Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. in Sport Management, Sports Sciences Research Institute, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Sport Management, Faculty of Sport Sciences, Hakim Sabzevari University, Sabzevar, Iran
Abstract
The study is to analyze the factors affecting the development of recreational sports in Iranian women using the Dematel technique. The method of the study was a mixed method (qualitative and quantitative). The statistical population consisted of all experts who had scientific and practical expertise in the field of recreational sports and women's sports. The number of samples was continued until the theoretical saturation (n=17). For the interview and in the quantitative part, using the opinions of 12 experts, the relationship between the identified variables was investigated using the Dematel technique. First, using library resources and using qualitative interviews and distribution of semi-open questionnaires, a list of factors affecting the development of recreational sports in Iranian women was prepared. Then, the identified factors were classified into three levels: macro, medium and micro using the model proposed by Debuchter et al. (2006). The designed questionnaire included 11 factors of macro management, political issues, economic issues, socio-cultural issues, management and leadership, financial management, infrastructure and facilities, media and advertising, scientific-educational, intrapersonal factors and extra personal factors that using Internal relations and the effect of model variables were determined by Dematel technique and finally important and influential factors were identified.
According to the results, among the factors that play an important and influential role in the development of Iranian women's recreational sports are management and leadership, macro-management, socio-cultural issues and media and advertising. Therefore, senior and middle managers should work to remove obstacles to the worthy presence of women by designing and formulating a program for the development and excellence of women's sports. In this regard, they can use the power of media and propaganda to create a culture of women's recreational sports.
Keywords
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل
الهه سعادتی فرد[1]
الهام فسنقری[2]
تاریخ دریافت مقاله: 13/9/1400
تاریخ پذیرش مقاله:21/1/1401
مقدمه
با توجه به تغییر سبک زندگی در دنیای امروز و بهوجود آمدن پدیدهای بهنام «فقرحرکتی» که جنبههای مختلف جسمی، روانی و اجتماعی را در برمیگیرد، اوقات فراغت بهعنوان نیاز خاص جوامع امروزی مطرح میشود. فراغت به معنای نبود فشار و عاری بودن از هرگونه حس تعهد نسبت به کار است که منجر به استفاده نیروبخش و خلاقانه از وقت میشود و دارای سه جنبه اساسی آرامش، سرگرمی و پیشرفت است. تفریح بهعنوان شکلی از صرف اوقات فراغت، تجربهای درونی است که منجر به کسب احساس تجدیدقوا، بهبودی، تجدید انرژی و همچنین کسب روحیه در فرد میشود (توردیکسون[3]، 2011: 13). هدف از برنامهریزی در این بخش، فراهمآوری فرصت مناسب برای همه افراد جهت انتخاب فعالیت دلخواه و مناسب از میان انواع فعالیتهای تفریحی است (اسالیوان[4]، 2010: 4).
در این بین ورزش بهویژه ورزش تفریحی بهعنوان یک پدیده پیچیده اجتماعی در سالهای اخیر مورد توجه دولتها قرار گرفته است؛ بهطوری که دولتها در روند برنامهریزی، نظارت و پیشرفت تجارب اوقات فراغت به توسعه تفریح و بازیهای فعال بهعنوان بازدارندههای بیماری و امراض مرتبط مینگرند و برای آن سرمایهگذاری میکنند. بهعبارت دیگر، ورزشهای تفریحی به شیوههای استاندارد بهمنظور ارتقای سلامت فردی و کیفیت زندگی تبدیل شدهاند. (صفاری، 1395) ورزش تفریحی یکی از انواع پرطرفدار فعالیتهای تفریحی است که افراد در قالب شرکتکننده فعال و یا تماشاچی در یکی از سطوح آن مشارکت داشته و به مجموعهای از فعالیتهای ورزشی فرحبخش و بانشاط گفته میشود که فرصت و امکان شرکت برای همه افراد را فراهم میآورد (مول، فارستر و بارنز[5]، 2019). با توجه به آرمانهای ورزش تفریحی و درک جوامع امروز از نقش مؤثر آن در کیفیت زندگی افراد جامعه، هدف از برنامههای ورزش تفریحی، فراهمآوری شرایط برای به حداکثر رساندن دسترسی و مشارکت افراد در اشکال مناسب فعالیت بدنی است (روس و گری[6]، 2010) که این موضوع یعنی حق مشارکت در ورزش و فعالیتهای تفریحی و فراغتی در بسیاری از کشورها به سیاستی مهم تبدیل شده است و بهعنوان ورزش همگانی شناخته میشود. ورزش همگانی یک اصطلاح کلی است برای توصیف محدودهای از سیاستها که مورد قبول دولتهاست و شرکت فعال در ورزشها را در جامعه افزایش میدهد. بهعبارت دیگر، ورزشهای تفریحی بخشی از دستهبندی ورزش است که اهداف غیررقابتی را دنبال میکند، ولی ورزش همگانی سیاستی بهمنظور همگانی و فراگیر شدن ورزش در جوامع است. (صفاری، 1391) در «سند راهبردی نظام جامع توسعه تربیت بدنی و ورزش کشور» که به تصویب هیئت وزیران (16/7/1382) رسیده است، «ورزش همگانی و تفریحی به فعالیتهای تربیتبدنی و ورزش آحاد جامعه اطلاق میشود که بهطور منظم توسط فرد یا گروههای رسمی و غیررسمی برای رفع نیازهای جسمی و روانی با هدف تأمین سلامت و نشاط افراد و بهبود روابط اجتماعی آنان بهصورت آگاهانه صورت میگیرد».
در کشور ما نیز موضوع ورزش همگانی و تفریحی مورد توجه قرار گرفته است تا آنجا که مقام معظم رهبری ورزش همگانی را مانند غذا خوردن از ضروریات زندگی و توجه و اهتمام به آن را از اولویتهای ورزشی کشور میدانند؛ چرا که رواج ورزش همگانی موجب افزایش روحیه فردی، نشاط اجتماعی و به تبع باعث افزایش کارایی و کاهش هزینههای درمان، مفاسد و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی خواهد شد. (صادقیپور و همکاران، 1392) مهمترین قانون برای همگانی کردن ورزش، اصل سوم قانون اساسی است که بر «تربیت بدنی رایگان برای همه» تأکید نموده است. همچنین ماده ۱۳ قانون برنامه پنجم توسعه، دولت را مکلف نموده «بهمنظور توسعه ورزش همگانی، قهرمانی و توسعه زیرساختهای ورزشی اقداماتی از قبیل اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای و هزینهای و همچنین برای پرداخت تسهیلات در قالب وجوه اداره شده، یارانه سود و کارمزد و یا کمکهای بلاعوض به متقاضیان بخش خصوصی و تعاونی برای احداث، توسعه و تکمیل واحدهای ورزشی در ردیفهای مستقل در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی نمایند. در ضمن پرداخت هرگونه وجه از بودجه کل کشور را به ورزش حرفهای ممنوع کرده است» که این قوانین نشانگر توجه نظام به ورزش همگانی است.
در این میان، از آنجا که زنان تشکیلدهنده بیش از نیمی از جمعیت کشور هستند و با توجه به نقشهای مهم و محوری آنان در سلامت جامعه و با توجه به اینکه در جهان کنونی، توسعه و پیشرفت ورزش و میزان حضور و یا عدم حضور زنان یک جامعه در فعالیتهای ورزشی، بهعنوان شاخصی جهانی از وضعیت اجتماعی آن جامعه در نظر گرفته میشود، توجه ویژه به موضوع ورزش تفریحی زنان اهمیت خاصی مییابد. (منظمی، علم و بوشهری، 1390)، چرا که سلامت زنان زیربنای سلامت خانواده میباشد و مشارکت آنان در تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه غیرقابل انکار است. زنان میتوانند با مشارکت فعال خود در زمینههای مختلف ورزشی و بهویژه ورزشهای تفریحی الگوی مناسب ترویج فعالیت بدنی برای سایر افراد خانواده بهویژه نوجوانان و جوانان باشند. بنابراین با ترسیم الگوی درست شیوه زندگی برای اعضای خانواده، محور و مروج سلامت در خانواده خواهند بود. لذا برنامهریزی و هدایت فعالیتهای ورزشی برای این قشر از جامعه بهمنظور رسیدن به جمعیتی سالم و در عین حال کسب دستاوردهای فراملی، بسیار حائز اهمیت است. «اما با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه فعالیت زنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مشاهدات تجربی حاکی از آن است که رشد مشارکت زنان در مقایسه با مشارکت ورزشی مردان و با در نظرگرفتن جمعیت زنان، همچنان قابل ملاحظه نیست» (حسینی، 1387). در واقع با توجه به تغییرات صورت گرفته در سبک زندگی و الگوی حرکتی روزانه زنان و مادران جامعه، ایشان در معرض کمتحرکی و ضعف جسمانی قرار دارند (عباسقلیزاده و همکاران، 2017).
متاسفانه، پژوهش و یا آمار و گزارش بهروز و دقیقی در راستای میزان مشارکت زنان ایرانی در برنامههای ورزش تفریحی در سالهای اخیر به چاپ نرسیده است و تنها آمار قابل استناد مربوط به سالهای قبل میباشد. طبق آخرین گزارش اقتصادی چاپ شده در سال ۱۳۸۶ میزان مشارکت زنان در برنامههای ورزش همگانی سال ۱۳۸۶ (4851295 نفر) نسبت به سال قبل (4773805 نفر) رشدی معادل 6/1 درصد را نشان میدهد که نسبت به هدف پیشبینیشده در برنامه به میزان 364248 نفر، بیانگر تحقق ۱۳۳ درصدی است که وجود انگیزه و علاقهمند بانوان کشور را به ورزش کردن نشان میدهد؛ بدین معنا که در صورت وجود امکانات و برنامهریزی مناسب، این قشر بیشتر جذب ورزش خواهند شد. در گزارش چاپشده «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» (1392) اعلام شده بود: با توجه به جمعیت کل بانوان در سال 1390 حدود 5/2 درصد از کل جمعیت بانوان، ورزشکار سازمانسافته بودهاند و این امر برای بانوان که بهعنوان مربی و مشوق نسل حال و آینده کشور هستند، اتفاق بسیار نامطلوب است؛ این در حالی است که در همان سال تعداد ورزشکاران سازمان یافته آقایان، بیش از دو برابر نسبت به بانوان بوده است. دبیر «انجمن علمی پیشگیری و درمان چاقی ایران» اعلام کرده که بیش از50 درصد زنان ایرانی مبتلا به اضافه وزن و چاقی هستند- این درحالی است که در کلان شهر تهران 75 درصد زنان بالای 20 سال، درگیر این معضل هستند (پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان، 1394). مدیر کل سلامت روان «وزارت بهداشت کشور» نیز اعلام کرده است که 5/26 درصد زنان در طول یکسال به یکی از انواع اختلالات روانی مبتلا میشوند. این نتایج حاصل آخرین بررسی شیوعشناسی بیماریهای روانی در کشور در دامنه سنی 15 تا 64 سال میباشد (خبر آنلاین، خبرگزاری تحلیلی ایران، 1391). این درحالی است که فعالیت بدنی برای بهبود بسیاری از مشکلات مربوط به سلامتی مؤثر است؛ از جمله: 1) کاهش مرگ زودرس 2) کاهش بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی- عروقی، سکته مغزی، بعضی سرطانها، دیابت نوع 2، پوکی استخوان و ... 3) کاهش عوامل ابتلا به خطر بیماریهایی مانند فشارخون و کلسترول خون بالا 4) کاهش وزن و بهبود تناسب بدنی 5) بهبود ظرفیت عملکردی 6) بهبود سلامت روانی (کاهش اضطراب، درمان افسردگی و ...). (اداره سلامت زنان[7]، 2016؛ آرمان، 1393). باتوجه به مطالب ارائهشده، بیشک کاهش جمعیت غیرفعال زنان در کشور میتواند منجر به حفظ سلامت جسم و روان ایشان شده و در هزینههای سلامت صرفهجویی نماید. پژوهشهای مختلف نیز از جمله فرزانه[8] و همکاران (2021) و احمد[9] و همکاران (2020) به نقش مؤثر ورزش تفریحی در بهبود سلامت زنان بسیار تأکید داشتهاند؛ اما با وجود این، سهم ورزش زنان از مردان در جهان همچنان پایینتر است (گومز بایا[10]، 2018 و میونگ و پارک[11]، 2021). تحقیقات مختلف به بررسی و شناسایی موانع پیشروی زنان برای شرکت در فعالیتهای ورزشی در کشورهای مختلف پرداختهاند که از آن جمله میتوان به موانع فرهنگی و اجتماعی (کاکبرن و کلارک[12]، 2002؛ تستا و آرمانا[13]، 2016 و سلطانی، 2021)، موانع انسانی و تخصصی (صفاری و همکاران، 1394 ؛ منظمی و همکاران، 1390)، موانع اقتصادی و امکاناتی (العیسی[14]، 2012؛ فرزانه و همکاران، 2021) و موانع ساختاری و مدیریتی (صفاری و همکاران، 1394 ؛ هوانگ و همکاران[15]، 2013) اشاره کرد. دسته دیگری از تحقیقات مانند پژوهش احمد و همکاران (2020)، چو و همکاران[16] (2018)، سلطانی (2021)، آگرگارد[17] (2016) و سعادتیفرد و همکاران (1400) بهطور خاص به ورزش زنان مسلمان و چالشهای پیشروی ایشان پرداختهاند. احمد و همکاران (2020) در تحقیق خود بر روی 38 زن مسلمان، افزایش آگاهی فرهنگی را جهت افزایش مشارکت زنان در ورزشهای تفریحی بسیار بااهمیت دانستند. الگیلانی[18] (2011) شایعترین موانع مشارکت دانشجویان دانشگاه المنصوره مصر را کمبود وقت، عدمدسترسی آسان و مناسب نبودن اماکن ورزشی گزارش کرده و عوامل پیشبینیکننده بیتحرکی را وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده، جنسیت زنان و عدم عضویت در باشگاههای ورزشی دانسته است. در کشور ایران علاوه بر محدودیتهای مختلف، ویژگیهای فرهنگی مذهبی جامعه نیز باعث خاصتر شدن شرایط ورزش زنان شده که این امر میتواند دلیلی بر این مهم باشد که همگام با تحولات ورزش تفریحی زنان در جوامع دیگر، این پیشرفت در جامعه ایران روند مطلوبی نداشته و سرانه ورزش تفریحی زنان ایرانی پایین باشد (سعادتی فرد و همکاران، 1400). فرزانه و همکاران (2021) بهترتیب اولویت، موانع اقتصادی، شخصی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی را بهعنوان موانع مشارکت زنان روستایی و شهری ایرانی در فعالیتهای ورزشی شناسایی کردند. مؤتمنی (1393) نیز عدم توجه مسئولان به ورزش زنان، وجود فرهنگ مرد-محوری، کمبود وقت و زمان، وضعیت اقتصادی و عدم سرمایهگذاری لازم در توسعه اماکن ورزشی زنان را بهترتیب بهعنوان مهمترین موانع پیشروی زنان اعلام کرد. براساس پژوهشهای انجامشده میتوان گفت موانع بسیاری بر سر راه مشارکت زنان در فعالیتهای ورزشی وجود دارد. همچنین گزارشها و پژوهشهای انجام شده نشان میدهد زنان و دختران ایرانی به اندازه کافی دارای فعالیت بدنی مفید نیستند و این زنگ خطری برای سلامت جامعه محسوب میشود. بنابراین بررسی تخصصی ورزش تفریحی زنان در ایران و شناسایی و طبقهبندی عوامل مؤثر بر توسعه آن، موضوع مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
گفتنی است با وجود تمام محدودیتها و موانع موجود بر سر راه ورزش زنان، ملاحظه میشود در سالهای اخیر تحولات داخلی ورزش قهرمانی زنان و کسب مقام قهرمانی توسط دختران ایرانی در مسابقات مختلف بینالمللی باعث اشتیاق دختران و خانوادهها بهسوی ورزش و ایجاد مطالبات در این عرصه شده است و این درحالی است که تحولات ورزش زنان در خارج از کشور از قبیل روند رو به رشد حضور زنان در ورزشهای تفریحی و حضور پررنگتر زنان در رویدادها و میادین بینالمللی در سطح دنیا را نمیتوان نادیده گرفت و مسئلهای است که نمیتوان بدان بیتوجه بود، چرا که سطح اطلاعاتی که به واسطه فضای مجازی دردسترس زنان و دختران امروزی قرار میگیرد، باعث بالا رفتن سطح انتظار و توقع آنها از مسئولان میشود. بنابراین باتوجه به اهمیت ورزش تفریحی بهعنوان بستر ورزش قهرمانی و کشف استعدادهای ورزشی و با توجه به نقشهای مهم خانوادگی و اجتماعی زنان در جامعه و با توجه به پتانسیل ورزش تفریحی و تأثیر آن بر سلامت جسمانی و روانی و همچنین بر کیفیت زندگی زنان، ضروری است مدیریت ورزش کشور برای جبران عقبماندگیهای این بخش، برنامهریزیهای صحیح و بلندمدتی داشته باشد؛ چراکه حضور زنان و دختران شاد و پرانرژی بر سلامت و بازده اجتماع تأثیر مثبتی دارد و نتیجه آن جامعهای سالم و بانشاط میشود. در این راستا پژوهشگران وظیفه بررسی شرایط و عوامل توسعه ورزش در جامعه را برعهده دارند تا بازخوردی مناسب ارائه نمایند. لذا چارچوب ورزش تفریحی حاصل از این تحقیق میتواند به مدیریت ورزشی کشور کمک کند تا با شناخت همه جانبه ورزش تفریحی زنان، راهبردهای متناسب پیشنهادی را جهت جبران عقبماندگی و توسعه آن به کار گیرد. بنابراین پژوهشگران این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال برآمدند:
عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان در جامعه امروز، با توجه به شرایط موجود چیست؟
روششاسی پژوهش
پژوهش حاضر بهلحاظ هدف، کاربردی و جمعآوری اطلاعات به روش میدانی انجام شده است. روش پژوهش حاضر، روش آمیخته (کیفی و کمی) و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگانی بود که در زمینه ورزشهای تفریحی و ورزش زنان تخصص علمی و عملی داشتند. در این مطالعه، مشـارکتکننـدگان بـه روش نمونهگیری هدفمند[19] و گلوله برفی از افرادی که معیار ورود به مطالعه را دارا بودند و تجربـه غنـی از موضـوع داشتند، انتخاب شدند. اشباع نظری پس از انجام 17 مصاحبه حاصل شد. در بخش کیفی در ابتدا با بهرهگیری از منابع کتابخانهای (کتابها و مقالات فارسی، کتب و مقالات لاتین، وبسایتهای اینترنتی و ...) و با استفاده از مصاحبههای کیفی با خبرگان آگاه از موضوع پژوهش و توزیع پرسشنامههای نیمه باز تا حد رسیدن به اشباع نظری، فهرست عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران تهیه شد. سپس عوامل شناساییشده با استفاده از مدل پیشنهادی دیبوسچر[20] و همکاران (2006) در 3 سطح کلان، میانی و خرد طبقهبندی شدند و پرسشنامه مربوط به روش دیمتل آماده گردید. در بخش کمی با استفاده از نظر 12 نفر از متخصصان و خبرگان که بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، رابطه میان متغیرهای شناساییشده، بررسی و با تکنیک دیمتل روابط درونی و تأثیر و تأثر متغیرهای مدل تعیین شد و در نهایت عوامل مهم و تأثیرگذار شناسایی شدند.
تکنیک دیمتل [21] کـه از انـواع روشهای تصمیمگیری بر پایه مقایسه های زوجـی اسـت، بـا بهـره گیـری از نظـرات خبرگـان در استخراج عوامل یک سیستم، ساختاردهی سیستماتیک به آنهـا و بـا بـهکـارگیری اصـول نظریه گراف، سـاختاری سلسـله مراتبـی از عوامـل موجـود در سیسـتم همـراه بـا روابـط تأثیرگـذاری و تأثیرپذیری متقابل عناصر مذکور فراهم میآورد؛ بهگونهای که شدت اثر روابط مـذکور بـه صـورت کمی مشخص میشود. (لـین و وو[22]، 2008؛ اصـغرپور، 1389)
مراحل تدوین دیمتل را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: (سی[23] و همکاران، 2018)
مرحله 1 (ایجاد ماتریس تأثیر مستقیم گروه Z). فرض کنید برای ارزیابی روابط بین n عامل در یک سیستم 𝐹 = {𝐹1, 𝐹2, . . . , 𝐹𝑛} ، از متخصصان گروه تصمیمگیری{𝐸1, 𝐸2, . . . , 𝐸𝑙} = 𝐸 خواسته شده است با استفاده از مقیاس "بدون تأثیر (0)" ، "نفوذ کم 1" ، "تأثیر متوسط 2" ، "نفوذ زیاد 3" و "تأثیر بسیار زیاد 4"، تأثیر مستقیم فاکتور Fi را بر فاکتور Fj نشان دهند.
سپس، ماتریس تأثیر مستقیم فردی ارائه شده توسط متخصص k ام میتواند شکل بگیرد، جایی که همه عناصر مورب اصلی برابر صفر است و قضاوت تصمیمگیرنده𝐸𝑘 در مورد میزان تأثیر فاکتور𝐹𝑖 بر عامل𝐹j را نشان میدهد.
با تجمیع نظرات کارشناسان، میتوان ماتریس تأثیر مستقیم گروه را بهدست آورد:
مرحله 2 (ایجاد ماتریس تأثیر مستقیم نرمال شده X). هنگامی که ماتریس تأثیر مستقیم گروه Z بهدست میآید، میتوان با استفاده از فرمول زیر، ماتریس تأثیر مستقیم نرمال شده را بهدست آورد:
همه عناصر موجود در ماتریس Xمطابق با ، هستند و حداقل یکی از آنها است.
مرحله 3 (ماتریس روابط کل T را بسازید). با استفاده از ماتریس تأثیر مستقیم نرمال شده X، ماتریس روابط کل با جمع بندی اثرات مستقیم و همه اثرات غیرمستقیم توسط بهدست میآید که در آن I به عنوان ماتریسی که (ماتریسی مربعی که قطر اصلی آن 1 و بقیه درایههای آن صفر است) مشخص شده است:
مرحله 4 (تهیه نقشه روابط تأثیرگذار[24] (IRM)). در این مرحله، بردارهای R و C، نشاندهنده مجموع سطرها و مجموع ستونهای ماتریس روابط کل T، با فرمولهای زیر مشخص میشوند:
جایی که ri مجموع ردیف i ام در ماتریس T است و مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم که از فاکتور Fi به عوامل دیگر ارسال میشود را نمایشمی دهد. بهطور مشابه، Cj مجموع ستون (j ام) در ماتریس T است و مجموع اثرات مستقیم و غیر مستقیم که عامل Fj از سایر عوامل دریافت میکند را به تصویر میکشد.
یافتههای پژوهش
ماتریس میانگین با استفاده از روش میانگین حسابی طبق جدول 1 بهدست آمد. در این ماتریس (عوامل درون فردیA=)، (عوامل برون فردیB=)، (مدیریت و رهبریC=)، (مدیریت مالیD=)، (رسانه و تبلیغاتE=)، (زیرساختها و امکاناتF=)، (علمی- آموزشیG=)، (مدیریت کلانH=)، (مسائل اقتصادیI=)، (مسائل سیاسیJ=) و (مسائل فرهنگی- اجتماعیK=) است.
جدول 1: ماتریس روابط مستقیم عوامل توسعه ورزش تفریحی بانوان
ماتریس Z |
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
H |
I |
J |
K |
جمع |
A |
0 |
875/1 |
125/1 |
125/1 |
5/1 |
25/1 |
375/1 |
875/0 |
1 |
875/0 |
375/2 |
375/13 |
B |
3 |
0 |
5/1 |
375/1 |
875/1 |
375/1 |
625/1 |
25/1 |
375/1 |
125/1 |
375/2 |
875/16 |
C |
375/2 |
375/2 |
0 |
3 |
75/2 |
875/2 |
875/2 |
875/2 |
125/2 |
2 |
125/3 |
375/26 |
D |
75/2 |
625/2 |
3 |
0 |
625/2 |
5/3 |
125/3 |
625/2 |
875/2 |
75/1 |
625/2 |
5/27 |
E |
375/3 |
375/3 |
375/2 |
2 |
0 |
875/2 |
125/3 |
375/2 |
625/1 |
125/2 |
375/3 |
625/26 |
F |
25/2 |
75/2 |
375/2 |
125/2 |
875/1 |
0 |
625/2 |
625/1 |
75/1 |
5/1 |
75/2 |
625/21 |
G |
875/2 |
75/2 |
5/2 |
875/1 |
875/1 |
375/1 |
0 |
875/1 |
25/1 |
375/1 |
75/2 |
5/20 |
H |
5/2 |
75/2 |
125/3 |
75/2 |
3 |
125/3 |
3 |
0 |
625/2 |
625/2 |
75/2 |
25/28 |
I |
75/2 |
125/3 |
125/3 |
5/3 |
875/2 |
375/3 |
875/2 |
3 |
0 |
25/2 |
875/2 |
75/29 |
J |
25/2 |
5/2 |
125/3 |
75/2 |
125/3 |
5/2 |
375/2 |
125/3 |
875/2 |
0 |
875/2 |
5/27 |
K |
3 |
25/3 |
25/2 |
75/1 |
75/2 |
875/1 |
625/1 |
5/2 |
5/1 |
2 |
0 |
5/22 |
جمع |
13/27 |
38/27 |
5/24 |
25/22 |
25/24 |
13/24 |
63/24 |
13/22 |
19 |
63/17 |
88/27 |
|
برای تشکیل ماتریس میانگین، با استفاده از نظر کارشناسان، روابط حاکم بر ارتباطات بین همه عوامل تعیین شد و ماتریس مقایسات زوجی ایجاد گردید. اعداد این ماتریس معرف میزان تأثیر رابطه بین عوامل است؛ بدین صورت که هر درایه ماتریس نشاندهنده درجه نفوذ معیار Fi بر Fj است که از روش میانگین حسابی نظرات کارشناسان مختلف محاسبه گردیده است. دامنه درایههای ماتریس بین صفر به معنی بدون تأثیر تا 4 به معنی بسیار اثرگذار میباشد. بنابراین با تجمیع نظرات کارشناسان، ماتریس تأثیر مستقیم Z بهدست آمد. در گام بعدی مجموع سطرها، طبق ستون آخر جدول 1 محاسبه شد.
جدول 2: ماتریس تأثیر مستقیم نرمالشده
ماتریس X |
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
H |
I |
J |
K |
A |
0 |
063/0 |
038/0 |
038/0 |
050/0 |
042/0 |
046/0 |
029/0 |
034/0 |
029/0 |
080/0 |
B |
101/0 |
0 |
050/0 |
046/0 |
063/0 |
046/0 |
055/0 |
042/0 |
046/0 |
038/0 |
080/0 |
C |
080/0 |
080/0 |
0 |
101/0 |
092/0 |
097/0 |
097/0 |
097/0 |
071/0 |
067/0 |
105/0 |
D |
092/0 |
088/0 |
101/0 |
0 |
088/0 |
118/0 |
105/0 |
088/0 |
097/0 |
059/0 |
088/0 |
E |
113/0 |
113/0 |
080/0 |
067/0 |
0 |
097/0 |
105/0 |
080/0 |
055/0 |
071/0 |
113/0 |
F |
076/0 |
092/0 |
080/0 |
071/0 |
063/0 |
0 |
088/0 |
055/0 |
059/0 |
050/0 |
092/0 |
G |
097/0 |
092/0 |
084/0 |
063/0 |
063/0 |
046/0 |
0 |
063/0 |
042/0 |
046/0 |
092/0 |
H |
084/0 |
092/0 |
105/0 |
092/0 |
101/0 |
105/0 |
101/0 |
0 |
088/0 |
088/0 |
092/0 |
I |
092/0 |
105/0 |
105/0 |
118/0 |
097/0 |
113/0 |
097/0 |
101/0 |
0 |
076/0 |
097/0 |
J |
076/0 |
084/0 |
105/0 |
092/0 |
105/0 |
084/0 |
080/0 |
105/0 |
097/0 |
0 |
097/0 |
K |
101/0 |
109/0 |
076/0 |
059/0 |
092/0 |
063/0 |
055/0 |
084/0 |
050/0 |
067/0 |
0 |
در این مرحله ماتریس تأثیر مستقیم نرمالشده (X) با بیمقیاس کردن ماتریس روابط مستقیم (Z) بهدست آمد. هر ورودی از ماتریس Z در معکوس بیشترین مجموع ستونی و مجموع ردیفی (75/29) از آن ماتریس ضرب شد که نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. با این کار شدت نسبی حاکم بر روابط مستقیم تعیین میشود.
جدول 3: ماتریس روابط کل (روابط مستقیم و غیرمستقیم)
ماتریس T |
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
H |
I |
J |
K |
جمع سطری (R) |
A |
176/0 |
235/0 |
190/0 |
176/0 |
202/0 |
191/0 |
199/0 |
169/0 |
153/0 |
143/0 |
251/0 |
086/2 |
B |
309/0 |
216/0 |
237/0 |
216/0 |
249/0 |
230/0 |
243/0 |
213/0 |
192/0 |
177/0 |
293/0 |
576/2 |
C |
415/0 |
416/0 |
302/0 |
366/0 |
386/0 |
386/0 |
394/0 |
362/0 |
304/0 |
287/0 |
442/0 |
060/4 |
D |
437/0 |
434/0 |
403/0 |
284/0 |
391/0 |
413/0 |
411/0 |
364/0 |
332/0 |
286/0 |
439/0 |
195/4 |
E |
436/0 |
436/0 |
366/0 |
328/0 |
292/0 |
374/0 |
390/0 |
339/0 |
281/0 |
283/0 |
440/0 |
965/3 |
F |
349/0 |
363/0 |
318/0 |
289/0 |
304/0 |
240/0 |
328/0 |
274/0 |
247/0 |
229/0 |
367/0 |
308/3 |
G |
351/0 |
346/0 |
306/0 |
268/0 |
289/0 |
270/0 |
232/0 |
268/0 |
221/0 |
215/0 |
350/0 |
116/3 |
H |
442/0 |
449/0 |
418/0 |
378/0 |
413/0 |
413/0 |
418/0 |
293/0 |
334/0 |
320/0 |
455/0 |
333/4 |
I |
466/0 |
477/0 |
432/0 |
413/0 |
424/0 |
435/0 |
430/0 |
398/0 |
265/0 |
320/0 |
475/0 |
535/4 |
J |
430/0 |
438/0 |
415/0 |
376/0 |
414/0 |
393/0 |
397/0 |
386/0 |
340/0 |
237/0 |
454/0 |
281/4 |
K |
381/0 |
387/0 |
323/0 |
286/0 |
338/0 |
308/0 |
308/0 |
307/0 |
247/0 |
251/0 |
292/0 |
428/3 |
جمع ستونی (C) |
193/4 |
198/4 |
708/3 |
380/3 |
703/3 |
653/3 |
750/3 |
372/3 |
918/2 |
749/2 |
258/4 |
|
با استفاده از ماتریس تأثیر مستقیم نرمال شده (X)، ماتریس روابط کل با جمعبندی اثرات مستقیم و همه اثرات غیر مستقیم توسط فرمول بهدست آمد که در جدول 3 ملاحظه میشود.
جدول 4: اولویتبندی عوامل براساس میزان تأثیرگذاری و شدت تأثیرپذیری
اولویتبندی عوامل بر اساس میزان تاثیرگذاری |
اولویتبندی عوامل بر اساس شدت تاثیرپذیری |
||||
عامل |
جمع سطری (R) |
عامل |
|
جمع ستونی (C) |
|
مسائل اقتصادی |
I |
535/4 |
مسائل فرهنگی-اجتماعی |
K |
258/4 |
مدیریت کلان |
H |
333/4 |
عوامل برون فردی |
B |
198/4 |
مسائل سیاسی |
J |
281/4 |
عوامل درون فردی |
A |
193/4 |
مدیریت مالی |
D |
195/4 |
علمی- آموزشی |
G |
750/3 |
مدیریت و رهبری |
C |
060/4 |
مدیریت و رهبری |
C |
708/3 |
رسانه و تبلیغات |
E |
965/3 |
رسانه و تبلیغات |
E |
703/3 |
مسائل فرهنگی-اجتماعی |
K |
428/3 |
زیرساختها و امکانات |
F |
653/3 |
زیرساختها و امکانات |
F |
308/3 |
مدیریت مالی |
D |
380/3 |
علمی- آموزشی |
G |
116/3 |
مدیریت کلان |
H |
372/3 |
عوامل برون فردی |
B |
576/2 |
مسائل اقتصادی |
I |
918/2 |
عوامل درون فردی |
A |
086/2 |
مسائل سیاسی |
J |
749/2 |
سپس مجموع سطرها و مجموع ستونهای ماتریس روابط کل نیز محاسبه و گزارش شد که نتایج در جداول 4 و 5 مشاهده میشود.
جمع عناصر هر سطر (R) برای هر عامل نشانگر میزان تأثیرگذاری آن عامل بر سایر عاملهای سیستم است. بر این اساس و بر طبق یافتههای جدول 4، مسائل اقتصادی، مدیریت کلان و مسائل سیاسی از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار هستند.
جمع عناصر ستون (C) برای هر عامل نشانگر میزان تأثیرپذیری آن عامل از سایر عاملهای سیستم است. براین اساس و بر طبق یافتههای جدول 4، معیار مسائل فرهنگی- اجتماعی از میزان تاثیرپذیری بسیار زیادی برخوردار است و بعد از آن عوامل برون فردی و عوامل درون فردی قرار دارند.
جدول 5: اولویتبندی عوامل براساس وزن (اهمیت) و تأثیرگذاری هر عامل
اولویتبندی براساس وزن و اهمیت هر عامل |
شناسایی عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر |
||||||
عامل |
R+C |
عامل |
|
R−C |
|
||
مدیریت و رهبری |
C |
768/7 |
مسائل اقتصادی |
I |
617/1+ |
تاثیرگذار |
|
مدیریت کلان |
H |
706/7 |
مسائل سیاسی |
J |
532/1+ |
تاثیرگذار |
|
مسائل فرهنگی- اجتماعی |
K |
686/7 |
مدیریت کلان |
H |
961/0+ |
تاثیرگذار |
|
رسانه و تبلیغات |
E |
668/7 |
مدیریت مالی |
D |
815/0+ |
تاثیرگذار |
|
مدیریت مالی |
D |
575/7 |
مدیریت و رهبری |
C |
351/0+ |
تاثیرگذار |
|
مسائل اقتصادی |
I |
453/7 |
رسانه و تبلیغات |
E |
262/0+ |
تاثیرگذار |
|
مسائل سیاسی |
J |
030/7 |
زیرساختها و امکانات |
F |
345/0- |
تاثیرپذیر |
|
زیرساختها و امکانات |
F |
960/6 |
علمی- آموزشی |
G |
634/0- |
تاثیرپذیر |
|
علمی- آموزشی |
G |
865/6 |
مسائل فرهنگی- اجتماعی |
K |
831/0- |
تاثیرپذیر |
|
عوامل برون فردی |
B |
774/6 |
عوامل برون فردی |
B |
621/1- |
تاثیرپذیر |
|
عوامل درون فردی |
A |
279/6 |
عوامل درون فردی |
A |
106/2- |
تاثیرپذیر |
|
شکل 1: مختصات نهایی عوامل در دستگاه مختصات دکارتی
در نهایت یک دستگاه مختصات دکارتی ترسیم شد. در این دستگاه، محور طولی مقادیر 𝑅+𝐶 و محور عرضی براساس 𝑅−𝐶میباشد و موقعیت هر عامل با نقطهای به مختصات ( 𝑅−𝐶، 𝑅+𝐶) در دستگاه معین شد. به این ترتیب نمودار گرافیکی شکل 1 بهدست آمد.
طبق یافتههای جدول 5 و شکل 1، بردار محور افقی (𝑅+𝐶) با نام «برتری[25]»، که میزان تأثیر و تأثر عامل مورد نظر در سیستم را نشان میدهد، عامل مدیریت و رهبری بیشترین تعامل را با سایر معیارهای مورد مطالعه دارد. لذا وزن (اهمیت) آن عامل در سیستم بیشتر است. همچنین بردار محور عمودی (𝑅−𝐶) که «ارتباط[26]» نامیده میشود، مقدار نهایی تأثیرگذاری هر عامل بر مجموعه عناصر دیگر سیستم را نشان میدهد که اگر 𝑅−𝐶 مثبت باشد، متغیر یک متغیر اثرگذار محسوب میشود و اگر منفی باشد، اثرپذیر محسوب میگردد. بنابراین بر طبق یافتهها، 6 عامل مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی، مدیریت کلان، مدیریت مالی، مدیریت و رهبری و رسانه و تبلیغات در گروه تاثیرگذار و 5 عامل زیرساختها و امکانات، علمی- آموزشی، مسائل فرهنگی- اجتماعی، عوامل برون فردی و عوامل درون فردی در گروه تاثیرپذیر دستهبندی شدند.
جدول 6: روابط درونی بین عوامل
ماتریس |
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
H |
I |
J |
K |
A |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
B |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
C |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
D |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
E |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
F |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
G |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
H |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
0 |
1 |
I |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
J |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
0 |
1 |
K |
1 |
1 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
همچنین برای تعیین روابط درونی بین عوامل، از ماتریس ارتباطات کل (T) مقدار آستانه گرفتیم. ارزش آستانه روابط از طریق میانگین مقادیر ماتریس T محاسبه شد که مقدار آن 33/0 به دست آمد. با این کار از روابط جزئی یعنی تمامی روابط با مقدار کوچکتر از آستانه در ماتریس T صرف نظر کردیم و مقدار آنها را صفر و روابطی که مقادیر آنها در ماتریس T از مقدار آستانه بزرگتر بود را 1 قرار دادیم که نتایج در جدول 6 قابل مشاهده میباشد.
شکل 2: روابط درونی بین عوامل
همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود، نقشه روابط شبکه[27] (NRM) روابط علی و معنادار میان متغیرهای مورد مطالعه را نشان میدهد. این نقشه براساس ماتریس ( ) طراحی شد. با این روش از روابط جزئی صرفنظر و شبکه روابط قابل اعتنا را ترسیم میکنیم به عبارتی، تنها روابطی که مقادیر آنها در ماتریس T از مقدار آستانه بزرگتر باشد در NRM نمایش داده خواهد شد. طبق نتایج عوامل مدیریت و رهبری، مدیریت کلان و مسائل فرهنگی- اجتماعی بیشترین تعامل را با سایر معیارهای مورد مطالعه دارند. لذا اهمیت آنها در سیستم بیشتر است و عوامل علمی- آموزشی، عوامل برون فردی و عوامل درون فردی کمترین تعامل را با سایر معیارهای مورد مطالعه دارند.
بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل بود. طبق نتایج پژوهش، این عوامل در سه سطح کلان شامل مدیریت کلان، مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی و مسائل فرهنگی- اجتماعی؛ سطح میانی شامل مدیریت و رهبری، رسانه و تبلیغات، مدیریت مالی، زیرساختها و امکانات و علمی- آموزشی و سطح خرد شامل عوامل برون فردی و عوامل درون فردی قابل دستهبندی هستند.
اولین عامل با اهمیت در سطح کلان، عامل مدیریت کلان است. با توجه به این عامل و در راستای برابری جنسیتی و تحقق توسعه پایدار، باید فرصت رهبری و مدیریت زنان در عرصههای مختلف از جمله ورزش فراهم شود. در تحقیقات مختلف نیز هم راستا با نتایج این تحقیق مسائل مدیریتی بهعنوان عاملی مؤثر شناسایی شده است. مهدیزاده، عبدوی و افشاری (1398) با بررسی نظریه سقف شیشهای در حوزه ورزش بانوان، بالاترین اولویت را مربوط به موانع مدیریتی دانستند. دهکردیاننژاد و نوبخت رمضانی (1399) اشاره کردند وجود عوامل مختلف، اثر قابل توجهی بر عملکرد مدیران و تعمیم عدالت جنسیتی در مدیریت سازمانهای ورزشی دارد. بنابراین حمایت و نگرش مثبت مسئولان سطح کلان به برابری جنسیتی در سازمانها و قرارگیری ورزش تفریحی به عنوان شاخصی از عملکرد سازمانها میتواند گام مؤثری در راستای تقویت مدیریت زنان و توسعه ورزش تفریحی باشد.
سومین عامل بااهمیت در بین تمام عوامل مسائل فرهنگی- اجتماعی است. کلیشههای فرهنگی-اجتماعی که نتیجه تربیت خانواده، جامعه و مدرسه است، فرهنگ اجتماعی را شکل میدهد و دستاورد ارزشها، باورها و گذشته یک جامعه است. در تحقیقات زیادی اثر مسائل فرهنگی- اجتماعی بر مشارکت ورزشی زنان درطول زمان تأیید شده است (تستا و آرمانا[28]، 2016 و سلطانی، 2021). در تحقیق سلطانی (2021)، فرزانه (2021) و سعادتی فرد و همکاران[29] (2019) مسائل فرهنگی- اجتماعی بهعنوان یکی از موانع مهم پیشروی زنان ایرانی معرفی شده است. حمایت مراجع و علمای دینی از ورزش زنان و گسترش ورزشهای تفریحی متناسب با ویژگیهای فرهنگی مناطق ایران و اصلاح محیط فرهنگی ورزشگاهها باعث فرهنگسازی عمومی میشود.
مسائل اقتصادی از تأثیرگذارترین عوامل مدل محسوب میشود. نتایج حاصل از این تحقیق اشاره دارد که مشکلات اقتصادی کشور، درآمد پایین خانوادهها، هزینههای مربوط به استفاده از امکانات و فضاهای ورزشی همگی جزو مواردی است که بر مشارکت ورزش تفریحی زنان تأثیر میگذارد. همراستا با نتایج این تحقیق ایم، چاریتی و همکاران[30] (2015) به نقش وضعیت اقتصادی- اجتماعی و روزبهانی و همکاران (1393) به نقش عوامل اقتصادی در مشارکت ورزشی تأکید دارند. بنابراین با توجه به شرایط و مشکلات اقتصادی خانوارها، لازم است هر فدراسیون بودجهای را به توسعه ورزش تفریحی بهویژه ورزش زنان اختصاص دهد و با کنترل و نظارت بر اجرای صحیح آن، شرایط استفاده افراد از خدمات رایگان ورزشی فراهم شود.
مسائل سیاسی نیز جزو عوامل سطح کلان و از تأثیرگذارترین عوامل مدل میباشد. مطابق با نتایج این تحقیق، تغییر و تحولات سیاسی در کشور بر بعد ورزشی جامعه اثرگذار است. نگرش سیاستمداران به ورزش تفریحی زنان بر جایگاه ورزش زنان در جامعه، نوع هزینهکرد در ورزش زنان، اختصاص بودجه به آن، انتخاب مدیران سازمانهای ورزشی و... تأثیرگذار است. در تحقیقات سعادتیفرد و همکاران (2019) و صفاری، احسانی و امیری (1394) بر نقش مؤثر عوامل سیاسی بر ورزش اشاره شده است.بنابراین حمایت قوای سهگانه از ورزش و اختصاص بودجه از منابع درآمدی هر استان به ورزش تفریحی، بهویژه ورزش زنان میتواند به توسعه ورزش تفریحی زنان کمک کند.
مدیریت و رهبری اولین عامل با اهمیت در بین تمام عوامل است. تأکید و تمرکز بر برنامههای بلندمدت و بر اجرای برنامههای کوتاهمدت توسط سازمانهای ورزشی، تـأمین نیروی انسانی لازم در بخش ورزش تفریحی بخشی از نیازهای مدیریتی کشور ماست که باید در دستورکار قرار بگیرد. تحقیقاتی همسو با نتایج تحقیق حاضر، وجود دارد؛ چنان که نوذری و زارع (1400) به اهمیت برنامهریزی مدیران در بخش منابع انسانی و آصفی و همکاران (1392) به نقش مهم نیروهای انسانی بر توسعه ورزش برای عموم جامعه و وجود مدیران و کارکنان شایسته و متخصص دراین بخش اشاره داشتند. بنابراین پیشنهاد میشود برنامههای راهبردی متناسب با نیاز ورزش زنان در سازمانهای ورزشی تنظیم گردد وشاخص استاندارد میزان مشارکت زنان در ورزش تفریحی ایجاد شود.
رسانه و تبلیغات نیز از عوامل سطح میانی و تأثیرگذار مدل است. باتوجه به اهمیت نقش تبلیغات، اطلاعرسانی و رسانه در دنیای امروز، تحول در ورزش تفریحی زنان نیازمند توجه ویژه به این بخش است. تحقیقات مختلف نیز بر تأثیر مثبت تبلیغات هدفمند بر گرایش به ورزش تفریحی اذعان دارند (وان[31] ، 2014 و سعادتی فرد، 1397). کوکی، میسنر و موستو[32] (2015) و وانبرگ[33] (2011) با وجود گذشت زمان به سهم اندک ورزش زنان از پخش تلویزیونی، تأکید داشتهاند. آنچه که باید در رسانه ملی بهخصوص تلویزیون در دستورکار قرار گیرد، پوشش خبری ورزش زنان در بعد تفریحی و قهرمانی در زمانهای پربیننده رسانه ملی و ... است.
مدیریت مالی پنجمین عامل با اهمیت و از عوامل تأثیرگذار میباشد. یکی از ضعفهای ورزش زنان در جامعه ما که بر روی توسعه آن نیز تأثیر گذاشته، بازاریابی در این حوزه است. میزان بودجه و اعتبارات تخصیصی کم به ورزش بانوان و عدم سرمایهگذاری لازم در توسعه اماکن ورزشی مناسب زنان عوامل بازدارنده توسعه ورزش تفریحی زنان است که در تحقیقات مؤتمنی و همکاران (1393) و میرغفوری و همکاران (1388) نیز تأیید شده است. از جمله راهکارهایی که میتوان پیشنهاد داد جذب حمایت مالی برای ورزش زنان، تقویت بازاریابی ورزش زنان با هدف کسب درآمد برای ورزش تفریحی زنان و حضور بخش خصوصی در ورزش تفریحی میباشد.
زیرساختها و امکانات از عوامل تأثیرپذیر مدل هستند که در سطح میانی قرار دارند. کمبود امکانات و تجهیزات برای ورزش تفریحی، عدمدسترسی آسان به فضاها و سالنهای ورزشی مناسب زنان، کمبود و گرانی وسایل ورزشی، نامناسب بودن وقت فعالیت اماکن ورزشی و ... جزو مواردی است که مانع توسعه ورزش تفریحی زنان بوده است. همسو با نتایج تحقیق حاضر، الگیانی و همکاران[34] (2011)، عدمدسترسی آسان و مناسب نبودن اماکن ورزشی و لنیس و پفیستر[35] (2017) و سعادتیفرد و همکاران (1400) کمبود امکانات ورزشی را از علل مشارکت کم زنان معرفی کردند. بنابراین با ایجاد زیرساختهایی مناسب و امکان استفاده زنان و خانوادهها از اماکن موجود در ساعات مختلف میتوان به مشارکت بیشتر زنان در ورزش تفریحی کمک کرد.
یکی دیگر از عوامل تأثیرپذیر در سطح میانی، مؤلفه علمی-آموزشی است. آموزش نقش مهمی در فرهنگسازی جامعه ایفا و در دو بخش آموزش عموم مردم و آموزش مدیران و مربیان میتواند منجر به تغییر باور و نگرش در جامعه، افزایش آگاهی پیرامون فوائد سلامتی ورزش و ... شود. در راستای نتایج تحقیق حاضر، فقدان آگاهی کافی زنان از فوائد سلامتی و اهمیت ورزش جزو مواردی بوده است که در تحقیقات مختلف داخلی و خارجی از جمله لنیس و پفیستر[36] (2017) و چیا[37] (2011) مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین با انجام تحقیقات علمی بیشتر در زمینه ورزش تفریحی، عملیاتی کردن نتایج تحقیقات علمی در عرصه اجرایی ورزش کشور و ارائه گزارش نتایج تحقیقات علمی برای عموم مردم میتوان باعث ایجاد انگیزش اجتماعی و ارتقای سطح سواد ورزشی جامعه بهویژه زنان جامعه شد.
عوامل برون فردی اولین عامل مهم تأثرپذیر در سطح خرد است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که حمایت خانواده، رسانههای جمعی، حمایت گروههای همتا، دوستان و همسالان و حمایت مدرسه و دانشگاه، تأمین امنیت زنان و حذف رویکردهای محدودکننده جنسیتی در خانواده در مشارکت زنان در ورزش بسیار مؤثر است. تحقیقات مختلف همسو با این نتایج نیز مؤید اهمیت عوامل بیرونی هستند؛ بهطوریکه نگرش خانواده (رحیمی اصل و نوروزی مصیر، 1397 و بابایی و همکاران، 1399)، تحصیلات والدین (اسلامی، محمودی و همکاران، 1392)، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان (توکر و همکاران[38]، 2011) و موانع بین فردی مثل نبود همراه و روابط اجتماعی (آنازا و مکدوئل[39] ، 2013) از عوامل مهم تأثیرگذار بر مشارکت ورزشی زنان شناسایی شدهاند. بنابراین پیشنهاد میشود ضمن فرهنگسازی، طیف متنوعی از ورزشهای تفریحی متناسب با سطح درآمدی و موقعیت اجتماعی افراد ارائه شود تا شاهد مشارکت اعضای خانواده بایکدیگر و همراهی دوستان و همسالان با افراد باشیم.
دومین عامل تأثیرپذیر در سطح خرد عوامل درون فردی میباشد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، عوامل فردی شامل خصوصیات روانشناختی و ویژگیهای فیزیولوژیکی خاص زنانه سبب میشود که زنان تفریحاتی متناسب با شرایط خود انتخاب کنند. همراستا با پژوهش حاضر، در تحقیق آصفی و همکاران (1393) به نقش آزادی انتخاب ودر تحقیق سعادتی فرد و همکاران (1397) به نداشتن انگیزه لازم، تنبلی و بیحوصلگی، کمبود علاقه و ... اشاره شده است. بنابراین برای اینکه افراد آزادی در انتخاب داشته باشند، باید شرایطی فراهم شود تا انواع ورزشهای تفریحی متناسب با نیاز افراد ارائه و عرضه شود. بدین ترتیب خودباوری و اعتماد به نفس در آنان تقویت میگردد و انگیزه حضور آنان در ورزش افزایش مییابد.
بنابراین از آنجا که عوامل زیادی در مشارکت زنان در فعالیتهای ورزشی مؤثرند، شایسته است مسئولان سطح کلان با نگرش مثبت به ورزش بهخصوص ورزش تفریحی زنان و با برنامهریزی، همفکری و اتخاذ تدابیر لازم و اجرایی کردن برنامهها، در مسیر توسعه ورزش تفریحی زنان گامهای اساسی و مؤثر بردارند.
به رغم نقش مهم و زیربنایی پژوهشهای اجتماعی در هدفگذاری، برنامهریزی، توسعه و پیشرفت ورزش کشور، متاسفانه به دلیل برخی محدودیتها، پژوهش در این زمینه با مشکلاتی روبهروست؛ از جمله میتوان به نبود آمار و اطلاعات دقیق و بهروز از وضعیت مشارکت زنان در ورزشهای تفریحی اشاره کرد که لازم است پژوهشی در این زمینه صورت گیرد. از جمله محدودیتهای دیگر، وجود تفاوتهای فرهنگی زنان در اقلیم و اقوام مختلف ایرانی است که پیشنهاد میگردد پژوهشهایی کاربردی جهت ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه ورزش تفریحی درمناطق مختلف به اقتضای آیین و رسوم و شرایط حاکم بر محیط اجتماعی آنجا صورت پذیرد.
منابع
- اسلامی، ایوب؛ احمد محمودی، محمد خبیری و نجفیان رضوی، سیدمهدی. (1392). «نقش وضعیت اجتماعی-اقتصادی در انگیزه مشارکت شهروندان به ورزشهای همگانی-تفریحی». پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی. 7(2)، صص 104-189.
- اصغرپور، محمدجواد. (1389). تصمیمگیری گروهی و نظریه بازیها با نگرش «تحقیق در عملیات». چـاپ دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
- آرمان، مرضیه. (1393). «مقایسه میزان افسردگی، اضطراب و استرس زنان سالمند فعال و غیر فعال شهر اصفهان». فصلنامه علمی-پژوهشی طب توانبخشی. 3(3)، صص 82-88.
- آصفی، احمدعلی؛ خبیری، محمد؛ اسدی دستجردی، حسن و گودرزی، محمد. (1392). «شناسایی و مدلسازی عوامل مؤثر در نهادینه کردن ورزش همگانی در ایران». رساله دکتری، دانشگاه تهران.
- بابایی، محمد؛ شاکری، نادر و فتاح مسرو، فروغ. (1399). «مدل کیفی توسعه ورزش برای همه به روش گرندد تئوری». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. 49، صص 95-112.
- پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان. (1394). «وضعیت زنان ایرانی از لحاظ چاقی/ ارزیابی اقدامات وزارت بهداشت». http://mehrkhane.com/fa/news/22899/
- حسینی، گلاله. (1387). «زن، تبعیض جنسی و ورزش». ماهنامه آموزشی تحلیلی و خبری ورزش خانواده. شماره 17، صص34-35.
- حیدری، محمد؛ صابری، علی و کارگر، غلامعلی. (1397). «فراتحلیل مطالعات عوامل و راهکارهای جذب مردم برای توسعه ورزش همگانی در ایران». پژوهش در ورزش تربیتی. 14، صص 111-129.
- خبر آنلاین (خبرگزاری تحلیلی ایران). (1391). «وزارت بهداشت: 60 درصد زنان ایرانی اضافه وزن دارند/ میانگین فعالیت بدنی در زنان صفر دقیقه است». http://www.khabaronline.ir/detail/266018/society/health.
- دهکردیاننژاد، معصومه؛ نوبخت رمضانی، زهرا و محمدیان، فریبا. (1399). «طراحی و تبیین مدل توانمندسازی حرفهای مدیران ورزشی زن». مطالعات مدیریت ورزشی. مقاله آماده انتشار. 22089/smrj.2020.8689.2963.
- رحیمی اصل، رضا و نوروزی مصیر، شکوفه. (1399). «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر گرایش زنان به ورزش در شهر لردکان». پژوهشهای جدید در مدیریت و حسابداری. 38، صص 95-122.
- روزبهانی، محبوبه؛ کامکاری، کتایون و میرزاپور، علی اکبر. (1393). «بررسی عوامل مؤثر بر موانع مشارکت زنان سالمند در فعالیتهای ورزشی تفریحی استان البرز». مطالعات مبانی مدیریت در ورزش. 1(2)، صص 33-42.
- سعادتیفرد، الهه؛ جوادی پور، محمد؛ هنری، حبیب؛ صفاری، مرجان و زارعیان، حسین. (1400). «الگوی توسعه ورزش تفریحی زنان در ایران». پژوهش در ورزش تربیتی. 9 (11)، صص 187-211.
- سند راهبردی نظام جامع توسعه تربیت بدنی و ورزش کشور. (1382).
- صادقی پور، نرگس؛ خورشیدی، ابوالفضل؛ فیاض، ایراندخت؛ رغبتی، علی؛ عبادی، لاله و رسولی، ماندانا. (1392). فعالیتهای ورزش بانوان کشور (با تاکید بر وضع موجود). تهران: مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهشها
- صفاری، مرجان. (1391). «طراحی مدل ورزش همگانی ایران». رساله دکتری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، ص 134 و 135.
- صفاری، مرجان و قره، محمدعلی. (1395). «شناسایی و رتبهبندی عوامل محیطی مؤثر بر همگانی شدن ورزشهای تفریحی ایران». نشریه مدیریت ورزشی. 8 (1)، صص 51-68.
- صفاری، مرجان؛ احسانی، محمد و امیری، مجتبی. (1394). «تحلیلی بر ورزش همگانی ایران با کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری». دوفصلنامه پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی. 9(25)، صص 83-94.
- کشکر، سارا و احسانی، محمد. (1386). «بررسی اهمیت عوامل بازدارنده زنان تهران از مشارکت در ورزش تفریحی با توجه به متغیر خصوصیات فردی». مجله مطالعات زنان. 2، صص 113-134.
- گزارش اقتصادی 1386 و نظارت بر عملکرد سه ساله اول برنامه چهارم توسعه. (1388). جلد دوم، سازمان مدیریت و برنامهریزی.
- منظمی، مریم؛ علم، شهرام و شتاب بوشهری، سیده ناهید. (1390). «تعیین عوامل مؤثر بر توسعه تربیتبدنی و ورزش بانوان جمهوری اسلامی ایران». مدیریت ورزشی. 10، صص 151-168.
- موتمنی، علیرضا؛ همتی، امین و مرادی، هادی. (1393). «شناسایی و اولویتبندی موانع پیش روی بانوان در انجام فعالیتهای ورزشی». مطالعات مدیریت ورزشی. 24، صص 111-130.
- مهدیزاده، اکرم؛ عبدوی، فاطمه و افشاری، مصطفی. (1398). «نظریه سقف شیشهای در حوزه ورزش بانوان: مقایسه تطبیقی و ارائه یک مدل کمی». مدیریت منابع انسانی در ورزش. (1)7، صص 59-45.
- میرغفوری، سیدحبیب ا...؛ صیادی تورانلو، حسین و میرفخرالدینی، سیدحیدر. (1388). «بررسی و تحلیل مسائل و مشکلات مؤثر بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (مطالعه موردی: دختران دانشجوی دانشگاه یزد)». مدیریت ورزشی، 1، 100-83.
- نوذری، ولی و زارع، ابوذر. (1400). «طراحی مدل انتخاب و اجرای چرخه برنامهریزی منابع انسانی در بین کارکنان سازمانهای ورزشی». فصلنامه آموزش و بهسازی منابع انسانی. 2(2)، صص 49-60.
- Abbasgholizadeh, N., Abazari, M., Hazrati, S., & Adham, D. (2017). “Women Physical Activity and its Effective Factors Using a Social-Ecological Model”. Annals of Medical & Health Sciences Research, 7, 438-441.
- Agergaard, S., (2016). “Religious culture as a barrier? A counter-narrative of Danish Muslim girls’ participation in sports”. Qualitative Research in Sport, Exercise and Health, 8 (2), 213–224. doi:10.1080/2159676X.2015.1121914.
- Ahmad, Nida; Thorpe, Holly; Richards, Justin & Marfell, Amy (2020). “Building cultural diversity in sport: a critical dialogue with Muslim women and sports facilitators”. International Journal of Sport Policy and Politics, 12:4, 637-653, DOI: 10.1080/19406940.2020.1827006.
- Al-Eisa, E. S., & Al-Sobayel, H. I. (2012). “Physical Activity and Health Beliefs among Saudi Women”. Journal of Nutrition and Metabolism, 1-6.
- Anaza, E., & McDowell, J. (2013). “An investigation of constraints restricting urban Negerian women from participating in recreational sport activities”. National recreation and park association, 45(3), 324-344.
- Biddle, S., Coalter, F., O’Donovan, T., MacBeth, J., Nevill, M., & Whitehead, S. (2005). “Increasing Demand for Sport and Physical Activity by Girls South Gyle Edinburgh”. EH12 9DQ, (pp. www.sportscotland.org.uk ). Sportscotland Caledonia House.
- Carr, K., Smith, K., Weir, P., & Horton, S. (2017). “Sport, Physical Activity, and Aging: Are We on the Right Track? Sport and Physical Activity across the Lifespan”. Critical Perspectives, 317.
- Cho, K. M., Oh, J. H., Chung, Y. M. (2018). “A study on the structure and meaning of swimming participation by middle eastern women in their 50s”. The Korean Journal of Physical Education, 57(3), 281-291. DOI: 23949/kjpe.2018.05.57.3.21.
- Chung, P. K., Liu, J. D., & Chen, W. P. (2013). “Perceived constraints on recreational sport participation: evidence from Chinese university students in Hong Kong”. World leisure journal, 55(4), 347-359.
- Cockburn, C., & Clarke, G. (2002). “Everybody's looking at you!: Girls negotiating the ‘femininity deficit’ they incur in physical education”. Women's Studies International Forum, 25(6), 651-665. DOI: 1016/S0277-5395(02)00351-5.
- Cooky, Ch., Messner, M. & Musto, M. (2015). “It’s Dude Time!” A Quarter Century of Excluding Women’s Sports in Televised News and Highlight Shows. communication & sport, 3(3), 261-287.
- De Bosscher, V., De Knop, P., Van Bottenburg, M., & Shibli, S. (2006). “A conceptual framework for analysing sports policy factors leading to international sporting success”. European sport management quarterly, 6(2), 185-215. DOI: https://doi.org/10.24985/kjss.2021.32.1.97
- Eime, R. M., Charity, M. J., Harvey, J. T., & Payne, W. R. (2015). “Participation in sport and physical activity: associations with socio-economic status and geographical remoteness”. BMC public Health, 15(434), 1-12.
- El-Gilany, A. H., Badawi, K., El-Khawaga, G., & Awadalla, N. (2011). “Physical activity profile of students in Mansoura University”. Eastern Mediterranean Health Journal, 17(8), 695-702.
- Farzaneh, Somayeh؛ Rahavi Ezabadi, Rosa; Khalili Rad, Samaneh; Sadat, Khalili Marandi, Pari & Ranawat, Vikram (2021). “Identifying Barriers to Women's Participation in Sports Activities in both Urban and Rural Communities”. International Journal of Human Movement and Sports Sciences 9(3): 536-542, ,DOI: 10.13189/saj.2021.090320
- Gomez-Baya, D., Mendoza, R., & Tomico, A. (2018). “The prospective relationship of sport and physical activity with life satisfaction after a one-year follow-up: An examination of gender differences during mid-adolescence”. Cuadernos de Psicología del Deporte, 18(2), 69-186.
- Huang, H., & R.Humphreys, B. (2012). “Sports participation and happiness: Evidence from US microdata”. Journal of Economic Psychology, 33(4), 776-793.
- Lenneis, V., & Pfister, G. (2017). “When girls have no opportunities and women have neither time nor energy: the participation of Muslim female cleaners in recreational physical activity”. Sport in Society, 36(4), 1203-1222.
- Lin, C. J., Wu, W. W. (2008). “A Causal Analytical Method for Group Decision-Making under Fuzzy Environment”. Expert Systems with Applications, 34(1): 205–213.
- Mull, R. F., Forrester, S. A., & Barnes, M. L. (2019). Recreational sport management:
Foundations And Applications (6th ed.). - Myung, Wangsung & Park, Kwangho (2021). “A study on the subjectivity of female recreational sport participants’ coaching experience: Q methodological approach”. Korean J Sport Sci. 2021;32(1):97-111.
- Office on Women ‘s Health, U.S. Department of Health and Human Services (OWH). (2016). https://www.womenshealth.gov.
- O'Sullivan, E. ( 2010). “Power, Promise, Potential, and Possibilities of Parks, Recreation, and Leisure”. In H. Kinetics (Ed.), Introduction to Recreation and Leisure (pp. 4): Human Kinetics.
- Ratna, A. and Samie, S.F., (2018). Race, gender and sport: the politics of ethnic ‘other’ girls and women. New York: Routledge
- Ross, c., & gray, H. J. (2010). Recreational Sport Management Introduction to recreation and leisure. (second edition ed.) human Kinetics.
- Saadatifard, E., Javadipour, M., Honari, H., Saffari, M. & Zareian, H (2019). “The Context of Recreational Sports for Women in Iran”. Ann Appl Sport Sci 7(1);88-95.
- Samie, S.F. (2018). “De/colonizing ‘sporting Muslim women’: post-colonial feminist reflections on the dominant portrayal of sporting Muslim women in academic research, public forums and mediated representations”. In: A. Ratna and S. F. Samie, eds. Race, gender and sport: the politics of ethnic ‘other’ girls and women. New York, NY: Routledge, 35–62.
- Si, S. L., You, X. Y., Liu, H. C., & Zhang, P. (2018). “DEMATEL technique: A systematic review of the state-of-the-art literature on methodologies and applications”.Mathematical Problems in Engineering, 2018.
- Sindik, J., & Vojnovic, N. (2012). “Sex differences in the attitudes of students of physical education related to leisure and recreational sports activities”. Sport Science, 5(2), 36-39.
- Soltani, A. (2021). “Hijab in the water! Muslim women and participation in aquatic leisure activities in New Zealand: an intersectional approach”.Leisure Studies, DOI: 1080/02614367.2021.1933143
- Testa, A. and Amara, M. (2016). Sport in Islam and in Muslim communities. New York, NY: Routledge.
- Torkildsen G. (20122). Torkildsen's sport and leisure management. Routledge; 2012.p:13.
- Tucker, P., Van Zandvoort, M. M., Burke, S. M., & Irwin, J. D. (2011). “The influence of parents and the home environment on preschoolers’ physical activity behaviours: A qualitative investigation of childcare providers’ perspectives”. BMC public Health, 11(168), 1-7.
- Van Tuyckom, C., & Scheerder, J. (2008). “SPORT FOR ALL? SOCIAL STRATIFICATION OF RECREATIONAL SPORT ACTIVITIES IN THE EU-27”. Kinesiologia Slovenica, 14(2), 54-63.
- Wanneberg, P. L. (2011). “The sexualization of sport: A gender analysis of Swedish elite sport from 1967 to the present day”. European Journal of Women’s Studies, 18(3), 265-278.