مقاله پژوهشی
افسانه کمالی؛ مرضیه موسوی خامنه؛ زینب عباسی
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 9-32
چکیده
تحقیق حاضر به انواع مخاطراتی که جوانان در عصرکنونی با آن مواجه هستند، پرداخته است. مخاطره به تصمیماتی که در لحظات سرنوشتساز گرفته میشود، اطلاق میشود. مخاطرات اجتماعی از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت و از آن میان، دیدگاه آنتونی گیدنز و آلریش بک بهعنوان نظریه محوری انتخاب شد. مخاطره اجتماعی، پیامد ناخواسته تصمیمات ...
بیشتر
تحقیق حاضر به انواع مخاطراتی که جوانان در عصرکنونی با آن مواجه هستند، پرداخته است. مخاطره به تصمیماتی که در لحظات سرنوشتساز گرفته میشود، اطلاق میشود. مخاطرات اجتماعی از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت و از آن میان، دیدگاه آنتونی گیدنز و آلریش بک بهعنوان نظریه محوری انتخاب شد. مخاطره اجتماعی، پیامد ناخواسته تصمیمات افراد است که در شرایط آگاهی و یا عدم آگاهی صورت میگیرد. انواع مخاطراتی که جوانان در این دوران با آن رو به رو هستند، عبارت اند از: رفتارهای پرخطر، رفتارهای مجرمانه و خلاف قانون، مخاطرات اجتماعی و اقتصادی و مخاطرات مثبت. برخی از این مخاطرات، آثار سویی بر زندگی آنان دارند و برخی دیگر میتوانند زندگی آنان را متحول کنند. بدینترتیب، افراد با آگاهی ازانواع مخاطرات میتوانند واکنش مناسبی از خود نشان دهند. جمعیت نمونه پژوهش، 330 نفر از جوانان (18-30 ساله) دو منطقه شهر تهران بودند که اطلاعات لازم با استفاده از فن پیمایش و تکمیل پرسشنامه گردآوری شد و داده ها نیز بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان میدهد متغیرهای بازاندیشی هویت شخصی، جهانیشدن و فردی شدن از عوامل تاثیرگذار بر انواع مخاطرات اجتماعی هستند که تصمیم افراد تحت تاثیر این عوامل ممکن است به پیامدهای نامطلوبی منتهی میگردد. بین متغیر بحرانهای جهانی و انواع مخاطرات اجتماعی رابطهای مشاهده نشد. در مقابل مخاطرات منفی، مخاطراتی نیز وجود دارند که دارای پیامدهای مطلوب بر افراد هستند و میتوانند بهعنوان موتور پیشرفت و توسعه هر جامعه و کشوری درنظر گرفته شود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه بین مخاطرات مثبت و جهانیشدن معنادار میباشد. همچنین، بین بازاندیشی هویت شخصی با مخاطرات مثبت رابطه معکوس وجود دارد.
مقاله پژوهشی
سیدمحسن بنی جمالی
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 33-54
چکیده
مقالة حاضر با روش فراسنتز، مطالعات سلامت و بهداشت جوانان را مورد بررسی قرار داده و ضمن پرداختن به مشکلات مفهومی آن بیان میکند که چرا علیرغم اهمیتی که امور بهداشتی در جامعة مدرن یافته است، به سلامت و بهداشت جوانان چندان توجه نمیشود. این مقاله ضمن طرح تلاشهای مفهومی که برای آوردن جوانان به متن سیاستهای سلامت و بهداشت صورت پذیرفته ...
بیشتر
مقالة حاضر با روش فراسنتز، مطالعات سلامت و بهداشت جوانان را مورد بررسی قرار داده و ضمن پرداختن به مشکلات مفهومی آن بیان میکند که چرا علیرغم اهمیتی که امور بهداشتی در جامعة مدرن یافته است، به سلامت و بهداشت جوانان چندان توجه نمیشود. این مقاله ضمن طرح تلاشهای مفهومی که برای آوردن جوانان به متن سیاستهای سلامت و بهداشت صورت پذیرفته است، شرح میدهد که اساساً بخش مهمی از این مشکل محصول برداشت و تعریف متفاوت سلامت و بهداشت نزد جوانان و بزرگسالان است. مقاله حاضر در بررسی وضعیت سلامت جوانان در ایران و جهان و مقایسة این دو- علیرغم مشکلات بسیاری که در امر جمعآوری و مقایسة اطلاعات ایران و جهان است- نشان میدهد که چگونه روند کلی سلامت جوانان در جهان به سوی بدترشدن است. برای این امر از جمعبندی مطالعات انجام شده در کشور و مقایسة آن با اطلاعات سلامت نوجوانان در کشورهای اروپا و آمریکای شمالی با عنوان "پیمایش اچ.بی.اس.سی."[1] سود برده شده است. مطالعات در بررسی علل تمایزات در بهداشت جوانان نشان میدهد که همچنان سن، جنس و طبقه مهمترین تعیینکنندههای وضعیت سلامت جوانان است. در این مورد اثر متغیرهای سن، جنس و وضعیت اقتصادی- اجتماعی در طول دورة جوانی و بنابر موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی تغییر یافته و حتی جابجا میشود؛ به گونهای که در دوران کودکی اثر وضعیت اقتصادی- اجتماعی در سلامت فرد بیشتر و آشکارتر است، اما پس از بلوغ اثرات متغیر طبقه با تمایزی که در جریان بلوغ دختران و پسران ایجاد میشود و نیز در سایة تفاوتهای ناشی از نقشهای جنسیتی رنگ میبازد و به جای آن اثر متغیر جنس تعیینکنندهتر میشود. در همین حال مطالعات نشان میدهد که اثر متغیرهای سن، جنس و طبقه بر حوزههای مختلف سلامت جوانان نیز متفاوت است. در حالی که اثر طبقه و موقعیت اقتصادی- اجتماعی بر تغذیه بیشتر است، اثر متغیرهای دیگر از جمله جنسیت و سن بر تصور از بدن و بهداشت پوست و مو و حتی رفتارهای پرخطر تعیینکنندهتر است. در نهایت، مطالعات نشان داده علیرغم آن که ظاهراً اثر عوامل ساختاری بر سلامت جوانان در حال ضعیفترشدن و در مقابل اثر عاملیت فردی تعیینکنندهتر شده است، اما کماکان متغیرهای تعیینکننده سن، جنس و طبقه باقی ماندهاند. در تفسیرهایی که از این امر میشود، دو دیدگاه اثر سبک زندگی و خطای شناختشناسانة مدرنیتة متأخر با یکدیگر رقابت میکنند.
[1] Health Behavior in School-Aged Children (HBSC) study
مقاله پژوهشی
سهیلا صادق فسایی؛ سمیه بلبلی قادیکلائی
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 55-74
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی رابطه میان اخلاق و هنجار گریزی مدلینگ در میان دختران جوان و ارائه یک سنخ شناسی اخلاقی از آنان انجام شده است. روش به کار گرفته شده در پژوهش، روش کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 32 نفر از کنشگران فعال حوزه مدلینگ در مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سایبری استان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی رابطه میان اخلاق و هنجار گریزی مدلینگ در میان دختران جوان و ارائه یک سنخ شناسی اخلاقی از آنان انجام شده است. روش به کار گرفته شده در پژوهش، روش کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 32 نفر از کنشگران فعال حوزه مدلینگ در مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سایبری استان مازندران انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک در جنبش روش شناختی کیفی بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از وجود سه گونه یا سنخ اخلاقی در میان کنشگران می باشد: سنخ اخلاقی لذت گرایانِ ترجیح محور، ابزار گرایان و عادت گرایانِ از خود بیگانه. سنخ اخلاقی لذت گرایان ترجیح محور با سه رویکرد متفاوت- اِبرازی، پیامد گرای انگیزه محور و هنر ناب- بروز و ظهور می یابد. برخی از آنان لذت را در شهرت طلبی، برخی در خاص گرایی، برخی در مرئی شدن، عده ای دیگر در آگاهی بخشی به همنوعان، گروهی در فرصت سازی برای زنان و جمعی نیز در عدم مدیریت و دستکاری بدن و در نهایت عده ای نیز در کَت واکینگ[1] به مثابه یک هنر ناب جستجو می کنند؛ اما کنشگران با اخلاق ابزارگرایانه به مدلینگ تنها به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافی خاص مانند رهایی از خانواده پادگانی و انتقام از ساختار صلب مذهبی خانواده و پدر سالاری می نگرند. دختران جوانی که در گروه عادت گرایان از خودبیگانه قرار می گیرند، در مدلینگ نه هدف خاصی را دنبال می کنند و نه درپی لذت هستند. در این گروه، نوعی از خودبیگانگی شکل گرفته که مدلینگ را به کنشی عادت گون در آنها بدل ساخته است.
مقاله پژوهشی
حسین افراسیابی؛ فهیمه خوبیاری؛ شفیعه قدرتی؛ سعید دشتی زاد
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 75-88
چکیده
تحقیق حاضر با هدف مطالعه امید به آینده و عوامل مرتبط با آن در میان جوانان انجام شد. روش این تحقیق پیمایشی بود و برای گردآوری دادههای آن از پرسشنامه محققساخته امید به آینده استفاده شد. در این تحقیق 450 نفر از اعضای جامعه آماری 41600 نفری دانشجویان در حال تحصیل دانشگاههای شهر یزد (دانشگاه سراسری، دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور و دانشگاه ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف مطالعه امید به آینده و عوامل مرتبط با آن در میان جوانان انجام شد. روش این تحقیق پیمایشی بود و برای گردآوری دادههای آن از پرسشنامه محققساخته امید به آینده استفاده شد. در این تحقیق 450 نفر از اعضای جامعه آماری 41600 نفری دانشجویان در حال تحصیل دانشگاههای شهر یزد (دانشگاه سراسری، دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علمی کاربردی) در سال 1393-1392 با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. یافتههای تحقیق، میانگین امید به آینده این افراد را در سطح بالاتر از متوسط مقیاس نشان میدهد که بر اساس متغیرهای جنسیت، مقطع و رشته تحصیلی، درآمد خانواده و هویت حرفهای تبیین شده است. نتایج به دستآمده حاکی از آن است که محدودیتهای اجتماعی، نابرابریهای جنسیتی و سرخوردگیهای ایجاد شده از سوی جامعه برای دانشجویان مقاطع تحصیلی بالاتر باعث کاهش سطح امید به زندگی شده است. از سوی دیگر، بهرهمندی از سرمایههای اقتصادی و هویت حرفهای، رابطه مثبت و معناداری را با سطح امید به زندگی در این افراد نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
ذبیحاله صدفى؛ محمد ولیزادهکولیوند
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 89-112
چکیده
هدف از این مقاله، تبیین جامعهشناختی عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به جُرم برمبنای نظریه آیسک آیزن و مارتین فیشباین میباشد. برمبنای روششناسی تحقیق با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی و با استناد بر تکنیک مصاحبۀ کتبی (پرسشنامۀ محقق ساخته برمبنای طیف رنسیس لیکرت) سعی گردید با مراجعه به کانون اصلاح و تربیت استان البرز (به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از این مقاله، تبیین جامعهشناختی عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به جُرم برمبنای نظریه آیسک آیزن و مارتین فیشباین میباشد. برمبنای روششناسی تحقیق با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی و با استناد بر تکنیک مصاحبۀ کتبی (پرسشنامۀ محقق ساخته برمبنای طیف رنسیس لیکرت) سعی گردید با مراجعه به کانون اصلاح و تربیت استان البرز (به روش نمونهگیری متناسب با محیط تحقیق و برآورد حجم نمونه به کمک جدول مورگان)، از تعداد 83 نفر جوانان (پسر) بزهکار با 73 نفر مصاحبه شود. براساس تحلیل رگرسیون چندگانه و معادلۀ مجذور رگرسیون، 55 درصد تغییر در نگرش به جُرم، با تأثیرِ بهم پیوستۀ معاشرتهای ترجیحی، محل جُرم و انگیزه مهاجرت، قابل تبیین است. لذا 30 درصد این مقدار مربوط به سهم (مثبت/ افزایش) معاشرتهای ترجیحی، 17 درصد مربوط به سهم (مثبت/ همین شهر) محل جُرم، و 7 درصد مربوط به سهم (مثبت/ جمعی) انگیزه مهاجرت است. بنابراین با تأکید بر مکانیزمهای جامعهپذیری (خانواده، مدرسه، گروه دوستان، سازمانها و رسانهها) و با ایجاد سرانۀ ورزشی، مکانهای تفریحی، کتابخانهها، فرهنگسراها، هئیتهای مذهبی و آموزشهای مناسب تبلیغاتی ازطریق بیلبوردها، مراکز خرید، پاساژها، و نظایر آن میتوان به فرآیند پیشگیری از جُرم پرداخت.
مقاله پژوهشی
مسعود زمانی مقدم؛ موسی افضلیان سلامی؛ سید حسین سراج زاده
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 113-127
چکیده
امروزه جوانان بهویژه دانشجویان ایرانی تحت تأثیر ویژگیها و عناصر دنیای مدرن قرار گرفتهاند. ازاینرو، نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی نیز دستخوش تغییر شده است. این مقاله، نگرش آنها پیرامون پدیدههای مذکور را با توجه به وضعیت دینداریشان مطالعه میکند. مقاله حاضر در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی ...
بیشتر
امروزه جوانان بهویژه دانشجویان ایرانی تحت تأثیر ویژگیها و عناصر دنیای مدرن قرار گرفتهاند. ازاینرو، نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی نیز دستخوش تغییر شده است. این مقاله، نگرش آنها پیرامون پدیدههای مذکور را با توجه به وضعیت دینداریشان مطالعه میکند. مقاله حاضر در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی استفهامی و روش کیفی صورت گرفته است. دادههای پژوهش با نمونهگیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبۀ باز و عمیق با هفده دانشجوی 19-27 ساله در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی گردآوری شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعاتِ بهدستآمده، از روش نظریۀ زمینهای استفاده شده است. مطابق با یافتههای پژوهش، مقولات «دینداری»، «خانواده» و «نگرش به جهان پس از مرگ» به ترتیب بهعنوان شرایط علّی، زمینهای و مداخلهگر در مقولات پیامدیِ «خودکشی»، «اوتانازی» و «مرگهراسی» تأثیرگذارند. برآیند و نتایج تحقیق نشاندهندۀ محوری بودن نوع دینداری دانشجویان در نگرش آنها پیرامون مقولات پیامدی مذکور است. ازاینرو، مقولۀ کانونی، «نگرش دینی/عرفی پیرامون خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی» است. با توجه به تغییر نگرشها و ارزشهای اعتقادی و دینی دانشجویان در سالهای اخیر، لازم است که وضعیت نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی با توجه به نوع دینداری آنها بیشتر مورد مطالعه قرار بگیرد. همچنین، باید در نظر داشت که فهم مسائل مرگ در جامعه ایران با مسائل حوزۀ دین درآمیخته است که بدون توجه به آن، فهمی کافی و مناسب به دست نمیآید.
مقاله پژوهشی
غلامرضا شعبانی بهار؛ نصراله عرفانی؛ محمود گودرزی؛ علی منصف
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 129-146
چکیده
هدف از این پژوهش، تبیین شاخصهای مؤثر بر موفقیت ورزشی تیمهای ایران در رویدادهای بینالمللی بود. جامعۀ آماری پژوهش، شامل مربیان، ورزشکاران و مدیران اجرایی چهار فدراسیون منتخب و همچنین مدیران کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش وجوانان بود که به طور غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند. با استفاده از جدول مورگان 153 نفر به عنوان نمونه تحقیق ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، تبیین شاخصهای مؤثر بر موفقیت ورزشی تیمهای ایران در رویدادهای بینالمللی بود. جامعۀ آماری پژوهش، شامل مربیان، ورزشکاران و مدیران اجرایی چهار فدراسیون منتخب و همچنین مدیران کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش وجوانان بود که به طور غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند. با استفاده از جدول مورگان 153 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامۀ استاندارد بررسی جو ورزش نخبگان(دی بوسچر و همکاران،2011) شامل 95 سوال بود. روایی محتوایی آن توسط متخصصان این حیطه مورد ارزیابی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز از طریق مطالعه مقدماتی با 30 نفر و آزمون آلفای کرونباخ (93/0) به دست آمد. عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی تیمها با استفاده از مدل تحلیل مسیر مورد بررسی قرارگرفت. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که دو عامل بیرونی حمایت مالی و عامل محیط قهرمانی با اثرکل به ترتیب (01/0 , P < 189/0) و (05/0 , P < 199/0) بر موفقیت ورزشی اثر معنیداری دارد. همچنین، متغیرسیستم مربیگری با ضریب استاندارد 348/0 بیشترین اثر و متغیرهای مشارکت ورزشی با ضریب استاندارد 035/0 و حمایت شغلی- ورزشی با ضریب استاندارد 134/0کمترین اثر مستقیم را بر موفقیت ورزشی دارند. بدین ترتیب، مدیران و سیاستگذاران ورزشی میتوانند با شناخت عوامل موفقیت، سرمایه گذاری و تمرکز مناسبی بر این عوامل داشته باشند.
مقاله پژوهشی
زهره موسوی؛ مهدی سلیمی
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 120-140
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی موانع رشد اخلاق حرفه ای در بازیکنان و مربیان لیگ برتر فوتبال ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران، مربیان و بازیکنان لیگ برتر فوتبال و مدیران ارشد فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بود. بر همین اساس نمونه آماری پژوهش، تعداد 32 مدیر (19 مدیر عامل و معاونین در باشگاه های مذکور و 13 مدیر ارشد ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی موانع رشد اخلاق حرفه ای در بازیکنان و مربیان لیگ برتر فوتبال ایران بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران، مربیان و بازیکنان لیگ برتر فوتبال و مدیران ارشد فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بود. بر همین اساس نمونه آماری پژوهش، تعداد 32 مدیر (19 مدیر عامل و معاونین در باشگاه های مذکور و 13 مدیر ارشد فدراسیون فوتبال)، 18 مربی (سرمربی و مربی) و 100 بازیکن در نظر گرفته شد که از مجموع 150 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 132 پرسشنامه ارجاع و مورد قبول واقع گردیدند. پرسشنامه پژوهش که موانع رشد اخلاق حرفه ای در بازیکنان و مربیان لیگ برتر فوتبال ایران را مورد سنجش قرار می داد، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با اساتید برجسته تربیت بدنی در قالب 32 سوال طراحی و در اختیار افراد نمونه قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی، کلموگروف اسمیرنوف، تی تک متغیره، کروسکال والیس و فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که موانع رشد اخلاق حرفه ای در بازیکنان لیگ برتر فوتبال به 4 گروه موانع مدیریتی و سازمانی، فرهنگی و اجتماعی، مرتبط با نیروی انسانی و اقتصادی قابل تقسیم بندی هستند. در میان موانع مدیریتی و سازمانی، فقدان نظام جامع و اخلاقی نظارت بر عملکرد بازیکنان و عدم وجود رفتار حرفه ای در کل بدنه ورزش قهرمانی؛ در میان موانع فرهنگی و اجتماعی، جایگزینی اهداف ثانویه ورزش به جای اهداف اولیه و موانع فیزیکی و روانی محیط مسابقه؛ در میان موانع مرتبط با نیروی انسانی فقدان نگرش راهبردی به اخلاق حرفه ای از سوی مدیران و فقدان انگیزش در بازیکنان جهت رعایت اصول اخلاق حرفه ای و در میان موانع اقتصادی، وجود سرمایه های مالی سرگردان و هنگفت در ورزش در اولویت قرار داشتند.
مقاله پژوهشی
شهرزاد نیری؛ مرجان صفاری
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 150-151
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی کژکارکردهای سیمای جمهوری اسلامی ایران در حوزه ورزش بود و از راهبرد پژوهش کیفی و تکنیک دلفی استفاده گردید. گردآوری دادهها در دو مرحله انجام شد: در مرحله اول، فهرستی از گزارههای مربوط به کژکاردهای رسانه از طریق جست و جو در منابع کتابخانهای و بررسی نظریههای بیانشده در حوزه ارتباطات جمعی استخراج شد؛ سپس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی کژکارکردهای سیمای جمهوری اسلامی ایران در حوزه ورزش بود و از راهبرد پژوهش کیفی و تکنیک دلفی استفاده گردید. گردآوری دادهها در دو مرحله انجام شد: در مرحله اول، فهرستی از گزارههای مربوط به کژکاردهای رسانه از طریق جست و جو در منابع کتابخانهای و بررسی نظریههای بیانشده در حوزه ارتباطات جمعی استخراج شد؛ سپس در مرحله دوم گزارههای استخراجشده به عنوان مبنایی برای تهیه یک پرسشنامه نیمهساختاریافته مورد استفاده قرار گرفتند و با استفاده از تکنیک دلفی تلاش شد تا آرای خبرگان و صاحبنظران در مورد این گزارهها کسب شود. در راند اول، 20 نفر از خبرگان و در راند دوم، 17 نفر مشارکت داشتند. اعضای گروه خبرگان مشتمل بودند بر صاحبنظران دانشگاهی در حوزههای مدیریت ورزشی، مدیریت رسانه، مدیریت دولتی و ارتباطات و افرادی که دارای بیش از پانزده سال سابقه کار اجرایی در حوزه رسانه و ورزش بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع دو راند 18 گزاره به عنوان کژکارکردهای رسانه تلویزیون در حوزه ورزش مورد توافق حداقل 60 درصد از خبرگان قرار گرفت و 6 گزاره نیز حداقل اجماع را به دست نیاورد. هشت مورد از گزارههای مورد توافق صاحبنظران با مفروضات نظریه برجستهسازی، سه گزاره با مفروضات نظریه استفاده و رضایتمندی و باقی گزارهها نیز با مفروضات نظریههای چارچوبسازی، وابستگی مخاطبان، هویت اجتماعی، هژمونیک و نظریه مبتنی بر تمایلات منطبق هستند. یافتههای این پژوهش آشکار میسازد رسانه تلویزیون، تنها یک پدیده اثرگذار مثبت در ورزش نیست، بلکه در کنار انبوهی از کارکردهای مثبت، کارکردهای نامطلوبی دارد که تا به حال کمتر به آنها پرداخته شده است. نادیده گرفتن این انحرافات کارکردی میتواند حتی کارکردهای مطلوب این رسانه را در برابر کژکارکردهای متنوع آن در ورزش کمرنگ و بیرمق سازد.
مقاله پژوهشی
امیرساعد وکیل؛ امیرارسلان اسکندری
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 193-205
چکیده
جنبه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی ذی مدخل در عرصه صنعت ورزش، از یک سو غیر قابل تردید است و زمینه های روزافزون سرمایه گذاری در این بخش، از سوی دیگر سیاستگذاران را بر این می دارد که نسبت به تأمین امنیت خاطر نقش آفرینان جامعه ورزش مشتمل بر دولت ها، ورزشکاران و تجار دغدغه بیشتری داشته باشند. همین امر موجب می گردد که ایده تأسیس ...
بیشتر
جنبه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی ذی مدخل در عرصه صنعت ورزش، از یک سو غیر قابل تردید است و زمینه های روزافزون سرمایه گذاری در این بخش، از سوی دیگر سیاستگذاران را بر این می دارد که نسبت به تأمین امنیت خاطر نقش آفرینان جامعه ورزش مشتمل بر دولت ها، ورزشکاران و تجار دغدغه بیشتری داشته باشند. همین امر موجب می گردد که ایده تأسیس نهاد ملی داوری ورزش به عنوان نهادی که زمینه حل و فصل اختلافات ورزشی را مطابق با خصوصیات و مقتضیات این اختلافات فراهم می سازد، بیش از پیش خودنمایی کند. در این مقاله، پس از بررسی اوصاف و مزایای دادگاه داوری ورزش به عنوان دیوان عالی بین المللی اختلافات ناظر بر روابط ورزشی، اشاره ای به مناسبات متقابل دادگاه های داخلی و دادگاه داوری ورزش در توسعه حقوق ورزشی خواهیم داشت. رویه برخی دولت ها همچون: ایتالیا، کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه، مالت و غیره در ایجاد نهاد ملی داوری ورزش و مزایایی که در این زمینه قابل تصور است- مانند رسیدگی سریعتر، ارزان تر، تخصصی تر و حل و فصل اختلاف به شکلی مسالمت آمیزتر، به همراه پاره ای ملاحظات حقوقی که بر اساس الزامات نظام حقوقی ایران قابل توجه می باشد- مورد اشاره اجمالی قرار خواهد گرفت. به این ترتیب، هر چند واضح است که اغلب دادگاه های مدنی و کیفری ملی از شایستگی لازم برای رسیدگی به دعاوی ورزشی برخوردار نیستند، اما در پاسخ به این سئوال که تا چه اندازه تشکیل نهاد ملی داوری ورزش در کشور ما عملی خواهد بود، موانع پیش رو و تدابیر لازم برای پیشگیری از برخی موانع مورد توجه قرار گرفته که از آن جمله به ملاحظات ناظر بر مقررات داوری در حقوق ایران، الزامات قانون آیین دادرسی مدنی در صدور حکم و موانع مبتنی بر اصل 139 قانون اساسی در اختلافات ناظر بر اموال عمومی و دولتی به داوری و مصالحه می توان اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
عسل رجاییان؛ هادی زاهدی؛ مهسا مرتضاییان؛ شهاب پروین پور
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 207-218
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه آمادگی جسمانی و سلامت روان کوهنوردان سالمند و سالمندان فعال و غیرفعال مناطق مختلف شهر تهران بود. بدین منظور سالمندان در بوستانها و مناطق مرتفع شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس فعال بودن و نوع فعالیت، در سه گروه کوهپیما (15n=)، فعال غیر کوهپیما(14n=) و غیر فعال (14n=)، قرار گرفتند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه آمادگی جسمانی و سلامت روان کوهنوردان سالمند و سالمندان فعال و غیرفعال مناطق مختلف شهر تهران بود. بدین منظور سالمندان در بوستانها و مناطق مرتفع شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس فعال بودن و نوع فعالیت، در سه گروه کوهپیما (15n=)، فعال غیر کوهپیما(14n=) و غیر فعال (14n=)، قرار گرفتند. پس از تکمیل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، عوامل مختلف آمادگی قلبی- تنفسی، جسمانی و حرکتی شامل درصد چربی بدن، فشارخون، ضربان قلب، BMI و آزمون اصلاح شده بالک روی نوارگردان، مورد ارزیابی قرار گرفت. از روش آماری آنوای یک طرفه برای تجزیه و تحلیل دادههای فیزیولوژیکی و از روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) برای تحلیل اطلاعات پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد بین میانگین ظرفیت هوازی سه گروه تفاوت معنی داری (01/0 ≤ P) وجود داشت و گروه کوهپیما ظرفیت هوازی بهتری داشت. همچنین، تفاوت معناداری در مولفه های نشانگان جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی، افسردگی و نمره کلی سلامت عموم ( 05/0 ≤ P) سه گروه وجود داشت. به عبارت دیگر، نمره کلی سلامت عمومی در گروه کوهپیما بهتر از گروههای دیگر بود. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود که سالمندان برای افزایش طول عمر و بهبود سلامت روانی، به طور منظم در فعالیتهای بدنی شرکت کنند.
مقاله پژوهشی
فاطمه عبدوی؛ اکرم مهدی زاده
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، صفحه 219-237
چکیده
هدف این تحقیق، تبیین وضعیت نیازهای شهروندان ارومیهای به ورزش همگانی با توجه به فضاهای ورزشی بود. این پژوهش به صورت توصیفی- پیمایشی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان بالای 20 سال شهر ارومیه که حداقل دارای مدرک دیپلم بودند، تشکیل می دادند) 96141(N= و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 368 نفر انتخاب گردید. به منظور جمع ...
بیشتر
هدف این تحقیق، تبیین وضعیت نیازهای شهروندان ارومیهای به ورزش همگانی با توجه به فضاهای ورزشی بود. این پژوهش به صورت توصیفی- پیمایشی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان بالای 20 سال شهر ارومیه که حداقل دارای مدرک دیپلم بودند، تشکیل می دادند) 96141(N= و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 368 نفر انتخاب گردید. به منظور جمع آورى دادهها، از پرسشنامه نیازسنجی شهروندان در زمینه ورزش های همگانی مجید حیدری چروده (1390) با پایایی 79/0a= استفاده شد. روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و آزمون تحلیل رگرسیون جندگانه و آزمون فریدمن) در این تحقیق مورد بهره گیری قرار گرفت و نتایج نشان داد که با توجه به مقدار F ، تفاوت معنیداری در سطح (05/0P<) بین میانگین مولفه های تحقیق در میان شهروندان بر حسب درآمد (40/23F=)، منطقه (6/82F=) و تحصیلات (04/23F=) وجود دارد. همچنین، با توجه به مقدار t، تفاوت معنیداری در سطح (05/0P<) بین میانگین مولفههای تحقیق در میان کارکنان برحسب وضعیت تاهل (1.76-t= ) وجود ندارد، ولی در مورد ویژگی جمعیت شناختی جنسیت (78/4t=) تفاوت معنیدار می باشد. نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن بود که ناهمواری سطوح پیادهروها و دویدن در اولویت اول و نبود فضای مخصوص خانوادهها و کمبود فضای کافی برای سالمندان به ترتیب در اولویت های دوم و سوم نیازهای شهروندان بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مسئولان باید اهتمام کافی و وافی را در زمینه ترجیحات منتج از تحقیق حاضر در زمینه ورزش همگانی برای ارتقا و رشد کمی و کیفی سلامت شهروندان مبذول نمایند.