Document Type : Original Article

Authors

1 Ph.D.student department of sports management, Shoshtar Branch Islamic Azad University, shoushtar ,Iran

2 Ph.D., Assistant Professor, Department of Sport Management, Yadegar Emam Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

3 Faculty member of Farhangian University

Abstract

The study is to present a comprehensive model for the popularization of sports in Isfahan, for which the first (qualitative) purpose was referred to experts in the physical activity of sport for all in the province and through in-depth interviews based on grounded theory of data collection from them. Then, the data obtained from fifteen interviews were coded and analyzed using the data theorizing method of the Foundation. This study was of a combined method of mixed exploratory research projects. Due to the quality of the study; the snowball sampling method was used. A total of 15 public sports experts in the province were interviewed. The statistical population and sample size in the second phase were 135 based on Morgan's table and the sampling method was stratified randomly. The data collection tool in the second phase was a 70-item questionnaire, which was prepared based on the public sports model of Isfahan province in the first phase. A total of 140 open-source codes were obtained from the analysis. The 140 extracted codes were converted into 64 core codes. In the third step, in grouping the codes, the core codes extracted from the interviews were grouped and then the created groups were compared with each other to identify and extract the main groups and dimensions of each one. In general aggregation of three levels, behavioral, organizational and environmental, and 16 components of the main level subset, 64 code-axis subset components were extracted. At the level of behavioral factors, the priorities of the components were: 1- General factors 2- Personal factors 3- Basic factors. At the contextual (environmental) level, the priorities of the components were: 1- Collective environment 2- Economic environment 3- Diplomatic environment 4- Living environment 5- Environment cross-border 6- Cultural environment. At the level of structural (managerial) factors, priority of components respectively was: 1- Equipment of the minister of structures 2- Rules and instructions 3- Human capital and financial support jointly 4- Technical knowledge 5- Supporters.
At the end, the suggestions taken from the research results are presented as solutions to improve the situation of sport for all in Isfahan province.

Keywords

مدل سازی عوامل موثر بر توسعه ورزش همگانی در استان اصفهان

علیرضا کمالیان[1]  

شهرام علم[2]  

شهرام عروف زاد[3]

10.22034/ssys.2023.204.1139

تاریخ دریافت مقاله: 25/9/1396

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:11/11/1396

 

مقدمه

مشارکت افراد در فعالیت های فیزیکی و بدنی سبب توسعه اجتماعی، شناختی و روانی و جسمانی می شود. لذا  ورزش همگانی زمینه ای برای شناسایی و هدایت افراد مستعد به سمت ورزش قهرمانی و اختصاص امکانات برابر به همه شهروندان است (عربزاده تفتی و همکاران، ۱۴۰۱). تبلیغ ورزش همگانی، توسعه نظریه فردگرایی و کاهش علاقه مردم به شرکت در فعالیت های رقابتی، همگی با یک تغییر اساسی در جوامع غربی همراه است. بدیهی است کشوری که از این موج فزاینده عقب بیفتد، نمی تواند خلاء ایجاد شده را پر نماید و در نهایت تفاوت ها در بهره وری، از تاثیرات ورزش و فعالیت های حرکتی روشن و واضح خواهند بود (جوادی پور و همکاران، 1397). آنچه ضرورت تحقیق در حوزه ورزش همگانی در ایران را آشکار می کند این است که بدون ترویج و القای فرهنگ سالم و صحیح اوقات فراغت که عمدتاً از طریق ورزش همگانی گسترش می یابد، مشارکت آحاد جامعه به سلامت ورزش قهرمانی و حرفه ای فراهم نمی‌شود. درواقع، ورزش همگانی زمینه ای برای شناسایی و هدایت افراد مستعد به سوی ورزش قهرمانی است. بررسی عملکرد سازمان های مختلف ورزشی و غیر ورزشی نشان می دهد که موفقیت در دستیابی به هدف ‌های سازمانی نیازمند مدیریت قوی و مبتنی بر برنامه ریزی راهبردی است. تنها از طریق برنامه ریزی راهبردی می توان توسعه ورزش همگانی را میسر کرد و به موفقیت های چشمگیری دست یافت. از این رو، بهتر است مقامات دولتی و سازمان های متولی با توجه به اینکه ورزش همگانی عامل اساسی در سلامت افراد جامعه و اساس سیاست گذاری ورزش جامعه را تشکیل می دهد به این نگرش که سرمایه گذاری در حیطه بهداشت فردی، عمومی و منافع اجتماعی است، برسند (وفایی مقدم، 1396) عوامل استخراجی تاثیرگذار توسعه بر ورزش شهروندی، ورزش همگانی و ورزش برای همه در راستای سلامت اجتماعی ایران هستند: عوامل مدیریتی، تسهیل ساز، توسعه بخش و بسترساز که در این راستا پیشنهاد می شود در مدیریت راهبردی و در برنامه های توسعه، از عومل استخراجی به عنوان محوریت توسعه ورزش در کشور استفاده شود  (مردانی, نظری و تابش.، 1400).

 با توجه به اینکه ارمغان زندگی ماشینی در جوامع پیشرفته امروز برای انسان، بی تحرکی، ضعف جسمانی، مشکلات روحی و روانی و دور شدن از اخلاق و ارزش های انسانی است، بیش از پیش اهمیت ورزش در امور مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان نمایان می شود (محرم زاده و همکاران، 1394). در این میان، ورزش به منزله راه حل راهبردی و ورزش همگانی و تفریحی در جایگاه وسیله ای ارزان قیمت و فرح بخش می تواند این مشکل را به نحو مطلوب حل کند (سعیدی و همکاران،1390). در مطالعه ای که توسط جوادی پور و رهبری، (1397) انجام گرفت مشخص شد که بررسی عوامل مؤثر بر ورزش همگانی تحت تاثیر عوامل مهمی از باورها و فرهنگ ها، اقتصادی، تحلیل و تفسیر علمی، مطالعات و تحقیقات، تجهیزات و امکانات، رسانه ها می باشد. روی آوردن مردم به ورزش و فوائدی که از ورزش کردن به دست می آورند، مسئولان را به این سمت سوق می دهد که به بررسی روش هایی بپردازند که باعث افزایش تعداد  شرکت کنندگان در ورزش های همگانی و تفریحی شود (محرم زاده و همکاران، 1394). ناظریان و همکاران (2017) برنامه ای با عنوان “PEHPE” ارائه کردند که برنامه فعالیت بدنی مرتبط با سلامتی از جمله ورزش همگانی برای کارکنان با همه مولفه ها و جنبه های مختلف مربوط به آمادگی بدنی متناسب با وضعیت، مشکلات و آسیب های شغلی در قلمرو سطح تغییر رفتار کارکنان و مدیران  است که از چند مدل نظیر ارتقای سلامت رفتار، نظریه والتون (1376) و مدل آموزش ورزش در تربیت بدنی بهره برده و می تواند باعث ارتقای کیفیت زندگی شغلی کارکنان و مدیران سازمان ها گردد.

سیاست ورزش همگانی به معنی خلق فرصت ها و محیط مطلوب، از طریق همکاری تمام سازمان های درگیر (دولتی و غیر دولتی) تحقق می یابد؛ به این معنا که هر فرد بدون توجه به جنسیت، سن، توانایی، موقعیت اجتماعی و اقتصادی و نژاد  می تواند با هدف تامین سلامت و نشاط و بهبود روابط اجتماعی، در فعالیت های جسمانی و ورزشی شرکت نماید. تمام این سازمان ها به مسئولیت ملی برای اطمینان از اینکه هر فرد حق مساوی برای مشارکت در فعالیت های ورزشی و جسمانی دارد اشاره می کنند و دولت و سازمان های غیردولتی نقش مهمی در دستیابی به مشارکت در ورزش و فعالیت های جسمانی ایفا می‌نمایند (کمیته ورزش همگانی هنگ کنگ،[4] 2009). ورزش به عنوان پدیده ای مهیج، جایگاه مهمی در اتحاد ملی و ارتقای سلامت در جامعه دارد (مکچسنی[5]، 2013) ورزش همگانی، جنبش جهانی ورزش های تفریحی است که از سال  1969  در بسیاری از کشورهای پنج قاره با نیتی یکسان رسمیت یافته است (ورزش برای همه سازمان ها[6]، 2010). از نظر تاریخی، ورزش همگانی برای اولین بار در سال 1932 میلادی در کشور برزیل‌ شکل گرفت. جنبش ورزش همگانی در جهان با شکل‌ گیری «انجمن‌های تریم»[7]‌  در سال 1960 میلادی در اروپا اوج گرفت. در سطح‌ جهانی، «کمیته بین المللی ورزش همگانی» در سال 1964 میلادی و در کشور ایران در سال 1371 شمسی، «فدراسیون ورزش همگانی» ایجاد شد (گزارش راهبردی،1391). در استان اصفهان نیز بلافاصله بعد از تاسیس فدراسیون ورزش همگانی، 23 شهرستان با تشکیل هیئت های شهرستانی ورزش همگانی، فعالیت شان را شروع نمودند (کمالیان،1391). همان گونه که مقامات عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی ایران نیز درباره ورزش همگانی گفته اند، این ورزش به یکی از ضروریات زندگى تبدیل شده که باید به آن توجه ویژه کرد (دهستانی و همکاران،1390). خالدی فر و همکاران (۱۳۹۷) در تحقیقی با عنوان «بررسی عوامل و موانع مشارکت در ورزش همگانی و تفریحی در استان های ترک، کرد و لرنشین ایران» به این نتایج دست یافتند که وجود نشاط در ورزش، تناسب آن با سن و سال و سالمتیو ورزش در محیط طبیعی به ترتیب به عنوان مهمترین عوامل و همچنین نداشتن وقت، کمبود امکانات ورزشی و نداشتن انگیزه به ترتیب به عنوان مهمترین موانع مؤثر پرداختن به ورزش از نظر افراد نمونه بوده است.  کاشف و عراقی (١٣٩٠) در تحقیقی با عنوان «چالش های پیش روی ورزش همگانی و تفریحی در ایران و راهبردهای آن» با بررسی ٢٠٠٠ شرکت کننده ورزش همگانی از مراکز پانزده استان کشور، مهم ترین موانع توسعه ورزش های همگانی و تفریحی را به ترتیب کمبود امکانات، کمبود آگاهی و مشکلات اقتصادی می دانند. همچنین نتایج تحقیق شان نشان داد کمبود مربی کارآزموده در ورزش همگانی بیش از سایر حوزه های ورزشی خود را نشان می دهد. آصفی و همکاران (1393) در تحقیقی با عنوان «بررسی عوامل سازمانی موثر در نهادینه کردن ورزش همگانی در ایران» به این نتیجه رسیدند که مهمترین دلیل توسعه کشورهای پیشرفته، نیروی انسانی است. نیروی انسانی متخصص و کارآمد، مهمترین سرمایه هر سازمان و جامعه ای محسوب می گردد. بر همین مبنا، بر اساس یافته های آصفی و همکاران (1397)، منابع انسانی شایسته می تواند از عوامل توسعه ورزش همگانی باشد. منابع انسانی در بخش ورزش همگانی شامل مدیران، کارکنان، مربیان و نیروهای داوطلبی می گردد که هر دسته می تواند نقش مهمی را در ارتقا و توسعه ورزش همگانی در کشور ودر  نهایت نهادینه شدن آن در جامعه بازی کنند.

عباسی و همکاران (۱۳۹۵) در تحقیقی با عنوان «تحلیل SWOT اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه در بخش ورزش همگانی» نشان دادند جایگاه راهبردی ورزش همگانی استان کرمانشاه در موقعیت تدافعی قرار دارد و باید سیاست گذاران ورزش استان تمرکز خود را بر کاهش ضعف های بخش درونی و استفاده از فرصت های موجود قرار دهند تا از این طریق خانواده ها ضمن افزایش سلامت و تندرستی اعضای خانواده، شاهد کاهش هزینه هایشان در زمینه های بهداشتی و درمانی نیز باشند. ازجمله راهبردهای پیشنهادی برای رسیدن به این مهم، می توان به توسعه کمی و کیفی ورزش همگانی و ترویج فرهنگ ورزش و تحرک در جامعه اشاره کرد (عباسی و همکاران، 1395). یافته‌ها و تحقیقات جوادی پور و رهبری (1397) نشان داد که فرآیند سیاست‌گذاری برای ورزش همگانی در ایران با ضعف‌ها و چالش‌هایی همراه است؛ به طوری که ضعف‌های موجود در فرآیند سیاست‌گذاری در ورزش همگانی در ایران شامل ضعف کنترل و نظارت، ضعف ساختار، ضعف برنامه‌ریزی و اجرای ضعیف، عملکرد ضعیف رسانه‌ها، محدودیت منابع مالی، عملکرد ضعیف منابع انسانی، قوانین و مشارکت محدود است. از طرفی، مؤلفه‌های سازمانی، باورها و فرهنگ‌ها، شرایط اقتصادی، تحلیل‌ها و تفسیرهای علمی مطالعات و پژوهش‌ها عواملی بودند که بر روند سیاست‌گذاری ورزش همگانی در ایران تأثیرگذار هستند. همچنین تحقیقات انجام شده توسط ناظریان (2018) نشان داد که یکی از عوامل موثر در افزایش مشارکت کارکنان، شرکت در ورزش های همگانی نزدیک به مراکز و اماکن محل شغلی کارکنان می باشد و بنابراین ورزش همگانی به عنوان یکی از مهمترین ورزش های کارکنان می تواند در مراکز شغلی نیز مورد استفاده جدی قرار گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده این پژوهش، در اولویت بندی نگرش و علایق کارکنان در ایران، ورزش همگانی بعد از رشته های ورزشی مانند شنا، آمادگی جسمانی و فوتسال، در رده های بعدی اهمیت و علاقه مدیران و کارکنان مراکز صنعتی مدنظر قرار گرفت.

ون تایکوم (2011[8]) نیز با ارائه مدل اجتماعی- اقتصادی مشارکت در ورزش به این نتایج دست یافت که  تمام سطوح اجتماعی و زیست محیطی بر رفتار فرد مبنی بر مشارکت در ورزش اثر می گذارند که در مدل ارائه شده یک سری حلقه هایی با هم تداخل دارند؛ هر دایره نشان دهنده لایه های مختلف یا جزئی از مدل است و محیط اجتماعی فرد در محیط فیزیکی جاسازی شده که خود در شرایط عمومی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ملی تعبیه شده است.

با توجه به بررسی های به عمل آمده در استان اصفهان 35910 نفر به دلایل متفاوت در سال 1400 فوت کرده اند که علت فوت حدود 50 درصد آنها بیماری‌های غیرواگیر و بیماری‌هایی است که ریشه در کم‌تحرکی و ارتباط مستقیم با ورزش دارد (اداره کل ثبت احوال استان اصفهان، خرداد1401). تعداد 334 پایگاه ورزش همگانی در استان اصفهان در سال ۱۴۰۰ براورد شده است که این تعداد پایگاه ها با توجه به جمعیت پنج میلیون نفری استان اصفهان آمار مطلوبی نمی باشد (سامانه سیما، اداره کل ورزش وجوانان استان اصفهان، 1400)

به نظر می رسد استان اصفهان به عنوان یکی از استان های پرجمعیت و وجود قهرمانان ورزشی با سکوهای آسیایی، المپیکی و جهانی در اکثر رشته های ورزشی و وجود فضاهای بکر و طبیعی جهت ورزش همگانی، تاکنون نتوانسته جایگاه مطلوبی در حوزه ورزش همگانی کشور پیدا کند. به احتمال زیاد یکی از دلایل مهم این مسئله، نبود یک الگوی مطلوب توسعه ورزش همگانی است. بررسی ادبیات این حوزه نشان می دهد که در مورد مدل سازی در زمینه ورزش همگانی و ارائه راهکارهای توسعه آن بر مبنای مدل های پارادایمی، تاکنون پژوهشی کاربردی انجام نشده و پژوهش های اندک انجام شده پراکندگی فراوانی دارد. بر این اساس و با توجه به عدم وجود مدلی جامع که به تشریح چارچوبی برای ورزش همگانی استان اصفهان بپردازد محقق برآن شد تا تحقیقی جهت مدل سازی عوامل موثر بر توسعه ورزش همگانی در استان اصفهان انجام دهد

مدل مفهومی توسعه ورزش همگانی

تمام مطالعات پژوهشی بر یک چارچوب مفهومی استوار است که متغیرهای مورد نظر و روابط میان آنها را مشخص می کنند و هر نظریه دارای سطوح تجزیه و تحلیل است. نظریه ها به طور کلی شامل سه سطح رفتاری، ساختاری و زمینه ای می باشند که همگی بر تشویق و رشد افراد  تمرکز دارند.(راچل[9]، 2022) به عبارت دیگر، هر نظریه که پدید می آید یا در رابطه با رفتار انسان در سازمان که سطح خرد به شمار می آید، مطرح می شود یا در رابطه با ساختار سازمان که سطح میانی این علم است و یا در رابطه با زمینه ای است که سازمان را احاطه کرده و با آن تعامل دارد. پدیده سازمان و مدیریت را می توان بر حسب سه دسته عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای بررسی و تجزیه و تحلیل نمود. در این مطالعه به عنوان چارچوب نظری از مدل سه شاخگی استفاده شده است. مدل مورد نظر یک ابزار تحلیلی است که بر اساس آن می توان مطالعات و نظریه های سازمان و مدیریت را در سه حوزه بررسی نمود. در این مدل ارتباط بین عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای به گونه ای است که هیچ پدیده یا رویداد سازمانی نمی تواند خارج از تعامل این سه شاخه صورت گیرد. به عبارت دیگر، رابطه بین این سه شاخه یک رابطه تنگاتنگ و در عمل از هم جدایی ناپذیر است. در واقع، نوع روابط موجود بین این سه شاخه از نوع لازم و ملزوم و به مثابه سه شاخه روییده از تنه واحد حیات پدیده می باشد در مطالعه حاضر براساس سطوح (تجزیه و تحلیل) سه گانه مدل سه شاخگی به ورزش همگانی استان اصفهان پرداخته و سعی شده که زوایای پنهان و مغفول آن را آشکار کند و نظم وچارچوب نوینی را در این حوزه بیابد و سرانجام مدخل قابل توجیهی را در جهت بومی کردن و به کارگیری آن مطرح نماید. در مورد چند بعدی بودن چارچوب مطالعه، کالینز و همکاران نیز رویکردی چند بعدی برای افزایش مشارکت مردم در ورزش و فعالیت جسمانی به عنوان یک چارچوب نظری و مبنایی به منظور طراحی مداخله گرانه در تحقیقات ارائه داده اند. (کالینز[10] و همکاران، 2012)

توسعه ورزش همگانی استان اصفهان

سطح رفتاری:

عوامل شخصی

عوامل عمومی

عوامل بنیادی

سطح سازمانی:

سرمایه انسانی

پشتیبانی مالی

تجهیزات و زیرساخت ها

و...

سطح زمینه ای:

محیط فرامرزی

محیط دیپلماتیک

محیط زندگی

و...

 

شکل 1: مدل مفهومی توسعه ورزش همگانی استان اصفهان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش شناسی پژوهش

این مطالعه به روش ترکیبی[11] و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. با توجه به کیفی بودن مطالعه در فاز اول از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. معمولاً یکی از دلائل استفاده از این روش نمونه گیری این است که تمام افراد مورد مطالعه، یک حرفه، مهارت و یا دانش خاص دارند و تعداد آنها نیز اندک است. بنابراین ابتدا با 15 نفر از خبرگان در ورزش همگانی شامل اساتید دانشگاه دارای کتاب یا پژوهش در ورزش همگانی و مدیران سازمان های مرتبط با ورزش همگانی مصاحبه شد. جامعه آماری در فاز دوم (روش کمی) کلیه کارشناسان سازمان های ورزشی مرتبط با ورزش همگانی استان اصفهان، اعضای هیئت علمی، روسای ورزش همگانی شهرستان های استان و روسای ورزش شهرستان های استان اصفهان (در مجموع 135 نفر) بودند که از این تعداد 122 پرسشنامه عودت داده شد. پیش از توزیع، ویژگی های روان سنجی پرسشنامه از جمله پایایی، ضریب توافق کندال و ضریب تشخیص آن بررسی و مورد تایید قرار گرفت.

جدول 1: روایی درونی و بیرونی، پایایی و عینیت در فاز اول مطالعه

پژوهش کمی

پژوهش کیفی

شیوه های اطمینان ازکیفیت مصاحبه ها

روایی درونی

قابل قبول

چک کردن اعضا، درگیر شدن طولانی مدت در میدان، چندجانبه نگری داده ها

روایی بیرونی

انتقال پذیری

وصف مفصل محیط و شرکت کنندگان

پایایی

قابلیت اطمینان

بازرسی، مستند سازی پژوهشگر درمورد داده ها، روش ها و تصمیمات چندجانبه نگری

عینیت

تاییدپذیری

بازرسی و انعکاسی بودن

برای بررسی روایی محتوایی پرسشنامه، از 12 نفر متخصص رشته مدیریت ورزش خواسته شد تا براساس مدل فاز اول، سؤال ها را مورد بررسی قرار دهند. با توجه به نظر متخصصان، تعدادی از عوامل شناخته شده به دلیل شباهت با عوامل قبلی حذف و یا در طبقات مربوطه قرار گرفت و در نهایت پرسشنامه ای با تعداد 70 سوال که با روش لیکرت و با ارزش عددی 1 تا 5 برای پاسخ هر سؤال امتیاز بندی شده بود، تهیه گردید. پایایی پرسشنامه با نظر 12 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با ورزش همگانی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به تفکیک عوامل سطوح زمینه ای، مدیریتی، رفتاری و کل به شرح جدول  2 تعیین شد:

جدول 2: پایایی پرسشنامه

نام متغیر

تعدادسوالات

تعدادآزمودنی ها

ضریب

سطح رفتاری

19

15

597/0

سطح مدیریتی

30

15

804/0

سطح محیطی

21

15

835/0

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی

 

تنظیم سوال ها و راهنمای مصاحبه

شناسایی خبرگان

روایی بیرونی

روایی درونی

پایایی

پیاده سازی مصاحبه ها

تعیین اندازه جامعه و نمونه

مطالعات تطبیقی

ادبیات موضوع و مبانی نظری

بررسی پیشینه تحقیق

مطالعات اولیه

تدوین چارچوب نظری

انجام 12 مصاحبه

تجزیه و تحلیل داده ها ها

ارایه مدل

توزیع و جمع آوری 135پرسشنامه

مدل سازی معادله ساختاری

روایی سازه و تبیین مدل

بروز مسأله

تدوین گزارش پایانی

تنظیم گزاره های تحقیق(سوال ها و اهداف)

شکل 2: نگاره تحقیق؛ مدل عملیاتی اجرای تحقیق

کیفی

پایایی

ضریب توافق کندال

ضریب تشخیص

 

کمی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

یافته های پژوهش

مراحل تجزیه و تحلیل داده های کیفی در قالب سه مرحله کد گذاری ارائه شده است:

گام اول: کد گذاری باز

گام اول شامل سه مرحله استخراج داده ها از متن مصاحبه ها، کد گذاری و کشف مقوله هاست.

برای استخراج داده ها از مصاحبه ها، دو روش وجود دارد؛ تحلیل خرد و تحلیل نکات کلیدی. در تحلیل خرد، داده ها کلمه به کلمه تحلیل می شوند و معانی یافت شده در کلمات و یا گروه های باز کلمات کدگذاری می گردد. در این مطالعه ابتدا محتوای کلیه مصاحبه ها پیاده سازی و سپس کدگذاری باز آنها به روش کدگذاری نکات کلیدی انجام شد. بدین ترتیب که داده های جمع آوری شده در مصاحبه ها به صورت مکتوب بر روی کاغذ درج، سپس با تجزیه و تحلیل خط به خط و پاراگراف به پاراگراف نوشته های موجود کدهای باز ایجاد گردید.

گام دوم: کد گذاری محوری

کدگذاری محوری، مرحله دوم تجزیه و تحلیل در نظریه پردازی داده بنیاد است. هدف از این مرحله، برقراری رابطه بین طبقه های تولید شده (در مرحله کدگذاری باز) است. این عمل بر اساس مدل پارادایمی انجام می‌شود و به محقق کمک می کند تا فرآیند ایجاد نظریه را به سهولت انجام دهد (صفاری، 1391)

در کد گذاری محوری کدهای تولید شده در گام قبلی به روشی جدید و با هدف ایجاد ارتباط میان کدهای‌باز، طرح می شوند. کد گذاری محوری منجر به ایجاد گروه ها و مقوله ها می گردد. تمامی کدهای مشابه در گروه خاصی قرار گرفتند؛ بدین منظور تمامی کدهای ایجاد شده دوباره بازبینی شد و با متن مقایسه گردید تا نکته ای فراموش نگردد. در این فرآیند ممکن بود چندین کد باز با عنوان یک کد محوری کد گذاری شوند. در نهایت  140 کد استخراج شده به 64 کد محوری تبدیل شدند.

گام سوم: مرحله نظریه پردازی (کد گزاری انتخابی)

پس از اینکه تمامی داده ها به صورت یاد شده کدگذاری باز و محوری شدند، نوبت به گروه بندی آنها می‌رسد. در واقع هدف نظریه پردازی بنیادی، تولید نظریه است نه توصیف صرف پدیده. برای تبدیل تحلیل‌ها به نظریه ها، طبقه ها باید به طور منظم به یکدیگر مربوط شوند. کد گذاری انتخابی بر اساس نتایج دو مرحله قبلی کدگذاری، مرحله اصلی نظریه پردازی است. به این ترتیب که طبقه محوری را به شکل نظام‌مند به دیگر طبقه ها ربط می دهد و روابط را در چارچوب یک روایت ارائه و طبقه هایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند اصلاح می کند.

در گروه بندی، کدهای محوری مستخرج از مصاحبه ها گروه بندی و سپس گروه های ایجاد شده با یکدیگر مقایسه شدند تا گروه های اصلی و ابعاد هر یک شناسایی و استخراج گردد- البته در این مرحله مراجعه به ادبیات نظری پژوهش کمک زیادی به هرچه دقیق تر شدن گروه بندی ها نمود.

گروه بندی کدهای محوری در هر مورد و مقایسه آنها نشان داد که می توان تمامی کدهای به دست آمده را در سه گروه اصلی جای داد: (جدول 3)

جدول 3: مولفه های سطوح رفتاری سازمانی و زمینه ای

مولفه سطح رفتاری

مولفه سطح سازمانی (ساختاری)

مولفه سطح زمینه ای

عوامل شخصی

عوامل عمومی

عوامل بنیادی

سرمایه انسانی

پشتیبانی مالی

تجهیزات و زیر ساخت

دانش فنی

ضوابط ودستورالعمل ها

حامیان

وسایل ارتباط جمعی

محیط فرامرزی

محیط دیپلماتیک

محیط زندگی

محیط جمعی

محیط اقتصادی

محیط فرهنگی

جدول 4: مولفه ها وگروه های سطح زمینه ای

گروه های کلی

گروه های فرعی

کدهای محوری

سطح زمینه ای

محیط فرامرزی

سازمان های مرتبط بین المللی

رویدادهای ورزشی

محیط دیپلماتیک

 

نگرش دولتمردان

احزاب سیاسی

اسناد فرابخشی

اسناد بخشی

محیط زندگی

فضاهای طبیعی

آب و هوا

محیط جمعی

بافت جمعیتی

شیوه زندگی

امنیت اجتماعی

رسانه های جمعی

محیط اقتصادی

نرخ تورم و گرانی

نرخ بیکاری

میزان درآمد

نرخ سرمایه گذاری

رشد اقتصادی

محیط فرهنگی

باورها و مفروضات

ارزش ها و هنجارها

مصنوعات گفتاری، رفتاری و فیزیکی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 5: گروه های کلی، فرعی و کدهای محوری مستخرج از کل مصاحبه ها در سطح سازمانی (ساختاری)

گروه های کلی

گروه های فرعی

کدهای محوری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطح سازمانی

(ساختاری)

 

 

سرمایه انسانی

نیروهای ستادی

نیروهای صف

نیروهای داوطلب

پشتیبانی مالی

 

بودجه عمومی

نهادهای عمومی

حامیان مالی

بیمه ها

کمک های مردمی

تجهیزات و زیر ساخت ها

مطالعه و نیاز سنجی

دسترسی به تجهیزات و زیر ساخت ها

کیفیت تجهیزات و زیر ساخت ها

توزیع عادلانه تجهیزات و زیر ساخت ها

ایمنی تجهیزات و زیر ساخت ها

طراحی زیبا تجهیزات و زیر ساخت ها

دانش فنی

استفاده از سخت افزارها

استفاده از نرم افزارها

شبکه های اجتماعی

ارتقاء دانش فنی

ضوابط ودستورالعملها

اسناد توسعه ای ورزش همگانی استان

اسناد توسعه ای ورزش همگانی شهری

اسناد توسعه ای ورزش همگانی سازمان ها

حامیان

وحدت سیاستگذاری

شرح وظایف روشن

تعاملات مستمر

وسایل ارتباط جمعی

آموزش همگانی

اطلاع رسانی

بازاریابی اجتماعی

پایش و رصد تغییرات محیطی

رصد افکار و علایق عمومی

 

جدول 6: گروه های کلی، فرعی و کدهای محوری مستخرج از کل مصاحبه ها در سطح رفتاری

گروه های کلی

گروه های فرعی

کدهای محوری

سطح رفتاری

عوامل شخصی

حالات روانی فرد

نگرش به انجام فعالیت های ورزشی

علاقه به انجام فعالیت های ورزشی

تمایلات منفی

عوامل عمومی

 

داشتن همراه

روابط عمومی

تعاملات با اعضای خانواده

معاشرت با گروه های همسن

عضویت در شبکه های اجتماعی

عوامل بنیادی

نداشتن وقت

شاغل بودن

مسئولیت های خانوادگی

داشتن سلامت جسمی

داشتن مهارت ورزشی

آگاهی از برنامه های ورزشی

 

بحث و نتیجه گیری

هدف از تحقیق حاضر، ارائه مدلی جامع برای همگانی شدن ورزش اصفهان بود. با توجه به اطلاعات و داده های به دست آمده از طریق مصاحبه به روش تئوری سازی داده بنیاد، کدگذاری انجام و کد های محوری مستخرج از مصاحبه ها با یکدیگر مقایسه شدند تا گروه های اصلی و ابعاد هر یک شناسایی و استخراج گردد. البته در این مرحله مراجعه به ادبیات نظری پژوهش کمک زیادی به هرچه دقیق‌تر شدن گروه بندی ها نمود که در نهایتا بعد از کدگذاری، داده ها به سه سطح اصلی تقسیم شد:

  1. عوامل سازمانی (سطح ساختاری): لایه بیرونی سطح رفتاری و در برگیرنده مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی و عینی ورزش همگانی استان است.
  2. عوامل رفتاری: عوامل مربوط به رفتار ورزشی مردم استان اصفهان با رویکرد سلامت است که رابطه بین سطوح تنگاتنگ و در ورزش همگانی استان از هم جدایی ناپذیرند.
  3. عوامل زمینه ای ورزش همگانی استان اصفهان: دو سطح دیگر در آن ریشه دارند و شامل محیط و شرایط بیرونی است و به طور کلی سبب ساز سطوح سازمانی و رفتاری می باشد.

نتایج بررسی پیرامون عوامل تاثیرگذار و شناخت آن در وضعیت موجود، با ایجاد هماهنگی و تعادل میان عناصر مختلف درونی و بیرونی سازمان جهت رسیدن به وضعیت ایده ال همراه می باشند؛ به طوری که نقاط ضعف و قوت و شناخت تهدیدات و فرصت های بیرون سازمان از عواملی هستند که در سایه مدیریت راهبردی تحقق می یابند. سالاری(۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان با استفاده از ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی» بیان می کند که ایجاد هماهنگی و تعادل میان عناصر مختلف درونی و بیرونی سازمان، شناخت وضعیت موجود سازمان، تلاش برای رسیدن به وضعیت ایده ال سازمان و بررسی نقاط ضعف و قوت و شناخت تهدیدها و فرصت های بیرونی سازمان، عواملی هستند که در سایه مدیریت راهبردی تحقق می پذیرند که تحقیق حاضر با بخشی از پژوهش مورد نظر همسو می باشد.

منظور از سطح زمینه ای، بستر و زمینه فعالیت های ورزش همگانی است. سطح زمینه ای در مدل ورزش همگانی اصفهان از جایگاه خاصی برخوردارمی باشد. مهمترین ویژگی این سطح، وسعت و قدمت این سطح نسبت به سایر سطوح است. وجود و پیدا شدن دو سطح دیگر وابسته به سطح زمینه ای می باشد. سطح زمینه ای عوامل و شرایط محیط بیرونی ورزش همگانی را تشکیل می دهد و با آن رابطه متقابل دارد؛ مفهوم زمینه در این مدل به معنی محیط است. مهمترین کار عوامل زمینه ای یا محیطی، تنظیم روابط حوزه ورزش همگانی با سیستم های بالاتر از خود است. چون هر سیستم یا سازمانی در جایگاه خاص خودش همواره با سیستم های بالاتر از خودش در کنش و واکنش دائمی است و نسبت به سیستم های بالاتر سیستم فرعی محسوب می گردد، بنابراین همه علل و عواملی که موجبات برقراری، تنظیم و واکنش به موقع و زمینه مناسب ورزش همگانی نسبت به سیستم های اصلی تر را فراهم می آورند، «زمینه یا محیط» نامیده می شوند. این سطح از ورزش همگانی با مدل اجتماعی- اقتصادی مشارکت در ورزش (ون تایکوم،2011)، مدل دانمارکی ورزش برای همه، فعالیت جسمانی و سلامتی (مول[12] و همکاران، 2001) دیدگاه مشابهی در توسعه همگانی شدن ورزش دارد.

منظور از سطح سازمانی (ساختاری)، ساختار مدیریتی و به کارگیری سیستم های پشتیبانی نرم و سخت جهت تحقق همگانی شدن ورزش در میان مردم می باشد. به طور کلی این سطح راهرو، مسیرها، کانال ها و ظروفی هستند که فرآیندها و عملیات ورزش همگانی اصفهان در آنها جاری می شوند و در برگیرنده همه عناصر، عوامل و منابع فیزیکی و غیرفیزیکی ورزش همگانی است که با نظم، قاعده و ترتیب خاصی بهم پیوسته و چارچوب و قالب ورزش همگانی را میسر می سازند (صفاری، 1391). این چارچوب و قالب ورزش همگانی را می توان در مدل های مدیریتی ورزش های تفریحی (مول و همکاران، 2005)، چارچوب ملی ورزش انگلستان[13]  (چارچوب ورزش انگلستان،2004) و مدل توسعه ورزش همگانی هنگ کنگ مشاهده کرد.

افراد معمولاً برای مشارکت در ورزش ابتدا باید بر عوامل فردی تسلط یابند و سپس بر عوامل بین فردی و در نهایت بر عوامل ساختاری مسلط شوند تا بتوانند در فعالیت های ورزشی اوقات فراغت شرکت کنند. این سطح مدل منطبق با مدل سلسله مراتبی عوامل بازدارنده مشارکت در اوقات فراغت (کرافورد و گادبی[14]، 1987) می باشد. همچنین در سطح اجرا با مدل های کانادایی ورزش برای همه (ورزش برای زندگی کانادایی[15]، 2007) مشارکت در ورزش های تفریحی (احسانی و همکاران، 1393) در تایوان (چنگ[16] و کوزه چیان، 1998) شباهت هایی دارد.   

در کل براساس مدل توسعه ورزش همگانی در استان اصفهان و استخراج سه سطح جهت توسعه ورزش همگانی می توان گفت سطح زمینه ای به صورت کل و سطح سازمانی و رفتاری به صورت زیرمجموعه از کل قرار دارند و می تواند علت بروز دو سطح دیگر شود. سطح سازمانی لایه بیرونی در این مدل می باشد که دارای روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی ورزش همگانی است. سطح رفتاری در واقع رفتاری است که مردم با هدف توسعه سلامت بروز می دهند. باید توجه داشت که رابطه این سطوح بسیار نزدیک است و نمی توان آنها را به صورت تفکیک شده دید و هر سه سطوح با هم در ارتباط و تعامل می باشند. پس هدف از تحلیل این سطوح تنها شناسایی مولفه ها می باشد. به نظرمی رسد در استان اصفهان جهت توسعه ورزش همگانی مدیریت مشارکتی امکان پذیر است، چرا که ورزش یک محصول اجتماعی و فرابخشی است و نمی توان آن را از یک نهاد خاص مطالبه نمود. پس باید همه سازمان ها و نهادها بسیج شوند. نداشتن مدل مدیریتی و کاهش آمار ورزشکاران از جمله عواملی هستند که برای رشد و توسعه ورزش همگانی بی نهایت مورد نیاز می باشند. امید است که سیاستگزاران، پشتیبانان و سازمان های متولی ورزش همگانی در استان اصفهان همچون شهرداری های مناطق اصفهان، هیئت ورزش های همگانی استان اصفهان، اداره کل ورزش و جوانان استان و ادارات ورزش وجوانان شهرستان های استان بهره کافی را از مدل ارائه شده ببرند.

  • منابع

    • احسانی، محمد؛ صفاری، مرجان؛ امیری و کوزه چیان، هاشم. (1393). «طراحی مدل ورزش همگانی ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. (27)6، صص 87-108.
    • اداره کل ورزش وجوانان استان اصفهان. سامانه سیما .isfahan.msy.gov.ir
    • آصفی، احمدعلی و قنبرپور نصرتی، امیر. (1397). «مدل عوامل موثر در نهادینه کردن ورزش همگانی در ایران». پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی (علوم حرکتی و ورزش). 8 (پیاپی 16)، صص 29-46. https://sid.ir/paper/213811/fa
    • آصفی، م. ؛ خبیری, محمد؛ اسدی دستجردی, حسن و گودرزی، محمود. (1393). «بررسی عوامل سازمانی موثر در نهادینه کردن ورزش همگانی در ایران». پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکت. (20) 10، صص 63-76.
    • جوادی پور، محمد و رهبری، سمیه. (1397). «آسیب شناسی فرآیند سیاست گذاری در ورزش برای همه در ایران». سالنامه علوم ورزشی کاربردی. جلد 6، شماره3، صص 61-67.
    • جوادی پور، محمد؛ پارساجو، علی و زارعیان، حسین. (1397). «تعیین راهبردهای مشارکت اجتماعی در ورزش همگانی». پژوهش های معاصر در مدیریت ورزشی. سال 8، شماره 16، صص 14-27.
    • جوادی پور، محمد و سمیع نیا، مونا. (1392). «ورزش همگانی در ایران و تدوین چشم انداز، استراتژی و برنامه های آینده». نشریه پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی. شماره 4،صص 30-21.
    • خالدی فر، علی؛ علی دوست قهفرخی، ابراهیم؛ محمودوند، زهرا، اقایی، احد و کعب عمیر، رضا. (1370). «بررسی عوامل و موانع مشارکت در ورزش همگانی و تفریحی در استان های ترک، کرد و لرنشین ایران». .رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. دوره۶ ، شماره۲۰ ، صص ۲۱-۳۷.
    • دهستانی، مجتبی؛ محمودی، احمد؛ حومینیان، داود و خانزاده، مصطفی. (1390). «بررسی و اولویت بندی انگیزه های مشارکت شهر تهران در ورزشهای تفریحی و همگانی». مجموعه مقالات همایش ملی تفریحات ورزشی.
    • سعیدی، علی اصغر؛ حیدری چروده، مجید و قدیمی، بهرام. (1390). «ورزش همگانی و شهروندان تهرانی». جامعه و فرهنگ. ص
    • صفاری، مرجان. (1391). «طراحی مدل ورزش همگانی ایران». پایان نامه دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
    • راهبردی، حسین. (1391). «مقایسه نگرش مدیران ارشد و مدیران ورزشی استان اصفهان نسبت به ورزش همگانی وحرفه ای». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد خوراسگان.
    • عباسی, همایون، عیدی و خانمرادی. (1395). «تحلیل SWOT اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه در بخش ورزش همگانی». فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی.(3)5، صص93-103.
    • عراقی، محسن و کاشف، میرمحمد. (1393). «چالش های پیش روی توسعه ورزش همگانی درایران و راهبردهای آن». مدیریت ورزشی. (4)6، صص634-655.
    • عرب زاده تفتی، سیدمحمدامین؛ گودرزی، محمود؛ جلالی فراهانی، مجید و علیدوست قهفرخی، ابراهیم. (1401). «طراحی و تدوین برنامه راهبردی توسعه ورزش همگانی استان یزد». مجله مدیریت ورزشی. دوره ،۱۴ شماره ۱ ، صص۶۸-۸۷.
    • کاشف، میرمحمد و عراقی، محسن. (1390). «چالش های پیش روی ورزش همگانی و تفریحی در ایران و راهبردهای آن». مجموعه مقالات همایش ملی تفریحات سالم.
    • کمالیان، علیرضا. (1391). «طراحی و تدوین منظرهای پیشرفت ورزش همگانی در استان اصفهان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم وتحقیقات تهران.
    • محرم زاده، محرم؛ محمدی، میترا؛ صیادی، محمدامین وحدانی، محسن (1394). «تحلیل عوامل مؤثر بر کاربری مسیرهای تندرستی نقاط مختلف شهر ارومیه (با تأکید براستفاده از دستگاه های بدنسازی پارک ها)». دو فصلنامه پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی. شماره 10.
    • مردانی, نظری و تابش. (1400). «عوامل اثرگذار در توسعه ورزش شهروندی جمهوری اسلامی ایران در راستای سلامت اجتماعی: یک مطالعه فرا ترکیب».مدیریت ارتقای سلامت. (6)10، صص  80= 98.
    • واحد آمار اداره کل ثبت احوال استان اصفهان. (1395).
    • ناظریان، ایمان. (2018). «تأثیر برنامه تربیت بدنی مرتبط با سلامت کارکنان (PEHPE) بر رفتار ورزشی و کیفیت زندگی کاری در بین کارکنان شرکت فولاد مبارکه». پایان نامه دکترا، USM University، مالزی.
    • ناظریان، شهیزان؛ سلطان حسینی و لطفی. (2017). «تعیین و اولویت بندی نگرش ها و علایق کارکنان در زمینه های ورزشی جهت ارائه راهبردها در بین کارکنان سازمان تولیدی صنعتی (مطالعه موردی: شرکت فولاد مبارکه)». مجله پژوهشی علوم اجتماعی. (1)10، صص 6-12.

    http://www.aensiweb.com/RJSS

    • وفایی مقدم، علی. (1396). «طراحی مدل سیاستگزاری ورزش همگانی ایران»، رساله دکتری مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران.
    • Cheng, S., Kozechian, H. (1998). “A Comparative Study on Recreational Sports Participation among the University Students”. Available on: http://www.isdy.net/pdf/eng/2007_22.pdf
    • Collins, D., Ford, P. A., McNamara, A., Bailey, R, Toms, M., Pearce, G. (2012). “Three Worlds: New Directions in Participant Development in Sport and Physical Activity. Sport”, Education and Society, 17(2), 225-243.
    • Community Sports Committee of the Sports Commission. (2009). “Consultancy Study on Sport for All Participation Patterns of Hong Kong People in Physical Activities”. Submitted by the Chinese University of Hong Kong Department of Sports Science & Physical Education.
    • Crawford, D. W., & Godbey, G. (1987). “Reconceptualizing barriers to family leisure”. Leisure Sciences, 9, 119-127.
    • “European Union Countries: the Eurobarometer Study”. Journal of Public Health, 14. Sallis, J.F., J.J. Prochaska, and W. C. Taylor (2000). “A Review of Correlates of Physical Activity of Children and Adolescents”. Medicine and Science in Sports and Exercise, 32.
    • “Long-Term Athlete Development: Canadian Sport for Life (CS4L)”. (2007). Canadian Sport Centers. Available on: http://www.ltad.ca.
    • McChesney, R. (2013). “Media Made Sport: A History of Sports Coverage in the U.S”. ux1.eiu.edu/~jjgisondi/MediaMade.
    • Mull, Richard; Bayless, Kathryn; Jamieson, Lynn. (2005). Recreational Sport Management. 3rd (Ed), Australia, Human Kinetics. pp: 10.
    • Rochelle Eime, Melanie Charity & Westerbeek, Hans. (2022). “The Sport Participation Pathway Model (SPPM): A conceptual model for participation and retention in community sport”. International Journal of Sport Policy, 14 (1): 1-14.
    • Sport and Recreation South Africa, Strategic Plan for the Fiscal Years 2012 – 2016. (2012). Department of Sport and Recreation South Africa.
    • Sport for all organization. (2010). Home page, Available on http:// www.sportforall.org.rs /eng/index.html.
    • The Framework for Sport in England. (2004). “Making England an Active and Successful Sporting Nation: A Vision for 2020”. http:// www.sportengland.org
    • Van, Tuyckom. (2011). “Sport for All: Fact or fiction? Individual and cross-ational differences in sport participation from a European perspective”. Submitted in partial fulfillment of the requirement for the degree of Doctor in Sociology and social sciences department of sociology, Gent University. Pp19-21.