذت میبرند».
دادههای حاصل از روشهای شادکننده گویای موارد زیر است: در روابط اجتماعی نوع انسان ملاک باشد تا نوع جنسیت، اهداف مشترک، حمایت متقابل، کمک و مفید بودن برای دیگری، تلاش در جهت به حداقل رساندن نقاط ضعف یکدیگر و همینطور به اشتراک گذاشتن تواناییها که در تحکیم روابط اجتماعی کمک میکند. امنیت و اعتمادسازی، تشخیص نیازها و چگونگی پاسخدهی معقول به خواستهها، گفتگوهای طنزآمیز، توجه به امور جزئی، گفتار دلنشین، هدیه دادن، شنونده خوبی بودن، احترام متقابل،گذشتن ازعلائق خود برای دیگری، انعطاف داشتن، شوخ طبعی، عواطف و شناخت متقابل ازخصوصیتهای دیگری.
محدودیتهای شادی
امید 31 ساله دکتری برق گفت: «محدودیت باید باشه، اما نه تا آن اندازه که حریم خصوصی افراد رو تحت تاثیر قرار بده. دخترها معتقدند ما پسرها احساس نداریم و به دنبال رابطه گذرا هستیم. تو مرا درک نمیکنی، جملهای که من فکرمیکنم ناشی ازخودخواهی آنهاست و این کلیشهها به خاطر عدم شناخت کافی و محدودیتهایی هست که وجود داره».
لیلا 24 ساله ارشد آزمایشگاه : «پسرها معتقد هستند که ما منطقی نیستیم و دخترها احساسی هستند. برای فعالیت اجتماعی مناسب نیستند یا میگند: دخترها عقلشون کار نمیکنه، اراده ندارند، مسئولیت نمیشه به آنها داد، به دنبال حاشیه و حاشیهسازی هستند. دلیل کلیشهها برای فرایند اجتماعی شدن متفاوت و به خاطر نگاههای سنتی میدونم".
کلیشههای جنسیتی تا حدی به موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران بازمیگردد؛ سرزمینی کم باران با موقعیت استراتژیک درگذر تاریخ که همواره قومیتهای گوناگون با یکدیگردر حال نبرد و حضور مرد به دلیل داشتن مشخصههای فیزیکی در متن و زن را به دلیل مشخصههای فیزیولوژی در حاشیه قرارداده و به مرور زمان مرد را به عنوان نوع برتر و زن را به عنوان نوع فروتر درجامعه قرار داده است. همچنین میتوان به نقش زنان درحیطه مادری اشاره کرد که برای رشد ومراقبت ازکودکان بعد احساسی و خانهداری ایجاب میکند.
ستاره 25 ساله کارشناسی شیمی: «زبان مشترک وجود نداره. آستانه تحمل پایین، محدودیت بیش از حد موجب افول اخلاقی و خودخواهی میشه. درشرایط فعلی هم دختران و هم پسران مسائل شبیه به یکدیگر دارند. شما از هر طبقهای که باشی آینده حالت نامشخصی داره، نداشتن زبان مشترک به دلیل عدم شناخت کافی ازیکدیگر هستش«.
زبان مشترک این امکان را برای افراد فراهم میآورد که خود را در نقش دیگران قرار دهند و از این شیوه دریابند که چرا آنان آنگونه عمل میکنند. چنین انعکاسپذیری به فرد امکان میدهد تا رفتارهایش را آگاهانه تغییر دهد و با شرایط منطبق سازد و به این شیوه خود تکوین یابد(تیم دیلینی، 1394: 267)
رضا گفت: «کلیشهسازی ناشی ازشناخت کج ومعرفت ناقص ویک جهانبینی آلوده به خودبینی که اینگونه قضاوتها بوجود میاره». دراین لحظه که رضا خندهاش گرفته بود، ادامه داد: «آنها به پسرها میگند: پرحرف، غول بیابونی، بدبو، بی حیا، بدون احساس، بدون عاطفه و سوء استفادهگر».
فرانک 32 ساله ارشد حقوق: «درحال حاضر هم عدمتناسب جمعیتی دخترها و پسرها دردانشگاه وجود داره. شرایط جالبی وجود نداره. به جوانان باید اعتماد بشه. آنها میتوانند درتکمیل شخصیت تاثیر مثبتی به روی یکدیگر داشته باشند تا اندازهای که موجب تجربه کافی برای زندگی مشترک پس ازازدواج میشه».
پیامد محدودیتهای ساختاری عبارت است از: نداشتن شناخت متقابل، نداشتن تجربه لازم برای آشنایی، نداشتن زبان مشترک، نداشتن تجربه و مهارت کافی برای زندگی مشترک پس از ازدواج، بی اعتمادی، بیانگیزه شدن جوانان، کلیشهسازی، نداشتن صداقت در روابط اجتماعی، خودخواه بودن و زود قضاوت کردن.
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف فهم تفسیری از معنای شادی در میان جوانان و به روش تحلیل تماتیک انجام شد. یافتهها نشان داد جوانان نسبت به آینده امیدی ندارند. انسان محصول شرایط عینی و ذهنی میباشد که از یک طرف، ذهنیت جوان ایرانی ناآرام و نگران برای آینده و از طرف دیگر، شرایط ساختار اقتصادی نابسامان که برآیند شرایط ذهنی و عینی است اثرات بسیار منفی درتفکر و رویکرد جوانان داشته و موجب ناامیدی و پایین آمدن شادی جوانان شده است. نتایج پژوهش سیما قاری قرآنی (1397) با عنوان «عوامل اجتماعی موثر برامید به آینده دانشجویان دانشگاه تهران» نشان داد میانگین نمره امیدواری آنها، بیانگر وجود نگرش منفی نسبت به آینده، مسائل و نابسامانیهای اقتصادی و احساس آنومی از شرایط است.
شاد بودن و شاد زیستن، یک مهارت اجتماعی است و شادی نیازمند پیشنیازهای مهمی همچون شرایط بسامان اقتصادی و ترویج فرهنگ شادی در جامعه میباشد. نتایج دادهها نشان میدهد که احساس روزمرگی در جوانان موجب مسائل مالی شده و شرایط برای شکوفا شدن استعدادها مناسب نیست. آنها دورنمایی روشن از اهداف، بازارکار، ازدواج و ب رسیدن به آرزوها ندارند. درهمین راستا استرلین[37] (2003) بیان میکند شادی فرد به فاصله کم بین آرزوها و سطح دستیابی در هرکدام از حوزههای زندگی بر میگردد(ابوالفتحی ، 256:1391)
اشتراک نظر پاسخدهندگان بر آن بود که محیط شادی، محیطی است که درآن احساس آزادی و تعلق خاطر وجود دارد و فرد بتواند عقایدش را مطرح و امکان برقراری روابط اجتماعی همراه با اعتماد درآن وجود داشته باشد. در این مطالعه بیشتر جوانان از اعتماد به عنوان عامل مهمی در انسجام روابط اجتماعی یاد کرده و همینطور اعتماد را پیش شرط ورود به میدان های اجتماعی دانستهاند که موجب امنیت خاطر و آرامش فکری در روابط اجتماعی و نیزاز زمینههای شادیبخش میشود.
در همین راستا نتایج پژوهش شراره مهدیزاده ( 1393) نشان میدهد که بین کیفیت روابط اجتماعی و میزان شادی جوانان رابطه معناداری وجود دارد. افزایش کیفیت روابط اجتماعی موجب افزایش احساس و گرایشهای مثبت و رضایت از زندگی خواهد شد.
جوانان مورد مطالعه رویکرد انتقادی داشتند؛ آنها بر داشتن آزادی و حق انتخاب تاکید و به انتقاد از شرایط فرهنگی و اقتصادی پرداختند و حتی برای گذران فراغت خواهان حضور مشترک در برخی از میدانهای رسمی برای نیل به شادی بودند. در این مطالعه برخی از پاسخدهندگان بر آن بودند که پسرها از شرایط بهتری برخوردار هستند پس شادی بیشتری دارند و تنها تفاوت در نوع شادی دختران و پسران، میزان هیجان بیشتر پسرهاست.
برخی از پاسخدهندگان تفاوت در نوع جنس را ملاک نظر قرار ندادند و از دیدگاه آنها نوع انسان و نسبی بودن شادی معیار است. با افزایش ورود دختران به فضای دانشگاهی وکاری ، فرایند جهانی شدن، گذران فراغت در دنیای اینترنت و همچنین تغییر شرایط اجتماعی دختران در موارنه قدرت نسبت به پسران در سالهای اخیر موجب شباهتهای فکری در سبک زندگی و همینطور شباهتهای فکری نسبت به تجربه شادی در بین دو جنس شده است. در نتیجه به نظر میرسد با تقویت عنصر عاملیت جوانان، فهم و برداشت آنها در مورد شادی به سمت رویکردهای فراجنسیتی در حال حرکت میباشد.
در این مورد نتایج پژوهش حسن کلاشلو (1398) که به تحلیل ثانویه نتایج پژوهشهای ملی پرداخت، نشان داد که نسل جوان خود را در چارچوب هنجارهای گذشتگان تعریف نمیکند و ارزشها و نگرشهایشان در برخی حوزهها تغییر یافته است.
همچنین نتایج نشان میدهد که دغدغهها و مسائل جوانان شبیه به یکدیگر و زمینههای شادی برای جوانان حالت فراطبقه پیدا کرده است. از تاثیر و اهمیت طبقه اجتماعی در شکلگیری روابط اجتماعی هم آنگونه که در سالهای پیش عامل مهم و اثرگذاری در شکلگیری روابط اجتماعی بود، کاسته شده و اشتراک در سبک زندگی اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ چنان که عادتوارههای فکری نسبت به روابط طبقاتی تغییر یافتهاند و بنابر رویکرد بوردیو در دیالکتیک بین عاملیت و زمینه، عاملیت جوانان نسبت به گذشته بیشتر شده و میدانهای اجتماعی درحال تغییر هستند. جوانان مورد مطالعه، شناخت بیشتر از خود را وابسته به روابط با دیگری میدانند، زیرا خود و دیگری مکمل یکدیگر هستند. بنابراین آنگونه که خود در روابط با دیگری شکل میگیرد، شادی نیز به عنوان تجربه مشترک میتواند در روابط اجتماعی خود با دیگری حاصل شود.
مهمترین مشخصه جوان شاد، داشتن هدف در زندگی و تلاش برای رسیدن به آن میباشد. در این راستا پژوهش سید علی هاشمیانفر(1397) با عنوان «کاوش در امید اجتماعی؛ نظریه دادهبنیاد» که در میان شهروندان اصفهانی انجام گرفت، نشان داد که هدفگذاری و برنامهریزی از مقولههای اصلی مرتبط با امید اجتماعی هستند.
شادی مشترک در جوانان از نزدیک بودن اهداف، داشتن فهم متقابل و حمایت از یکدیگر حاصل میشود. همچنین در این پژوهش با بررسی تعاریف گوناگون شادی از رویکردهای مختلف جامعهشناسی، فلسفی، روانشناسی و نیز پس از بررسی نتایج دادههای مصاحبه، این تعریف از شادی حاصل گردید: «شادی احساسی که از شرایط درونی و بیرونی شکل میگیرد، پاسخی به نیازهاست که لذت و آرامش به همراه دارد و عامل مهمی برای انگیزه و رضایت است و در نهایت موجب امید به زندگی خواهد شد». دادهها نشان میدهد جوانان دختر و پسر در دورههای سنی، تحصیلی، رشتهها و طبقات اجتماعی گوناگون، نسبت به آینده امیدی ندارند.
در حوزه مسائل جوانان، پژوهشهای گستردهای انجام نشده است. لذا پیشنهاد پژوهشی شامل ضرورت توجه و فراهمسازی شرایط مناسب برای افزایش هرچه بیشتر امید به آینده در جوانان است که با تغییر در گفتمان شادی و البته تغییر در گفتمان شادی با اقتصاد بسامان معنا پیدا میکند. همینطور حرکت به سمت ایجاد شرایط برای موقعیت گفتاری آرمانی و استدلالمحور در همه حوزههای اجتماعی عامل مهم دیگری برای ایجاد شادی و امید در جوانان میباشد.
منابع
- ابوالفتحی، امید و ذکایی، محمد سعید. (1391). «جنسیت و شادی در میان جوانان». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی ، دانشگاه علامه طباطبائی.
- آخوند فیض، لیدا و ذکایی، محمد سعید. (1395). «تحول معنای شادی در گذار دوره زندگی: پژوهشی در میان زنان شهر کرمان». فصلنامه برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی. سال 7 ، شماره 29.
- جوکار، بهرام. (1386). «رابطه هدفگرایی و شادی». فصلنامه علمی- پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال 2، شماره 5 .
- دیلینی، تیم. (1394). نظریههای کلاسیک جامعهشناسی. بهرنگ صدیقی و وحید طلوع. تهران: نشر نی
- ذکایی، محمد سعید. (1392). جامعه شناسی جوانان. تهران: آگه
- سپاه منصور، مژگان.(1386). «تاثیرآموزش مهارتهای زندگی بر انگیزه پیشرفت، خوداحترامی و سازگاری اجتماعی». نشریه اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی. دوره 2، شماره 6.
- شهیدی، شهریار. (1388). روانشناسی شادی. تهران: نشرقطره
- شفرس، برنهارد. (1382). مبانی جامعهشناسی جوانان.کرامت الله راسخ. تهران: نشرنی
- خسروی دهقی،کوثر و باستانی، سوسن. (1398). «موانع وچالشهای سیاستگذاری برمبنای عدات جنسیتی». فصلنامه مسائل اجتماعی ایران.
- عبداللهزاده بنده قرایی، فاطمه. (1393). «مطالعه کیفی علل و عوامل موثر بر شادی و یاس اجتماعی جوانان». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. دوره 13 ، شماره23.
- علوی، حمیدرضا. (1388). «بررسی میزان احساس شادی با نوع رفتار در بین دانشجویان مختلف دانشگاههای شهرکرمان». فصلنامه علمی- پژوهشی تربیت اسلامی. شماره : 9.
- فاضلی، محمد. (1383). مصرف و سبک زندگی. تهران : صبح زندگی
- قاری قرآنی، سیما. ( 1397). «عوامل اجتماعی موثر بر امید به آینده دانشجویان دانشگاه تهران». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرا.
- کوهستانی نژاد، نفیسه. (1389). «دینداری وتجربه شادی». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی.
- کوزر، لوییس. (1379). زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی. محسن ثلاثی. تهران: انتشار علمی
- کلاشلو، حسن و عقیلی، فریده. (1398). «تغییرات نگرشی جوانان به گروههای مرجع». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. دوره 18، شماره
- گلشکوه، فرزانه. (1396). «اثربخشی ذهن و تحلیل رفتار کاربردی». فصلنامه مطالعات روان شناختی.
- گیدنز، آنتونی. (1380). پیامدهای مدرنیت. محسن ثلاثی. چاپ دوم، تهران: نشرمرکز
- مهدی زاده، شراره. (1393). «مطالعه رابطه بین شادی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. دوره 13 ، شماره26.
- هاشمیان فر، سید علی. (1398). «کاوش در امید اجتماعی؛ نظریه دادهبنیاد». نشریه مسائل اجتماعی ایران. دوره 10 ، شماره1.
- Jennifer, Aker. (2020). The shifting Meaning of Happiness, social psychological and personality science. Vol 2,pp: 395-402.
- (2012). Toward a Better Understanding of the Relationship between Friendship and Happiness. Max, Haller, Markus, Hadler. (2006). “How Social Relations and Structures can Produce Happiness and Unhappiness: An International Comparative Analysis”.
- Pelin, Kessebir and Ed, Diener. (2005). Perspective on Psychological Science. In Pursuit of Happiness: Empirical Answers to Philosophical Questions. Published on line :Available at http://www.sagepub.com
- (2020). The World Happines Report. The United Nations Sustainable Development Solutions Network.
- Ruut, Veenhoven. (2014). “why sociological theory of happiness falls short”. Social Indicators Network News (SINET), ISSN 0885-6729, nr. 119-120, pp. 1-4.