Document Type : Original Article

Authors

1 Ph.D. Student in Sport Management, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Allameh Tabatabaie, Tehran, Iran

2 Ph.D., Associate Professor, Sport Management Department, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Allameh Tabatabaie, Tehran, Iran

3 Ph.D., Associate Professor, Sport Management Department, Faculty of physical education, University of Allameh Tabatabaie,Tehran, Iran.

Abstract

Evaluating the sporting talents to take advantage of their potential is a necessity for every sport's instructor and practitioner. Therefore, the study is to determine the factors of the talent process as an exploratory study in combat athletes. The method of this research was exploratory and of type of modeling. The statistical population of this study consisted of managers of federations, sports heroes and active experts in the field of martial arts bullying in middle ages of 2005 to 1393. Based on a targeted sampling, 200 people (142 males, 58 females) completed a researcher-made questionnaire of talent identification. Exploratory Factor Analysis showed that the questionnaire of talent identification factors in martial athletes had a fourfold structure (talent discovery, talent identification, selection, selection, and application), which explains 54.92% of the variance of the tool. In addition, the confirmatory factor analysis also showed that the model for determining the factors of the process of scalability is of desirable fit (RMSEA = 0/09, GFI = 0/09, CFI = 0/9). Also, the internal consistency of the questionnaire of the process of apostasy was obtained by Cronbach's alpha (0/87), indicating the satisfactory internal consistency of this tool. Therefore, in order to identify the factors involved in the process of talent identification, a questionnaire of the process of identification can be used.

Keywords

تعیین فاکتورهای فرایند استعدادیابی: یک مطالعه اکتشافی در ورزشکاران رزمی

محمد نوحی[1]

 جواد شهلایی باقری[2]

 فرزاد غفوری[3]

حبیب هنری[4]

    

تاریخ دریافت مقاله: 10/11/1396

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:23/1/1397

 

مقدمه

استعداد، موضوعی است که در دنیای ورزش اهمیت ویژه‌ای دارد. هر فردی می‌تواند نقاشی، خطاطی و یا آواز خواندن را یاد بگیرد، اما افراد کمی هستند که به خبرگی و استادی در آن‌ها می‌رسند. در ورزش نیز مانند هنر، کشف بااستعدادترین افراد و گزینش آن‌ها در سال‌های اول عمر و سپس کنترل و نظارت پیوسته و کمک به آن‌ها در رسیدن به بالاترین سطح از مهارت نکته بسیار مهمی است (براون، 2001). استعدادیابی در ورزش به معنی کشف و به فعالیت رساندن توانایی‌های بالقوه ویژه فردی و هدایت صحیح آنان در مسیر صحیح است (بومپا[5]، 2000). درواقع استعدادیابی ورزشی فرآیندی است که به‌وسیله آن افراد، بر اساس نتایج آزمون‌های سنجش عوامل ویژه هر رشته ورزشی که احتمال موفقیتشان در آن زیادتر است شناسایی و راهنمایی شوند (هاودی،1378). فرآیند کشف ورزشکاران بااستعداد برای شرکت در یک برنامه تمرینی سازمان‌دهی شده، یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که امروزه در ورزش مطرح است. بنابراین در ورزش کشف افراد بااستعداد و انتخاب آن‌ها در سنین پایین و سپس هدایت، نظارت و ارزیابی آن‌ها در صعود به بالاترین سطح از مهارت اهمیت زیادی دارد (ابراهیم و حلاجی،1386). هان و همکاران[6] (1990) بر این باورند که روش‌های علمی بکار گرفته‌شده در شناسایی و گزینش استعداد ورزشی به ‌احتمال ‌زیاد مؤثر واقع ‌شده‌اند و نقش مهمی در فروپاشی و جابجایی رکوردها و کیفیت‌بخشی عملکردهای ورزشی مدرن داشته‌اند. امروزه، مدیریت کشف استعدادیابی و پرورش استعدادها باعث گردیده تا فرآیند استعدادیابی جهان تغییر نماید. طی سه دهه گذشته، کشورهای زیادی به‌سوی برنامه‌های جامع و فراگیر استعدادیابی گام‌های بلندی برداشته‌اند (پلتولا[7]،2001). موفقیت رشته‌های ورزشی و فدراسیون‌های مرتبط درگرو استفاده از یافته‌های جدید علمی در حوزه تربیت‌بدنی و ورزش قهرمانی است. گزینش و هدایت صحیح منابع انسانی به‌عنوان اصلی‌ترین عامل ارتقای کمی و کیفی، وابسته به کاربست روش‌های علمی و کارآمد در فرآیند شناسایی استعدادهاست (ولینسیزی،2011). مربیان ورزش تلاش دارند تا شناسایی قهرمانان هر رشته به‌صورت تصادفی، بر مبنای علاقه شخصی و خانوادگی نباشد، بلکه با به‌کارگیری روش‌های علمی تعیین و اولویت‌بندی شاخص‌های مختلف صورت گیرد، چراکه در این صورت علاوه بر صرفه‌جویی در وقت و هزینه موفقیت گروه‌ها در رقابت بین‌المللی بهتر بوده و زمان مورد نیاز برای رسیدن به اوج عملکرد ورزشی به‌طور قابل‌توجهی کاهش خواهد یافت (ایمان زاده،1386). درواقع تشخیص استعدادها، تعیین میزان آن‌ها و شناسایی تفاوت‌های فردی در استعدادهای مختلف مهم‌ترین کار مربیان و مشاوران است. مربیان باید قبل از اقدام به آموزش، از میزان استعدادهای افراد اطلاع داشته باشند. مشاوران نیز باید قبل از اقدام به عمل راهنمایی، استعدادهای افراد را به کمک آزمون‌های مختلف اندازه بگیرند و آن‌ها را به رشته‌هایی راهنمایی کنند که امکان موفقیتشان بیشتر است. این عمل از اتلاف وقت و صرف هزینه‌های غیرضروری جلوگیری خواهد کرد و هم مانع از شکست افراد در فعالیت‌های آینده خواهد شد (یوسفی،1382).

استفاده از روش علمی استعدادیابی در ایران از سال 1379 شمسی آغاز شد. قبل از آن طرح و روش نظام‌مندی برای شناسایی افراد مستعد در ورزش کشور وجود نداشت. در این سال سازمان تربیت‌بدنی، طرحی را با عنوان "استانداردهای استعدادیابی ورزش" توسط دفتر پایگاه‌های ورزش قهرمانی و امور باشگاه‌ها به انجام رسانید (گائینی، 1380). یک دیدگاه در فرآیند استعدادیابی، گزینش افرادی است که ازهرجهت شایستگی لازم را برای ادامه در رشته ورزشی موردنظر داشته باشند. به دو طریق می‌توان به این مهم نائل گردید. ازیک‌طرف، تحلیل نیازهای یک‌رشته معین ازلحاظ بدنی، فیزیولوژیکی، روانی و حتی اجتماعی که امکان تعیین معیارهایی را برای گزینش افراد فراهم می‌آورد و از طرف دیگر، داشتن الگوهایی از ورزشکاران نخبه که خصوصیات آنها می‌تواند معیارهای موردنظر را در گزینش افراد تعیین نماید (فرخی،1384). به‌منظور شناسایی سطوح بالای عملکردی افراد، نیمرخ‌های خاص زیست‌شناختی ورزشکاران و توانایی‌های زیست حرکتی[8] و روان‌شناختی آن‌ها موردنیاز است که در صورت عدم وجود این ویژگی‌ها، حتی باوجود تمرین‌های زیاد و طاقت‌فرسا هم نمی‌توان به سطوح بالای عملکرد دسترسی پیدا کرد (ناکایاما، 1381). در ایران، افراد شرکت‌کننده در رشته ورزشی کاراته اغلب افرادی هستند که بر اساس تمایلات شخصی و تشویق و الگو گیری از دیگران به این ورزش می‌پردازند و بیشتر از سوی خانواده خود تشویق می‌شوند. ثابت ‌شده است که استعداد ورزشی، نه‌تنها، از عوامل محیطی مانند خانواده تأثیر می‌پذیرد، بلکه از استعدادهای ذاتی کودکان نیز تأثیر می‌گیرد (هادوی، 1379). در ایران بنا به دلایلی، مقوله استعدادیابی و شناسایی افراد مستعد برای رشته‌های ورزشی به‌ویژه رشته رزمی با رکود مواجه است که این موضوع ممکن است در ترویج، توسعه و پیشبرد این رشته ورزشی تأثیر منفی داشته باشد (شیخ، شهبازی، امینی، غلامعلی زاده، 1389).

با توجه به بررسی ادبیات پژوهش و فقدان روش و ابزاری مناسب و علمی در بررسی برگ خریدهای استعدادیابی در بسیاری از ورزش‌های رزمی یکی از دغدغه‌های امروزه جامعه ورزشی، دسترسی به ابزاری مدون درراه شناخت و کاربست استعدادیابی در محیط‌های ورزشی از‌جمله رشته ‌های ورزشی است. از سویی، قرابت یافته‌های علمی و دانش تجربی مربیان، شناسایی روش‌ها و شیوه‌های استعدادیابی مؤثر، تعیین و تشخیص شاخص‌های موفقیت در ورزشکاران برجسته، طراحی دستگاه‌های مربوط به استعدادیابی و بسط و گسترش چارچوب‌های عملیاتی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. بااین‌حال، کمبود تحقیقات و عدم نظام هماهـنگ برای شناسـایی و پرورش استـعدادها، سنتی بودن روش‌های آموزش و تربیت ورزشکاران از مشکلات اصلی در این مسیر است. شناسایی استعـدادها تنهـا یک مرحـله از توسـعه ورزش قهرمانـی اسـت که پرورش استعـدادها مکمـل این موضـوع می‌باشد. با توجه به ضرورتی که امروزه در جهت توسعه ورزش علمی احساس می‌شود، انتظار می‌رود این تحقیق که با بررسی وضع موجود در رشته‌های رزمی که ورزش پرمخاطب کشور است بتواند مؤثر واقع شود.

روش شناسی پژوهش

روش پژوهش حاضر، اکتشافی و از نوع مدل‌سازی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران فدراسیون­ها، قهرمانان ورزشی و متخصصان فعال در حوزۀ استعدادیابی در  رشته­های  رزمی در میان‌سال‌های 1384 تا 1393 بود که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند تعداد 200 نفر(142 مرد و 58 زن) از این افراد به منظور تکمیل پرسشنامه و نظرخواهی انتخاب شدند.

به منظور تهیه پرسشنامه و برای شناخت عامل­های فرایند استعدادیابی، محقق به بررسی مطالعات و پیشینه فاکتورهای استعدادیابی و نظرخواهی از متخصصان پرداخت که در پایان، چهار عامل کشف استعداد، شناسایی استعداد، گزینش و انتخاب و به‌کارگیری انتخاب شدند و مطابق با آنها، مجموعه‌ای از سؤالات طراحی و تهیه گردید. در گام بعد، این سؤالات در اختیار  اساتید و متخصصان آشنا به مسائل مدیریت استعدادیابی در ورزش با استفاده از روش (CVR) قرار گرفت که پس از بررسی، اصلاح و حذف برخی از سؤالات بنا بر نظر متخصصان، تعداد 16 سؤال برای 4 عامل(هر عامل 4سؤال) در نظر گرفته‌شده و روایی محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت(لاوشه، 1975).

شیوۀ اجرای پژوهش حاضر بدین صورت بود که ابتدا فهرستی از روسای فدراسیون‌های پیشین، قهرمانان رشته‌های رزمی  و متخصصان حوزۀ استعدادیابی تهیه شد و پس از تماس با این افراد ،پرسشنامه‌ها از طریق پست یا حضوری در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت. در فرایند توزیع پرسشنامه‌ها ابتدا توضیحاتی درزمینه اهداف و نحوه اجرای پژوهش به شرکت‌کنندگان داده شد و پس از جلب نظر آنان برای همکاری، از آن‌ها دعوت به عمل آورده شد که پرسشنامه فرایند استعدادیابی را تکمیل نمایند. لازم به ذکر است که در فرایند تکمیل پرسشنامه  هیچ محدودیت زمانی وجود نداشت و حتی‌المقدور سعی بر این بود که پرسشنامه در زمانی مناسب و به‌دوراز تنش‌های کاری توسط ورزشکاران و متخصصان تکمیل گردد. به منظور تحلیل داده‌ها و تعیین  عوامل فرایند استعدادیابی، از  تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای آزمون پایایی، از روش همسانی درونی با آلفای کرونباخ استفاده شد. همگی تحلیل‌ها با استفاده نرم‌افزار Spss  نسخه 21 و لیزرل اجرا شد.

یافته­های پژوهش

 یافته‌ها پژوهش حاضر در بخش آمار توصیفی نشان داد که از 200 نفر شرکت‌کننده مورد بررسی، 71 درصد مرد و 29 درصد زن هستند. در جدول 1، خصوصیات جمعیت شناختی آزمودنی‌ها ازجمله تعداد و نسبت آزمودنی‌ها برحسب جنسیت، سن و میزان تحصیلات نمایش داده‌ شده است.

جدول 1: توصیف ویژگی‌های دموگرافیک (جنسیت، سن و تحصیلات) شرکت‌کنندگان

متغیر

مقوله

فراوانی

درصد

جنسیت

مرد

142

71%

زن

58

29%

 

 

 

سن

22-18سال

35

5/17%

27-23سال

68

34%

32-28سال

41

5/20%

37-33 به بالا

36

18%

38 سال به بالا

20

10%

تحصیلات

دیپلم

48

24%

کاردانی

45

5/22%

کارشناسی

89

5/44%

کارشناسی ارشد

16

8%

دکتری

2

1%

به منظور بررسی عوامل دخیل در فرایند استعدادیابی ورزشکاران، از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد.

تحلیل عاملی اکتشافی

 به منظور تعیین عامل اصلی فرایند استعدادیابی، از روش تحلیل عاملی اکتشافی[9]استفاده شد. پیش از اجرای تحلیل عاملی، شاخص کفایت نمونه‌برداری (KMO) و مقدار آزمون کرویت بارتلت محاسبه گردید. در این تحلیل مقدار KMO برابر با 210/0 و مقدار آزمون کرویت بارتلت برابر با 524/3507 به دست آمد که با درجه آزادی 210 معنی‌دار (0001/0P≤) بود. بدین ترتیب علاوه بر کفایت نمونه‌برداری، اجرای تحلیل عاملی بر پایه ماتریس مورد مطالعه نیز قابل توجیه می‌باشد. برای تعیین عوامل اصلی فرایند استعدادیابی شاخص‌های ارزش ویژه، نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل پس از چرخش واریماکس مورد توجه قرار گرفت. نتایج اولیه تحلیل مؤلفه‌های اصلی در مورد پرسشنامه نشان‌دهنده ارزش ویژه 4 عامل بود که 92/54 درصد از کل واریانس مشترک پرسشنامه را تبیین می‌نمود. مقدار اشتراک استخراجی برای تمام سؤالات بیشتر از (5/0) می­باشد که هیچ سؤالی از پرسشنامه لازم نیست که کنار گذاشته شود. درنهایت، تعداد 16 سؤال بر روی چهار عامل اصلی بارگذاری شدند. این چهار عامل به ترتیب دارای ارزش ویژه 22/4، 04/3، 01/3، 84/1 بودند و به ترتیب میزان 34/17، 48/14، 30/14 و 79/8 درصد از واریانس ابزار را تبیین می‌کردند.

جدول 2: بارهای عاملی هریک از گویه­های عوامل فرایند استعداد یابی

سؤالات

عامل اول

عامل دوم

عامل سوم

عامل چهارم

اشتراک استخراجی

کشف استعداد

شناسایی استعداد

گزینش

انتخاب و به‌کارگیری

سؤال1

782/0

 

 

 

782/0

سؤال2

702/0

703/0

سؤال3

545/0

604/0

سؤال4

584/0

584/0

سؤال5

 

662/0

662/0

سؤال6

576/0

665/0

سؤال7

624/0

724/0

سؤال8

671/0

671/0

سؤال9

 

688/0

688/0

سؤال10

654/0

654/0

سؤال11

667/0

667/0

سؤال12

712/0

712/0

سؤال13

 

594/0

735/0

سؤال14

611/0

611/0

سؤال15

679/0

679/0

سؤال16

697/0

697/0

 

تحلیل عاملی تأییدی

 به منظور تعیین میزان برازش مدل عاملی با داده‌ها از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. شاخص‌های برازندگی ریشه واریانس خطای تقریب[10] (RMSEA)، ریشه استاندارد واریانس پس­مانده[11] (SRMR)، شاخص‌ برازندگی مقایسه‌ای[12](CFI)، شاخص نیکویی برازش[13] (GFI) و شاخص نیکویی برازش تعدیل‌شده[14] (AGFI) برای سنجش برازندگی مدل استفاده شد. برای شاخص‌های برازندگی، برش‌های متعددی توسط متخصصان مطرح‌ شده است. برای مثال، مقدار مساوی یا کمتر از 05/0 برای ریشه واریانس خطای تقریب مقدار مساوی یا بالاتر از 96/0 برای شاخص برازندگی مقایسه‌ای، مقدار مساوی یا کمتر از 07/0 برای ریشه استاندارد واریانس پس‌ماند، نشان‌دهنده برازندگی کافی مدل است (جورسکوگ و سوربوم[15]، 2003). از طرف دیگر پیشنهاد شده است که اگر شاخص‌های برازندگی مقایسه‌ای، نیکویی برازش و نیکویی برازش تعدیل‌شده بزرگ‌تر از 9/0 و شاخص‌های ریشه واریانس خطای تقریب و ریشه واریانس پس‌ماند کوچک‌تر از 05/0 باشد، بر برازش بسیار مطلوب و کوچک‌تر از 1/0 بر برازش متوسط دلالت دارد (برکلر[16]، 1990).

برای بررسی روایی سازه فرایند استعدادیابی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد؛ بدین صورت که ابتدا برای تمامی مؤلفه‌های فرایند استعدادیابی (کشف استعداد، شناسایی استعداد، گزینش، انتخاب و به‌کارگیری) به صورت مجزا و در ارتباط باهم تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول گرفته شد (مدل 1). تحلیل عاملی که 4 عامل موجود در تحلیل عاملی اکتشافی را تأیید کرد و نیاز به حذف هیچ سؤالی نبود. نتایج تخمین پارامترها نشان داد که دامنه رابطه‌ها بین 43/0 تا 91/0 بود. بنابراین بر اساس الگوی تحلیل عاملی تأییدی، همۀ متغیرهای فرض شده قادر به پیش‌بینی عامل‌های خود می­باشند (با توجه به مقدار تی و سطح معناداری).

جدول 3: شاخص‌های برازش تحلیل عاملی

شاخص

Chi-Square

NFI

GFI

CFI

RMSEA

PCFI

مدل

65/311 (001/0)

93/0

91/0

91/0

09/0

68/0

 

شاخص‌های برازندگی عوامل فرایند استعدادیابی بررسی شد. نتایج آماره خی دو نشان داد که مقدار این آماره در مدل برابر با 65/311 بود که با درجات آزادی 183، مقدار سطح معنی‌داری آن 67/2 و 35/2 به دست آمد که بیانگر برازش مدل با داده‌ها می‌باشد. مقدار شاخص برازش نرم شده (NFI) و (GFI) به همراه شاخص برازش مقایسه‌ای (CFI) می‌تواند بین صفر و 1 باشد. مقادیر 9/0 و بالاتر، قابل‌قبول فرض می‌شوند. مقادیر NFI، GFI و CFI در تحقیق حاضر برای مدل به ترتیب برابر با 93/0، 91/0 و 91/0    می­باشد که این مقادیر قابل‌قبول فرض می­شوند. ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (RMSEA) متوسط باقیمانده‌های بین همبستگی، کوواریانس مشاهده‌شده نمونه و مدل مورد انتظار برآورد شده از جامعه را نشان می‌دهد. مقادیر کمتر از 08/0 را نشان‌دهنده برازش خوب، 08/0 تا 10/0 را بیانگر برازش متوسط و بالاتر از 10/0 را نشان‌دهنده برازش ضعیف می‌داند. مقدار (RMSEA) برای پژوهش حاضر در مدل 09/0 به دست آمد که بیانگر برازش خوب مدل با داده‌هاست. هم‌چنین شاخص برازش تطبیقی مقتصد (PCFI) مقدار مساوی یا بیشتر از 50/0 فرض شده است که در پژوهش حاضر مقدار آن برای مدل 68/0 به دست آمد که حاکی از برازش کافی این شاخص داشت.

 

شکل 1: مدل تحلیل عاملی تأییدی عوامل فرایند استعدادیابی

به منظور بررسی روش همسانی درونی فرایند استعدادیابی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج آن در جدول زیر آمده است.

جدول 4: ضریب آلفای کرونباخ به تفکیک هریک از عوامل فرایند استعدادیابی

خرده مقیاس‌ها

تعداد سؤالات

آلفای کرونباخ

کشف استعداد

4

71/0

شناسایی استعداد

4

72/0

گزینش

4

74/0

انتخاب و به‌کارگیری

3

711/0

کل

21

73/0

نتایج نشان می‌دهد که همه عوامل فرایند استعدادیابی از آلفای کرونباخ مناسبی (بیشتر از 70/0) برخوردار است و بدین ترتیب همه ضرایب آلفا معنی‌دار و مناسب می‌باشند. همچنین، میزان پایایی نمره کل به روش آلفای کرونباخ 73/0 به دست آمد که نشان از قابلیت مطلوب عوامل استعدادیابی دارد.

بحث و نتیجه‌گیری

حیطه استعدادیابی به‌عنوان موضوع جالب به‌ویژه برای کسانی که با ورزشکاران جوان کار می‌کنند و به سطوح رقابتی چشم دارند، به‌سرعت وارد دنیای ورزش شده است (شیخ، شهبازی، امینی و غلامعلی زاده،1389). به عقیده پلتولا[17](1992) استعدادیابی فرآیندی است که به‌وسیله آن نوجوانان، بر اساس نتایج آزمون‌های موردنظر به شرکت در رشته ورزشی که احتمال موفقیتشان در آن زیادتر است، تشویق می‌شوند. او استعدادیابی را اولین قدم پیشرفت فرد مبتدی به‌سوی قهرمان شدن معرفی می‌کند و توسعه استعدادها را مهم‌ترین مرحله بعدی درروند نیل به موفقیت‌های ورزشی می‌داند. هر فردی مایل است فعالیتی مناسب باعلاقه و استعداد خود برگزیند. از سوی دیگر، مسئولان یا موسسه‌ای که فرد در آن فعالیت می‌کند، در صورت اشتباه در انتخاب باید متحمل شکست و ناکامی و متقبل هزینه‌های سنگین گردند. بنابراین، یافتن افراد مستعد برای انجام یک کار برای فرد، مسئولان و سازمان مربوطه ضرورت پیدا می‌کند. آلابین و همکاران (1980) و هان(1990) اظهار داشتند که روش‌های استعدادیابی مؤثر و کارآمد، در فعالیت‌های ورزشی نوین نقشی مهم ایفا می‌کنند و این امر در چند دهه اخیر، یکی از عوامل عمده برتری کشورهای اروپای شرقی در بسیاری از ورزش‌های المپیک بوده است. بنابراین با توجه به گستردگی حیطه شناسایی استعدادها، روانشناسان همواره با این سؤال روبرو بوده‌اند که چگونه می‌توان درباره رفتار فرد به‌پیش بینی پرداخت و مشخص ساخت که در آینده چگونه عمل خواهد کرد؟

پژوهش حاضر با عنوان "تعیین فاکتورهای فرایند استعدادیابی: یک مطالعه اکتشافی در ورزشکاران رزمی" به بررسی شیوه دستیابی به استعدادیابی علمی می‌پردازد. بر این اساس نتایج نشان داده تعداد 16 سؤال بر روی چهار عامل اصلی کشف استعداد، شناسایی استعداد، گزینش، انتخاب و به‌کارگیری بارگذاری شدند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که دامنه رابطه‌ها بین 43/0 تا 91/0 بود. نتایج نشان می‌دهد که همه عوامل فرایند استعدادیابی از آلفای کرونباخ مناسبی (بیشتر از 70/0) برخوردار است و بدین ترتیب همه ضرایب آلفا معنی‌دار و مناسب می‌باشند. همچنین، میزان پایایی نمره کل به روش آلفای کرونباخ 73/0 به دست آمد که نشان از قابلیت مطلوب عوامل استعدادیابی دارد.

برای تبیین این نتایج می‌توان اظهار داشت که در گزینش و کشف استعدادها، افراد پذیرفته‌شده یا مردود اعلام می‌شوند؛ مانند پذیرش یا عدم پذیرش فردی در یک شغل یا در یک گروه. اگر امر گزینش به‌صورت یک‌روند پیوسته (زنجیره‌ای) انجام شود، مراحل اولیه آن سرند کردن[18] نامیده می‌شود و به مراحل نهایی و عمقی آن در اصطلاح، گزینش می‌گویند. لازم به توضیح است که همیشه به دنبال سرند کردن، گزینش انجام نمی‌شود و گاهی برای انتخاب‌های سریع و کلی نیز از اصطلاح سرند کردن استفاده می‌شود (علوی، 1374). علاوه بر این می‌توان اظهار داشت که در شناسایی استعدادها، توجه به این نکته که تفاوت‌های افراد در استعداد نسبی است اهمیت دارد و نمی‌توان به‌طور مطلق فردی را بااستعداد و فرد دیگری را بی‌استعداد معرفی کرد. ازآنجاکه استعدادها تا حدودی اختصاصی هستند، فردی ممکن است برای فعالیت خاصی مستعد و برای فعالیت دیگری کم استعداد باشد. دامنه استعداد در برخی افراد گسترده و در برخی دیگر محدود است. افرادی ممکن است فقط در یک‌رشته مستعد باشند، درحالی‌که گروهی دیگر در چند رشته استعداد داشته باشند (علوی،1374). انتخاب افراد مستعد و داوطلبان واجد شرایط برای انجام یک فعالیت، از وظایف راهنمایان و مشاوران حرفه‌ای است و همیشه احتمال انتخاب فردی که دقیقا دارای خصوصیات روانی و جسمانی مناسب برای انجام موفقیت‌آمیز یک فعالیت باشد، وجود ندارد (ساعتچی، 1376). همچنین یافته‌های مربوط به انتخاب را می‌توان آن‌گونه تبیین کرد که هرگاه انتخاب باهدف حذف افراد از برنامه خاصی انجام نشود، جایگزینی و طبقه‌بندی صورت می‌گیرد. در این روش، هدف افزایش اثربخشی از طریق جایگزین نمودن افراد در مشاغل مناسب است. با توجه با آنچه ذکر شد، پرسشنامه موردنظر از ویژگی‌های روان‌سنجی مطلوبی برای بررسی استعدادیابی ورزشکاران رزمی برخوردار است. لذا درمجموع می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که افراد موفق، علاوه بر موهبت نبوغ ارثی، بیش از دیگران به‌گونه‌ای غیرمعمول به‌سختی کار و تمرین کرده‌اند. بنابراین می‌توان به تأثیر آموزش، تربیت و محیط در پرورش استعدادهای ارثی پی برد. تنها محیط مناسب و مطلوب می‌تواند آن‌ها را بارور سازد (علوی، 1374).

نظر به این‌که هیچ پژوهشی خالی از محدودیت نیست، ازجمله محدودیت پژوهش حاضر استفاده از ابزار کاغذ قلمی برای جمع‌آوری داده‌ها می‌باشد. از دیگر محدودیت‌های پژوهش حاضر، اجرای آن در حیطه ورزشکاران نخبه رشته‌های رزمی بوده است. لذا قابلیت تعمیم دهی آن به ورزش‌ها و جامعه‌های دیگر باید با رعایت جوانب احتیاط صورت گیرد. فقدان مطالعات مشابه داخلی در این زمینه به‌خصوص روی ورزشکاران نخبه رزمی و در نتیجه، عدم امکان مقایسه نتایج پژوهش با سایر تحقیقات انجام‌شده محدودیتی دیگر بود.

 پیشنهادها

با توجه به محدودیت‌های ذکرشده توصیه می‌شود که پژوهشگران بعدی، پژوهش حاضر را در جوامع دیگر و د ورزش‌های گروهی نیز انجام دهند تا صحت این اطلاعات در ابعاد وسیع‌تری مورد تأیید قرار گیرد و بدین‌وسیله دانش جامع‌تر و منسجم‌تری در اختیار جامعه ورزشی و پژوهشگران قرار گیرد. انجام مطالعات آزمایشی در آینده باهدف تدوین برنامه کشف و شناسایی استعداد ورزشکاران سودمند است.

 

  • منابع

    • ابراهیم، خسرو و حلاجی، محسن. (1386). آشنایی با مبانی و فرآیند استعدادیابی ورزشی. چاپ دوم، تهران: بامداد کتاب
    • حسینی نودهی، سیده مریم. (1391). «رابطه برنامه‌ریزی استراتژیک منابع انسانی با بهره وری کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن ».پایانامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.
    • گائینی. (1380). «بررسی وضع موجود و تدوین شاخص‌های استعدادیابی در شنا». طرح پژوهشی، پژوهشکده تربیت بدنی و وزارت علوم تحقیقات و فناوری.
    • مؤمنی، منصور؛ فعال، علی و قیومی. (1386). تحلیل های آماری با استفاده از SPSS. تهران: کتاب نو
    • نمازی زاده، مهدی. (1382). «بررسی وضع موجود و تدوین شاخص‌های استعدادیابی در رشته بسکتبال». طرح پژوهشی، پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
    • وینترمارتین،گراهام. (1385). راهنمای عملی روانشناسی ورزشی. محمد کاظم واعظ موسوی. چاپ دوم، تهران: بامداد کتاب
    • هادوی، فریده. (1379). استانداردهای استعدادیابی ورزشی. معاونت ورزشی و امور فدراسیون‌ها، دفتر پایگاه‌های قهرمانی و امور باشگاه‌ها.
      • Bailey, R., Cope, E. J., & Pearce, G. (2013). "Why do children take part in, and remain involved in sport? A literature review and discussion of implications for sports coaches". International Journal of Coaching Science, 7(1).
      • Berger، L.A & Berger، D.R. (Eds). (2004). The talent management handbook: Creating organizational excellence by identifying, Developing and promoting your best people. New York: McGraw- Hill
      •  Bloomfield, D. (1995). "Towards complementarity in conflict management: Resolution and settlement in Northern Ireland". Journal of Peace Research, 32(2), 151-164.
      • Bompa, T. O., & Haff, G. G. (2009). Periodization: Theory and methodology of training. Human Kinetics Publishers,273-291.
      • Butter, M. C., Valenzuela, E. S., & Quintana, M. G. B. (2015). "Intercultural Talent Management Model: Virtual communities to promote collaborative learning in indigenous contexts". Teachers’ and students’ perceptions. Computers in Human Behavior, 51, 1191-1197.
      • Coopers, P. (2009). Global city GDP rankings, 2008-2025. Price water house Coopers
      • Corbin, J., & Strauss, A. (2008). Basics of qualitative research: Techniques and procedures for developing grounded theory. Thousand Oaks
      • Davis, P. J., & Rabinowitz, P. (2007). Methods of numerical integration. Courier Corporation.
      • Guay , F., Ratelle , C.F. & chanal , J. (2008). "Optimal Learning in optimal contexts: the role of self - determination in education". Canadian psychology, vol, 49, No,3, 233- 240.
      • Lewis, R. E., & Heckman, R. J. (2006). "Talent management: A critical review". Human resource management review, 16(2), 139-154.
      • Oehley, A. M. (2007). "The development and evaluation of a partial talent management competency model". Doctoral dissertation, Stellenbosch: University of Stellenbosch.
      • Sara Ballesteros, R., & De la Fuente, I. (2010). "Talents; the key for successful Organization". Unpublished thesis, Linnaeus School of Business &Economics, Linnaeus University
      • Velenczei, A., andrea, G. (2011). "New challenges in hungarian sport the case of talent management".  European journal for sport and society, 4: 281-297.