Document Type : Original Article

Authors

1 Ph.D. student of sport management in Tehran university

2 Professor of sport management in Tehran University

3 Ph.D. of sport management in Urmia university

Abstract

Participation in charitable activities is one of the good things that all religious leaders emphasize. One aspect of participating in charitable activities is sports. Therefore, the purpose of this study was to identify and rank the factors affecting participation in charitable activities by athletes. The research method was mixed. The statistical population of this study consisted of sports assistants who had full aristocracy on the subject of this study. Based on purposeful selection, 18 individuals were identified as the sample of the study. By studying the theoretical foundations and expert opinions, the primary components were extracted. Seven factors that were identified as contributing to the charity's activities were identified and finalized by Religious Beliefs, Interests in Sports, Acquiring a Social Base, Memorials to the Past, Justice, Social Commitment, and Personal Inquiries. The whole process of analyzing the research data was performed using Electre SoLver software. The results have shown that religious beliefs with dominance of 6, the most important factor and personal demands with dominance of zero, are the least important factor affecting participation in charitable activities by the charitable donors. Therefore, it is suggested that the relevant managers, using the extracted factors, identify potential individuals to participate in charitable activities and provide sufficient incentives for them to participate

Keywords

شناسایی و رتبه­بندی عوامل مؤثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار

ابراهیم دلدار[1]

 قدرت الله باقری راغب[2]

 آزیتا شهپرتوفیق[3]

10.22034/SSYS.2022.769.1525

تاریخ دریافت مقاله: 14/2/1398

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:5/4/1399

 

مقدمه

هر جامعه­ای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژه­ای از مشارکت مردمی را داراست. بر این مبنا در جامعه­ی ایران، غالب اشکال مشارکت­های مردم در بافت ساختار ارز­ش­های مذهبی صورت گرفته است و اصیل­ترین احساسات، عواطف و خواست­های ایرانیان ریشه در باورها و ارزش­های مذهبی دارد(مسجد جامعی، 1377: 8). مشارکت و یاری­گری در فرهنگ ایرانی و اسلامی با تأکید بر جنبه­های روانی و معنوی و رشد شخصیت باعث پیدایش و آفرینش دانش و آگاهی شده است و در از بین بردن دشواری­ها و گشودن مرزهای بسته به راه­های تازه کمک می­نماید.(آغاز، 1381: 228).

با نگاهی گذرا به منابع اسلامی درمی­یابیم، اعمالی که از نظر اسلام نیک شمرده شده­اند، اعمالی هستند که خیرخواهی و دیگر خواهی در آن بروز و ظهور دارد و به نوعی منفعت دیگران در آن نهفته است(گنجی و همکاران، 1394: 908). قرآن کریم در باب گذرا بودن زندگی این جهانی، رفتار مسئولانه­ی انسان مسلمان در آباد ساختن دنیا و به سامان آوردن بی­نظمی­ها و کاستی­ها و زندگی جاودان در جهان آتی می­فرماید: انسان­های نیکوکار که دل­ها (و یا به عبارتی همان عقل­ها و اندیشه­هایشان) را از بدی­ها حفظ می­کنند، (متقین یا) پرهیزگاران هستند و در معرفی پرهیزگاران این گونه می­فرماید: «آن کسانی که به غیب ایمان دارند و نماز به پای می­دارند و از هرچه روزی ایشان کردیم(به فقیران و درماندگان) انفاق می­نمایند(سوره بقره، آیه 3). بنابراین، کوشش برای رفع گرفتاری­ها و مصائب دیگران نه تنها وظیفه­ی هر فردی است، بلکه از بهترین و عالی­ترین لذت­های حیات به شمار می­آید.  می­توان عنون نمود، مشارکت در امور خیریه و وقف عبارت است از: شرکت آگاهانه، داوطلبانه و مؤثر مردم در امور خیریه­ی روستا، شهر و یا کشور خود به منظور رفع نیازهای سایر افراد یا رفع کاستی­های موجود جامعه(گنجی و همکاران، 1394: 909).

شواهد نظری و تجربی نشان می­دهند، کنش­های خیرخواهانه­ی انسان­ها تا حدود زیادی ریشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی در گرایش­های نوع­دوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه­ی شهروندان مؤثر است. برگر[4](2006) معتقد است که شهروندان با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین، مشارکت بیشتری در فعالیت های خیریه و کمک به قشرهای آسیب­پذیر و نیازمند داشته­اند. همچنین وانگ و گرادی[5](2008) بر این باورند که باورهای مذهبی از عوامل تعیین­کننده­ی کنش­های داوطلبانه و افزایش کمک­های خیریه و بشردوستانه است. شهروندان معتقد به باورهای مذهبی تمایل بیشتری دارند تا کمک­های خیریه شان را در اختیار قشرهای آسیب­پذیر و معلولان قرار دهن(وانگ و گرادی، 2008).

کمک به سایرین در کشورهای مختلف به صورت­های گوناگونی انجام می­شود. برای مثال در آمریکا بیش از 7 درصد از کمک­های مردمی به واسطه اعمال قوانین و مقررات صورت گرفته است. این رقم در انگلستان بیش از 20 درصد است(سندرز و اسمیت[6]، 2014: 3). در صورتی که در کشور ما قوانین اجباری برای اعطای خیریه وجود ندارد و تمامی کمک­هایی که صورت می گیرد از سوی خیرین، همگی داوطلبانه، هر چند به نیات گوناگون می­باشد.

به صورت کلی عوامل بسیاری بر چرایی خیرینی که به نهادهای خیریه کمک می­کنند، تأثیرگذار است. جهانیان(1396) در پژوهشی، انگیزه واقفان را اینگونه بیان می­کند: واقفان، چهار نوع انگیزه می­توانند داشته باشند: قرب الهی خالص و متعالی، محبت گرم، نوع دوستی و  شهرت و جاه­طلبی(جهانیان، 1396). یادگاری و نائینی(1395) در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر مشارکت حامیان در طرح اکرام ایتام کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر اصفهان، دریافتند که 65 درصد از حامیان طرح اکرام ایتام میزان مشارکت بالایی در طرح اکرام ایتام داشته اند. یافته های تحقیق مشخص نمود که بین میزان مشارکت حامیان از یک سو و اعتماد اجتماعی، پایگاه اجتماعی، انگیزه، باورها و اعتقادات مذهبی، سن، و تحصیلات حامیان از سوی دیگر رابطه معناداری وجود داشته اما رابطه معنی داری بین متغیر درآمد و شغل حامیان با میزان مشارکت ایشان یافت نگردید. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام نشان داد که متغیرهای باورها و اعتقادات مذهبی، اعتماد اجتماعی، انگیزه حامیان و عملکرد کمیته امداد امام خمینی (ره) حدود 65 درصد از میزان مشارکت حامیان در طرح اکرام ایتام را تبیین می کنند(یادگاری و نائینی، 1395). گنجی و همکاران(1394) در پژوهشی تحت عنوان مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه­ی پایدار، دریافتند که ارتباط معنی­داری بین متغیرهای دین­داری، عدالت­خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیشتر می­شود. متغیر عدالت­خواهی بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد(گنجی و همکاران، 1394). باغبانی و همکاران(1394) در پژوهشی به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل رفتاری مردم مشهد نسبت به سنت وقف پرداختند و دریافتند که سه عامل نگرش کلی، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده­ی شهروندان، به طور معنی­داری با تمایل رفتاری­شان نسبت به سنت حسنه وقف در ارتباط می­باشد(باغبانی و همکاران، 1394).

به صورت کلی، عوامل اقتصادی و غیراقتصادی بسیاری بر نیات خیرین تأثیرگذار است(سندرز و اسمیت، 2014: 6). در پژوهش­هایی که انجام شده است، فرار از مالیات بر ارث(باکیجا[7] و همکاران، 2003: 366)، به عنوان یکی از عوامل اقتصادی کمک خیرین در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، بر خلاف عوامل اقتصادی(مادی)، عوامل دیگری نیز بر این امر تأثیرگذار بوده است. تحقیقات اخیر نشان داده­اند که فشار اجتماعی(دلاویگنا[8] و همکاران، 2012: 10)، هنجارهای اجتماعی(شانگ و کراسون[9]، 2009، اسمیت[10] و همکاران، 2014)، درخواست­های شخصی(میر و روزن[11]، 2011، اسچارف و اسمیت[12]، 2014)، درجه تبلیغات(سوتونت[13]، 2005، آلپیزار[14]، 2008) و به رسمیت شناختن(کارلن و مک­کنل[15]، 2014: 403) از عوامل تأثیرگذار غیرمادی بر انگیزه خیرین در اعطای خیریه بوده است. اما به صورت کلی، عوامل غیرمادی تأثیر بیشتری داشته­اند(سندرز و اسمیت، 2014: 7).  کیو و استنبرگ[16](2017) نیز در پژوهش خود، به بررسی دلایل و چرایی اعطای خیریه از سوی خیرین پرداختند. ایشان دریافتند که عواملی نظیر هویت اجتماعی، انگیزه شهرت و استنتاج کیفیت[17] ، از عوامل اثرگذار بر دلایل و چرایی اعطای خیریه از سوی خیرین بوده است. همچنین ایشان در پژوهش خود دریافتند که تفاوت معنی­داری بین انگیزه­های زنان و مردان وجود نداشت (کیو و استنبرگ، 2017). ایبلینگ[18] و همکاران(2017) در پژوهش خود دریافتند که تصویری که درخواست­کنندگان خیریه(مروجین خیریه) از خود نشان می­دهند، تأثیر مثبتی بر اقدام به خیریه از سوی دیگران دارد. برای مثال در صورتی که فردی که تبلیغ کمک به مؤسسه های خیریه را انجام می­داد، از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بود، دیگران بیشتر ترغیب می­شدند که در امور خیر شرکت کنند. البته این امر در زنان بیشتر صدق می کرد(ایبلینگ و همکاران، 2017).

اما خیرین در بخش­های گوناگونی مشغول فعالیت­اند، همچون حوزه­های سلامت، مذهب، کشاورزی، تحصیلی و ورزشی، چه در قالب وقف و چه در قالب کمکِ خیریه. در کشور فرانسه، بخشی از امور مربوط به خیریه و وقف، در حوزه ورزش که از زیر مجموعه­های حوزه سلامت است، اختصاص داده می­شود(دفتر نوسازی و تحول معاونت توسعه وپشتیبانی سازمان اوقاف و امورخیریه، 1396: 52). در ایران نیز، خیرین در حوزه ورزش، مدت زمان کوتاهی است که اقدام به فعالیت نموده­اند. حضور خیرین در حوزه ورزش و کمک به ییشبرد پروژه­های ورزشی، می­تواند اثرات بسیاری بر پیشرفت کشور در حوزه ورزش باشد. پژوهش­های گوناگونی نیز در حوزه خیری در ورزش انجام شده است که از زوایای گوناگون به آن پرداخته­اند. از جمله، افروزه و همکاران(1396) که در پژوهش خود به شناسایی عوامل مؤثر بر جذب خیران و واقفان در ورزش پرداختند و دریافتند که مؤلفة اخلاق­گرایی با سه مقولة احترام، مسئولیت اجتماعی و سرمایة اجتماعی، مؤلفة فرهنگ­سازی با دو مقولة تعریف­سازی و شرعی­نگری، مؤلفة حقوقی با سه مقولة اقلیت­سازی، شفافیت و تسریع و مؤلفة آموزش با سه مقولة عمومی، تخصصی و سازمانی، می­توانند بیشترین تأثیر را در جذب خیران و واقفان داشته باشند(افروزه و همکاران، 1396). همچنین حیدری­فرد و شریفیان(1396) نیز در پژوهش خود با عنوان شناسایی و مقایسۀ موانع مشارکت خیرین در توسعۀ فضاهای ورزشی، دریافتند که مانع قانونی اجرایی، اعتقادی، فرهنگی  اجتماعی و مانع مربوط به خود ورزش، به ترتیب از موانع مشارکت خیرین در توسعه­ی فضاهای ورزشی می­باشند(حیدری­فرد و شریفیان، 1396).

همانگونه که عنوان شد، حضور خیرین در پروژه­های ورزشی، چند سالی است که رشد داشته است، طبق آمارها، در چند سال گذشته میزان کمک خیرین در پروژه­های ناتمام ورزشی کشور، در بیش از 335 پروژه بوده است که بیش از یک میلیون متر مربع فضا را شامل می­شود و همچنین به صورت کلی مبلغ 400 میلیارد تومان به صورت نقدی و غیرنقدی، در این بخش هزینه شده است. با این وجود هنوز پروژه­های ناتمام زیادی وجود دارد که دولت با تشکیل مجمع خیرین ورزش یار در بدنه وزارت ورزش و جوانان و در اکثر استان­های کشور(25 استان)، قصد در ورود خیرین به صورت نظام­مند و ساختار یافته در حوزه ورزش دارد(ایرنا، 1395). از سوی دیگر در پژوهش­های زیادی مشارکت نوجوانان و جوانان در فعالیت های ورزشی را به عنوان راه­حلی برای کاهش بزهکاری­های اجتماعی(علی­وردی­نیا و آرمان مهر، 1387) و همچنین بهبود سلامت روانی(سلمان، 1393) و جسمی(حبیبی و همکاران، 1397) عنوان نموده­اند ولی با توجه به کمبود امکانات ورزشی، بسیاری از افراد امکان حضور در فعالیت های ورزشی را ندارند (ابراهیمی و همکاران، 1395). بنابراین حضور فعالِ خیرین در امر ورزش، می­تواند شرایط مشارکت همه آحاد جامعه را در فعالیت های ورزشی مهیا نماید.

اما به راستی به چه علت، این افراد در پروژه­های ورزشی(چه به صورت نقدی و غیرنقدی) حضور دارند؟ سؤالی که مطرح شد، خود عاملی گردید تا پژوهشی با عنوان شناسایی و رتبه­بندی عوامل مؤثر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار، انجام شود تا بدین طریق از نیات و انگیزه­های حضور خیرین در حوزه ورزش آگاهی یافته و بتوان با شناسایی دلایل و چرایی این امر، راه­های ایجاد انگیزه برای حضور بیشتر خیرین در این حوزه را مشخص نمود که خود عاملی برای تقویت حضور بیشتر خیرین در این حوزه گردد.

روش شناسی پژوهش

تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات آمیخته (کیفی-کمی) می­باشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل خیرین ورزش یار بودند که به موضوع تحقیق حاضر اشراف کامل داشتند که متاسفانه اطلاعات دقیقی از تعداد آنان در دسترس نبود. بر اساس روش انتخاب گلوله برفی، تعداد 18 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. بدین ترتیب ضمن شناسایی برخی خیرین ورزش یار که در خصوص موضوع تحقیق اشراف داشتند، دعوت به همکاری با تحقیق حاضر شد. سپس از آنان در خصوص سایر خیرین ورزش یار که به موضوع تحقیق اشراف داشته باشند، سوال گردید و سایر افراد آگاه به موضوع تحقیق از سوی نمونه های تحقیق معرفی و مشخص گردید. با توجه به همانگی های انجام شده با نمونه های تحقیق در بخش های کیفی و کمی تحقیق از این نمونه ها جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. در پژوهش حاضر، بـه منظـور طراحـی چـارچوب مفهـومی تحقیق از نظریه سه شاخگی کمک گرفته شد. مـدل سـه شاخگی شامل ساختار، محتوا و زمینه که در طبقه بنـدی مدلها از نوع مدلهای منطقی است؛ همه مفاهیم و رویـدادها و پدیده های سازمانی را می تواند در قالب سه شاخه سـاختار، محتوا یا رفتار، و زمینه مورد بررسی، مطالعه و مورد تجزیـه و تحلیل قرار دهد. بعبارتی، با معیار سه شاخگی و بـر مبنای ویژگی هـر معیـار، مولفـه هـا و متغیرهـای کارسـاز در تجاری سازی یافته های پژوهشی قابل طبقه بندی است کـه بـه اختصار ابعاد آن مرور می گردد.

منظور از شاخه ساختار، همه عناصر، عوامل و شرایط فیزیکی و غیر انسانی سازمان است که با نظم و قاعـده قابـل مطالعـه، قالب، پوسته، بدنه و یـا شـمای فیزیکـی و مـادی سـازمان را میسازند؛ نظیر تمام منابع مادی، مالی و اطلاعاتی که وقتی با ترکیب خاصی در بدنه کلی اعطای خیریه جاری مـی شـوند . شـاخه رفتاری (محتوا)، شـامل مباحـث انسـان و روابـط انسـانی مربوط به اعطای خیریه است که با هنجارهای رفتاری، ارتباطـات و الگوهـای خاصی به هم پیوسته انـد و محتـوای اصـلی و زنـده محـیط درونی اعطای خیریه را تشکیل میدهند. منظور از شاخه زمینه، تمام شرایط و عوامل محیطی است که بر اعطای خیریه محاط بوده، بستر مهـم رشـد و توسـعه اعطای خیریه را تشـکیل مـیدهنـد. در این تحقیق سه شاخه شامل عوامل ساختاری شامل سیستم مدیریت، شبکه سازی، پیوندهای استراتژیک و منابع اطلاعاتی می باشد. همچنین عوامل رفتاری شامل انگیزه های فردی، توانمندهای انسانی و انعطاف پذیری می باشد. همچنین عوامل زمینه ای شامل زیرساخت های نرم افزاری، عوامل محیطی، عوامل قانونی و عوامل سیاسی می باشد. پرسشنامه تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. این پرسشنامه خروجی بخش کیفی تحقیق بود که  به صورت ماتریس عوامل موثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار در ساختار، محتوا و زمینه و بر اساس روش الکتره طراحی گردیده بود. به منظور طراحی این پرسشنامه، از مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده گردید. بدین منظور تمامی نمونه های تحقیق (18 نفر) در بخش کیفی مورد استفاده و مصاحبه ها از آنان انجام گردید و در نهایت عوامل شناسایی شده در این بخش، در قالب پرسشنامه طراحی گردید. در این تحقیق در نهایت تعداد 7 عامل موثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار شامل باورهای مذهبی، علاقه به ورزش، کسب پایگاه اجتماعی، بنای یادبود برای گذشتگان، عدالت خواهی، تعهد اجتماعی و درخواست های شخصی شناسایی و نهایی گردید. به منظور رتبه بندی عوامل از روش الکتره استفاده گردید. کلیه روند تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار Electre SoLver  انجام گردید.

یافته های پژوهش

جدول 1، نتایج توصیفی یافته های تحقیق را نشان می دهد:

جدول 1: یافته های توصیفی تحقیق

متغیرها

 

فراوانی

درصد

 

سن

زیر 30 سال

2

1/11

30-40 سال

5

8/27

40-50 سال

6

3/33

بالاتر از 50 سال

5

8/24

جنسیت

مرد

14

8/77

زن

4

2/22

سطح تحصیلات

کارشناسی و پایین تر

9

50

کارشناسی ارشد

7

9/38

دکتری

2

1/11

مطابق با نتایج توصیفی تحقیق، مشخص گردید که در تحقیق حاضر رده سنی 50-40 سال با 3/33 درصد بیشترین فراوانی را دارا می باشد. همچنین نتایج توصیفی تحقیق مشخص نمود که مردان در تحقیق حاضر 8/77 درصد و زنان 2/22 درصد فراوانی بودند. همچنین نتایج تحقیق حاضر مشخص نمود که افراد با مدرک کارشناسی و پایین تر با 50 درصد بیشترین فراوانی را دارا بودند. در این تحقیق پس از بررسی های انجام شده تعداد 7 عامل موثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار شامل باورهای مذهبی، علاقه به ورزش، کسب پایگاه اجتماعی، بنای یادبود برای گذشتگان، عدالت خواهی، تعهد اجتماعی و درخواست های شخصی شناسایی و نهایی گردید. به منظور رتبه بندی این عوامل از روش الکتره استفاده گردید. این روش دارای 9 گام می باشد که در ادامه گام به گام تحلیل های مربوط به این روش آورده شده است.

گام اول: ایجاد ماتریس تصمیم گیری

جدول 2: ایجاد ماتریس تصمیم گیری

ساختار

محتوا

زمینه

ماتریس

4

2

4

تعهد اجتماعی

8

9

6

باورهای مذهبی

7

7

5

علاقه به ورزش

3

8

2

عدالت خواهی

4

7

3

کسب پایگاه اجتماعی

2

7

1

درخواست های شخصی

3

8

3

بنای یادبود برای گذشتگان

مثبت

مثبت

مثبت

نوع شاخص

412573/0

216272/0

371155/0

وزن شاخص

در این گام، نمونه های تحقیق نظرات خود را در خصوص هر یک از عوامل در دسته زمینه، محتوا و ساختار را بر حسب اهمیت بسیار زیاد (امتیاز 9) تا کاملا اهمیت بسیار کم (امتیاز 1) را ارائه نمودند و سپس میانگین نظرات تمامی نمونه ها، مشخص و عدد میانگین که خروجی نظرات تمامی نمونه ها می باشد، مشخص گردید.

گام دوم: نرمال سازی یا بی مقیاس کردن ماتریس

جدول 3: وزن دهی به ماتریس نرمال شده

ساختار

محتوا

زمینه

ماتریس بی مقیاس

4/0

10540926/0

30952929/0

تعهد اجتماعی

6/0

47434165/0

61905859/0

باورهای مذهبی

5/0

36893239/0

54167626/0

علاقه به ورزش

2/0

42163702/0

23214697/0

عدالت خواهی

3/0

36893239/0

30952929/0

کسب پایگاه اجتماعی

1/0

36893239/0

15476465/0

درخواست های شخصی

3/0

42163702/0

23214697/0

بنای یادبود برای گذشتگان

در این گام اعداد خام موجود در ماتریس اولیه جهت تجزیه و تحلیل می بایستی از اعداد خام به صورت اعداد نرمال شده تبدیل گردد. بدین منظور با استفاده از فرمول بی مقایس سازی فازی اعداد ماتریس اولیه نرمال گردید.

گام سوم: وزن دهی به ماتریس نرمال شده

در این گام اعداد بدست آمده در گام دوم (جدول 3) در وزن شاخص ها در جدول شماره 2 ضرب گردید و به عبارتی با استفاده از این عمل، اعداد جدول وزن دهی شدند.

گام چهارم: تشکیل مجموعه هماهنگی

در این گام، بر حسب وزن ها بدست آمده، به مقایسه دو به دو وزن ها پرداخته شد و بر حسب برتری داشتن هر یک وزن ها به وزن دیگر، در دسته هماهنگی و یا ناهمانگی مشخص می گردند. سپس قدر مطلق تفاوت بین تمامی شاخص ها محاسبه گردید و در نهایت مجموعه هماهنگی مشخص گردید.

جدول 4:  تشکیل مجموعه هماهنگی

بنای یادبود برای گذشتگان

درخواست های شخصی

کسب پایگاه اجتماعی

عدالت خواهی

علاقه به ورزش

باورهای مذهبی

تعهد اجتماعی

ماتریس هماهنگی

78/0

78/0

78/0

78/0

0

0

-

تعهد اجتماعی

1

1

1

1

1

-

0

باورهای مذهبی

78/0

1

1

78/0

-

0

1

علاقه به ورزش

58/0

1

21/0

-

21/0

0

21/0

عدالت خواهی

78/0

1

-

78/0

21/0

0

58/0

کسب پایگاه اجتماعی

0

-

21/0

0

21/0

0

21/0

درخواست های شخصی

-

1

62/0

1

21/0

0

21/0

بنای یادبود برای گذشتگان

 

در این گام، بر حسب وزن ها بدست آمده، به مقایسه دو به دو وزن ها پرداخته شد و بر حسب برتری داشتن هر یک وزن ها به وزن دیگر، در دسته هماهنگی و یا ناهمانگی مشخص می گردند. سپس قدر مطلق تفاوت بین تمامی شاخص ها محاسبه گردید و در نهایت مجموعه هماهنگی مشخص گردید.

گام پنجم: تشکیل مجموعه ناهماهنگی

جدول 5: تشکیل مجموعه ناهماهنگی

بنای یادبود برای گذشتگان

درخواست های شخصی

کسب پایگاه اجتماعی

عدالت خواهی

علاقه به ورزش

باورهای مذهبی

تعهد اجتماعی

ماتریس ناهماهنگی

1

46/0

1

82/0

1

1

-

تعهد اجتماعی

0

0

0

0

0

-

0

باورهای مذهبی

09/0

0

0

9/0

-

1

0

علاقه به ورزش

1

0

1

-

1

1

1

عدالت خواهی

39/0

0

-

27/0

1

1

72/0

کسب پایگاه اجتماعی

1

-

1

1

1

1

1

درخواست های شخصی

-

0

1

0

1

1

60/0

بنای یادبود برای گذشتگان

در این گام، بر حسب وزن ها بدست آمده، به مقایسه دو به دو وزن ها پرداخته شد و بر حسب برتری داشتن هر یک وزن ها به وزن دیگر، در دسته هماهنگی و یا ناهمانگی مشخص می گردند. سپس قدر مطلق تفاوت بین تمامی شاخص ها محاسبه گردید و در نهایت مجموعه ناهماهنگی مشخص گردید.

گام ششم: تشکیل ماتریس بولینی هماهنگی

در این گام ماتریس بولینی هماهنگی را تشکیل گردید. بدین صورت مقادیر ماتریس های هماهنگی که از میانگین بیشتر بود، ارزش عددی ایجاد شده صفر را گرفت و مقادیر ماتریس های هماهنگی که از میانگین کمتر بود، ارزش عددی ایجاد شده یک را گرفت.

گام هفتم: تشکیل ماتریس بولینی ناهماهنگی

در این گام ماتریس بولینی ناهماهنگی را تشکیل گردید. بدین صورت مقادیر ماتریس های ناهماهنگی که از میانگین بیشتر بود، ارزش عددی ایجاد شده صفر را گرفت و مقادیر ماتریس های هماهنگی که از میانگین کمتر بود، ارزش عددی ایجاد شده یک را گرفت.

گام هشتم و نهم: تشکیل ماتریس چیرگی نهایی و محاسبه تعداد چیرگی

جدول 6:  تشکیل ماتریس چیرگی نهایی و محاسبه تعداد چیرگی

تعداد چیرگی

بنای یادبود برای گذشتگان

درخواست های شخصی

کسب پایگاه اجتماعی

عدالت خواهی

علاقه به ورزش

باورهای مذهبی

تعهد اجتماعی

ماتریس چیرگی

1

0

1

0

0

0

0

-

تعهد اجتماعی

6

1

1

1

1

1

-

1

باورهای مذهبی

5

1

1

1

1

-

0

1

علاقه به ورزش

1

0

1

0

-

0

0

0

عدالت خواهی

3

1

1

-

1

0

0

0

کسب پایگاه اجتماعی

0

0

-

0

0

0

0

0

درخواست های شخصی

2

-

1

0

1

0

0

0

بنای یادبود برای گذشتگان

با توجه به نتایج روش الکتره مشخص گردیده که باورهای مذهی با چیرگی 6، مهمترین عامل موثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار می باشد. نتایج این آزمون همچنین نشان داد که درخواست های شخصی با چیرگی صفر، کم اهمیت ترین عامل موثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار می باشد.

بحث و نتیجه­گیری

هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه­بندی عوامل مؤثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار بود.مشارکت در امور خیریه و وقف، به معنای مشارکت در امور شهر و یا کشور خود  برای رفع کاستی­های موجود می باشد و ازآنجا که مشارکت در امور خیریه و وقف، تابعی از عوامل متعدد فرهنگی-اجتماعی است، در واقع اعطای خیریه و وقف که از آن در تمامی کتب اسلامی، به نیکی یاد می­شود، اثرات اقتصادی – اجتماعی بسیاری برای جامعه­ مورد وقف دارد(داروس[19] و همکاران، 2017: 961). رملی و محمد[20](2013) نیز در پژوهش خود عنوان نمودند که اعطای خیریه و وقف، باعث کاهش سطح فقر در جامعه می­شود. از این­رو در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر خیریه از سوی خیرین ورزش یار پرداخته شد و نتایج نشان داد که هفت عامل تعهد اجتماعی، باورهای مذهبی، علاقه به ورزش، عدالت خواهی، کسب پایگاه اجتماعی، درخواست های شخصی و بنای یادبود برای گذشتگان، از عوامل مؤثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار می­باشد.

نتایج تحقیق نشان داده است که یکی از عوامل اثرگذار بر مشارکت در فعالیت های خیریه خیرین ورزش یار ، تعهد اجتماعی می باشد. بنابراین در این بخش پیشنهاد می­گردد که سازمان­های متولی امر خیریه و وقف در کشور، با برنامه­ریزی­ها و آموزش­های مناسب، سعی در افزایش تعهد اجتماعی در آحاد جامعه و به خصوص مستعدین در امر خیریه ورزشی گردند. تعاریف منسجمی در خصوص تعهد اجتماعی در ادبیات پژوهش مشاهده نگردید، با این وجود باقری و همکاران (1394) در پژوهش خود به بیان تعریف جامعی از تعهد اجتماعی پرداخته است: در واقع تعهد عبارت است از موضعی که شخص را به انجام و یا ترک عمل، نسبت به امری، ملتزم کند. حال زمانی که این موضع نسبت به اموری از جنس عناصر فرهنگ و یا منافع اشخاص، گروه­ها، سازمان­ها، جامعه، ادیان و مانند آن­ها باشد، تعهد اجتماعی است.  گنجی و همکاران(1394) در پژوهش خود به بررسی نقش تعهد اجتماعی بر اعطای خیریه و وقف پرداخته بودند. افزایش و بهبود همدلی بین افراد جامعه و نهایتاً افزایش اعتماد اجتماعی منجر به افزایش تعهد اجتماعی می­گردد  و تعهد اجتماعی که از زیرمجموعه­های سرمایه اجتماعی می­باشد، باعث مشارکت حداکثری در اعطای خیریه و وقف از سوی واقفان می­گردد. بنابراین نتایج در این بخش با نتایج گنجی و همکاران(1394) همراستا می­باشد.

از عوامل مؤثر دیگر، باورهای مذهبی واقفان و خیران ورزش یار در اعطای خیریه و وقف می­باشد. بنابراین در این بخش پیشنهاد می­گردد که با آموزش­های لازم از سوی سازمان­های متولی امر آموزش(آموزش و پروش، نهادهای مذهبی)، از سنین کودکی داده شود تا در بزرگسالی، از یکی از ثمرات آموزش­ها که همان وقف می­باشد، بهره گرفته شود.  جهانیان(1396) در پژوهش خود عنوان نمود که از عوامل مؤثر بر اعطای خیریه، اعتقادات مذهبی(قرب الهی) می­باشد. الهی­زاده و همکاران(1394)، در پژوهش خود، باورهای دینی و مذهبی را از عوامل اصلی اعطای خیریه و وقف عنوان نمودند. همچنین عبدالله نادوی[21] و همکاران(2015) در پژوهشی به اهداف اعطای خیریه پرداخته­اند و دریافتند که اعطای خیریه و وقف از سوی خیرین، دو هدف مهم را دارد، یکی اثرات اخروی آن و دیگری اثرات اقتصادی - اجتماعی آن (عبدالله نادوی و همکاران، 2015). گنجی و همکاران(1394) نیز، دین­داری را از عوامل مؤثر بر وقف می­داند. همچنین مطالعه­ای توسط برگر[22](2006)، انجام شد و دریافت که باورها و تعلقات مذهبی در گسترش خیریه و فعالیت های داوطلبانه تأثیرگذار است. وانگ و گرادی[23](2008) بر این باورند که باورهای مذهبی از عوامل تعیین­کننده­ی کنش­های داوطلبانه و افزایش کمک­های خیریه و بشردوستانه است. بنابراین نتایج پژوهش در این بخش، با نتایج پژوهش­های جهانیان(1396)، گنجی و همکاران(1394)، الهی­زاده و همکاران(1394)، عبدالله نادوی[24] و همکاران(2015)، وانگ و گرادی[25](2008) و برگر[26](2006)، همخوان و همراستا می­باشد و پژوهشی که نتایجش مغایر با نتایج پژوهش حاضر باشد، مشاهده نگردید.

نتایج تحقیق نشان داده است که یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر مشارکت در فعالیت های خیریه خیرین ورزش یار ، علاقه شخصی می باشد. بنابراین توصیه می­شود که به افراد مستعد در امر خیریه، انگیزه­های لازم برای مشارکت در فعالیت های خیرخواهانه ارائه گردد. این امر از طریق برگزاری گردهمایی هایی با حضور خیرین پیشتاز در امر ورزش می­تواند صورت گیرد. ورزش با توجه به ساختار آن، علاقمندان بسیاری دارد. بسیاری از شرکت­های بزرگ تجاری، اقدام به حمایت مالی از ورزش در قالب رشته­های گوناگون نموده­اند. هزینه­کرد در ورزش، به خصوص در ایران، با توجه به آنکه بازگشت سرمایه چندانی ندارد، ولی از سوی مالکان شرکت­های تجاری مورد حمایت قرار می­گیرد. با مصاحبه­ای که از این مالکان صورت می­گیرد ، مشخص می­شود که یکی از علل حضور آن­ها برای حمایت از ورزش، علاقه شخصی آن­هاست. در حوزه اعطای خیریه و وقف نیز علاقه شخصی به ورزش، از عوامل دیگر است. نهایتا پژوهشی که به بررسی این متغیر پرداخته باشد، مشاهده نگردید

از عوامل دیگر مؤثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه، عدالت­خواهی است. بنابراین پیشنهاد می­گردد که مؤسسات آموزشی با ارائه آموزش­های کافی، این روحیه را در افراد مستعد در امر خیریه، تقویت نمایند.  وقف یکی از حسنات مؤکد و از باقیات و صالحات است که مورد تأکید آیین اسلام است. لذا ایجاد و بسط قسط و عدل، تعدیل ثروت­های عمومی، کمک به در راه ماندگان و محرومین مادی و معنوی، یکی از شیوه­های گسترش عدالت اجتماعی است(شکاری، 1391: 572). امروزه برقراری عدالت اجتماعی و کاهش فواصل طبقاتی، رشد ثروت عمومی و تعدیل اقتصادی، رفاه همگانی و تعاون اجتماعی، جلوگیری از تکاثر ثروت در دست عده­ای معدود، از طریق امور خیریه و وقف امکان پذیر است. افراد و واقفین تمایل دارند با شرکت در امور خیریه و وقف، درآمد را مجدداً در بین اعضای جامعه به نفع قشرهای کم­درآمد توزیع کنند. این نیات از رهگذر تأثیر در دو زمینه، جامعه را به سمت توازن اجتماعی هدایت می­کند. اثر درونی آن بر انسان خیر در کمک به تزکیه­ی نفس و زدودن تعلقات مادی و روحیه­ی مال اندوزی است و اثر بیرونی آن در کمک به کاهش فقر و محرومیت­ها و جلوگیری از اختلافات شدید طبقاتی است که به طبع آن از طریق گسترش عدالت اجتماعی، اسباب تألیف قلوب انسان ها نسبت به یک دیگر را فراهم می­کند(گنجی و همکاران، 1394: 907). شکاری(1391) در پژوهش خود عنوان نمود که یکی از دستاوردهای وقف و اعطای خیریه، توسعه عدالت اجتماعی می­باشد و گنجی و همکاران(1394) در پژوهش خود دریافتند که هر چه عدالت اجتماعی در افراد بیشتر باشد، میزان مشارکت در فعالیت های خیرخواهانه در آن­ها بیشتر است. بنابراین نتایج پژوهش در این قسمت با نتایج پژوهش­های شکاری(1391) و گنجی و همکاران(1394) همراستا می­باشد.

کسب پایگاه اجتماعی از علل دیگر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار می­باشد. بنابراین پیشنهاد می­گردد که با بسط این موضوع که با مشارکت در فعالیت های خیریه، از پایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار می­شوند، می­توان انگیزه­های حضور خیرین مستعد در اعطای خیریه را افزایش داد. همچنین می­توان با برگزاری نشست­ها و گردهمایی­های مناسب از خیرین در حوزه ورزش تقدیر نمود که همین امر منجر به ایجاد انگیزه در سایر افراد می­گردد. نتایج پژوهش در این قسمت با نتایج پژوهش ایبلینگ و همکاران(2017) و یادگاری و نائینی(1395) همخوان و همراستا می­باشد. با اعطای خیریه و وقف در ورزش، می­توان پایگاه اجتماعی مناسبی کسب نمود. همچنین درخواست­های شخصی نیز از عوامل مؤثر بر اعطای خیریه بود. بنابراین پیشنهاد می­گردد که برای تشویق افراد مستعد در امر خیریه، از افراد برجسته و نامی خوساته شود تا دیگران را به مشارکت در فعالیت های خیریه تشویق نمایند. منظور از درخواست(یا دعوت) شخصی، دعوتی است که از سوی جمع­آوری کننده خیریه و فردی که خیریه را اهدا می­کند دارد. در این پژوهش مشخص شد که خیرین ورزش­یار، به دلیل درخواست و دعوتی که از سوی افراد دیگر بوده، به سمت اعطای خیریه در ورزش هدایت شده­اند. که نتایج این بخش با نتایج پژوهش­های میر و روزن(2011) و اسچارف و اسمیت(2014) همخوان و همراستا می­باشد. نهایتا بنای یادبود برای گذشتگان نیز از عوامل مؤثر دیگر بوده است. پیشنهاد می­شود که با ایجاد برنامه­هایی (به خصوص برنامه­های مذهبی)، به باقیات­الصالحات بیشتر تأکید گردد تا همین امر منجر به مشارکت بیشتر خیرین در امر ورزش گردد. به خصوص زمانی که مکان ورزشی ساخته شده از سوی خیرین، با اسم خیر، نام­گذاری گردد، این امر بیشتر نمود می­یابد. پژوهشی که به بررسی این عامل بپردازد مشاهده نگردید.

در پژوهش­ انجام شده، مشخص گردید که عواملی همچون تعهد اجتماعی، باورهای مذهبی، علاقه به ورزش، عدالت خواهی، کسب پایگاه اجتماعی، درخواست های شخصی و بنای یادبود برای گذشتگان، از عوامل مؤثر بر مشارکت در فعالیت های خیریه از سوی خیرین ورزش یار می­باشد. بنابراین به صورت کلی توصیه می­گردد که متولیان امر آموزش، با ایجاد آموزش­های مناسب(آموزش­های مذهبی) از دوره کودکی، انگیزه­های افراد برای مشارکت در خیریه را افزایش دهند. همچنین از خیرین ورزشی قدردانی و تجلیل گردد.

 

  • منابع

    • سلمان، زهرا. (1393). «ارتباط بین ورزش و سلامت روان بانوان فرهنگی». روانشناسی تربیتی. 33، صص 87-102.
    • علی وردی نیا، اکبر و آرمان مهر، وجیهه. (1387). «فعالیت های ورزشی و بزهکاری: آزمون تجربی نظریه پیوند اجتماعی هیرشی». علوم حرکتی و ورزش. 6(12)، صص 133-141.
    • حبیبی، عبدالحمید؛ ملکی، رزاد؛ رمی، محمد؛ قلاوند، اکبر؛ جهان بخش، حمیده؛ دهقان، مصطفی و عصاره، الهه. (1397). «ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص­های فیزیولوژیک و پیکرسنجی شهروندان استان خوزستان». فیزیولوژی ورزشی. 38، صص 215-233.
    • ابراهیمی، عبدالحسین؛ مهدی­پور، عبدالرحمن و ازمشا، طاهره. (1395). «تأثیر زیرساخت­های ورزشی و ویژگی­های دموگرافی بر میزان مشارکت ورزشی شهروندان اهوازی با استفاده از مدل چندسطحی». پژوهش­های کاربردی در مدیریت ورزشی. 5(1)، صص 83-98.
    • Abdullah Nadwi, M. (2015). “A New Framework of Corporate Governance for Waqf: A Preliminary Proposal”. Islam and Civilizational Renewal, 6(3): 353-
    • Afroozeh, M.S., Afroozeh, H., Kamli, F. (2017). “Identification of factors affecting the absorption of charity and wizards in sport”. Sports Management Studies, 46: 174-157. (Persian)
    • Aghaz, M. H. (2002). “Culture of Affiliation and Participation in Iran, Proceedings of the Government, People and Convergence, by Mohsen Ferdroo and Asghar Rezvani”. Tehran, its publications. 254-225. (Persian)
    • Alpizar, F., Carlsson, F., Johansson-Stenman, O. (2008). “Anonymity, reciprocity, and conformity: Evidence from voluntary contributions to a national park in Costa Rica”. Journal of Public Economics, 92 (5–6): 1047–1060.
    • Baghbani, S. M., Behboodi, O., Markazi omidvar, E. (2015). “Investigating the Factors Affecting the Behavioral Pleasure of Mashhad People toward the Endowment”. Great Khorasan, 6 (19): 43-27. (Persian)
    • Bagher, F., Sedigh oraee, Gh., Usefi, A. (2015). “Social commitment; a new concept in the field of social science or an ancient meaning in the history of human thought”. Islamic Quarterly and Social Studies, 3 (2): 144-108[Persian].
    • Bakija, J., Gale, W., Slemrod, H. (2003). “Charitable bequests and taxes on inheritances and estates: Aggregate evidence from across states and time”. American Economic Review, Papers and Proceedings, 93(2): 366-370.
    • Berger Ida, E. (2006). “The Influence of Religion on Philanthropy in Canada Volutes”. International journal of voluntary and nonprofit organizations, 17(2): 110-127.
    • Darus, F., Shukri, H. A., Yusoff, H., Ramli, A., Mohamed Zaina, M., Abu Bakar, A. B. (2017). “Empowering social responsibility of Islamic organizations through Waqf”. Research in International Business and Finance, 42: 959-965.
    • DellaVigna, S., List J, Malmendier, U. (2012). “Testing for altruism and social pressure in charitable giving”. The Quarterly Journal of Economics, 127(1) :1- 56.
    • Ebeling, F., Feldhaus, C. H., Fendrich, J. (2017). “A field experiment on the impact of a prior donor’s social status on subsequent charitable giving”. Journal of Economic Psychology, 61: 124-133
    • Elaheezadeh, M. H., Arefnezhad, A, Edalati, R. (2015). “Bishrovi's endowments, a ray of religious beliefs”. Social studies of Khorasan, 9 (4): 28-7. (Persian)
    • Gangi, M., Niazi, M., Ehsani Rad, F. (2015). “Participation in charity and waqf, a prerequisite for sustainable development”. Quarterly Journal of Socio-Cultural Development Studies, 3 (4): 45-25. (Persian)
    • Ganji, M, Almasi Bigdeli, E. (2012). “Explaining the status of the New Testament among the citizens of Kashan”. The articles of the Waqf National Conference (with emphasis on higher education). University of Kashan. 934-907. (Persian)
    • Heydarifard, S, Sharifian, E. (2017). “Identifying and comparing obstacles to the participation of the benefactors in the development of sports spaces”. Sports Management Studies, 41: 96-81. (Persian)
    • Jahanian, N. (2017). “Endowment Economics Design Framework”. Iranian economic research, 14 (27): 130-107. (Persian)
    • Karlan, D, Mc Connell, M. (2014). “Hey look at me! The effects of giving circles”. Journal of Economic Behavior and Organization (forthcoming). 106: 402-412.
    • Masjedjamee, A. (1998). “Cultural partnership and participation culture”. Bond magazine, Fifth National Congress of Parents and Coaches. 8. (Persian)
    • Meer, J., Rosen, H. S. (2011). “The ABCs of charitable solicitation”. Journal of Public Economics. 95(5): 363-371.
    • Niazi, M., Ganji, M., Asgari, A. (2012). “Impact of adherence to values on the participation of respondents in charity”. The collection of articles of the National Conference of Waqf (with emphasis on higher education). University of Kashan. 952-935. (Persian)
    • Office of Renovation and Development and Support Office of the Organization of Endowment and the Ministry of Foreign Affairs. (2017). Familiarity with the Welfare and Charity Management System in France. Tehran: Printing and Publishing Company; Organization of Endowments and Foreign Affairs. 167-1. (Persian)
    • Qu, H., Steinberg, R. (2017). “Charitable Giving in Nonprofit Service Associations: Identities, Incentives, and Gender Differences”. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly, 46(5): 1–22.
    • Ramli, N.M., Muhamed, N.A. (2013). “Good Governance Framework for Corporate Waqf: Towards Accountability Enhancement”. Paper presented at proceedings of th World Universities’ Islamic Philanthropy Conference, Kuala Lumpur. 124.
    • Salimi, M. (2001). “A look at waqf and its socio-economic effects”. First edition, the Islamic Research Foundation of Astan Quds Razavi. 216. (Persian)
    • Sanders, M., Smith, S. (2014). “A warm glow in the afterlife? The determinants of charitable bequests”. CMPO Working Paper Series, 14/326: 1-24.
    • Scharf, K, Smith, S. (2014). “Relational Warm Glow and Giving in Social Groups”. CMPO Working Paper, 178.
    • Shabani, Z, Roayee, F. (2015). “Explaining the Beliefs, Values and Dimensions of Personality on Charity Alumni”. Second National Conference and the First International Conference on Modern Research in the Humanities, Tehran, Institute of Managers of Idea Capital, Vieira. 1. [Persian].
    • Shang, J., Croson, R. (2009). “A field experiment in charitable contribution: The impact of social information on the voluntary provision of public goods”. Economic Journal, 119 (540): 1422-1439.
    • Shekari, A. (2012). “The cultural and educational works of waqf in Islam and the development of its achievements”. Proceedings of the Waqf National Conference (with emphasis on higher education), Kashan University. 557-570. (Persian)
    • Smith, S, Windmeijer, F, Wright, E. (2014). Peer effects in charitable giving: Evidence from the (running) field. Economic Journal (forthcoming). 125(585): 1053-1071.
    • Soetevent, A. (2005). Anonymity in Giving in a Natural Context - a Field Experiment in 30 Churches” Journal of Public Economics.89(11-12): 2301-232.
    • Wang, L, Graddy, E. (2008). Social Capital, Volunteering, and Charitable Giving. 19(1): 23-42.
    • Yadegari Naeeni, MR, Mahmoodi, A. (2016). “The study of social, cultural and economic factors affecting the participation of supporters in the Orkam orthom committee of Imam Khomeini Relief Committee of Isfahan”. International Congress of Humanities, Cultural Studies, Tehran, Center for the Empowerment of Social and Cultural Skills. (Persian)